ماجرای «سنگ تمام کشمیری ها برای فرمانده داعش» چه بود؟

«سنگ تمام کشمیری ها برای فرمانده داعش»؛ این تیتری بود که در روزهای گذشته در برخی از رسانه‌های فارسی‌زبان منتشر شد. واقعیت ماجرا چیست؟

در روزهای گذشته برخی رسانه های فارسی زبان تصاویر تشییع جنازه مبارزین مسلح کشمیری را به همراه نمادها و پرچم های داعش منتشر کردند و با تیتر جنجالی سنگ تمام کشمیری ها برای فرمانده داعش به بازتاب این اخبار پرداختند.

سوال این است که آیا واقعا در کشمیر داعش وجود دارد؟ اگر جواب مثبت است که وجه تمایز داعش کشمیر از دیگر گروه های مبارزاتی مسلح کشمیری کدام است؟ و اگر جواب منفی است پس حکایت این پرچم ها و نمادهای داعش در کشمیر چیست؟

نگاهی به سابقه گروه های جهادی کشمیری

گروه های جهادی متعددی از سال ۱۹۸۸ میلادی به بعد در کشمیر فعال بوده اند. حزب المجاهدین بزرگ ترین گروه مبارزاتی بوده است که با حمایت پاکستان فعالیت های نظامی انجام می دهد و بعد از آن گروه های متعدد دیگری چون لشکر طیبه، جیش المحمد و  … که وجه مشترک همه اینها وابستگی به پاکستان است. این گروه ها تحت حمایت سرویس امنیتی آی اس آی پاکستان در کشمیر در حال فعالیت هستند.

در خلال این سال ها و در درگیری های بین گروه های مختلف مبارز کشمیری و نیروهای نظامی و امنیتی هند،  چیزی که در بین مجاهدین و مبارزین مرسوم بود پوشاندن جنازه ها با پرچم کشور پاکستان بود. در تظاهرات ها نیز عمدتا پرچم پاکستان توسط مردم به اهتزاز در می آمد که نمادی از حب و علاقه مردم کشمیر به کشور پاکستان بود. البته برخی گروه های استقلال طلب پرچمی موسم به پرچم کشمیر را نیز به نمایش می گذاشتند که معروف ترین آن های جبهه آزادی بخش جامو و کشمیر بود. از خلال دو سال گذشته ببعد نمادها و پرچم های گروه های سلفی جهادی نیز کم کم در میان تظاهرات کنندگان به نمایش درآمد. پرچم های سیاه رنگ منقش به کلمه لا اله الا الله که مشابه پرچم تنظیم القاعده بود و نیز کمی بعد از آن پرچم های سیاه رنگ منقش به تصویر مدور محمد رسول الله که در دنیا با نام و عنوان پرچم داعش شناخته می شود.

این دوران که بعد از سال ۲۰۱۶ و تظاهرات های گسترده مردمی در اعتراض به شهادت فرمانده میدانی بزرگترین گروه جهادی کشمیری یعنی برهان وانی بود با پدیده جدیدی در فضای مبارزین مسلح کشمیری همراه شد. یکی از همرزمان برهان وانی بنام ذاکر موسی که خود عضوی از حرکت حزب المجاهدین بود انفصال خود را از این گروه اعلام کرده و حرکتی تحت عنوان غزوه انصار الهند براه انداخت. این حرکت خود را جزیی از تنظیم القاعده دانسته و برای همین حتی علیه پاکستان نیز موضع گیری کرد.

انصار غزوه الهند در تشییع جنازه اعضای خودش اجازه نمی دهد که پرچم پاکستان بر افراشته شود و اعلام داشته که هدف از مبارزاتش نه الحاق به پاکستان یا حتی آزادی بلکه اقامه ی شریعت است. بعد از آن جریان ذاکر موسی یا انصار غزوة الهند زاویه خودش را با بخش سیاسی مبارزاتی مردم کشمیر یعنی «کنفراس حریت» اعلام کرد و در یک پیام صوتی آن ها را تهدید به مرگ کردند که در واکنش به این تهدید٬ شاخص ترین چهره ی سیاسی معارضه کشمیر آقای سید علی شاه گیلانی به شکل صریح موضع خود را نسبت به داعش و طالبان و القاعده اعلام کرد. همچنین فرمانده کل حزب المجاهدین در پاکستان صلاحدین نیز در موضعی رسمی این گروه ها را تروریستی عنوان کرد و حرکت آزادی کشمیر را منفک و بدون ارتباط با این گروه ها عنوان داشت.

کمی بعدتر حرکتی با عنوان دولت اسلامی جامو و کشمیر یا JKIS اعلام موجودیت کرد که البته از نظر میدانی و عملیاتی بسیار کوچک و محدود عمل کرده است. در جریان درگیری های اخیر منابع هندی اعلام داشتند که فرمانده این حرکت را در جریان درگیری ها کشته اند. با تمام این اوصاف بر افراشتن پرچم های داعش و القاعده در تظاهرات های مردمی دیگر تبدیل به امری عادی و تکراری شده است.

مرام داعش یا نام داعش؟

در خلال زمانی که چیزی بنام داعش در کشمیر مطرح شده است و یا حتی حرکت دولت اسلامی جامو و کشمیر اعلام موجودیت کرده است هیچ کدام از شاخصه های هویتی داعش از ایشان گزارش نشده است. یعنی اساسا رویکرد تکفیری که جز اساسی و لاینفک این گروه ها بر شمرده می شود هنوز که هنوز است خود را آنگونه که باید و شاید نمایان نساخته است. کشمیر جایی است که علاوه بر جمعیت بالغ بر یک میلیون شیعه میلیون ها نفر مسلمان اهل سنت حنفی صوفی مسلک را در خود جای داده است. جای جای کشمیر مقامات و زیارت گاه های اولیای الهی وجود دارد. حسینیه های متعددی متلعق به شیعیان در کشمیر وجود دارد اما با این وجود هنوز هیچ گونه تهدیدی ولو غیر واقعی و رسانه ای علیه این جامعه مسلمانان که در تفکر حرکت های سلفیت جهادی روافض و مشرکین و … نامیده می شوند رویت نشده است. نکته حایز اهمیت بسیار این است که بخشی از بدنه اهل سنت کشمیر که وابسته به تفکرات تکفیری شده اند اساسا از نظر تشکیلاتی منفک و بعید از جریان مبارزاتی کشمیر هستند. جریان جمعیت اهل حدیث کشمیر که بیشترین حملات را علیه ظواهری چون زیارت و توسل و نیز شیعیان داشته اند در بعد سیاسی حاشیه خود را از جریان مبارزاتی کشمیر حفظ کرده اند. پرجوش و خروش ترین بخش های کشمیر در قبال مبارزات آزادی کشمیر نواحی جنوبی کشمیر است که قاطبه آنان را مسلمان حنفی مذهب تشکیل می دهند. در نقطه مقابل آنچه در فرهنگ اجتماعی کشمیر مسلمان سلفی شناخته می شود اساسا چنین رویکرد سیاسی ای نسبت به مبارزات کشمیر را ندارند. مدارس و مراکز علمی جریانات سلفی کشمیر رویکردی کاملا سکولاریستی را نسبت به فضای سیاسی کشمیر دنبال کرده اند که این نکته بسیار حایز اهمیت است. از این رو بنظر می رسد در کشمیر بیش از آنکه با چیزی بنام داعش طرف باشیم با نام و اسم و آوازه داعش مواجه هستیم بدون آنکه هیچ کدام از مشخصه های هویتی اساسی تفکر داعش در کشمیر ظهور و بروز داشته باشد. این البته بیان شرایط کنونی است و لزومی ندارد که آینده نیز اینچنین باقی بماند.

چرا پرچم های داعش؟

در همه ی سال هایی که منطقه غرب آسیا درگیر بحران سوریه و عراق بوده است که از دل آن داعش شکل گرفته، مردم کشمیر درگیر دردها و مشکلات خودشان بوده اند. هیچ نگاه روشن و واضحی در مورد پدیده ای به نام داعش در بین عموم مسلمانان اهل سنت وجود ندارد. هرچند فرهیختگان و چهره های شاخص سیاسی فرهنگی موضع خود را در این باره خیلی روشن ابراز کرده اند اما این لزوما بدان معنا نیست که جوان کف خیابان هم با این موضع همراه شود و آن را درک کند. این عدم اطلاع باعث شده است که نام و آوازه داعش در فضای اجتماعی اساسا خنثی باشد.

از طرف دیگر انسداد سیاسی حاکم بر مساله کشمیر و به نتیجه نرسیدن تمامی تلاش های سیاسی و حتی مبارزاتی مسلحانه در کشمیر، نوعی ناامیدی و یاس را در بین بخشی از مردم کشمیر بوجود آورده است. این نسل عملا با یک خلا فکری برای مبارزات مواجه اند. خلائی که در دنیای امروز تنها جایگزین آن تفکر سلفیت جهادی است. داعش بر خلاف آن چیزی که در اذهان مردم ایران و عراق و سوریه جود دارد، یک چهره سیاه و بد منظر نیست و این باعث می شود تا نسلی از جوانان کشمیری تصور کنند که برافراشتن این پرچم هاست که می تواند راهی را پیش رویشان باز کند. آنچه جوان کشمیری را تحریک می کند تا چنین پرچمی بدست بگیرد نه شناخت و اعتقاد به منظومه فکری داعش، که بازخوردی است که این اقدام در هند میگیرد. جوان کشمیری از اینکه فضای رسانه های هندی را علیه خود بشوراند حس رضایت می کند. از اینکه از توسط نیروهای امنیتی و پلیس بعنوان یک عنصر خطرناک وابسته به گروه های بین المللی تلقی شود حس غرور می کند. تصور می کند که این پر کننده همان خلائی است که در این سال ها پاکستان و تفکرات حامی آن نتوانسته اند پرش کنند.

شرایط بیان شده البته کشمیر در دهلیز افراطی گری مذهبی قرار داده است که باید فکری برایش اندیشید اما چیزی که تا الان کشمیر وجود دارد تنها یک بازخورد اجتماعی مردمی نسبت به ظلم و اشغال گری است که هندوستان علیه کشمیر در خلال همه این سال ها روا داشته.

کشمیر و ژورنالیسم رسانه ای

رسانه هایی‌که کشمیر را هر چند ماه یک بار با تعابیری چون «تکفیری» یا « داعشی» تیتر می کنند باید بدانند که نه تنها تصویری کاملا معوج از ماجرای کشمیر ارائه می دهند که در طرف مقابل حل این منازعه قرار دارند. این تیترهایی است که در همه این سال ها توسط رسانه های هندی علیه مردم کشمیر بارها و بارها استفاده شده و تنها به نارآرامی بیشتر و ریخته شده خون بیگناهانی بیشتر انجامیده. بسیار از این رسانه ها حتی یک بار به ظلم و ستم هند علیه مردم کشمیر نپرداخته اند. مردمی که توسط نیروهای ارتشی به عنوان سپر انسانی جلوی جیپ های ارتشی بسته می شوند، مردمی که توسط گلوله های ساچمه ای ارتش و پلیس هند کور می شوند، مردمی که بخاطر مصونیت نیروهای ارتشی از ارتکاب هر جنایتی قادر نیستند ظلم های ارتش را در محاکم قضایی پیگیری کنند، مردمی که استخوان هایشان زیر چرخ های ماشین های پلیس خرد می شود و …

تفکر انقلاب اسلامی ایران می توانست و می تواند این خلاء فکری باری مبارزات رهایی بخش را در کشمیر پر کند و مردمی را که هفت دهه است در رنج و عذاب هستند نجات دهد٬ اگر ساختار سیاسی و فرهنگی و رسانه ای ایران به وظیفه خویش مبتنی بر اصول انقلاب اسلامی ایران عمل می کرد و یا عمل کند. تا دیروز این ساختار سیاسی ایران بود که عملا در قبال بحران کشمیر خود را در دو راهی انتخاب سیاست هندوستان و یا انتخاب سیاست پاکستان در قبال کشمیر قرار داده بود و امروز فضای فرهنگی رسانه ای حاکم بر ایران نیز ظاهرا خود را در بین دو راهی بیان روایت رسانه ای هند و یا پاکستان از کشمیر می انگارد. این دوراهی از اساس خطاست؛ انقلاب اسلامی ایران می تواند هم روایت سیاسی خود را و هم روایت رسانه ای و فرهنگی خود را نسبت به آنچه در کشمیر رخ می دهد داشته باشد.

  • این مطلب، صرفاً جهت اطلاعِ مخاطبان، نخبگان، اساتید، دانشجویان، تصمیم‌سازان و تصمیم‌گیران بازنشر یافته و الزاماً منعکس‌کننده‌ی مواضع و دیدگاه‌های اندیشکده راهبردی تبیین نیست.
  • منبع: مهر

ارسال دیدگاه