برگزیت؛ شاید هرگز اتفاق نیفتد؟

به نظر می رسد با توجه به زمان طولانی که بریتانیا برای ترک رسمی اتحادیه در پیش دارد و همچنین آگاهی از مصائب برگزیت به احتمال زیاد خروج این کشور از اتحادیه هر گز اتفاق نمی افتد، بلکه بریتانیا از این مجرا چانه زنی خود در اتحادیه را افزون تر خواهد کرد.

اندیشکده راهبردی تبیین – رفراندوم 23 ژوئن 2016 بریتانیا که به برگزیت[1] مشهور شد، فصل بسیار مهمی از تاریخ اتحادیه اروپا را رقم می زند. دولت بریتانیا (مرکب از انگلیس، اسکاتلند، ولز و ایرلند شمالی) در سال 1973 به اتحادیه اروپا پیوست و تاکنون با توجه به قدمت، ژئوپلیتیک، اقتصاد و جمعیت، از مهمترین قدرت های اتحادیه می باشد. مجموعه تحولات متعدد سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و … همواره موجد نگرانی بریتانیایی ها در چارچوب اتحادیه بوده است که سرانجام در سال 2016  و با رفراندوم 23 ژوئن، 52 درصد مردم بریتانیا (17 میلیون نفر) را بر خروج از اتحادیه داده اند. این رخداد که انجام قطعی آن بین 2 تا 10 سال طول میکشد با واکنش های مختلف جهانی و درون اتحادیه روبرو شده است و حتی در درون بریتانیا نگرانی های مختلفی را آغاز نموده است. اگرچه مردم بریتانیا به جهت مشکلات ناشی از مسائل حاکمیتی، تجارت، مالی، سیاسی و مهاجرتی یه چنین تصمیمی رسیده اند، لیکن نوع آراء واریزی به صندوق های رای در رفراندم 23 ژوئن حکایت از تفاوت های عمیقی در میان ایالات دولت بریتانیاست که در آینده می تواند تمامیت ارضی این دولت را نشانه رفته و حرکت های استقلال طلبانه را آسان تر نماید. همانطور که دولت این کشور در زمان  رفراندوم مخالف خروج بریتانیا بوده اند و به همین سبب نیز سقوط نمود، امروزه نیز آنچه در سطح دولتمردان و گروه نخبگان این کشور بدست می آید، تلاش برای ماندن است. اگرچه تصمیم بریتانیایی ها بشدت از اعتبار اتحادیه کاسته است اما دولت این کشور در میان مدت نیز در نتیجه این تصمیم با چالش های احتمالی بسیاری مواجه می شود که حتی ممکن است موجودیت بریتانیا را هدف قرار دهد؛ چراکه مردم سایر دول تحت انقیاد انگلیس معتقدند اگر ماندن بریتانیا در چارچوب اتحادیه اروپا غیر قابل تحمل است، ماندن آنها در بریتانیا نیز می تواند جای سوال باشد.

بنابراین هرچند مردم انگلستان به خروج این کشور از اتحادیه اروپا رای داده اند، اما با توجه زمان زیادی که تا عملیاتی شدن این تصمیم باقی مانده است و عکس العمل های مختلف در اروپا و درون بریتانیا هزینه این خروج را بسیار بالا میبرد؛ لذا این سوال پیش می آید که آیا برگزیت ممکن است هرگز اتفاق نیفتد؟

 

 

علت خروج مردم بریتانیا از اتحادیه اروپا

مردم انگلستان با توجه با وضعیت جزیره ای کشورشان همواره با نگاهی ملهم از شک و تردید و بیگانه پنداری به اروپا نظر داشته اند. شاید همین موضوع بود که باعث شد تا بریتانیا دیرتر از سایرین و در سال 1973 به اتحادیه اروپا ملحق شود و از همان دوران تا رفراندوم 2016 بسیاری مردم و نخبگان این کشور همواره بدین الحاق انتقاد داشته اند، تا اینکه سرانجام دولت دیوید کامرون وعده داد تا مسئله جدایی بریتانیا از اتحادیه اروپا را به رفراندوم بگذارد، و سرانجام در رفراندوم سراسری 23 ژوئن مردم این کشور تصمیم به خروج از اتحادیه گرفته اند. دلایلی متعددی در باب رخداد نتیجه رفراندوم مطرح است که موجد رای مردم این کشور به جدایی از اروپا داد. رفراندوم رای به خروج بریتانیا، حکایت از شکاف نسلی و جغرافیایی میان دول تشکیل دهنده بریتانیا و جمعیت آن دارد چنانچه جوانان و طبقات متوسط ماندن در اتحادیه را درخواست داده بودند و نسل های پیرتر و طبقات روستایی به برگزیت رای دادند. از طرف دیگر نیز مشهود است که اسکاتلند و ایرلند شمالی خواهان ماندن بوده اند اما ولز و بخش هایی از انگلستان (بجز) لندن رفتن از اتحادیه را ترجیح داده بودند.[2]

دلایل متعددی برای خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا وجود داشت که مهمترین آنها عبارتند از:

1-مشکلات اقتصادی اروپا؛ اروپای متحد طی یک دهه اخیر با مشکلات اقتصادی زیادی روبرو شده است. بدهکاری های یونان، مشکلات اقتصادی اتحادیه و سایر اعضاء بار مالی بسیاری بر اعضای قویتر چون انگلیس و آلمان و فرانسه تحمیل میکرد، لذا بریتانیا برای رهایی از این وضعیت راه خروج در پیش گرفت.

2-مسئله مهاجرت؛ مسئله مهاجرت از مشکلات مهم امروز اروپا است. در حالیکه مهاجرت برای کار و اشتغال از اعضای ضعیفتر اتحادیه به سمت جزیره انگلیس در جریان بود، مهاجران اخیر از شمال افریقا و خاورمیانه بدان افزوده شدند. مخالفت انگلیس با پذیرش مهاجران خارجی در اتحادیه راهی به جا نبرد و اتحادیه اعضا را مجبور به پذیرش سهمیه های مهاجرین نمود که مردم انگلیس با برگزیت بدین وضعیت مخالفت نمودند.

 

3-چنانچه مایکل گووی[3]، وزیر دادگستری بریتانیا پس ار رفراندوم گفت: «عضویت در اتحادیه اروپا، ما را از تغییرات وسیع در قوانین باز می‌دارد و نمی‌گذارد انتخاب کنیم که چه کسی تصمیمات حیاتی که زندگی تمام ما را تحت تأثیر قرار خواهد داد، اتخاذ کند… یورو بدبختی اقتصادی برای فقیرترین اقشار اروپا پدید آورده است. قوانین اتحادیه اروپا منجر به بیکاری گسترده شده است. خط‌مشی‌های مهاجرتی اتحادیه اروپا قاچاقچیان انسان را تشویق کرده و اردوگاه‌های پناهندگان را در مرزهای‌مان ایجاد کرده است. خط‌مشی‌های اتحادیه اروپا به جای اینکه در جهانی نامطئن امنیت ایجاد کنند، تبدیل به منبع بی‌ثباتی و ناامنی گشته‌اند». یا جان ردوود[4]،‌ وزیر سابق محافظه‌کار انگلستان، می‌گوید: «با لغو پرداخت‌های مالی به اتحادیه اروپا که بهره‌ای از آن نمی‌بریم، کسری بودجه 20 درصد کمتر خواهد شد. انگلستان بار دیگر می‌تواند قوانینی که می‌خواهد را تصویب کرده و کنترل خط‌مشی‌های مهاجرتی و مرزی‌اش را بدست گیرد و نیز نمایندگی خودش را در سازمان‌های بین‌المللی مهم به مانند سازمان تجارت جهانی یا کنفرانس‌های تغییرات آب و هوایی بار دیگر اعاده کند».[5]پیمان شنگن؛ این پیمان که در سال 1985 بین 5 کشور اروپایی منعقد شد تاکنون تمام اعضای اتحادیه(بجز انگلیس) و حتی سایر دول غیر عضو در اتحادیه اروپا(نروژ و سوئیس) به عضویت آن درآمدند. این پیمان قانون کنترل گذرنامه در بدو ورود را برای شهروندان این منطقه حذف کرده‌ است و تمامی کشورهای عضو دارای سیاستی مدون و همسان در مورد مرز هوایی، روادید، عملیات و همکاری پلیس و حریم خصوصی اطلاعاتی دارند. این وضعیت فشاری مضاعف بر بریتانیا جهت عضویت در این پیمان وارد می کرد تا پذیرش سایر اعضای اتحادیه را در درون خاکش با سهولتی بیشتر اعمال نماید.

4-مسائل حاکمیتی انگلیس؛ بریتانیا خود را وارث یک امپراطوری بزرگ در قرن 18 و 19 می دانند که نظم بین الملل را در اختیار داشته اند اما امروزه در قالب یک قدرت درجه 3 در قالب اتحادیه اروپا محدود شد و حتی بر اثر مفاد اتحادیه، حاکمیت خویش بر ابهای سرزمینی و منابع ماهیگیری خود را نیز ازدست داده بود.

بنابراین بریتانیا با توجه به پیشینه سیاسی تاریخی خود به‌ هیچ‌وجه علاقه‌مند نیست تصمیم‌گیری در مورد برخی سیاست‌های کلان خود مثلاً در حوزه پولی، دفاعی، امنیت، سیاست خارجی، امور اجتماعی و کنترل‌های مرزی را به یک سازمان فراملّی و اروپایی واگذار کند. تاکنون نیز لندن از پیوستن به حوزه‌های یورو (پول واحد اروپایی)، پیمان شنگن، منشور اجتماعی اروپایی خودداری کرده و آن را نپذیرفته است و در نهایت تصمیم بر خروج گرفته است.

 

[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr2', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr2", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]

 

اثار خروج بریتانیا بر اتحادیه اروپا

به روایت اکونومیست «اتحادیه اروپا نقاط ضعف بسیاری دارد اما ترک آن یک اشتباه وحشتناک خواهد بود. چنین اقدامی نه تنها انگلیس بلکه ساختار این اتحادیه اروپایی را نیز تخریب خواهد کرد.»[6]آنچه در این مورد بایستی گفت این است که اروپا متاثر از خروج انگلیس از اتحادیه با چالش هایی متعدد از قبیل واگرایی، نزول اقتدار و … مواجه خواهد شد.

واگرایی در اروپا

برگزیت اهرمی را به دست سایر اعضای اتحادیه اروپا داده است که در صورت اعمال محدودیت بر حاکمیت ملی و منافع ملی آنان از سوی نهادهای اتحادیه، از آن برای اعمال فشار و تغییر رویکرد این اتحادیه در قبال خود بهره ببرند. از جمله این رخدادها  می توان به مسئله درخواست همه‌پرسی خروج چک اشاره نمود که متأثر از برگزیت تاکنون چنین خود را نشان داده است که کشورهای دیگر به پیروی از مسیری که بریتانیا تا درب خروج پیمود، برای دریافت حقوق ویژه و نادیده گرفتن این یا آن قانون و مقررات اتحادیه اروپا، تهدید به برگزاری رفراندوم نمایند.[7] بنابراین متاثر از آثار برگزیت با اروپای مواجه خواهیم بود که دول عضو خواهان استقلال آن برای رهایی از قوائد اتحادیه  روز به روز بیشتر می شوند. در واقع شاید بتوان ادعا کرد برگزیت نقطه شروع یک روندی خفته در اروپا بود که شروع آن با انگلستان آغاز شد و مشخص نیست پایان آن در دست چه دولتی است. اگر در گذشته بریتانیا خارج شد و امروز چک درخواست دارد، طبیعی است که در آینده یونان، لهستان، ایتالیا و سایر دول ناراضی نیز حداقل برای فشار بر اتحادیه برای گرفتن امتیازات بیشتر بدین حربه توسل بجویند.

کاهش اقتدار

 از آنجا که انگلیس در کنار فرانسه، اتحادیه اروپا را دارای دوکرسی «حق وتو» در شورای امنیت کرده بود، خروج این کشور از اتحادیه و کسر جمعیت نسبتا زیاد انگلیس از اروپا،  از اقتدار این اتحادیه خواهد کاست. اتحادیه اروپا با جمعیت 400 میلیون نفری آن که همواره توسط امریکا حمایت می شد، همکار مناسبی برای ایالات متحده جهت تاثیر گذاری جهانی در رقابت با روسیه و قدرت های نوظهور دیگری همچون چین می باشد. مبارزه با تروریسم، مدیریت انرژی و فناوری در جهان، هدایت تحولات جهانی اعم از اقتصاد، سیاست و رسانه را نیز براین امور بایستی افزون کرد. اما خروج بریتانیا که میتواند نقطه آغاز یک فرایند باشد، از این اقتدار قطعا در سطح جهان خواهد کاست. شاید به همین جهت بود که ولادمیر پوتین از خروج انگلیس از اتحادیه حمایت نمود چراکه برای روسیه اروپای متکثر و چند صدا، بهتر از یک اتحادیه ای هماهنگ و مقتدر است.

بنابراین خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا از جهات مختلف سیاسی، اقتصادی، نظامی و رسانه ای از اعتبار اتحادیه در سطح جهان کاسته است و مسئله پرستیژ و اعتبار این قطب جهانی را با خروج یکی از موثرترین  اعضایش با چالش مواجه خواهد نمود. اروپا با مسائل مختلفی همچون تروریست، یورو، مشکلات اقتصادی، تنش باروسیه، بحران اوکراین، هویت، بیکاری، آوارگان و … روبرو است که خروج نگلستان برای رهایی از این مسائل می تواند دامنه این رخداد را به سایر اعضا تسری داد و اتحادیه را از کار بیندازد و یا اینکه با چالش مواجه نماید.

 

[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr3', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr3", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]

 

مشکلات اقتصادی

تاثیر دیگر برگزیت بر اروپا مسئله اقتصاد است. اروپا هم اکنون با بحران های اقتصادی مهمی روبروست که می توان به  مسائل اسپانیا و مشکلات اقتصادی یونان اشاره نمود و سایر دول نیز وضعیت بهتری ندارند. برگزیت باعث می شود تا هم کمک سالانه 17 میلیارد دلاری بریتانیا به اتحادیه قطع شود و هم اینکه با کنار کشیدن پنجمین اقتصاد جهان از مسائل اتحادیه، اروپا را با مصائب بیشتری مواجه نماید. رکود، کاهش نرخ رشد، تقلیل گردشگری، تورم و مشکلات نیروی کار از جمله شاخص های قابل اشاره است که اقتصاد اروپا را هدف قرار می دهند.

اثار خروج بریتانیا بر مسائل داخلی این کشور

خریج بریتانیا از اتحادیه اروپا پیامدهای بسیار عمیقی در صحنه داخلی این کشور نیز بر جای می نهد. هرچند هنوز خروج بریتانیا از اتحادیه اتفاق نیفتاده است و ممکن است سالها طول کشیده یا احتمالا هرگز اتفاق نیفتد؛ اما آثار این تصمیم بر مسائل داخلی این کشور از هم اکنون آغاز شده است. دین آچسن، وزیر خارجه ایالات متحده که طراح ناتو و طرح مارشال است، روزی گفته بود بریتانیا در قرن بیستم امپراتوری اش را از دست داده است و هیچ وقت نظم بین المللی جدیدی را پیدا نخواهد کرد. در قرن بیست و یکم بریتانیا، اروپا را نیز از دست می دهد و بار دیگر خودش را در وضعیتی خواهد دید که هیچ نقشی در جهان نخواهد داشت.

از همین روی  مهمترین آثار احتمالی برگزیت تجزیه احتمالی کشور بریتانیا است و مهمترین دولت پیشرو برای استقلال در این کشور اسکاتلند است. هرچند اسکاتلند در 18 سپتامبر 2014 با برگزاری رفراندوم استقلال، با رای 55 درصدی مردم این ناحیه به ماندن در اتحادیه بریتانیا مواجه شده است، اما پس از برگزیت شرایط فرق کرده است. در برگزیت مردم اسکاتلند نسبت به سایر مناطق بریتانیا خصوصا اینگلند ها رای بر ماندن در اتحادیه دادند، ولی نتیجه نهایی خروج بریتانیا از اتحادیه شد. اما مجددا با طرح مسئله رفراندوم استقلال اسکاتلند که ترزامی نخست وزیر انگلیس به آن اعتراض نموده است، وزیر اول اسکاتلند خانم نیکولا استورجن، می گوید «چنین سخنی «دموکراتیک» نیست، با خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا شرایط تغییر می کند و به همین دلیل هم برگزاری همه پرسی استقلال برای حفظ منافع اسکاتلند ضروری است».[8] لذا به نظر می رسد که مردم اسکاتلند که اکثرا بر ماندن در اتحادیه اروچا رای داده بودند خواهان استقلال می باشند؛ چراکه شاید آنها خود را در اتحادیه ای بزرگتر بنام اروپا خوشبخت تر ببینند تا در دولتی کوچکتر بنام بریتانیا که تحت زعامت انگلند ها می باشد. مردم ایرلند شمالی نیز وضعیتی شبیه اسکاتلند دارند و درصورت تجزیه بریتانیا، انان نیز از قافله واگرایی عقب نخواهند بود.

مشکلات اقتصادی نیز از جمله مصائب مهم فراروی بریتانیا پس از برگزیت است. اتحادیه‌ی اروپا تقریبا بزرگ‌ترین بازار صادرات انگلیس است و در سال ۲0۱۱ حدود ۵۳% از صادرات این کشور به این اتحادیه بوده است، که نبود این بازار رکود اقتصادی انگلستان را شدت می بخشید. همچنبن بخش مهمی از واردات انگلستان نیز از مسیر کشورهای اتحادیه‌ی اروپا شکل می‌گیرد، لذا تحلیلگران بر این عقیده‌اند که خروج انگلستان از این اتحادیه، رکود اقتصادی شدیدی را برای این کشور به‌همراه خواهدداشت. چراکه با سفت شدن مجدد مرزهای ملی و قوانین گمرکی بر دروازه های بریتانیا پس از 43 سال ماندن در اتحادیه رشد اقتصادی این کشور با مشکل مواجه خواهد شد. به واقع انگلیس اگرچه با خروج برخی از از منافع عایدش میشود اما در عرصه اقتصادی مشکلاتی مهمی فراراه خواهد داشت

البته از بعدی دیگر «خروج از اتحادیه، لندن را از شر قوانین متمرکز و دست‌و‌پاگیر این اتحادیه؛ نظیر قوانین بانکی و نظارتی نجات خواهدداد. همچنین خروج انگلستان می‌تواند این کشور را تبدیل به یک قدرت مهم لابی‌گر، میان بازیگران خارج از اروپا و بازیگران اروپایی نماید که این مسأله می‌تواند از نظر ابعاد سیاسی و اقتصادی برای این کشور بسیار مهم و سودآور باشد».[9] خلاص شدن است مهاجرت های بی رویه، بدست آوردن اقتدار حاکمیتی،  جلوگیری از ماهیگیران سایر دول اروپایی به ابهای خویش که تا قبل از برگزیت مشترک بودند، کسب فضای باز بیشتر برای مانور در روابط بین الملل و … از جمله دستاوردهای بریتانیا از برگزیت است. لیکن بایستی دید این دستاوردها در برابر چالش هایی همچون مشکلات اقتصادی، تجزیه طلبی دول عضو، مشکلات بیکاری و انزوای این کشور- با احتساب هزینه- فایده- از اهمیت برخوردار اند.

 

[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr4', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr4", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]

 

برگزیت شاید هرگز اتفاق نیفتد

جورج سوروس[10] میگوید«چنانچه اصلاحات مورد درخواست بریتانیا توسط اتحادیه اروپا عمال شود ممکن است برگزیت اتفاق نیفتد.» از نگاه وی روند خروج 2 تا 5 سال طول می کشد که این زمان در روابط بین الملل خصوصا  در دوران انقلابیگری اخیر زمان بسیار زیادی است؛ هرچند ولت فعلی نتیجه رفراندوم را غیر قابل برگشت می داند اما در طی سالهای اتی ممکن است دولتی جدید با رویکردی جدید برسر کار اید و از طرف دیگر نیز تحولات اروپا نیز رویکرد های متصلبانه اتحادیه را نرم تر خواهد کرد و زمینه ماندن بریتانیا فراهم تر می گردد.[11] وینس کیبل[12] نماینده باسابقه لیبرال بریتانیا و وزیر تجارت این کشور طی سالهای 2010-2015؛ معتقد اس اختلاف بین دوحزب بزرگ کشور آنچنان عمیق و بالاست که فکر نمیکند برگزیت هرگز اتفاق بیفتد.[13]

ساختارهای اقتصادی و تجارتی انگلستان و اروپا طی بیش از 4 دهه چنان درهم تنیده شده اند که پاره کردن همه ی این بندها و خروج از اتحادیه اروپا بسیار سخت است. اگر انگلیس به قوائد مهاجرتی اروپا انتقاد داشت طبیعی است کارگران ارزان را نیز در دسترس داشت. در بعد سیاست نیز بریتانیا هرگز نمیتواند مدافع گذشته پر اقتدار خود باشد و چنانچه از اتحادیه اروپا خارج شود حتی از ایفای نقش در سطح قدرتی جهانی نیز ناتوان است؛ لذا ماندن در اتحادیه و تلاش در چارچوب ان نظم فراملی فرصت بیشتری برای این کشور فراهم می کند. مدعیان استقلال اسکاتلند و حتی ایرلند پس از برگزیت فعالتر شده اند و خواهان برگزاری همه پرسی استقلال می باشند که می تواند زمینه ساز تجزیه انگلستان شود. همین فشار های داخلی و محاسبه سود- زیان است که برخی از سیاسیون و احزاب بریتانیا درخواست برگزاری مجدد رفراندوم خروج از اتخادیه اروپا را دارند تا مردم را بر ماندن متقاعد نمایند. به نظر می رسد مردم بریتانیا تحت تاثیر احساسات و بدن شناخت صحیح از مسائل اقتصادی، بازار، جامعه شناختی و تبعات برگزیت، به رفراندوم خروج از اتحادیه رای مثبت داده اند و هم اکنون که فشارهای قاره ای و داخلی بر بریتانیا فزونی گرفته است و تحولات خطرناکی در داخل خصوصا در ارتباط با واگرایی های سرزمینی بریتانیا در حال وقوع است، برگزیت شاید هرگز اتفاق نیفتد.

 محاسبه فایده- زیان این پروژه امروز در سطح رسانه ها و نخبگان چنان عمیق و همه گیر است که احیانا اگر رفراندومی مجدد برگزار شود شاید رویکرد دیگری انتخاب شود. بنابراین به نظر می رسد با توجه به زمان طولانی که بریتانیا برای ترک رسمی اتحادیه در پیش دارد و همچنین آگاهی از مصائب برگزیت به احتمال زیاد خروج این کشور از اتحادیه هر گز اتفاق نمی افتد بلکه بریتانیا از این مجرا چانه زنی خود در اتحادیه را افزون تر خواهد کرد.


پی نوشت و منابع:

[1] Brexit

[2] http://www.robert-schuman.eu/en/doc/oee/oee-1652-en.pdf

[3] Michael Gove

[4] John Redwood

[5] https://www.tasnimnews.com/fa/news/1395/03/31/1109678/10

[6] http://kayhan.ir/fa/news/78003

[7] http://www.tabyincenter.ir/20127/همه پرسی خروج جمهوری چک از اتحادیه اروپا

[8] http://fa.euronews.com/2017/03/16/sturgeon-holds-firm-after-may-s-not-now-to-scottish-referendum

[9] http://www.tabyincenter.ir/11902 بررسی جدایی انگلیس از اتحادیه اروپا /

[10] George Soros

[11] http://www.cnbc.com/2017/06/01/soros-suggests-that-brexit-might-never-actually-happen.html

[12] Vince Cable

[13] https://www.tasnimnews.com/fa/news/1396/04/18/1459825/شاید برگزیت هرگز اتفاق نیفتد

ارسال دیدگاه