گزارش جلسه گروه متمرکز

بررسی امکان درگیری نظامی بین آمریکا – کره شمالی و سناریوهای موجود

کارشناسان اندیشکده راهبردی تبیین به بررسی و امکان‌سنجی درگیری نظامی بین ایالات‌متحده آمریکا و کره شمالی پرداخته‌اند.

1-خلاصه مدیریتی

بحران در شبه‌جزیره کره با روی کار آمدن دونالد ترامپ در آمریکا و تهدیدهای لفظی و متقابل علیه کره شمالی، روندی صعودی به خود گرفته است. در تازه‌ترین نوع از تهدیدها، کیم جونگ اون، رهبر کره شمالی از آماده‌سازی طرحی برای حمله به جزیره گوام (قلمرو غیرمنظم ایالات‌متحده در اقیانوس آرام و جنوب شرقی کره شمالی) که هزاران نظامی آمریکایی در آن حضور دارند، خبر داد. متقابلاً آمریکا نیز کره شمالی را تهدید به حمله‌ای کرد که جهان نمونه‌ی آن را ندیده است. البته محافل سیاسی ایالات‌متحده آمریکا در مورد حمله نظامی (اتمی یا غیر اتمی) به کره شمالی یکدست و یک نظر نیستند؛ در حالی ترامپ با آغاز یک جنگ لفظی، غیرمستقیم کره شمالی را تهدید به حمله اتمی کرده است، تیلرسون، وزیر خارجه همچنان از آمادگی آمریکا برای مذاکره با این کشور صحبت می‌کند. این موضوع و شواهدی ازاین‌دست، تردیدهایی را در مورد توان و اراده آمریکا برای شکل دادن به یک حمله اتمی و یا حتی غیر اتمی ایجاد کرده است. ازاین‌رو طی جلسه‌ای که به روش گروه متمرکز برگزار شد، کارشناسان اندیشکده راهبردی تبیین به بررسی و امکان‌سنجی درگیری نظامی بین ایالات‌متحده آمریکا و کره شمالی پرداخته‌اند. در این جلسه بعد از احصاء بازیگران، به بررسی مطلوبیت‌های هرکدام پرداخته‌شده و سناریوهای موجود موردبحث قرارگرفته‌اند. در انتها با تطبیق مطلوبیت‌های بازیگران و سناریوها، گزینه‌های محتمل استخراج‌شده و نتیجه‌گیری به‌عمل‌آمده است.

 

2-مقدمه

مسئله شبه‌جزیره کره و عجز ایالات‌متحده آمریکا در حل‌وفصل آن مطابق میل خود، به‌صورت بی‌سابقه‌ای لطمات مهلکی را به جایگاه ابرقدرتی که این کشور برای خود تعریف کرده، وارد ساخته است. مقامات و ژنرال‌های آمریکایی تصور می‌کردند با تهدید جدی کره شمالی به حمله اتمی این کشور عقب خواهد نشست. اما مشاهده شد که کره شمالی نه‌تنها عقب‌نشینی نکرد، بلکه سطح بالاتری از تهدید علیه آمریکا را به نمایش گذاشت، درحالی‌که دولت آمریکا نه اراده و نه توان عملی کردن تهدید خود را داشت. همین مسئله باعث شد تا «اعتبار» تهدیدهای ایالات‌متحده به‌صورت جدی‌تر و شدیدتری زیر سؤال رود و باعث شود تا تصویر ذهنی از ابرقدرت بودگی آمریکا در اذهان عمومی بین‌المللی مخدوش شود. به‌صورت کلی کره شمالی از افزایش تنش با آمریکا در حوزه نظامی استقبال می‌کند، چراکه مزیت راهبردی خود را در این حوزه می‌بیند. اما آمریکایی‌ها سطح پایین‌تری از تنش نظامی را نسبت به کره شمالی برای خود مطلوب می‌دانند، سطحی که حضور نظامی آن‌ها در شرق آسیا را توجیه می‌کند. از سوی دیگر بلوک کشورهای ذینفع روسیه-چین و کره شمالی-ژاپن سطوح پایین‌تری از تنش را مطلوب می‌دانند و اصولاً سطح مطلوب تنش موردنظر کره شمالی-ژاپن نزدیک به صفر است. گزینه مطلوب جمهوری اسلامی ایران نیز افزایش تنش تا آستانه ورود به درگیری نظامی است، چراکه جبهه جدیدی برای آمریکایی‌ها گشوده و تمرکز این کشور را از دخالت فزاینده در منطقه غرب آسیا دور می‌کند.

3-معرفی نویسندگان

نویسندگان گزارش، چهار نفر از کارشناسان اندیشکده راهبردی تبیین هستند که طی جلسه‌ای که به روش گروه متمرکز برگزارشده است، به بررسی و ارزیابی امکان‌سنجی درگیری نظامی بین آمریکا و کره شمالی پرداخته‌اند.

 

4-تحلیل و ارزیابی مسئله

4-1-احصاء بازیگران

در بحران شبه‌جزیره کره دودسته بازیگران «اصلی» و «فرعی» را می‌توان شناسایی کرد؛ بازیگران اصلی عبارت‌اند از «کره شمالی» و «ایالات‌متحده آمریکا» و بازیگران فرعی شامل دو بلوک روسیه-چین و کره جنوبی ژاپن می‌شود.

4-2-مطلوبیت‌های بازیگران

4-2-1-مطلوبیت کره شمالی

کره شمالی تمایل به افزایش تنش و تهدید در حوزه نظامی دارد، چراکه مزیت راهبردی خود را در این حوزه می‌داند. برعکس این کشور هیچ تمایلی به درگیری اقتصادی یا سیاسی-دیپلماتیک نشان نمی‌دهد. توان موشکی این کشور و آزمایش‌های موفقی که در این زمینه داشته است در کنار توانایی آن برای بسیج مردمی باعث شده است تا در صورت بروز هرگونه درگیری نظامی، این کشور بتواند دست بالا را خصوصاً نسبت به بلوک کشورهای کره جنوبی-ژاپن داشته باشد.

4-2-2-مطلوبیت ایالات‌متحده آمریکا

ایالات‌متحده آمریکا تمایل دارد یک سطح مشخصی از تنش و درگیری نظامی در مورد کره شمالی وجود داشته باشد (سطح تنش مطلوب آمریکا بالاتر از سطح مطلوب بلوک کره جنوبی-ژاپن و پایین‌تر از سطح مطلوب بلوک روسیه-چین است)، تا:

1-حضور نظامی این کشور در شرق آسیا توجیه شود؛

2-زمینه برای فروش سلاح‌های این کشور فراهم گردد؛

3-زمینه لازم برای استقرار موشک‌های آمریکایی (مانند سامانه تاد) در کشورهایی مانند کره جنوبی ایجاد شود.

4-2-3-مطلوبیت بلوک روسیه-چین

بلوک روسیه-چین از اصل تقابل بین ایالات‌متحده و کره شمالی استقبال می‌کنند، چراکه؛

1-باعث به چالش کشیده شدن ایالات‌متحده آمریکا به‌ویژه در حوزه نظامی می‌شود؛

2-می‌تواند عامل فشاری برای مذاکره با ایالات‌متحده و امتیاز گیری از این کشور باشد؛

3-این تقابل می‌تواند مانعی در برابر حضور آمریکا در حیات خلوت بلوک روسیه-چین مورداستفاده قرار گیرد.

4-2-4-مطلوبیت بلوک کره جنوبی-ژاپن

بلوک کره جنوبی-ژاپن به‌شدت از بحران شبه‌جزیره کره احساس عدم امنیت می‌کنند و سطح مطلوب تنش آن‌ها «صفر» است. به دلیل احساس شدید ناامنی، این بلوک حاضر است تا تمام هزینه‌های مربوط به تأمین امنیت خود را بپردازد.

 

4-3-سناریوهای موجود

به‌صورت کلی شش حالت ممکن برای بحران شبه‌جزیره کره متصور است:

1-جنگ تمام‌عیار هسته‌ای 2-جنگ تمام‌عیار (غیرهسته‌ای) 3- درگیری محدود   4- درگیری لفظی سنگین   5-درگیری لفظی محدود   6- کاهش تنش جدی

 

4-4- سناریوی محتمل

محتمل‌ترین حالت کاهش تنش جدی (به‌ویژه از سوی ایالات‌متحده آمریکا) است. دلیل اصلی آن «مقاومت و عدم تسلیم» از سوی کره شمالی است. ایالات‌متحده آمریکا با بالا بردن تنش امید به تسلیم کره شمالی داشت. با مشاهده مقاومت وعدم تسلیم از سوی کره شمالی، و لطمه شدیدی که به اعتبار جهانی آمریکا وارد می‌شد، این کشور تغییر راهکنش داده و رو به سمت پایین آوردن و مدیریت تنش می‌آورد.

مذاکره، یکی از گزینه‌های بسیار محتمل برای پایین آوردن سطح تنش و مدیریت آن به‌ویژه از سوی ایالات‌متحده آمریکا است، به‌ویژه آنکه وزیر امور خارجه این کشور و برخی دیگر از مقامات به‌صراحت از لزوم مذاکره با کره شمالی صحبت می‌کنند.

برای پرهیز از درگیری طرفین مجبور به پایین آوردن سطح تنش هستند، چراکه ادامه فرایند تنش موجب درگیری محدود و استمرار آن موجب درگیری سنگین می‌شود. متضرران اصلی هرگونه درگیری سنگین ابتدا ایالات‌متحده آمریکا، سپس بلوک کره جنوبی-ژاپن و نهایتاً بلوک روسیه و چین است. همه بازیگران هم به‌غیراز کره شمالی درصدد کم کردن احتمال درگیری سنگین هستند.

کاهش تنش نیز می‌تواند به یکی از طرق زیر حاصل شود:

1-کاهش تنش با ابتکار آمریکا؛ در راستای مطلوبیت‌هایی که درباره سطح تنش در شبه‌جزیره کره دارد.

2-کاهش تنش با وساطت چین یا روسیه؛ با توجه به مطلوبیت‌هایی که درباره سطح تنش در شبه‌جزیره کره دارند.

 

5-جمع‌بندی و نتیجه‌گیری

بازیگران متعددی در بحران شبه‌جزیره کره به‌صورت مستقیم و غیرمستقیم دخیل هستند. مهم‌ترین این بازیگران را ایالات‌متحده آمریکا، کره شمالی، بلوک روسیه-چین و بلوک کره جنوبی-ژاپن تشکیل می‌دهند. هریک از بازیگران پیش‌گفته مطلوبیت‌های مختص به خود را در این بحران دارند و بر اساس این مطلوبیت‌ها نقش خود را تنظیم می‌کنند. مطلوبیت و بازه تحمل بلوک کره جنوبی-ژاپن، از تنش صفرتا سطح متوسطی از تنش سطح پایین است. بلوک روسیه-چین از تهدید سطح پایین تا میزان متوسطی از تهدید سطح بالا را مطلوب می‌دانند. ایالات‌متحده آمریکا تهدید سطح پایین را ترجیح می‌دهد و کره شمالی منافع خود را درتهدید سطح پایین تا شکل‌گیری یک درگیری محدود تعریف می‌کند. بازه اشتراکی بلوک روسیه-چین و آمریکا با کره شمالی نیز از تهدید سطح پایین تا میزان متوسطی از تهدید سطح بالا است که می‌تواند به ایستایی شرایط شبه‌جزیره کره بیانجامد.

ارسال دیدگاه