انقلاب اسلامی از دید تحلیلگران خارجی/ ۴

فساد پهلوی‌ها از نگاه غرب؛ «محمدرضا» شریک در فساد گسترده دربار

شاید تاکنون در رسانه‌های غربی به بحث فساد دولتی در دوران حکومت 53 ساله پهلوی‌ها بر ایران پرداخته نشده باشد اما محققان و نویسندگان خارجی در آثار خود به گسترده بودن فساد در دربار پهلوی اذعان کرده‌اند.

 با گذشت چهل سال از پیروزی انقلاب اسلامی، رسانه‌های معاند غربی و ضد انقلاب تلاش‌های گسترده‌ای را برای سیاه‌نمایی و بزرگ جلوه دادن مشکلات در ایرانِ پسا-پهلوی، که به اذعان خود غربی‌ها یکی از فاسدترین دیکتاتورهای منطقه بود، انجام دادند.

این رسانه‌ها اما تاکنون به ندرت از فساد دولتی گسترده و مشکلات عدیده در زمان حکومت 53 ساله دودمان پهلوی صحبت کرده‌اند. با این وجود در کتاب‌ها و اسناد رسمی غربی به وضعیت واقعی اقتصاد و معضلات اجتماعی در آن برهه از تاریخ ایران اشاره‌هایی شده است.

در سلسله گزارش‌های پیش رو گروه بین‌الملل خبرگزاری فارس نگاهی دارد به برخی از این منابع و آنچه در مورد وضعیت دربار، اقتصاد و جامعه ایران در آن دوران نوشته‌اند.

******

پروفسور «رابرت جرویس» پژوهشگر آمریکایی و عضو اندیشکده جنگ و صلح در دانشگاه کلمبیا، موضوع فساد دولتی در زمان حکومت پهلوی دوم را در کتاب خود تحت عنوان «درس‌هایی از انقلاب ایران و جنگ‌های عراق»مورد توجه قرار داده و معتقد است که همین فساد به‌طرز قابل توجهی کیفیت زندگی در ایران حتی در پایتخت آن را به‌شدت نازل کرده بود.

فساد رژیم پهلوی، کیفیت زندگی ایرانیان را به‌شدت نازل کرده بود

 

جرویس با اشاره به ارتباط افزایش قیمت نفت و افزایش سطح فساد در دربار پهلوی می‌نویسد: «در زمان حکومت شاه و مخصوصا از زمان آغاز افزایش قیمت نفت در سال ۱۹۷۳ میلادی (۱۳۵۲ شمسی) فاصله درآمدی به‌شدت افزایش یافته، کیفیت زندگی در تهران رو به وخامت گذاشت و همچنین فساد و رانت‌خواری‌های دولتی باعث افزایش قدرت و ثروت گروه‌های جدید، برخلاف تجار کوچک و بازاری‌ها، شد».

در بخشی از این کتاب به مقاله‌ای درباره مشکلات اقتصادی ناشی از فساد دولتی پهلوی‌ها در یکی از قدیمی‌ترین نشریه‌های ایالات متحده به نام «اخبار آمریکا و گزارش جهان» به تاریخ هفتم آگوست ۱۹۷۸ میلادی (۱۶ مرداد ۱۳۵۷) چند ماه قبل از پیروزی انقلاب اسلامی اشاره شده و آمده است: «با اینکه این مقاله به نفع شاه نوشته بود اما مشکلات ناشی از نبود شاخص اعتماد تجاری و خروج سرمایه از ایران را به رسمیت شناخته و می‌گفت نحوه عملکرد او (محمدرضا پهلوی) در حوزه دموکراسی، بسیاری از ایرانی‌ها را نگران کرده بود».

این استاد دانشگاه آمریکایی معتقد است برنامه توسعه‌ای محمدرضا پهلوی که با سرعت و هزینه قرار بود پیش برود، پیامدهای گسترده‌ای مانند «تورم، فساد، توزیع ناعادلانه درآمد و شرایط نامطلوب اجتماعی» درپی داشت. وی می‌گوید که با اینکه ایران آن زمان از نظر دارایی می‌توانست بودجه ۱۰ میلیارد دلاری تجهیزات نظامی را تامین کند ولی این مسئله می‌توانست تاثیر به‌شدت وخیمی روی اقتصاد این کشور بگذارد زیرا باعث افزایش چند برابری تورم می‌شد.


پروفسور جرویس

 

در بخش دیگری از این کتاب به تحقیقات دانشگاه «کُرنِل» درباره امور امنیتی دستگاه‌های اطلاعاتی و جاسوسی آمریکا و گزارش «دفتر اطلاعات و تحقیقات» وزارت خارجه ایالات متحده پرداخته شده و آمده است: «علی‌رغم اینکه ایران از نظر مالی استطاعت برنامه نظامی را داشت ولی اقتصاد این کشور به هیچ‌وجه برای آن آمادگی نداشت. بسیاری از مشکلات اقتصادی آنها وخامت کمتری پیدا می‌کرد اگر چونان برنامه نظامی عظیمی را اجرا نمی‌کردند. هزینه‌های نظامی در سال ۱۹۷۶ (۱۳۵۵) که حدود ۲.۲ میلیارد دلار برآورد شده بود، بیشتر منابع و نیروی انسانی را بلعیده بود… افزایش هرینه‌های نظامی قطعا عامل بزرگی در تورم ۲۰ درصدی آن زمان بود».

«بن اوفیلر» تاریخ‌شناس روابط خارجی آمریکا و استاد دانشگاه‌های ناتینگهام و شفیلد در بریتانیا، در کتاب خود به نام «سیاست خارجی آمریکا و نوگرایی ایران» نیز به تاثیر مخرب فساد در برنامه‌های دولتی رژیم پهلوی اشاره می‌کند.

اوفلیر با اشاره به حمایت بی‌دریغ ایالات متحده از رژیم شاهنشاهی ایران و تلاش محمدرضا پهلوی برای نوگرایی و شبیه‌کردن ایران به کشورهای غربی، می‌نویسد: «بسیاری از ویژگی‌های اصلی برنامه نوگرایی شاه مانند هزینه‌های نجومی نظامی، تمرکز روی پروژه‌های ظاهری به‌جای توسعه اقتصاد بادوام، طرد بخش عظیمی از جمعیت مردم از طریق غرب‌گرایی، سرکوبگری وحشیانه و دیکتاتوری توسط نیروهای امنیتی و حضور همیشگی ساواک، فساد در خانواده خود شاه؛ همگی منجر به مخالفت گسترده با حکومت وی و نهایتا انقلابی شد که به دودمان پهلوی پایان داد».

دودمان پهلوی، عاملان اصلی فساد دولتی در ایران

در کتاب دیگری تحت عنوان «به‌دنبال دموکراسی در ایران» چاپ دانشگاه هاروارد آمریکا به زبان انگلیسی و به قلم «فخرالدین عظیمی»استاد دانشگاه «کنتیکت» نیز اذعان شده که عاملان اصلی فساد دولتی در ایران، بسیاری از اعضای دودمان پهلوی بودند.

نویسنده ضمن اشاره به عدم توجه محمدرضا پهلوی به مسئله فساد گسترده در دربار، می‌گوید: «مشکل ناخوشایندی که رژیم (پهلوی) هیچوقت توان مقابله یا حتی اظهارنظر علنی درباره آن را نداشت، فساد دربار سلطنتی بود. بسیاری از اعضای خاندان پهلوی خودشان عاملان اصلی فسد بودند، که خود آن (فساد) نیز اغلب شکل‌های مهارنشدنی به خود می‌گرفت.

آنها (اعضای دربار) نه تنها در انواع متعددی از شرکت‌های خصوصی سودآور شریک بودند بلکه به‌طرز محسوس‌تری خودشان را از طریق نفوذی که بر مدیریت شرکت‌های دولتی و نهادهای عمومی داشتند، ثروتمندتر کرده بودند».


فقر در رژیم پهلوی

 

عظیمی با تاکید بر اینکه فساد به طرز گسترده‌ای در تار و پود رژیم پهلوی تنیده شده بود، می‌نویسد: «سوءرفتار لجام‌گسیخته خاندان پهلوی (در اداره مملکت) تعهد ادعایی شاه برای مبارزه با فساد را زیر سوال برده و آسیب شدیدی به اعتبار و وجهه او زد. تدابیر برای پایان دادن به سوء استفاده‌های خاندان پهلوی از قدرت زمانی اتخاذ شد که دیگر خیلی دیر شده بود».

در ادامه این کتاب ضمن اشاره به غرق بودن محمدرضا پهلوی به عنوان شخص اول مملکت در فساد، آمده است: «نه تنها اعضای خاندان پهلوی و اطرافیان آنها بلکه شخص شاه نیز مدت‌ها بود که در فعالیت‌هایی (غیرقانونی و مفسدانه) دخیل بود که خودش در ملأ عام منکر شده یا محکوم کرده بود… در سال ۱۹۵۸ میلادی (۱۳۳۷) سفیر بریتانیا (در ایران) گزارش داد که شاه طرح‌هایی را تصویب می‌کند که خودش از آنها به‌صورت “شخصی، مالی یا به شکل دیگری” نفع می‌برد».

محمدرضا پهلوی، غرق در فسادی که منکرش می‌شد

 

این استاد دانشگاه آمریکایی با بیان اینکه فساد در رژیم پهلوی به یک فعالیت نهادینه‌شده و رسمی در ادارات دولتی تبدیل گردیده بود، توضیح می‌دهد: «در دهه ۱۹۷۰ همه‌گیری فساد در سطوح بالای (مملکت)، که از دید ناظران خارجی بسیار شایع‌تر از هر مکانی در خاورمیانه بود، کاملا برخلاف هدف ادعایی رژیم مبنی بر اصلاح دولتی بود… علی‌رغم اتخاذ تدابیر متعدد ضد فساد، سفارتخانه آمریکا در سال ۱۹۷۳ (۱۳۵۲) گزارش داد که تمام آن طرح‌ها بی‌فایده بودند».

وی ضمن تاکید مجدد بر اینکه نظامیان و غیرنظامیان کلیدی مرتبط با شاه عاملان و ذی‌نفعان اصلی فساد در ایران بودند، اینگونه ادامه می‌دهد: «کسانی که شاه مسئولیت تحقیقات و ریشه‌کن کردن فساد را داده بود، خودشان در انظار عموم غیرقابل تفکیک از مجرمان بودند… فساد گسترده به پوساندن پایه‌های رژیمی که ذاتا پاداش‌ها را به سمت طبقه ممتازی از پرسنل نظامی و دولتی هدایت می‌کرد، همچنان ادامه می‌داد».

دکتر «علی فرازمند» استاد دانشگاه فلوریدا آتلانتیک، نویسنده بیش از 20 کتاب به زبان انگلیسی و موسس ژورنال «بررسی سازمان‌های عمومی» نیز در بخشی از کتاب خود تحت عنوان «کتابچه مدیریت بحران و اورژانس» تاکید می‌کند که دودمان پهلوی یکی از نمونه‌های عالی از رژیم‌هایی است که به‌دلیل فساد گسترده و مواجه شدن با مخالفت عمومی، مشروعیت خود را از دست داد.

این گزارش ادامه دارد…

(بخش پیشین این سلسله گزارش را اینجا بخوانید)

منابع:

Robert Jervis. Why Intelligence Fails: Lessons from the Iranian Revolution and the Iraq War, Cornell University Press, 2010, ISBN 9780801478062

 Ben Offiler. US Foreign Policy and the Modernization of Iran: Kennedy, Johnson, Nixon and the Shah, Palgrave Macmillan, 2015, ISBN 1137482206

Fakhreddin Azimi. The Quest for Democracy in Iran: A Century of Struggle against Authoritarian Rule, Harvard University Press, 2010, ISBN 9780674057067

Ali Farazmand. Handbook of Crisis and Emergency Management, Routledge, 2001, ISBN 0824704223

 

  • این مطلب، صرفاً جهت اطلاعِ مخاطبان، نخبگان، اساتید، دانشجویان، تصمیم‌سازان و تصمیم‌گیران بازنشر یافته و الزاماً منعکس‌کننده‌ی مواضع و دیدگاه‌های اندیشکده راهبردی تبیین نیست.
  • منبع: خبرگزاری فارس

ارسال دیدگاه