تحلیلی جامع از نسبت ‎معامله قرن با تحولات این روزهای ‎ خلیج فارس

تحلیل خواندنی عبدالقادر فایز، مدیر دفتر شبکه الجزیره در تهران از تحولات منطقه

تحلیلی جامع از نسبت ‎#معامله_قرن با تحولات این روزهای ‎#خلیج_فارس

“آمریکا می‌داند ایرانِ آسوده و با نفوذ یعنی شکست معامله”

#رشتو
تحلیل خواندنی عبدالقادر فایز، مدیر دفتر شبکه الجزیره در تهران از تحولات منطقه

طی ۴۰ سال گذشته معادله حاکم بر روابط ایران و آمریکا بر بنیان “نه جنگ نه صلح” استوار بوده؛ به عبارت دیگر مدیریت دشمنی در عمل که تعاملی ناخواسته را با خود به همراه داشته است؛ آنگونه که درافغانستان ‏یا عراق رخ داد؛ این تعاملی نشانه‌ای از عمل‌گرا بودن طرفین با وجود اصالت دشمنیِ عمیق میانشان بود

امروز اما این معادله بسیار شکننده به نظر می‌رسد؛ چرا که دولت ترامپ به دنبال عبور از آن و مخیر کردن ایران میان “جنگ یا صلح” است؛ به عبارت دیگر بازتعریف ابزارهای قدرت ایران براساس منطق‏ ترامپ که به اولویت‌های امنیت ملی اسرائیل و تمایلات متحدان عرب آمریکا در خلیج فارس نزدیک است

آمریکای ترامپ بر اعمال تغییراتی تمرکز کرده که اساس قدرت ایران را در بر می‌گیرد:

– مهمترین حلقه در برنامه هسته‌ای؛ غنی‌سازی اورانیوم در داخل کشور
– برنامه موشکی به عنوان تهدیدی ‏مستقیم علیه بخشی از حضور آمریکا در خاورمیانه
– نفوذ منطقه‌ای ایران که از دید واشنگتن [مهار آن] کلید امنیت انرژی در جهان است

عوامل منطقه‌ای و بین‌المللی برای دولت ترامپ که به دنبال عبور از معادله نه جنگ و نه صلح است:

تحول اول: تکانه منطقه‌ای شدیدی که منجر به حضور نظامیِ مستقیم ‏ایران در سوریه شد؛ رخدادی بسیار مهم که با امنیت اسرائیل در ارتباط است چراکه مواجهه، به مواجهه‌ای رو در رو، بدون حضور عوامل نیابتی تبدیل شده و این وضعیت، تکیه‌گاه و اولویت اصلی در هر مذاکرات احتمالی در آینده را تشکیل خواهد داد

توضیح تحول اول:

آمریکا حضور ایران در سوریه را ‏نسخه‌ای جدید از عراق به شمار می‌آورد که پذیرش آن در حال حاضر یعنی به رسمیت شناختن آن با گذشت زمان، همانگونه که در عراق چنین شد
به عبارت دیگر، قرار گرفتن واشنگتن در موقعیت امر واقع (کار انجام شده)، ناچاری اسرائیل از پذیرش آن و ناچاری برخی کشورهای عرب به تحمل شکست استراتژیک دیگری ‏در مقابل ایران

تحول دوم:

معامله قرن که به معنای ژئوپلیتیک خواهان اعمال نظامِ منطقه‌ای جدیدی از طریق مسئله فلسطین، بعد از فروپاشی سریع نظام عربیِ جمعی است

در این نقطه تحلیل‌ها نشان می‌دهد آمریکا به دنبال قرار دادن اسرائیل،سعودی،امارات و مصر در جایگاه رهبری نظم جدید در منطقه است
‏توضیح تحول دوم:

موفقیت معامله قرن شکستی استراتژیک برای ایران خواهد بود و اینجاست که اهمیت آنچه در جریان است مشخص می‌شود؛ محاصره ایران و نگه داشتن آن زیر فشار شدید نظامی و اقتصادی همزمان با آمادگی برای رونمایی از معامله قرن بعد از ماه رمضان
چراکه آمریکا می‌داند ایرانِ آسوده و ‏با نفوذ یعنی شکست معامله

تحول سوم:

برنامه موشکی ایران به عنوان بارزترین عنصر نظامی ایران که شاهد پیشرفت چشمگیری بوده و به عاملی تعیین‌کننده در نقش منطقه‌ای ایران تبدیل شده
بر این اساس، آمریکا، اسرائیل، اروپا، سعودی و امارات خواهان نابودی کامل این برنامه هستند و در مقابل، هرگونه ‏کوتاه آمدن ایران در این مورد بعید به نظر می‌رسد وتبعات بسیار مهمی خواهد داشت

تحول چهارم:

شورای همکاری خلیج فارس و نقش آن بعد از خروج عراق از مثلث رابطه با ایران، به گونه‌ای که اکنون روابط صرفا میان ایران و برخی کشورهای شورا محدود می‌شود در حالی که عراق هم به ایران نزدیک‌تر است
‏امری که کشورهای شورا را ناچار به ورود به بازی با ابزارهای خود، به شکل جداگانه و مستقیم کرده

توضیح تحول چهارم:

فقدان برنامه‌های عملی و تقابلی در کشورهای عربی خلیج فارس مقابل ایران، برخی از آن‌ها را مجددا ناچار به پناه آوردن به آمریکا کرده؛ امری که در حال حاضر حضور نظامی آمریکا ‏در آب‌های خلیج فارس و منطقه را تشدید کرده است؛ منطقه‌ای که سرنوشت سرتاسر آن منوط به رابطه مستقیم میان تهران و واشنگتن است… چه با جنگ و چه با صلح ‏

qoute (https://t.co/PdAqLhDPKB) 👤 Siavash Fallahpour (https://twitter.com/SFallahpour/status/1130538873539506180)

💠 به کانال توییتر انقلابی بپیوندید :

https://t.me/TwtEnghelabi

ارسال دیدگاه