مطلوبیت‌های آمریکا در انتخابات پارلمانی عراق

مداخله ایالات متحده آمریکا در انتخابات عراق، در صورت موفقیت به ضرر انسجام ملی و حاکمیت دولت مرکزی تمام می‌شود و شانس شکل‌گیری دولت قوی در این کشور را کاهش می‌دهد.

اندیشکده راهبردی تبیین – عراق این روز ها آماده می­­شود تا چهارمین انتخابات مجلس نمایندگان را برگزار کند. این مجلس یگانه مرجع قانون­گذاری در عراق پسا صدام به حساب می­آید و نوع آرایش نیروهای سیاسی در آن بر دولت آینده این کشور تأثیر مستقیم دارد. ایالات متحده در میان بقیه بازیگران این انتخابات، مطابق سیاست مقابله با ایران، از انگیزه بالایی برای جهت دهی به روندهای منتهی به این رویداد، برخوردار است. یک مفروض قابل قبول این است که، تحدید نقش ج.ا.ایران در همسایه غربی و متقابلا کاهش نقش حلقه عراق در زنجیره محور مقاومت، راهبرد اصلی واشنگتون در انتخابات پیش رو است. با شکلگیری عراق جدید و به ویژه پس از بحران داعش در منطقه، روند همگرایی میان عراق و ایران افزایش یافت. روندی که با منافع آمریکا و متحدانش در منطقه ناسازگار است.

بر اساس اعلام کمیسیون برگزاری انتخابات ملی عراق، در این انتخابات، در ابتدا 240 حزب و جریان سیاسی اسامی خود را ثبت کردند اما در نهایت در قالب 88 ائتلاف و جریان سیاسی تقسیم شدند و این ائتلاف‌ها برای کسب 238 کرسی پارلمانی با یکدیگر رقابت می‌کنند.  با توجه این موارد، در ادامه تلاش می­کنم مقصود ایالات متحده را از نقش آفرینی در انتخابات 22 اردیبهشت، توضیح دهم.

 

بازیگران انتخابات پارلمانی عراق

جامعه عراق، اگرچه تحت عنوان ملت عراق و به صورت یکپارچه به رسمیت شناخته می­شود، اما هویت های فرو ملی در آن همچنان از نقش ویژه ای در سیاست برخوردارند به طوری که نظام سیاسی در این کشور با الگوگیری از لبنان، متناسب با یک تقسیم­بندی مذهبی – قومیتی نانوشته شکل گرفته است؛ اینکه ریاست جمهوری را کردها در اختیار بگیرند و نخست­وزیری و ریاست پارلمان به ترتیب ازآن شیعیان و اهل سنت شود. این راهکاری بوده است که نخبگان عراقی برای غلبه بر کاستی های ملت­سازی در این کشور، برگزیده‌اند و در عین تسهیل روندهای سیاسی که وجه مثبت آن است، شکلگیری دولت قدرتمند را با دشواری­­هایی مواجه می­سازد. از جمله این دشواری­ها ایجاد زمینه برای مداخله قدرت­های خارجی در فرایندهای سیاسی در عراق است. در نتیجه انتخابات عراق علاوه بر اینکه صحنه رقابتی برای گروه های شیعی، سه جریان عمده در کردستان و احزاب بی رمق سنی مذهب است، به نوعی بازتاب دهنده رقابت جاری در منطقه میان محور مقاومت از یک سو و جبهه آمریکایی – عربی از سوی دیگر است.

 

 

خواست اعلانی آمریکا در عراق، تبدیل شدن این کشور به یک متحد تمام عیار برای واشنگتون بوده است. اما هر چه از 2003 و اشغال عراق فاصله می­گیریم، این خواسته غیر واقعی‌تر به نظر می­رسد. آنچه عملا رخ داده، عراق دموکرات، بیشتر نسبت به جمهوری اسلامی ایران همگرایی داشته است. این روند بیش از هر چیز در چارچوب هویت عراق جدید قابل تحلیل است. شیعیان و تا حد کمتری کردها از میان سه هویت عمده ای که عراق را تشکیل داده­اند، زمینه­های مشترک وسیعی با ایران دارند و این زمینه‌های مشترک، همگرایی را تسهیل کرده است.[1] در نتیجه آمریکا طی سال­های گذشته همواره در تلاش بوده ضمن حفظ نفوذ خود به عنوان اشغالگر گذشته در این کشور، توزیع قدرت سیاسی به گونه‌ای باشد که روند نزدیکی عراق به محور مقاومت را بتواند کنترل کند. به نظر می‌رسد دولت ترامپ نیز، با وجود اینکه به شدت منتقد راهبرد سلف خود در عراق بوده، ناگزیر است، همان راه را دنبال کند.

آنچه برای ایالات متحده بیش از هر چیز حائز اهمیت است، تداوم حضور نظامی در عراق پسا داعش، تحلیل می‌شود. بیش از 11 هزار نیروی نظامی آمریکا در پایگاه‌هایی در غرب، شمال و مرکز عراق مستقر هستند.[2] قدرتگیری جریانات شیعی نزدیک به محور مقاومت در دولت آینده همراه با مطالبه خروج این نیروها از عراق خواهد بود. این مطالبه اکنون شعار محوری ائتلاف الفتح به حساب می‌آید که بدنه اصلی آن از حشد الشعبی تشکیل شده است. یک نیروی مردمی، با توان نظامی – سیاسی موثر که هراس شکلگیری یک حزب‌الله جدید را برای آمریکا و متحدانش، آفریده است. خروج آمریکا از عراق روند همگرایی میان بغداد – تهران را سرعت می‌بخشد؛ به ویژه آنکه مشروعیت تداوم حضور حشد الشعبی در صحنه سیاسی عراق افزایش می‌یابد. عراق همچنان با تهدید گروه‌های تکفیری رو‌به‌رو است و بسیج مردمی تنها نیرویی به نظر می‌رسد که می تواند احتمال تولد یک افغانستان جدید در بین النهرین را کاهش دهد. تبعا نفوذ این نیرو به عنوان بازوی اصلی محور مقاومت در عراق، با خروج آمریکا توسعه می‌یابد. سناریویی که به نظر تحلیلگر فارین‌ پالیسی یک تحقیر پر‌هزینه برای آمریکا است.[3]

 

نسبت‌سنجی گروه‌های عراقی با منافع ایالات متحده

آمریکایی‌ها تبعا سعی کرده اند از این سناریو فاصله بگیرند. تلاش هایی که در حوزه‌های مختلف سیاسی و اقتصادی از ماه‌ها پیش آغاز شده است این را نشان می‌دهد. درباره انتخابات پیش‌رو جهت‌گیری اصلی آمریکا حمایت از گروه‌هایی است که در آینده خواهان خروج آمریکا از عراق نخواهند بود. در میان شیعیان اگرچه همه گروه‌ها غیر از حشد الشعبی و جریان صدر، با شدت‌های متفاوتی با ایالات متحده مناسبات سیاسی دارند، اما تقریبا تمامی جریان‌های شیعه خواهان خروج نظامیان آمریکایی از عراق هستند. به همین خاطر واشنگتون تا کنون راهبرد نزدیکی بیشتر به گروه‌های شیعی را در دستور کار خود داشته است. نگرانی از تلاش ایران برای سلطه بر عراق دغدغه عمده ای‌ است که آمریکا سعی کرده آن را در میان شیعیان تقویت کند. ایران‌هراسی در کنار نگرانی از قدرت‌گیری دوباره داعش در صورت خروج نیروهای آمریکایی، دو ایده‌ای است که در میان شیعیان تبلیغ می‌شود. مطلوب واشنگتون این است که گروه‌های ناهمسو با محور مقاومت بتوانند با ایجاد این نگرانی ها در جمعیت شیعی، سهم خود را در قدرت افزایش دهند.

 

[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr2', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr2", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]

 

جامعه اهل سنت عراق نیز تا حدودی از این دوگانه ایران – آمریکا پیروی می کند. در میان سنی‌ها دو ائتلاف اصلی الوطنیه و القرار العراقی تشکیل شده که به دو دیدگاه رادیکال و میانه‌رو معروف اند. دومی روابط بهتری با شیعیان دارد و در دولت قبلی هم سهیم بوده است. الوطنیه به ریاست ایاد علاوی، سیاست‌مدار سکولار شیعه تشکیل شده که از چهره های نزدیک به آمریکا شناخته می‌شود. اگرچه قدرت‌گیری علاوی و نیروهای همسو با او بیشتر با منافع آمریکا سازگار است، اما مطلوب واشنگتون افزایش توان اثرگذاری جمعیت اهل سنت در قالب وحدت این احزاب بوده است. نگرانی از قدرت‌گیری حشد الشعبی یک دغدغه مشترک برای اکثر گروه های سنی به حساب می‌آید.[4] در نتیجه آنها از سهم خود در دولت آینده برای حفظ نیروهای آمریکایی در عراق استفاده خواهند‌کرد. وحدت احزاب سنی مشارکت حداکثری پایگاه اجتماعی این طیف را به دنبال دارد که موجب تقویت جایگاه آنها در قدرت می‌شود. با اینحال این احزاب همچنان با همان دو طیف شناخته شده در انتخابات با یکدیگر رقابت می‌کنند.

شکاف‌های سیاسی در درون مرزبندی‌های قومی – مذهبی عراق بیش از شیعیان و اهل سنت در میان کردها، خود را نشان می‌دهد. تا جایی که علاوه بر ائتلاف‌ها و گروه‌های کردی، برخی لیست‌های عربی نیز در مناطق کرد‌نشین فعال‌اند. موضوعی که نشان می‌دهد برخی نخبگان کرد (53 نفر) خارج از احزاب کردی و با مشارکت در ائتلاف‌های عربی، در انتخابات حضور یافته‌اند. این وضعیت در میان کردها نیز مطلوب آمریکا نیست. چراکه بیش از پیش قدرت شیعیان در دولت بغداد را افزایش می‌دهد و نشان‌دهنده سرگرم بودن کردها به مسائل داخلی کردستان است. گفتنی است، بسیاری از احزاب کرد، از ادامه حضور آمریکا در عراق حمایت می‌کنند. تقریبا به همان دلایلی که اهل سنت همین موضع را دارند. پس ضعف کردها در دولت آینده فرصت افزایش اثرگذاری نیروهای حامی محور‌ مقاومت را فراهم می‌کند. بنابراین آمریکا امیدوار بود روند ائتلاف میان اتحادیه میهنی و حزب دموکرات ادامه یابد و این دو جریان با یک لیست واحد در انتخابات شرکت کنند. اما رفراندون استقلال و تبعات آن به گونه‌ای اختلافات را در کردستان گسترش داده که شکلگیری یک جبهه واحد را تا قبل از انتخابات، دور از انتظار ساخته است.[5]

 

پیروزی محور مقاومت و مسئله دولت قوی

برآوردها از انتخابات پارلمانی در عراق بیانگر دست بالای نیروهای حامی محور مقاومت در مجلس نمایندگان است. بر اساس یک نظرسنجی که از سوی موسسه میری (MERI) صورت گرفته، 4 ائتلاف شیعی طرفدار همگرایی با ایران، بیش از 140 کرسی از 238 کرسی مجلس نواب را از آن خود خواهند کرد. این در حالی است که جریان مقتدی صدر به همراه ائتلاف الوطنیه کمتر از 70 کرسی را در اختیار خواهند داشت.[6] البته صدر مخالف آمریکاست اما روابط مطلوبی هم با ایران ندارد. با اینکه هنوز چندین روز تا رای‌‌گیری باقی مانده، به نظر می‌رسد نتایجی که از صندوق‌ها بیرون می‌آیند، به یک دولت حافظ منافع آمریکا، نمی‌انجامد. در چنین شرایطی تلاش‌های واشنگتون متمرکز بر پس از انتخابات و مشارکت گروه‌های سیاسی برای انتخاب نخست وزیر و آرایش کابینه خواهد‌بود.

 

[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr3', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr3", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]

 

شکلگیری یک دولت قوی، در آن برهه زمانی که با اکثریت قاطع مجلس همراه باشد و بتواند به مطالبات کردها و سنی‌ها پاسخ مناسب بدهد، با منافع آمریکا ناسازگار خواهد بود. چون علاوه بر اینکه ثبات‌زایی آن در عراق، روند خروج نیروهای نظامی این کشور را تسریع می‌کند، محور اصلی آن را احزاب حامی محور مقاومت تشکیل داده‌اند. یک مسیر در دسترس برای آمریکا با هدف حفظ منافعش، تقویت واگرایی نیروهای سیاسی عراق نسبت به دولت بغداد است. راهبردی که می تواند برای انسجام شکننده این کشور، بسیار خطرناک باشد. در حالی‌که وابستگی نیروهای سیاسی و احزاب به خارج از کشور در وضعیت کنونی عراق و عدم تمرکز آن‌ها به ضرورت‌ها و مطالبات داخلی، تضعیف کننده نظم سیاسی این کشور بوده و منجر به بروز بی‌ثباتی داخلی خواهد‌ شد.

 

فرجام

پیروزی بر داعش و نقش دولت عبادی به همراه حشد الشعبی در آن، شکاف میان نخبگان اهل سنت و نارضایتی مردم از عملکرد آنها و همچنین بحران ناشی از همه‌پرسی استقلال در کردستان، از جمله عواملی‌اند که احتمالا سهم احزاب نزدیک به آمریکا را از صندوق‌های رأی کاهش می‌دهند. به طوری که این احزاب یا فاقد توان اثرگذاری در چارچوب دولت خواهند بود یا نقش آنها در راستای تقویت دولت مرکزی تعریف نمی‌شود. مداخله آمریکا در انتخابات عراق از ابتدا با هدف کاهش نفوذ محور مقاومت صورت گرفته است. با این وجود وضعیت ائتلاف‌ها و جریانات فعال در آستانه انتخابات، نشانی از موفقیت این راهبرد ندارد. آمریکا بر جهت‌دهی به روند شکلگیری دولت جدید بعد از انتخابات و وادارسازی دولت بر حفظ منافع واشنگتون تمرکز خواهد کرد. نخست‌وزیر آینده باید زمینه‌های این مداخله را با افزایش مشارکت گروه‌های مختلف در کابینه و تأکید بر منافع ملی عراق تضعیف کند.


 

[1] سید رضا قزوینی غرابی،” آرایش سیاسی عراق پس از داعش؛ مولفه‌ها و جهت‌گیری‌ها”، اندیشکده تبیین، 24/7/97.

[2] “چه تعداد نظامی آمریکایی در عراق حضور دارند؟”، الوقت فارسی، 13/12/96.

[3]  John Hannah, “Trump Can’t Afford to Forget About Iraq”, Foreign Policy Jurnal, 4/2/2018, sited in:

http://foreignpolicy.com/2018/04/02/trump-cant-afford-to-forget-about-iraq/

[4] فرزان شهیدی، “اهل سنت عراق و انتخابات پارلمانی؛ مسائل و رفتارها”، اندیشکده تبیین، 29/1/97.

[5] “هراس آمریکا از آرایش انتخاباتی عراق/ واشنگتن چه برنامه‌ای برای دخالت در انتخابات عراق دارد؟”، مشرق نیوز، 30/1/97.

[6] “لیست برهم صالح جایگاه دوم اقلیم کردستان را کسب خواهد کرد”، کردپرس، 4/2/97.

ارسال دیدگاه