طراحی اغتشاشات در داخل؛ افزایش تحریم‌ها در خارج

مسئله مهمی که آمریکایی‌ها را در مورد اثربخشی تحریم‌های ظالمانه علیه ایران امیدوار می‌کند، فتنه‌انگیزی و ایجاد آشوب و اغتشاش در داخل کشور است که در این یادداشت به این موضوع پرداخته شده است.

اندیشکده راهبردی تبیین – عمرتحریم های یک‌جانبه آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران، به ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی برمی‌گردد. زمانی که دولتمردان ایالات‌متحده آمریکا برای پیگیری سیاست‌های استکباری خود، بر استفاده از ابزار تحریم برای فشار بر دولت انقلابی ایران متوسل شدند. اصلی‌ترین هدف تحریم‌های اعمال‌شده، ایجاد تغییر در رفتار منطقه‌ای و بین‌المللی ایران بوده است.[1] هرچند باگذشت نزدیک به چهار دهه و پایداری ایران در مسیر انقلابی خود، ناکارآمدی عملیاتی تحریم‌های آمریکا ثابت شده است، اما دولت این کشور همچنان بر استفاده از این حربه علیه ایران، اصرار دارد. اما سؤالی که وجود دارد این است که چرا باوجوداینکه بی‌اثر بودن تحریم‌ها علیه ایران یک گزاره تقریباً ثابت‌شده است، اما همچنان توسط دولت ایالات‌متحده آمریکا پیگیری می‌شود؟ پاسخ‌های متفاوتی می‌توان برای این سؤال داد، اما اصلی‌ترین پاسخ به سیگنال‌ها و اقداماتی مربوط می‌شود که آمریکایی‌ها را در مورد اثربخشی تحریم‌های ظالمانه علیه ایران امیدوار می‌کند. فتنه‌انگیزی و ایجاد آشوب و اغتشاش، از مهم‌ترین این سیگنال‌ها است.

 

 

فتنه88 و افزایش شدت تحریم‌ها

اعتراض به نتیجه‌ی انتخابات ریاست جمهوری سال88 با توسل به روش‌های غیرقانونی مانند اردوکشی خیابانی و دعوت مردم برای ماندن در خیابان‌ها تا حصول نتیجه (بخوانید عقب‌نشینی نظام و ابطال رأی مردم)، به‌موازات ارسال پیام‌هایی از داخل برای آمریکایی‌ها جهت تحریم بیشتر دولت ایران، این تصور را در آمریکایی‌ها به وجود آورد که می‌توانند با پیگیری دو راهبرد به‌صورت موازی نظام سیاسی ایران را به براندازی نزدیک و یا حداقل آن را مجبور به تغییر رفتار منطقه‌ای و بین‌المللی در راستای سیاست‌های آمریکا کنند. یکی طراحی و حمایت از اغتشاشات داخل ایران و دیگری اعمال و افزایش فشار از طریق تحریم. به عبارتی دقیق‌تر، اغتشاشات و آشوب‌های خیابانی سال 88، مؤلفه‌ی جدیدی را در محاسبات دشمن ایجاد کرد که شدت اثر دشمنی علیه ایران را چندین برابر افزایش می‌داد. از طرفی دیگر وجود ناآرامی و بی‌ثباتی در داخل ایران، زمینه و توجیه لازم را برای تحریم‌های بیشتر فراهم می‌کرد. اگر به روند اعمال تحریم‌های یک‌جانبه از سوی امریکا و اروپا علیه ایران نگاه کنیم، روشن است که این روند بعد از فتنه 88 و با قطعنامه 1929 با تبلیغات وسیع رسانه‌ای غرب به نهایت تأثیر خود می‌رسد. در جریان این تحریم‌ها، اتحادیه اروپا دو مورد، آمریکا شش مورد و انگلیس، کانادا و سوئیس هرکدام یک مورد تحریم علیه ایران وضع و اعمال کردند. ضمن این تحریم‌ها بانک مرکزی، بانک تجارت، وزارت اطلاعات، 180 شرکت و شخصیت ایرانی، 10 شرکت کشتیرانی، رئیس ستاد مشترک نیروهای مسلح و جانشین فرمانده نیروی زمینی سپاه تحریم شدند.[2]

آشوب‌های خیابانی سال96 و تکرار سناریوی افزایش تحریم

معادله‌ای که آمریکایی‌ها و جبهه غرب به‌صورت کلی از فتنه سال88 ساخته بودند، نشان می‌داد که تحریم اقتصاد ایران را هدف قرار می‌دهد[3] و بر وضع معیشتی مردم فشار وارد می‌کند، نتیجه فشار معیشتی نیز اعتراض خیابانی است. و اعتراض خیابانی بهترین زمینه برای سوءاستفاده و اقدام علیه نظام سیاسی کشور است. بر همین مبنا مشاهده می‌کنیم بعد از برجام، مهم‌ترین تحریم‌هایی که دست‌نخورده باقی ماندند، تحریم‌های بخش تجاری و اقتصادی هستند. یعنی تحریم‌هایی که مستقیماً معیشت و زندگی عامه مردم ایران را هدف قرار می‌دهند.

لذا می‌توان این‌گونه نتیجه گرفت که بخش عمده‌ای از فشارهای اقتصادی جدای از بحث سوء مدیریت دولتی، به تحریم‌های اقتصادی غرب بازمی‌گردد. فشارهایی که عامدانه باهدف ایجاد موج گسترده نارضایتی عمومی وارد می‌شوند. این موج نارضایتی عمومی خود بهانه‌ای می‌شود برای اعمال تحریم‌های بیشتر و جدیدتر که در ادامه خط تحریم‌ها تقویت‌کننده موج نارضایتی نیز محسوب می‌شود.

 

[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr2', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr2", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]

 

الگوی تحریم و فشار

ایجاد نارضایتی عمومی مقدمه‌ای برای شکل‌گیری اعتراض اقتصادی در کف خیابان می‌شود. تا این مرحله نظام سیاسی کشور تدابیر و سازوکارهای لازم را در نظر گرفته است تا مطالبات برحق از طریق مجاری قانونی پیگیری و حل‌وفصل شوند. اما داستان تنها به فاز معیشتی و اقتصادی ختم نمی‌شود. مثلث آمریکا-رژیم صهیونیستی، عربستان با بهره‌گیری از  منافقین با طراحی‌های امنیتی خود حرکت اعتراضی شکل‌گرفته را از مسیر خود منحرف کرده و به یک اقدام علیه نظام سیاسی و امنیت ملی تبدیل می‌کنند. از این فاز به بعد نقشه تهیه‌شده وارد فاز جدی خود که نزدیک کردن نظام سیاسی به براندازی است می‌شود. در این مرحله نظام در موقعیتی قرار گرفته است که بالاترین میزان آسیب‌پذیری را دارد و غرب و آمریکا می‌تواند هر خواسته‌ای را ازجمله انعقاد برجام های منطقه‌ای، تحمیل کند.

نتیجه اینکه، طراحی و اعمال تحریم‌های اقتصادی، به‌صورت هدفمند از سوی غرب، به‌ویژه آمریکایی‌ها برای فشار روی وضع معیشت مردم صورت گرفته است. طبق محاسبه جبهه غرب، بعد از شکل‌گیری حرکت‌های اعتراضی، قدم بعدی انحراف این مطالبات به سمت آشوب و اغتشاش به‌وسیله عوامل گروه‌هایی مانند منافقین است. این موضوع در جلسات مجلس سنای آمریکا به‌صورت مستقیم مطرح و موردبحث قرار گرفته است[4] که فرضیه حمایت و پشتیبانی مستقیم آمریکایی‌ها از اغتشاشات را تقویت می‌کند. نتیجه مطلوب غرب نیز تضعیف نظام سیاسی کشور و اجبار آن برای پذیرش سیاست‌های منطقه‌ای و بین‌المللی غرب در ابعاد مختلف است. لذا تحریم به‌عنوان زمینه‌ساز آشوب و سپس استفاده از آشوب برای تحریم‌های بیشتر راهبردی است که آمریکایی‌ها در مورد جمهوری اسلامی ایران پیگیری می‌کنند.

دراین‌بین بسیار مهم و حیاتی است که مطالبات به‌حق مردمی نسبت به وضعیت معیشت از اغتشاشات تفکیک‌شده و با عوامل طراح و مجری اغتشاشات با قاطعیت و دقت برخورد شود.


 

پی نوشت ها و ارجاعات

[1] اهداف تحریم‌های جدید آمریکا، اندیشکده راهبردی تبیین، قابل بازیابی در آدرس زیر:

اهداف تحریم‌های جدید آمریکا

[2] بازخوانی تحریم‌های غرب علیه ایران پس از فتنه ۸۸، خبرگزاری تسنیم، قابل بازیابی در آدرس زیر:

https://www.tasnimnews.com/fa/news/1394/10/06/954861

 

[3] اندیشکده تبیین، پیشین

[4] برای مطالعه بیشتر در این مورد رجوع کنید به:

بررسی جلسه استماع کمیته امور خارجی مجلس نمایندگان آمریکا/ قسمت اول، اندیشکده راهبردی تبیین، قابل بازیابی در آدرس زیر:

بررسی جلسه استماع کمیته امور خارجی مجلس نمایندگان آمریکا/ قسمت اول

 

ارسال دیدگاه