نگاهی به نقش تاریخی انگلستان در اختلافات مرزی و ارضی قطر و عربستان سعودی

بدبینی قطر نسبت به ادعاهای عربستان سعودی نسبت به مناطق مورد مناقشه مرزی، می تواند آتش بر معرکه روابط دو طرف بریزد و به پیچیده تر شدن اوضاع دامن بزند.

اندیشکده راهبردی تبیین عربستان سعودی، امارات متحده، مصر و بحرین دوشنبه ۵ ژوئن 2017 اعلام کردند که روابط خود را با قطر قطع می‌کنند. چند ساعت بعد از آن چند دولت دیگر منطقه از این اقدام پیروی کردند. با قطع روابط سیاسی و اقتصادی عربستان و چند کشور منطقه با قطر، این کشور عملا وارد یک بحران پیچیده سیاسی شد. برخی بر این عقیده اند که سیاست خارجی جدید ترامپ و سفر اخیر او به منطقه، سبب ساز ایجاد این بحران شده است. برخی دیگر بدبینی قطر به عربستان و اختلافات گذشته این دو کشور را عامل ایجاد این بحران سیاسی می دانند. اما به نظر می رسد این اقدامات کشورهای منطقه که شاید در جهت انزوا و مطیع ساختن قطر صورت گرفته، بیش از هر چیز نتیجه موفقیت های قطر در سیاست خارجی خود، و مطرح شدن این کشور کوچک به عنوان یکی از بازیگران مهم منطقه ای در کنار بازیگران سنتی غرب آسیا، و اختلافات دیرینه این کشور با عربستان سعودی باشد. عربستان در توضیح تصمیم خود مبنی بر قطع روابط با قطر اعلام کرد که این کشور به «مأمنی برای گروه‌های تروریست و فرقه‌های گوناگون» تبدیل شده که هدفشان «بی‌ثبات کردن منطقه» است. دولت قطر از 2011 به بعد و پس از جنبش های عربی توانسته به عاملی تاثیرگذار در منطقه تبدیل شود و سیاستی مستقل از قدرت های سنتی منطقه ایفا کند و شاید همین امر سبب نارضایتی عربستان، به عنوان یکی از این قدرت ها شده است. اما گذشته از همه عواملی مهمی که در شکل گیری بحران دیپلماتیک روابط قطر و عربستان سعودی ذکر شد، مقاله حاضر در تلاش است تا این بحران را از زاویه نگاهی تاریخی به اختلافات ارضی و مرزی دو کشور بررسی کند.

 

پیشینه اختلافات تاریخی قطر و عربستان

قطر کشوری عربی در جنوب غربی قاره آسیا است که در شرق شبه‌ جزیره عربستان و در بخش جنوبی خلیج فارس واقع شده ‌است. قَطَر خود شبه‌جزیره‌ای کوچک‌تر واقع در شبه جزیره عربستان است که خلیج فارس آن را از غرب و شمال و شرق در بر گرفته‌ است. تنها مرز زمینی قطر با عربستان سعودی است و مرز دریایی مشترک با کشورهای ایران، کویت، عراق، عربستان، بحرین و امارات متحده عربی دارد. ریشه‌ اختلافات عربستان و قطر به مطالبات منطقه‌ای آل سعود از قطر در اوایل این قرن برمی‌گردد، چرا که آل سعود،‌ قطر را به مثابه بخش جدایی‌ناپذیر اقلیم الاحساء قلمداد می‌کرد. به طور کلی اختلافات قطر و عربستان، سرزمینی و سیاسی است(الشرق الأوسط، 2001) الاحساء در سال 1913 میلادی به قلمرو حکومت سعودی اضافه شد، اما عربستان تحت تاثیر فشارهای انگلیسی‌ها، پس از دو سال به مرزهای قطر اعتراف کردند. آل سعود،‌ قطر را به مثابه بخش جدایی‌ناپذیر اقلیم الاحساء قلمداد می‌کرد.

 

 

اختلافات قطر و عربستان سعودی ریشه ای تاریخی در دهه های 1960 و 1950 میلادی دارد از مهمترین موضوعات مورد مناقشه طرفین می توان به موارد زیر اشاره کرد:

 

اختلافات مرزی

به لحاظ جفرافیایی، اختلافات ارضی عربستان و قطر شامل باریکه ای از اراضی جنوبی قطر می شود. عربستان، مدعی مالکیت 23 مایل از سواحل جنوب شرقی قطر است. اما این اختلافات تنها شامل این قسمت ها نمی شود بلکه دو کشور در مورد مرزهای جنوب غربی و “سلوا” نیز با یکدیگر اختلافات ارضی دارند( جعفری ولدانی، 28:1381).  بنابراین اختلافان ارضی بین دو کشور گستره ای از ساحل “سلوا” در جنوب غربی قطر، تا “خورالعدید” در جنوب شرقی این کشور را دربر میگیرد. مرزهای برون ساحلی قطر و عربستان هنوز تحدید نشده است. در منطقه خلیج فارس، به دلیل وجود ذخایر عظیم نفت و گاز، تعیین مرزهای دزیایی بسیار حایز اهمیت است. اما تعیین مرزهای دریایی به علت خصوصیات فیزیکی خلیج فارس یعنی وجود سکوهای شنی و تپه های دریایی بسیار پیچیده است. بنابراین حتی اگر دو کشور حسن نیت هم داشته باشند، تعیین مرزهای دریایی آن ها ممکن است سال ها به طول بینجامد(Amin,1981:131) .

 

[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr2', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr2", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]

 

حضور بریتانیا در منطقه و آغاز مناقشات مرزی

اما آغاز اختلافات مرزی قطر و عربستان سعودی به اواسط قرن نوزدهم بر می گردد.در سال 1868، شیخ زاید خلیفه حاکم ابوظبی با همکاری محمد بن خلیفه به قطر حمله برد. ژنرال “بلی” کنسول انگلیس به مداخله پرداخت و حاکم بحرین را مجبور نمود از حکومت کناره گیری کند و حاکم ابوظبی را به پرداخت 25 هزار لیره جریمه محکوم ساخت. دولت انگلستان بعدا از دریافت باقیمانده پول جریمه صرف نظر کرد و به حاکم ابوظبی پیشنهاد کرد که قریه”العدید” را که در اراضی قطر واقع بود به تصرف خود در آورد، اما با مخالفت اهالی بومی، از این تصمیم صرف نظر کرد. دلیل اصلی این اقدام ژنرال “بلی “در واگذاری این قریه به ابوظبی، حضور ترک های عثمانی در قطر در سال 1871 بود. به هر حال از 1871 تا 1913، قطر در تصرف ترک ها بود، در تمام این سال ها، در مورد اراضی مورد مناقشه قطر و ابوظبی، بریتانیا جانب ابوظبی را می گرفت و دلیل آن هم حضور ترک ها در قطر و اقدام به ساخت یک پادگان نظامی یزرگ در این سرزمین بود(اعقاب، 2017). در 29 ژوییه 1913، قراردادی بین دولت بریتانیا و عثمانی به امضا رسید که بر اساس یکثی از بند های آن، دولت عثمانی از مالکیت بر قطر صرف نظر کرد و پس از آن انگلستان حکومت “شیخ عبدالله ابن جامع” را در به رسمیت شناخت و در 1916، قراردادی شبیه به قراردادهای تحت الحمایگی انگلیس با دیگر شیوخ خلیج فارس با قطر امضاو این شیخ نشین از آن پس رسما تحت الحمایه بریتانیا قرار گرفت. به موجب یکی دیگر از بندهای قرارداد 1913، منطقه”حسا”، که در اشغال عثمانی ها بود، به عربستان سعودی واگذار شد. حسا منطقه ای است نفت خیز در کرانه خلیج فارس و در مغرب بحرین که از شمال به کویت و از جنوب به قطر منتهی می شود، و طول کرانه آن بالغ بر 250 مایل است. واگذاری حسا به عربستان سعودی موجب گشت که این این کشور در غرب قطر و بحرین به سواحل خلیج فارس دست یابد و با آن دو کشور همسایه شود.

 

خط مرزی نجد(ژوییه 1913)

همسایه شدن عربستان با قطر و بحرین ضرورت تحدید مرزی این سه کشور را ایجاد کرد. بر همین اساس، در یکی از بندهای قرارداد1913، خط مرزی ای از شمال تا جزیره “زختونیه” و از شرق در طول ساحل تا قاعده شبه جزیره قطر و در غرب از خلیج “سلوا”  در جنوب قطر تا “ربع الخالی” امتداد می یافت. به عبارت دیگر، مرزهای شرقی عربستان سعودی با قطر به صورت خطی مستقیم از “زختونیه” تا “ربع الخالی” ادامه می یافت. بنابراین کلیه مناطق واقع در شمال شرقی این خط، شامل اراضی سلوا و مناطق شرق آن، تا جنوب سلوا جز اراضی قطر محسوب می شد. بیابان های ربع الخالی هم به ابوظبی تعلق گرفت(Wilkinson, 1991: 103).

 

[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr3', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr3", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]

 

معاهده جده(مه 1927)

از 1912 تا 1925، عربستان سعودی موفق شد علاوه بر تصرف حسا، با پیشروی به سمت نواحی جنوب غرب،  عسیر، نجران و جزان در یمن را به کنترل خود در آورد و سپس به طرف شمال پیشروی کرده و حجاز و ربع الخالی را به تصرف خود در اورد. اين پيشروي ها، موجب نگراني انگليسي ها شد و در صدد برآمدند از گسترش قلمرو عربستان سعودي به طرف شيخ نشين هاي خليج فارس جلوگيري كنند. لازم به ذكر است كه بريتانيا از قرن ١٩، با انعقاد قراردادهاي متعدد، با شيوخ منطقه، مسئوليت روابط خارجي و حفظ امنيت آن ها را به عهده گرفته بود. در راستاي اين سياست، در ٢٠ مه ١٩٢٧، معاهده جده بين انگلستان و عربستان سعىدي منعقد شد و به موجب ماده ٦ اين قرارداد، ” اعليحضرت، پادشاه حجاز و نجد و ملحقات(عربستان سعودي)، تعهد مينمايد كه روابط صلح آميز و دوستانه خود را با كويت و بحرين و مشايخ قطر و ساحل عمان كه داراي معاهدات خصوصي با دولت اعليحضرت پادشاه انگليس مي باشد، محفوظ دارد”(رضا، 255:1993).

 

خط مرزي فؤاد حمزه(١٩٣٥)

در تابستان ١٩٣٢، نمايندگان شركت نفت “استاندارد كاليفرنيا” براي كسب امتياز نفت عزبستان سعودي با اين كشور وارد مذاكره شدند و سرانجام قرار داد امتياز نفت “حسا” در ٢٩ مه ١٩٣٣ با اين شركت امضا شد0(شوادران، 1354) .اما اكتشاف نفت در شرق عربستان و اهميت بيش از پيش اين مناطق كه مرزهاي آن هنوز به درستي مشخص نشده بود موجب ايجاد طمع در بين سعودي ها براي اشغال اين مناطق(به خصوص قطر و عمان) شد. اما باز هم انگلستان وارد عمل شد و طي يك سري مذاكرات، خط مرزي پيشنهادي عربستان، كه “فؤاد حمزه” ناميده شد را به رسميت شناخت. بر اساس اين پيشنهاد، مناطق وسيعي در جنوب قطر به خاك عربستان مي پيوست. بر اساس خط مذكور، خط مرزي ١٩١٣، حدود ١٠٠ كيلومتر در جنوب قطر به عربستان منضم ميشد. در سمت شمال هم خط مذكور حدود ٥٠ كيلومتر در داخل شبه جزيره قطر به طرف شمال امتداد مي يافت. دولت بريتانيا مجبور شد حط مرزي فؤاد حمزه را كه كاملا به ضرر قطر بود به رسميت بشناسد، اما هيچگونه موافقت نامه اي در اين زمينه به امضاي طرفين نرسيد (رضا، 311:1993).

 

[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr4', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr4", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]

 

خط رياض يا ريان (١٩٣٥)

به دنبال اعطاي امتياز استخراج نفت قطر به يك شركت انگليسي در سال ١٩٣٥، احتلافات مرزي دوباره از سر گرفته شد.در نوامبر ١٩٣٥، “ريان” سفير كبير انگلستان در جده به رياض رفت و كوشش كرد كه بر پايه ي تقسيمات عشايري، اختلافات مرزي و ارضي دو كشور را حل و فصل نمايد.به همين منظور پيشنهادي كه به نظر دولت سعودي نزديك بود را پيشنهاد مرد و بر اين اساس، مرزهاي عربستان تا ٧٠ كيلومتري ساحل گسترش مي يافت. اين خط از سواحل جنوبي خليج سلوا شروع، و به طرف جنوب شرقي ربع الخالي امتداد مي يافت. به عبارت ديگر خط مرزي ١٩١٣، حدود ٧٠ كيلومتر به طرف شرق و به زيان قطر عقب كشيده مي شد. با اين حال، عربستان با تكرار ادعاهاي قبلي خود مبني بر اينكه “شیخ نشين ها خارج از دهستان هاي خود داراي هيچ اختياري نيستند”. در فوريه ١٩٣٨ قرار شد فيصل آل سعود وزيرخارجه وقت عربستان به لندن برود و به مذاكره در مورد مناطق مرزي با شيخ نشين ها بپردازد. اما توسعه طلبي عربستان و شعله ور شدن آتش جنگ درم جهاني باعث شد كه اين مذاكرات بي سرانجام بماند(Jerry, 2015:302).

 

خط مرزي ١٩٤٩

با شكست هيتلر در جنگ، اميدهاي ابن سعود براي گسترش قلمرو خود در تمام شبه جزيره از ميان رفت. از آغاز جنگ دوم جهاني در ١٩٣٩ تا سال ١٩٤٩، هيچگونه تلاشي در جهت تحديد مرزها صورت نگرفت، تا اينكه با كشف نفت به ميزان تحاري در قطر، همچنين اكتشافات شركت نفتي آرامكو در جنوب شرقي قطر، باز هم اعتراضات انگلستان را در پي داشت. عربستان سعودي همچنين نسبت به بخش هاي وسيعي از اراضي ابوظبي و عمان ادعاي ارضي ذاشت و دليل عمده آن هم اكتشاف نفت در اين مناطق بود(Knauerhase, 1975:54). انا سياست گسترش اراضي با منافع بريتانيا در تضاد بود و مجدد باب مذاكره بين اين دو گشور باز شد.نتيجه اين مذاكرات، منجر به “موافقتنامه ايست” در ١٩٥٢ شد كه به موجب آن، عربستان سعودي موقتا وضع موجود را پذيرفت(Fisher, 1971:217).

 

كنفرانس دمام(١٩٥٢)

در اوايل دهه ٥٠ ميلادي، احتلافات قطر و عربستان بر سر زكات عشايري كه بين مرزهاي دو كشور در رفت و آمد بودند بالا گرفت. انگلستان از فيصل خواست تا براي حل مسئله كنفرانسي در لندن تشكيل شود. اما با مخالفت فيصل با بركزاري كنفرانس در لندن، نشستي ديگري در دمام با حضور مشايخ و امراي عرب در فوريه ١٩٥٢ تشكيل شد. علي عبدلله قاسم، شيخ قطر با مواد پيشنهادي عربستان موافقت كرد، اما بريتانيا كه به حق شيخ قطر براي اظهار نظر اعتقادي نداشت، با آن مخالفت كرد. انگليسي ها بر پايبندي به مرزهاي فؤاد حمزه در ١٩٣٥ تاميد داشتند، اما عربستان كه ديگر آن طرح را به نفع خود نميديد با آن مخالفت كرد و در نهايت كنفرانس دمام با شكست مواجه شد(٢٠) اما طرفين بر توقف اكتشافات نفتي در اين مناطق موافقت كردند(Liwak, 1981:88).

 

[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr5', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr5", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]

 

موافقت نامه مرزي ١٩٦٥

در سال ١٩٦٥، قطر و عربستان سعودي موافقت نامه اي را براي تعيين حدود مرزهاي خود در خشكي و دريا،بدون مشورت با بريتانيا منعقد كردند، نكات مهم اين قرارداد عبارت بود از:

-مرز قطر و عربستان در جنوب شرقي قطر، ساحل خورالعديد تعيين شد. اين خط مرزي تا ناتيل ادامه يافته و سپس به طرف شمال غربي كشيده شده و به خليج سلوا ختم مي شود.

-قطر قسمتي از اراضي خود در جنوب را به عربستان سعودي واگذار كرد

-به موجب بند ٣ موافقت نامه مرزي ١٩٦٥، در صورت بروز اختلاف مرزي، اين دعاوي به محاكم بين المللي ارجاع داده مي شود.

اما نهايتا محالفت بريتانيا و ابوظبي با اين موافقت نامه سبب شد كه اين موافقت نامه هيچگاه به اجرا در نيايد(Jerry, 2015:307)

 

قرارداد مرزي ١٩٧٤

در سال ١٩٧٠، اكتشافات نفتي شركت آرامكو در منطقه “شعيبيه” به اكتشاف ميدان نفتي بزرگ “زراره” در ان سوي مرز با ابوظبي شد. بر اين اساس عربستان سعودي و امارات متحده عربي وارد يك سلسه مذاكرات طولاني مدت كه منجر به انعقاد قرارداد ١٩٧٤ در ٢٩ ژويئه شد. طي اين قرارداد، امارات متحده با واگذازي خور العديد به عربستان موافقت كرده و سعودي ها موفق به دستيابي به سواحل شرقي خليج فارس شدند و به عنوان تنها همسايه قطر و محاصره كننده آن مطرح باشند و قطر را منزوي كند(سبله، 2011).

 

موافقت نامه مرزي دسامبر ١٩٩٢

در سال 1991 قطر مسیله جزایر مرزی با بحرین را، از جمله جزیره “هوور”، شهر “زوبرها” در سرزمین اصلی قطر، جزیره “جنان” و تعدادی از جزایر صخره ای کوچک مرزی را به دادگاه بین المللی ارجاع داد.  در سال 1986، در این دعوی، عربستان از بحرین جانب داری کرد. در دسامبر سال 1999، یک کمیته مشترک، که تحت هدایت طوایف دو کشور بود، در تلاش دو طرف برای حل اختلاف ایجاد شد. قطر قول داد که در صورت موافقت کمیته، پرونده خود را از دیوان بین المللی دادگستری خارج کند. اما نهایتا دیوان بین المللی دادگستری، رای به مالکیت بحرین بر جزیره “هوور” و یکی از جزایر صخره ای، و مالکیت قطر بر  جزایر ، “زوبرها” و “جنان” داد(aljazeera، 2017). لازم به ذکر است که بحرین و قطر در سال 1986، در آستانه جنگ بر سر جزایر مورد اختلاف قرار گرفتند و این دو کشور در سال 1997، بعد از 26 سال پس از استقلال، روابط دیپلماتیک کامل برقرار کردند(Ulrichsen, 2017)

توافقنامه 1965 میان قطر و عربستان سعودی مرزهای بین دو کشور را تعیین کرد، اما در سال 1992 یک درگیری مرزی باعث مرگ سه نفر شد. قطر ادعا کرد که عربستان سعودی به پست مرزی قطر در منطقه خفوس حمله کرده است، در حالی که عربستان سعودی بر این باور بود که این درگیری در قلمرو عربستان سعودی بوده و بین  “قبایل بدو” در دو طرف مرز رخ داده است.

پس از آن که عربستان به یک پاسگاه مرزی در خاک قطر حمله کرد و باعث کشته شدن سه نظامی قطر(مصری) شد، قطر خواستار آن بود كه:

١) قبل از هرگونه مذاكره، كليه ي نيروهاي عربستان از خاك قطر خارج شوند

٢)يك كميته متشكل از نمايندگان دو كشور براي حل فصل اختلافات تشكيل شود.

٣) در صورت عدم توفيق كميته مذكور، دعوي به مراجع بين المللي ارجاع داده شود

در مقابل، عربستان ضمن پايبندي خود به موافقتنامه مرزي١٩٦٥ خواستار تعيين يك شرمت بين المللي خصوصي براي نقشه برداري و تحديد مرزها و نيز تنظيم نقشه نهايي از خطوط مرزي آبي و خاكي دو كشور بر اساس موافقت نامه ١٩٦٥ بود. Jerry, 2015:317))

اما دولت قطر خواسته عربستان رز مغاير با ماده ٥ موافقت نامه مرزي ١٩٦٥ مي دانست. به دنبال كوشش هاي حسني مبارك، رئيس جمهور مصر، يك اجلاس سه جانبه در ١٩ دسامبر ١٩٩٢ در مدينه برگزار شد و موافقتنامه اي براي حل و فصل احتلافات توسط وزراي خارجه سه كشور به امضا رسيد كه مهمترين نكات آن عبارت بود از:

١) عربستان سعودي نيروهاي نظامي خود را تا شعاع ٥ كيلومتري از پاسگاه الخقوس عقب خواهد كشيد.

٢)ميان عربستان سعودي و قطر ٢٥٠ كيلومتر مربع زمين مبادله خواهد شد و در ازاي واگذاري الخفوس به قطر،اين كشور از نواحي شمالي سلوا چشم پوشي خواهد كرد.

٣)دو كسور توافق ميكنند كه يك نفشه به موافقت مرزي ١٩٦٥ ضميمه كنند.

٤)تشكيل كمسيون مشتركي براي تعيين مرزهاي زميني دو كشور(Jerry, 2015:321))

بنابراين به موجب موافقتنامه مرزي ١٩ دسامبر ١٩٩٢، قير قسمتي ديكر از اراضي سوق الجيشي خود را به به عربستان واگذار كرد، زيرا الخفوس كه عربستان به قطر پس داد، از سال ها قبل بخشي از خاك قطر بوده است. در سال 1996 هم قطر و عربستان سعودی موافقتنامه تملک مرزی را امضا کردند. پروسه توافق برای تکمیل شدن سه سال طول کشید، اما مسئله مرز تا بیش از یک دهه بعد حل و فصل نشد(aljazeera، 2017). لازم به ذکر است که عملا مرز بین قطر و عربستان سعودی، یعنی آن چه در توافق 1965 تعیین شده، هرگز به طور رسمی تصویب نشد، اما ریاض و دوحه در ماه ژوئن سال 1999 نقشه هایی را که حاوی مرز مشترک و مورد تایید طرفین بود، امضا کردند که توسط کمیته فنی مشترک تهیه شد. از آن زمان، بنا به قراردادی سه جانبه، یک شرکت فرانسوی مرزهای سرزمینی و دریایی را بین این دو کشور تعیین کرد .(Kamrava 2011, 214) از این قرارداد به عنوان پایانی بر اختلافات مرزی 35 ساله قطر و عربستان یاد می شود.

 

نتیجه گیری

با کشف نفت در منطقه، اهمیت سرزمینی بیابان هایی که زمانی کوچکترین ارزشی نداشتند افزایش پیدا کرد و تلاش کشورها برای دست اندازی به سرزمین های اختلافی با همسایگان شدت گرفت. این اختلافات ارضی و مررزی بین کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس امروزه هم جاریست و همه کشورهای این حوزه را درگیر کرده است. اما همان گونه که بیان شد، از 1912 تا 1925، عربستان سعودی موفق شد علاوه بر تصرف حسا، با پیشروی به سمت نواحی جنوب غرب، عسیر، نجران و جزان در یمن را به کنترل خود در آورد و سپس به طرف شمال پیشروی کرده و حجاز و ربع الخالی را به تصرف خود در آورد. نکته جالب، نام کشور عربستان است که تا سال 1932، “مملکت حجاز و نجد و ملحقات” بود. عنوان ملحقات خود قابل تامل و حاکی از مطامع توسعه طلبانه عربستان سعودی بود. شاید اختلافات تاریخی قطر و عربستان سعودی به عنوان یکی از عوامل اصلی در شکل گیری آن چه به عنوان بحران خلیج فارس و بعضا زلزله خلیج [فارس] از آن یاد می شود به شمار نیاید، اما به قطع بدبینی قطر نسبت به ادعاهای عربستان سعودی نسبت به مناطق مورد مناقشه مرزی، می تواند آتش بر معرکه روابط دو طرف بریزد و به پیچیده تر شدن اوضاع دامن بزند.


 

منابع

الشرق الأوسط ،”السعودية وقطر توقعان اليوم على خريطة نهائية لخلاف حدودي بين البلدين”، دام 35 عاما نشر في 20 مارس 2001

جعفری ولدانی اصغر، “ایران و خلیج فارس: گذشته و چشم انداز آینده”، فصلنامه مطالعات خاورمیانه، سال سوم،  1381

اعقاب محمد، “العلاقات القطرية – السعودية: تاريخ حافل بالخلافات والتوترات”، بی بی سی عربیه، 6یونیو 2017، موجود علی:

http://www.bbc.com/arabic/middleeast-40172427

رضا محمد رشيد،معاهدة جدة بين جلالة ملك بريطانيا وجلالة ملك الحجاز ونجد وملحقاتها،المکتبه العربیه الکبری، الریاض:1993، صحف663

,9 Jun 2017″Timeline of Qatar-GCC disputes from 1991 to “Aljazeera,

Available on:

http://www.aljazeera.com/indepth/features/2017/06/timeline-qatar-gcc-disputes-170605110356982.html

Amin Hasan, “International and Legal Problems of The Gulf”, London: Middle East and North study Press Ltd, 1981, P.131

Jerry Sampson (2015), History of Persian Gulf States, Kuwait, Bahrain, Oman, Qatar, United Arab Emirat, Independent Publishing Platform, pages 354

Fisher N. Sydney, ” The Middle East a History”, London: Routlege and Kegan Paul, 1971, p.563

Kamrava Mehran (2011), International Politics of the Persian Gulf, Syracuse University Press, pp:374

Knauerhase, Romon, “Saudi Arabia: a brief History”, Current History, Feb. 1975, p. 83

Liwak. Robert, ” Security in The Persian Gulf, 2 Sources of Interstice Conflict ” London: The International Institute for Strategy Studies. 1981, p.51

Wilkinson John C., Arabia’s Frontiers: The Story of Britain’s Boundary Drawing in the Desert, London: I.B. Taurus & Co Ltd, 1991, 91-92.

Ulrichsen Kristian Coates, “Qatar: The Gulf’s Problem “, JUN 5, 2017, The Atlantic, Available on:

https://www.theatlantic.com/international/archive/2017/06/qatar-gcc-saudi-arabia-yemen-bahrain/529227/

 

ارسال دیدگاه