اندیشکده راهبردی تبیین – فیلم گلاب در مقام حمایت از جریان سیاسی 88، ایرانیها را شرور جلوه داده و چهرههای امنیتی و سیاسی کشور را متوحش نشان میدهد و در پایان، یک نسخه و الگوی مخالفتورزی برای نوجوانان و جوانان ایرانی با عنوان «قدرت رسانه» در راستای براندازی ایران با انعکاس اعمال مثلاً وحشیانهی نیروهای انقلابی در ماهوارهها ترسیم میکند. در این مقاله، فیلم گلاب، از منظر جنگ رسانهای واکاوی میشود که نقطهی اصلی فیلم، بر محور هدفمند کردنِ سیستم براندازی به بهانه وقایع انتخاباتی سال 88 است.
با رونمایی فیلم «300» موج جدیدی از فیلمهای ضدایرانی در هالیوود آغاز شد، در دورهای که آمریکا و متحدانش شکستهای سهمگینی را از ایران متحمل شده بودند، افزایش پشتیبانی مردمی از رهبری و نظام اسلامی، غلبه حزبالله لبنان بر رژیم صهیونیستی، افزایش قدرت مقاومت اسلامی فلسطین، سرعتگرفتن پیشرفت ایران در علم و صنعت (انرژی هستهای)، صدور بیداری اسلامی از ایران به کشورهای منطقه و … وقایعی بودند که شکستهای غرب به حساب میآمدند. در چنین اوضاعی بود که یکی از مأموریتهای هالیوود، تاختن به ایران شد.
فتنه 88 نقطهی عطفی شد که جریان سینمای صهیونیستی ــ هالیوودی را کنار جریان سینمای روشنفکر ضدایرانی قرار داد و تلاشی شروع شد تا با عبور از پاتکهای سینمایی در مرحله گذشته به یک جنگ تمامعیار سینمایی در مرحله جدید وارد شود.
در جشنواره سال 2014 تورنتو، اکران فیلم «گلاب» رقم خورد که در آن دستگاه حاکمه ایران را به شکنجه و توهم توطئه و…متهم میکرد.
خلاصه داستان فیلم:
«گلاب» (rosewater) محصول سال 2014 کشور آمریکا است؛ فیلمنامهای از «جان استوارت» و با اقتباس از کتاب «سپس آنها به دنبال من آمدند: یک داستان خانوادگی از عشق، اسارت و بقا» نوشته «مازیار بهاری» که در برگیرنده خاطرات این روزنامهنگار از زمان بازداشتش در ایران تا آزادیاش است. مازیار بهاری خبرنگار هفتهنامه نیوزویک آمریکا از جمله خبرنگارانی بود که در جریان ناآرامیهای سال 88 به اتهام مصاحبه با یک جاسوس آمریکایی دستگیر شد؛ به زندان اوین برده میشود و 118 روز را در آنجا سپری میکند در حالی که همسر باردارش در لندن منتظر اوست. او طی این مدت زندانبانش را بدون آنکه ببیند از روی بوی گلابی که میداده، میشناخت و به همین خاطر به او لقب «گلاب» میدهد. بهاری در دادگاه متهمان که از تلویزیون ایران پخش شد، اعترافاتی انجام داد اما به خاطر هجمه رسانهای و چهره هیلاری کلینتون، فشارها بر ایران زیاد شد و پس از قید وثیقه 300 میلیون تومانی از زندان آزاد و از کشور خارج گشت. پایان فیلم هم مأمورانی را نشان میدهد که ماهوارهها را در پشت بامها از بین میبرند و یک نوجوان ایرانی دارد مخفیانه از آنها فیلم میگیرد برای نشاندادن در ماهواره!
- جان استوارت کیست؟
جان استوارت که یهودی است، سابقه اجرای دو دوره مراسم اهدای جوایز اسکار را در کارنامه دارد و از شناختهشدهترین کمدینها و مجریان شبکههای تلویزیونی آمریکاست، برنامهای با عنوان (نمایش روزانه) daily show، که از سال 1998 تا 2015 از شبکه کمدی سنترال آمریکا پخش میشد.
در کوران حوادث اننتخاباتی ایران، استوارت به شدت تحت تأثیر کتابِ مازیار بهاری قرار گرفته بود، ناگهان تصمیم گرفت که اجرای شوی محبوبش را برای مدتی رها کند[1] لذا از برنامهاش مرخصی گرفت و برای ساخت فیلم گلاب به منطقه شرق آسیا آمد و برای نخستین تجربه کارگردانی خود با همکاری جیجی آبرامز فیلمنامه گلاب را نوشت. او برای فیلمبرداری، خیابانهای شهر “عَمان” پایتخت اردن را انتخاب کرد.[2]
“جان استوارت” در حالی با بینندگانش در برنامه “دیلی شو” موقتاً خداحافظی کرد که بیشتر وقت شوی تلویزیونیاش را صرف توضیح در مورد “گلاب” کرد.[3]
[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr2', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr2", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]
طبق صحبتهایش –قبل از زندانی شدن مازیار بهاری-، اصل این پروژه وقتی کلید میخورد که مازیار بهاری در برنامه تلویزیونی روبهروی جیسون جونز[4] حاضر میشود و از تفکر ایرانیها نسبت به آمریکاییها میگوید. جیسون جونز به ایران میآید. برای ساخت یک برنامه سراسر استهزا و بی احترامی با زبانی هجو آلود؛ این برنامه با عنوان «پشت خط دشمن- پارسیان مورد نظر» در برنامه دیلیشو پخش شد[5] در قسمتی از این برنامه او در بازار تهران راه میرود. سپس دستهای خود را به علامت تسلیم بالا میبرد و میگوید: به من کاری نداشته باشید، من زن و بچه دارم. یا در ابتدای برنامه او مردم ایران را شرور خطاب میکند و بعد میگوید: برویم ببینیم آنها چطور این قدر شرور شدهاند.
در آخر به این نتیجه میرسد که مردم ایران از آمریکاییها متنفر نیستند و نتایج صلح طلبانه از بیاحترامیهایش به ایرانیان میگیرد (این صحبت نیز در فیلم گلاب از زبان او شنیده میشود)
جان استورات معتقد است نیروهای ایران با یک سو تفاهم و توهم توطئه، فکر کردهاند که جیسون جونز، جاسوس بوده است. بر همین مبنا وی با لحنی تمسخر آمیز میگوید آنها حتی نمیدانستند که جونز کانادایی است.
- سرمایهگذاران پروژه سینمایی «گلاب»:
کمپانی «اود لوت اینترتیمنت» متعلق به خانواده «پریتزکر» یکی از پولداترین خانوادههای آمریکا و «اسکات رادین» از تهیهکنندگان یهودی هالیوود هزینه را تأمین کردند.[6]
اسکات رادین تهیه کننده فیلمهای بسیار مشهور و گران آمریکاست مثل «گرند هتل بوداپست»، «کاپیتان فیلیپس» و «شبکه اجتماعی». حمایت چنین تهیه کنندهای با این سابقه، میخواست اتفاقی را مانند فیلم “آرگو” رقم بزند اما علیرغم این که فیلم به دلیل ضعف شدید و کسالتبار در روایت و ساختار و تشتت در تدوین، در گیشه با شکست مطلق تجاری مواجه شد، لکن کتاب «سپس آنها به دنبال من آمدند» در زمان خود سود کلانی برای مازیار بهاری به همراه داشت. بیشتر خبرنگاران ایرانی که در دوران فتنه به کشورهای خارجی مهاجرت کردند هم آثاری را نوشتند و مخاطبانی جذب کردند.
- گلاب در تورنتو
فیلم گلاب در بخش نمایشهای ویژه سیونهمین دوره جشنواره بینالمللی تورنتو روی پرده رفت. “تورنتو” جشنوارهای است که از آن به دروازه اسکار و جوایز جهانی یاد میشود و پذیرای سینمای ضد ایرانی و سیاه نما و روشنفکری است[7]. در سال 2014 تب ایران ستیزی به بهانه حادثه 88 در جشنواره تورنتو بالا گرفت. اهداف جوایز این جشنواره، ترغیب فیلمسازان به یک موضوع خاص است.
در جشنواره آن سال تورنتو، علاوه بر فیلم «گلاب» فیلم «رز قرمز» بهکارگردانی «سپیده فارسی» هم حاضر شد؛ در این فیلم با تلفیقی از صحنههای مستند از وقایع فتنه 88 داستان دختر جوانی را روایت میکند که در جریان فتنه از دست نیروهای پلیس به خانهای پناه میبرد که صاحب آن مردی میانسال و سیاسی است و در این بین این دو فرد دچار رابطهای غیراخلاقی میشوند.
- بازیگر فیلم گلاب، با سابقهای ضد ایرانی!:
شهره آغداشلو بازیگری ایرانی که همزمان با انقلاب اسلامی از ایران خارج شد و پس از سالها حضور بر روی صحنه به همراه همسرش هوشنگ توزیع، در سال 2003 بخاطر بازی در فیلم «خانهای از شن و مه» نامزد دریافت جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل زن شد. آغداشلو در سالهای اخیر از سوی مردم داخل ایران انتقادات بسیاری را به جهت حضور در پروژههایی که با جامعه ایران ضدیت دارند به خود دیده مانند فیلم «سنگسار ثریا» و یا سریال «خاندان صدام» بوده است. صدای نریشن او بر مستند «ایرانیوم» نیز مشهور است.
- مازیار بهاری کیست؟
روزنامه نگار و مستندساز ایرانی که متولد تهران است اما از سال 1367 به کانادا مهاجرت نمود. بهاری علاوه بر مستندسازی، سالها گزارشگر مجله «نیوزویک» بود و مقالات مختلفی در این مجله به چاپ رسانده است. یکی از مقالههای مشهور این نویسنده مربوط به مصاحبهاش با رئیس سابق سازمان انرژی اتمی ایران در زمان شاه مخلوع به نام اکبر اعتماد میباشد. آن مصاحبه که در نیوزویک منتشر شد، مازیار بهاری به صراحت اعلام کرد که اکبر اعتماد گفته که شاه قصد دستیابی ایران به سلاح اتمی را داشته است اما مدتی بعد از مدتی این ادعا را رد کرد و گفته که شاه اعتقادی به استفاده از سلاح اتمی نداشته است.
«سقوط یک شاه» فیلم مستند دو قسمتی که توسط مازیار بهاری ساخته شده و در ژانویه ۲۰۱۳ از برنامه آپارات تلویزیون فارسی بیبیسی پخش شد. بهاری در این فیلم با صاحبنظران گوناگون گفتگو کرده و با استفاده از تصاویر آرشیوی و تاریخی، ماجرای انقلاب ایران را با نگاه جدید و متفاوت از تریبونهای رسمی نشان میدهد. فیلم شامل تصاویری آرشیوی کمتردیدهشده و مجموعهگفتگوها با شخصیتهایی است که قبل یا بعد از انقلاب به نوعی با انقلاب ایران مرتبط بودهاند.
بهاری در سال 1388 نیز به جرم شرکت در اعتراضات خیابانی دستگیر میشود و در اعترافاتی که از طریق شبکه “پرس تی وی” پخش شد عنوان نمود که یک جاسوس بوده و قصد انجام انقلابی رنگی را داشته است اما زمانی از ایران خارج شد، بطور کامل گفتههایش را تکذیب کرد.[8]
[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr3', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr3", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]
بهاری، آنقدر برای انگلیس اهمیت داشته که شبکه پرس تی وی بخاطر پخش اعترافات وی در دادگاه ایران، توسط دولت انگلستان محکوم شد.[9]
“مازیار بهاری” هماکنون به فعالیت علیه نظام جمهوری اسلامی ایران و همکاری با رسانههای فارسیزبان میپردازد. اگرچه بهاری خود در فیلم «گلاب» لقب جاسوسی را در کار خبرنگاریاش مسخره میکند، اما در واقعیت میبینیم که او چنین نقشی را ایفا میکند.
- تحلیل فیلم گلاب:
- هالیوود، پوششی برای ترمیم حقارتهای آمریکا!
فیلم «گلاب» شباهت زیادی به «آرگو» دارد. هر دو فیلم به ناکامیهای حاکمیت آمریکا نسبت به ایران مربوط اند. «گلاب» نفیکننده عاملیت ایرانیهاست و به غلط ملتی را به تصویر میکشد که درگیر نابودیاند و باید هر تغییری را از بیرون به آنها تحمیل کرد. آمریکا در واقع با نشان دادن این فاکتورها درصدد القا این است که ایران هیچ قابلیتی برای إصلاح شدن ندارد؛ جهنمی است برای ماندن و باید از آن فرار کرد.
فیلم گلاب، بعد از درهم شکستن فتنه در ایران ساخته شده و این خود نشان دهنده حقارت آمریکاست. پایان فیلم آرگو با جملهای همراه است که میگوید: “اگر دولتهای جهان با هم متحد شوند میتوانند در مقابل هرگونه خطرات ناشناخته و غیر قابل حل ایستادگی کنند و این پیروزی سند بزرگی بر این مدعا است.
آمریکا در دیپلماسی عمومی و رسانهای خود وقتی مردم ایران را مخاطب قرار میدهد، از در دوستی وارد شده و خیرخواه ملت ایران در شرایط خفقان نظام اسلامی است؛ اما آنگاه که در دیپلماسی عمومی و رسانهای میخواهد ایران را به سایر ملتها نشان دهد، ایرانیان را عقبمانده معرفی میکند.[10]
- جابجایی واقعیت، ویژگی ابلیس
مشکل اصلی فیلم، تحریف واقعیتهای ایران در آن زمان است. به طور مثال، ادعای فیلم درباره گرایش مردم کمدرآمد و جنوبشهری به نامزدها در سال 88 کاملاً برعکس واقعیت است. مثلاً در فیلم میبینیم که وقتی بهاری درباره یارانهها حرف میزند، آن را مناسب برای برادرش میداند که خرج اعتیاد و مصرف مواد خود میکند. در حالی که این تصور مطابق واقعیت نیست.
مشخص است که فیلمساز هیچ نسبتی با ایران ندارد و از موضع بالا به پایین نگاه میکند. فرهنگ لیبرالی و ثروتمدارِ غرب، مردم ایران را خوار و محقر و گداصفت ترسیم میسازد.
گلاب، گلچینی از وقایع 88 را نشان میدهد اما مازیار بهاری، مردمی را ترسیم میکند که بسان کودکان، منفعلانه دست خط دیگران را اجرا میکنند و هیچ توان و قاعدهای برای مدیریت و قدرت خود ندارند. برای مثال کتاب «تن تن در کنگو» که در اتاق بهاری مشاهده میشود، یکی از کتابهای بحث برانگیز که ماهیت نژادپرستانه دارد و فروش آن در بسیاری از کشورها ممنوع شده است، شخصیت بهاری در این فیلم شبیه به تن تن در این کتاب به تصویر کشیده شده است. خلاصه محتوای آن کتاب چنین است: ماجراجویی در دل موقعیتهای مضحک! در واقع خواسته است تصویری مضحک از سیاستهای ایران نشان دهد که غیر قابل پیشبینیاند و هر اتفاقی ممکن است روی دهد!
- فیلم گلاب، مدیریت مخالف خوانی در لوای “حب و بغض شخصی نشان دادن” عملکرد چهرههای انقلابی
در دنیای غرب زمانی که فردی وابسته به سازمان امنیتی باشد مردم به او احترام بیشتری میگذارند اما در ایران تلاش شده اینگونه القا کنند که باید از افرادی که کار امنیتی میکنند فاصله گرفت، در صورتی که این افراد در حال خدمت به کشور هستند. در گلاب با علم به این موضوع تلاش شده که چهرهای زشت از نیروهای امنیتی کشورمان به نمایش بگذارند و راه را برای توهین به آنها باز کنند.
اتفاقات و اقدامات امنیتی مثل زندان و بازجویی و عصبانیت و …. در همه جای دنیا وجود دارد حتی آمریکا، آنها اگر پی به جاسوس بودن فردی ببرند، همه نوع تحقیقی به عمل میاورند. اما فیلم گلاب، چهرههای امنیتی را گونهای نمایش میدهد که هرگاه دستشان به خرابکار اصلی نرسد، تعصبانه به خرده پاهایی مثل خبرنگار هجوم میبرند، یا مثلاً افراد بیگناه را زندانی میکنند و تحت شکنجه مجبور به اعتراف و عذرخواهیشان میکند. فیلم، نیروهای امنیتی را افرادی متوهم نشان میدهد که میدانند که واقعاً نمیتوانند پیروز شوند لذا برای همین هم عصبی و فحاش هستند.
فیلم گلاب، از وقایع فتنه سال 88، دنبال القای تصویر بیثبات از مدیریت کشور در ذهن مخاطب است؛ اینکه تفکر انقلابی، هیچ ثبات و استحکامی در پی ندارد و امری مخدوش و شکننده است، چون به جای افکار، این افراد هستند که حکم میرانند و فیلم گلاب، خامدستانه میخواهد این بی ثباتی را در لوای نشان دادن افراد خشن منعکس کند. بارها در فیلم میشنویم که بازجوی زندان، بهاری را به خاطر اینکه دل مقام معظم رهبری را شکسته، شکنجه میکند.
در یک فضای بالاتر، با این رویه، فیلم گلاب، در صدد وحشی نشان دادن اصل انقلاب اسلامی است؛ افرادی که مثلاً با کینه و بغض شخصی، شاه را بیرون کردند و توسط قدرت طلبان، شستشوی مغزی شدهاند و حالا هم افراد بیگناه مثل خواهر بهاری (با بازی گلشیفته فراهانی) یا شخص راانده تاکسی و…را بی جهت و بی دلیل زندانی میکنند و با آنها رفتار حیوانی و وحشی دارند؛ رفتاری که به قول خود بهاری، زندان ایران همان گوانتانامو است.
- ترسیم هالیوود از ایران به مثابه یک کشور جهان سومیِ فاقد قدرت با روحیه خشن و تروریسم در منطقه:
فیلم “گلاب” برای کشورهای منطقه ساخته شده است؛ کشورهایی مانند پاکستان، افغانستان و یا تونس که فیلم به صورت رایگان در این کشورها اکران شد[11] و اساساً میدانند هیچگاه در آمریکا تماشاگر نخواهد داشت. هدفشان هم نشاندادن چهرهی جهان سومیِ تروریسمی خشن از ایران است؛ در فیلم گلاب ایران مانند دهههای 40 و 50 تصویر میشود که کوچهها تنگ و خانهها تاریک بود، بچهها با یک توپ پلاستیکی در کوچه مشغول بازی بودند و هیچ اثری از سازندگی وجود نداشت. در این فیلمها سعی شده تا چهره ایرانیها به اعراب شبیه باشد. نوع پوشش ایرانی را شبیه عربها طراحی کردهاند و از آنجایی که در اکثر فیلمهای هالیوودی اعراب به صورت تروریستها نشان داده میشوند، از این راه میخواهند ایرانیها را هم تروریست جلوه دهند.
- انقلاب اسلامی، باور کلی و مشخص و منطقی، انقلاب رنگی، باور جزیی و مبهم و منفعل:
فیلم گلاب، حتی هیچ تصویر مشخصی از دلیل حمایت هواداران از جنبش سبز ندارد؛ هیچ تفکیکی میان شورشیان و اغتشاشگران، با افرادی که فقط به موسوی رأی دادهاند و فتنهگر نبودهاند، قائل نیست. بعبارت دیگر؛ کارگردان، افرادی که حامی احمدی نژاد بودند را نشان میدهد که دلیلشان از حمایت از او، حمایت مقام معظم رهبری است، یعنی چون ایشان حامی احمدی نژاد است، ما هم حامی هستیم؛ فیلم گلاب، فقط همین نکته را برای کوبیدن یک جناح سیاسی کافی میداند. از آن طرف نیز کارگردان، حمایت خود را از جناح سبز، نارضایتی مردم از سیستم میداند لکن به هیچ عنوان فیلم گلاب نتوانسته دلیل مشخص و واضح بیاورد؛ در یک فضای شخصی و متکثر و مبهم، هرکس انتظار خود را بروز میدهد، مثلاً عدهای برای مسائل اقتصادی، عدهای از سر آزادی بیشتر و احیاناً غربی، عدهای هم به خاطر شیک و تاریخیبودن چهرهی میرحسین موسوی و…
فیلم، هوادارانی را نشان میدهد که اصلاً نمیدانند چه چیزی را میخواهند حل و فصل نمایند. هرکسی حتی خود بهاری متهورانه دست به اقداماتی میزند که از سر انفعال است و متوهمانه، آنرا مبارزه بر ضد سیستم میپندارند. فتنه 88 هم که به وهم عدهای نوعی انقلاب نامیده شد، به این دلیل شکست خورد چون باور هواداران بر اساس اصول و مبانی صحیحی نبود و فیلم گلاب هم در واقع، از یک سیستم غلط خبر میدهد که قصد سوء استفاده دارد و میخواهد انقلاب اسلامی را ناکارآمد و رو بهزوال جلوه دهد.
[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr4', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr4", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]
- نظر منتقدان درباره فیلم:
الکس بیلینگتون در مطلب مربوط به «گلاب» میگوید که اشکالات فیلم ریشه در نحوه ساخت آن دارد. او از شخصیت پردازیها انتقاد کرده و میگوید به وضوح معلوم نمیشود چرا بهاری به مسئول زندان لقب «گلاب» را داده است. اساساً داستان فیلم عمق ندارد. بیلینگتون میگوید در جلسه پرسش و پاسخ فیلم «گلاب» بهاری و استوارت ادعا کردهاند که به این دلیل از بازیگران بین المللی در فیلم استفاده شده که «گلاب» را فقط مربوط به ایرانیان نکند. چرا که این فیلم در مورد «جنبش و حرکت» در سراسر دنیا است. اما فیلم این قدر تأثیر گذار ساخته نشده که وقتی از سالن سینما بیرون میآیی بخواهی تفاوتی را رقم بزنی[12].
- نتیجهگیری:
فیلم گلاب، با ائتلاف اپوزیسیون خارجنشین و با گروه پرقدرتی از تهیهکنندگان آمریکایی، در واقع قدرت نمایی رسانه را نشان میدهد که مسئله حبس بهاری را آنقدر تکرار میکند تا قدرت مانور از ایران گرفته شود، پایان فیلم هم این نسخه را تجویز میکند که نوجوان ایرانی باید از اقدامات به اصطلاح خرابکارانه نیروهای امنیتی فیلم بگیرد و در ماهواره پخش کند. این فیلم، قدرت رسانه را نمایش میدهد که میتواند با بمباران خبری و فشار تلویزیون و خبرگزاریها، شخصی را از حبس آزاد کند و پیشبینیها را از بین ببرد و رشتهها را پنبه سازد.
این فیلم مدعی بالندهکردن سیستم براندازی از طریق رسانه است؛ در دل التهابات سیاسی و حواشی ناچیز، موج سنگین تبلیغاتی ضد جمهوری اسلامی راه میاندازد تا بتواند تغییرات مد نظر خود را با چهره به ظاهر مهربان هیلاری کلینتون، پیاده سازد و تاریخ و تمدن و مبانی ایران اسلامی را مخدوش سازد.
فیلم نشان میدهد که آمریکا به جای گفتگو، مجبور است این جنگ رسانهای و دروغ را راه بیندازد چون اگر گفتگوی شیک و دروغین خود را مانند دیگر فیلمهای هالیوود نشان دهند، حقیقت کشف میشود و اگر حقیقت کشف شود، خودشان منفورتر میشوند.
در عرصه سیاست خارجی، گفتمان و دیپلماسی آمریکا، هیچگاه بر مدار عقلانیت نبوده، بلکه بر محور دروغ و سلطه و بحران است[13].
جبههی استکباری غرب، برای اثبات مادیگرایی و سرمایهسالاری و لیبرالیسم و اومانیسم خود ناگریز از بهمحاقبردن واقعیات تاریخی است. آن هم در همین برهه که نظام اسلامی ایران تجارب تازهای در پیوند دین و علم و سیاست و زندگی به جهانیان معرفی نموده؛ در روزگاری که انقلاب اسلامی در مسیر زمینهسازی ظهور حضرت حجت (عج) بنابه فرمایش مقام معظم رهبری، در صدد برپایی تمدن نوین اسلامی است که در تداوم یک تاریخ و عقبه پر شکوه تمدن اسلامی قرار میگیرد.
لذا در بحبوحه تاریخسوزی غرب از ایران، ضروری است که جمهوری اسلامی، تاریخ خود را در قالب فیلم و انواع ابزارهای رسانهای معرفی سازد و شگردهای جنگ نرم را بشناسد.
منابع:
[1] گلاب چیست که استوارت را از دیلی شو دور کرد؟، سایت Time Entertainment، ۱۳ تیر ۱۳۹۲. بازیابی آدرس در لینک زیر:
[2] اولین تصاویر مربوط به لوکیشن فیلم ضد ایرانی «گلاب» در عمان، سایت فردا نیوز، بازیابی مطلب درد پیوند زیر:
http://www.fardanews.com/fa/news/283871
[3] جان استوارت از «گلاب» میگوید/ کارگردانی که حرف حساب ندارد، مصاحبه با جان استوارت، خبرگزاری مهر، منتشر شده در 14 آبان 1393، بازیابی آدرس در پیوند زیر:
http://www.mehrnews.com/news/2415269
[4] از خوانندگان آمریکایی که به دلقک برنامه daily show معروف است که سال 88 به ایران آمد و با چهرههای معروف اصلاحطلب صحبت کرد؛ درباره تفریح و جوانان ایران گزارش میگیرد، با خوانندههای رپ زیر زمینی به گفت و گو مینشیند و آدر آخر هم خود آهنگی رپ اجرا میکند. او در ویدیوهایی که از ایران تهیه کرده نشان میدهد علاقهی زیادی به خوردن چیزهایی دارد که خوردنی نیست مانند آبی که در توالت موجود است (خوردن آب در توالت) یا خوردن ژل اصلاح…، برنامه او در لینک زیر قابل دسترسی است:
http://www.cc.com/shows/the-daily-show-with-trevor-noah
[5] سایت برنامه daily show، قسمت 14084، 3 تیر 1392 قابل دسترسی در لینک زیر:
http://www.thedailyshow.com/watch/mon-june-22-2009/jason-jones–behind-the-veil—persians-of-interest
[6] حامی مالی فیلم ضد ایرانی “گلاب” کیست؟، خبرگزاری باشگاه خبرنگاران جوان، 31 شهریور 1392، بازیابی در لینک زیر:
http://www.yjc.ir/fa/news/4562727
[7] نمایش فیلم ضد ایرانی «گلاب» در جشنواره فیلم تورنتو، خبرگزاری فارس، 1 مرداد 1393، بازیابی آدرس در پیوند زیر:
http://www.farsnews.com/newstext
[8] مازیار بهاری به زندان و شلاق محکوم شد، وبگاه شبکه سلطنتی bbc، اردیبهشت ۱۳۸۹، بازیابی لینک:
http://www.bbc.co.uk/persian/iran/2010/05/100504
[9] پروانه کار پرس تی وی در بریتانیا لغو شد، شبکه bbc، دی ماه 88، آدرس در پیوند زیر:
http://www.bbc.co.uk/persian/rolling_new
[10] پروندهای در باب دیپلماسی رسانهای یک ساله آمریکا نسبت به ایران، مقاله سعید مستغاثی، نشریه نقد سینما، بهمن 1303 شماره 69
[11] «خاورمیانه» در مرکز توجه جشنواره تورنتوی ۲۰۱۴، خبرگزاری تسنیم، 19 شهریور 1393، قابل رویت در لینک زیر:
https://www.tasnimnews.com/fa/news/1393/06/19/494445
[12] نظر منتقدان درباره «گلاب»، «بازی تقلب» و «مرد پرندهای»، خبرگزاری تسنیم، 10 شهریور 1393، بازیابی در لینک زیر:
[13] گزارشی از کتاب دیپلماسی عمومی آمریکا در قبال ایران نوشته دکتر فؤاد ایزدی، اندیشکده تبیین، سیدعلی شریعتزاده، 19 فروردین 1396، بازیابی مطلب در پیوند زیر: