اندیشکده راهبردی تبیین- 1- طی روزهای اخیر، برخی از نقاط کشورمان با قطعیهای مکرر و البته دورهای برق مواجه شده است. مسئولان امر میگویند به دلیل کاهش بارندگی نسبت به سالهای اخیر، میزان برقی که با استفاده از انرژی آب تولید میشود، امسال کاهش یافته و توان متناسبسازی برق تولیدی با مصرف برق که به دلیل گرمی هوا شدت یافته را ندارند. فارغ از صحت و سقم این استدلال، نکته قطعی، عدم وجود نسبتی منطقی میان تولید و مصرف برق طی هفتههای اخیر در ایران بوده است. چنین امری زمینهی نارضایتی در برخی از قشرها را ایجاد کرده است اما به هر حال، در کوتاه مدت و برای جلوگیری از خاموشیهای گسترده، روش قطعی محدود ظاهرا منطقیترین روش است، البته در کنار تلاش همزمان برای فرهنگسازی مدیریت صحیح مصرف.
2-عراق طی روزهای اخیر شاهد اعتراضهای مسالمتآمیز و البته آشوبهایی بوده است که مشخصا در انتقاد به وضعیت بد خدماتدهی دولت عراق صورت گرفته است. در کنار مسائلی چون بیکاری و فساد، نبود برق کافی در فصلی که گرما بیداد میکند، یکی از مهمترین دلایل اعتراض مردم و مشخصا جوانان بوده است. حجم اعتراضات و میزان آشوبگری در آن، این بار و برخلاف سالهای گذشته، بیشتر است تا جایی که برخی از معترضان در نجف به بخش سفرهای خارجی فرودگاه این شهر حمله کرده و خسارتهایی به آن وارد ساختهاند. بصره و چندین شهر دیگر نیز شاهد رفتارهای مشابه بودهاند. قطعا برای عراق مطلوب نیست که دولت کویت بخشی از نیروهایش را جهت حفظ امنیت کشورش در قبال ناآرامیهای عراق بسیج کند و یا اینکه برخی از دولتهای عربی پروازهای خود به نجف را متوقف سازند. اینها، هزینههای بحران برق است.
3-ایران علاوه بر صادرات برق، با احداث نیروگاههایی در عراق یا ارسال سوخت مورد نیاز برای نیروگاهها، کوشیده تا این نیاز عراقیها را برطرف سازد. لذا در کنار تلاشهای داخلی عراقیها و حتی برخی قراردادها با کشورهایی چون انگلیس و ژاپن، ایران همچنان اصلیترین تامینکننده برق این کشور در میان کشورهای خارجی محسوب میشود. البته این خدمتدهی با قیمتهای روز جهانی ارزشگذاری شده و ایران پول برق صادراتی را دریافت میکند، اگرچه دولت عراق همچنان بدهکار است. ایران طی سالهای اخیر، حداقل در دو نوبت با قطع و کاهش صادرات برق به عراق، این کشور را وادار کرد تا بخشی از بدهی خود را بپردازد. نیاز عراق به برق، اهرمی مطلوب برای مدیریت ارادهی عراقیها برای پرداخت بدهیشان به ایران بوده است.
4-وزیر نیروی عراق طی روزهای اخیر و در حالی که کشورش عمیقا نیازمند برق است، به ایران سفر کرد تا از تهران بخواهد که صادرات برق به این کشور را ادامه دهد. تا همین چند هفته قبل، صادرات برق ایران به عراق مانند همیشه بود اما گرمای شدید که موجب مصرف بیشتر برق شده و همچنین میزان کم نزولات جوی که به گفته مسئولان موجب کاهش تولید برق شده است، زمینهساز پاسخ منفی ایران به عراق شد. وزیر نیروی عراق از همتایش در تهران شنید که مردم ایران اکنون خود نیازمند برق بوده و لذا صادراتی در کار نیست.
5-اگر ایران برقی بیشتر از مصارف داخلی در اختیار داشت، اکنون میتوانست به کشور عراق فروخته و تا حدی مانع از بیثباتی در برخی شهرهای آن و حتی مانع از بروز برخی گرایشهای ضد ایرانی در برخی شهرهای شیعی آن شود. سالهاست که برخی کارشناسان به دلیل نیاز مبرم عراق به برق، سطح این کالا در روابط ایران و عراق را راهبردی میدانند. برای بخشی از مردم عراق که از گرمای شدید در رنجند، چندان فضای منطقی فراهم نیست تا به نیاز خودِ ایران به برق توجه کنند. آنها که از قضا تحت عملیات روانی ضد ایرانی نیز هستند، صرفا به این میاندیشند که ایران کشوری است که صادرات برق را دقیقا در شرایطی که آنها محتاج آن بودند قطع میکند. بهتازگی هم زمزمههای اعتراضی از عراق در حال شنیدن است که ایران، رودخانههای مرزی در غرب کشورش را مهار میکند تا کمتر وارد عراق شود.[1] همین تلقیهای نادرست است که زمینهی حمله به دفاتر احزاب شیعی نزدیک به ایران توسط آشوبگران را فراهم میسازد.[2] مسئولان امر باید بپذیرند که نیازهای امنیتی و نظامی عراق در حال فروکشکردن و نیازهای معیشتی و رفاهی آنها در حال برجستهشدن است. باید برای رفع این نیازها برنامهریزی کرد و البته منصفانه از سود آن بهرهمند شد.
[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr2', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr2", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]
6-واقعیت این است که آنچه طی روزهای اخیر در عراق و ایران پیرامون کمبود برق در جریان است، مثال خوبی است برای جایگاه توان داخلی در نقشآفرینیهای منطقهای. برق ایران در شرایط کنونی میتوانست به صورت نسبی، ضامن ثبات عراق بوده و حتی در مسیر دیپلماسی عمومی ایران قرار گیرد، در حالی که کمبود آن در داخل (به هر دلیلی)، این مزیت راهبردی را در شرایط کنونی از ایران گرفته است. مثالهای متعدد دیگری در این خصوص میتوان زد. سودان اما احتمالا شگفتانگیزترین و یکی از بدترین هزینههایی است که ایران داده است. اگر ایران، اقتصادی قوی داشت و میتوانست دست سودانِ متحدِ محور مقاومت را بگیرد، شاید اکنون عمر البشیر، همراهی با عربستان و امارات و قطر را تست نمیکرد و از ایران روی برنمیگرداند.[3] شوربختانه وضعیت اقتصاد ایران نابسامان است. این، منطقا و الزاما بهمعنای حذف نقشآفرینیهای منطقهای ایران نیست که از قضا محیط راهبردی ایران، چنین حضوری را ضروری میسازد. حتی با یک برنامهریزی صحیح، چنین حضوری میتواند موجب سودآوری مالی و ارتقاء همگراییهای سیاسی و امنیتی نیز شود. اما قابل انکار نیست که اگر ایران وضعیت اقتصادی سامانیافتهتری داشت، حضوری منسجمتر در منطقه را میتوانست تجربه کرده و از اهرمهای بیشتری برای استقرار نظم مرجح خود بهرهمند باشد. باید در این مسیر کوشید.
پی نوشت ها:
[1] . مدتی است که طرح انتقال آب «گرمسیری» که در غرب کشور در جریان است، با حساسیت از سوی برخی نخبگان و مقامات عراق دنبال میشود. آنگونه که گفته میشود، ایران در قالب این طرح، حدود 30 درصد آب این رودخانهها که به عراق وارد میشود را مورد بهره برداری قرار میدهد. این در حالی است که طرف عراقی که تا کنون با سخاوت ایران و البته نبود زیرساختهای لازم در این کشور، از عمده این آبها بهرهمند بود، ماجرا را مبالغهآمیز روایت کرده و از انسداد و منحرفسازی بسیاری از رودخانههای مرزی سخن میگوید که امری نادرست است.
[2] . البته علاوه بر این تلقیهای نادرست، ناکارآمدی و فساد برخی احزاب و عملیات روانی رقبا و دشمنان ایران نیز در این حوادث قابل بررسی است.
[3] . در خصوص واگرایی سودان از ایران، دلایل متعددی مطرح است؛ از فشارهای اقتصادی عربستان تا اتهامات مذهبی خارطوم به ایران و البته تدبیر غلط برخی مسئولان دولتی در تعامل با عمر البشیر که خواستار توجه بیشتر از سوی ایران بود.