اندیشکده راهبردی تبیین – در 28 فوریه 2019، پارلمان انگلستان تصمیم گرفت، شاخه سیاسی جنبش حزبالله لبنان را تروریستی اعلام کند. بر اساس این تصمیم هرگونه اقدامی در جهت حمایت از این جنبش، مجازاتی تا 10 سال حبس در پی خواهد داشت. گفتنی است در سال 2008 نیز، انگلستان شاخه نظامی حزبالله را تروریستی اعلام کرده بود. این اقدام انگلستان با استقبال رژیم صهیونیستی، آمریکا و برخی از کشورهای حاشیه خلیجفارس روبرو شد و در مقابل از سوی لبنان، جمهوری اسلامی ایران، سوریه، آلمان، فرانسه و دیگر کشورها با مخالفت روبرو شد. این یادداشت به دنبال این امر خواهد بود که این اقدام انگلستان، دارای چه ابعاد و پیامدهایی در عرصههای مختلف است.
بعد از اشغال جنوب لبنان توسط رژیم صهیونیستی در سال 1982، جنبش مقاومت اسلامی لبنان به نام حزبالله با حمایت ویژه مردم این کشور و همچنین جمهوری اسلامی ایران، برای مقابله با اشغالگری و توسعهطلبی رژیم صهیونیستی شکل گرفت. این جنبش با تداوم مبارزات خود موفق شد در سال 2000 نیروهای صهیونیست را مجبور به تخلیه جنوب لبنان کند. همچنین با آغاز بحران سوریه در سال 2011، جنبش حزبالله به کمک مردم و نظام سوریه رفت که حاصل آن موفقیت کنونی نظام سوریه در کنترل و مدیریت نسبی این بحران است. جنبش حزبالله که مورد اقبال عمومی در لبنان قرار گرفته بود به غیر از عرصه مبارزاتی، وارد عرصه سیاسی این کشور شد و در چارچوب قواعد محلی توانست به بخش مهمی از بدنه سیاسی لبنان تبدیل شود بهطوریکه در انتخابات اخیر در سال 2018، این جنبش و متحدانش از طوایف مختلف توانستند اکثریت کرسیهای پارلمان لبنان را کسب کنند.
روند رو به رشد جنبش حزبالله در داخل و خارج لبنان با مخالف نیز روبرو بوده است بهطوریکه محور غربی، عبری و عربی در عرصه منطقهای و بینالمللی و جریانات همسو با این محور یعنی جریان چهارده مارس، در چند سال اخیر از هیچ اقدامی علیه این جنبش دریغ نکردهاند. آخرین مورد آن نیز اقدام دولت انگلستان در تروریستی خواندن این جنبش مقاومت بوده است. گفتنی است پیش از انگلستان، دولتمردان رژیم صهیونیستی، آمریکا و برخی کشورهای حاشیه خلیجفارس نیز چنین اقدامی را علیه حزبالله انجام داده بودند. به نظر میرسد تروریستی خواندن حزبالله توسط انگلستان از چند منظر قابلبحث است:
1-هماکنون مزارع شبعا بهعنوان بخشی از خاک لبنان در اشغال رژیم صهیونیستی است و همچنین تهدیدات این رژیم علیه مردم و سرزمین لبنان به شکل ملموسی وجود دارد. جنبش حزبالله لبنان یک جنبش آزادیبخش است که برای آزاد کردن و از بین بردن تهدیدات این رژیم اشغالگر تشکیل و تداوم داشته است و از نظر حقوق بینالملل جنبشهای آزادیبخش مشروع هستند. این جنبش بهعنوان یک جنبش آزادیبخش با گروههای تروریستی ازنظر ماهوی تفاوت بسیاری دارد. اینکه دولت انگلستان بهعنوان یکی از اعضای سازمان ملل و عضو دائم شورای امینت، حقوق ابتدایی مردم لبنان را در مورد حق دفاع مشروع در برابر اشغالگری را به رسمیت نمیشناسد و جنبش آزادیبخشی مانند حزبالله را تروریستی مینامند را میتوان یک اقدام غیرقانونی آشکار از سوی دولت این کشور قلمداد کرد.
2-حزبالله لبنان یک جریان فعال در عرصه سیاسی لبنان است و نمایندگان آن بر اساس چارچوبهای قانونی مدون در قوانین اساسی لبنان در پارلمان و دولت این کشور حضور فعال دارند. اقدام دولت انگلستان در تروریستی خواندن یک جریان سیاسی مشروع در لبنان، دخالت آشکار در امور داخلی این کشور محسوب میشود و این امر هم ضمن غیرقانونی بودن، چالش آفرینی در روابط دو کشور محسوب میشود بهطوریکه اکنون این سوال جدی وجود دارد که دولت انگلستان چگونه میخواهد با نمایندگان دولت لبنان که اعضای حزبالله جز جداییناپذیر آن محسوب میشوند، تعامل کند.
3-جنبش حزبالله لبنان بهعنوان یک جنبش سیاسی رسمی در لبنان از حمایت مردمی قابلتوجهی در این کشور و دیگر کشورها برخوردار است، وقتی انگلستان این جنبش را تروریستی مینامد به معنی آن است هواداران آن نیز تروریست هستند. این امر نه با حقوق بشر و نه با آزادی عقیده که غرب با تبلیغات فروان از آن بهعنوان ارزشهای غربی یاد میکند و کشورهای غیر همسو را به عدم احترام به این ارزشها محکوم میکند، در تعارض است.
4-جنبش حزبالله لبنان یک بازیگر فعال در عرصه منطقه غرب آسیا است بهطوریکه در مبارزه با تروریسم چه در لبنان و چه در سوریه، نقش اساسی و همسو با خواست بینالمللی داشته است، تروریست نامیدن این بازیگر از سوی انگلستان روند تعامل با آن را برای دیگر کشورها سخت میکند و این امر ممکن است موجب بیثباتی احتمالی در لبنان و منطقه غرب آسیا شود. از این منظر این اقدام انگلستان یک نوع تنشآفرینی در عرصه داخلی لبنان و منطقه غرب آسیا محسوب میشود.
5-در روابط بینالملل تعارضات و اختلافات ارضی، سیاسی و گفتمانی امری طبیعی است و حتی دو بازیگر عرصه بینالملل ممکن است بر سر این تعارضات و اختلافات وارد جنگ هم شوند ولی استفاده سیاسی از مفهوم تروریسم یک امر غیرمعمول است زیرا تروریسم تعاریف خاص خود را دارد و استفاده سیاسی از این مفهوم، زمینهساز سوءاستفاده گروههای تروریستی از خلأهای مفهومی و اختلاف تعابیر و تعاریف میشود. به نظر میرسد یکی از عوامل عدم ایجاد انسجام در مبارزه با تروریسم، این نوع استفاده ابزاری و سیاسی از مبحث پر اهمیت تروریسم، توسط دولتها بهخصوص دولتهای غربی بوده است که سبب ناامنی و تشدید بیثباتی شده است.
با توجه به مطالب فوق و همچنین محکومیت این اقدام توسط مقامات رسمی لبنان همچون میشل عون رئیسجمهور و جبران باسیل وزیر امور خارجه و اکثر احزاب و جریانات سیاسی این کشور، به نظر میرسد اقدام اخیر انگلستان در تروریستی نامیدن حزبالله، ناشی از یک برداشت حقوقی و سیاسی در عرف بینالملل از مفهوم تروریسم نیست و در حقیقت یک اقدام در جهت پیشبرد اهداف منطقهای دولت انگلستان است که همسو با محور غربی، عبری و عربی، جمهوری اسلامی ایران را تحتفشار قرار دهد. تروریستی نامیدن جنبش حزبالله در حقیقت تلاش در جهت تضعیف متحدان منطقهای ایران همچون گروههای مقاومت است که هدف نهایی آن تضعیف محور مقاومت و جمهوری اسلامی ایران در منطقه غرب آسیا است.
[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr2', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr2", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]
دولتهای اروپایی بهخصوص اعضای اصلی اتحادیه اروپا همچون آلمان، فرانسه و ایتالیا، خروج یکجانبه آمریکا از برجام، جنگ تعرفههای تجاری علیه اروپا و همچنین سیاستهای این کشور در ناتو را در جهت تضعیف اروپا میدانند به همین دلیل با اقدامات مختلف از جمله ایستادگی نسبی در برابر فشارهای ضدآمریکایی علیه جمهوری اسلامی ایران درصدد مقابله با این یکجانبهگرایی آمریکا هستند که اوج آن ایجاد سازوکار تجاری ضعیف اینستکس با ایران و رد درخواست آمریکا برای شرکت در کنفرانس ضد ایرانی ورشو در فوریه 2019 بود. اما در این بین شاهد آن هستیم انگلستان سعی دارد خود را همسو با اروپا در مورد برجام نشان دهد ولی برخلاف کشورهای اروپایی حامی برجام، در کنفرانس ضد ایرانی ورشو شرکت کرده است. اقدام اخیر انگلستان در تروریستی نامیدن حزبالله لبنان نیز برخلاف نظر کشورهای مهم اروپایی بهنوعی تائید کننده نقل قول منسوب به ژنرال شارل دوگل در مورد اینکه، انگلستان اسب تروآی آمریکا در اروپا است را تقویت میکند. این اقدام انگلستان ممکن است در فضایی که اتحادیه اروپا در تلاش است تا حد توان مقابل زیادهخواهی آمریکا ایستادگی کند، زمینه تشدید اختلافات را فراهم کند بهخصوص اینکه ممکن است کشورهای عضو گروه ویزگارد شامل مجارستان، لهستان، اسلواکی و جمهوری چک که همسویی بیشتری با آمریکا دارند نیز به پیروی از انگلستان، اقداماتی اینچنینی که برخلاف جهت سیاستهای اتحادیه اروپا است، اتخاذ کنند. این امر حاصلی جز موفقیت آمریکا در تضعیف بیشازپیش اروپا نخواهد داشت.
در جمعبندی مطالب میتوان گفت انگلستان با تروریست نامیدن حزبالله قصد دارد بخشی از اهداف محور غربی، عبری و عربی را در جهت تضعیف محور مقاومت پیش ببرد. در این میان جمهوری اسلامی ایران و گروههای مقاومت میبایست با رصد دقیق اقدامات این محور، مانع از انسجام راهبردی علیه محور مقاومت شوند زیرا این اقدامات بهظاهر کوچک زمینهساز یک روند فزاینده است که در صورت عدم توجه کافی به آن میتواند چالش آفرین شود.