اندیشکده راهبردی تبیین- رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار شرکتکنندگان در اجلاس «محبان اهل بیت علیهمالسلام و مسئله تکفیریها» با اشاره به اینکه در دورن دنیای اسلام زمینههایی برای فتنهانگیزی دشمن وجود دارد، فرمودند: «با کمال تأسّف باید قبول کنیم که در درونِ خودِ امّتِ اسلامی و دولتهای اسلامی، کسانی هستند که همان کاری را که آمریکا میخواهد و صهیونیست میخواهد، انجام میدهند؛ مخارجش را عهدهدار میشوند، مقدّماتش را فراهم میکنند، ابزار آنها میشوند؛ برای چه؟ برای جراحت وارد کردن بر پیکر امّت اسلامی… امروز متأسّفانه هستند حاکمانی در این منطقه و نخبگانی در این منطقه که به ساز آمریکا میرقصند! آنچه آنها میخواهند، انجام میدهند؛ برای آنها کار میکنند علیه امّت اسلامی و علیه اسلام! اینها به ضرر اسلام است! ما هیچ انگیزهای برای اختلاف با دولتهای مسلمان نداریم؛ ما معتقد به وحدتیم، ما علاقهمند به وحدتیم.»[1] این نگاره به بررسی زمینههای موجود در جهان اسلام که موجب پیشبرد برنامههای قدرتهای استکباری میشود، میپردازد. به این جهت مقاله به دو بخش قابل تقسیم است؛ بخش اول مربوط به زمینههایی است که امت اسلامی برای سلطهگران ایجاد زمینه میکند و بخش دوم در راستای زمینههایی است که دولتهای منطقه آن را ایجاد میکنند. لازم به ذکر است که عامل خارجی در بخشهای مختلف این مقاله موثر تلقی میشود اما از آنجا که تمرکز مقاله صرفا بر زمینههای موجود در جهان اسلام میباشد، از بیان و تشریح این عامل خودداری شده است.
امت اسلامی
1-تضاد هویتی
ملتهای کشورهای اسلامی از لحاظ هویتی دارای گرایشهای متفاوتی هستند که این هویتهای متفاوت موجب تقابل و تضاد در خود ملتهای اسلامی شدهاست. هویتهای موجود را شاید بتوان در یک دستهبندی کلی به هویتهای اسلامگرا، غربگرا، فرقهگرایانه، قومیتی و زبانی تقسیم نمود. هویتهای اسلامگرا نیز در درون خود به دستههای مختلفی تقسیم میشوند اما از مهمترینِ آنها که زمینهساز تضاد بین ملتها شده است مسئلهی تکفیر در دنیای اسلام است. از این رو میتوان گفت نبود اجماع ملل مسلمان در زمینهی مسائل هویتی نیروی آنان را به جای اینکه صرف بهبود وضعیت خود و تقابل با دشمن اصلی کند مشغول به مبارزه با خود ساخته است، امری که دشمنان از آن بهرهبرداری میکنند و ضمن ایجاد حاشیه امن برای رژیم صهیونیستی، اهداف مد نظر خود را پیشمیبرند[2].
2-ضعف فرهنگی
مسئله خودباختگی فرهنگی در برخی ملل اسلامی موجب شدهاست دشمنان بتوانند با ابزارهای دیپلماسی عمومی، اذهان و قلوب ملل اسلامی را مجذوب خود ساخته و آنان را نسبت به تواناییهای خود بیاعتماد کنند. در این باره جوزف نای نظریهپرداز «قدرت نرم» در کتاب خود به موضوع گرایش ملل مسلمان به فیلمهای هالیوودی آمریکا و نیز گرایش شدید جوانان به استفاده از محصولات و تولیدات آمریکایی اشاره میکند و آن را به عنوان ابزارهای قدرت نرم آمریکا برمیشمرد. قدرت نرم از دیدگاه جوزف نای به معنای توانایی شکلدهی علایق و اولویتها به وسیلهی داراییهای با ارزش ولی ناملموس از قبیل فرهنگ، ارزشهای سیاسی و غیره است[3]. بنابراین اگر خودباختگی فرهنگی وجود داشت، دشمن به آسانی خواهد توانست فرهنگ و دیدگاه خود را تحمیل کند.
رهبر معظم انقلاب در این باره فرمودند: «در رابطه با فرهنگ کشورهای تحت سلطه، اولین کاری که سلطهگران میکنند – که از قدیم مرسوم بوده است – این است که فرهنگ این کشورها را؛ زبانشان، ارزشهایشان، سنتها و ایمانشان را با تحقیر، با فشار، با زور، و در مواقعی بهزور شمشیر و درآوردن چشم – که در تاریخ مواردی از آن را داریم – نابود میکردند و نمیگذاشتند که مردم به زبان خودشان تکلم کنند؛ برای اینکه زبان وارداتی را قبول کنند… در دورهی حکومت سیاه پهلویها هم باورهای مذهبی و عمومی و نیروبخش به جامعه؛ ایمان و اعتقادات، را از مردم به تدریج بیرون کشاندند و غیرتزدایی و ایمانزدایی کردند.»[4]
3-ضعف اقتصادی
اکثر کشورهای جهان اسلام با مشکلات اقتصادی دست و پنجه نرم میکنند. این مشکل از طرفی مربوط به دولتهاست که با تکیه به منابع هیدروکربنی، از تنوعبخشی در منابع تولید درآمد سرباز میزنند[5] و از سوی دیگر نبود انگیزه برای فعالیت، نوآوری و توسعهی صنعت در سطح مردم است. این ضعف دو نتیجه در پی دارد؛ اولا خود دولتها کاملا در صنایع وابسته به کشورهای صنعتی خواهند شد و ثانیا مردم کشورهای اسلامی وقتی با فشار دشمنان مواجه میشوند انگیزه خود را برای مقاومت در مقابل خواستههای آنان از دست میدهند. رهبر معظم انقلاب در این باره به این مسئله اشاره کردهاند و فرمودهاند:«کشورهای تحت سلطه هرگز یک اقتصاد درست و حسابی نداشتهاند. گاهی یک رونق ظاهری داشتهاند، که میبینید در بعضی از کشورهای تحت سلطه رونق ظاهری دارند؛ اما ساخت اقتصادی خراب است؛ یعنی اگر یک شیر را رویشان ببندند؛ یک حساب را مسدود کنند، یا تصرف اقتصادی کنند، همه چیز فروخواهد ریخت و نابود خواهند شد.»[6]
4-ضعف علمی
ضعف دیگری که در کشورهای اسلامی وجود دارد، مسئلهی ضعف علمی است. نیروی انسانی موجود در اکثر کشورهای اسلامی از لحاظ علمی پیشرفته نیستند. این موضوع در نشست اتحادیه بینالمجالس سازمان همکاری اسلامی مورد اشاره رهبر معظم انقلاب اسلامی قرار گرفت. ایشان پیشرفت علمی را عاملی برای سلطهی غرب بر دنیا دانستند و عنوان کردند کشورهای اسلامی اگر بخواهند از سلطهی غرب خارج شوند و در مقابل آن مقاومت کنند باید جوانان خود را ترغیب به پیشرفت علمی کنند.[7]
5-آسیب های اجتماعی
از دیگر چالشهایی که زمینه را برای تسلط بیگانگان فراهم میکند مسئله آسیبهای اجتماعی در میان برخی کشورهای اسلامی است. آسیبهایی چون بیکاری، مواد مخدر، رشد اباحهگری از مواردی است که انگیزهی جوانان را برای رشد و توسعه و همچنین مقاومت در مقابل سلطهجویی غرب را میکاهد.
دولتهای اسلامی
در مقدمهی یادداشت ذکر شد که علاوه بر امت اسلامی، دولتهای منطقهای نیز نقش مهمی در ایجاد زمینه برای سلطهی دشمنان دارند. این نگارش در ادامه به این موضوع میپردازد.
1-سازش با رژیم صهیونیستی
مهمترین مولفه در زمینهسازی پیشبرد راهکارهای برتریجویانه دشمنان، سازش با رژیم صهیونیستی است. مسئله فلسطین مهمترین موضوع دنیای اسلام تلقی میشود که باید به عنوان محور وحدت کشورهای اسلامی تلقی شود[8]. اما برخی کشورهای منطقه برای تامین منافع خودشان، آرمان آزادی فلسطین به وسیله مقاومت را به فراموشی میسپارند و با این کار حضور و نفوذ استکبار را تقویت میکنند. به عنوان نمونه میتوان به سخنان عادلالجبیر، وزیر امور خارجه عربستان اشاره کرد. او درباره روابط با رژیم صهیونیستی گفت: «ریاض یک نقشه راه موسوم به طرح ابتکاری عربی برای برقراری روابط عادی با تلآویو دارد.»[9] این اظهارات به جای اینکه فلسطین را به محور اتحاد تبدیل کند، خود به موضوع اختلاف بدل میشود.
در این زمینه رهبر معظم انقلاب اهمیت مسئله فلسطین را اینگونه تبیین میکنند: «مهمترین مسئلهی دنیای اسلام، امروز مسئلهی فلسطین است؛ چرا؟ چون فلسطین یک کشوری است اسلامی، این [کشور] را آمدهاند غصب کردهاند، از مردمش گرفتهاند… آن را پایگاهی قرار داده است برای اخلال کردن در امنیّت کشورهای این منطقه[10]». بنابراین سیاستهای مسالمتجویانه با رژیم صهیونیستی موجب تسلط بیگانگان و تحلیل رفتن توان کشورهای اسلامی میشود.
2-حمایت از گروههای تکفیری
برخی کشورهای منطقهی غرب آسیا نیز با حمایت از گروههای مختلف تکفیری و تروریستی به ویژه داعش، میزان جنگ و خونریزی را در کشورهای جهان اسلام، افزایش میدهند و این همان چیزی است که موجب میشود کشورهای منطقهی غرب آسیا توجه خود را معطوف به مسئلهی امنیت کنند و از پیشرفت در دیگر زمینهها بازمانند، آنگاه برای تامین نیازهای خود دستشان در مقابل قدرتهای جهانی دراز خواهد شد و در نتیجه مجبور خواهند شد سلطهی آنان را بپذیرند و اهداف مد نظر آنان را پیش ببرند.
3-تقویت قومگرایی و فرقهگرایی
دولتهای منطقهای با تاکید بر تفاوتهای مذهبی موجود در منطقهی غرب آسیا و شمال آفریقا و نمایاندن جنگهای موجود در منطقه به عنوان جنگهای مذهبی، نظرات را از دشمن اصلی منصرف میکنند و نیز امکان وحدت کشورهای منطقهای را میکاهند. این امر همچنین مانع تبدیل شدن یک منطقهی یکپارچه و قدرتمند درمقابل خواستههای استکباری دولتهای سلطهجو میشود.
4-وحدتگریزی و مخاصمه
برخی کشورهای جهان اسلام نه تنها تمایلی برای برقراری وحدت ندارند، بلکه در مسائل مشترک مربوط به جهان اسلام نیز به رقابت نیز میپردازند. این مسئله سطح منازعات را تا حدی بالا برده است که رقابت تسلیحاتی بین برخی کشورهای منطقهی غرب آسیا نیز برقرار شده است. یقینا حل مشکلات دنیای اسلام با رویکرد وحدت حل خواهد شد همچنانکه مقام معظم رهبری در دیدار مسئولان نظام و میهمانان کنفرانس وحدت اسلامی به این موضوع اشاره کردند و گفتند: «امروز دنیای اسلام دچار محنتهای بزرگی است و راهحلّ آن محنتها، اتّحاد اسلامی است. وحدت، همافزایی، کمک به یکدیگر، از اختلافات مذهبی و فکری عبور کردن.»[11]
نتیجهگیری
قدرتهای سلطهجو برای پیشبرد اهداف خود در جهان اسلام، از زمینههایی که در مردم و دولتهای این منطقه وجود دارد، استفاده میکنند. این زمینهها در سطح امت اسلامی شامل تضاد هویتی، ضعف فرهنگی، ضعف اقتصادی، ضعف علمی، آسیبهای اجتماعی میشود. در سطح دولتها نیز گرایش برخی دولتها به سازش با رژیم غاصب صهیونیستی، سیاستهای حمایتی از گروههای تکفیری، تقویت قومگرایی و فرقهگرایی و نیز وحدتگریزی و مخاصمهجویی از ابزارهایی است که استکبارگران از آن استفاده میکنند.
منابع:
[1] دفتر حفظ و نشر آثار آیتالله العظمی خامنهای، «بیانات در دیدار شرکتکنندگان در اجلاس «محبان اهلبیت(ع) و مسئله تکفیریها»، 2/9/1396، قابل بازیابی در پیوند زیر:
http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=38302
[2] دفتر حفظ و نشر آثار آیتالله العظمی خامنهای، «بیانات در دیدار شرکتکنندگان در کنفرانس اتحادیه بین المجالس سازمان همکاری اسلامی»، 26/10/1396، قابل بازیابی در پیوند زیر:
http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=38725
[3] امیرحسین صدرپور، «بررسی سازوکار نوین دیپلماسی عمومی بر مبنای نظریه قدرت نرم جوزف نای»، بهار و تابستان 1395، دوفصلنامه مطالعات قدرت نرم، ص 170-172
[4] دفتر حفظ و نشر آثار آیتالله العظمی خامنهای، «بیانات در دیدار جمعی از مسئولان جهاد دانشگاهی»، 1/4/1383، قابل بازیابی در پیوند زیر:
http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=3236
[5] حسن روحانی، «آینده روابط خاورمیانه و غرب؛ رویارویی یا همکاری»، مرداد 1388، فصلنامه بینالمللی روابط خارجی، ص 15
[6] دفتر حفظ و نشر آثار آیتالله العظمی خامنهای، «بیانات در دیدار جمعی از مسئولان جهاد دانشگاهی»، 1/4/1383، قابل بازیابی در پیوند زیر:
http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=3236
[7] دفتر حفظ و نشر آثار آیتالله العظمی خامنهای، «بیانات در دیدار شرکتکنندگان در کنفرانس اتحادیه بین المجالس سازمان همکاری اسلامی»، 26/10/1396، قابل بازیابی در پیوند زیر:
http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=38725
[8] دفتر حفظ و نشر آثار آیتالله العظمی خامنهای، «سخنرانی رهبر انقلاب در ششمین کنفرانس بینالمللی حمایت از انتفاضه فلسطین»، 3/12/1395، قابل بازیابی در پیوند زیر:
http://farsi.khamenei.ir/news-content?id=35747
[9] خبرگزاری تسنیم، «جبیر: ریاض نقشه راهی برای روابط عادی با اسرائیل دارد»، 26/9/1396، قابل بازیابی در پیوند زیر:
https://www.tasnimnews.com/fa/news/1396/09/26/1603729/
[10] دفتر حفظ و نشر آثار آیتالله العظمی خامنهای، «بیانات در دیدار شرکتکنندگان در اجلاس «محبان اهلبیت(ع) و مسئله تکفیریها»، 2/9/1396، قابل بازیابی در پیوند زیر:
http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=38302
[11] دفتر حفظ و نشر آثار آیتالله العظمی خامنهای، «بیانات در دیدار مسئولان نظام و میهمانان کنفرانس وحدت اسلامی»، 27/9/1395، قابل بازیابی در پیوند زیر:
http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=35186