اندیشکده راهبردی تبیین – دونالد ترامپ، رئیس جمهوری آمریکا ماه مه 2018 یعنی 17 ماه پس از ورود به کاخ سفید و 29 ماه پس از اجرایی شدن توافق هستهای ایران با 1+5 رسماً خروج واشنگتن را از این توافق اعلام و عنوان کرد تحریمهای علیه ایران را در دو فاصله زمانی 90 و 120 روزه باز خواهد گرداند. بدون شک، تحریمهای ارزی و نفتی مهمترین ابعاد تحریمها علیه ایران است که دونالد ترامپ نیز بر روی آن با هدف تاثیرگذاری بر اقتصاد ایران دست گذاشته است. در این نوشتار، نقشآفرینی نفتی عربستان سعودی در جنگ اقتصادی آمریکا علیه ایران بررسی میشود.
دونالد ترامپ همانگونه که انتظار میرفت روز هشتم مه 2018 خبر خروج آمریکا را از برجام اعلام کرد. عربستان سعودی به همراه رژیم صهیونیستی طی 17 ماهی که ترامپ وارد کاخ سفید شد، تلاش بسیاری انجام دادند تا وی را متقاعد به خارج کردن آمریکا از برجام کنند. یکی از اهداف مهم خروج آمریکا از برجام بازگرداندن تحریمها به خصوص در حوزه نفتی و کاهش درامدهای اقتصادی ایران بود، اما در عین حال یکی از دغدغههای مهم نیز تاثیرگذاری کاهش صادرات نفت ایران بر قیمت این کالای استراتژیک بود. بر این اساس، عربستان سعودی پیش از خروج آمریکا از برجام متعهد شده بود کاهش تولید نفت ناشی از کاهش صادرات ایران را جبران کند.
اهداف عربستان از مشارکت در جنگ اقتصادی آمریکا علیه ایران
به طور کلی برخی از مهمترین اهداف عربستان سعودی در همسویی با آمریکا در جنگ اقتصادی علیه ایران عبارتند از:
جبران شکست های منطقه ای و ممانعت از تداوم بر هم خوردن موازنه ای منطقه ای به نفع ایران: عربستان سعودی رهبر «ضدانقلاب»های عربی طی 7 سال گذشته بود، اما در عین حال، عربستان سعودی مهمترین حامی تحولات در سوریه بود. با گذشت 7 سال از انقلابهای عربی و با وجود حمایت همهجانبه مالی، تسلیحاتی، رسانهای و دیپلماتیک ریاض از تروریستها، اما اثری از انقلاب در سوریه نیست و بشار اسد همچنان در رأس قدرت حضور دارد. بدون شک، یکی از مهمترین علل بقای اسد در قدرت، مشارکت جمهوری اسلامی ایران و بازوی اصلی منطقهای آن، حزبالله لبنان، در جنگ با تروریسم در درون سوریه بود. در عین حال، جمهوری اسلامی ایران مهمترین برنده خارجی انتخابات پارلمانی ماه مه گذشته در لبنان و عراق بود. دولت سعودی به این برداشت رسید که روند تحولات در منطقه غرب آسیا به گونهای است که موازنه منطقهای همچنان به نفع ایران در حال تغییر است. از این رو، عربستان سعودی بار دیگر به آمریکا روی آورد تا با کمک واشنگتن این فرآیند در غرب آسیا را متوقف کند. خروج آمریکا از برجام و بازگرداندن تحریمها و ایجاد جنگ اقتصادی علیه ایران مهمترین راهکار بود.
عربستان سعودی به عنوان یکی از مهمترین و اصلیترین بازیگران جهانی نفت، صرفاً در قالب جنگ نفتی میتواند علیه ایران اقدام کند. نفت نخستین بار در سال 1938 در عربستان سعودی کشف شد. عربستان سعودی یکی از اعضای موسس سازمان کشورهای صادرکننده نفت (اوپک) است. عربستان سعودی 18 درصد ذخایر اثبات شده نفتی جهان را در اختیار دارد و بزرگترین صادرکننده نفت جهان است. بخش نفت و گاز حدود 50 درصد تولید ناخالص داخلی و بیش از 70 درصد درآمدهای صادراتی عربستان سعودی را تشکیل میدهد. (OPEC, 2018) در عین حال، ایران نیز ضمن اینکه یکی از بزرگترین بازیگران نفتی جهانی است، وابستگی زیادی به درآمدهای نفتی دارد. به زعم آل سعود، جنگ نفتی علیه ایران سبب کاهش درآمدهای اقتصادی آن و الزام ایران برای تغییر در سیاستهای منطقهای خود میشود و در نتیجه دست کم موازنه قوای منطقهای حفظ میشود.
جنگ نفتی، کاهش درآمدهای اقتصادی و ایجاد شورش های داخلی در ایران: یکی دیگر از مهمترین اهداف عربستان سعودی در نقشآفرینی نفتی در جنگ اقتصادی آمریکا علیه ایران این است که با کاهش درآمدهای نفتی در درون ایران نارضایتی ایجاد کرده و زمینه شورشهای داخلی را فراهم کند. آل سعود از تحولات دیماه 1396 نیز به عنوان نشانهای برای فراهم بودن زمینه داخلی جهت برگزاری تظاهرات ضد دولتی و ایجاد شورشها بهره میگیرد. جمهوری اسلامی ایران چهارمین بزرگترین ذخایر نفتی جهان را در اختیار دارد که معادل10 درصد ذخایر نفتی جهان و 13 درصد ذخایر نفت اوپک است. تحریمهای آمریکا، ایران را در کسب حداکثر درآمدهای نفتی خود محروم کرده بود، اما توافق هستهای سال 2015 موسوم به برجام سبب شد ایران در سال 2016 بالغ بر 55 میلیارد دلار درآمد نفتی داشته باشد که 70 درصد بیشتر از سال قبل از آن بود. (Tauleigne, 6 July 2018) از دید عربستان سعودی، محروم شدن ایران از کسب حداکثر درآمدهای نفتی و بازگشت به قبل از سال 2015 میتواند سبب ایجاد فشار اقتصادی شدید بر مردم، شکلگیری نارضایتی اقتصادی و تظاهرات مردمی شود و سازمانهای اطلاعاتی عربستان، رژیم صهیونیستی و آمریکا نیز با بهرهگیری از مزدوران داخلی این تظاهرات را به شورشهای اجتماعی تبدیل کنند. به زعم آل سعود، در این صورت نظام جمهوری اسلامی یا باید با خواستههای آمریکا از جمله تغییر در سیاست منطقهای و استراتژی موشکی خود موافقت کند و یا اینکه تداوم شورشها منجر به فروپاشی از درون شود. در همین راستا، «عبدالرحمان الراشد»، مدیر سابق تلویزیون العربیه و سردبیر ارشد الشرق الاوسط و تحلیلگر ثابت برخی رسانههای عربی در این خصوص عنوان میکند: «در جنگ سه ضلعی ایران/ آمریکا/ برخی اعضای خلیج فارس، بازی نفت مهم است. شاید بزرگترین سلاح در استراتژی فشار به ایران، سلاح نفتی است که میتواند به پذیرش شروط 12 گانه آمریکا برای ایران و یا حتی فروپاشی نظام ایران منتهی شود.» (Al Rashed, 3 July 2018)
[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr2', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr2", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]
سابقه جنگ نفتی عربستان سعودی علیه جمهوری اسلامی ایران
نه جنگ نفتی عربستان سعودی علیه ایران و نه درخواست آمریکا از عربستان سعودی برای افزایش تولید نفت با هدف مقابله با ایران، هیچ یک برای نخستین بار نیست که اتفاق میافتد. به طور کلی، طی یک دهه اخیر عربستان و آمریکا مشترکاً در چهار مرحله با هدف جنگ اقتصادی علیه ایران از سلاح نفت بهره گرفتند که در شکل زیر آمده است:
ایده کاهش قیمت نفت برای «فشردن گلوی» اقتصاد ایران برای اولین بار در سال 2006 توسط «نواف عبید»، مشاور امنیتی سعودی مطرح شد. هدف این طرح کاهش توان حمایت ایران از حزبالله و نیروهای مقاومت در عراق بود. این طرح عملاً در سال 2008 پیاده شد و قیمت نفت با کاهش شدیدی مواجه شد ولی دوام زیادی نیاورد. (تنهادخت اطاقوری، 10 فروردین 1395) در سال 2012 نیز باراک اوباما، رئیس جمهوری سابق آمریکا از دولت سعودی خواست با افزایش تولید نفت خود، مانع تاثیرگذاری تحریم نفت ایران بر قیمت این کالا شود. (Cunningham, 5 June 2018)
در سال 2014، آمریکا و عربستان سعودی در اقدامی مشترک برای تاثیرگذاری بر اقتصاد ایران و روسیه و اثرگذاری بر سیاست خارجی آنها در قبال بحران سوریه، در جهت کاهش قیمت نفت عمل کردند. ورود نفتهای غیرمتعارف سنگی (شیل) به بازار آمریکا و بینیازی این کشور از واردات، باعث افزایش عرضه و در نتیجه کاهش قیمت میشد، اما سعودیها نیز مجدداً شروع به غرق بازار نفت کردند که باعث سقوط آزاد قیمت این کالای راهبردی شد. (تنهادخت اطاقوری، 10 فروردین 1395)
اکنون در سال 2018 برای چهارمین بار همکاری مشترک عربستان و آمریکا در جنگ اقتصادی علیه ایران با محوریت نفت شکل میگیرد. اگر در اثر خروج آمریکا از برجام و بازگشت تحریم نفتی، صادرت نفت ایران کاهش یابد، روزانه 2.5 میلیون بشکه از عرضه جهانی نفت کاهش مییابد. علاوه بر کاهش تولید نفت ایران، تولید نفت ونزوئلا نیز روز به روز کاهش پیدا کرده و به پائینترین سطح طی 30 سال اخیر رسیده است و این کشور روزانه تنها 1.5 میلیون بشکه نفت تولید میکند. (Tauleigne, 6 July 2018) با توجه به این شرایط، قیمت نفت از بشکهای 50 دلار به 70 دلار افزایش یافته است. به همین دلیل، دونالد ترامپ از عربستان سعودی خواسته است تولید نفت خود را تا 2 میلیون بشکه در روز افزایش دهد تا ضمن اینکه شکاف ناشی از نبود نفت ایران و ونزوئلا تأمین شود، بازار نفت نیز دچار بیثباتی قیمت نشود. به طور کلی، عربستان سعودی اکنون به سه انتخاب مواجه است:
هیچ اقدامی انجام ندهد: عربستان سعودی میتواند در مقابل فشارهای سیاسی آمریکا و دیگر کشورهای مصرف کننده نفت برای افزایش عرضه و جلوگیری از افزایش قیمت نفت مقاومت کند. این اقدام میتواند مطابق پیشبینیها سبب افزایش قیمت نفت بین 80 تا 100 دلار در هر بشکه شود. (Blas, 8 May 2018) افزایش قیمت نفت سبب افزایش درآمدهای عربستان سعودی میشود که در اثر مداخله در بحرانهای منطقهای، کاهش قیمت نفت و جنگ علیه یمن روند نزولی داشته است. اما این گزینه نمیتواند اهداف ضدایرانی عربستان سعودی را تأمین کند.
پر کردن شکاف ناشی از کاهش صادرات ایران و ونزوئلا: عربستان سعودی روزانه حدود 10 میلیون بشکه نفت تولید میکند، اما این ظرفیت را دارد تا تولید نفت خود را در طول زمان به 12.5 میلیون بشکه در روز افزایش دهد. این در حالی است که عربستان فوراً میتواند ظرفیت تولید خود را به 10.5 تا 11 میلیون بشکه در روز افزایش دهد که همه کمبودهای ناشی از کاهش تولید نفت ایران و ونزوئلا را جبران نمیکند. (Blas, 8 May 2018)از این رو، ریاض به گزینه سومی برای جبران آثار کاهش تولید نفت ایران و ونزوئلا میاندیشد.
افزایش تولید نفت عربستان به همراه افزایش تولید برخی کشورهای عربی و روسیه: انتخاب سوم عربستان سعودی این است که ضمن افزایش یک میلیون بشکهای نفت خود، با برخی کشورهای دیگر از جمله کویت، امارات و روسیه نیز برای افزایش تولید نفت توافق کند. بر این اساس، عربستان سعودی در این مرحله از نقشآفرینی نفتی خود در جنگ اقتصادی علیه ایران، سعی دارد روسیه را نیز به عنوان یک بازیگر غیراوپکی همسو کند. با توجه به اینکه درآمدهای نفتی یکی از منابع درآمدی روسیه محسوب میشود و این کشور نیز از بزرگترین تولیدکنندگان نفت جهان است، همسویی مسکو با ریاض برای تامین کمبود عرضه نفت ناشی از تحریم ایران و کاهش نفت ونزوئلا دور از انتظار نخواهد بود.
[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr3', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr3", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]
نگاهی به نشست اخیر اوپک
در نشست اخیر اوپک توافق شد که:
- توافق همکاري کشورهاي عضو و غيرعضو سازمان کشورهاي صادرکننده نفت (اوپک) براي کاهش در مجموع روزانه يک ميليون و 800 هزار بشکهاي (يک ميليون و 200 هزار بشکه اوپک و 600 هزار بشکه کشورهاي غيرعضو اوپک) همچنان معتبر خواهد بود.
- اعضاي اوپک و غير اوپک در ماههاي گذشته يک ميليون بيشتر از ميزان تعهد خود کاهش عرضه در بازار داشتهاند و اين بدان معناست که به جاي يک ميليون و 800 هزار بشکه در روز، 2 ميليون و 800 هزار بشکه کاهش عرضه انجام گرفته، به گونهاي که اکنون ميزان تعهد و پايبندي آنها حدود 150 درصد است. بنابر تصميم نشست 174 اعضاي اوپک، آن دسته از اعضا که در توافق حضور داشته (به غير از نيجريه، ليبي و ايران) و بيش از ميزان تعهد خود کاهش توليد دادهاند، بر اساس سهم تعيين شده خود توليد خواهند کرد؛ به گونهاي که در اين شرايط ميزان پايبندي مجموع اعضاي اوپک کاهش مييابد و به رقم 100درصد ميرسد و عملاً امکان افزایش تولید تا یک میلیون بشکه در روز فراهم خواهد شد.
با توجه به این توافق در نشست اخیر اوپک، امکان افزایش تولید تا سقف یک میلیون بشکه توسط عربستان و برخی کشورهای دیگر از جمله روسیه وجود دارد و اقدامی خارج از چارچوب توافق اوپک نیز نخواهد بود. با این حال، افزایش یک میلیون بشکهای در روز نمیتواند کاهش صادرات نفت ایران و ونزوئلا را جبران کند و همچنان احتمال افزایش قیمت نفت در بازارهای جهانی وجود دارد. بر این اساس، دونالد ترامپ، عربستان سعودی را برای افزایش تولید تا 2 میلیون بشکه تحت فشار قرار داده است. در صورتی که عربستان در جهت اجرایی کردن این خواسته ترامپ حرکت کند، اقدامی خلاف توافق در چارچوب اوپک خواهد بود و عملاً سازمان کشورهای صادرکننده نفت (اوپک) را تضعیف خواهد کرد و میتواند سبب بروز اختلاف و شکاف میان عربستان و برخی از کشرهای عضو اوپک و حتی تضعیف جایگاه عربستان در این سازمان نفتی نیز شود.
سازوکار مقابله ایران با نبرد نفتی عربستان و آمریکا
بدون شک جمهوری اسلامی ایران نیز برای مقابله و کاستن از آثار منفی این جنگ نفتی سازوکارهایی اتخاذ خواهد کرد. برخی از سازوکارهای پیشنهادی عبارتند از:
- اقناع چین برای محافظت از سطح کنونی روابط تجاری از جمله صادرات نفت
چین بزرگترین وارد کننده نفت ایران است. چین به همراه هند روزانه بیش از یک میلیون بشکه نفت از ایران وارد میکنند. با توجه به اینکه جنگ تجاری میان پکن و واشنگتن افزایش یافته است، در صورت به کار بردن دیپلماسی مناسب، امکان اقناع چین برای تداوم واردات نفت از ایران وجود دارد.
[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr4', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr4", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]
- اقناع اروپا برای ادامه واردات نفت از ایران
روابط میان اتحادیه اروپا و آمریکا مانند گذشته نیست و نشانههای تنش در این روابط مشهود شده است. از یک سو، وضع تعرفه توسط آمریکا بر واردات فولاد و آلومینیوم از اروپا و اقدام مشابه اتحادیه اروپا علیه برخی کالاهای وارداتی از آمریکا سبب شکلگیری جنگ تجاری میان طرفین شد و از سوی دیگر رویکرد غیردوستانه دولت ترامپ در موضوعات امنیتی به اروپا و همچنین اظهارنظرهای غیردیپلماتیک رئیس جمهوری آمریکا در خصوص هزینههای دفاعی اتحادیه اروپا که در نشست اخیر سران ناتو در بروکسل نیز تکرار شد، سبب عصبانیت مقامهای اروپایی از این الگوی رفتاری دونالد ترامپ شده است. جمهوری اسلامی ایران با بهرهگیری از این شکاف میان اروپا و آمریکا و همچنین با مانور بر مسایلی نظیر لزوم تلاش اروپا برای حفظ جایگاه جهانی خود در مقابل آمریکا، میتواند به تداوم واردات نفت کشورهای اروپایی از ایران امیدوار باشد. البته سابقه اروپاییها نشان دهنده برخی بدعهدیها میباشد. باید در روابط با اروپا این امر را در کنار سطح راهبردی روابط اروپا و آمریکا در نظر گرفت.
- دیپلماسی نفتی در چارچوب سازمان اوپک
جمهوری اسلامی ایران در عین حال باید بتواند از ظرفیت های اوپک نیز برای مقابله با جنگ نفتی عربستان سعودی بهره گیرد. در همین راستا، جمهوری اسلامی ایران باید در مذاکرات دوجانبه و چندجانبه با اعضای اوپک تبعات سیاست نفتی یکجانبه عربستان سعودی را که از جمله میتواند فروپاشی اوپک باشد، یادآوری کند، همانگونه که سیاست های یکجانبه عربستان در شورای همکاری خلیج فارس سبب شد این شورا در آستانه مرگ و فروپاشی کامل قرار گیرد. به کارگیری دیپلماسی نفتی در چارچوب اوپک میتواند عربستان سعودی و آمریکا را در تعقیب سیاست افزایش تولید نفت برای جبران کاهش تولید ایران و ونزوئلا ناکام سازد.
فهرست منابع
- تنهادخت اطاقوری سلیمان، (10 فروردین 1395)، جنگ نفتی بزرگ عربستان علیه ایران؛ سحری که به ساحر برگشت، اندیشکده تبیین، قابل دسترسی در آدرس زیر:
http://www.tabyincenter.ir/qadim/index.php/menu-examples/child-items
- 2-Al Rashed Abdulrahman, (3 July 2018), Iran and the Oil War, https://aawsat.com/english/home/article/1319531/abdulrahman-al-rashed/iran-and-oil-war
3- Blas Javier, (8 May 2018), Saudi Arabia Ready to ‘Mitigate’ Impact of Iran Oil Sanctions, https://www.bloomberg.com/news/articles/2018-05-08/saudi-arabia-ready-to-mitigate-impact-of-iran-oil-sanctions
4- Cunningham Nick, (5 June 2018), Will Saudi Arabia Listen To U.S. Demands For More Oil?, https://oilprice.com/Energy/Crude-Oil/Will-Saudi-Arabia-Listen-To-US-Demands-For-More-Oil.html
- 5-OPEC, (2018), Saudi Arabia Facts and Figures, http://www.opec.org/opec_web/en/about_us/169.htm
- 6-Tauleigne Antoine, (6 July 2018), Oil’s Cold War: The U.S against Iran, https://themarketmogul.com/cold-war-oil-usa-islamic-republic-iran/