اندیشکده راهبردی تبیین- انتخابات اخیر پاکستان، دومین انتخابات مسالمتآمیز و بدون دخالت مستقیم ارتش را در این کشور بود و تحریک انصاف، به رهبری عمران خان با کسب اکثریت نسبی، پیروز انتخابات شد. بااینحال، به دلیل عدم کسب اکثریت مطلق، این حزب مجبور شد دولت خود را در ائتلاف با دیگر احزاب تشکیل دهد. تشکیل دولت توسط تحریک انصاف، به معنای تغییراتی در سیاست داخلی و خارجی پاکستان خواهد بود که میزان و دامنهی آن به عوامل بسیاری بستگی خواهد داشت. بااینحال، یکی از مهمترین سؤالاتی که برای ناظران و تحلیلگران تحولات این کشور به وجود میآید، این است که انتخابات اخیر این کشور و نخستوزیری عمران خان، چه تأثیری بر روابط و سیاست خارجی این کشور خواهد داشت؟
- مؤلفههای سیاست خارجی پاکستان
سیاست خارجی، تابعی از منافع و اهداف یک کشور است. برای فهم رفتارها و مواضع یک دولت در عرصهی بینالمللی، باید به حساسیتها و نیازهای آن مراجعه نمود. برخی از مهمترین مؤلفههای سیاست خارجی پاکستان، با در نظر گرفتن مسائل پیشگفته، عبارتاند از:
1-1-اولویت و اهمیت امنیت
کشور پاکستان از بدو تشکیل، همواره با معضل امنیت مواجه بوده است. باقی ماندن مسئلهی کشمیر بهعنوان یک اختلاف لاینحل میان پاکستان و هند، باعث شده پاکستان همواره از ناحیهی همسایهی شرقی خود احساس ناامنی کند. علاوه بر این، پاکستان در طول خط دیورند نیز با همسایهی غربی خود، افغانستان، دارای اختلافات مرزی است. لذا، بسیاری از فعالیتها و تحرکات سیاسی و دیپلماتیک این کشور را باید در چارچوب این معضلات امنیتی تجزیهوتحلیل کرد.
2-1-جذب سرمایهی خارجی
پاکستان، به لحاظ اقتصادی کشوری نسبتاً ضعیف محسوب شده و ظرفیتهای درونی آن، عملاً برای شکلدهی به یک توسعهی پایدار، کافی نیست. لذا، نیازمند سرمایه و تخصص خارجی جهت هموارسازی مسیر توسعهی خود است. در این راستا، آن کشور طی سالهای گذشته سعی داشته با گسترش روابط با چین، علاوه بر استفاده از سرمایهگذاریهای آن کشور، نوعی موازنه را در برابر ایالاتمتحده به وجود آورد.
3-1-تقویت روابط با کشورهای اسلامی
مطابق اصل 40 قانون اساسی پاکستان، دولت این کشور موظف است روابط برادرانه با کشورهای مسلمان را در راستای وحدت اسلامی تقویت نماید.
4-1-مبارزه با تروریسم و قاچاق مواد مخدر
در این حوزه باید در نظر داشت که گرچه مبارزه با تروریسم، از مؤلفههای سیاست خارجی پاکستان است، بااینحال، تعریف و مصداق تروریسم ممکن است از کشوری به کشور دیگر متفاوت باشد و بهعنوانمثال درحالیکه ایالاتمتحده طالبان را تروریست میداند، پاکستان به چنین مصداقی معتقد و پایبند نباشد.
- بازیگران مهم و مؤثر بر سیاست خارجی
سیاست خارجی بسیاری از کشورها، برآیند منافع و مطلوبیتهای نیروهای مهم و تأثیرگذار داخلی آنهاست. در پاکستان، مهمترین بازیگرانی که در سیاستگذاری داخلی و خارجی مؤثر و بعضاً تعیینکنندهاند، عبارتاند از:
- دولت و نخستوزیر؛
- ارتش؛
- دستگاههای اطلاعاتی: اصلیترین موردی که در این زمینه باید مورداشاره قرار گیرد، آی.اس.آی است.
- احزاب سیاسی و گروههای فشار: شامل بنگاههای بزرگ تجاری، شورای علمای پاکستان، گروههای اسلامگرا، زمینداران و سرمایهداران پاکستانی.
- تأثیر و نفوذ ارتش بر سیاست خارجی
همانگونه که گفته شد، امنیت، اصلیترین دغدغه و دارای بالاترین جایگاه در سلسلهمراتب اهداف و منافع ملی پاکستان است. همین امر، اصلیترین نهاد حافظ امنیت، یعنی ارتش را، به بزرگترین و مهمترین نیروی تأثیرگذار در عرصهی سیاست داخلی و خارجی پاکستان طی سالهای گذشته تبدیل کرده است.
انتخابات اخیر، از معدود انتخاباتهایی است که بدون دخالت ارتش و تقریباً بهصورت صلحآمیز برگزار شد. از زمان برکناری پرویز مشرف در سال 2008 و روی کار آمدن آصف علی زرداری، تا حدی از نفوذ ارتش در عرصهی سیاستگذاری این کشور کاسته شده است. این روند در دولتهایی که از آن زمان تا امروز بر سر کار بودهاند، تقویت شده و خود فرماندهان ارتش طی این دوره نیز، تا حدی از ورود به برخی مسائل سیاسی و درگیریهای حزبی خودداری کردهاند.
بااینحال، به نظر میرسد در میان سران احزاب اصلی در این دوره از انتخابات پاکستان، عمران خان بیش از دیگران تحت تأثیر و نفوذ ارتش قرار دارد. همچنین گزارشهای متعددی، حاکی از حمایت ارتش از عمران خان، پیش و حین برگزاری انتخابات بوده است. البته باید توجه داشت که این امر، به معنی بازگشت سلطهی بلامنازع ارتش در عرصهی سیاسی پاکستان همچون گذشته نیست و بدیهی است که عمران خان، بهعنوان یک شخصیت سیاسی، از پایگاه مردمی قابلتوجهی برخوردار بوده و توازنی معقول را با نیروی نظامی پاکستان ایجاد خواهد کرد. بااینحال، به نظر میرسد نقش ارتش در سیاست خارجی دولت آینده، نسبت به دولت گذشته، تا حدی افزایش یابد. مقاومت عمران خان در برابر سهمخواهیهای ارتش و نقش آن در امور سیاسی، میتواند آیندهی دولت وی را با چالشهایی مواجه نماید.
در کل، به هر میزان که عمران خان توان بیشتری در تأثیرگذاری و نفوذ بر ارتش داشته باشد (و در مقابل، کمتر تحت تأثیر و نفوذ آن قرار گیرد)، به همان میزان میتوان انتظار تصویر متفاوتتری از سیاست خارجی پاکستان داشت.
[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr2', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr2", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]
- ائتلافی بودن دولت و سیاست خارجی
مطابق قوانین انتخاباتی، یک حزب تنها در صورتی قادر به تشکیل دولت خواهد بود که 137 کرسی مجلس را کسب کرده باشد. ازآنجاییکه تعداد کرسیهای بهدستآمده توسط تحریک انصاف، 116 عدد است، این حزب به حمایت 21 نمایندهی دیگر جهت تشکیل کابینه نیازمند بود. در مواردی که فاصلهی کرسیهای کسبشده با تعداد حد نصاب فاصلهی کمی داشته باشد، حزب پیروز میتواند دولت خود را بدون ائتلاف با احزاب اصلی دیگر تشکیل دهد. این نکته را نباید از نظر دور داشت که بسیاری از اصول و مؤلفههای سیاست خارجی پاکستان در میان احزاب گوناگون، از ثبات نسبی و اشتراک نظر بالایی برخوردار بوده و ائتلافی یا غیرائتلافی بودن کابینه، متغیر چندان تعیینکنندهای در این حوزه محسوب نمیشود. نخستوزیری عمران خان، اولین و مهمترین مرحله در تشکیل دولت بود که از سوی تحریک انصاف پشت سر گذاشته شد و در حال حاضر، وزرای کابینه باید از میان نمایندگان پارلمان برگزیده شوند که سهمخواهی احزاب کوچک ائتلافکننده، در این مرحله خود را نشان خواهد داد.
- انتخابات پاکستان و روابط خارجی این کشور
مطابق آنچه گفته شد، گرچه شخص نخستوزیر و دولت، عناصری مهم در تعیین خطمشیهای سیاست خارجی در پاکستان هستند، بااینحال، هر کشور دارای شرایطی ثابت و تغییرناپذیر است که آمدوشد دولتها، تأثیری در آنها ندارد. پاکستان نیز مانند بسیاری دیگر از کشورها، در شرایطی است که تغییر دولتها، نمیتواند تأثیری بسیار چشمگیر را در کوتاهمدت در سیاست و روابط خارجی آن ایجاد کند. لذا، انتظار میرود تلاش عربستان برای افزایش نفوذ در پاکستان، همچنان روند افزایشی خود را حفظ کند، تنشها با ایالاتمتحده، هند و افغانستان ادامه داشته باشد (هرچند اخیراً نشانههای مثبتی از تمایل عمران خان به بهبود روابط با افغانستان مشاهده شده است و افزایش نفوذ ارتش در سیاست خارجی، میتواند تلاشهایی را برای تنشزدایی با ایالاتمتحده به وجود آورد) و تقویت روابط اقتصادی و راهبردی با چین ادامه یابد. باید توجه داشت که یکی از مهمترین عوامل عدم بهبود روابط پاکستان با هند (با در نظر گرفتن تمام عوامل زمینهای مانند کشمیر)، ارتش این کشور است؛ درصورتیکه عمران خان بتواند از سد ارتش در این زمینه عبور کند، میتوان روابط نسبتاً مطلوبتری را با هند انتظار داشت، هرچند نباید انتظار بهبودی کامل روابط را داشت. در تحلیل روابط آتی دو کشور، همچنین باید توجه داشت که پاکستان، یکی از مؤلفههای اصلی سیاست ورزی در هند است. با توجه به در پیش رو بودن انتخابات در هند، بعید به نظر میرسد ایندیرا مودی تمایلی به بهبود روابط (حداقل تا انتخابات سال آینده) با پاکستان داشته باشد. در رابطه با ایالاتمتحده، گرچه عمران خان طی دههی گذشته همواره یکی از منتقدان حملات پهپادی آن کشور بوده و بر دولتهای وقت پاکستان، به دلیل همراهی با آمریکا در حمله به افغانستان تاخته است، بااینحال، انتظار میرود با تکیه بر کرسی نخستوزیری، تحت تأثیر ملاحظات عملگرایانه، رویکردی معتدلتر نسبت به آن کشور در پیش گیرد. این را نیز باید در نظر داشت که عمران خان پیشازاین به دلیل برخی مواضع حمایتی در قبال طالبان، از وجههی چندان مطلوبی در میان سیاستمداران آمریکایی برخوردار نیست. در رابطه با ایران نیز، گرچه عمران خان در اولین سخنرانی پس از پیروزی، از بهبود و ارتقای روابط با این کشور سخن گفته است، به نظر نمیرسد حداقل در کوتاهمدت، تغییری راهبردی در ارتباط با ایران اتفاق بیفتد. عمران خان همچنین تمایل خود را جهت میانجیگری میان ایران و عربستان ابراز داشته است. بایستههای سیاستورزی ایران ،پاکستان، همسایهی بلافصل جمهوری اسلامی ایران بوده و رابطه با این کشور، تابع عواملی است که با تغییر در کابینهها تغییر چندانی نمیکند. لذا، بایستههای سیاستورزی ایران در مقابل این کشور نیز، از دولتی به دولت دیگر، تفاوت بسیاری ندارد. بااینحال، برخی دولتها و افراد، با توجه به دیدگاهی که در میان سران آنها حاکم است، میتوانند حائز فرصتهایی برای سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران باشند.
[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr3', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr3", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]
رویکرد انتقادی عمران خان در برابر ایالاتمتحده و مواضع رئیسجمهور آن کشور علیه پاکستان، میتواند فرصتی مناسب جهت ارتقای تعامل ایران و پاکستان، علیالخصوص در حوزهی افغانستان باشد. نباید از یاد برد که علت اصلی تنش کنونی میان پاکستان و آمریکا، افغانستان است. در حوزهی افغانستان، همکاری جهت مبارزه با تروریسم و مواد مخدر و همچنین تلاش در راستای کاهش نفوذ و حضور نظامی ایالاتمتحده در آن کشور، مطلوب است.
ایران همچنین باید برنامهای بلندمدت بهمنظور مقابلهی حداکثری با تلاش عربستان جهت افزایش نفوذ در میان مدارس دینی پاکستان و تقویت افراطگرایی در آن کشور داشته باشد.