عصر حاضر دوران شبکه های اجتماعی است

واشنگتن پست در تفسیری پیرامون اعتراض های اخیر در فرانسه نوشت: عصر حاضر، دوران 'شبکه های اجتماعی' و کشیدن خط بطلان بر 'حزب' است و استمرار دمکراسی فقط با توجه به جنبشهای اعتراضی ممکن خواهد بود.

در این مطلب به قلم ‘ آن اپلباوم’ آمده است: جهان امروز، دنیای کثرت گرایی است. دنیای امروز، دنیای گرایش های دسته بندی شده اعم از سیاسی، دینی و یا تجاری نیست.
انسان دنیای امروز، از جذب شدن به هر نوع تفکر و گرایش سیاسی و دینی بیزار و روی گردان است. در دنیای امروز موجودیت هایی از قبیل حزب، گروه، سازمان و دسته بندی سیاسی و دینی، فلسفه وجودی اش را از دست داده است و هیچ منطقی برای ‘بودن’ و جذب مخاطب ندارد.
دنیای امروز؛ دنیای ابراز وجود ‘شبکه های اجتماعی’ است.
شبکه های اجتماعی زندگانی بشر را تسخیر کرده و جزء لاینفک آن شده است.
امروزه مردم در سراسر جهان برای ابراز عقیده و اعتقادات و تماس و تعامل با هم، از طریق اینترنت، شبکه های اجتماعی بصورت آنلاین با یکدیگر ارتباط برقرار می کنند. انسان امروز حتی تمام مکتوبات خود را از طریق همین رسانه ها نشر می دهد. هر گروه و تشکل و هویت گروهی جدید در همین شبکه ها و رسانه ها شکل می گیرد.
شبکه های اجتماعی، مهمترین ابزار برای به اشتراک گذاردن احساسات و هیجانات مشترک اند. ‘ ابراز خشم ‘ یکی از احساساتی است که سریع ترین انتشار را در شبکه های اجتماعی دارد.
مصداق روشن وسعت کارکرد شبکه های اجتماعی در زندگی بشر امروز، حوادث این روزهای کشور فرانسه است.
چند هفته ای است که یک جنبش اعتراضی موسوم به جنبش ‘جلیقه زردها’ در پاریس و کم و بیش در سایر شهرهای فرانسه ظهور کرده و فریاد اعتراض خود را علیه سیاستهای اقتصادی دولت ‘امانوئل مکرون’ سر داده است.
محل رویش این جنبش، فضای سایبری است. 
سوالهایی در محافل اجتماعی و سیاسی فرانسه در خصوص مبداء و هسته اصلی این تشکلات اعتراضی مطرح است. مبداء و منشاء خیزش این تظاهرات برخلاف سنت معمول است.
در گذشته هم در فرانسه و هم در سایر کشورهای اروپایی، مبداء تشکیل احزاب سیاسی عموما نهادهای قدیمی و بطن زندگی عادی مردم بود. اتحادیه های تجاری، مبداء رویش ‘سوسیال دمکراتها’ بود و کلیسا هم مبداء خیزش راست گرایان ‘ دمکرات مسیحی’ بود. 
سابق بر این، مردمانی که اعتقادات سیاسی و اجتماعی یکسان داشتند در روال زندگی عادی با هم تماس و معاشرت داشتند و یکدیگر را در محافل عمومی نظیر باشگاهها، کافه ها و نشست ها ملاقات می کردند.
بی دلیل نیست در فرانسه، جنبشی که تا همین یک ماه پیش وجود خارجی نداشت، توانست اینقدر سریع و در یک فاصله زمانی بسیار کوتاه، هویت پیدا کند و منسجم و یکپارچه شود. 
این تشکل به هیچ حزب سیاسی تعلق ندارد. البته احزاب زیادی سعی کرده اند آن را به نفع خود مصادره کنند. 
‘ فرانسوا روفن’ سیاستمدار چپ افراطی که تنفر شدیدی از ‘ امانوئل مکرون’ رئیس جمهور فرانسه دارد، ‘جلیقه زرد’ می پوشد و در تظاهرات شرکت می کند. 
‘مارین لو پن’ رهبر راست های افراطی هم در صف پشتیبانی از تظاهرکنندگان درآمده است. برخی گمان می برند که احتمالا جناح اوست که تظاهرکنندگان را تشویق به دست زدن به خشونت می کند. 
اما این ادعایی بیش نیست. وابسته دانستن تظاهرات جنبش ‘جلیقه زردها’ به گروه و حزب به خصوصی روش فرصت طلبان است. این جنبش اعلام کرده است که رهبر ندارد. فقط هشت سخنگو دارد با پیشینه هایی کاملا مغایر از هم. این جنبش تاکید کرده است که مطلقا به هیچ دسته و حزب و گروهی تعلق ندارد.
‘ جلیقه زردها’ ایدئولوژی و فلسفه روشنی ندارند. آنها فقط جمعیتی با درخواستها و گرایش هایی یکسان هستند. این ارزیابی این جنبش از بعد زیبایی شناسی است. 
زمینه های اعتراض این جنبش کاملا مشخص و بسیار محدود است.
جنبش ‘جلیقه زردها’ به افزایش نرخ مالیات بر قیمت بنزین معترض است. از اعمال محدودیتهای تازه در سرعت خودروها در اتوبانها و به طور کل از سیاستهای اقتصادی دولت مکرون ناراضی است.
‘جلیقه زردها’ در شعارهایشان به وضوح نشان می دهند که نه تنها به هیچ حزب و گرایش سیاسی وابستگی ندارند، بلکه از همه آنها بیزارند.
حزب سیاسی مکرون که ‘ جمهوری به پیش’ نام دارد، خودش کارش را با این شعار آغاز کرد که یک ‘حزب ضد حزب’ است. مأمن و پناهی است برای مردمی که دیگر نمی خواهند مثل همیشه، هویتشان با هویت گرایش و حزب سیاسی شان مشخص شود. 
اما وقتی پای عمل فرا می رسد، در یک پس زمینه سیاسی؛ همه احزاب هویت سیاسی پیدا می کنند و در انتخابات با این هویت ابراز وجود می کنند. حزب ‘جمهوری به پیش’ که تا سه سال پیش وجود خارجی نداشت، امروز یکی از اجزاء همان دولتی است که برای شکست دادنش، تشکیل شده بود. 
تاریخ فرانسه آکنده از انقلاب هاست، حتی انقلابهایی بسیار رادیکال. سرعت تغییری که این انقلابها ایجاد می کنند حقیقا حیرت آور است. این سرعت آنقدر زیاد است که وقتی فردی از حزبی جدا می شود، دیگر امکان برگشت به آن اگر ناممکن نباشد، خیلی سخت خواهد بود.

  • این مطلب، صرفاً جهت اطلاعِ مخاطبان، نخبگان، اساتید، دانشجویان، تصمیم‌سازان و تصمیم‌گیران بازنشر یافته و الزاماً منعکس‌کننده‌ی مواضع و دیدگاه‌های اندیشکده راهبردی تبیین نیست.
  • منبع: خبرگزاری ایرنا

ارسال دیدگاه