اندیشکده راهبردی تبیین – تحولات گسترده در سیستم جهانی باعث دغدغه اصلی نظام سیاسی کشورها در محیط تعاملات بینالمللی در حوزه تامین امنیت و دفاع راهبردی شده است. پیچیدگیهای نظم متحول در محیط جهانی، ساخت شبکهای قدرت، درهم تنیدگی و نامتقارنی در نظام امنیتی و نقشآفرینی بازیگران غیردولتی معادلات بقاء را برای همه کشورها متغیر ساخته است.
ج. ا. ایران بهعنوان کشوری تجدیدنظرطلب در نظم آمریکا محور، دارای تجربه جنگ هشت ساله و با احتساب رویکرد تهاجمی دائم آمریکا و بعضا بازیگران منطقهای و غیردولتی در محیط پرتلاطم ناامنی منطقهای، ناگزیر به اتخاد سیستم و دکترین دفاعی با قدرت بازدارندگی تدافعی و تهاجمی پایدار است. برای دستیابی به چنین سیستم هماهنگ و نظاممندی، تدوین استراتژیهای مطمئن و پایدار و برخورداری از دکترین دفاعی مطلوب بر اثرگذاری بازدارندگی خواهد افزود. در این مقاله با توجه به تحولات جدید منطقهای پیش روی ج. ا. ایران به مسئلهی اتخاذ «رویکرد تهاجمی» خواهیم پرداخت.
الف. اصول دکترین دفاعی در ج.ا.ایران
پیگیری سیاستهای داخلی و خارجی هر کشور اساسا تابعی از دکترین امنیت ملی آن کشور است. اصول دکترین دفاعی که بر مبنای برخی اصول حاکمیتی، قانون اساسی، ارزشهای بنیادی و امنیت ملی شکل میگیرد، نقش اساسی در تعیین دکترین دفاعی را خواهد داشت. دكترين دفاعي در واقع روابط ميان ساختارهاي سياسي، سياست دفاع ملي و راهبرد دفاع ملي را توصيف ميكند.[1] میتوان گفت دكترين دفاعي مجموعهاي از اصول اساسي، قواعد، نظريهها، انديشهها، زيربناي فكري و اصول بنيادي مورد قبول و حمايت ملي است كه توسط رهبران نظامي ـ سياسي كشور و با توجه به دكترين امنيت ملي و انديشه نظامي حاكم بيان ميشود.[2] دکترین دفاعی بايد به گونهاي باشد كه تحولات جهاني و منطقهاي به ویژه روندهای کلان بینالمللی همانند جهاني شدن را مد نظر قرار دهد.
در تعیین دکترین دفاعی ج. ا. ایران برخی عوامل و شاخصهای ذیل در دو سطح خاص و عام تاثیرگذار و تعیین کننده میباشند:
- سطح خاص: منظور از سطح خاص عوامل و شاخصهای مشخص است که مستقیما تاثیرگذارند.
قانون اساسي: در قانون اساسی ج. ا. ایران مواردي همچون تاكيد بر استقلال و نفي هرگونه سلطهجويي و سلطهپذيري، ممنوعيت استقرار پايگاه نظامي خارجي در كشور، توانمندسازي احاد ملت براي دفاع مسلحانه از عوامل تاثیرگذار بر تعیین سیاستها و دکترین دفاعی میباشد.
ديدگاههاي و خطمشيهاي امام خميني و همچنين فرماندهي معظم كل قوا: كه بر آمادگي دفاع همه جانبه با تاكيد بر راهبرد دفاع مردمي و خوداتكايي و خودكفايي در امور دفاعي و نظامي تاكيد داشتهاند.
سند چشمانداز و سياستهاي كلي نظام: در اين سند علاوه بر ترسيم جايگاه كشور در منطقه و جهان در بعد دفاعي، بر ارتقاء توان دفاعي نيروهاي مسلح براي بازدارندگي، ابتكار عمل و مقابله موثر در برابر تهديدها و حفاظت از منافع ملي و انقلاب اسلامي و منابع حياتي كشور تاکید شده است.
موقعيت ژئوپلتيك: در مرکز جهان اسلام واقع شدن، برخورداری و همجواری با منابع طبیعی غنی، قرار گرفتن در چهار راه ارتباطي دنیا و دسترسی به آبهاي آزاد، ج. ا. ایران را به عنوان یک کشور قدرتمند و کنشگر معرفی مینماید. این عوامل نقشی اساسی در تعیین دکترین دفاعی خواهد داشت.
سطح بازيگران همطراز و غيرهمطراز[3]: بازیگران منطقهای و فرامنطقهای همطراز و بازیگران خواهان وضع موجودِ قدرتمندِ ناهمطراز، بدلیل افزایش بازدارندگی تدافعی و بعضا تهاجمی دائمی، همواره در تعیین دکترین ج. ا. ایران تاثیرگذار بودهاند.
- سطح عام: منظور جنبهی عام از عناصری است که در دکترین دفاعی تاثیرگذار هستند.
دفاع همه جانبه: تحول دائمی موقعيتهاي راهبردي در سطح منطقهای و جهاني، كشورها را ناچار به بازبيني و اصلاح رهيافتهاي دفاعي ميكند. يكي از رهيافتهاي نسبتا جديدي كه در اين زمينه طي دو دهه اخير ظهور كرده است، دفاع همه جانبه است. اين رهيافت تحت تاثير تحولات ايجاد شده در مفهوم امنيت از كشورهاي اسكانديناوي و برخي كشورهاي اروپايي همچون سوئيس آغاز گرديد. اين رهيافت مبتني بر اين فرض است كه متجاوزان به كشور، علاوه بر اقدامات نظامي ميتوانند از طريق درهم شكستن نظامهاي اقتصادي، هدف قرار دادن بافتهاي اجتماعي و توانايي مقابله با فجايع طبيعي و انسانساز، كشور را به شكست بكشانند.[4] رهيافت دفاع همه جانبه، منازعات بين كشورها را صرفا نظامي نميداند و بر تجاوزها و تهديدات غيرمتعارف كه قصد از بين بردن همبستگي اجتماعي و درهم شكستن اقتصاد و تحليل توان ملي را دارند، معطوف شده است.
دفاع همه جانبه به معنای آمادهسازي و به كارگيري همه سرمايههاي انساني، امكانات مادي و معنوي به منظور پيشگيري و مقابله با هر نوع تهديد و تهاجم دشمنان خارجي و داخلي است[5]. دفاع همه جانبه در واقع كاربست تمامي ظرفيتها و مقدورات موجود براي مواجهه با تهديدهاي فراروي نظام است.
دفاع همه جانبه در ج.ا. ايران به مثابه راهبرد، انديشه، سياست و دکترین دفاعي در نظر گرفته ميشود. استفاده از راهبرد دفاع همه جانبه از ابتدای پيروزي انقلاب اسلامي وجود داشته است. امام خميني در 26 شهريور 1367 خطاب به فرماندهان نظامي فرمودند: «در هر حال ما بايد آماده و مهيا باشيم، … واجب است پيشكسوتان جهاد و شهادت در همه صحنهها حاضر باشند… و در تجهيز همه آحاد و افراد اين كشور، بر اساس اصول خاص دفاع همه جانبه، تا رسيدن به تشكل واقعي و حقيقي بسيج …كوشش نمود.»[6]
بنابراين دفاع همه جانبه ميتواند به عنوان يك دكترين دفاعي مبتني بر استفاده از تمامي ظرفيتها در جهت رفع محدوديتها مورد توجه قرار گيرد، آنچنان كه در نهادهاي دفاعي و امنيتي كشور بر اين مسئله متمركز شده و در حال پيگيري ميباشد. در دکترین دفاعی ج.ا. ایران، از طرف رهبران انقلاب اسلامی و نیز تئوریسین های دفاعی و نظامی، معیارهای ذیل در نظر گرفته شده است:
- تشكيل ارتش بيست ميليوني
- دفاع همراه با بازدارندگي
- نبرد نامتقارن به مثابه بازدارنده هر دشمن متجاوز احتمالي
- تقويت كامل بنيه ملي از طريق آموزش نظامي عمومي براي حفظ استقلال و تماميت ارضي و دفاعي كشور
- كسب اقتدار و توان دفاعي و برتري در سطح منطقه
- دفاع همه جانبه
رویکرد تهاجمی در دکترین دفاعی ج. ا. ایران
تنوع تهديدات به لحاظ اثرگذاري، كارايي و جنس آنها در محيط پيراموني ج.ا.ايران، الزام به استفاده از تاكتيكها و تكنيكهاي متغير و متنوع براي مقابله با تهديدات را حائز اهميت ميسازد. اتخاذ «رويكرد تهاجمي» در دوازدهمين رزمايش پيامبر اعظم (ص) در این چارچوب است. سردار پاكپور فرمانده نيروي زميني سپاه پاسداران در این خصوص اظهار داشت: «همانگونه كه قبلا اعلام كرديم اصول و راهبرد اصلي ما دفاعي است اما در سطوح عملياتي تاكتيكي و تهاجمي است… بهترين دفاع حمله و هجوم است زماني كه دشمن عليه كشورمان نيتي داشته باشد بايد به آن هجوم ببريم چرا كه عامل بازدارندگي ما همين هجوم خواهد بود.» این جملات به عنوان یک رویکرد حتی در سطح عملیاتی و تاکتیکی، اقدامی جدید بوده است.
به نظر مي رسد در دكترين دفاعي ج. ا. ايران، تحول از جنگ كلاسيك دوران دفاع مقدس به جنگ نامتقارن در سطوح مختلف (سه سطح) با دشمنان تغيير يافته است؛
سطح اول: سطح تجهيزات، تسليحات و محصولات نظامي و دفاعي است. در اين سطح تجهيزاتي همانند مينهاي ضد هليكوپتر، مينهاي دريايي، قايقهاي تندرو، موشكهاي بالستیک و كروز دور، ميان و كوتاه برد و … قرار دارند كه براي تهديدات مختلف با سطح متفاوت در منطقه و فرامنطقه اولویتیدهی میگردد.
سطح دوم: اين سطح مشابه آن در جنگهاي نيابتي بوده كه از مرحله كلاسيك تا مرحله آموزش و ساماندهي گروههاي مختلف مورد استفاده قرار ميگيرد.
سطح سوم: اين سطح بر مبناي دفاع نامتقارن بر محور سرزمين و جغرافيا ميباشد بدين معنا كه جنگ امروزه در عراق و سوريه براي نجنگيدن در خاك كشور ميباشد و عمق استراتژيك و افزايش قلمرو امن را در پي خواهد داشت.[7]
زماني كه عرصه رويارويي به خارج از مرزها انتقال مييابد و به عبارتي سطح «جغرافيايي تهديد» عميقتر ميشود تا قلمرو سرزمين ايمنتر بماند و زماني كه مواجهه با دشمنان در عراق و سوريه صورت ميگيرد، اين ميتواند به معناي رويكرد تهاجمي در نظر گرفته شود. بر همین اساس، مشاور رسانهاي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي در مصاحبهاي اعلام کرد: «تحول دكترين نظامي ج. ا. ايران از بازدارندگي دفاعي پس از دوران دفاع مقدس به بازدارندگي دفاعي و تهاجمي تغيير يافته است.» لذا مهمترين رويكرد جديد در رزمايش اخير، استفاده از قابليتهاي تهاجمي در حوزههاي زميني، هوايي و دريايي بصورت همزمان بوده است. عمليات آبي خاكي با تجهيزات جديد و اشغال سرزمين دشمن براي نخستين بار اتفاق افتاد.
[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr2', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr2", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]
اتخاذ رويكرد تهاجمي از آن روست كه ايران با تهديدات گوناگون مواجه است و اولويتبندي در تهديدات و نوع پرداخت به آنان باعث شده است تا با جدیت بیشتری به ضرورتهاي امنيتي خود بیاندیشد. تجربيات اخير نيروهاي نظامي ج. ا. ايران در نبرد عليه تروريستها، امنيت مرزها و تجربيات حاصل از جنگهاي اخير يكي از عوامل شكلگيري دكترينهاي جديد تاكتيكي مبتني بر تهاجم ميباشد. در بخشی از بحث رويكرد تهاجمي و زماني كه دشمن عليه كشور نيتي داشته باشد كه محرز است، مفهوم دفاع پيشگيرانه تهاجمي شكل ميگيرد. اين دفاع در چارچوب تعرضات قابل پيشبيني و حتميالوقوع معنا مييابد آنچنان كه آمريكا در جنگ 2003 عليه عراق از مفهوم دفاع پيشگيرانه استفاده نمود. البته اين به معناي رويكرد تهاجمي نيست و در معناي واقعي، دفاع پيشگيرانه تهاجمی محسوب ميشود. اين بدان معناست كه رويكرد تهاجمي اعلامی از طرف سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در اين چارچوب قابل پذيرش ميباشد. رويكرد تهاجمي ج. ا. ايران بر مبناي سابقه حمله در گذشته ميباشد. ج. ا. ايران بعد از انقلاب اسلامي بلافاصله مورد هجوم رژيم بعث عراق قرار گرفت[8].
بنابراین به نظر ميرسد اتخاذ رويكرد تهاجمي در راهبرد دفاعي ج. ا. ايران متاثر از عواملی همچون حوادث احتمالي مختلف كوچك و بزرگ و غيرقابل پيشبيني است كه بصورت تدريجي و غيرمحسوس شكل ميگيرد و بر شكلگيري محيط امنيتي پيراموني و منطقهاي تاثیرگذار است.
دلايل اتخاذ رويكرد تهاجمي
آنچه ج.ا. ايران در راهبرد دفاعي خود دارد، در چارچوب بازدارندگي، بيش از آنكه جنبه تهاجم و دفاع را توامان داشته باشد، داراي جنبههاي دفاعي است. راهبرد دفاعي ج.ا.ا ايران نوعي از راهبرد در نظر گرفته ميشود كه هدف آن حفاظت از تماميت ارضي، منافع ملي و ساختارهاي قانون اساسي است. نبرد نامتقارن در سطوح مختلف، کسب اقتدار و برتری دفاعی در سطح منطقه و تهدیدات بالقوه و بالفعل محیط پیرامونی، اتخاذ رویکرد جدید پیشگیرانه تهاجمی را مورد توجه تحلیل گران دفاعی و نظامی قرار داده است. این رویکرد در دو سطح منطقهای و فرامنطقهای قابل تحلیل میباشد:
سطح منطقهای: بنا به شرايط منطقهاي فعلي و تهديدات گسترده نامتوازن و پيشبيني نشده پيش روي ج. ا. ايران، اتخاذ رويكرد تهاجمي در سطح عملياتي و تاكتيكي به افزایش ضريب امنيت و بقاء ج. ا. ايران میانجامد. علي رغم آنكه ج. ا. ايران همواره بر يك راهبرد دفاعي تدافعي ـ تعاملي مبتني بر بازدارندگي در برابر تهديدات منطقهاي و فرامنطقهاي تاكيد ميكند، اتخاذ رويكرد پيشگيرانه تهاجمي به افزايش امنيت، كاهش تهديدات و خنثيسازي تحولات نامتعارف عليه ج. ا. ايران ميانجامد. عمده ترین تهدیدات نامتعارف پیش روی ج. ا. ایران، در سطح منطقهای قرار دارد. در شرایط فعلی اتخاذ یک رویکرد مطلوب، آگاهانه و پیشدستانه به افزایش امنیت کشور کمک خواهد نمود. البته این مسئله نمیتواند صرفا به معنای اتخاذ رویکرد تهاجمی عملیاتی باشد زیرا استفاده از این رویکرد میتواند تبعات مختلف امنیتی و سیاسی داشته باشد. لذا منظور از اتخاذ رویکرد تهاجمی منطقهای به معنای درک عمیق تحولات فعلی و پیش بینی حوادث آینده و اتخاذ اقدامات پیشدستانه نه در حوزه عملیاتهای نظامی کلاسیک، بلکه به معنای سیاستهای اعلامی همراه با اتخاذ اقدامات داخلی مبتنی بر ایجاد بازدارندگی تهاجمی است.
سطح فرامنطقهاي: انديشیدن در مورد نگرانيهاي امنيتي منطقهاي از اولويتهای سياستگذاري دفاعي و امنيتي ايران ميباشد. اما تهديدهاي متوجه ج. ا. ايران افزون بر بعد منطقهاي، ابعاد فراتر از منطقه نيز دارد كه به سياستگذاران ايرانی آموخته كه در دكترين دفاعي خود، هم منطقهاي و هم جهاني بينديشند.[9]
به نظر میرسد بخش مهم تهدید عمده برای ج. ا. ایران که بتواند بر تنش امنیتی و تهدید واقعی استوار باشد، در بعد فرامنطقهای و جهانی قرار دارد. ایالات متحده آمریکا به عنوان اولین تهدید واقعی برای کشور که طی چهل سال با تهدید پایدار، سایه بر چتر امنیتی ج. ا. ایران انداخته است، همواره در حوزههای مختلف در تمامی سطحهای داخلی و منطقهای و فرامنطقه به تهدید خود ادامه میدهد.
ج. ا. ایران برای خنثی سازی این تهدیدات همواره بر رویکرد بازدارندگی تدافعی تاکید داشته است. اما شرایط پیچیدهی تحولات منطقه در سال های اخیر، اتخاذ رویکرد تهاجم دفاعی برای به حداقل رساندن تهدیدها را ناگزیر ساخته است. بحران سوریه، عراق و یمن به عنوان بخشی از محیط امنیت ساز در بعد جهان اسلام برای ج. ا. ایران، نیروی امنیتی گریز از مرکز برای خنثیسازی تهدیدات و افزایش عمق راهبردی و پیشگیری از تهدیدات آینده را افزایش داده است. به عنوان نمونه میتوان به اعلام برنامه اعزام ناوگروه ارتش ج. ا. ايران در اوايل سال 1398 به اقيانوس اطلس و نزديك به سواحل آمريكا اشاره کرد که از طرف ارتش ج. ا. ایران، علاوه بر تامین امنیت اقتصاد ایران در دریاهای آزاد، به صورت نسبی، به معنای اتخاذ یک رویکرد تهاجمی خنثیساز تهدید در نظر گرفته میشود اگرچه دارای ابعاد محدودی است.
[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr3', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr3", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]
پیامدها
اعلام اتخاذ رویکرد تهاجمی از طرف مقامات نظامی ایران، صریحا برای اولین بار است که اعلام شده است. پیامدهای این اتخاذ در بعد تهدیدسازی و امنیتسازی برای ایران، موارد ذیل میتواند باشد:
بُعد تهدیدساز
- با اعلام رسمی اتخاذ رویکرد تهاجمی در معنای واقعی، القای تهدید برای کشورهای منطقه از طرف ج. ا. ایران میتواند افزایش یابد تا از هرگونه کنش معنادار، برحذر باشند.
- تهدیدنمایی بیشتر از ایران، ممکن است مسابقه تسلیحاتی را در منطقه تشدید کرده و برخی کشورهای منطقه را به اتخاذ رویکرد تهاجمی وادار نماید.
- یکی از القائات قدرتهای بزرگ، تهاجمی بودن سیاستهای ایران اعلام شده است. با اتخاذ این رویکرد، تلاش رقبا و دشمنان ایران برای تصویرسازی منفی از ایران بیشتر شده و ممکن است در رفتار خود با ایران، تغییری ایجاد کنند.
- اتخاذ رویکرد تهاجمی در معنای واقعی، بسترساز حضور فعالتر قدرتهای فرامنطقهای برای تامین امنیت برخی کشورهای منطقه را به همراه دارد.
- اقناعسازی منطقهای و جهانی علیه ایران به بهانه اعلام سیاستهای تهاجمی از سوی این کشور، میتواند از سوی رقبا و دشمنان ایران پیگیری شود.
بُعد امنیتساز
- افزایش توان امنیتی ایران
- کاهش تهدیدات از طرف کشورهای منطقه و فرامنطقه
- افزایش امنیت داخلی از طریق خنثیسازی تهدیدات گروههای تروریستی تحت حمایت برخی کشورها
- افزایش عمق بازدارندگی در تمامی سطوح در مقابل متجاوز
جمع بندی
محیط منطقهای پیچیده و ناامن پیش رو، تهديدات غيرسازمان يافته، مخالفين و گروههاي منافق و پيشرفت فناوري و از طرفی افزایش مداوم تهدیدات رسمی برای امنیت ملی، اتخاذ یک رویکرد مناسب را برای مقابله و خنثی سازی این تهدیدات ضروری ساخته است. در واقع تهديدات امنيت ملي كشور، تهديداتي هستند كه اولين و ضروريترين شيوه مقابله با آن به منظور مهار، كنترل، خنثيسازي و يا محو آن، بهرهگيري از ابزارها و روشهاي نظامي يا نرمافزاري مرتبط در قالب بكارگيري از قدرت (نظامي، بازدارندگي و مهار) است.[10]
دکترین دفاعی اعلامی، سیاستهای راهبردی و راهبردهای دفاعی که از طرف ج. ا. ایران مورد توجه قرار گرفته است، همه در مرحله اول به دنبال خنثیسازی تهدیدات نامتقارن دولتی و غیردولتی و سپس تامین امنیت ملی است. مطالعه تاریخ سیاسی و اینکه طی دویست سال اخیر هیچ نوع سیاست تهاجمی از سوی ج. ا. ایران علیه همسایگان اتخاذ نشده، نشان از این واقعیت دارد که ایران هیچ گاه متجاوز نبوده است. تمام شاخصهای اثربخشی در تامین امنیت و منافع کشور آنچنان که طی چهار دهه اخیر نشان داده است، صرفا بر پایه بازدارندگی تدافعی بوده است.
اتخاذ رویکرد تهاجمی اعلامی در واقع نوعی دفاع پیشدستانه در مقابل تهدیدات و بحرانهای پیش روست که طی سالهای اخیر به شکلهای مختلف بروز یافته است. اساسيترين اصول دكترين دفاعي ج. ا. ايران در حال حاضر رهيافت دفاع همه جانبه ميباشد. از طرفی دفع تجاوز احتمالی از طرف هر نوع متجاوزی برای نه تنها ج. ا. ایران بلکه برای تمامی کشورها به رسمیت شناخته شده است. دفاع پیشدستانه آن چنان که در رفتار بازیگران و همچنین در حقوق بینالملل موضوعه، به نوعی مورد تائید قرار گرفته است، حق مشروع و ذاتی ایران برای دفاع از حاکمیت و قلمرو حاکمیتی خود خواهد بود.
منابع
[1] . مرادعلي صدوقي، ماهيت و روش شناسي نوين راهبرد دفاع ملي، فصلنامه راهبرد دفاعي، سال اول، شماره 1، پائيز 1382، صص 37-33.
[2] . محمد باقر دانش آشتیانی، و علی رستمی، تحلیلی بر دکترین نظامی-دفاعی مقام معظم فرماندهی کل قوا در محیط ملی و بینالملل، فصلنامه علوم و فنون نظامی، دوره 12، شماره 36، تابستان 1395، ص 5.
[3] . يعقوي زهدي، مقايسه سياست دفاعي با راهبرد دفاعي و دكترين دفاعي، با نگاهي به عوامل موثر در تدوين سياست دفاعي ج. ا. ايران، فصلنامه راهبرد دفاعي، سال پنجم، شماره هفدهم، پائيز 1386، صص 23-19.
[4] . علي صباغيان، امنيت انساني و دفاع همه جانبه، فصلنامه مطالعات راهبردي، سال 16، شماره 62، طمستان 1392، ص 94
[5] . مهدی خانی، امام خمینی و بسیج استراتژی دفاع همه، مطالعات بسیج 1376 شماره 15، زمستان 1376، ص 149
[6] . صحیفه امام خميني، جلد 21 ، صص 133-135
[7] . «تغيير استراتژي نظامي ايران از دفاعي به دفاعي تهاجمي»، مقدمي فرد، وبسایت تحلیلی ـ خبری مثلث، منتشرشده در تاریخ 10/07/1395، قابل بازیابی در پیوند زیر:
http://www.mosalas.ir
[8] . ابوالحسن شاكري و عباس سلطان پور، پژوهشنامه حقوق كيفري، سال ششم، شماره دوم، پائيز و زمستان 1396، ص 125-1214.
[9] . ابومحمد عسگرخاني و محمدرضا حق شناس، تهديدهاي منطقه اي و راهبرد تسليحاتي ـ امنيتي ج. ا. ايران، فصلنامه راهبرد دفاعي، سال نهم، شماره 43، تابستان 1390، صص 90-89.
[10] . راهبرد دفاعی جمهوری اسلامی ایران (ملزومات و راهکارها)، کابک خبیری، وبسایت بصیرت، منتشر شده در تاریخ 29/2/93، قابل بازیابی در پیوند زیر:
http://basirat.ir/fa/news/266904