بي طرفي سازمان هاي حقوق بشري در بوته نقد

سازمان هاي حقوق بشري از كجا مي آيند؟ چه كساني اين سازمان ها را مي گردانند؟ پول اين سازمان ها از كجا تامين مي شود؟ سازمان هاي حقوق بشري چه مي كنند؟ آيا اين سازمان ها بي طرف اند؟

سازمان هاي حقوق بشري از كجا مي آيند؟ چه كساني اين سازمان ها را مي گردانند؟ پول اين سازمان ها از كجا تامين مي شود؟ سازمان هاي حقوق بشري چه مي كنند؟ آيا اين سازمان ها بي طرف اند؟ مسئله حقوق بشر از دو حيث قابل بررسي است: نظري و عملي. اينكه مفردات حقوق بشري از كجا آمده اند و تاليفشان ابتناي بر كدام مبادي معرفتي دارد، بررسي نظري است. اما آنچه در پيش مي آيد بررسي مسئله حقوق بشر از حيث عملي است و نگاهي گذرا به ساختار و كارنامه عملي سازمان هاي حقوق بشري؛ كه پاسخي به سوال هاي بالاست.

وقتي به سازمان هاي حقوق بشري نگاهي مي اندازيم چند چيز جلب نظر مي كند. يكي بحث منابع مالي، بنيانگذاران، مديران و ساختار اين سازمان ها است و ديگري موضع گيري هاي اين سازمان ها به عنوان توجيه گران سياست هاي مداخله جويانه كشورهاي غربي است. نگاه مفصل به هر كدام در خور مقاله اي مستقل است و ما در اينجا صرفا به ذكر گوشه اي بسنده مي كنيم.

خاستگاه و گردانندگان سازمان هاي حقوق بشري

براي شروع، به مورد ديده بان حقوق بشر، يكي از شناخته شده ترين مراجع حقوق بشري، نگاهي بياندازيم؛ شكل گيري ديده بان ريشه در جنگ سرد دارد. «كين بث»، منتقد سياسي، در اين باره مي گويد: «ديده بان حقوق بشر در واقع… در سال 1978 در طول جنگ سرد براي بررسي و انتقاد از جرايم شوروي و هم پيمانانش ايجاد شد. ايدئولوژي جنگ سرد همواره در تعيين اولويت ها و حمايت هايي كه سازمان هايي مثل ديده بان دارند، نقش داشته است» 1. اين سازمان در ذاتش براي غلط گيري از روي دست دشمنان آمريكا بنا نهاده شده و نه براي بررسي وضع حقوق بشر. اين ادعا با خواندن ادامه اين جستار روشن خواهد شد؛ وقتي متوجه اين نكته شويم كه اگر غيراز اين بود، تيغ نقد اين نهادها فقط براي كشورهاي مخالف سياست هاي غرب تيز نمي بود.

نگاهي به سوابق گردانندگان اين سازمان ها ميزان استقلال و بي طرفي آنها را هويدا خواهد كرد. از باب نمونه به پرونده «تام مالينوفسكي» يكي از روساي ديده بان نگاهي كنيم:

 او پيش از رياست ديده بان، يكي از دستياران ويژه ي بيل كلينتون و سخنگوي مدلين آلبرايت و وارن كريستوفر در زمان تصديشان در امور خارجه آمريكا بود. او سخنگوي وزير امور خارجه اي (مدلين آلبرايتي) است كه در زمان تصدي اش در اظهار نظري معروف در مورد تحريم هاي اعمال شده عليه عراق كه منجر به كشته شدن 500 هزار كودك شد، گفت: «ارزشش را داشت» 2. نمي دانم باعث شگفتي خواهد بود يا نه؟ اگر بدانيم كه ديده بان حقوق بشر، ميگوئل دياز، كارمند سي آي اي، را به كار مي گيرد تا در هيئت مشاوره ديده بان خدمت كند يا خاوير سولانا دبيركل سابق ناتو و طراح بمباران سال 1990 يوگسلاوي (جنگي كه خود ديده بان آن را در سال 2000 محكوم كرد!) را به عنوان يكي از اعضاي هيئت رئيسه خود به كار مي گيرد 3. همچنين مي شود به مورد سوزان ناسل نگاه انداخت، شخصيت شهير حقوق بشري، كه در سازمان حقوق بشري عفو بين الملل فعال است. او كسي است كه مسيري تدريجي را طي كرد تا از دستياري معاونت وزير امور خارجه آمريكا به بخش سازمان هاي بين المللي وزارت امور خارجه و از آنجا در سال 2012 به مديريت اجرايي عفو بين الملل آمريكا برسد4. اين بررسي كوتاه اين سوال را بر مي انگيزاند كه سازمان هاي مدعي بي طرفي كه در بخش هاي مديريتي خود افرادي چون «ماموران سابق سازمان سي آي اي، مديران ان اي دي (سازمان اعانه ملي براي دموكراسي كه توسط الن وينستين مامور مشهور سازمان سي آي اي بنا نهاده شده)، كارمندان و كاركنان وزارت امور خارجه آمريكا، اعضاي ناتو، مشاوران شركت هاي بزرگ آمريكايي فعال در كشورهاي خارجي (مثل اكسون موبيل، شورون و بوئينگ) و بانك داران وال استريت»5 را به كار مي گيرند، چطور بي طرف هستند!؟

منابع مالي سازمان هاي حقوق بشري

سرك كشيدن در منابع مالي سازمان هاي حقوق بشري، بي طرفي اين سازمان هاي- به اصطلاح- مردم نهاد را مشكوك تر مي كند. «يكي از كساني كه بودجه سالانه سازمان هاي حقوق بشري از جمله ديده بان حقوق بشر را تامين مي كند، جورج سوروس ميلياردر وال استريتي است كه از طريق سازمان مردم نهادش، موسسه جامعه باز، اين بودجه را به نهادهاي مذكور مي رساند» 6. جورج سوروسي كه موسسه جامعه باز را براي آموزش و تجهيز مخالفان دولت هاي هدف -يعني دولت هاي مخالف غرب- به راه انداخت تا مروج سياست هاي آمريكا و ياري دهنده مخالفان براي تشكيل حكومت هاي هماهنگ با دموكراسي آمريكايي باشد.

«سازمان‎هاي حقوق بشري ديگري مثل جنبش سراسري حقوق بشر (اف آي دي اچ) نيز بودجه خود را از وزارت امورخارجه و از طريق بنياد اعانه ملي براي دموكراسي (ان اي دي) دريافت مي كنند» 7. بنيادي كه پيش تر به آن و موسسش- الن وينستين كارمند سازمان سي آي اي- اشاره شد. آنچه اينجا بايد به آن افزوده شود اين نكته است كه اين سازمان صريحا ذيل عنوان سازماني با قدرت نرم (non-profit soft power organization) و براي اشاعه دموكراسي غربي، در زمان دولت ريگان (1983) بنا نهاده شد. با توجه به آنچه گفته شد، يك كانال مالي مستقيمي قابل شناسايي است كه مجراي اتصال دولت هاي غربي، سازمان هاي مردم نهاد و خيريه هايي است كه متصدي حقوق بشر براي عالم و آدم اند. البته بايد توجه داشت آنچه در اينجا گفته شد تنها از اطلاعاتي بود كه كاملا عيان و در دسترس عموم است و خود اين سازمان ها نيز به آن اشاره دارند و مي توان با جست وجويي ساده تمام اين داده ها را يافت؛ اينكه در پس اين پرده چه خبر است چندان روشن نيست.

در مورد منابع مالي سازمان عفو بين الملل نيز ماجرا از اين قرار است. اين سازمان- به اصطلاح- مردم نهاد افزون بر كمك هاي مردمي كه خود به آن اشاره دارد 8.كمك هايي از دولت هاي غربي مي گيرد؛ با بررسي اسناد مختلف از جمله گزارش خود اين سازمان 9.مي توان كمك هاي وزارت توسعه بين المللي بريتانيا، كميسيون اروپا، وزارت امور خارجه آمريكا به اين سازمان را ملاحظه كرد. پرسش اين است كه اين سرمايه گذاران كه در اين سازمان حقوق بشري يا سازمان هاي مشابه آن سرمايه گذاري مي كنند (نه بذل و بخشش) چه انتظاري دارند؟ و در ازاي سرمايه شان چه طلب مي كنند؟ بررسي مواضع اين سازمان ها در مواقع گوناگون اين پرسش را پاسخ مي دهد.

سازمان هاي حقوق بشري كه را و چرا محكوم مي كنند

«مواضع» سازمان هاي حقوق بشري از نشانه هاي وابستگي اين سازمان هاي مردم نهاد به دولت هاي غربي اند. سوزان ناسل كه نامش پيش تر آمد در مقاله اي به نام قدرت هوشمند مي گويد: «سياستمداران پيشرو، براي داشتن يك چشم انداز روشن، بايد متوجه مركز ثقل سياست خارجي آمريكا در قرن بيستم باشند: ليبرال گرايي بين المللي، كه اين دكترين پيش فرضش اين است كه دموكراسي هاي ليبرال كم تر متمايل به جنگ هستند… بنابراين نظريه، واشنگتن بايد رهبري- سياسي، اقتصادي و حتي نظامي- را در دست داشته باشد تا بتواند طيف گسترده اي از اهداف خود را پيش ببرد؛ اهدافي چون: (اشاعه) خودمختاري، حقوق بشر، تجارت آزاد…»10. بايد ديد ترجمه عملي اين بيانيه چيست؟ و نقش سازمان هاي مردم نهاد حقوق بشري در اين ميان چيست؟

دخالت هاي «ليبرال گرايانه» آمريكا و شركايش در ديگر كشورهاي جهان به همراهي افكار عمومي مردم جهان به ويژه مردم مغرب زمين نياز دارد و سازمان هاي حقوق بشري مسئول رسيدگي به اين بخش هستند. اين سازمان ها افكار عمومي را تنظيم مي كنند آن هم مطابق با سياست خارجي كشورهاي غربي. مواضعي كه آنها در موارد گوناگون اتخاذ كرده اند و در زير بخش بسيار كوچكي از آن ذكر خواهد شد اين مدعا را روشن مي كند.

بگذاريد اين بخش را با اشاره به نكاتي كه ريك استرلينگ، تحليلگر آمريكايي، ياد آور مي شود، پي بگيريم. او در مقاله‎ اي مي نويسد: «(براي سازمان هاي حقوق بشري) الگويي وجود دارد كه طبق آن الگو، گزارش هاي احساس برانگيز ولي ناراستي براي مديريت افكار عمومي ارائه مي شود تا از اين طريق راه را براي پذيرش دخالت هاي نظامي غرب و آمريكا در كشورهاي مختلف جهان هموار كنند؛ مثلا در جنگ خليج (فارس) در ابتدا گزارش هايي از سرقت ماشين هاي انكوباتور (دستگاه هاي نگهداري از كودكان زودرس) توسط نيروهاي عراقي در كويت مي شد كه نشان مي داد عراقي ها گذاشته اند تا كودكان در سرما… بميرند. طبق گواهي پزشك هلال احمر، عفو بين الملل ادعاهاي دروغ را تاييد كرده بود» 11. او در ادامه مي افزايد: «ده سال بعد از جنگ خليج(فارس) گزارش هايي از انتقال كيك زرد اورانيوم به عراق براي گسترش تسليحات كشتار جمعي منتشر مي شد. يك دهه بعد از آن نيز، گزارش هايي از تجاوز سربازهاي ليبيايي منتشر مي شد» 12. اين منتقد ادامه مي دهد: «در سال 2012 گزارش شد كه گوينده شبكه ان بي سي ظاهرا توسط نيروهاي شبه نظامي طرفدار اسد دزديده شد و از قضا توسط نيروهاي مخالف اسد، به نام ارتش آزاد سوريه، نجات داده شد» 13. استرلينگ در پايان در مورد صحت گزارش هاي مذكور از سازمان هاي حقوق بشري، كه هر كدام بهانه اي براي شروع جنگ و يا تشديد درگيري بوده، مي نويسد: «بعدتر مشخص شد كه تمام اين گزارش ها ساختگي و دروغ است. اين ها همه براي دست كاري افكار عمومي بوده است و هر كدام موفقيتي در رسيدن به اين هدف (و تغيير افكار عمومي به نفع سياست خارجي كشورهاي غربي) داشته. عليرغم نتايج فاجعه باري كه اين دروغ ها به دنبال داشته است، هيچ كدام از مجرمين نه مجازات شده اند و نه هزينه اي پرداختند» 14. سوريه آينه تمام نماي انصاف سازمان ‎هاي حقوق بشري!

مورد سوريه هم آينه تمام نماي اين وضع است: گزارش هاي كذب براي پيشبرد سياست خارجي كشورهاي غربي. آمريكا و شركايش در پي سياست تغيير رژيم در سوريه بودند و اين سياست بايد توجيه مي شد. براي توجيه، همان سناريوي قديمي براي حمله به عراق، كه بعدها كذب بودنش روشن شد، به كار رفت؛ سناريوي «تسليحات كشتار جمعي» موهوم. براي تنظيم كردن افكار عمومي با سياست هاي غرب در مورد سوريه، باز هم سازمان هاي حقوق بشري دست به كار مي شوند و كمپين حقوق بشري سازمان AVAAZ (كه سال 2007 توسط سازمان رس پابليكا و تارنماي  moveon.org بنا نهاده شده است، سازمان هايي كه خود از طرف سازمان «جامعه باز» جرج سوروس تامين مالي مي شوند) را در اينترنت به راه مي اندازند، در يكي از بيانيه هاي اين سازمان، كه براي برانگيختن عواطف عليه دولت سوريه نگاشته شده است، آمده:

 «نيروي هوايي سوريه فقط بمب گاز كلر بر سر كودكان مي اندازد. بدن هاي كوچك گاز گرفته آنها همچون حشراتي در كف بيمارستان ها ريخته شده…» 15. البته به قول منتقد غربي، پتريك هنينگسن، با لو رفتن اطلاعاتي كه نشان مي داد برخي از اين حملات توسط شورشيان «ميانه روي»! تحت حمايت ائتلاف آمريكا انجام شده، پيشبرد اين سناريو با مشكل رو به رو شد 16.دروغ گويي در مورد سوريه به جايي رسيد كه كنت راث، مدير اجرايي ديده بان حقوق بشر، در اوايل سال 2015 تصويري از محله اي ويران توئيت كرد و در پيام توئيتش نوشت كه اين نتيجه بمب افكني هاي اسد در حلب است. در حالي كه توئيت او دروغ بود و تصويري كه گذاشته بود مربوط به محله هاي فلسطين تحت اشغال اسرائيل بود! 17. سازمان هاي حقوق بشري جنگ دولت سوريه با تروريسم چندمليتي را محكوم مي كنند و دولت را براي مبارزه با «اپوزيسيون مسلح»! متهم؛ در حالي كه لفظ اپوزيسيون در هيچ جاي دنيا به كساني كه دست به سلاح مي برند و آدم كشي و تخريب مي كنند اطلاق نمي شود. جالب اين است كه همين سازمان ها نقض دائمي كنوانسيون ژنو توسط اسرائيل براي استفاده از بمب هاي فسفري در غزه، استفاده واحدهاي نظامي آمريكا از مهماتي با اورانيوم ضعيف شده در عراق و افغانستان و همچنين استفاده عربستان از بمب هاي خوشه اي عليه شهروندان يمن را ناديده مي گيرند. منش اين سازمان ها منش يك بام و دو هواست؛ عربستان بمب خوشه اي بر سر مردم غيرنظامي يمن مي اندازد همزمان در سال 2015 به رياست شوراي حقوق بشر سازمان ملل متحد مي رسد و اسد براي مبارزه با «اپوزسيون مسلح» كه از سراسر عالم به سوريه سرازير شده اند بايد محكوم شود.

در پايان يادآور مي شويم كه بررسي مفصل سازمان هاي مردم نهاد حقوق بشري مجالي ديگر مي طلبد اما همين مختصر نشان مي دهد كه ساختار اين سازمان ها، منابع مالي آنها و مواضع يك طرفه اي كه مي گيرند همه و همه منافي بي طرفي اين سازمان هاست. اين سازمان ها نه تنها در بررسي هاي حقوق بشري خود فقط مخالفان آمريكا و شركايش را زير ذره بين مي برند بلكه خود نقش روابط عمومي براي پيش برد سياست خارجي «آمريكا و دوستان» را ايفا مي كنند.    

(Endnotes)

1.Latifah Azlan; Is Human Rights Watch Too Close to the U.S. Government?; http://yon.ir/rsXfN

2.Jonathan Sigrist; The Misleading Role of Human Rights NGOs in International Politics; http://yon.ir/QHBix

3. Patrick Henningsen; Smart Power and “The Human Rights Industrial Complex?; http://yon.ir/TTuPo

4.Patrick Henningsen; Smart Power and “The Human Rights Industrial Complex?; http://yon.ir/TTuPo

5.Jonathan Sigrist; The Misleading Role of Human Rights NGOs in International Politics; http://yon.ir/QHBix

6.Patrick Henningsen; Smart Power and “The Human Rights Industrial Complex? ; http://yon.ir/TTuPo

7. Patrick Henningsen; Smart Power and “The Human Rights Industrial Complex? ; http://yon.ir/TTuPo

8.http://yon.ir/a5W7G

9.AMNESTY INTERNATIONAL CHARITY LIMITED: REPORT AND FINANCIAL STATEMENTS FOR THE YEAR ENDED 31 MARCH 2011; http://yon.ir/LS0uf

10.Suzanne Nossel; Smart Power; http://yon.ir/7DPmC

11.Rick Sterling; EXPOSED: The “Caesar? Fraud That Undermined Syrian Peace Negotiations; http://yon.ir/FGxUM

12.Rick Sterling; EXPOSED: The “Caesar? Fraud That Undermined Syrian Peace Negotiations; http://yon.ir/FGxUM

13.Rick Sterling; EXPOSED: The “Caesar? Fraud That Undermined Syrian Peace Negotiations; http://yon.ir/FGxUM

14.Rick Sterling; EXPOSED: The “Caesar? Fraud That Undermined Syrian Peace Negotiations; http://yon.ir/FGxUM

15.http://yon.ir/dqJPN

16. Patrick Henningsen; Smart Power and “The Human Rights Industrial Complex?; http://yon.ir/TTuPo

17.http://yon.ir/4X7yv

  • این مطلب، صرفاً جهت اطلاعِ مخاطبان، نخبگان، اساتید، دانشجویان، تصمیم‌سازان و تصمیم‌گیران بازنشر یافته و الزاماً منعکس‌کننده‌ی مواضع و دیدگاه‌های اندیشکده راهبردی تبیین نیست.
  • منبع: روزنامه کیهان

ارسال دیدگاه