اندیشکده راهبردی تبیین – از ابتدای بحران سوریه دولتها و سازمانهای بینالمللی بر اساس منافع و مأموریتهای خود و همچنین مقتضیات سیاسی و میدانی حاکم بر این کشور، روندهایی را برای حلوفصل این بحران ارائه کردهاند. یکی از روندهای موفق در کاهش سطح بحران سوریه روند آستانه بوده که با مشارکت فعالانه جمهوری اسلامی ایران، روسیه و ترکیه همراه بوده است. حال سؤالی که در اینجا مطرح میشود این است که روند آستانه دارای چه توفیقات و ناکامیهایی بوده و چه چالشهای سیاسی و میدانی برای ادامه مسیر آن متصور است؟ در پاسخ میتوان گفت مهمترین توفیق روند آستانه، تأثیرگذاری آن بر عرصه میدانی سوریه بوده و مهمترین ناکامی آن عدم تناسب پیشرفتهای سیاسی با پیشرفتهای میدانی این روند بوده است و در این راستا با چالشهای همچون بالا رفتن سطح اختلافات میان ارکان این روند روبرو است.
آستانه؛ ابتکاری موفق در میان ابتکارهای شکستخورده
بعد از آغاز بحران سوریه در سال 2011 و طمع برخی از قدرتهای منطقهای و بینالمللی برای کسب منافع سیاسی و امنیتی خود، این بحران از یک بحران داخلی به بحران منطقهای و بینالمللی تبدیل شد بهطوریکه کشورهای مختلف با رویکردهای مختلف درگیر این بحران شدند. این دخالتهای خارجی زمینهساز قدرتیابی گروههای تکفیری و بحرانیتر شدن نهتنها سوریه شد بلکه کل منطقه غرب آسیا را فراگرفت و به کشورهای همسایه نیز تسری پیدا کرد. با مقاومت ارتش سوریه و حمایتهای محور مقاومت و بهویژه جمهوری اسلامی ایران، بهتدریج نظام سوریه توانست تا حدودی قدرت خود را بازیابد و بحرانی را که میرفت منجر به تضعیف سوریه و محور مقاومت در منطقه غرب آسیا شود، با ناکامی مواجه کند. البته در این میان، ورود روسیه با درخواست رسمی دولت سوریه در سپتامبر 2015 کمک شایانی به این امر کرد.
در مورد نقش ترکیه در بحران سوریه گفتنی است این کشور با اتخاذ راهبرد تغییر نظام سوریه با همپیمانی غرب و برخی از کشورهای عربی به حمایت از گروههای تروریستی و مخالفان سوری پرداخت. نتیجه این راهبرد اشتباه، تسری این بحران از مرزهای جنوبی ترکیه به داخل این کشور شد و مسئله کردی را جدیتر از گذشته کرد. این امر بهتدریج منجر به تغییر برخی از سیاستهای ترکیه شد که سیاست تهاجمی این کشور را به سیاست دفاعی تبدیل کرد.
مجموعه تحولات ذکر شده در راهبردها و سیاستهای کشورهای جمهوری اسلامی ایران، روسیه و ترکیه از یکسو و عدم موفقیت چشمگیر روندهای صلح سوریه همچون طرح اتحادیه عرب (2011-2012)، طرح دوستان سوریه (2012)، ابتکار روسیه (2012)، طرح کوفی عنان (2012)، طرح سازمان ملل موسوم به روند ژنو (از 2012 تاکنون)، روند وین (2015)، کنفرانس ریاض (2015) و نشست لوزان (2016) زمینه را برای ارائه ابتکار جدیدی در دسامبر 2016، برای صلح سوریه موسوم به روند آستانه فراهم کرد. این روند با ارائه پیشنهادهایی همچون مناطق کاهش تنش در مناطق چهارگانه و آتشبسهای متعدد میان نظام سوریه و گروهای معارض، بهتدریج توانست به دستاوردهای مثبتی دست یابد که بیتردید روند آستانه را میتوان موفقترین روند صلح سوریه در ابعاد داخلی و منطقهای و بینالمللی بحران سوریه معرفی کرد. بهغیراز پیشنهادهای مطرح شده که موجب تسریع روند کاهش بحران سوریه شده میتوان دلایلی را برای موفقیت این روند نسبت به روندهای دیگر بیان نمود که مهمترین آن عبارتاند از:
حضور بازیگران مؤثر در عرصه بحران سوریه در روند آستانه: حضور سه کشور مؤثر در عرصه میدانی و سیاسی سوریه یعنی ایران، روسیه و ترکیه در روند آستانه موجب آن شده که تصمیمات اتخاذ شده در این روند از قابلیت اجرایی برخوردار باشد. این در حالی است که روندهای مطرح شده برای بحران سوریه، بیشتر تصمیمگیری یک سری از بازیگران با تأثیرگذاری کم در این کشور بود که اکثر این بازیگران منطقهای و بینالمللی خود بخشی از زمینههای بحران آفرینی در سوریه بودهاند.
قائل بودن نقش ویژه برای نظام سوریه: یکی از علل موفقیت روند آستانه، قائل بودن نقش ویژه و متناسب با واقعیتهای سیاسی و میدانی برای نظام سوریه بوده است. این در حالی است که روندهای دیگر بیش از قائل بودن این نقش برای نظام سوریه، به دنبال نادیده گرفتن آن بودند. اگرچه نظام سوریه از ارکان این روند نیست ولی مشارکت فعالی در آن دارد و ارکان این روند بهخصوص ایران و روسیه از این مشارکت حمایت میکنند.
حضور بازیگران مشروع در بحران سوریه: بهغیراز ترکیه، جمهوری اسلامی ایران و روسیه بنا به دعوت رسمی نظام سوریه وارد بحران سوریه شدهاند و همین مشروعیت حضور، زمینه اثربخشی تعهدات را فراهم ساخته است.
[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr2', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr2", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]
حضور جمهوری اسلامی ایران در روند آستانه: برخلاف اکثر روندهای حل بحران سوریه، جمهوری اسلامی ایران از ارکان روند آستانه است. آمریکا و کشورهای محافظهکار منطقه غرب آسیا با حذف این بازیگر مهم عرصه بحران سوریه بهنوعی به واقعیتهای موجود در این بحران توجه نمیکردند و همین امر این روندها را به شکست کشانده ولی روند آستانه با محوری کردن نقش ایران بهنوعی به مشروعیت روند آستانه افزوده است.
احترام به حاکمیت و تمامیت ارضی سوریه: یکی از اصول مورد تأکید ارکان روند آستانه، احترام به حاکمیت و تمامیت ارضی سوریه است. گفتنی است ترکیه در مورد تداوم سیاسی بشار اسد رئیسجمهور سوریه با روسیه و جمهوری اسلامی ایران اختلافنظر دارد و مقوله حاکمیت نظام سوریه را از بشار اسد جدا میداند ولی به دو اصل حاکمیت و تمامیت ارضی سوریه بهعنوان اصول قوامبخش روند آستانه پایبند بوده است.
ناکامیهای آستانه
همانطور که در مطالب فوق ذکر شد، روند آستانه موفقیتهای زیادی داشته است اما نمیتوان از کنار برخی از ناکامیهای آن بهراحتی گذر کرد. مهمترین ناکامیهای این روند را میتوان اینگونه بیان کرد:
فرصتطلبی برخی از ارکان روند آستانه: برخلاف جمهوری اسلامی ایران که اهداف خود را همسو با نظام سوریه تعریف کرده است، کشورهای روسیه و ترکیه با توجه به نقشآفرینی خود در بحران سوریه، اهداف دیگری را هم پیگیری میکنند که نتیجه آن گاها منجر به تأخیر افتادن برخی از تصمیمات مؤثر در بحران سوریه شده است. برای مثال روسیه در برخی از مقاطع بهوسیله بحران سوریه میخواهد برخی از مشکلات خود در اوکراین و همچنین پیمانهای تسلیحاتی خود با ایالاتمتحده را مدیریت کند و ترکیه نیز مسئله کردی خود را به بحران سوریه ربط میدهد و یا در مواردی به دنبال تعامل همزمان با آمریکا و روسیه برای پیگیری بازیهای راهبردی خود در منطقه و عرصه بینالملل است.
[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr3', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr3", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]
تفاوت دیدگاه ارکان روند آستانه در مورد تعریف تروریسم: یکی از ناکامیهای اصلی روند آستانه، تفاوت دیدگاه ارکان ترکیه، روسیه و ایران نسبت به تروریسم است بهطوریکه تعریف تروریسم جمهوری اسلامی ایران با نظام سوریه یکی است و همه گروههایی که علیه نظام سوریه سلاح به دست گرفتند و باعث ناامنی این کشور شدهاند را در تعریف خود از تروریسم جا داده است؛ اما روسیه با مستثنا کردن برخی از این گروهها همچون ارتش آزاد، دایره محدودتری از تعریف تروریسم را نسبت به جمهوری اسلامی ایران ارائه نموده است. ترکیه نیز بهغیراز گروه داعش و جبهه فتح الشام، گروههای دیگر را تروریسم نمیشناسد. همین تعریف متفاوت از تروریسم منجر به اختلالاتی در پیشبرد اهداف روند آستانه شده است.
پیشرفتهای کم در عرصه سیاسی: برخلاف موفقیتهای میدانی روند آستانه، روندهای سیاسی به دلیل اختلافات میان جمهوری اسلامی ایران و روسیه از یکسو و ترکیه از سوی دیگر، از موفقیت کمی برخوردار بوده است که علت آن نیز سهم خواهی ترکیه و گروههای همسو با این کشور و کشورهای عربی خلیجفارس برخلاف واقعیتهای میدانی و سیاسی سوریه است.
چالشهای پیشروی آستانه
با توجه به دستاوردها و ناکامیهای ذکر شده برای روند آستانه، میتوان چالشهایی را در عرصههای سیاسی و میدانی برای آینده آن متصور شد که مهمترین آن عبارتاند از:
افزایش تعارض منافع بین اعضای اصلی روند آستانه: نزدیک شدن به پایان بحران سوریه، تعیینکننده نقش آینده هر بازیگر در معادلات سوریه است. همین امر زمینهساز افزایش اختلافات میان ترکیه، روسیه و جمهوری اسلامی ایران در برخی از توافقات و موضعگیریها خواهد شد. البته جمهوری اسلامی ایران تاکنون با یک صبر استراتژیک، نقش لولاگونهای را در این روند بازی کرده است تا به بقای روند آستانه کمک نماید ولی ممکن است مطالبات برخی از ارکان این روند به فرآیند حل بحران آسیب برساند.
یکجانبهگرایی ترکیه: ترکیه به دلیل منافع خاص در موضوع کردی و تلاش برای گسترش نفوذ خود در شمال سوریه، گاهاً اقدام به یکجانبهگرایی مینماید که با روح چندجانبه گرایی روند آستانه در تعارض است. برای مثال عملیات احتمالی ارتش ترکیه در شمال سوریه و شرق فرات، اقدام یکجانبه ترکیه در بحران سوریه است که اگرچه به دلایلی همچون حضور نیروهای آمریکایی، شاهد عدم اقدام جدی روسیه در این منطقه است ولی در بلندمدت به روند آستانه آسیب میرساند.
مسامحه روسیه با اقدامات رژیم صهیونیستی علیه محور مقاومت: یکی از چالشهای پیشروی روند آستانه، مسامحه روسیه با حملات رژیم صهیونیستی علیه منافع محور مقاومت است و اگر این مسامحه تداوم پیدا کند، محور مقاومت نمیتواند در برابر تداوم این حملات سکوت کند و در نتیجه امکان رویارویی وجود دارد.
حضور نیروهای آمریکایی در شرق فرات: نیروهای آمریکایی به بهانه مبارزه با داعش به تقویت نیروهای کرد سوریه به نام نیروهای دموکراتیک سوریه پرداختهاند و بهنوعی مانع از تسلط نظام سوریه بر این مناطق شدهاند. اگر روند آستانه نتواند راهکاری را برای حل این معضل چه از طریق سیاسی و چه از طریق نظامی بیابد، با بنبست روبرو خواهد شد.
[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr4', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr4", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]
پیشنهاداتی برای ادامهی مسیر
به نظر میرسد فرآیند کلی روند آستانه به کاهش سطح بحران سوریه کمک کرده است و کشورهای حاضر در روند آستانه میبایست در حفظ آن تلاش نمایند اما باید برای ادامه مسیر، تامل بیشتری داشته باشند. میتوان چند راهکار را در این زمینه ارائه نمود:
تلاش برای همسو کردن بیشتر اهداف روندهای آستانه و ژنو: اگرچه تاکنون کشورهای فعال در روند آستانه بخصوص جمهوری اسلامی ایران، به دنبال حمایت از هر روندی هستند که منجر به کاهش سطح بحران سوریه شده، ولی به نظر میرسد این کشورها میبایست روندهای آستانه و ژنو را همسو باهم دیده و سعی در تقویت هر دو روند نمایند که نتیجه آن تقسیمکار مؤثر هر دو روند برای نتیجه بخشی آنها باشد چون هر روندی که موجب حل بحران سوریه با محوریت نظام سوریه شود، منافع ایران را تأمین مینماید.
توجه بیشازپیش به روندهای سیاسی: همانطور که پیشتر آمد، موفقیت روند آستانه در عرصه میدانی بیش از روندهای سیاسی آن بوده است. اگرچه ارکان روند آستانه تلاش فراوانی در جهت کسب توافقات سیاسی انجام دادهاند ولی به نظر میرسد که این امر نیاز به تعامل و رایزنی بیشتر دارد و در این راستا میبایست ابتکار عملهایی را ارائه نمود.
تبدیل دستاوردهای آستانه به رژیمهای عرفی و قانونی: با توجه به حضور سه کشور مؤثر ایران، ترکیه و روسیه در سازمانهای منطقهای و بینالمللی و همچنین حضور روسیه بهعنوان یکی از اعضای دائم شورای امنیت در روند آستانه، میبایست تلاش شود توافقات حاصله در این روند تبدیل به بیانیهها و قطعنامههای صادره از این سازمانهای منطقهای و بینالمللی شود و از این طریق به رژیمهای حقوقی و عرفی تبدیل شود تا مؤثرتر از قبل عمل کند.
تلاش برای ساماندهی به ادلب و شرق فرات: به نظر میرسد تا زمانی که مسائلی همچون حضور تروریستها در ادلب و حضور آمریکاییها در شرق فرات تداوم داشته باشد، روند آستانه با یک بنبست جدی روبرو هست. لذا میبایست کشورهای فعال در عرصه روند آستانه، یک راهحل برای این دو موضوع پیدا کنند اگرچه با توجه به منافع متعارض طرفین در این موضوع، با چالشهای جدی روبرو هستیم ولی تمرکز بر این موضوعات و افزایش رایزنیها در این زمینه میتواند کمک بسزایی در رسیدن به یک نقطه واحد نماید.
جمعبندی
در جمعبندی مطالب فوق میتوان گفت دستاوردهای روند آستانه، بسیار بیش از ناکامیهای آن بوده است و به نظر میرسد حفظ این روند با توجه به تحولات سیاسی و میدانی بحران سوریه و همچنین شرایط و معادلات منطقهای و بینالمللی ضروری است. جمهوری اسلامی ایران نیز بهعنوان یکی از ارکان این روند میبایست با رصد دقیق چالشهای پیش رو به ارائه ابتکاراتی همسو با منافع کلی محور مقاومت بپردازد.