تاثیرگذاری و تاثیرپذیری بازیگران مهم بین المللی در فرآیند حصول برجام

از زمان به نتیجه رسیدن مذاکرات نفس‌گیر هسته‌ای بین ایران و 1+5، میزان تاثیرگذاری هر یک از طرف های مذاکره با جمهوری اسلامی ایران در فرآیند حصول این توافق، از اهمیت خاصی برخوردار شد. در این مقاله به این موضوع پرداخته شده است.

اندیشکده راهبردی تبیین: برنامه جامع اقدام مشترك(برجام) توافقي است ميان ايران و پنج كشور عضو شوراي امنيت سازمان ملل به علاوه ي آلمان و اتحاديه اروپا كه در سال ٢٠١٥ به دست آمد. طبيعتا هر سند و معاهده ي بين المللي، محصول فرآيند خاصي است و نمي توان آن را پديده اي دانست كه دفعتا به دست آمده است. برجام نيز از اين قاعده مستثني نيست و تحت تاثير عوامل مختلفي، طي مدت زماني خاص به ثمر رسيد؛ اين عوامل، شامل برخي از كشورها، گروه هاي فروملي و نهادهاي فراملي است. در عين حال، برجام پس از به نتيجه رسيدن و تبديل شدن به يكي از مصوبات شوراي امنيت، خود به عاملي تاثيرگذار بين بازيگران پيش گفته تبديل شد. با توجه به اهميت اين فرآيند، لازم است ميزان تاثيرپذيري و تاثيرگذاري بازيگران مهم در برجام مورد بررسي و تجزيه و تحليل قرار گيرد.

 

مواضع، منافع و اهداف هر يك از بازيگران مهم در فرآيند حصول برجام:  

مذاکرات هسته‌ای ایران و غرب در سال2003 آغاز شد. در آن زمان سه کشور انگلستان، فرانسه و آلمان، طرف مستقیم مذاکرات با ایران بودند. نهایتا، با پیوستن روسیه، آمریکا و چین، به انگلستان، آلمان و فرانسه، گروه 1+5 تشکیل شد. گروه پنج به علاوه یک، از 5 عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل (آمریکا، روسیه، چین، بریتانیا و فرانسه) و آلمان تشکیل شده و هدف آن هماهنگ کردن  این کشورها نسبت به برنامه‌های هسته‌ای ایران است.”[1]. البته در روند طولانی مذاکرات هسته ای نقش لابی های رژیم صهیونیستی و عربستان همچنین نقش نهادهای بین المللی ای چون آژانس انرژی اتمی غیر قابل انکار است، اما تمرکز مقاله حاضر بر کنش های این 6 کشور(5+1) در فرآیند حصول برجام می باشد. حال به تفکیک، به بررسی منافع، مواضع، اهداف و به طور کلی عملکرد هر یک از این بازیگران در روند حصول برجام خواهیم پرداخت. 

ایالات متحده:

در سطح رسانه ای، غالبا از منافع جمهوری اسلامی ایران از مذاکره با آمریکا سخن به میان آمده است، ولی در یک استراتژی پایاپای قطعا برای تحلیل وضعیت یک موقعیت سیاسی مخصوصا بین المللی حتما باید به جوانب مختلف محیطی و محاطی آن مساله نیز توجه شود. اگر بخواهیم به منافع آمریکا برای ورود به روند مذاکرات با ایران بپردازیم :

مشروعیت به حضور ایالات متحده در منطقه: خاورمیانه یکی از مهم ترین مناطق استراتژیک و ژئوپلتیک جهان است که سال ها مرکز حوادث بین المللی بوده و هست، خاورمیانه منبع بزرگترین ذخایر انرژی یعنی نفت و گاز جهان است و لوله های نفتی خاورمیانه را می توان شاهرگ حیاتی صنعتی و نظامی دنیا دانست. تضمین امنیت منافع انرژی امریکا در مناطق نفت خیز خاورمیانه همواره یکی از اهداف مهم سیاست خارجه آمریکا طی پنج دهه گذشته بوده است. «فرانک ویزنر» دیپلمات پیشین ایالات متحده، این پرسش را مطرح کند که: «چه معامله‌ای است که به ایران اجازه می‌دهد تا مشروعیت حضور ایالات متحده در منطقه را بپذیرد و هم چنین به امریکا این فرصت را می‌دهد که جایگاه ایران را به رسمیت بشناسد؟» وی اضافه نمود که؛ ما تا هنگامی‌که بسته تفاهمی با ایران نداشته باشیم نه می‌توانیم به مذاکرات ژنو (در مورد سوریه) برویم، نه ضمانت امنیتی برای کشتی‌ها و ملوانان آمریکا در خلیج فارس می‌یابیم، نه چارچوبی مدیریتی برای افغانستان می‌توانیم طراحی کنیم و نه می‌توانیم به حساسیت‌های اسرائیلی در منطقه پاسخگو باشیم[2].

پاسخ به مطالبات اجتماعی برای حل مسالمت آمیز مذاکرات هسته ای ایران: نمی‌توان فراموش کرد که در طول ۵ سال اول ریاست جمهوری اوباما، یکی از وعده‌های مهم او برای ملت آمریکا حل سریع پرونده هسته‌ای ایران بوده است و با پیچیده‌تر شدن روند مذاکرات و ابتکارات دیپلماسی ایران در طول چند سال گذشته موجب ناکامی ‌اوباما در تحقق بخشیدن به وعده‌های انتخاباتی وی بوده است. لازم به ذکر است نظرسنجی‌ شبکه «سی‌ان‌ان» حاکی از آن است که ۷۵ درصد مردم آمریکا خواستار مذاکره مستقیم دیپلماتیک کشورشان با ایران در خصوص برنامه هسته‌ای تهران هستند.

اقناع محافل داخل و خارج از آمریکا برای شروع راهکارهای سخت علیه ایران: براساس تحلیل اطلاعات منتشره از سوی محافل داخلی آمریکا، طیف تندروی داخل آمریکا این مذاکره را اساسا به معنای یک اولتیماتوم نهایی به ایران تفسیر می‌کنند. به عقیده این طیف که اتفاقا در عرصه سیاست خارجی آمریکا اکثریت را تشکیل می‌دهند، در صورت انجام مذاکرات مستقیم و عالی میان دو کشور دیر یا زود بی‌نتیجه بودن گفتگو با ایران به اثبات خواهد رسید و نهایتا این استنتاج در میان نخبگان و همچنین افکار عمومی‌جامعه آمریکا پدید می‌آید که حتی مذاکرات مستقیم با سران ایران نیز قادر به مهار این کشور نیست و بنابراین می‌بایست گزینه‌های سخت‌تری از جمله حمله نظامی به ایران بایستی روی میز قرار گیرد. غلبه این تفکر در محافل سیاسی خارج از آمریکا می تواند به اقناع جامعه جهانی برای استفاده از اهرم های فشار سنگین تر علیه ایران، و نهایتا مشروعیت بخشی به استفاده از گزینه های سخت علیه این کشور شود.

ایجاد سرخوردگی بین ملل ستمدیده جهان: دولت آمریکا در پی آن است تا با بزرگ‌نمائی موضوع مذاکره میان دو دولت و انتشار هدفمند گزارش مذاکرات مستقیم میان سران دو کشور که در گفت‌و‌گوی تلفنی اوباما و روحانی نمود یافت و اتفاقا با بروز احساسات صمیمانه میان آن دو همراه بوده است، مطمئنا موجی از سرخوردگی را در افکار عمومی‌مسلمانان ایران و جهان پدیدار سازد. چرا که افکار عمومی‌و خصوصا ملل تحت ستم جهان اسلام به ایران به مثابه قهرمان بزرگ مقابله با آمریکا و غرب می‌نگرند و انتشار عمومی‌این رفتار متناقض که با هیچ کدام از مواضع سابق نظام همخوانی نداشته است، این تلقی را در نزد ملل محروم می‌تواند به وجود آورد که خط سازش، گفتمان نیرومند مقاومت و استکبار ستیزی را در داخل ایران به زانو در آورده است.

فشار به مردم برای پذیرش جریان‌های سیاسی سازش کار: نیویورک تایمز درباره یکی از مهمترین منافع  آمریکا در مذاکره با ایران میگوید: «هدف نهایی همه‌ی فشارهایی که اکنون غرب به رهبری آمریکا و با صحنه گردانی اسراییل بر مردم و نظام ایران وارد می‌کند، روی کار آوردن مجدد اصلاح طلبان در ایران است.»

 

 

 احیای هژمونی شکست خورده اسرائیل در مذاکره با ایران: آمریکا به خوبی می­داند که سیاست‌های نظامی ‌و آشوب‌گرایانه اسرائیل در منطقه به شکست انجامیده است و با وضعیت کنونی که در اسرائیل وجود دارد احتمال شروع اعتراضات گسترده در خاک اسرائیل نیز وجود دارد. به همین دلیل، آمریکا به دنبال این است که شکست اسرائیل را در عرصه‌های مختلف سیاسی نظامی‌در جبهه مذاکره با ایران جبران کند. برای همین آمریکا به دنبال این است که شکست اسرائیل را در عرصه‌های مختلف سیاسی نظامی‌در جبهه مذاکره با ایران جبران کند زیرا در صورت مواجه ایران و آمریکا این اسرائیل است که بر موج اقبال سوار خواهد شد و شکست­هایی که در جنگ های ۳۳ روزه، ۱۱ روزه و در نهایت در سوریه خورده است را به پیروزی تبدیل خواهد کرد. زیرا اسرائیل در تمامی‌این جنگ‌هابه خوبی می­دانست که در یک جنگ نیابتی وارد شده است که طرف واقعی او کسی جز ایران نیست.

 

روسیه:

روسیه، تنها كشوری است كه در دهه 1990 در زمینه هسته‌ای، آشكارا با ایران همكاری كرده است. اما به سبب تلاش‌های خود در برنامه هسته‌ای با ایران مورد انتقاد شدید ایالات متحده نیز قرار گرفته است. با این همه، همگرايي سياسي و اقتصادي با جهان غرب به عنوان يك هدف اساسي همچنان پيش روي رهبران روسيه است. از سوي ديگر، روسيه نيازمند دوستان و بازارهاي سنتي خود است تا در رقابت استراتژيك از صحنه بيرون رانده نشود. سياست روسيه در قبال برنامه هسته‌اي ايران در واقع، تلاش براي حفظ منافع اين كشور در ميانه ثبات استراتژيك و رقابت استراتژيك است. مسكو ناچار است از يك سو به تعهدات خود به عنوان يك قدرت جهاني و الزامات در روابط با غرب پاي‌بند باشد و از طرف ديگر به واسطه منافع مشاركت در برنامه هسته‌اي ايران، به حمايت نسبي از ايران ادامه دهد. روسيه با اتخاذ رويكردي عملگرايانه، به توسعه روابط اقتصادي و تجاري سودمند دوجانبه و تقويت مواضع خود در بازار هسته‌اي ايران اهتمام ورزيده است. با این حال، روسیه به خوبی می‌داند که قدرت گرفتن بیش از حد یک کشور مسلمان در خاورمیانه، بدون شك، تا چه اندازه‌ای می‌تواند برای این کشور، پیامدهای منفی احتمالی به همراه داشته باشد و همیشه راه میانه‌ای را انتخاب کرده است. يكي از مهم‌ترين موضوعات در دستور كار سياست خارجي روسيه، تلاش براي پرهيـــز از انتخاب بين غرب و ايران است. علی‌رغم محدودیت‌ها و اختلافاتی که در روابط روسیه و ایران وجود دارد، اما این روابط برای هر دو کشور سودمند می‌باشد. از دیدگاه روسیه، ایران می‌تواند یک مشتری تسلیحاتی عالی و بازار ایران برای رآکتور هسته‌ای روسیه، سودمند باشد. در ضمن، یک ایران مستقل و قوی می‌تواند مانع از هژمونی و تسلط آمریکا بر منطقه خلیج فارس – که مسکو منافع حیاتی در آن دارد – شود. از دیدگاه ایران، روسیه می‌تواند منبع امنی برای خرید تسلیحات توسط ایران باشد و همچنین می‌تواند یک متحد دیپلماتیک برای ایران در مقابل آمریکا باشد که تلاش می‌کند ایران را منزوی سازد[3].

انگلستان:

با نگاهی به روابط پرفراز و نشیب دو کشور پس از پیروزی انقلاب اسلامی در بهمن 57 تا کنون نشانگر نوعی پرتنش و نبود یک سیر منطقی در کاهش یا افزایش روابط دو جانبه بوده است [4]. آنچه واضح است این است که دولت بریتانیا همواره بر اساس منافع تجاری اش عمل کرده و می کند. این کشور روزی در راس نظام بازرگانی دنیا قرار داشت و امروز هم که پرچمداری بر دوش ایالات متحده امریکاست، خوی ذاتی بریتانیا فراموش نشده و نمی شود[5]. در مورد منافع و اهداف بریتانیا در مذاکرات هسته ای باید بیان داشت  که طی دهه گذشته، سیاست های بین المللی این کشور به طور بی سابقه ای همسو با ایالات متحده قرار گرقته است. در همین راستا در کلیه سال هایی که مذاکرات هسته ای برقرار بود، انگلستان همواره در کنار ایالات متحده  قرار داشته است. طوری که در ۷ سپتامبر 2012 ، وزیر خارجه بریتانیا آثار تحریم‌های خارجی بر ایران را جدی خواند و خواستار ادامه برخورد بابرنامه اتمی این کشور شده است. اما رفته رفته با گرایش بیشتر آمریکا به مذاکره با ایران، انگلستان هم انعطاف بیشتری به خرج داد جوری که فیلیپ هموند، وزیر خارجه انگلیس از توافق ایران و ۱+۵ بر سر عناصر کلیدی موافقت نامه هسته‌ای نهایی استقبال کرد و گفت: بر اساس این موافقت نامه ایران از کاهش چشمگیر تحریم‌های اقتصادی و مالی، شامل پایان همه قطعنامه‌های شورای امنیت سازمان ملل، برخوردار خواهد شد[6]. به طور کلی انگلستان پس از پیروزی انقلاب اسلامی، همواره تمایل به حضور در ایران و پر کردن خلا ایالات متحده داشته است. روابط پر فراز نشیب ایران و بریتانیا طی سال های گذشته همانگونه که نشانگر نیات سو انگلستان در رابطه با ایران بوده، به همان اندازه بیانگر تمایل این کشور برای بازگشت به روابط دیرینه خود با ایران بوده است.

فرانسه:

فرانسه همواره یکی از طرف های مهم مذاکرات هسته ای بوده است. برای نخستین بار در بحبوحه جنگ آمریکا علیه عراق در سال ۲۰۰۳ بود که دومینیک دوویلپن، وزیر امور خارجه وقت فرانسه، با چراغ سبز ژاک شیراک، رییس جمهوری پیشین، یک ایتلاف اروپایی برای مذاکره با ایران تشکیل داد. هدف از این اقدام نشان دادن این موضوع بود که برای مقابله با سلاح های کشتار جمعی لزومی به جنگ نیست و بر خلاف آمریکا که به بهانه وجود چنین سلاح هایی به عراق حمله کرد، می توان از راههای صلح آمیز جلوی دسترسی به تسلیحات کشتار جمعی را گرفت. در ابتدا، مثلث اروپایی فرانسه، آلمان و بریتانیا که به ابتکار پاریس تشکیل شد، مورد استقبال تهران قرار گرفت. اما پس از دو سال، بویژه پس از انتخاب نیکولا سارکوزی به ریاست جمهوری فرانسه، نقش میانه رویی که این کشور ایفا می کرد تبدیل به مواضع سرسختی شد که گاهی حتی گوی سبقت را از آمریکا می ربود. از سال ۲۰۱۰ میلادی نیز هنگامی که فرانسه احساس کرد مذاکره با ایران به نتیجه نمی رسد، تحریم های اقتصادی علیه تهران را افزایش داد. از دو سال پیش از حصول برجام، فرانسوی ها تلاش کرده اند که نقش منحصر به فردی ایفا کنند. در این راستا، مواضع فرانسه در مذاکرات نهم نوامبر سال ۲۰۱۳ و مخالفت فابیوس وزیرخارجه وقت آن کشور با متن پیشنهادی آمریکا در مورد برنامه هسته ای ایران و استفاده از عبارت «یک زلزله در جبهه غربی ها» قابل توجه است. چنین رفتاری در مذاکرات لوزان نیز به چشم می خورد و اصرار فرانسوی ها بر سختگیری بیشتر، حتی آمریکایی ها را نیز ناخشنود کرده بود. با این حال از سال ۲۰۱۳ آمریکا و ایران مستقیما با یکدیگر وارد مذاکره شدند. این گفتگو ها از مدتی پیش با علاقه بیشتری از سوی دو طرف ایرانی و آمریکایی دنبال می شد. از سویی کنگره آمریکا با تهدید به افزایش تحریم ها علیه ایران، باراک اوباما، رییس جمهوری این کشور را تحت فشار قرار داده بود و از سوی دیگر، اعتبار سیاسی حسن روحانی، رییس جمهوری ایران به لغو تحریم ها وابسته بود[7]. اما اقتصاد فرانسه طی سال های پس از 2010 شاهد رکود گسترده و کسری بودجه کلان برای این کشور بوده است. از این رو توافق با ایران و ورود به اقتصاد این کشور، همواره از اصلی ترین انگیزه و هدف فرانسه در  پیگیری مذاکرات بوده است. واقعیت این است که اقصاد فرانسه ایجاب می کرد که بتواند در داخل کشور برای قشر بیکار خود اشتغال ایجاد کند که عقد قراردادهای تجاری و اقتصادی با ایران می توانست در این زمینه به دولت فرانسه کمک کند.  البته فرانسوی ها در حالی علاقه مند به توسعه روابط تجاری و اقتصادی با ایران داشتند که در مذاکرات هسته ای، از این کشور مواضع بعضا تندی را شاهد بوده ایم. این مواضع تند که بیشتر ریشه در ملاحظات فرانسوی ها در رابطه با کشورهای عرب خلیج فارس و قراردادهای سنگین اقتصادی با این کشورها دارد. البته در این رابطه نفوذ لابی اسرائیل بر دولت فرانسه را هم نمی شود نادیده گرفت. با این حال نباید این را هم از نظر دور کرد که کشورهایی همچون فرانسه گشایش هر نوع باب تعامل و همکاری را مشروط به هزینه و فایده و سبک و سنگین کردن قراردادهای کنونی با کشورهای عرب منطقه و قراردادهای احتمالی آتی با ایران می کند.  به هر حال پس از دستیابی ایران و گروه 1+5 به توافق جامع هسته ای به نظر می رسد که فرانسوی ها این آمادگی را دارند که کمی از این ملاحظات بکاهند و خود را آماده ورود به بازار ایران کنند[8].

آلمان:

مواضع آلمان در قبال مذاکرات هسته ای با جمهوری اسلامی ایران همواره بر حل و فصل مسالمت آمیز پرونده هسته ای ایران مبتنی بود، تا آنجا که رسانه های رژیم صهیونیستی چندین بار آلمان را به مماشات با ایران برای دستیابی به بازار این کشور در صورت حصول توافق متهم کردند در همین راستا در بحبوی نهایی شدن مذاکرات، روزنامه صهیونیستی «جروزالم پست» مبنای عملکرد آلمان در مذاکرات هسته ای ایران و غرب را لغو تحریم ها برای ورود به بازار ایران دانسته و تاکید کرد که موضع «ضعیف» برلین از فشارهای وارده بر جمهوری اسلامی می کاهد و احتمال شکل گیری یک توافق «بد» را افزایش می دهد. این روزنامه در این باره نوشته است: آلمان همواره ملاحظات اقتصادی را به ملاحظات انسانی، حقوق بشر و تلاش برای صلح جهانی ترجیح داده و مدت هاست درباره ایران و تحریم ها بازی دوگانه ای را در پیش گرفته، اما اکنون به نظر می رسد در پی کسب منافع کوتاه مدت از این مساله است[9]. اقتصاد همواره برای آلمان از اهمیت ویژه برخوردار بوده است. این کشور قبل از اعمال تحریم ها علیه ایران جز پنج شریک اول تجاری این کشور بوده است و قطعا نیم نگاهی به بازگشت به بازار ایران و سود تجاری حاصل از توافق هسته ای با ایران داشته است.بر این اساس بر اساس برآورد ” اتاق بازرگانی و صنایع در آلمان” نیز در صورت لغو تحریم ها، حجم تجارت سالانه دوجانبه دو کشور به 12 میلیارد یورو خواهد رسید.”مایکل روبین”، کارشناس سیاسی خارجی در اندیشکده امریکن اینترپرایز بر این عقده است که آلمان همواره مسائل تجاری را در اولویت قرار داده و سیاست دوگانه را در قبال ایران و تحریم‌ها در پیش گرفته است. اما اکنون به دنبال سود و منفعت در شرایطی است که جامعه بین‌الملل هنوز تحریم‌ها را علیه ایران حفظ کرده است. از زمانی که گروه 1+5 شامل آمریکا، روسیه، چین،انگلیس، فرانسه و آلمان در نوامبر سال 2013 به یک توافق اولیه با تهران دست یافتند، سیاستمداران و تجار آلمانی به شدت تلاش کرده‌اند تا توجه دولت ایران را به خود جلب کنند[10].

 

[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr2', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr2", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]

 

هنگامی که تحریم های اروپا و ایالات متحده سخت تر شد، ایران به سمت آسیا چرخش بیشتری داشت و نگاه ایران به آسیا برجسته تر شد. با وجود تلاش هایی که برای دور کردن پکن از تهران صورت گرفت، واشینگتن مجبور شد تا چین را از تحریم ها معاف کند تا این کشور بتواند به واردات نفتش از ایران ادامه دهد. در حقیقت براساس گزارش آژانس بین المللی انرژی، خرید نفت خام چینی ها از ایران در ژانویه 2014، میزان صادرات ایران را به 1.32 میلیون بشکه در روز رسید، یعنی 32 درصد بیشتر از محدودیتی که در توافق نوامبر 2013 ایران و گروه 1+5 تعیین شده بود. ایران قلب تعدادی از منافع استراتژیک کلیدی چین شامل گسترده شدن و متنوع شدن منابع انرژی، ساخت راه ابریشم که خاورمیانه را به چین و آسیای مرکزی متصل می سازد و افزایش نفوذ چین در منطقه است. در نتیجه، انرژی و تجارت تنها حوزه های همکاری میان دو کشور نیست. سابقه همکاری های دفاعی چین و ایران که شامل فروش تکنولوژی های دفاعی پیشرفته چین و مشاوره در زمینه برنامه موشک های بالستیک ایران می شود، سابقه ای سه دهه ای دارد[11].چین:

 

مواضع و منافع هر يك از بازيگران مهم جهانی در حفظ و اجراي كامل برجام :

دونالد ترامپ از زمان شروع فعالیت های انتخاباتی خود همواره برجام را “یک توافق بد” دانسته و بارها بر خروج آمریکا از این توافق جهانی و ” پاره کردن” آن سخن به میان آورده است. اما  پس از پیروزی ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده، لحن وی قدری تعدیل شد به طوری که وی با تایید پایبندی ایران به تعهدات خود در برجام، تعلیق تحریم های هسته ای را برای یک دوره 90 روزه اعلام کرد. به نظر می رسد صحبت های ضد و نقیض ترامپ در مورد برجام و موضع ایالات متحده در این باره، بیش از آن که جنبه عملی داشته باشد، صرفا نوعی جنگ روانی و بازی تبلیغاتی و رسانه ای باشد. وی در حالی در دیدار خود با نخست وزیر ایتالیا از برجام به عنوان یک “توافق وحشتناک” یاد و بر ضرورت خروج آمریکا از این توافق سخن می گوید که در مصاحبه خود با وبسایت دیلی کالر خود را مرد نهادهای قانونی می داند و از زیر بار توافقی که امضای سازمان ملل را دارد، شانه خالی نخواهد کرد[12] اما موضع دیگر کشورهای طرف برجام در پایبندی به آن متفاوت از ترامپ است. رسانه های بریتانیایی در دیدار “می”  و “ترامپ” در حاشیه اجلاس گروه 20 از صحبت درباره برجام و اختلاف نظر رئیس‌جمهور آمریکا و نخست‌وزیر انگلیس درباره توافق هسته‌ای ایران و گروه 1+5 خبر داد[13]. اما اتحادیه اروپا که در پایبندی به برجام منافع امنیتی و اقتصادی گسترده ای دارد، بارها به طرق مختلف بر ضرورت حفظ برجام تاکید کرده است. در این راستا مسیول سیاست خارجی اتحادیه اروپا فدریکا موگرینی در نشست خبری با سرگئی لاوروف وزیر خارجه روسیه در بروکسل گفت: برجام به یک کشور تعلق ندارد، بلکه متعلق به جامعه جهانی است و اجرای کامل آن را تضمین خواهیم کرد. افزود: اروپا در اجرای کامل برجام و تعامل با ایران، منافع امنیتی دارد، همچنین برای طرف اروپایی منافع اقتصادی در نظر داریم. موگرینی گفت: تعامل با ایران ادامه خواهد یافت. ما می دانیم آمریکا در حال مرور سیاست خود است اما برجام مورد تائید شورای امنیت است و مسئولیت داریم اجرای کامل آن را از همه طرف ها تضمین کنیم[14]. 

 

نتیجه گیری:

توافق برجام در 14 ژوئیه  سال 2015 میان ایران و اعضای دائم شورای امنیت سازمان ملل بعلاوه آلمان – گروه پنج بعلاوه یک- بدست آمد. برجام یک توافق چند جانبه جهانی، با طرف های تاثیرگذار و تاثیرپذیر متعدد است. در بررسی نهایی، سرنوشت این توافق که به سختی بدست آمد، به عزم غرب و پایبندی به اصل تعامل سازنده  بستگی دارد و هر گونه غفلت ازاین اصل یا بی توجهی عمدی به آن، می تواند همه را به پله اول باز گرداند. بدون تردید،  تعامل، یک خیابان یک طرفه نیست و نمی توان به تنهایی آن را طی کرد. ایران تاکنون گام های محکمی در جهت تعامل سازنده با هدف دستیابی به اهداف مشترک در چارچوب برجام برداشته است . اما تجربه پس از اجرای برجام نشان داد موانعی که امریکا درمسیر تجارت و بازرگانی ایران ایجاد کرد هنوز برداشته نشده اند و حتی موانع جدیدی جایگزین موانع قبلی شده اند. بسیاری ازکشورها در یک دهه گذشته به دلیل راوبط خود با امریکا  در مورد تحریم های یک جانبه این کشور علیه ایران گرفتار شدند و زیان دیداه اند. اما پس از حصول توافق، اکثر طرف های درگیر در فرآیند به سرانجام رسیدن برجام توانستند علاوه بر محیا کردن شرایط حضور خود در بازار ایران و بهره مندی از منافع گسترده اقتصادی موجود در بازار ایران، راه را برای تعامل مجدد با کشوری کلیدی و بسیار تاثیرگذار در تقاطع خاورمیانه، خلیج فارس، افغانستان و آسیای میانه، باز کنند. منطقه ای وسیع که از رادیکالیسم، فرقه گرایی و تروریسم به ستوه آمده است.


 

منابع:

1) ” از 1+5 بیشتر بدانیم”، پایگاه خبری فرهنگ انقلاب اسلامی، منتشر شده در 12 اسفند91، قابل بازیابی در پیوند زیر:

http://www.farhangnews.ir/content/26812

2) ” انتخاب های پیش رو، آینده معامله با ایران”، فرانک ویزنر قابل بازیابی در پیوند زیر:

http://iranprojectfcsny.org/event/choices-ahead-exploring-the-future-of-the-iran-deal/

3) ” مؤلفه های سیاست خارجی روسیه در همکاری های هسته ای با ایران”،  دکتر علی اکبر جعفری و رویا میرجلالی، پرتال نشریات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم – فصلنامه علمی پژوهشی علوم سیاسی

4) ” روابط سینوسی پر تنش ایران و انگلستان پس از انقلاب “، موسسه مطالعات و پژوهش هاس سیاسی، مرتضی سعیدی، قابل بازیابی در پیوند زیر:

http://bcir.pchi.ir/show.php?page=contents&id=9721

5) ” کلید ترمیم رابطه تهران-لندن در قفل پرونده هسته ای “، وب سایت دیپلماسی ایرانی، منتشر شده در24 مرداد 92 ، قابل بازیابی در پیوند زیر:

http://www.irdiplomacy.ir/fa/page/1919707

6) ” مواضع آلمان، انگلیس، روسیه و فرانسه در قبال مذاکرات لوزان”، وب سایت همشهری آنلاین، منتشر شده در14 فروردین 94 ، قابل بازیابی در پیوند زیر:

http://hamshahrionline.ir/details/291016/world/internationalrelations

7) ” نقش فرانسه در پرونده هسته ای ایران”، یورو نیوز فارسی، منتشر شده در 1/4/2015 ، قابل بازیابی در پیوند زیر:

http://fa.euronews.com/2015/04/01/iran-nuclear-talks-

8) ” نقش فرانسه در حصول توافق هسته‎ای “، فرارو ، منتشر شده در ۰۱ تير ۱۳۹۴، قابل بازیابی در پیوند زیر:

http://fararu.com/fa/news/237606

9) ” موضع آلمان درباره مذاکرات هسته ای، اسرائیل را وحشت زده کرد”، خبرانلاین ، منتشر شده در 09 تير ۱۳۹۴، قابل بازیابی در پیوند زیر:

http://www.khabaronline.ir/detail/431528/World/nuclear

10) ” انتقاد یک روزنامه صهیونیستی از مواضع آلمان در مذاکرات هسته‌ای “، ایسنا ، منتشر شده در 07 تير ۱۳۹۴، قابل بازیابی در پیوند زیر:

http://www.isna.ir/news/94040703892

11) ” منافع چین از توافق هسته‌ای ایران”، وب سایت دیپلماسی ایرانی، منتشر شده در 26 فروردین 94 ، قابل بازیابی در پیوند زیر:

http://irdiplomacy.ir/fa/page/1946486

 

12) “سوهان ترامپ بر روح برجام”، موسسه ابرار معاصر تهران، منتشر شده در 28 تیر 1396، قابل بازیابی در پیوند زیر:

http://www.tisri.org/default-2478.aspx

13) “تازه ترین موضع گیری ترامپ در مورد برجام”، پایگاه خبری فرهنگ انقلاب اسلامی، منتشر شده در 17 تیر 96، قابل بازیابی در پیوند زیر:

http://www.farhangnews.ir/content/258567

14) “اروپا در تعامل با ایران منافع امنیتی و اقتصادی دارد”، پایگاه اینترنتی شبکه خبر، منتشر شده در 21 تیر 96، قابل بازیابی در پیوند زیر:

https://www.irinn.ir/fa/news/509207

 

 

ارسال دیدگاه