اندیشکده راهبردی تبیین – در پی اعتراضاتی که هفتهی گذشته نسبت به مسائل معیشتی و اقتصادی شکل گرفت، ناآرامیها و اغتشاشاتی ایجاد شد که علاوه بر هزینههای بسیار زیاد در داخل کشور، در عرصهی بینالمللی نیز خسارات بالایی به منافع ملی کشور وارد نمود. راجع به ریشه و عوامل این اغتشاشات، مطالب بسیاری نوشته شده که ذکر آنها در این مقال نمیگنجد. در این یادداشت، تنها بخشی از بهایی که ملت ایران در عرصهی بینالمللی بهموجب این ناآرامیها پرداخت، بهصورت مختصر مورد بررسی قرار میگیرد.
تخریب وجههی بینالمللی ایران
بیشک، یکی از مهمترین لوازم و ابزارهای تأمین منافع ملی در عرصهی سیاست خارجی، پرستیژ یا وجههی بینالمللی یک کشور است؛ بهگونهای که بسیاری از کشورها سالانه مبالغ بالایی را جهت ارتقای وجههی خارجی خود هزینه میکنند. در این راستا، هرچه یک کشور در خصوصیات مهمی چون نظم، ثبات و امنیت مرتبهی بالاتری داشته باشد، در عرصهی بینالمللی، چهرهای مطلوبتر داشته و توجه بیشتری را به خود جلب میکند. یکی از مهمترین افتخارات نظام اسلامی طی عمر قریب به چهلسالهی خود، این بوده که علیرغم دشمنیهای مستمر از سوی قدرتمندترین کشورهای جهان و قرار داشتن در یکی از ناامنترین مناطق دنیا، امنیت و ثباتی بینظیر را تجربه کرده و بهعنوان یک جزیرهی ثبات در بی ثباتی های غرب آسیا، شناخته شده است؛ تجربه نشان داده هرگاه در مقاطعی این مؤلفهی مهم از سوی عوامل داخلی و خارجی خدشهدار شده، ضربهای مهم به حیثیت کشور در این حوزه وارد آمده است. انعکاسی که از ناآرامیهای اخیر ایران در رسانههای خارجی شکل گرفت، تلاش برای القای یک جنگ داخلی در ایران بود که میتواند چندین سال آرامش را –آن هم دقیقاً در برههای که بیشتر کشورهای غرب آسیا درگیر ناآرامی و تنش بودند- طی تنها چند روز بهکلی از بین ببرد.
باید توجه داشت که تخریب وجههی بینالمللی کشور، میتواند بهنوبهی خود نتایج خطرناک دیگری به دنبال داشته باشد که کاهش قدرت نرم، کاهش توان دیپلماتیک، افزایش ریسک سرمایهگذاری و از بین بردن مؤلفههای روانی امنیت، تنها بخشی از این نتایج است.
کاهش قدرت نرم ایران
یکی از اولین نتایج تخریب وجههی بینالمللی ایران، کاهش قدرت نرم این کشور در فضای بینالمللی است. قدرت نرم در سادهترین تعریف آن عبارت است از توان تأثیرگذاری بر اذهان و تأمین منافع ملی، بدون استفاده از ابزارهای قدرت سخت و یا تهدید. در این نوع از قدرت، در واقع این جذابیت یک کشور است که بیشترین تأثیر را بر ذهن مخاطبان میگذارد و آن را بهمرور به سمتی سوق میدهد که اعمال و تصمیمات آنان، در بلندمدت تأمینکنندهی منافع ملی کشور باشد. یکی از مهمترین مؤلفههای قدرت نرم یک کشور، امنیت و ثبات داخلی آن است. ایران پس از انقلاب نهتنها در چشم ملتهای مسلمان، بلکه نزد بسیاری از آزادی خواهان غیرمسلمان نیز وجههای محبوب داشته و پیشرفتهای آن در سایهی ثبات و آرامش در عین دشمنیهای هرروزهی استکبار، مایهی تحسین بسیاری از مردم جهان بوده است. مسائلی نظیر فتنههای 78 و 88 و اغتشاشات اخیر، هرچند بهصورت موقت، آسیبهایی مهم به این بعد اساسی از قدرت نرم جمهوری اسلامی میزنند.
کاهش توان دیپلماتیک و قدرت مانور سیاسی بینالمللی
یکی دیگر از مهمترین پیامدهایی که در نتیجهی این اغتشاشات بر جمهوری اسلامی ایران تحمیل میشود، کاهش توان سیاسی نظام اسلامی در عرصهی بینالمللی است. دقیقاً در برههای که جمهوری اسلامی ایران با بدعهدیهای مکرر ایالاتمتحده در توافق هستهای و تحریمهایی که روزبهروز به بهانههای مختلف علیه کشور وضع میشود روبروست و آمریکا با همکاری کشورهای اروپایی سعی بر نشان دادن توان دفاعی-موشکی و سیاستهای منطقهای ایران به عنوان یک عامل بر هم زنندهی صلح و امنیت بینالمللی دارد، عدهای با ایجاد ناامنی فضای داخلی ایران را متشنج کرده و قدرت مانور کشور را در برابر این چالشهای بینالمللی، تضعیف میکنند. بهگونهای که رئیسجمهور و وزیر خارجهی فرانسه، سفر خود را به ایران به دلیل ناآرامیهای این کشور به تعویق میاندازند و یا روسیه از اتباع خود میخواهد از تجمعات و ناآرامیها در ایران دوری کنند. بر کسی پوشیده نیست که این مسائل، پیامدهایی نامطلوب برای یک کشور در حوزهی سیاسی و دیپلماتیک به شمار میروند.
افزایش تحریمها
یکی از ملموسترین نتایجی که اغتشاشات اخیر به دنبال داشته، زمزمههای افزایش تحریمها از سوی مقامات آمریکایی بوده است. همانگونه که در فتنهی سال 88 اتفاق افتاد، مقامات آمریکایی که ایران را متوهمانه در موضع ضعف دیده و ناآرامیهای شکلگرفته را مقدمهای جهت تغییر نظام پنداشتهاند، با مطرح کردن اعمال تحریمهای حقوق بشری بیشتر علیه این کشور، در پی تکمیل سناریوی بازیگران داخلی خود بوده و طی روزهای اخیر، بارها خواستار افزایش فشار علیه این کشور شدهاند.[1] ایالاتمتحده درصدد است با ادعای ارتباط ناآرامیهای اخیر با نارضایتی مردم از سیاستهای منطقهای ایران،[2] تحریمهای مشترکی را در حوزههای منطقه و حقوق بشر علیه این کشور وضع نماید.
افزایش طمع دشمن برای دخالتهای بعدی
بدیهی است که هرگونه اغتشاش و ناآرامی در داخل ایران، دشمنان این کشور را به افزایش دشمنی امیدوار میکند. درواقع ناآرامیهای داخلی، نوعی سیگنال به دشمن خارجی است، مبنی بر اینکه زمینه و امکان براندازی نظام در داخل ایران وجود دارد و میتوان با تشدید دشمنی در قبال این کشور، آن را نابود کرد و یا حداقل رفتار آن را تغییر داد. اساساً چند عامل را میتوان در طمع کردن دشمن در این موارد مؤثر دانست: اول آنکه دشمن نقطهضعفی از ما مشاهده کند، دوم زمانی که در داخل کشور به افراد و عناصری امید داشته باشد و سوم آنکه پیشتر، از ایجاد چنین ناآرامیهایی، نتایجی گرفته باشد.
- نقطهی ضعف: اولین عاملی که زمینهی طمع دشمن را جهت ایجاد آشوب در داخل ایران فراهم کرد، نقاط ضعف و چالشهایی است که این کشور در حوزهی اقتصاد با آن مواجه است. چنانکه حدود یازده ماه پیشازاین اغتشاشات، طی جلسهای با عنوان «Iran on Notice» که در کمیتهی امور خارجی مجلس نمایندگان ایالاتمتحده برگزار شد، اسکات مادل راهکارهای مختلفی جهت فشار بر حاکمیت ایران یا تغییر نظام پیشنهاد داد که یکی از مهمترین آنها، گره زدن و به هم پیوند دادن نارضایتیها و اعتراضاتی است که بهصورت پراکنده و کمدوام در نقاط مختلف ایران اتفاق میافتند، تا به یکدیگر پیوسته و به رفتار ضد نظام بدل شوند.[3]
- نیروهایی که میتوانند مورد استفادهی دشمن قرار گیرند: بدیهی است که درون هر کشور، همواره تعدادی عنصر سرخورده و ضد نظام سیاسی حاکم وجود دارند که با کمی حمایت و منابع، و با سوءاستفاده از بستر اعتراضات و مطالبات صلحآمیز مردمی، میتوانند آشوبهایی را بهصورت نقطهای در برخی نقاط به وجود آورند. در این زمینه، نیروی میدانی این اغتشاشات، از سوی سازمان منافقین تأمین شد.
- سابقهی نتیجهبخش بودن اغتشاشات: اتفاقاتی که طی فتنهی 88 رخ داد، ایالاتمتحده را قادر ساخت اروپا را در اعمال تحریمهای حقوق بشری علیه جمهوری اسلامی همراه کند. لذا، پیشازاین، چنین سیاستی در قبال ایران برای ایالاتمتحده نتیجهبخش بوده است.
در واقع، یکی از مهمترین پیامدهایی که اغتشاشاتی ازایندست به دنبال دارند، این است که دشمن را در محاسباتش به این نتیجه میرساند که ایجاد اغتشاش و ناآرامی، میتواند به سرنگونی نظام سیاسی در ایران یا تغییر رفتار این نظام، کمک کند. لذا، همانگونه که فتنهی 88 زمینهی طمع دشمن جهت ایجاد اغتشاشات و ناآرامیهای بعدی را در ایران فراهم کرد، حوادث اخیر نیز میتواند دشمن را جهت سرمایهگذاری و برنامهریزی در حوزههایی که نظام اسلامی در آنها با چالش روبروست، ترغیب نماید.
جمعبندی
یکی از مهمترین نتایج انقلاب اسلامی در ایران، از بین رفتن مهمترین کارگزار منطقهای ایالاتمتحده (رژیم پهلوی) در این کشور بود. به همین خاطر، از ابتدای انقلاب و آغاز جمهوری اسلامی، دشمنیهای این کشور علیه ایران آغاز شد و تا امروز همچنان ادامه داشته است. ایالاتمتحده از آن زمان در حوزهها و سطوح گوناگون، به دشمنی علیه نظام اسلامی پرداخته و سعی بر نابودی یا تغییر رفتار آن داشته است. در راهبردهای گسترده و همهجانبهای که این کشور علیه جمهوری اسلامی طی چهار دهه از عمر آن به کار گرفته، ایجاد اغتشاش، ناآرامی و براندازی، یکی از مهمترین تلاشها بوده است. این مدل که به دلیل کمهزینه بودن برای دشمن و هزینهتراشی برای ایران، پیشازاین کارایی خود را برای سرویسهای اطلاعاتی غربی ثابت کرده بود، این بار نیز با طراحی آنان و اجرای دشمن همیشگی مردم ایران –سازمان منافقین- در کشور اجرا شد که بهایی سنگین را در حوزههای گوناگون به منافع ملی تحمیل کرد. البته این بار نیز همانند توطئههای گذشته، حضور مردم در خیابانها، پایانبخش این ماجرا شد؛ بااینوجود، نباید گمان کرد که این آخرین باری خواهد بود که دشمن به طراحی و اجرای چنین سناریوهایی دست میزند.
منابع:
[1] بهعنوانمثال، رجوع کنید به:
Mike Pence, Unlike Obama, Trump will not be silent on Iran, The Washington Post, January 3, 2018, at:
VOA Interview With Senator Ben Cardin – Full Transcript, VOA, January 5, 2018, at:
https://www.voanews.com/a/transcript-interview-with-sen-ben-cardin-/4194162.html.
گفتوگو با رئیس میز ایران در وزارت خارجه آمریکا درباره حمایت از معترضان ایران، بیبیسی فارسی، 14 دی 1396، قابل بازیابی در پیوند زیر:
http://www.bbc.com/persian/iran-42572013.
[2] Trump, Macron discuss North Korea, Iran: White House, REUTERS, January 8, 2018, at:
Marco Rubio, at:
https://twitter.com/marcorubio/status/948571423043440640.
[3] بر «خوشههای ازهمگسیختهی نارضایتی» تمرکز کنید، اندیشکده راهبردی تبیین، 9 دیماه 1396، قابل بازیابی در پیوند زیر: