اندیشکده راهبردی تبیین – از زمان فروپاشی عثمانی و در نتیجه تقسیم کُردها بین سه کشور عراق، ترکیه و سوریه طبق نقشه سایس-پیکو، یکی از چالشها و مسائل حیاتی این سه کشور موضوع کُردها بوده است. مناطق کردنشین این سه کشور که بعد از جنگ چالدران از ایران جدا و به خاک عثمانی ملحق شدند، همواره از سوی دولتهای مرکزی و خارجی به چشم یک مزاحم دیدهشده و حضور آنها در مناطق حاصلخیز و سرشار از منابع طبیعی این وضعیت را تشدید کرده است. بههرحال آنچه مشخص است از زمان فروپاشی عثمانی تا پایان حکومت حزب بعث در عراق وجه اشتراک همه کُردهای سه کشور، سرکوب، اختناق و خفقان توسط دولتهای مرکزی عراق، سوریه و ترکیه بوده است. کُردهای سوریه در این میان شرایط خاص و ویژه خود را دارند. کردستان سوریه که با نام روژاوا نیز شناخته میشود، بخشهایی از استانهای حسکه، رقه و حلب را در بر میگیرد. این منطقه هماکنون به سه واحد سیاسی با نامهای کانتون جزیره، کانتون کوبانی و کانتون عفرین تقسیم شدهاست. شمار زیادی از کُردهای سوریه نیز در شهرهای بزرگ مانند حلب و دمشق زندگی میکنند. بر طبق برخی از آمارهای سازمان ملل متحد کُردها حدود ۱۸ درصد از کل جمعیت سوریه را تشکیل میدهند. هرچند برخی آمارهای دیگر حاکی از جمعیت 10 درصدی کُردها در سوریه است[1]. علت اصلی اختلافات آماری مربوط به جمعیت کُردها در سه کشور عراق، ترکیه و سوریه(برخلاف ایران) شرایط ویژهای است که دولتهای مرکزی این کشورها برای کُردها ایجاد کردهاند که از بسیاری حقوق شهروندی محروم هستند.
عطف به شرایط موجود کُردها، پژوهش حاضر با نگاهی به جریانات سیاسی کُردی در سوریه درصدد بررسی اختلافات و اشتراکات آنها، نوع ارتباطشان با بازیگران خارجی، رویکردشان به آینده ساختار سیاسی سوریه و الزامات نقشآفرینی ایران در موضوع کردستان سوریه است. درواقع پرسشهای موردنظر عبارتاند از؛ گروهها و احزاب سیاسی کردستان سوریه به چند گروه تقسیم میشوند؟ گروههای مختلف کردستان سوریه با بازیگران خارجی چه ارتباطی دارند و نسبت به آینده ساختار سیاسی سوریه از چه دیدگاهی برخوردار هستند؟ و در پایان الزامات و ملاحظات رویکرد جمهوری اسلامی ایران نسبت به آینده ساختار سیاسی سوریه و جایگاه کُردها در آن چیست؟
گروهها و جریانات سیاسی کُرد سوریه
همانند دیگر کُردهای منطقه در عراق و ترکیه، وضعیت گروهها و احزاب سیاسی کُرد در سوریه نیز بیشباهت به آنها نیست. کُردهای سوریه نیز از همان اصل قبیلهگرایی، عدم وحدت رویه و در نتیجه تنش داخلی پیروی میکنند. همین موضوع تنوع قبیلگی و گروهبندیهای مختلف، متفاوت و متعارض، باعث شده است کردستان سوریه نیز شاهد طیف متنوعی از احزاب سیاسی ناهمگون باشد که تعداد آنها از 20 مورد نیز تجاوز میکند. برخی از مهمترین این احزاب عبارتاند از: 1- حزب دمکرات کُردستان سوریه(1957)، 2- حزب دمکراتیک پیشروی کُرد(1965)، 3- حزب اتحادیه خلق کُرد سوریه(1980)، 4- حزب وحدت دمکراتیک کُرد(1993)، 5- حزب چپ کُرد سوریه(1996)، 6- حزب اتحاد کُردهای سوریه، 7- حزب الایراد الشعبیه(2000)، 8- حزب اتحادیه دمکراتیکPYD (2003)-9. جنبش جامعه دمکراتیک کُردهای سوریه TEV-DEM)- 10. حزب آزاد کُرد سوریه(2005)، 11- جنبش آینده کُرد سوریه(2005)، 12- حزب دمکرات کُردی(2007)، 13- حزب برابری دمکراتیک کُرد سوریه(2008)، 14-حزب ملی دمکراتیک کُرد سوریه(2008)، 15- سازمان اتحادیه ملی آزاد(2008)، 16- جنبش ابتکار ملی کُرد سوریه(2009)، 17- حرکت بدیل کُردی سوریه(2009)، 18- جنبش تصحیح جوانان آگاه کُرد سوریه، 19- حزب الشباب الوطنی و…[2]
[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr2', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr2", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]
این گروههای متنوع و متکثر را به اشکال مختلف میتوان دستهبندی کرد. نوع ارتباط با بازیگران دولتی منطقهای و فرامنطقهای، نوع ارتباط با بازیگران کٌرد در کشورهای پیرامونی، نوع قبیله، میزان نزدیکی و یا تنش با دولت سوریه و … روشهایی است که میتواند برای دستهبندی این احزاب به کار گرفته شود. اما به نظر میرسد با توجه به تأثیرپذیری تحولات کردستان سوریه از کردستان عراق و ترکیه، همزیستی آنها در جوار این دو حوزه کُردی و وجود رهبرانی همچون بارزانی و اوجالان در عراق و ترکیه، بهترین روش دستهبندی کُردها در سوریه تقسیمبندی بر اساس میزان ارتباط با کُردهای غیر سوری باشد. بر همین اساس میتوان کُردهای سوریه را در سه گروه تقسیم کرد: هواداران اوجالان، طرفداران بارزانی و نیروهای دموکراتیک سوریه(قسد).
- هواداران و مریدان عبدالله اوجالان: بزرگترین و فراگیرترین سازمان کُردی حاضر در سوریه، حزب PYD یا حامیان عبدالله اوجالان است که معمولاً به عنوان شاخه سوری PKK شناخته میشوند. این طیف به محوریت «صالح مسلم» به صورت تاریخی از مریدان و هواداران «عبدالله اوجالان» مؤسس و رهبر pkk هستند و در قالب حزب اتحاد دموکراتیک یا PYD مجتمع شدهاند. با جدی شدن جنگدر سوریه، این گروه که دارای شبکه منسجم و گسترده شبه نظامی آموزشدیده در اردوگاههای PKK بود، طی توافقی با دمشق در پی خروج ارتش سوریه از بیشتر مناطق کردنشین بهویژه «عفرین»، «کوبانی» و «رأس العین» اداره این مناطق را بر عهده گرفت. ضمن اینکه در استان حسکه نیز ارتش سوریه صرفاً در شهرهای «حسکه» و «قامشلی» باقی ماند و بقیه مناطق را به PYD و شاخههای نظامی آن یعنی YPG واگذار کرد. سیطره سرزمینی بر مناطق کردنشین که برای نخستینبار در تاریخ این منطقه رخ میداد، ظرفیت فوقالعادهای به PYD بخشید تا ازیکطرف بتواند به صورت گسترده از تودههای کرد این منطقه نیروگیری کند و از طرف دیگر در مجامع بینالمللی، خود را به عنوان نماینده واقعی کُردهای سوریه مطرح سازد! [3]
- هواداران بارزانی: دومین گروه بزرگ کُردی در سوریه، حزب دموکرات کردستان سوریه (PDKS) هستند که در ادبیات سیاسی سوریه به «بارتی دیمقراطی کردستان» یا «بارتی» شهرهاند. این گروه، برخلاف PYD که به PKK و اوجالان متمایل است، از هواداران و حامیان مسعود بارزانی بوده و کعبه آمال خود را در اربیل دنبال میکنند. گفته میشود بخشی از کادر بارتی در اردوگاههای «پیشمرگههای کردستان» آموزش نظامی دیدهاند؛ اما این گروه برخلاف PYD دارای شاخه نظامی رسمی نیست. طی سالهای زعامت PYD بر شمال سوریه، یکی از مسائل بغرنج داخلی کُردها مسئله ورود پیشمرگهها از اقلیم کردستان عراق به داخل سوریه بود که همواره با مخالفت طیفهای وابسته به PKK مواجه میشد؛ زیرا بیم آن داشتند که پیشمرگهها عملاً به شاخه نظامی بارتی تبدیل شوند. همچنین مجموعه قابلتوجهی با عنوان «المجلس الوطنی الکُردی» گرد هم آمدهاند که به نظر میرسد در راستای تلاشهای بارزانی برای افزایش نفوذ خود در کردستان سوریه تأسیسشده باشند.[4]
- نیروهای دموکراتیک سوریه(قسد):نیروهای سوریه دموکراتیک یا ارتش دموکراتیک سوریه که بهاختصار SDF یا QSD نامیده میشود، ائتلافی از نیروهای سیاسی و نظامی اکثریت کرد و همچنین عرب، آشوری، ارمنی و ترکمان است که در خلال جنگ داخلی سوریه در سال ۲۰۱۵ تأسیس شده است. این ائتلاف میکوشید تا دولت اسلامی عراق و شام (داعش) را از منطقه رقه و نیز از دیگر مناطق سوریه بیرون کند و خودش را به عنوان «نیروی نظامی متحد ملی همه سوریهایها ازجمله کُردها، عربها، آشوریها و دیگرانی که در موقعیت جغرافیایی سوریه زندگی میکنند» معرفی کند[5]. افزون بر این هدف آنها ایجاد خود مدیریتی بهطور سراسر و سوریهای دموکراتیک است. این گروه اخیراً با ارائه یک پیشنهاد 10 بندی به دولت سوریه در پی تحقق دموکراسی برای سوری و حداقل اختیارات محلی برای کردستان سوریه هستند.
[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr3', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr3", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]
ارزیابی نقاط اختلاف و اشتراکات کُردها
کُردهای سوریه ضربالمثلی دارند که میگوید: «دشمنان پدر و جد، هرگز دوستان فرزندان و نوهها نمیشوند». این ضربالمثل، تجلی یکی از ویژگیهای کُردهای سوریه است: «اسارت در تاریخ»! همین موضوع باعث شده اختلافات داخلی میان کُردها هیچگاه فروکش نکند! همین مهم، ازیکطرف قدرت ابتکار عمل و تصمیمگیری فوری و لحظهای کُردها را به حداقل رسانده و از طرف دیگر، باعث شده عموم گروههای کرد در سوریه به فراسوی مرزهای خود چشم بدوزند و اتحاد با کُردهای غیر سوری یا همپیمانی با کشورهای خارجی و دیگر اجزای ملت سوریه را بر اتحاد و هماهنگی داخلی خودشان ترجیح دهند.[6]
البته این ضربالمثل و این ویژگی تنها به کُردهای سوریه اختصاص ندارد بلکه در عراق و ترکیه نیز وضع روابط بین آنها بهتر از سوریه نیست. بنابراین با این شاخص سیاسی در بین گروههای سیاسی مذکور، بررسی اشتراکات و اختلافات آنها موضوع سهل و آسانی نیست. تأثیرپذیری گروههای کرد سوریه از محیط بیرونی و خارجی و وضعیت خاص داخلی این کشور باعث شده است تا نتوان رویکردها و اندیشههای گروههای مختلف سیاسی کرد را بررسی کرد. آنچه در چنین شرایطی واضح و مشخص است؛ نوع ارتباط این گروهها با بازیگران سیاسی، رویکردها و اهداف آنها را مشخص میکند. برای مثال جریان نزدیک به بارزانی در همسویی با متحدان حزب دموکرات کردستان عراق، مواضعی را دنبال میکند که حداقل در تعارض با بارزانی و پیشمرگههای کرد نباشد. همین وضعیت در مورد طرفداران اوجالان نیز صدق میکند.
با این وجود چند وجه اشتراک و اختلاف را میتوان بین گروههای سیاسی کُرد سوریه مطرح کرد. در حوزه اشتراکات، اصل استقلال کردستان بهعنوان یک خواسته حداکثری، یک آرمان و یا یک رؤیا مدنظر همه گروههای سیاسی کرد در سوریه، عراق و ترکیه است و مخالفت با این آرمان هیچگاه به صورت علنی مطرح نمیشود. دومین اصل مورد توافق همه گروههای سیاسی کرد در سوریه بعد از استقلال، موضوع خودمختاری یا فدرالیسم است. آنها در پسِ رؤیای استقلال و بهعنوان گام نخست، همواره بر خودمختاری و فدرالیسم در سوریه به عنوان یک خواسته حداقلی تأکید داشته و در این راه اقلیم کردستان عراق را سرلوحه خود قرار دادهاند.
علاوه بر اینها، در حوزههایی مانند نوع رابطه با دولت سوریه، شیوه مقابله با گروههای تکفیری و تروریستی، میزان ارتباط با گروههای کرد عراق و سوریه، روابط با دولتهای ایران، ترکیه، آمریکا، روسیه و حتی عربستان همواره مورد جدل بین گروههای سیاسی کرد سوریه است که در کنار ریشههای قبیلگی، باعث تقویت اختلافات و در نتیجه عدم وجود سازوکار متحدانه و یکجانبه از سوی این گروهها در سوریه میشود. نکته مهم این اختلافات این است که ریشه اختلاف و میزان همسویی با بازیگران خارجی و یا تقابلهای دوطرفه و چند سویه تنها بر اساس منافع قبیلگی و قدرتطلبی شکل میگیرد و هیچ مبنای منافع قومی یا ایدئولوژیکی وجود ندارد. به همین دلیل نمیتوان چارچوب و قاعده مشخصی برای اختلافات موجود ارائه داد تا نسبت به رفع آنها راهحلهای موردنظر نیز ارائه شود. هواداران بارزانی و اوجالان هرکدام نسخه عملکرد خود را از مرزهای بیرونی سوریه دریافت میکنند و بنابراین هیچگونه آزادی عملی برای مواضع سیاسی و نظامی ندارند و گروههای مستقل از کُردهای سوریه و عراق نیز در خاک سوریه مجبور به تکیه کردن بر یکی از ائتلافهای منطقهای هستند. بهطورکلی مواضع مشترک و مورد اختلاف آنها را می توان اینگونه تقسیم کرد:
دستهبندی احزاب |
مهمترین گروه و جریان |
اشتراکات اساسی |
اختلافات اساسی |
هواداران بارزانی |
شورای ملی کُردستان سوریه با محوریت حزب الپارتی کُرد سوریه |
به رسمیت شناخته شدن ملت کُرد، رؤیای استقلال(خواسته حداکثری) و تأکید بر فدرالیسم(خواسته حداقلی) |
-رابطه غیرخصمانه با مخالفان اسد -نزدیک به مسعود بارزانی و خواهان سرنگونی اسد |
هواداران اوجالان |
جریان تحت امر اتحادیهی دمکراتیک PYD |
-رابطه خصمانه با مخالفان اسد -نزدیک به P.K.K(جناح ضد ترکیه) |
|
جریانهای نسبتاً مستقل |
نیروهای دموکراتیک سوریه(قسد) |
-درگیری با گروههای تروریستی و همراهی نسبی با ارتش سوریه |
تحلیل ارتباط کُردهای سوریه با بازیگران خارجی
نوع ارتباط گروههای کرد سوریه با بازیگران خارجی نیز متأثر از اختلافات و تنشهای داخلی است. علاوه بر دو بازیگر غیررسمی یعنی اقلیم کردستان عراق و کُردهای ترکیه، بازیگران دولتی منطقهای و فرامنطقهای نیز بر اساس منافع خود به بخشی از این گروهها نزدیک شده و ارتباط بین آنها را منافع ملی بازیگران خارجی تعیین میکنند. یعنی گروههای کُردی که با ائتلاف غربی به رهبری آمریکا همکاری میکردند تنها تا زمانی متحد آمریکا به شمار میآیند که منافع آمریکا در سوریه را تأمین کنند. به همین دلیل در موضوع رابطه گروههای کُرد با بازیگران خارجی یک قاعده دیگری وجود دارد و آن «منافع ملی بازیگران خارجی است که نوع روابط را تعیین میکند». نوعی روابط یکسویه که از سوی بازیگران خارجی تعیین میشود و فاقد منافع دوجانبه و دوسویهای است که از قِبل آن به کُردهای سوریه نیز منافعی برسد. آنها بهجای تکیه بر ظرفیتهای محلی و همزیستی مسالمتآمیز و قانونمند در چارچوب منافع ملی دولت سوریه، هرازگاهی با الگوبرداری از روشهای چریکی بارزانی در اقلیم کردستان عراق بنای ناسازگاری با دولت سوریه برداشته و دنبالهرو منافع بازیگران خارجی میشوند. کُردهای سوریه در سالهای گذشته باید بهخوبی دریافته باشند که بازیگران خارجی فرامنطقهای و حتی منطقهای متحدان مناسبی برای حفظ تمامیت ارضی سرزمین سوریه نیستند و تنها تکیهگاه مناسب آنها برای برقراری نظم و امنیت ملی، دولت و مردم سوریه هستند. درواقع در سطح بازیگران ملی ِمنطقهای میتوان گفت جریانهای سیاسی و اصلی کرد سوری هیچ متحد رسمی را پشت سرخود ندارند.
دو کشور آمریکا و ترکیه در بحران سوریه بیشترین توجه را به مسئله کُردها داشتهاند. آمریکا با هدف بهرهبرداری از کُردها برای مقابله با جبهه تهران-مسکو-دمشق و ترکیه با هدف ممانعت از گرایشهای تجزیهطلبانه به خاک این کشور دو رویکرد متفاوت در قبال مسئله کردها داشتهاند و به عنوان دو بازیگر ناخوانده در تحولات سوریه باعث ویرانیهای زیادی در خاک کردستان سوریه شده بودند.
ایالاتمتحده آمریکا از زمان ورود به بحران سوریه بر روی متغیر کُردی سرمایهگذاری زیادی کرده است و احزاب کرد سوری نیز هرچند گرایشهای چپ دارند، اما به دلیل قرارگیری در یک بنبست ژئوپلیتیکی، تمایل به همکاری با آمریکا پیدا کردند. درواقع اصل کلی برای آمریکاییها این است که کُردها یک متغیر وابسته هستند که از آنها بهرهبرداری تاکتیکی کنند، لذا در مبادلات استراتژیکی آمریکا قرار نمیگیرد[7].
ترکیه نیز در تحولات سوریه همواره از افزایش نفوذ حزب کارگران کردستان ترکیه (PKK) در شمال این کشور بیمناک بوده است. اشغال عفرین بخشی از یکروند بود و ترکیه به مخالفت و تقابل جدی با نهادهای کرد سوری وابسته به PKK پرداخت. از دستگیری صالح مسلم در چک تا ممانعت از حضور کادرهای سیاسی وابسته به PKK در نشستهای جهانی؛ نشاندهنده تلاش جدی ترکیه برای مهار PKK در سوریه است.۶ زیرا ترکیه مهمترین عاملی است که بهطورجدی از تجزیه سوریه دچار ضرر میشود و تمام توان خود را برای جلوگیری از این اتفاق به کار خواهد بُرد. ترکیه در یک جبهه در حال مبارزه با PKK است و بهشدت با جاهطلبیهای سیاسی کُردهای سوریه مخالف است و از هرگونه تلاشی برای جلوگیری از ایجاد کردستان سوریه دریغ نکرده است. آنکارا میداند در صورت تشکیل کردستان سوریه، کُردهای ترکیه تحریکشده و کشور ترکیه بهشدت درخطر تجزیه قرار میگیرد[8].
در مجموع به نظر میرسد مهمترین بازیگران فراملی سوریه که میتوانند تکیهگاه مناسبی برای کُردهای سوریه باشند، دولتهای ایران و روسیه هستند که به عنوان متحدان بشار اسد ضمن توان حفظ تمامیت ارضی این کشور برای برقراری نظم و امنیت در سوریه و بازگشت آوارگان این کشور بخصوص در مناطق کردنشین میتوانند متحدان ثابتقدمی باشند که همه گروههای کُرد باید بر آنها تکیه نمایند. درواقع با خروج احتمالی آمریکا از سوریه، کُردها در بین گزینهها، تنها میتوانند به همکاری با نظام سوریه، روسیه و جمهوری اسلامی ایران حساب کنند، زیرا فقط این بازیگران از توان برقراری موازنه با ترکیه بهعنوان اصلیترین چالش کُردها برخوردار هستند.
[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr4', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr4", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]
دیدگاه کُردها نسبت به آینده ساختار سیاسی سوریه
اولین جنبش کُردهای سوریه در جهت کسب حقوق ملی خود در سال ۱۹۲۸ رخ داد. در راستای این جنبش، کُردهای سوریه مطالبات خود را در نخستین گام، تسلیم پارلمان سوریه کردند. این مطالبات که شامل به رسیمت شناخته شدن تدریس زبان کُردی در مدارس و اداره کردن امور محلی بود با مخالفت دولت فرانسه مواجه شده و جنبش شکست خورد. از آن سال به بعد خواستهها و دیدگاه آنها طیفی از تجزیهطلبی تا حرکت در چارچوب قانون اساسی سوریه را در برمیگیرد. این طیف از خواستهها، همانند سایر کشورهای کردنشین از این قاعده مستثناء نیست که: «هرجا و هرزمان که دولت مرکزی تضعیف میشود، خواستههای حداکثری تجزیهطلبانه مطرح میشود و به محض برقراری امنیت و تشکیل دولت مقتدر این خواستهها به حداقل میرسد و تنها بر حقوق شهروندی تأکید میگردد». در حال حاضر هم بعد از حذف جغرافیایی داعش از خاک سوریه و تقویت مجدد دولت مرکزی این کشور گروههای مختلف و البته مستقل در سوریه بخصوص بعد از حملات ارتش ترکیه به مواضع آنها، دامنه خواستههای خود را به موضوعات حداقلی همچون حقوق شهروندی و اداره امور محلی برمبنای حفظ تمامیت ارضی دولت رساندهاند.
با این وجود، اگرچه کمترین بخش اخبار بحران سوریه متعلق به کُردهاست ولی شاید بیشترین نقش در روند آینده سیاسی سوریه، متعلق به آنها باشد. درحالیکه گروههای تکفیری و تروریستی در سوریه روبهزوال هستند، دولت سوریه میتواند با همراهی گروههای سیاسی کرد ضمن حفظ ائتلاف نظامی پیشینی در عرصه سیاسی نیز با اصلاح ساختار سیاسی فعلی ضمن تقویت ائتلاف موجود با حذف برخی محدودیتهای سیاسی، حقوقی و امنیتی برای کُردهای سوریه بر تشکیل یک دولت قدرتمند ملی تأکید داشته باشد. اما این امر به خواستهها و تقاضاهای کُردهای سوریه نیز بستگی دارد. طیفی از این نیروهایی که بیشتر نزدیکان بارزانی و گروههای وابسته به غرب و آمریکا هستند بر طبل خودمختاری آنهم در شرایط حاد سیاسی و امنیتی در سوریه تأکید میکنند و همین موضوع میتواند باعث شود تا در ساختار سیاسی آینده سوریه کُردها جایگاه خاصی نداشته باشند. درواقع در شرایط فعلی بهترین تصمیم برای کُردهای سوریه این است که بهجای بازیچه شدن توسط بازیگران خارجی، بر وحدت رویه برای تشکیل یک ساختار سیاسی قانونمند تأکید داشته و از این طریق بهتدریج به خواستههای سیاسی خود دست یابند.
بنابراین بهطورکلی دو دیدگاه کلی در بین کُردهای سوریه نسبت به آینده ساختار سیاسی این کشور وجود دارد. یک دیدگاه که موردحمایت حامیان ایران، سوریه و روسیه است بر تشکیل دولت ملی سوریه با اصلاح ساختارهای موجود تأکید دارد و دیدگاه دیگر متأثر از جنگ روانی غرب و حمایتهای آمریکا و برخی گروهها و کشورهای منطقه بر خواسته حداقلی(فدرالیسم) و خواسته حداکثری(استقلال) تأکید دارند. انتخاب هرکدام از این مسیرها برای گروههای کرد سوریه میتواند پیامدهای مخصوصی به همراه داشته باشد. همراهی با ائتلاف ایران، روسیه و دولت سوریه بهعنوان قدرتمندترین ائتلاف نظامی و سیاسی در این کشور میتواند جایگاه سیاسی و امنیتی کُردها را احیا و در قالب حفظ تمامیت ارضی این کشور پشتوانه نظامی کُردها را تقویت کند. اما دیدگاه و مسیر دوم که سالها در عراق، سوریه، ترکیه و حتی ایران نیز تجربهشده، بیراههای است که سرانجام آن بازیچه شدن توسط قدرتهای فرامنطقهای برای اهداف موردنظر آنهاست. می توان گفت وضعیت فعلی کُردهای سوریه و تلاش برای کسب جایگاه در آینده ساختار سیاسی سوریه تا حدود زیادی بستگی به نوع دیدگاه و رویکردی دارد که در آینده نمایان میشود. اختلافات داخلی، بازیچه شدن و نگاه مطلق با اهداف تجزیهطلبانه مسیری است که در گذشته بهکرات تکرار شده و با شکست مواجه شده است. اما اتحاد و ائتلاف درون قومیتی، همراهی با دولت مرکزی در قابل مناسبات قانونی و سیاسی، بیتوجهی به مداخلات خارجی و فرامنطقهای و تأکید بر حفظ تمامیت ارضی سوریه مسیری است که انتخاب آن نهتنها باعث حافظ تمامیت ارضی سوریه میشود بلکه بسیاری از حقوق ازدسترفته کُردها در دوران عثمانی و بعد از آن را احیا میکند.
باوجود کارشکنیهای گروههای نزدیک به بارزانی و جریان تندرو، نخستین اقدام عملی برای تحقق رویکرد میانه با هدف برقراری صلح و امنیت در سوریه و در چارچوب تمامیت ارضی این کشور از سوی جریان مستقل«قسد» صورت گرفته است که اخیراً پیشنهاد 10 مادهای خود را به دولت سوریه اعلام کردهاند. این پیشنهادات که در ذیل ارائه شده است در صورت موافقت دیگر احزاب کُرد سوریه میتواند راهگشای مناسبی برای آینده تحولات سوریه در مناطق کردنشین باشد:
بند نخست: بر لزوم حفظ تمامیت ارضی سوریه تأکید کرده است. این درخواست از مهمترین درخواستهایی است که از دولت سوریه، روسیه و چندین کشور ذیربط در حل بحران سوریه مطرحشده است. بند دوم: نظام در سوریه یک نظام جمهوری دموکرات باشد و «ادارات خودمختار کردستان» بخشی از این نظام باشند. بند سوم: کُردها باید نمایندگانی در پارلمان سوریه در دمشق داشته باشند. بند چهارم: آنها در این بند، خواستار هماهنگی کامل نیروهای امنیتی سوریه و نیروهای قسد در مناطق کردنشین بر اساس قانون اساسی شدند. بند پنجم: نیروهای کرد همچنین از دولت مرکزی سوریه درخواست کردند تا به آنها اجازه داده شود در کنار پرچم رسمی این کشور، پرچم نیروهای دموکراتیک سوریه در مناطق تحت کنترل کُردها برافراشته شود. بند ششم: نیروهای قسد ضمن به رسمیت شناختن زبان عربی به عنوان زبان اول سوریه، خواستار آموزش زبان کُردی در مناطق تحت کنترل خود شدند. بند هفتم: آموزش در مناطق خودمختار به زبانهای محلی در دانشکدههای تاریخ، فرهنگ، زبانها، ادبیات و دیگر دانشکدههای مشابه انجام شود. بند هشتم: توزیع عادلانه سرمایه و منابع از دیگر درخواستهای نیروهای کرد به شمار میرود. بند نهم: امور دیپلماسی در مناطق کردنشین به نحوی انجام شود که با منافع ملت سوریه و قانون اساسی این کشور همخوانی داشته باشد و بند دهم: نیروهای امنیت داخلی در مناطق کردنشین بر اساس شوراهای محلی فعالیت میکنند که با قانون اساسی سوریه تعارضی نداشته باشد.[9]
الزامات نقشآفرینی ایرانی در موضوع کُردهای سوریه
یکی از مهمترین بازیگران تحولات سوریه و موضوع کُردها جمهوری اسلامی ایران است. سیاست خارجی و راهبردهای ایران در مورد موضوع کُردها بخصوص در سوریه، همانند تحولات مربوط به عراق از دو اصل پیروی میکند؛ حفظ تمامیت ارضی دولت سوریه و رعایت حقوق شهروندی و انسانی کُردها بر اساس قانون اساسی این کشور. با نگاه به همین دو اصل ایران همواره سعی داشته است ضمن حمایت از گروهها و احزاب میانهرو کُرد در خاک سوریه نسبت به نزدیکی و همسویی بیشتر کُردها و دولت سوریه اقدام کند که در این زمینه همکاری با جریان دموکراتیک سوریه(قسد) در راستای مقابله با گروههای تکفیری و تروریستی نمونهای از این تلاشهاست.
[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr5', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr5", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]
نقشآفرینی ایران در مورد آینده کُردهای سوریه علاوه بر رویکرد انساندوستانه مبتنی بر رعایت حقوق شهروندی و انسانی، از الزامات دیگری نیز برخوردار است. اصل دفاع از منافع ملی کشور و حفظ آرامش و امنیت در منطقه غرب آسیا دو اصل دیگری است که هرگونه ناامنی در مناطق کردنشین میتواند باعث خدشهدار شدن به آنها شود. جمهوری اسلامی ایران ضمن دعوت همیشگی به همکاری و اتحاد میان گروههای کُرد در سوریه باید از اتحاد بین آنها و بازیگران خارجی مثل آمریکا جلوگیری کند و این موضوع زمانی امکانپذیر میشود که بتواند اتحادی از گروههای مختلف کردنشین را حول محور مقاومت منسجم کند. آنچه در این زمینه میتواند به سیاست خارجی ایران کمک برساند جلب اعتماد کُردها بر اساس رعایت حقوقی است که باید در کشورهای عراق، سوریه و ترکیه به دست بیاورند و لازمه آن قطع دست بازیگران مداخلهگر غربی است.
نتیجهگیری
موضوع آینده سیاسی سوریه و مسئله کُردها در این کشور همانند عراق و ترکیه موضوعی است که بعد از فروپاشی عثمانی بهعنوان یک زخم درمان شده هنوز هم گرفتار این سه کشور است و هرازگاهی در برهههای مختلف تاریخی و بخصوص در زمانهای که دولتهای مرکزی از اقتدار لازم برخوردار نیستند این زخم چرکین شده میتواند آسیب جدی به تمامیت ارضی آنها وارد کند. باید توجه داشت حل مسئله کُردها موضوعی نیست که همانند سالهای بعد از فروپاشی عثمانی با مداخله انگلیس و فرانسه بررسی شود بلکه بدون مداخله بازیگران خارجی یکبار برای همیشه باهم افزایی کشورهای کردنشین و گروههای میانهرو کُرد باید موردتوجه قرار گیرد.
آنچه میتواند زمینههای حل موضوع کُردها در سوریه را فراهم کند، یک همراهی سهضلعی است. دولتهای کردنشین، گروههای کرد و دیگر گروههای سیاسی و مذهبی در این کشور هستند که باید برمبنای اصل «حفظ تمامیت ارضی این کشور» نسبت به آینده سیاسی کُردها در سوریه و نوع مناسبات با دولت مرکزی به یک اجماع ملی در این کشور دست یابند و به نظر میرسد از بین این اضلاع، مهمترین نقش را خود گروههای سیاسی کرد سوریه دارند که در درجه اول اتحاد و وحدت درونی خود را حفظ و در مراحل بعدی ضمن اجتناب از بازیچه شدن توسط بازیگران خارجی از خواستههای حداکثری و تجزیهطلبانه مورد حمایت غرب و بخصوص آمریکا اجتناب کنند.
منابع:
[1] کردستان سوریه
https://fa.wikipedia.org/wiki/
[2]اردشیر پشنگ، احزاب کُرد سوریه، 2 اسفند 1394
http://www.faratab.com/news/338/
[3] جریانشناسی گروههای سیاسی کُرد سوریه
https://www.tasnimnews.com/fa/news/1397/10/03/1905717/
[4] جریانشناسی گروههای سیاسی کُرد سوریه
https://www.tasnimnews.com/fa/news/1397/10/03/1905717/
[5] نیروهای دموکراتیک سوریه(قسد)
https://fa.wikipedia.org/wiki/
[6] جریانشناسی گروههای سیاسی کُرد سوریه
https://www.tasnimnews.com/fa/news/1397/10/03/1905717/
[7] عباس علی بخشی، ترکیه و کردهای سوریه؛ مسائل و راهکارها، ۲۸ بهمن, ۱۳۹۷
[8] همان
[9] اعلام رسمی ده پیشنهاد و درخواست مهم کردهای سوریه از بشار اسد (19 دی 1397)
https://www.tabnak.ir/fa/news/871250/