اندیشکده راهبردی تبیین در یادداشتهای پیشین به بررسی و واکاوی ارتش رژیم صهیونیستی در حوزههای نیروی دریایی[1]، نیروی هوایی[2] و موشکی و پدافندی[3] پرداخته است. در یادداشتهای پیشین تأکید شد که نظامیگری در رژیم صهیونیستی جدا از باور و اعتقادات صهیونیسم، ناشی از وضعیت تاریخی پیش روی این رژیم از زمان اعلام تأسیس حکومت جعلی تاکنون نیز بوده است. در ابتدا به صورت مختصر، جمع بندی سه مقاله پیشین را مرور مینماییم:
در خصوص نیروی هوایی رژیم صهیونیستی باید گفت با توجه به نقش جنگندههای صهیونیستی در حملات چهارگانه پیشین و عدم قدرت بازدارندگی قوی ضد هوایی از سوی گروههای مقاومت لبنان و نوار غزه و اهمیت این موضوع برای محور مقاومت، نیروی هوایی رژیم، همواره مورد رصد و توجه بوده است. بهطور خلاصه میتوان راهبرد ارتش رژیم صهیونیستی در حوزه نیروی هوایی را بر دو اصل سادهنویسی کرد که عبارتاند از: تقویت همکاری با نیروی هوایی کشورهای منطقهای علیه ایران و حفظ توان و برتری اف- ۳۵ بهعنوان ابزار راهبردی نیروی هوایی ارتش رژیم صهیونیستی.
در یادداشتهای پیشین با واکاوی و بررسی به این جمع بندی دست یافته شد که راهبرد کلام رژیم صهیونیستی در حوزه نیروی دریایی ضمن آنکه جبران فقدان عمق راهبردی از طریق پاسخ دوم هستهای از طریق زیردریایی دلفین است، راهبردهای تبدیل شدن قدرت دریایی تلآویو به مزیت نسبی این رژیم در منطقه و تسلط بر دریای مدیترانه، دریای سرخ و اقیانوس هند را هم دنبال مینماید.
اما در خصوص حوزه موشکی و پدافندی رژیم صهیونیستی باید گفت با توجه به آنکه در دهههای اولیه شکلگیری رژیم جعلی، حوزه پیرامونی آن دشمنان اصلیاش بودند که ماهیت نبرد آنان هم مبتنی بر ارتش بود؛ اما پس از سال ۲۰۰۰ بر اثر سازش برخی کشورها و ارتشهای پیرامونی و قرار گرفتن جنبشها در خط مقدم نبرد، ماهیت تهدیدات پیش روی رژیم صهیونیستی تغییر کرد. ضمن آنکه جمهوری اسلامی یکی از دشمنان نخست این رژیم نه در پیرامونی سرزمینهای اشغالی بلکه هزار کیلومتر آنسوتر، سیاستهایی را برای ضربه زدن به رژیم اتخاذ نمود که بسیار متفاوت از ارتشهای عربی بود. پیشرفت توان موشکی ایران، حزبالله و گروههای مقاومت فلسطین رژیم صهیونیستی را مجبور به تغییر اولویت از حوزههای، زمینی هوایی و دریایی به پدافندی و موشکی نمود. در حوزه موشکی و سامانههای ضد موشکی با آنکه رژیم صهیونیستی تلاش و هزینههای فراوانی نموده است اما همانند دیگر حوزهها چون دریایی و هوایی، به مرحله اطمینانبخش و قدرت زا نرسیده است.
در این یادداشت به قدرت، چالش و توان نیروی زمینی ارتش رژیم صهیونیستی پرداخته شده است:
1-نیروی زمینی ارتش رژیم صهیونیستی
نیروی زمینی همیشه مهمترین، حساسترین و بزرگترین بخش ارتش رژیم صهیونیستی را تشکیل داده است. که سابقه شکلگیری آن را میتوان پیش از شکل گیری جعلی رژیم دانست. بدین منظور مراحل طی شده بخش زمینی ارتش رژیم صهیونیستی را میتوان به شش دوره تقسیم نمود:
مرحله نخست: شکل گیری گروههای نظامی و تروریستی در دهههای 1920 و 1930 را میتوان اولین هستههای شکل گیری ارتش رژیم صهیونیستی دانست. گروههای تروریستیای چون هاگانا، هاشومر و … از معروفترین این گروهها بودند.
اما اولین گروه نظامی را میتوان «گردان 38 تفنگداران سلطنتی» دانست. نخستین گردان با کوششهای ولادیمیر ژابوتنسکی تشکیل شد. این اقدام با تصمیم حکومت بریتانیا در ژوئیه 1917 درباره تشکیل یک واحد نظامی با نام گردان 38 تفنگداران سلطنتی عملی گردید. در همان زمان، دیوید بن گوریون و اسحاق بن تزفی که در ایالات متحده آمریکا بودند، توانستند جمعی از یهودیان را گرد آورند و گردان 39 تفنگداران سلطنتی را تشکیل دهند. این گردان در تابستان 1918 به نخستین گردانی پیوست که برای آموزش و آمادگیهای لازم به مصر اعزام شده بود. سپس گردان سوم (گردان 40) نیز به آنها پیوست. شمار افراد این سه گردان به حدود 5500 نفر رسید که همراه با نیروهای بریتانیا در حملهای که در سپتامبر 1918 برای اشغال سوریه، فلسطین و لبنان آغاز شد، شرکت کردند. پس از پایان جنگ و امضای موافقتنامه ترک مخاصمه در نوامبر 1918 فرماندهی ارتش بریتانیا این گردانها را به ترتیب مرخص کرد که آخرین آنها در ماه مارس 1920 از خدمت مرخص شد. بدین ترتیب کوششهای صهیونیستها در تشکیل نیروهای نظامی ویژه خود که هسته آنها را افراد این گردانها تشکیل میدادند، ظاهر شد.
مرحله دوم: از ابتدای تشکیل ارتش در سال 1948. با اعلام رسمی شکل گیری رژیم صهیونیستی گروهها و گردانهای یهودی موجود، همگی منحل و در ارتش یهودی ادغام میشوند و بدین صورت ارتش رژیم صهیونیستی به وجود میآید.
مرحله سوم: این مرحله با صدور قانون نظام وظیفه دفاعی چند ماه پس از تشکیل ارتش و سازماندهی ارتش ذخیره آغاز شد. این قانون برای تنظیم مجدد خدمت اجباری و نیروهای ذخیره و همچنین برای ادغام سازمان جوانان پیشاهنگ رزمنده (نامال) در آن صادر گشت. در این مرحله پیریزی ساختار کامل دفاع و زیربنای اساسی نیروهای مسلح انجام گرفت.
مرحله چهارم: در این مرحله اجرای برنامه تبدیل ارتش به یک نیروی حمله ضربتی آغاز شد. این عمل با تقویت نیروی رزمی و توسعه و تکمیل روشها و تاکتیکهای آن و اولویت دادن به تشکیلات تسلیحاتی نیروهای ضربتی و همچنین مجهز کردن واحدهای نیروی ضربتی با مدرنترین سلاحهای تهاجمی، صورت میگرفت. این مرحله در اکتبر سال 1953 شروع شد. از آن زمان به بعد، ارتش همواره به اصل حمله شدید و غافلگیرانه معتقد شد و آن را یکی از اصول مهمی دانست که ارتش از نظر آموزش، اسلحه و نقشههای عملیاتی، بر آنها استوار میشد.
مرحله پنجم: این مرحله در سال 1957 و پی مشارکت رژیم صهیونیستی در تجاوز به مصر در سال 1956 شروع میشود. این تجربه سیاسی شکست خورده و ماجراجویی نظامی ناقصی که بر تبعیت مستقیم از استعمار مبتنی بود، در این مرحله اثر گذاشت. در این مرحله اسرائیل اصل «اتکاء به نیروی خودی» را برای توسعه ارتش و تحقق نظریهاش در مورد توسعهطلبی و امنیتجویی، به کار گرفت.[4]
مرحله ششم: آغاز شکست در جنگهای چهارگانه از سال 2006 را میتوان مرحلهای جدید برای نیروی زمینی ارتش رژیم صهیونیستی فرض کرد. شکست قدرت نیروی زمینی از تجهیزات (چون تانک مرکاوا) تا عدم موفقیت نیروی زمینی در مقابله با نیروهای مقاومت در نوار غزه و کشته شدن و اسیر شدن آنان در جنگهای 22 روزه و 51 روزه، همگی موجب شد رژیم صهیونیستی دست به تغییرات گسترده تجهیزات و شیوه مدیریت نیروی زمینی خود بزند. فرار سربازان، چالش اسرا، تغییر پایگاهها در مرزهای نوار غزه و … همگی بخشی از آغاز تغییرات نیروی زمینی از سال 2005 با خروج از نوار غزه و سپس شکست از حزبالله است که تاکنون هم ادامه دارد.
2-نیروهای نیرو زمینی ارتش رژیم صهیونیستی
طبق آمار منتشرشده از سوی سایت گلوبال فایر پاور که شاید بتوان قابل استنادترین منبع برای آمار ارتش رژیم صهیونیستی دانست؛ 2650 تانک زرهی، حدود 10 هزار خودروی زرهی، 300 توپخانه و حدود 48 ایستگاه موشکی را در اختیار دارد. یکی از آمارهای مهم و حائز اهمیت در ارتش رژیم صهیونیستی، سربازان و نیروهای ذخیره برای نبرد هستند. طبق آمار کارمندان رسمی ارتش 718 هزار نفرند که از این میزان تنها 170 هزار تای آنان فعال و بقیه نیروهای ذخیره محسوب میشوند.[5]
3-چالش سربازی در رژیم صهیونیستی
سربازی در رژیم صهیونیستی از منظر مشمولیت دایره کسانی که برای آنان اجباری است؛ جزو کشورهای نخست جدول قرار دارد. سربازی برای مردان از سن 18 تا 55 و برای زنان هم از 8 تا 38 سال است که برای مردان سه سال و برای زنان دو سال هست. سربازی برای اقلیتهای قومی به جز دروزیها و شرکسها هم اجباری نیست.
در خصوص چرایی عدم معافیت دروزیها از سربازی علیرغم مخالفتشان، دلیل حائز اهمیتی وجود دارد. مسئولان رژیم صهیونیستی از سال 1956 تاکنون، سیاست جدایی افکندن میان دروزیها را با جامعه عربی دنبال میکنند و در عین حال، مصادره اراضی روستاهای دروزی و مجبور ساختن آنان به انجام کارهایی غیر از کشاورزی را ادامه میدهند و علاوه بر آن، سیاست عدم توسعه روستاها و پرداختن به مسائل دروزیان از طریق سرشناسان و بزرگان سنتی این طایفه همچنان دنبال میشود. از آغاز فرآیند خدمت اجباری، بسیاری از جوانان دروزی متوجه شدند که راه برای ورود به بازار كار کاملاً بسته است و خدمت سربازی همانند مجوزی برای آن به شمار میرود. این امر باعث شد تعداد دروزیها در شاخههای امنیتی مختلف افزایش یابد. این تبعیت و وابستگی اقتصادی با افزایش تشویق به حفاظت از هویت طایفهای و ممانعت از عملیات سیاسی سازی همراه شد.[6] از نکات حائز اهمیت آن است که هر نیرو پس از سربازی به جمع نیروهای ذخیره خواهد پیوست. نیروهای ذخیره در طول سالهایی که عضو نیروهای ذخیره هستند طی روزهایی در سال ضمن فراخوان، آموزشهایی را هم تجربه خواهند کرد.[7]
4-فرار سربازان حریدی و زن
در سالهای اخیر، فرار از خدمت نظامی در ارتش رژیم صهیونیستی به یک معضل رو به رشد تبدیل شده است. یک چالش اساسی در خصوص فرار سربازان، عدم تمایل زنان به حضور در سربازی و فرار آنان به بهانههای گوناگون مانند مادر شدن، مشکلات جنسی و… است. چالشی دیگر مربوط به قانون معافیت مردان مذهبی از سربازی است. از زمان اجباری شدن سربازی، رهبران مذهبی ارتدوکس و یهودیان افراطی مخالف سربازی رفتن حریدی ها و یهودیان تندرو بودهاند. امری که موجب شد بن گوریون ابتدا با معافیت چند سرباز حریدی موافقت نماید؛ اما در سال 1949 معافیت این طیف بهطور رسمی به قانون تبدیل شد. این امر موجب شده است بسیاری از جوانان صهیونیست برای فرار از خدمت در ارتش، به فراگیری علوم دینی روی آوردهاند. عدم خدمت حریدیها در ارتش علیرغم اعلام کمبود نیرو از سوی مقامات صهیونیستی برای پوشش نیازهای ارتش، اعتراضات فراوانی در جامعه صهیونیستی به وجود آورده است و این مسئله خشم طبقات دیگر جامعه صهیونیستی را برانگیخته است. بخش نیروی انسانی ارتش رژیم صهیونیستی در سال 2016 اعلام کرد، درصد فرار از خدمت نظام وظیفه در ارتش به بهانه فراگیری علوم مذهبی و اعتقادی بسیار افزایش یافته است و تا سال 2020 حدود یکچهارم جوانان را در بر خواهد گرفت.[8]
بر اساس آمارهای سال 2016 ارتش رژیم صهیونیستی، از هر هفت نظامی در خدمت سربازی یک نفر دوران خدمت خود را به پایان نمیرساند؛ بنابراین گزارش، با وجود تلاشهای سران ارتش رژیم صهیونیستی برای جلوگیری از افزایش فرار از خدمت آنها نتوانستهاند چارهای برای این مسئله داشته باشند و در سال 2016 میانگین فرار از خدمت در بین مردان به 14.6 درصد و در بین زنان به 7.5 درصد رسیده است.
یک افسر بلندپایه ارتش رژیم صهیونیستی در این باره بیان داشت: «ما در اینجا از آمارهایی بالا در مسئله فرار از خدمت صحبت میکنیم که باعث میشود سالانه هزاران سرباز از عضویت ارتش خارج شوند. وی در ادامه افزود: علت اصلی فرار از خدمت سربازان، مسائل روحی و روانی است که باعث میشود آنها به پایان دادن به دوران خدمت خود و رهایی از این وضعیت فکر کنند.» هاآرتص همچنین به این مسئله اشاره کرده که پدیده فرار از خدمت طی سالهای اخیر همواره وجود داشته و به معضلی جدی در ارتش رژیم صهیونیستی تبدیل شده است.[9]
ژنرال حجای توبولنسکی با حضور در یک کنفرانس اقتصادی در تلآویو در سال 2015 تصریح کرد: «برآوردهای ما نشان میدهد که 50 درصد از اسرائیلیها حاضر به انجام خدمت سربازی نیستند که یک دوم آنها تحصیل علوم دینی را بهانه میکنند…یکسوم زنانی که باید در خدمت سربازی حضور یابند، از انجام آن سر باز میزنند. یک چهارم مردان نیز از انجام این خدمت فراری هستند.[10]»
جمع بندی: راهبرد کلان ارتش رژیم صهیونیستی در مواجهه با مقاومت
1-در مواجهه با جبهه جنوب (نوار غزه)
رژیم صهیونیستی در قبال بحران انفجار نوار غزه سهراه حل پیشروی خود تجسم نموده است. ایجاد بندر غزه، ایجاد یک جزیره مصنوعی در نزدیکی سواحل نوار غزه و در پایان تداوم عملیات چمنزنی بهمنظور نابودی تدریجی مقاومت.
محتملترین سناریو در حال پیگیری از سوی رژیم صهیونیستی، به نظر میرسد چمنزنی است. چمنزنی عبارتی است که نشاندهنده هدف نظامیان رژیم صهیونیستی از جنگهای پیشین نوار غزه است. سناریو چمنزنی با توجه به گسترش تونلها و نزدیک شدن شرایط غزه به انفجار محتمل به نظر میرسد؛ اما تغییر راهبرد حماس از حالت پدافندی به سوی قدرت آفندی چون ساخت پهپادها، کماندوهای غواص، گسترش و نفوذ تونلها به درون مرزهای سرزمینهای اشغالی و همچنین توسعه برد موشکها تا تلآویو، موجب شده است راهبرد کلان رژیم صهیونیستی در حوزههای گوناگون پدافندی و زمینی تغییر کند.
2-در مواجهه با جبهه شمال (حزبالله و جولان)
اما جبهه شمالی برای رژیم صهیونیستی بسیار متفاوتتر از جبهه جنوب است؛ گویی که انگار رژیم صهیونیستی تنها به نظارهگری حضور حزبالله در مزارع شبعا و دیگر گروههای مقاومت در جولان بسنده کرده است. به نظر میرسد رژیم صهیونیستی در خصوص جبهه شمالی پس از جنگ شش روزه از راهبرد حذف حزبالله به سوی کنترل و حفظ امنیت مرزهای شمالیاش تغییر استراتژی داده است. تقویت جبهه تدافعی و نیروی زمینی در مرزها و گسترش چتر پدافندی و موشکی در کنار حملات نقطهای به کاروانهای انتقال سلاح از سوریه به لبنان نشانههایی از این تغییر راهبرد است، تغییری که ناشی از ضعف و اجبار در مقابل هوشمندی گروههای مقاومت در مرزهای شمالی رژیم صهیونیستی است.
منابع:
[1] محمد محسن فایضی، «واکاوی راهبرد ارتش رژیم صهیونیستی/ بخش نخست: نیروی هوایی»، اندیشکده راهبردی تبیین، منتشرشده در تاریخ 18 آذر 1395، قابل بازیابی در پیوند زیر:
[2] محمد محسن فایضی، «واکاوی راهبرد ارتش رژیم صهیونیستی/ بخش دوم: نیروی دریایی»، اندیشکده راهبردی تبیین، منتشرشده در تاریخ 24 آذر 1395، قابل بازیابی در پیوند زیر:
[3] محمد محسن فایضی، «واکاوی راهبرد ارتش رژیم صهیونیستی/ بخش سوم: موشکی و پدافندی»، اندیشکده راهبردی تبیین، منتشرشده در تاریخ 13 دی 1395، قابل بازیابی در پیوند زیر:
[4] «ارتش اسرائیل»، دانشنامه صهیونیسم و اسرائیل، قابل بازیابی در پیوند زیر:
[5] https://www.globalfirepower.com/country-military-strength-detail.asp?country_id=israel
[6] «پیشینه تاریخی خدمت اجباری دروزیها در ارتش»، وبسایت موسسه ندا، منتشرشده در تاریخ 23 دی 1393، قابل بازیابی در پیوند زیر:
http://nedains.com/fa/news/309605
[7] «ساختار ارتش اسرائیل؛ راهبرد نظامی این رژیم چیست؟»، وبسایت خبرگزاری تسنیم، منتشرشده در تاریخ 14 بهمن 1394، قابل بازیابی در پیوند زیر:
https://www.tasnimnews.com/fa/news/1394/11/14/990249
[8] «افزایش فرار از خدمت در ارتش اسرائیل به دلیل انتفاضه»، وبسایت خبرگزاری قدسنا، منتشرشده در تاریخ 9 شهریور 1395، قابل بازیابی در پیوند زیر:
[9] «هاآرتص فاش کرد: فرار سالانه هفت هزار نظامی صهیونیست از خدمت سربازی»، وبسایت خبرگزاری قدسنا، منتشرشده در تاریخ 6 اردیبهشت 1396، قابل بازیابی در پیوند زیر:
[10] «فرار 50 درصدی صهیونیستها از خدمت سربازی»، وبسایت مرکز اطلاعرسانی فلسطین، منتشرشده در تاریخ 4 بهمن 1393، قابل بازیابی در پیوند زیر:
https://farsi.palinfo.com/9225