اندیشکده راهبردی تبیین- «آنگلا مرکل» صدراعظم آلمان در مهرماه 1397 خواستار ایجاد یک نظم نوین در سیاست خارجی اتحادیه اروپا و ایجاد شورای امنیت اروپایی شد و هدف از طرح این ایده را متحدتر و عملگراتر شدن اتحادیه اعلام کرد. طرح شورای امنیت اروپایی هرچند برای اولین بار بهطور رسمی توسط صدراعظم آلمان اعلام شد اما سالهاست که ایده تقویت تدابیر اتحادیه اروپا در زمینههای دفاعی و امنیتی ذهن بسیاری از سران کشورهای اروپایی را به خود مشغول کرده است.
اختلافات و شکاف عمیق اتحادیه اروپا و آمریکا از یک طرف، و مشکلات عدیده داخلی که منجر بهشدت گرفتن اختلافات میان مردم و حاکمیت شده است از طرف دیگر از مهمترین دلایل مطرحشدن این ایده میباشند. بحران مهاجرت به اروپا از سال 2015، اعتراضات مردم به مشکلات عدیده اقتصادی که حاکمیت کشورها را تهدید میکند، موج اخیر حملات تروریستی که نقاط ضعف اطلاعاتی اتحادیه اروپا را برجستهتر مینماید[1] و مهمتر از همه، تصمیم انگلستان برای خروج از اتحادیه اروپا (برگزیت) در سال 2016، همگی نشان از بحرانهای فزاینده در اتحادیه اروپا میدهند.
ملیگرایی تهدیدی جدی برای اصل همبستگی
افزایش تمایلات ملیگرایانه از خطراتی است که همگرایی میان کشورهای اروپایی را تهدید میکند. محبوبیت گروههای ملیگرا و دستراستیها در کشورهای اروپایی کاملا مشهود است. ملیگرایان در آلمان بیشازپیش به یک تهدید جدی تبدیل شدهاند. مرکل در کنگره حزب دموکرات مسیحی با هشدار درمورد ملیگرایی روزافزون در آلمان، خاطرنشان کرد: « اگر ما میخواهیم از منافع خود دفاع کنیم این تنها در اروپا امکانپذیر است و به همین خاطر باید از اروپا حمایت شود و حفظ شود و توسعه یابد. تنها درصورتیکه اروپا در بلندمدت به خوبی پیش رود آلمان هم شرایط خوبی خواهد داشت.»[2]
در فرانسه نیز ملیگرایان از محبوبیت بالایی برخوردار هستند. «مارلین لوپن» رهبر دستراستیهای فرانسه با وعده برگزاری «فرگزیت» (برگزیت فرانسوی) توانست در انتخابات 2017 فرانسه بیش از 30 درصد آراء را به خود اختصاص دهد. محبوبیت لوپن با افزایش درگیریها در ناآرامیهای اخیر فرانسه و اعتراضات جلیقه زردها رو به افزایش گذاشت تا جاییکه رئیسجمهور فرانسه نیز با هشدار نسبت به افزایش ملیگرایی، مواجهه همه دموکراسیهای لیبرال با بحران را خواستار شد.
بدین ترتیب اتحادیه اروپای کنونی، متشکل از کشورهایی است که با بحران ملیگرایی روبرو هستند و با افزایش محبوبیت این گروههای ملیگرا، همبستگی کشورهای اروپایی به مخاطره خواهد افتاد. دخالت خارجی و حمایت رئیسجمهور آمریکا از گروههای ملیگرا نگرانی را بیشازپیش کرده است. مشخص است در چنین شرایطی، کشورهای اروپایی خواستار تقویت سازوکارهای امنیتی و دفاعی اتحادیه اروپا باشند. در همین چارچوب است که در دسامبر 2017 کشورهای اتحادیه اروپا با توافق بر معاهده «همکاری ساختاری دفاعی اتحادیه اروپا»، توانستند یک اتحادیه دفاعی تشکیل دهند تا همکاریهای بیشتری در حوزه امنیتی و دفاعی داشته باشند.
حق وتو، ایده وسوسهانگیز برای کشورهای قدرتمند
علاوه بر مشکلات داخلی کشورهای اروپایی، اصل اتفاق آرا، در اتحادیه اروپا یکی از موانع سرعت در تصمیمگیریها و تأثیرگذاری بر بحرانهای کشورهای اتحادیه است. اتحادیه اروپا معتقد است، اصل اتفاق آراء در شورای اروپا، منجر به ایجاد استانداردهای مشترک اروپایی میشود و این دقیقا در راستای اصل همبستگی است که شالوده شکلگیری اتحادیه اروپا بوده است. اما همین اصل اساسی میتواند در مواجه با بحرانها به بزرگترین مانع تبدیل گردد. فقدان توافق یا روند طولانی رسیدن به توافق درخصوص یک موضوع بهخودیخود میتواند بحرانزا باشد. این ضعف باعث شده اتحادیه اروپا در بسیاری از مسائل بینالمللی منفعل باشد و بازی را به ایالاتمتحده آمریکا واگذار نماید.
[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr2', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr2", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]
به همین دلیل الگوی شورای امنیت سازمان ملل میتواند یکی از ایدههای حل مشکل باشد. «هایکو ماس» وزیر خارجه آلمان با تأکید بر جدایی از اصل اتفاق آرا و سوق یافتن به سمت رای اکثریت در مسایل سیاست خارجی گفت: «گروه کوچکی از اعضا به نمایندگی از تمام اتحادیه اروپا میتوانند در پاسخ به بحرانهای کنونی سریعتر و مؤثرتر اقدام کنند».[3]
بدیهی است که این ایده برای کشورهای قدرتمند اروپایی بسیار جذاب باشد زیرا میتوانند در این شورای امنیت اروپایی دارای حق وتو شوند و خواست خود را بر کل اروپا تحمیل نمایند اما به همان اندازه برای کشورهای کوچک که اتفاق آراء را فرصتی برای ابراز خواستههای خود میدانند، ایدهای ناعادلانه به شمار میرود. مبرهن است که مخالفت کشورهای کوچک اروپایی یکی از موانع و چالشهای اساسی برای ایجاد شورای امنیت اروپایی است.
اروپا در پی نقشی مؤثرتر در عرصه بینالمللی
تردیدی نیست اختلافات گسترده میان آمریکا و اتحادیه اروپا از مهمترین دلایلی به شمار میرود که کشورهای اروپایی را به سمت ایده تقویت تدابیر و سازوکارهای مستقل اروپایی درزمینه دفاعی و امنیتی سوق داده است. از زمان صدور اعلامیه استقلال آمریکا و آغاز روابط فراآتلانتیکی، روابط آمریکا و اتحادیه اروپا با فرازها و فرودهای بسیاری روبرو بوده است و شاید بتوان گفت تشکیل اتحادیه اروپا به شکل کنونی، مدیون اعلان دکترین نظم نوین جهانی «جورج بوش پدر» است. این دکترین که درواقع چندجانبهگرایی بینالمللی تحت رهبری آمریکا را مدنظر داشت، باعث شد کشورهای اروپایی درصدد برآیند با پیمان ماستریخت و ایجاد اروپای متحد، یک نقش مستقل و تأثیرگذار در نظام جهانی ایفا کنند و از یک جانبهگرایی آمریکا درصحنه بینالمللی جلوگیری نمایند. با روی کار آمدن «جورج بوش پسر» و تکرویهای آمریکا در جنگ عراق، منجر به فاصله گرفتن متحدان آمریکا شد. بهخصوص کشورهایی مانند فرانسه و آلمان که جزء ناتو هستند و بهطور رسمی مخالفت خود با جنگ را اعلام کرده بودند.
این فاصله هرچند اندک، بر روابط میان آمریکا و اتحادیه اروپا تأثیر بسزایی داشت. بنابراین «باراک اوباما» رئیسجمهور بعدی آمریکا تلاش کرد با دلجویی از متحدان خود، شکاف ایجاد شده را پر نماید. ازجمله مهمترین اقدامات اوباما در این زمینه آغاز مذاکرات برای توافقنامه تجارت و سرمایهگذاری فراآتلانتیکی[4] بود. توافقی که رویاییترین توافق پس از سازمان تجارت جهانی قلمداد میشد و میتوانست منجر به حذف موانع تعرفهای و توسعه تجارت شود و یک بازار میان آتلانتیکی ایجاد نماید.[5]
بااینحال اوباما نتوانست تا پایان دوره ریاست خود، این مذاکرات را بهپایان ببرد و حلقه مستحکمی در روابط دو سر آتلانتیک ایجاد نماید. از زمان روی کار آمدن «دونالد ترامپ» چالشهای زیادی در این روابط ایجاد شده است. ترامپ بهصراحت از ناکارآمدی سازوکارهای بینالمللی سخن میگوید و از بسیاری از توافقات مهم بینالمللی خارج شده است. خروج یک جانبه آمریکا از توافقاتی مانند برجام، موافقتنامه آب و هوایی پاریس، متوقف کردن مذاکرات توافقنامه جامع تجارت و سرمایهگذاری فراآتلانتیکی و یا حمایت از خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا (برگزیت) اختلافات را گستردهتر کرد. اما اقدام اساسی ترامپ که منجر به تشدید شکاف گردید، افزایش تعرفه واردات فولاد و آلومینیوم از اروپا بود. اقدامی که باعث شد، بسیاری از کارشناسان احتمال وقوع یک جنگ تجاری را هشدار دهند.
[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr3', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr3", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]
«پتر آلتمایر» وزیر اقتصاد آلمان با اشاره به اقدامات متقابل اتحادیه اروپا و با هشدار در خصوص احتمال آغاز یک «جنگ تجاری»، گفت: «اروپا و آمریکا از به راه افتادن یک جنگ تجاری سودی نخواهند برد و بهتر است از آن اجتناب کنند.»[6] چندی بعد، کمیسیون اروپا در اقدامی متقابل تعرفه مالیاتی بر برخی کالاها همچون موتورسیکلت هارلیدیویدسون، ویسکی بوربن، ذرت، تنباکو، محصولات آلومینیومی و فولادی به ارزش حداقل ۲.۸ میلیارد دلار را اعلام کرد[7]. اقداماتی که حاصلی جز تیرهتر شدن روابط درپی نداشت.
بااینوجود ترامپ هیچ گامی برای بهبود روابط برنداشت و با تشویق گروههای ملیگرا به سیاستهای ناسیونالیستی و جدایی از اتحادیه اروپا، شکاف را عمیقتر کرد. بدیهی است که اروپا به دنبال مسیری خواهد بود تا وابستگی خود به آمریکا را کاهش دهد و مستقل گردد. برونو لومر، وزیر دارایی فرانسه، در این خصوص بیان کرد: «آقای ترامپ انگیزهای برای اروپای قدرتمندتر است»[8]. این ادبیات خصمانه میان سران دو طرف آتلانتیک نشان از افزایش بیاعتمادی و کاهش روابط دارد. افزایش بیاعتمادی باعث شده که اروپا، آمریکا را بهعنوان یک دشمن بالقوه در نظر بگیرد و بدنبال تقویت قدرت دفاعی خود باشد. رئیسجمهور فرانسه با طرح ارتش واحد اروپایی بهطور تلویحی آمریکا را دشمن آینده اروپا اعلام کرد و گفت: «ما باید در آینده از خود در برابر روسیه، چین و حتی ایالاتمتحده دفاع کنیم.»[9]
حال برای تحقق هدف افزایش قدرت دفاعی و کاهش نقش ناتو در اروپا، طرح شورای امنیت با نیروهای حافظ صلح خود که تحت امر این شورا حرکت کنند، میتواند علاوه بر ایجاد بستری گستردهتر برای همکاریهای امنیتی، در امور دفاعی نیز اتحادیه اروپا را تقویت کند. به همین دلیل فرانسه و آلمان در نوامبر 2018 خواستار ایجاد یک ارتش واقعی اروپایی شدند.
بااینوجود ارتش اروپایی درصورت ایجاد، یک نهاد موازی با پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) است و درحالیکه از 28 عضو ناتو، 25 عضو اروپایی هستند، تهدیدی جدی برای پیمان آتلانتیک شمالی بهحساب میآید. توسعه تواناییهای دفاعی خارج از چارچوب ناتو سیاست هژمونی محور آمریکا را دچار خدشه خواهد کرد و این مسئلهای نیست که ترامپ بتواند بهآسانی تحمل کند و در اولین واکنش به طرح موضوع، در پیامی توئیتری ایده تشکیل ارتش اروپایی را بسیار توهینآمیز قلمداد کرد.
طرح توسعه نظامی اتحادیه اروپا علاوه بر مخالفت رئیسجمهور آمریکا، اعتراض بسیاری از کارشناسان سیاسی را به دنبال داشته است. معترضان معتقدند که «افزایش هزینههای دفاعی، لابی تسلیحات را تأمین خواهد کرد اما به حل مسائل واقعی کمک نمیکند. اروپا نیاز به امنیت بیشتری دارد، اما بیشتر از همه باید روی کارایی تمرکز کند»[10]. از طرف دیگر کشورهای آتلانتیکگرا که ناتو را بهعنوان تنها مرجع سیاسی و امنیتی اروپا میدانند از مخالفان احتمالی این طرح خواهند بود. بهاین ترتیب مشخص است که ایجاد الگوی شورای امنیت با موانع و چالشهای متعددی روبرو خواهد شد
بهطورکلی میتوان گفت بحرانهای مالی و امنیتی فعلی اروپا و شکاف شدید در روابط با آمریکا منجر شده است، اروپا _بهعنوان ابرقدرت سابق جهانی_ بهجای تقویت روابط آتلانتیکی بهدنبال افزایش همگرایی منطقهای باشد تا جایگاه خود در عرصه بینالمللی را تحکیم بخشد. بنابراین با ادامه این روند ما شاهد واگرایی و رقابت دو سوی آتلانتیک خواهیم بود.
[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr4', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr4", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]
عرصه بینالمللی با دو شورای امنیت
طرح ایجاد شورای امنیت اروپایی و حق وتو در آن، از رویای بسیاری از کشورهای اروپایی بخصوص آلمان نشئت گرفته است. «آلمان سالهاست که خواهان اصلاح ساختار شورای امنیت و کسب یک کرسی دائم در آن نهاد است که عملاً ۵ کشور دارای حق وتو، این موضوع را نمیپذیرند».[11] ایجاد یک نهاد با دستورالعمل مشابه هرچند باب میل آلمان است اما برای شورای امنیت سازمان ملل متحد و کشورهای غیراروپایی امری نامطلوب خواهد بود. اگرچه هنوز طرح مشخصی ازآنچه شورای امنیت اروپایی خوانده میشود در دست نیست اما اگر سازوکاری کاملا یکسان با شورای امنیت داشته باشد پس دارای نقشی یکسان خواهد بود.
طبق ماده 24 منشور، شورای امنیت مسئول حفظ صلح و امنیت بینالمللی است و در این راه میتواند از روشهای مسالمتآمیز یا قوه قهریه خود بهره بگیرد. سازوکار مشابه روشهای مسالمتآمیز مندرج در فصل 6 منشور ازآنجاکه جنبه الزامآور ندارند، مشکلی ایجاد نخواهد کرد اما ایجاد سازوکاری مشابه شورای امنیت که طبق فصل 7 منشور قابلیت توسل به زور را دارد، آینده نظام جهانی را با چالش مواجه خواهد کرد. شورای امنیت اروپایی بسته به آنچه تهدید برای صلح تشخیص میدهد قادر خواهد بود با استفاده از ارتش مستقل اروپایی دخالت نماید. حال اگر فرض کنیم نوع نگرش تهدید علیه صلح در شورای امنیت اروپایی با شورای امنیت سازمان ملل متحد متفاوت باشد، شاهد پیچیدهتر شدن بحرانهای بینالمللی خواهیم بود.
تأثیر ایجاد شورای امنیت اروپایی بر روابط ایران با اروپا
ایالاتمتحده آمریکا همواره در روابط بین ایران و اروپا، نقشی پررنگ و تأثیرگذار داشته است. اگر آمریکا، اروپاییان را در انتخاب روابط با ایران یا آمریکا تحتفشار قرار دهند، قطعاً بر سطح روابط اروپا و ایران تاثیرات مستقیمی برجای خواهد گذاشت[12]. به همین دلیل، سیاست خارجی اتحادیه اروپا پیش از توافق هستهای ایران، به جهت تلاش برای همگرایی روابط فراآتلانتیکی، رویکردی دنبالهرو نسبت به آمریکا بود. اما پس از خروج یک طرفه آمریکا از برجام و تشدید شکاف فراآتلانتیکی، درصدد آن است که درصحنه بینالمللی، سیاست خارجی مستقل خود را به اثبات برساند. تلاش اروپا برای ایجاد شورای امنیت اروپایی و داشتن شخصیتی مستقل و همچنین قدرتمند فرصتی برای گسترش روابط ایران و اروپا خواهد بود. روابطی که به دلایل نداشتن نگرش مشترک نسبت به مباحثی همچون تروریسم، حقوق بشر و … همواره با بدگمانی دو طرفه همراه بوده است. بااینحال اروپا با بازگشت به سیاست تعامل نسبت به ایران، قادر خواهد بود در حل بحرانهای غرب آسیا مؤثر باشد و سیاست خارجی واقعی و مستقل خود در عرصه بینالمللی را به منصه ظهور بگذارد.
هرچند نباید انتظار این را داشته باشیم که اروپا بدون در نظرگرفتن روابط با آمریکا و یا حتی در تقابل با آمریکا به سمت ایران بیاید اما ایران میتواند با سیاست درست و دقیق از بحران ایجاد شده بین دو سر آتلانتیک، امتیازاتی برای خود کسب کند.
[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr5', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr5", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]
فرجام سخن
طرح شورای امنیت حاصل نگرانی عمیق اتحادیه اروپا از بحران های ملی، مالی، امنیتی کشورهای اروپایی و ترس از کنار گذاشته شدن از معادلات بینالمللی است. هرچند موارد ذکرشده، نگرانیهای چندین ساله اروپا است اما با روی کار آمدن ترامپ و هژمونی قلدرمآبانه ایالاتمتحده آمریکا، ترس از تبدیل متحد دیرین اروپا به دشمنی بالقوه، سبب شده است سران اروپا بسرعت به دنبال تقویت سازوکارهای امنیتی و دفاعی خود باشند.
اگرچه این طرح به همگرایی منطقهای اروپا و تقویت اتحادیه اروپا کمک شایانی میکند اما از طرف دیگر هم قادر است به بحرانی بینالمللی تبدیل شود چراکه ایجاد یک سازوکار مشابه با شورای امنیت سازمان ملل، ثبات جهان را به خطر خواهد انداخت.
منابع و ارجاعات
[1] Pauline Massart, “Time for a European Security Council”, Carnegie Europe, March 03, 2017.
http://carnegieeurope.eu/strategiceurope/68168
[2] « هشدار مرکل درباره ملیگرایی روزافزون در آلمان »، پایگاه خبری فردانیوز، منتشر شده در تاریخ 29 مهر 1397، قابل بازیابی در پیوند زیر:
https://www.fardanews.com/fa/news/884263
[3] « آلمان خواستار تاسیس شورای امنیت اتحادیه اروپا شد»، پایگاه خبری ایسنا، منتشر شده در تاریخ 17 مهر 1397، قابل بازیابی در پیوند زیر:
https://www.isna.ir/news/97071709632
[4] Transatlantic Trade and Investment Partnership (T-TIP)
[5] بهاءالدین بازرگانی گیلانی، « آثار تجارت دو سوی آتلانتیک بر ممالک ثالث»، دیپلماسی ایرانی، منتشر شده در تاریخ 7 مهر 1395، قابل بازیابی در پیوند زیر:
http://www.irdiplomacy.ir/fa/news/1963165/
[6] « انتقاد شدید آلمان از تصمیم ناعاقلانه گمرکی آمریکا»، پایگاه خبری دوویچه وله فارسی، منتشر شده در تاریخ 11 خرداد 1397، قابل بازیابی در پیوند زیر:
[7] «وضع تعرفههای گمرکی جدید، واکنش اتحادیه اروپا به جنگ تجاری آمریکا»، پایگاه خبری یورونیوز، منتشر شده در تاریخ 1 تیرماه 1397، قابل بازیابی در پیوند زیر:
[8] « وزیر فرانسوی سیاستهای ترامپ علیه ایران را به چالش کشید»، پایگاه خبری العالم، منتشر شده در تاریخ 24 آذر 1397، قابل بازیابی در پیوند زیر:
http://fa.alalam.ir/news/3888421
[9] « رئیسجمهوری فرانسه خواستار تشکیل ارتش واحد اروپا شد»، پایگاه خبری یورونیوز، منتشر شده در تاریخ 16 آبان 1397، قابل بازیابی در پیوند زیر:
[10] Reinhard Bütikofer, “Security cannot simply be delegated to the military”, Green European Journal, June 28, 2018.
https://www.greeneuropeanjournal.eu/security-cannot-simply-be-delegated-to-the-military/
[11] « شورای امنیت اروپایی؛ دلایل و چالشها»، اندیشکده تبیین، منتشر شده در تاریخ 16 مهر 1397، قابل بازیابی در پیوند زیر:
[12] محمودرضا رهبر قاضی، « الگوی مطلوب روابط ایران و اروپا»، اندیشکده تبیین، منتشر شده در تاریخ 20 آذر 1397، قابل بازیابی در پیوند زیر: