راه آزادی فلسطین از نگاه امام خمینی(ره)

آيا تنها آواي وطن‌گرايي است که از وجود آنان دنيايي از صلابت آفريده است؟ آيا از درخت سیاست‌بازان خود فروخته است که بر دامن فلسطينيان ميوه استقامت و زيتون نور و اميد مي‌ريزد؟ اگر این‌چنین بود، اين‌ها که سال‌هاست در کنار فلسطينيان و به نام ملت فلسطين نان خورده‌اند!

اندیشکده راهبردی تبیین – جناب حسین شیخ الاسلام سفیر سابق جمهوری اسلامی ایران در سوریه و مشاور فعلی دکتر ظریف در نشست «مراحل مبارزه با رژیم صهیونیستی» که سال گذشته در اندیشکده راهبردی تبیین برگزار گردید، در خصوص راه صحیح مبارزه فلسطینیان از دیدگاه امام خمینی (ره) نکات حائز اهمیتی را بیان فرمودند که در ادامه بخش‌هایی از آن می‌آید؛

روش انقلاب ايران مثل اين روش‌هايي كه اين‌جا امتحان شده يا روش‌هايي كه قبلاً در انقلاب‌هاي مختلف بوده نيست. تمام انقلاب‌هاي قبلي و خود همين انقلاب فلسطين، متكي به ارتش آزاديبخش هستند. وقتي كه روسيه انقلاب كمونيستي در آن محقق مي‌شود ارتش كارگران است كه به صحنه مي‌آيد چون ماركسيست‌ها اعتقاد داشتند كه كارگر قشر پيشرو است ارتش از اين قشر ساخته مي‌شود. وقتي كه ارتش سرخ ارتش تزاري پيروز مي‌شود انقلاب پيروز شده است. وقتي كه ارتش كشاورزان در چين پيروز مي‌شود، وقتي ارتش مجاهدين در الجزاير پيروز مي‌شود، انقلاب پيروز شده است. ولي نظريه حضرت امام اين نيست. شما اين را شنيديد كه مجاهدين و منافقين آن موقع خيلي سعي مي‌كنند حضرت امام را قانع بكنند كه ما اين‌طوري اين ارتش را نياز داريم ولي امام قبول نمي‌كند. عزيزان ديگري كه اطراف حضرت امام بودند اين را مي‌دانند.

حضرت امام اعتقاد دارد كه مردم را با انگيزه الهي صدهزار صدهزار و دويست هزار و مثل تهران ميليون ميليون به صحنه مي‌آورد. وقتي مردم به صحنه آمدند ديگر توپ، تانك، مسلسل اثر ندارد. به اضافه اين كه آن چيزي كه هدف حضرت امام است حاصل مي‌شود. امام مي‌خواهد ‌انسان تكامل پيدا كند. بعضي‌ها غسل شهادت مي‌كردند و حتماً وضو مي‌گرفتند به تظاهرات مي‌آمدند چون مي‌دانستند در اين تظاهرات احتمال تيراندازي است، احتمال شهادت است، پس از همان وقتي كه پايش را بيرون مي‌گذاشت همان‌جا تكامل پيدا كرده بود، آن چيزي كه حضرت امام مي‌خواست حاصل شده بود.

حضرت امام همين روش را در همه مبارزاتش استفاده مي‌كند علي‌الخصوص در مبارزات اصلي‌اش، در صحنه خارجي. اولين مبارزه‌اي كه امام در اين صحنه اعلام مي‌كند روز قدس است. يعني انقلاب 22 بهمن 1357 پيروز مي‌شود، مرداد 58 اولين ماه رمضان است. امام چه مي‌گويد؟ امام مي‌گويد مردم، مسلمانان، فلسطيني‌ها، با زبان روزه، با نيّت قربه‌الي‌ا… به صحنه بياييد. بگوييد الله اكبر، لااله‌الاالله، مرگ بر آمريكا، مرگ بر شوروي، مرگ بر اسرائيل!

برای حضرت امام مسئله فلسطين، تنها مسئله سياسي نيست، مسئله براي حضرت امام اول مسئله عقيدتي است. آيه اول سوره‌ی اسراء مي‌گويد كه: «أعوذبالله من الشيطان رجيم سبحان الّذي اسراء بعبده ليلاً من المسجد الحرام الي مسجد الاقصي الّذي باركنا حوله». مي‌گويد اگرچه حضرت رسول (ص) در مسجدالحرام است و بلاشك عزيزترين نقطه جهان است ولي وقتي قرار باشد به معراج بروند از آن‌جا شبانه «مسجد الحرام الي مسجد الاقصي» از خود مسجدالحرام به مسجدالاقصي مي‌آيد و از آن‌جا به معراج مي‌رود. يعني مسجدالاقصي يك خاصيتي دارد كه مسجدالحرام ندارد و خود آيه تأكيد دارد كه نه تنها مسجد بلكه اطرافش هم مبارك است. اين قضيه عقيدتي است قبل از اينكه سياسي باشد. اگر سياست در ذيل عقيده تعريف نشود اصلاً براي امام ارزش ندارد.

امام این روش را مي‌برد در حج، جايي كه همه مسلمان‌ها هستند اين روش خود را معرفي مي‌كند. مراسم برائت در مكه مكرمه چيزي غير از اين نيست.

 روز ششم ذي‌الحجه همه مي‌آيند ماكت قدس را بلند مي‌كنيم و مي‌گوييم الله اكبر، لااله الا الله، مرگ بر آمريكا و مرگ بر اسرائيل. چند سال اين اتفاق مي‌افتد. استكبار نمي‌فهمد كه امام دارد چه كار مي‌كند؟ ولي وقتي مي‌فهمد تصميم مي‌گيرد به هر قيمت آن را متوقف كند. مي‌دانيد كه حتي به قيمت متزلزل شدن پايه‌هاي شاهنشاهي سعودي. چون امنيت حرم جزو پايه‌هاي حكومتي سعودي است و با اين دارد كه سركوب‌گري را توجيه مي‌كند و اتفاق مي‌افتد آن چيزي كه بايد اتفاق مي‌افتاد. در آن سال ما 150 هزارتا زائر داشتيم كه 450 تا از ما شهيد شدند ولي از همه كشورهاي اسلامي شهید شدند، چون اين مسلمان‌ها وقتي دیدند ما اين ماكت قدس را حركت مي‌داديم، اشك مي‌ريختند چون 50 سال بود كه تحقير شده بودند! اشك مي‌ريختند و به ما مي‌پيوستند. از همه شهيد شدند از لبناني‌ها از مصري‌ها و…

در آن زمان (مثل فاجعه مِنا) ما سفت ايستاديم جنازه‌هاي شهدايمان را گرفتيم و به تهران آورديم. ولي کشورهای ديگر نتوانستند. كشورهاي ديگر به خاطر اين كه سعودي نمي‌خواست بگويد اين‌ها در مراسم برائت شهيد شدند به اسم در رَمي، در سعي، در طواف، طرح كرد كه اين‌ جاها زير دست و پا له شدند. ولي همه بودند علي‌الخصوص فلسطيني‌ها، و شيخ عبدالعزيز عوده كه از رهبران جهاد اسلامي است براي اين‌ها مراسم چهلم گرفت؛ براي شهداي فلسطيني كشتار حج مراسم گرفت. 18 يا 23 فلسطيني شهيد شدند البته با 150 هزار نفري كه ما رفته بوديم و 450 تا شهيد داده بوديم 18 تا 23 شهید براي فلسطين خيلي زياد است چون هم تعدادشان كمتر است هم اسرائيل نمي‌گذارد كه بيايند.

 

 

سال بعد ما را به حج راه ندادند. نرفتيم، نشد سر مراسم برائت توافق كنيم، حضرت امام نظر داشتند كه حج بي‌برائت حج نيست. سال 66 كشتار بود، سال 67 امام براي حجاج پيام دادند. اين پيام خيلي مهم است. مي‌دانيد چرا؟ چون آخرين متن مفصلي است كه حضرت امام نوشتند و در آن به مسائل خيلي مهم مي‌پردازند. قضيه 598 را در آن توضيح مي‌دهند ولي يك قسمتش براي فلسطين است. پس سال 66 كشتار شده، داخل فلسطين يك چيزي شروع شده هنوز كسي نمي‌داند، مردم با دست خالي به صحنه مي‌آيند، در مقابل توپ تانك مسلسل، زن، مرد، پير، جوان، كه يك پديده‌ی جديدي است. هنوز جنبش حماس وجود ندارد، اما جهاد اسلامي وجود دارد. چون حماس سال 67 تشكيل شد. و مردم به صحنه مي‌آيند.

اين قسمت از اين كه مربوط به اين بخش است را براي شما مي‌خوانم. حضرت امام در اين قسمت از آيه سوره نور يك برداشت ادبي خيلي قوي مي‌كنند همان آيه «اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ كَمِشْكَاه‌ی فِيهَا مِصْبَاحٌ الْمِصْبَاحُ فِي زُجَاجَه‌ی الزُّجَاجَه‌ی كَأَنَّهَا كَوْكَبٌ دُرِّيٌّ يُوقَدُ مِنْ شَجَرَه‌ی مُبَارَكَه‌ی زَيْتُونَه‌ی لَا شَرْقِيَّه‌ی وَلَا غَرْبِيَّه‌ی»… ملت عزيز و دلاور ايران مطمئن باشند که حادثه مکه منشاء تحولات بزرگي در جهان اسلام و زمينه مناسبي براي ريشه کن شدن نظام‌هاي فاسد کشور‌هاي اسلامي و طرد روحاني نما‌ها خواهد بود. و با اينکه بيشتر از يک سال از حماسه برائت از مشرکان نگذشته است، عطر خون‌هاي پاک شهداي عزيز ما در تمامي جهان پيچيده و اثرات آن را در اقصا نقاط عالم مشاهده مي‌کنيم. حماسه مردم فلسطين يک پديده تصادفي نيست. آيا دنيا تصور مي‌کند که اين حماسه را چه کساني سروده‌اند و هم‌اکنون مردم فلسطين به چه آرماني تکيه کرده‌اند که بی‌محابا و با دست خالي در برابر حملات وحشيانه صهيونيست‌ها مقاومت مي‌کنند؟

آيا تنها آواي وطن‌گرايي است که از وجود آنان دنيايي از صلابت آفريده است؟ آيا از درخت سیاست‌بازان خود فروخته است که بر دامن فلسطينيان ميوه استقامت و زيتون نور و اميد مي‌ريزد؟ اگر این‌چنین بود، اين‌ها که سال‌هاست در کنار فلسطينيان و به نام ملت فلسطين نان خورده‌اند! شکي نيست که اين آواي “الله اکبر” است، اين همان فرياد ملت ماست که در ايران شاه را و در بیت‌المقدس غاصبين را به نوميدي کشاند. و اين تحقق همان شعار برائت است که ملت فلسطين در تظاهرات حج دوشادوش خواهران و برادران ايراني خود فرياد رساي آزادي قدس را سر داد و “مرگ بر امريکا، شوروي و اسرائيل ” گفت؛ و بر همان بستر شهادتي که خون عزيزان ما بر آن ريخته شد او نيز با نثار خون و به رسم شهادت آرميد. آري، فلسطيني راه گم کرده خود را از راه برائت ما يافت؛ و ديديم که در اين مبارزه چطور حصار‌هاي آهنين فروريخت، و چگونه خون بر شمشير، و ايمان بر کفر و فرياد بر گلوله پيروز شد؛ و چطور خواب بني‌اسرائيل در تصرف از نيل تا فرات آشفته گشت، و دوباره کوکب دريه فلسطين از شجره مبارکه “لاشرقيه ولاغربيه ” ما برافروخت. و امروز به همان گونه که فعاليت‌هاي وسيعي در سراسرجهان براي به سازش کشيدن ما با کفر و شرک در جريان است، براي خاموش کردن شعله‌‌هاي خشم ملت مسلمان فلسطين نيز به همان شکل ادامه دارد. و اين تنها يک نمونه از پيشرفت انقلاب است.

ببينيد از ديدگاه امام اين همان چيزي است كه بعداً انتفاضه شد كه حالا شده مقاومت و هنوز دارد مي‌خروشد

ارسال دیدگاه