پیش از خواندن بخش دوم مقاله، خاطرنشان میشود جهت دسترسی به بخش اول ، میتوانید از طریق این پیوند( /http://tabyincenter.ir/32048) اقدام نمایید.
اندیشکده راهبردی تبیین – اسلام سیاسی یا به صورتی عامتر «اسلامگرایی» در سوریه جریان جدیدی نیست و ریشه در تحولات دهها ساله این کشور دارد. با این حال، تحولات سیاسی سوریه پس از سال 2011 نقطه عطف حضور جریانهای اسلامی در فضای سیاسی و اجتماعی این کشور بود. این نوشتار تلاش میکند پس از گذشت هشت سال از آغاز این بحران، نمایی کلی از جریانهای اسلامی مهم اهل سنت در سوریه به عنوان طیف غالب در میان معارضه سیاسی این کشور ارائه داده و موقعیت و جایگاه هر کدام و ظرفیتهای هر طیف را در فرآیند سیاسی آینده با نظر به شاخصهای ملی و منطقهای مورد بررسی قرار دهد. بخش دوم این مقاله در ادامه می آید؛
2– گروه های اسلام سیاسی
2-1) اخوان المسلمین: این جنبش را باید قویترین و سازمان یافتهترین گروه معارض سوری دانست. گروهی که با وجود تبعید رهبران و اعضای مهم آن، یکی از گروههای تاثیرگذار در تحولات سوریه بوده است. تنها با گذشت یک سال از آغاز بحران، اخوان المسلمین توانست در تشکیل «شورای ملی سوریه» نقش بارزی ایفا کند و عنصر اساسی این شورا شود.
درباره سابقه تاریخی فعالیت اخوان باید توجه داشت که این جنبش هرچند اکنون یک گروه معارض و غیرقانونی به شمار میرود اما پیش از این سابقه حضور در فرآیند قانونمند سیاسی در سوریه را داشته است تا آنجا که نمایندگانی از آن به مجلس راه یافتند و تا 1963 حتی در دولت هم حضور داشت. با این حال پس از روی کار آمدن حزب بعث، فعالیت اخوان ممنوع اعلام شد و نزاعی جدی میان این جنبش و دولت شدت گرفت که در برهههایی شاهد تقابل خونین مسلحانه هم بودیم. محافل اخوانی، دخالت دولت در جنگ داخلی لبنان، وخامت اوضاع معیشتی و تمرکز پستهای مهم حاکمیتی در دست خانواده اسد و علویان را عامل این رویارویی عنوان کردند. ابتدا از ۱۹۷۶ رهبران علوی و ماموران امنیتی هدف قرار گرفتند و در ژوئن ۱۹۷۹ با قتل ۳۹ دانشجوی علوی دانشکده افسری و حمله به مراکز حزب بعث و ساختمانهای دولتی توسط گروه الطلیعة المقاتله، حافظ اسد دستور جرم بودن عضویت در اخوان را صادر کرد. مدتی بعد سو قصدی به حافظ اسد صورت گرفت که ناکام ماند. این اتفاقات، اعدام و تبعید بسیاری از عناصر اخوان به خارج از کشور را در پی داشت. اروپا و برخی کشورهای منطقه بخصوص عربستان، مقصد عمده رهبران و عناصر تبعیدی بودند. مسئلهای که به مرور زمان در تاثیرپذیری گفتمان اخوانی از سلفگرایی سعودی بیتاثیر نبود. با این همه، نقطه اوج تقابل دولت و اخوان در ماجرای شهر حماة صورت گرفت. این نزاع تا زمان درگذشت حافظ اسد ادامه داشت. به طور خلاصه از سالهای پایانی دهه هشتاد، دو خط متمایز در اخوان شکل گرفت:
- خط جهادی که معتقد به مبارزه مسلحانه علیه نظام بود و عناصرش در سوریه حضور داشتند
- و خط معتدل که خشونت را تجویز نمیکرد و بیشتر اعضای آن نیز در خارج از سوریه حضور داشتند.
از 1996 و با انتخاب «علی صدر الدین البیانونی» به رهبری اخوان، مذاکراتی محرمانه با نظام شکل گرفت که گفته میشود در نتیجه آن صدها نفر از اعضای اخوان پس از روی کار آمدن بشار اسد آزاد شدند. با این حال اخوان خواستههای بیشتری همچون آزادی کل زندانیان اخوانی، بازگشت تبعیدیها و لغو ممنوعیت فعالیت اخوان داشت که به سرانجام نرسید.
گفته میشود با روی کار آمدن بشار اسد، رویکرد جدیدی دنبال شد تا اصطلاحات و گشایش سیاسی در کشور حاصل شود. در ماه می2001 اخوان از طرح خود موسوم به «میثاق ملی» برای فعالیت سیاسی در سوریه پرده برداشت و در کنفرانس آگوست 2002 در لندن آن را ارائه کرد. این سند گرچه از سوی معارضان با استقبال مواجه شد اما نظام سوریه روی خوشی به آن نشان نداد.
رهبران اخوان در سال ۲۰۰۶ تمایل خود به سرنگونی «مسالمتآمیز» نظام و بر سرکار آمدن یک نظام مدنی و دموکراتیک را عنوان کردند. در این سال اخوان جبهه رهایی ملی (جبهة الخلاص الوطنی) را با همراهی عبدالحلیم خدام معاون (سنی مذهب) رئیس جمهور که از نظام جدا شده بود، تشکیل داد. از سوی دیگر، قدرت گرفتن حزب «عدالت و توسعه» در ترکیه موجب شد تا اخوان با پشتوانه بیشتری کار را پیش ببرد. گفته میشود آنکارا تلاش کرد تا بین اخوان و نظام سوریه میانجیگری کند که بیشترین دغدغه این مذاکرات ظاهرا لغو ممنوعیت فعالیت اخوان بوده است. در سال 2010 شورای عمومی اخوان در استانبول پس از انتخاب «محمد ریاض الشفقة» از دولت ترکیه خواست تا در این زمینه مداخله کرده و حتی پیشنهاد داد که اگر اجازه بازگشت اخوان به سوریه داده شود آنها حاضرند حتی نام گروه را نیز تغییر دهند.[1]
با آغاز ناآرامیهای 2011 اخوان که تلاش میکرد بگوید رفتار دهههای قبل تغییر کرده و رویکردی مسالمتآمیز دارد نسبت به این تحولات، محافظهکارانه برخورد کرد و تا اواخر ماه آوریل هیچ موضع و بیانیه رسمی از خود بروز نداد. با این حال اما سیر تحولات بهار عربی و صعود جریان جهانی اخوان موجب شد تا اخوانالمسلمین سوریه نیز وارد کارزار شود. اخوان که گمان میکرد میتواند برگ بازی را به طور کامل تغییر دهد دیگر نه تنها به لغو ممنوعیت راضی نبود بلکه به کمتر از سرنگونی کامل نظام فکر نمیکرد.
در اکتبر 2011 با تلاشهای محمد الشفقه، اخوان نقشی اساسی در تشکیل شورای ملی سوریه ایفا کرد تا بتواند هچون مصر و تونس، تصویری مقتدرانه و سیاسی از اخوان به جامعه جهانی ارائه دهد. در سند «عهد و میثاق» که اخوان در مارس 2012 ارائه کرد چارچوب نظام آینده سوریه اینگونه ترسیم شد: «دولتی مدني، مدرن، دموکرات و تکثرگرا».
تعیین میزان تاثیرگذاری و جایگاه واقعی اخوان در افکار عمومی سوریه، جریانهای معارض و گروههای مسلح کار آسانی نیست. حتی با مراجعه به پایگاه رسمی ائتلاف ملی معارضان، نامی از اخوان المسلمین در بخش گروههای زیرمجموعه دیده نمیشود. در تحولات میدانی نیز گروهی را نخواهیم یافت که بگوید شاخه نظامی اخوان است و این در حالی است که برای همه واضح است که بسیاری از این گروهها یا از افکار اخوان متاثر بوده و یا سابقه ارتباط و حضور در محافل اخوانی داشتهاند.
[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr2', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr2", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]
با یکهتازی اخوان در میان معارضه، بار دیگر اخوان در صف اول اتهامات قرار گرفت. بویژه آنکه گروههای مسلح که عقاید تکفیری و عملکرد خشونتباری در سوریه داشتند، توانسته بودند طیف غالب در تحولات میدانی این کشور باشند.
اخوان المسلمین و مذاکرات سیاسی: طی سالهای اخیر تلاشهایی برای مذاکره میان معارضه و نظام سوریه صورت گرفت که مذاکرات ژنو و سپس گفتگوهای «آستانه» مهمترین آن بود و اعضایی از اخوان نیز در تیم مذاکرهکننده معارضان حضور داشتند. در آخرین نمونه یعنی مذاکرات روسی-ترکی-ایرانی، اخوان تلویحاً با اصل این مذاکرات موافقت کرد. اخوان اعلام کرد که با هر راه حل سیاسی که «مطالبات ملت سوریه را محقق کرده و به تشکیل یک دولت انتقالی بیانجامد» موافق است. با این حال این جنبش همچنان نسبت به حضور رسمی در مذاکرات، محافظه کارانه عمل میکند.
اخوان و ترکیه: پیوند اخوان المسلمین سوریه و دولت ترکیه تا آن اندازه مستحکم است که میتوان اخوان را بازوی سیاسی ترکیه در سوریه و ترکیه را پشتوانه اصلی اخوان دانست. به عنوان یک شاخص در همراهی مواضع میتوان به موضعگیری اخوان در موافقت با عملیات نظامی ترکها در خاک سوریه اشاره کرد. اخوان با اینکه بر حفظ یکپارچی و تمامیت ارضی سوریه تاکید دارد اما اعلام کرد که ترکیه حق دارد از امنیت ملی خود دفاع کند.
اخوان و کمیته قانون اساسی: یک نکته بسیار مهم در مواضع اخوان این است که طی سالهای بحران سوریه علیرغم موافقت با روند سیاسی، همواره یک خط قرمز داشت و آن «تشکیل هیئت یا دولت انتقالی» به عنوان پیششرط بود. این رویکرد حتی در ماجرای کمیته قانون اساسی هم مشهود است و اخوان صراحتا اعلام کرد که با نگارش قانون اساسی که نظام سوریه در آن مشارکت داشته باشد موافق نیست. تا آنجا که در کمیته قانون اساسی که قرار بود در آخرین روزهای 2018 برگزار شود، اخوان اعلام کرد که از آن خارج خواهد شد. با آنکه حتی برخی چهرههای منتسب به اخوان نامزد شرکت در این کمیته بودند.
اخوان سوریه و ایران: در میان شاخه های اخوانی شاید هیچکدام به اندازه اخوان سوریه نسبت به جمهوری اسلامی موضع انتقادی نداشتهاند. این رویکرد البته فراز و نشیبهای داشته اما عموما اینگونه بوده که هیچگاه به حد یک رابطه نرسیده است. اخوان المسلمین سوریه در ابتدای انقلاب اسلامی حمایت خود را از انقلاب ایران اعلام کرد. اخوان حتی در بیانیهای اعلام کرد که از انقلاب ایران در مقابل حملات آمریکا حمایت میکند. برخی معتقدند که فعالیتها و خیزش اخوان سوریه در دهه هشتاد نیز تحت تاثیر انقلاب ایران بوده است.
با این حال اما گفتگو برای دو طرف یک خط قرمز نبود. کما آنکه در تحولات اخیر سوریه نیز گزارشهایی وجود دارد که حاکی از اعلام میانجیگری ایران بین اخوان و نظام سوریه بود مبنی بر اینکه اخوان چهار وزارتخانه دولت را بر عهده بگیرد مشروط بر آنکه بشار اسد در ریاست باقی بماند. گذشته از آن به صورت رسمی نیز افرادی از اخوان در مذاکرات آستانه و سوچی حضور داشتند. با ادامه اوضاع حرف و حدیثها هم در این باره افزایش یافته و حتی گفته میشود که اخوان اکنون پس از گذشت هشت سال از آغاز بحران، میانجیگری ایران را خواستار شده است.
با این همه به نظر میرسد نگاه دو طرف به یکدیگر همراه با نوعی بیم و امید همراه بوده است. از سوی ایران همواره این نگرانی وجود دارد که اخوان نتواند یک حلقه وصل قابل اعتماد در میانهی خط «محور مقاومت» از ایران تا لبنان باشد.
اخوان و اقلیتها: درباره رویکرد عقیدتی اخوان سوریه نسبت به علویان، شیعیان و مسیحیان اختلاف نظر وجود دارد. به نظر میرسد نگاه انتقادی اخوان به این مسئله ناشی از رویکردها و عملکردهای نظام سوریه باشد. هرچند اخوان در بیانیهها و مواضع رسمی خود میگوید که بر حقوق اقلیتها و مذاهب مختلف تاکید دارد اما به نظر میرسد درباره رویکرد عقیدتی رهبران اخوان نوعی ابهام و تشتت وجود دارد. به عنوان مثال نمیتوان از برخی اظهار نظرهای رهبران معنوی و تاثیرگذار اخوان درباره علویان به راحتی عبور کرد. شیخ یوسف قرضاوی در فراخوانش برای جنگ با علویان سوریه با استناد به سخنانی از ابن تیمیه میگوید که «نصیریها (علویان) از یهود و نصارا هم کافرتر هستند.»[2] بسیاری از منتقدان معتقدند که اخوان سوریه رویکردی تکفیری نسبت به علویان و شیعیان دارد. «شوقی حداد» از علماي شیعه سوري با طرح این ادعا که اخوان سوریه نسبت به اصول کلي اعتقادات خود تغییر مسیر داده و رویکرد تکفیری نسبت به شیعیان دارد صراحتا میگوید که «در مورد عقايد تکفيري، ميان اخوانالمسلمين سوريه و وهابيت تفاوتي وجود ندارد».
[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr3', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr3", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]
2-2) شورای اسلامی سوریه
این شورا با نام عربی «المجلس الاسلامی السوری» مهمترین تشکّل علمایی معارضان سوری است که البته همانند اخوان المسلمین یک حزب سیاسی نیست. این شورا در آوریل 2014 در شهر استانبول ترکیه شکل گرفت و خود را «مرجع شرعی معتدل در سوریه» معرفی میکند. واقعیت آن است که این شورا بیش از آن که یک مرجع فتوایی و شرعی باشد، باید آن را مرجع معارضة سوری به شمار آورد. در بیانیه تاسیسی این شورا آمده است که نزدیک به 40 انجمن علمی و شرعی از گروههای اسلامی سوریه در آن حضور دارند.
شیخ اسامه الرفاعی رئیس این شورا اعلام کرده که جایگزین و رقیب هیچ نهاد دینی و سیاسی دیگری نیست، اما به نظر میرسد که این شورا عملا یک رقیب برای نهاد رسمی دینی در سوریه به شمار میرود. در هیئت امنای شورا اسامی شیوخ شناخته شدهای همانند اسامه الرفاعی، محمد راتب النابلسی، عبدالکریم بکار، عمادالدین رشید، شیخ محمد ابو الخیر شکری و دکتر احمد حوی دیده می شود. این شورای 128 نفره از همان ابتدا مورد تایید و حمایت ائتلاف معارضان قرار گرفت و به عنوان نمونه، جورج صبرا رئیس ائتلاف ملی، این شورا را یکی از «ثمرههای انقلاب» دانسته است.[3] مواضع شورا همواره بر تکثرگرایی سیاسی و دموکراسی تاکید دارد. در اساسنامه آن بر مرجعیت شریعت اسلامی به عنوان مبنای قوانین تاکید شده، اما الرفاعی نظام فعلی ترکیه را حکومت ممتاز دانسته است.[4]
تشکیل این شورا از آن جهت یک گام مهم به شمار میرود که بدانیم دولت سوریه در سال 1963 انجمن علمای شام (رابطة علماء الشام) را منحل کرده بود. البته اخوان المسلمین در سال 2000 انجمن علمای سوریه را به ریاست شیخ محمد علی صابونی تشکیل داد با این حال این انجمن نیز کار به جایی نبرد. دوازده سال بعد، اقدام شیخ محمد راحج در تاسیس «انجمن علمای شام» نقش مهمی در تشکیل ائتلاف سیاسی معارضان ایفا کرد. واقعیت آن است که «انجمن علمای شام» شاکله اصلی «شورای اسلامی سوریه» را تشکیل میدهد.
دومین جریان مهم در شورای اسلامی، «جریان ملی سوریه» است (التیار الوطنی). این جریان همواره به عنوان طیفی اسلامگرا و میانهرو معروف است که میتوان آن را رقیب اخوان در ائتلاف ملی معارضان دانست. «بدر جاموس» دبیرکل فعلی ائتلاف معارضان از این جریان است. با وجود جایگاه قابل توجه جریان ملی در شورای اسلامی اما باید توجه داشت که وابستگی سیاسی به یک گروه با رویکرد فکری تفاوت دارد. واقعیت آن است که بسیاری از اعضای انجمن علمای شام به لحاظ فکری اخوانی هستند و روابط دوستانهای با عصام العطار داشتهاند.[5]
شورای اسلامی سوریه تنها منحصر به شیوخی با رویکرد اخوانی نیست بلکه افرادی با گرایشهای صوفی نیز در آن حضور دارند که بارزترین آن شیخ اسامه الرفاعی رهبر معنوی جماعت زید و رئیس شورای اسلامی است. علاوه بر این نمیتوان از کنار چهرههای سلفی همچون شیخ محمد العبد، خير الله طالب و فايز الصالح نیز گذشت.
شورای اسلامی و گروههای مسلح: به درستی مشخص نیست که این شورا چه میزان تاثیرگذاری بر گروههای حاضر در تحولاتی میدانی سوریه دارد و چه گروههایی مورد تایید آن است با این حال از فحوای بیانیهها میتوان به نشانههایی دست یافت. در بیانیه شورا در اواخر 2018 گروه تحریرالشام محکوم شده است که بر 15 گروه «نظامی مجاهد» یورش کرده و موجبات تضعیف جبهه ضد نظام را فراهم کرده است. با این حال در ادامه وقتی که از یک گروه برای مقابله با تحریرالشام نام میبرد از «گروههای ارتش آزاد» میخواهد تا صفی واحد در اینباره تشکیل دهند.[6] در بیانیه دیگری، برای «جیش الغزة» به عنوان زیرمجموعه ارتش آزاد پیام تسلیت میفرستد[7] و در جایی دیگر از احرار الشام و گروه الزنکی به عنوان گروههایی که از سوی تحریرالشام به آنها ظلم شده، نام میبرد. [8]
شورای اسلامی و النصرة: موضع شورا در قبال گروههای نزدیک به القاعده از جمله تحریرالشام (النصرة) همواره موضعی انتقادی بوده است. ممکن است این موضعگیری نه ناشی از رویکرد ایدئولوژیک بلکه ناشی از آن بوده که این گروه در قبال دیگر جریانهای معارض از جمله نورالدین الزنکی و «الجبهه الوطنیة» حملات سنگینی داشته است. شورای اسلامی اخیراً در بیانیهای تحریرالشام را گروهی «باغی» توصیف و پیوستن به آن را حرام اعلام کرد.[9]
شورای اسلامی و مذاکرات سیاسی: این شورا در دو بیانیه جداگانه با شرکت در گفتگوهای سوچی مخالفت کرد. در این بیانیهها تاکید شد که روسیه یک میانجی نیست و خود یک طرف نزاع و حامی نظام بشار اسد است و به دنبال آن است تا به هر شیوه ممکن، بنیان نظام سوریه را تثبیت کند. این شورا همچنین با کمیته قانون اساسی مخالفت کرد و تاکید دارد که این کمیته برخلاف مصوبات ژنو است که خواستار تشکیل دولت انتقالی و نه تشکیل یک کمیته قانون اساسی شده بود.[10]
شورای اسلامی سوریه در سال 2015 در کنفرانسی خبری در استانبول سندی را با عنوان اصول پنچگانه منتشر کرد که در آن شروط عمومی شورا برای مذاکره با نظام سوریه مشخص شده است: سرنگونی کامل نظام و دولت بشار اسد/ انحلال دستگاههای امنیتی و تشکیل نهاد امنیتی و نظامی ملی/ خروج تمامی نیروهای بیگانه و طائفهای و تروریستی از سوریه/ حفاظت از یکپارچگی و تمامیت ارضی سوریه/ و پایان دادن به ساختار سهمیهای و طائفه ای نظام سیاسی.
شورای اسلامی و اسرائیل: ادبیات بیانیه شورا برای محکومیت اقدام ترامپ در ماجرای واگذاری جولان، حاکی از به رسمیت نشناختن اسرائیل است و از آن با عنوان «رژیم اشغالگر» نام میبرد. در بخش دیگری از بیانیه آمده است که آمریکا قدس را به عنوان پایتخت یک رژیم غاصب به رسمیت شناخته است. با این حال اما شورای اسلامی عامل واگذاری جولان را نظام سوریه دانسته و بشار اسد را در قبال این مسئله مسئول میداند.[11] در بیانیه دیگری تاکید شد که «تحولات ثابت کرده است کسانی که در راستای عادیسازی روابط با دشمن صهیونیستی گام بر میدارند خسران دیدهاند.»[12]
[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr4', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr4", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]
شورای اسلامی و ایران: رویکرد این شورا در قبال جمهوری اسلامی شباهت بسیاری به اخوان المسلمین دارد. در بیانیه این شورا در سالروز آغاز هشتمین سال بحران، رویکرد تهران در قبال شعار حمایت از مستضعفین در تناقض با رویکرد اعلامیاش دانسته شده و ایران را به اتخاذ رویکرد طائفهای متهم کرده است.[13] علاوه بر این، شورای اسلامی ایران را متهم کرد که تلاش میکند تشیع را در سوریه گسترش دهد. جالب اینجاست که ادبیات شورا در پایان بیانیه، رویکردی تاریخی ضدشیعی دارد و از اصطلاح صفوی و «علاقمه» (منسوب به ابن العلقمي وزیر شیعی آخرین خلیفه عباسی در آستانه حمله مغول) درباره ایران استفاده میکند.[14] در بیانیه دیگری، این شورا به مخالفت شدید با حضور دوباره نظام سوریه در اتحادیه عرب میپردازد و دلیل این عدم موافقت را حضور سیاسی، نظامی و فرهنگی ایران در سوریه میداند و تلاش میکند با استفاده از اهرم نزاع عربی-ایرانی اتحادیه عرب را از این قضیه منصرف کند.
با این حال شورای اسلامی نسبت به حزب الله لبنان مواضع چندانی اتخاذ نکرده است. در مواضع رسمی این شورا دستکم به دو بیانیه برمیخوریم که در اعتراض به وضعیت آوارگان سوری ارائه شده است. بیانیه شورا درباره اردوگاه آوارگان عرسال، ادبیات تندی نسبت به حزب الله دارد و از آن با عنوان گروه تروریستی یاد میکند.[15] به عنوان موضعی نهایی در قبال نزاع ایران و عربستان، این شورا از اقدام سعودی در قطع روابط با ایران استقبال و از ریاض تشکر میکند.[16]
شورای اسلامی و شیعه: در ادبیات شورا رویکرد خصمانهای نسبت به شیعه و عقاید شیعی دیده نمیشود هرچند ممکن است برخی اعضا مواضع تندی داشته باشند. اسامه الرفاعی در مصاحبهای گفته است که «تکفیر مسلمانان خط قرمز این شوراست».[17] مواضع رسمی انتقادی اما مرتبط با ادعاهایی است که این شورا درباره عملکرد شیعیان غیرسوری مطرح میکند. به عنوان مثال در فتوای شماره 4 در سال 2017 که از سوی «شورای افتاء» صادر شد در پاسخ به استفتائات درباره ادعای خرید و فروش زمین از سوی شیعیان غیرسوری با هدف تغییر ساختار جمعیتی سوریه، این شورا فروش زمین به شیعیان را حرام و عقد بیع مذکور را هم باطل اعلام میکند.[18]
در بیانیهای که درباره کنفرانس چچن ارائه شد، شورای اسلامی موضع تندتری دارد و این انتقاد را مطرح میکند که چرا در بیانیه پایانی این کنفرانس هیچ انتقادی درباره عراق و سوریه و عملکرد شیعیان و نظام سیاسی این دو کشور ارائه نشده است. این بیانیه از عبارت «رافضی» برای شیعیان استفاده کرده است.[19] استفاده از عبارت «نصَـیری» برای توصیف نظام سوریه نیز در مواردی از سوی این شورا دیده شده است، البته عمدتا در مواردی است که میخواسته به ادعای تضییع حقوق اهل سنت در سوریه بپزدارد.[20]
[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr5', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr5", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]
2-3) حزب التحریر
نام این حزب همواره به عنوان جریانی که دغدغه اعاده خلافت دارد در جهان اسلام مطرح بوده است. حزب التحریر هیچگاه همانند اخوان یک سازماندهی گسترده و تبلیغی نداشت و حتی از حمایت هیچ گروه مسلحی هم برخوردار نیست. تنها نقطه اتکای این گروه، ایدئولوژی آن است. حزب التحریر همواره به تحولات سیاسی در چارچوب رویکرد «سلسله مراتبی» برای نیل به «اقامه خلافت» مینگرد. این انتقاد همواره به آنها وارد بوده که واقعیتهای جامعه جدید جهانی را نمیبینند. همین رویکرد غیرمنعطف هم باعث شده تا برخی گروهها از آن با عنوان حزبی «خارج از تاریخ» یاد کنند.
ائمه جماعات حزب التحریر در نمازهای جمعه در حلب غربی و ادلب خطبه میخوانند اما با این حال بسیاری بر این اعتقادند که این حزب تا فراگیر شدن در فضای عمومی سوری فاصلهای بسیار دارد. رویه شعارگونه این حزب باعث شده تا از آن با عنوان «حزب الجدران» (دیوارنویسی) یا حزب «الشعارات و البیانات» نیز یاد شود.[21]
حزب التحریر و مذاکرات سیاسی: در تمامی سالهای بحران سوریه، حزب التحریر همواره راه حلهای سیاسی ارائه شده را رد کرده و رویکرد مثبتی به مصوبات ژنو، آستانه و سوچی نشان نداده است.[22] حزب التحریر معتقد است که نتایج این مذاکرات هر چه باشد به تحکیم موقعیت نظام حاکم و نهایتاً به تغییراتی شکلی منجر خواهد شد.[23] حزب التحریر تمامی مذاکرات و تحولات سوریه را «سناریویی آمریکایی» میداند و معتقد است که ایالات متحده با هدف جلوگیری از شکلگیری خلافت به ابقای اسد میاندیشد.
به نظر میرسد باید قبول کرد که حزب التحریر اساسا اعتقادی به «حل جزئی» بحران سوریه ندارد و همواره بر یک راه نهایی یعنی خلافت تاکید دارد.[24] از این جهت، ادبیات این حزب شباهت زیادی به داعش دارد و در مواضع خود از سوریه نیز با عنوان «ولایت سوریه» یاد میکند.[25] با این حال رهبران حزبالتحریر همواره تاکید دارند که حزبی سیاسی هستند و به هیچ وجه رویکردی مسلحانه نخواهد داشت.[26] حزب التحریر اصرار دارد که دموکراسی، امر مطلوب و مقبول آنها نیست و کتابی نیز با عنوان «الديمقراطية نظام كفر» منتشر کردهاند[27] اما به نظر میرسد با انتخابات و قواعد سیاست در چارچوبی معین و خاص موافق هستند.
درباره روابط ایران و حزب التحریر بویژه در سالهای ابتدایی انقلاب اسلامی و رویکرد وحدتگرای این حزب گزارشهای ضد و نقیضی وجود دارد. مسئول رسانهای این حزب در کنفرانسی خبری در سال 2010 در بیروت درباره سوالی نسبت به رویکرد حزبش به شیعه، تاکید کرد که حزب التحریر حزبی اسلامی است و تفاوتی در گفتمانش بین سنی و شیعه وجود ندارد.[28] هرچند گزارشهایی از سفر رهبران این حزب به ایران طی سالهای دور منتشر شده اما در روی دیگر این ماجرا بسیاری در ایران حزب التحریر را روی دیگرِ داعش میدانند. [29]
سرویس امنیت فدرال روسیه اخیرا در اجلاس شانگهای در «تاشکند» از «حزب التحریر» به عنوان خطرناکترین گروه تروریستی نام برده است.[30] با توجه به همه این موارد درباره اینکه آیا این رویکرد به حزب التحریر در تمامی کشورها یکسان است و اینکه عملکرد حزب التحریر در سوریه چقدر طائفهگرایانه بوده یا نه، محل سوال است.
[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr6', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr6", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]
2-4) دیگر گروهها
در جریان اسلامگرایی سیاسی، گروههای دیگری نیز در فضای سیاسی سوریه حضور دارند که احتمالا تاثیر و نفوذی چندانی ندارند. یکی از این گروهها «حزب ترکمنی النهضة» است. این حزبِ نوپدید در نوامبر 2013 توسط عمر عیسی تاسیس شد. فعالیت این حزب بر ترکمنهای حمص متمرکز است اما احتمالا نمیتوان از ارتباط آن با گروههای مسلح ترکمن که بخشی مهمی از معارضه سوری را تشکیل میدهند به راحتی گذشت. عبدالرحمن مصطفی رئیس ائتلاف معارضان سوری از طایفه ترکمن است.
گروه نوسازی ملی (حرکة التجدید الوطنی) نیز گروهی جدید است که میتوان آن را یک شاخه جداشده از اخوان المسلمین به ریاست عبیدة النحاس دانست. وی سابقه عضویت در هیئت مذاکراتی معارضان در ژنو را دارد و از اعضای دبیرخانه شورای ملی معارضان سوری بوده است. النحاس عمده دوران تحصیل دانشگاهی خود را در عربستان گذرانده است. مشهور است که النحاس مشاور البیانونی رهبر اخوان بوده اما با آغاز ناآرامیهای 2011 اعلام کرد که از اخوان جدا میشود و در فوریه 2017 گروه جدید را تاسیس میکند. به عقیده ناظران سیاسی، این اقدام را باید نوعی تمرد نسل جدید اخوان سوریه از رویه سنتی این گروه دانست. گفته میشود این گروه را باید حرکتی نزدیک به محور سعودی و در راستای مقابله با ائتلاف معارضان مورد حمایت ترکیه و قطر ارزیابی کرد. تلاشها برای معرفی این گروه به عنوان یک جریان اسلامگرا آنقدر جدی است که روزنامه الحیاة با عنوان «تجدید اسلام سیاسی» از آن یاد میکند.[31]
جنبش عدالت و سازندگی (حركة العدالة والبناء) نیز یک نمونه دیگر از این گروههاست. «انس العبدة» در سال 2006 این گروه را تاسیس کرد و میتوان گروه وی را نمادی از اسلامگرایی لیبرال دانست که به روابط حسنه با اروپا و امریکا شناخته میشود و حتی گفته میشود که به دلیل همین روابط خوب و رویکرد اعتدالیاش به ریاست ائتلاف ملی معارضان نیز انتخاب شد.
منابع:
[1] – نک: جماعة الإخوان المسلمين في سورية، مرکز کارنیغی للشرق الاوسط
https://carnegie-mec.org/syriaincrisis/?fa=48396
[2] – نک : خطبه نماز جمعه در قطر، 2 يونيو 2013
http://archive.arabic.cnn.com/2013/middle_east/5/31/qardawi.syria-speech/index.html
[3] – هوازن خداج، «المجلس الإسلامي السوري.. أوهام البحث عن مرجعية دينية للثورة»، العرب، 10 سبتمبر 2017
[4] – حوار خاص مع الشيخ أسامة الرفاعي.. رئيس رابطة علماء الشام، 22/12/2013
https://www.enabbaladi.net/archives/14393
[5] – The Syrian Islamic Council, Thomas Pierret, Carnegie, May 13, 2014
[6] – بيان بشأن بغي وعدوان هيئة تحرير الشام، المجلس الإسلامي السوري، 3 كانون الثاني 2018م
[7] – بيان بشأن استشهاد عدد من المجاهدين في ريف حماة، ، المجلس الإسلامي السوري،10 تشرين الثاني 2018م
[8] – بیان بشأن بغي هيئة تحرير الشام على لواء الزنكي، المجلس الإسلامي السوري
[9] – بیان بشأن بغي هيئة تحرير الشام على لواء الزنكي، المجلس الإسلامي السوري
[10] – بيان بشأن اللجنة الدستورية وإعادة كتابة الدستور السوري، المجلس الإسلامي السوري، 13 تموز 2018م
[11] – بيان بشأن الاعتراف الأمريكي بسيادة كيان الاحتلال على الجولان السوري، المجلس الإسلامي السوري، 26 آذار 2019 م
[12] – بيان حول قرار الرئيس الأمريكي اعتبار القدس عاصمة إسرائيل ، المجلس الإسلامي السوري، 09 كانون الأول 2017م
[13] – بيان بشأن استكمال الثورة السورية عامها الثامن، 17 آذار 2019 م
[14] – بيان حول التغيير الثقافي والديني الذي تمارسه إيران في سوريا،20 تشرين الثاني 2018 م
[15] – بيان بشأن اعتداء الجيش اللبناني على اللاجئين في عرسال، 30 حزيران 2017م
[16] – بيان تأييد لموقف السعودية بقطع العلاقات الدبلوماسية مع إيران،4 كانون الثاني 2016 م
[17] – نک مصاحبه الرفاعی با العربی الجدید، ولادة المجلس الإسلامي السوري لدعم الثورة في إسطنبول، 17 أبريل 2014
[18] – حكم بيع الأراضي والعقارات للشيعة في سوريا، مجلس الإفتاء، 8 آب 2017م
[19] – بيان بشأن مؤتمر أهل السنة والجماعة الذي انعقد في دولة الشيشان، 1 أيلول 2016م
[20] – رک: بيان حول أحداث الزبداني الأخيرة ومحاولة تغيير تركيبتها السكانية، 17 آب 2015م
[21] – عرابی عبدالحلی، حزب التحریر فی سوریا تجربة التاریخ و الحاضر، مرکز جسور للدراسات، سبتمر 2018، ص27
[22] – تظاهرات جوانان حزب التحریر در قریه بابکه در رد کنفرانس آستانه، مداخله ترکیه و ارتش وطنی، 22 سبتمبر 2017م
[23] – بيان صحفي: قمة سوتشي غطاء لتحقيق مصالح الدول المشاركة ومصالح أسيادها على حساب مصلحة أهل الشام، 19 فبراير 2019
[24] – رک: بیانیه حزب با عنوان: الخلافة فرض قبل الثورات وبعدها، 9 حزيران / 2018م
[25] – رک: پایگاه اینترنتی حزب التحریر سوریه
[26] – گفتگوی مسئول رسانه ای حزب التحریر با الجزیره نت، حزب التحرير وحلم قيام الخلافة من سوريا، 12/10/2013
[27] – «الديمقراطية نظام كفر، يحرم أخذها أو تطبيقها أو الدعوة إليها» ، 1990 بیجا
http://www.hizb-ut-tahrir.org/index.php/AR/bshow/85
[28] – همان
[29] – نک : گزارش خبرگزاری تسنیم، حزب التحریر روی دیگر سکه داعش در افغانستان، ۲۶ آبان ۱۳۹۷
[30] – حزب التحریر خطرناکترین گروه تروریستی برای اعضای شانگهای، خبرگزاری فارس، ۱۳۹۷/۱/۱۷
[31] – مرح البقاعي، تجديد الإسلام السياسي من منبج، الحیاة، 15 يونيو 2018