اندیشکده راهبردی تبیین – با توجه به تحولات سیاسی و میدانی در بحران سوریه، ارتش سوریه و نیروهای مقاومت که برای آزادسازی ادلب آماده بودند همچنان منتظر نتیجه توافقات سیاسی میان سه کشور جمهوری اسلامی ایران، ترکیه و روسیه، برای پاکسازی ادلب از حضور تروریست ها هستند تا این بخش از خاک این کشور به تدریج تحت حاکمیت نظام سوریه قرار گیرد. با توجه به این موضوع این سوالات ایجاد می شود که ادلب از چه اهمیتی در بحران سوریه برخوردار است و موضع سایر بازیگران خارجی فعال در عرصه بحران سوریه در این مورد چیست؟ در پاسخ می توان گفت به دلیل اینکه ادلب یکی از آخرین مناطق حضور تروریستها در سوریه است و تسلط بر آن به نوعی روند پایان بحران سوریه را تسریع می کند برای طرفین درگیری از اهمیت بسزایی برخوردار است. در مورد موضع بازیگران خارجی فعال در سوریه نیز می توان گفت هریک از بازیگران بر اساس منافع خود در این بحران تلاش دارند در این مقطع سرنوشت ساز در بحران سوریه که یکی از نقاط تعیین کننده معادلات منطقه ای و بین المللی است، اهداف خود را کسب نمایند.
اهمیت ادلب در بحران سوریه
پس از موفقیت ارتش سوریه و نیروهای مقاومت در جبهههای حلب، دیر الزور، ریف دمشق و جنوب و آزادسازی بخشهای اشغالی از تروریستها، اکنون دو جبههی اصلی دیگر باقی مانده است؛ جبهه شرق فرات و جبهه ادلب، اگرچه حضور ترکیه در مناطق شمالی حلب نیز محل توجه است. اقتضائات شرق فرات و حضور محوری کردها در آن باعث شده تا راهبرد دمشق برای اعمال حاکمیت بر این منطقه، نظامی نباشد. معادلات مناطق اشغالشده توسط ترکیه و متحدانش هم احتمالا از مسیر سیاسی تعیین تکلیف خواهد شد. لذا تنها جبههی مهمی که اکنون در اختیار تروریستها قرار دارد، جبهه ادلب است که نیازمند رویکردی سیاسی و نظامی برای پایان اشغال تروریستها است. ادلب اصلیترین کانون تجمع تروریستها است و پایان اشغالگری آنان میتواند به تعبیری، شدت بحران را کاسته و شدت عمل بازیگران در حوزه سیاسی را افزایش دهد. به همین دلیل، برای طرفین درگیری بحران سوریه، آزادسازی ادلب، حساسیتهای معناداری خواهد داشت. به همین دلیل ارتش سوریه با کمک نیروهای مقاومت عزم جدی دارد بر این منطقه تسلط پیدا کند تا یکی از آخرین مقرهای تروریسم در سوریه را پاکسازی نماید.
ادلب و بازیگران خارجی
به دلیل اثرگذاری پاکسازی ادلب در پایان بخشی به بحران هفت ساله سوریه، این یکی از نقاط تعیین کننده معادلات منطقه ای و بین المللی است و همین امر موجب توجه ویژه بازیگران خارجی فعال در بحران سوریه به این منطقه شده است. در این بخش سعی می شود به شکل مجزا به هر یک از بازیگران پرداخته شود:
جمهوری اسلامی ایران: از ابتدای بحران سوریه، جمهوری اسلامی ایران خواهان تمامیت ارضی و حاکمیت نظام سوریه بوده و بر همین اساس از هرگونه تلاش برای کمک به دولت و ارتش این کشور برای تسلط بر اراضی خود حمایت کرده است. بر همین اساس جمهوری اسلامی ایران از تمام اقدامات ارتش سوریه در فراهم شدن زمینه های سیاسی و میدانی تسلط نظام سوریه بر ادلب حمایت می کند و در این بین تلاش دارد با رایزنی با نظام سوریه، روسیه و ترکیه، روند به گونهای پیش رود که ضمن حفظ جایگاه روند آستانه و جلوگیری از تشدید چالش های احتمالی میان ترکیه و سوریه، این روند با کمترین تلفات غیر نظامیان همراه باشد.
روسیه: سوریه یکی از کشورهای نزدیک به روسیه بوده و این موضوع موجب شکلگیری اتحادی راهبردی میان دو کشور شده که حاصل آن تلاش روسیه برای حفظ نظام سوریه بوده است. در این راستا دولت روسیه از هر اقدامی همچون تسلط نظام سوریه بر ادلب که به تثبیت نظام و حفظ تمامیت ارضی آن شود حمایت می کند. روسیه از ناحیه تروریسم تکفیری نیز احساس تهدید جدی میکند و هماکنون ادلب تبدیل به جولانگاه این نوع تروریسم شده و بخشی از تروریستهای فعال در سوریه از شهروندان روس هستند و مقابله با آنها برای جلوگیری از گسترش تروریسم به روسیه ضرورت دارد. به همین دلیل روسیه به دنبال ایجاد هماهنگی های میدانی، منطقه ای و بین المللی برای پشتیبانی از پاکسازی ادلب از تروریستها است. در این بین، برخی از کارشناسان احتمال برخورد نظامی بین ترکیه و سوریه را مطرح کردهاند زیرا در این صورت ترکیه به سمت ایالات متحده خواهد رفت و روسیه به این امر آگاه است و سعی میکند مانع آن شود. لازم به ذکر است روابط مسکو و آنکارا که پس از بحران سرنگونی یک جنگنده روسی توسط ترکیه وخامت گراییده بود، با زحمت بازسازی شده و روسها این فرصت را به آسانی از دست نخواهند داد زیرا همچنان بهدنبال طرح خود در جدا کردن ترکیه از غرب و ناتو هستند به همین دلیل روسیه حاضر شده با ترکیه بر سر موضوع ادلب همکاری کند که توافق اخیر با ترکیه در این راستا قابل تحلیل است.
[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr2', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr2", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]
آمریکا: پس از سفر جان بولتون به سرزمینهای اشغالی و چانهزنی سهروزه با بخشهای مختلف رژیم صهیونیستی، اظهارنظری مطرح شد مبنی بر اینکه اگر سوریه در ادلب از سلاح شیمیایی استفاده کند، آمریکا حملۀ گستردهای را علیه آن آغاز خواهد کرد. در ادامه روسها با واکنش جدی به این مسئله نشان دادند که این موضوع یک بهانه جدید و نوعی عملیات پرچم دروغین ازسوی آمریکا برای حمله مجدد به سوریه است. با توجه به اقدامات جدی نظام سوریه برای بازگرداندن ادلب تحت حاکمیت خود، تنش میان آمریکا و روسیه هر روز ابعاد جدید پیدا میکند و طرفین سعی دارند با اتکا به توان سیاسی و امنیتی خود و همچنین ائتلافسازیها به اهداف خود دست یابند. علت مخالفت آمریکا با تسلط نظام سوریه بر ادلب را باید در این مسئله جستجو کرد که دولت سوریه در حال تثبیت جایگاه خود است و این امر یعنی نزدیک شدن به پایان بحران هفتساله سوریه با نتیجه نامطلوب برای آمریکا. به همین دلیل آمریکا و متحدان منطقهایاش همچون عربستان و رژیم صهیونیستی که زمانی تلاش داشتند در سایه این بحران اهداف خود در زمینه تضعیف ایران و محور مقاومت را محقق سازند، امروز با حضور و نفوذ بیشتر ایران و روسیه در منطقه روبهرو شدهاند که شکستی برای آمریکا محسوب میشود؛ بنابراین این بازیگران سعی دارند برای بهبود شرایط به خرید زمان اقدام کنند. از سوی دیگر آمریکا حل و فصل موضوع ادلب را از بین رفتن آخرین جبهه تروریسم میداند و معتقد است بعد از موفقیت در این عملیات، دولت سوریه مقابله با آمریکا را در اولویت قرار خواهد داد که این امر مطلوب آمریکا نیست.
ترکیه: ترکیه از طرفهای مهم بحران سوریه است که با هر اقدام نظام سوریه در مرزهای جنوبی خود مخالف است مگر آنکه با فرآیندی از دادوستد سیاسی همراه باشد. هر تحولی در ادلب میتواند رابطه روسیه و ایران با ترکیه را هم با چالش روبرو کند. ترکیه اعلام کرده اجازه نمیدهد به بهای ریشهکن کردن گروههای تروریستی، قتل عام غیرنظامیان رخ دهد و ارتش ترکیه و نیروهای همسو این کشور مواضع خود را در ادلب تقویت کردهاند. لازم به ذکر است ترکیه در چند سال گذشته بر روی مخالفین نظام سوریه سرمایهگذاری کرده و میکوشد که در آیندۀ سوریه، آنها را به قدرت برساند و بهاینترتیب از نفوذ بیشتری در معادلات سیاسی، امنیتی و اقتصادی دمشق، برخوردار گردد. اگر حملهای گسترده به ادلب شود و تمام مخالفین مسلح در این استان از بین بروند، عملاً به معنی کاهش نفوذ آتی ترکیه در سوریه خواهد بود و این یکی از تناقضات مهم تصمیمگیریهای سیاسی ترکیه در پرونده سوریه است. بر اساس اخبار منتشر شده غیررسمی در هفتههای اخیر، مذاکراتی بین نیروهای سیاسی و نظامی کردهای سوریه و دولت مرکزی سوریه، برگزار و موجب افزایش نگرانیهای ترکیه شده است[1]. ترکیه برای جلوگیری از عملیات ادلب میکوشد گروههای تکفیری همچون تحریرالشام را ترغیب به انحلال کند تا نقش تروریستها کمرنگ شود ولی به نظر میرسد در این کار موفق نبوده زیرا گروههای مذکور این پیشنهاد را رد کردهاند و احتمال عملیات ادلب بالا رفته است. موضوع مهم دیگر عملیات ادلب از نظر ترکها بحث آوارگان سوری است. عملیات ادلب به دلیل نزدیکی آن شهر به مرزهای ترکیه احتمالا تعداد زیادی آواره روانه ترکیه خواهد کرد که با توجه به بحرانهای جاری حاصل از حضور آوارگان و همچنین بحران مالی اخیر در ترکیه، مشکلات فراوانی بهوجود میآورد. بهنظر میرسد در شرایط فعلی نگرانی اقتصادی آنکارا در موضوع ادلب کمتر از نگرانیهای امنیتی آن نیست. در کل ترکیه با عملیات نظامی ادلب مخالف است و سعی دارد با تعامل جدی با روسیه و ایران مانع آن شود. توافق اخیر با روسیه در این راستا قابل تحلیل است.
[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr3', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr3", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]
رژیم صهیونیستی: رژیم صهیونیستی در بحران سوریه از یک سو به دنبال عدم شکل گیری یک سوریه قوی است و از سوی دیگر به دنبال مهار جمهوری اسلامی ایران و متحدانش است. در این راستا هر اقدامی همچون فرآیند تثبیت حاکمیت نظام سوریه بر ادلب که به تقویت نظام سوریه کمک نماید و جمهوری اسلامی ایران از آن حمایت نماید قطعا با مخالفت این رژیم روبرو خواهد شد. در این راستا رژیم صهیونیستی سعی دارد با حملات نظامی محدود و کنترل شده به منافع ایران ضمن ممانعت از بالا رفتن هزینههای درگیری مستقیم، موجب اختلال در روند کلی همکاری های نیروهای مقاومت و ارتش سوریه شود. به نظر میرسد بعد از ناکامی صهیونیستها در پیشبرد مهار ایران از طریق روسها، دستور کار رژیم صهیونیستی، به تشویق آمریکا برای حضور پر رنگتر در سوریه تبدیل شده است. این فرضیه بهخصوص بعد از سفر سهروزه جان بولتون به رژیم صهیونیستی تقویتشده است؛ دستورکاری که خواهان دخالت بیشتر آمریکا در سوریه برای مهار ایران است و تلاش برای تداوم وضعیت فعلی ادلب و حضور تروریستها در آن از سوی صهیونیست ها را باید در این چارچوب تحلیل و بررسی کرد.
عربستان سعودی: از ابتدای بحران سوریه عربستان سعودی یک راهبرد را دنبال کرده و آن تغییر نظام سوریه بوده که عملا این راهبرد با وجود هزینه های بسیار سیاسی، امنیتی و مالی با شکست روبرو شده و عربستان سعودی را در بحران سوریه به یک بازیگر حاشیه ای تبدیل کرده است. البته اتکای این کشور به راهبردهای ضد ایرانی ترامپ و درگیر شدن بیش از پیش در بحران یمن نیز در این امر بی تاثیر نبوده است. در این راستا عربستان سعودی به شدت با هر نوع تحولی در ادلب و تثبیت نظام سوریه بر اساس توافق میان ایران، ترکیه و روسیه مخالف است و با فضا سازی های سیاسی و رسانه ای سعی در انحراف مسائل سیاسی داشته و میکوشد در انظار افکار عمومی، اقدام ضد تروریستی ارتش سوریه را به اقدامی ضد بشری تبدیل کنند.
[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr4', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr4", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]
نتیجهگیری
در جمع بندی مطالب فوق می توان گفت پاکسازی ادلب از حضور تروریستها با فرآیندهای سیاسی و نظامی به نوعی احیای تدریجی حاکمیت سوریه بر کل سرزمین خود است که این امر زمینه ساز حل و فصل بحران چند ساله سوریه خواهد بود و اگرچه این بحران هزینه های زیادی را برای محور مقاومت داشته ولی نتیجه آن شکست طرح های غربی، عربی و صهیونیستی برای تضعیف این محور بوده است. در این بین جمهوری اسلامی ایران می بایست باید با اتخاذ یک سیاست چندبعدی و متغیر، مثلثسازی با روسیه و ترکیه را تسریع کند، به تقویت جایگاه دولت سوریه برای دستیابی به تمامیت ارضی پرداخته، به اعمال حاکمیت دولت سوریه بر کل سرزمینش کمک کرده و مانع از تسری تروریسم به سایر مناطق شود.
منبع
[1] «ترکیه، ادلب و آینده سوریه»، خبرگزاری تسنیم، هفتم شهریور 1397، قابل دسترسی در:
http://tn.ai/1815182 (15.9.2018).