احتمال اعدام رهبران «الصحوة السعودیة»؛ واکنش‌ها و پیامدها

دست‌گیری، محاکمه و صدور حکم اعدام برای سه تن از رهبران با نفوذ جریان الصحوه در عربستان، واکنش‌ها و تحلیل‌های متعددی را در پی داشته است که در این نوشتار مورد بررسی قرار خواهد گرفت.

اندیشکده راهبردی تبیین –  جریان فکری اصلاح طلب عربستان موسوم به «الصحوة» در اواخر دهه 80 میلادی در تقابل با نهاد سنتی دین و بر پایه گفتمانی کاملا متفاوت ظهور کرد. از مشهورترین شخصیت‌های این جریان «سلمان العودة»، «عائض القرني» و «عوض القرنی» هستند که به مخالفت با حضور نیروهای بیگانه در عربستان برخاستند و پیش از آن‌که تحت فشار از افکار خود عقب نشینی کنند در تصادم و تقابل با حاکمان سیاسی و دینی عربستان قرار داشتند. در واقع جریان «الصحوة» از دوره حاکمیت «ملک‌فهدبن‌عبدالعزیزآل‌سعود» تشکیل شد، اما تبلور واقعي آن به ورود نیروهای بیگانه به شبه جزیره عربی برمی‌گردد که به عامل اصلی شکل‌گیری منازعات میان جریان «الصحوه» با نظام حاکم و دستگیری و زندانی شدن برخی رهبران آن منجر شد. جریان الصحوه را محصول و پیامد انقلاب اسلامی ایران و افزایش گستره بیداری اسلامی می‌دانند که با کمک مجموعه‌‌ای از علمای سعودی همچون «سفرالحوالی»، «سلمان العوده» و «ناصرالعمر» در کنار «عائض القرنی»، «عوض القرنی»، «سعدالبریک»، «محسن العواجی» و «محمد الحضیف» شکل گرفت.

این جریان که به نام‌های مختلفی از جمله « جریان الصحوة»، «الصحوة السعودیة» یا «صحوة بلاد الرافدین» خوانده می‌شد، توانست طیف وسیعی از جوانان سعودی را از طریق کنفرانس‌ها و سخنرانی‌های شیوخ و رهبران خود، جذب کند. تفکرات جریان الصحوه عربستان بر دعوت به حفظ عقیده اسلامی و ممانعت از غرب زدگی جامعه سعودی استوار است و خود را جریانی معتدل، میانه‌رو و مخالف افراط‌گرایی معرفی می‌کند که رهبران آن تحت تأثیر تفکر جماعت اخوان المسلمین قرار دارند. صحوه‌ای‌ها سلطه سیاسی و دینی در عربستان سعودی را که نماینده آن هیئت علمای کبار سعودی بود را به چالش کشیده و پس از آن‌که هیئت مذکور برخی سیاست‌های نظام سعودی را مورد تصویب و تأیید قرار داد، با آن‌ها به مخالفت برخاست و علنا حضور نیروهای بیگانه در عربستان و همکاری این کشور با ایالات متحده آمریکا در جنگ دوم خلیج فارس در سال 1991 را به باد انتقاد گرفتند. در سال 2003 نیز «سلمان العوده» با صدور فتوایی، هرگونه مشارکت افراد، گروه‌ها و یا کشور در حمله به عراق را ممنوع اعلام کرد. این ممنوعیت تمام ابعاد عملی، کلامی، تأییدی، اشاره و تأمین و پشتیبانی را شامل می‌شد. در سال 1992 سلمان العوده به عنوان نماد اصلی جریان الصحوه با جمع آوری امضای علماء و اساتید، در یک یادداشت توصیه‌ به ملک فهد، انجام برخی اصلاحات سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و رسانه‌ای در چارچوب قوانین اسلامی را از وی درخواست کردند. به دنبال این امر، حکام سعودی شخصیت‌های جریان الصحوه را تحت فشار و تنگناهای زیادی قرار داد و ضمن ممانعت از تحرکات و سخنرانی آن‌ها در محافل مختلف، برخی رهبران جریان‌ همچون «سلمان‌العوده» و «سفرالحوالی» را راهی زندانی کند. این سخت‌گیری‌ها به تدریج باعث عقب نشینی اجباری، تغییر مسیر فکری و عبور از رویکرد مخالفت آشکار با سیاست‌های دولت سعودی و جایگزینی اصطلاح «مواجهه» با اصطلاح «مشاوره و پیشنهاد» شد[1]. العوده در مقاله‌اي با عنوان «ما باید همزیستی را بیاموزیم» می‌نویسد: «همزیستی به‌ معناي انکارِ داشتن نظر شخصی نیست. همچنین به معناي نفی اعتقادات مذهبی نیز نیست؛ چرا که نظر شخصی و اعتقادات مذهبی جزوي از هویت فردي است و هیچ کس حق ندارد دیگران را مجبور به تغییر آن‌ها نماید؛ بلکه همزیستی به معناي پایان بخشیدن به تعصبات کور و خفقان‌آور و هیجان‌ها و اضطراب‌هاي گمراه کننده است[2].

 

 

اما با این وجود، عربستان سعودی در داخل خود با شمار زیادی از علمای جوان روبروست که در طول سه دهه گذشته با عدول از اندیشه‌های سلفی وهابی از تفکرات اخوانی تأثیر پذیرفته‌اند و اگر بنا باشد که اخوانی‌ها قدرت خود را در عربستان به رخ بکشند، بدون شک از محبوبیت و قدرت مضاعفی نسبت به حزب سلفی «نور» برخوردار هستند که با پول و هدایت سعودی‌ها در اسکندریه مصر تأسیس شد. از دل جریان الصحوه گروه‌های مختلفی به وجود آمد. از یکسو 4 گروه شامل: «إخوان الصلیفیح»، «إخوان الفنیسان»، «إخوان الزبیر» و «إخوان الحجاز» شکل گرفت و از سوی دیگر نیز جماعت «سروریه» وابسته به «محمدسرور زین العابدین» پا گرفت[3]. «محمد سرور» معلم سوریه‌ای و از اعضای ارشد اخوان المسلمین که به دلیل سرخوردگی از سازمان مذکور و متأثر از جریان بنیادگرای سلفی در عربستان سعودی به این کشور مهاجرت کرد، به عنوان بانفوذترین تئوریسین دینی بعد از سید قطب شناخته می‌شود که با تلفیق آموزه‌های اسلام سیاسی و آموزه‌های سلفی، جنبش بزرگ‌تری به نام جهادگرایی سلفی را بنیاد گذاشت که سنگ بنای فرقه‌گرایی با ماهیت قومیتی- مذهبی قرار گرفت. هرچند محمد سرور را نمی‌توان تنها کسی دانست که روایت فرقه‌‎ای را شکل داد، اما در یکی از مهم‌ترین جنبش‌های سیاسی- مذهبی متأخر یعنی سلفی‌گرایی جهادی، ایدئولوژی پرداز مطرحی بود که جنبش وی به «سروریزم» یا «سرورگرایی» شهرت یافت. دهه 1990 میلادی به دلیل اختلاف نظر جریان الصحوه با اتحاد دوجانبه دولت سعودی و هیئت علمای سلفی بر سر حضور نیروهای بیگانه در سرزمین‌های اسلامی به تقابل جدی میان آن‌ها انجامید که با دستگیری شاگردان محمد سرور مانند سلمان العوده و ناصر العمر به پایان رسید، اما به تدریج جریان اخوان را به رقیب و سپس دشمن دولت سعودی تبدیل کرد و نهایتا در سال 2011 و همزمان با خیزش‌های جهان عرب، وزارت کشور عربستان جنبش اخوان را به عنوان جریانی حامی تروریسم در لیست سیاه قرار داد. عربستان همواره از هویت خواهی اخوان و احتمال قدرت گیری جریان سروریه در داخل عربستان که از پایگاه نیرومندی در میان جوانان و نسل جدید اسلام گرایان سنی برخوردار است و پشتیبانی ترکیه و قطر از این جریان و همچنین تقابل گفتمانی و رقابت منطقه‌ای با محور اخوان نگران بود و سعی در محدود کردن آن داشت که بخش عمده‌ای از کنش رفتاری عربستان در قبال قطر نیز معطوف به رویکرد محدود سازی اخوان و نقش منطقه‌ای دوحه بود.  سلمان العوده به عنوان رهبر و نماد جریان «الصحوة الإسلامیة السعودیة» از محبوبیت و نفوذ ویژه‌ای در میان جوانان و نسل‌های جدید عربی برخوردار است. وی با راه اندازی برنامه‌هایی تبلیغاتی و هدفمند برای جوانان که از طریق کانال مخصوص وی بر روی یوتیوب به اسم “DrSalmanTv و با نام «وسم» پخش می‌شد و همچنین با ایجاد یک شبکه ماهواره‌ای موسوم به «سلمان‌تی‌وی» و در برنامه «نور» با عامه مردم در سرزمین‌های عربی و اسلامی ارتباط برقرار کرده و از محبوبیت خاصی به ویژه میان جوانان برخوردار شد. واکنش طیف گسترده‌ای از جوانان عرب در شبکه‌های اجتماعی به صدور حکم اعدام سلمان العوده از سوی دادگاه عربستان، میزان بالای محبوبیت وی را بیش از پیش نمایان ساخت.

 

[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr2', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr2", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]

 

جرایم نسبت داده شده به رهبران الصحوه

دادگاه عربستان طی جلسه‌ای که در ریاض برگزار شد، بیش از 37 مورد اتهامی را به سلمان العوده به عنوان نماد و رهبر جریان «الصحوة السعودیة» نسبت داد. از مهم‌ترین موارد اتهامی وی که در روزنامه «سبق» عربستان نیز منتشر شد، فساد فی الأرض، تلاش مستمر برای برهم زدن ثبات جامعه، احیای فتنه کور، برانگیختن جامعه بر ضد حکام سعودی، افزایش نگرانی‌ و ناآرامی، ارتباط با برخی شخصیت‌ها و سازمان‌ها، برگزاری دیدارها و کنفرانس‌های داخلی و خارجی در راستای پیاده‌سازی دستور کار سازمان (تروریستی) اخوان بر ضد نظام سعودی و حاکمان  را می‌توان نام برد. همچنین سلمان العوده متهم بود به این‌که در قالب نشست‌هایی موسوم به «رنسانس عربی» که در کشورهای مختلف و با حضور متفکران و روشنفکران برگزار شد، جوانان را به عنوان هسته اصلی و مؤثر در تغییر رژیم‌های عربی دور هم جمع کرده و با سخنرانی‌های تهییج کننده، در راستای تغییر در دولت سعودی و لزوم تأسیس خلافت در بلاد عربی فراخوان داده است. حمایت از انقلاب‌های عربی و تلاش برای تحریک و شکل‌دهی به انقلاب مشابه در عربستان ، تمرکز بر کوتاهی‌ها و کاستی‌ها در فضای داخلی عربستان، اشاره به مظلومیت زندانیان و آزادی عقیده، وابستگی وی به «یوسف القرضاوی» دبیر کل اتحادیه جهانی علمای مسلمان، مداخله در امور مصر، معرفی خود به عنوان یک از مفتی‌های جماعت اخوان، رد ادعای تروریستی بودن اخوان، ارتباط با مقامات دوحه و اعتراض به محاصره قطر و انتشار اطلاعات نادرست درباره تحریم این کشور، ارتباط با نظام قذافی در لیبی، از دیگر موارد اتهامی سلمان العوده محسوب می‌شود[4].

احتمال اجرای حکم اعدام رهبران الصحوة

دادستانی عربستان بارها درخواست اجرای حکم اعدام تعزیری رهبران الصحوه را مطرح کرده و تجربه نیز نشان داده است که سعودی‌ها و به ویژه مقامات فعلی این کشور نسبت به اعدام مخالفین ولو شخصیت‌های برجسته‌ تردید نخواهند کرد و در این میان، اهمیت چندانی به افکار عمومی داخلی و منطقه‌ای و حتی فشارهای بین‌المللی قائل نیستند. چندی قبل پیامی توئیتری از طرف «عبدالله العوده» فرزند سلمان العوده منتشر شد که نشان از عزم مقامات سعودی برای اعدام سه نفر از رهبران زندانی الصحوه یعنی «سلمان العوده»، «عوض القرنی»، «علی العمری» بعد از ماه مبارک رمضان داشت. روزنامه «میدل ایست آی» نیز از قول منابع دولتی عربستان این خبر را تأیید کرد[5]. برخی تحلیل‌گران معتقدند که اعدام سه مبلغ دینی توسط حکام سعودی که با خونسردی تمام زنان و کودکان یمنی را قتل عام میکنند و به اذیت و آزار و هتک حرمت دختران جوان مبادرت ورزیده و جمال خاشقچی را با آن وضع فجیع کشته و بارها نسبت به قتل و اعدام شخصیت‌های دینی مخالف خود اقدام کرده‌اند، امری دور از انتظار نیست[6]. هم زمان، منابعی غیر رسمی نیز از احتمال صدور عفو پادشاهی و آزادی این سه نفر خبر داده‌اند که  حساب توئیتری «زندانیان اندیشه» ضمن تکذیب این خبر تأکید کرد که این علما منتظر عفو پادشاهی نبوده و آزادی حق طبیعی آن‌هاست، بنابراین مقامات سعودی باید هر چه زودتر نسبت به آزادی بی قید و شرط آنان اقدام نمایند. فشارهای زیادی از سوی سازمان‌های حقوق بشری بین‌المللی، افکار عمومی و حتی دوستان عربستان بر مقامات سعودی وجود دارد و به نظر می‌رسد که تعلل و تأخیر در تصمیم قطعی برای اعدام‌های جدید به ویژه در رابطه با سران مشهور جریان الصحوه بی ارتباط با این فشارها و برخی تحولات و پروژه‌های منطقه‌ای  و بین المللی نبوده و حتی احتمال آزادی مشروط این شخصیت‌ها نیز چندان دور از ذهن نخواهد بود.

 

[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr3', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr3", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]

 

واکنش احتمالی جامعه عربستان به اعدام سران الصحوه

ارتقاء «محمدبن سلمان» به جایگاه ولیعهدی عربستان، تأثیر قابل توجهی بر شکل‌گیری مقابله آگاهانه با هویت دینی و سنتی و قطب بندی جامعه عربستان داشت. امروزه تعداد زیادی از شهروندان سعودی به صراحت از تمایل خود به بازگشت کشورشان به اسلام معتدل که از سال 1979 در کشورشان رواج یافت سخن گفته و نفرت خود از افراط گرایی و همچنین حاکمیت هویت غیر دینی بر جامعه عربستان را ابراز می‌کنند. فضای اجتماعی عربستان تا کنون شاهد سیاست‌زدگی، قطب‌بندی، دستکاری اصول و مبانی عقیدتی و دینی، تحریف تاریخ و دست‌اندازی به چهره و جوهر وجودی خود بوده است. آن‌چه که امروز جامعه عربستان را به عنوان گهواره اسلام تهدید می‌کند، اقداماتی است که منجر به تحریک احساسات و افزایش احتمال شکل‌گیری برخوردهای اجتماعی و ترسیم خط درگیری میان شهروندان این کشور است. بهره‌گیری از دین برای تحقق منافع و آمال سیاسی حاکمیت، هزینه زیادی را متوجه وحدت جامعه عربستان و چهره اسلام واقعی ساخته است. در این اثناء به نظر می‌رسد که شهروندان سعودی به تدریج برای واکنشی خارج از تصور در برابر اتفاقی همچون اعدام سران الصحوه آماده شده است، اما بر اساس تجربه موجود و ویژگی‌های خاص جامعه عربستان نباید امیدواری زیادی برای این احتمال قائل بود، زیرا فضای اجتماعی عربستان همواره به دلیل نگرانی از برخورد سخت و استفاده بی‌پرده حکام سعودی از گزینه «آهن و آتش» در برابر مخالفین از امکان اتخاذ موضعی واحد محروم مانده است[7].

واکنش منطقه‌ای به اعدام‌ها

در سال‌های اخیر و به ویژه پس از تغییر حاکمیت در عربستان، جامعه اسلامی و جهان عرب به شکل خطرناکی دچار شکاف و چند دستگی شده است. درگیری‌ها و اختلافات کشورهای عربی به شهروندان آنها نیز سرایت کرده و شهروندان عرب در مرحله‌ای از غربال‌گری سریع برای تبعیت کورکورانه از حاکمان یا بیداری نسبت به محیط پیرامون خود قرار  دارند. قضایای اسلامی مانند قدس، اوضاع یمن، لیبی و روهینگیا در میان کشورهای عربی به حاشیه رانده شده و از شهروندان عرب نیز واکنش خاصی دیده نمی‌شود[8].

 

[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr4', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr4", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]

 

تغییرات ریشه‌ای محمدبن‌سلمان در جامعه عربستان و دشمنی آشکار وی با علماء و متفکران اسلامی و حقد و کینه او نسبت به مبلغان و شیوخ دینی و زندانی و اعدام آن‌ها به منظور ساکت کردن آنان و ایجاد رعب و وحشت در میان حامیان و پیروانشان به بهانه آزادسازی جامعه عربستان باعث شکل‌گیری موجی از نفرت و انزجار نسبت به حاکمان کنونی سعودی و لطمه شدید به جایگاه قدرت نرم این کشور شده است.  برخی از صاحب‌نظران معتقدند این امر در نهایت می‌تواند به آتشفشانی ویرانگر در داخل و خارج عربستان منجر شود که هیچ‌یک از سیاستمداران سعودی و عربی قادر به فرونشاندن گدازه‌های آن نخواهند بود. با توجه به واکنش‌های اعتراضی در برخی کشورهای عربی به سفر دوره‌ای «بن‌سلمان» به این کشورها می‌توان امیدوار بود که این اتفاق به نحو جامع‌تر و بزرگ‌تری در برابر اعدام سران با نفوذ جریان الصحوه تکرار شود. تا کنون «اتحادیه جهانی علمای مسلمین»، دانشگاه اسلامی «الزیتونه تونس» و شخصیت‌هایی مانند اردوغان، دکتر المرزوقی، ماهاتیر محمد و راشدالغنوشی در برابر حکم دادگاه عربستان در قبال سران الصحوه موضع مخالف داشته‌اند و جامعه آماری بالایی از شهروندان عرب که متأثر از افکار و دیدگاه‌های رهبران و علمای الصحوه بوده‌اند نیز به احتمال زاد در برابر تصمیم عربستان به اعدام شیوخ این جریان واکنش نشان خواهند داد، اما همچنان این برانگیختگی اجتماعی در درون جامعه عربستان فاقد نشانه کامل و قابل اتکایی است که بتوان بر اساس آن اظهار نظر کرد[9].

 

منبع

[1] – “الصحوة”.. تیار فکری سعودی تصادم مع النظام، الجزیرة، 21/1/2018، قابل بررسی در پیوند زیر:

https://www.aljazeera.net/encyclopedia/movementsandparties/2018/1/21/%D8%A7%D9%84%D8%B5%D8%AD%D9%88%D8%A9-%D8%AA%D9%8A%D8%A7%D8%B1-%D9%81%D9%83%D8%B1%D9%8A-%D8%B3%D8%B9%D9%88%D8%AF%D9%8A-%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D8%AF%D9%85-%D9%85%D8%B9-%D8%A7%D9%84%D9%86%D8%B8%D8%A7%D9%85

[2] – درآمدی بر تاریخ تکوین و تحول جنبش صحوه در عربستان سعودی، گذار از اسلام سیاسی به اسلام مدنی، رضا حسینی، شماره شانزدهم، زمستان 96، قابل بررسی در پیوند زیر:

http://ensani.ir/file/download/article/20180424170444-10070-95.pdf

[3] – مراجعة کتاب زمن الصحوة: تاریخ الصحوة الإسلامیة فی السعودیة، تبیان، 15دسامبر 2018، قابل بررسی در پیوند زیر:

https://tipyan.com/review-the-book-of-the-time-of-awakening

[4] – من هو الداعیة «سلمان العودة» الذی تطالب النیابة السعودیة بأعدامه؟ ألیف عبدالله أوغلو،  الخلیج اونلاین، 9/3/2019، قابل بررسی در پیوند زیر:

https://alkhaleejonline.net/%D8%A7%D9%84%D9%85%D8%B5%D8%A7%D8%AF%D8%B1/%D8%A3%D9%84%D9%8A%D9%81-%D8%B9%D8%A8%D8%AF%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87-%D8%A3%D9%88%D8%BA%D9%84%D9%88-%D8%A7%D9%84%D8%AE%D9%84%D9%8A%D8%AC-%D8%A3%D9%88%D9%86%D9%84%D8%A7%D9%8A%D9%86

[5] – نجل سلمان العودة: تسریبات مفزعة حول نیة إعدام مشایخ بالسعودیة، خبرگزاری آناتولی، 25/05/2019، قابل بررسی در پیوند زیر:

https://www.aa.com.tr/ar /1488913

[6] – هل یمکن إنقاذ شیوخ الدعاة؟ فتحی الشوک، مدونات الجزیرة، 27/05/2019، قابل بررسی در پیوند زیر:

https://blogs.aljazeera.net/blogs/2019/5/27

[7] – السعودیة لن تنجو من تبعات الاعدامات الجماعیة للأبریاء، فارس عربی، اریبهشت 1398، قابل بررسی در پیوند زیر:

http://ar.farsnews.com/middle_east/news/13980210001012

[8] – صراع الأمة مع ذاتها..ماالذی تفعله السعودیة بالمسلمین؟ عبدالحلیم عباس، الجزیرة، 25/5/2019، قابل بررسی در پیوند زیر:

https://blogs.aljazeera.net/blogs/2019/5/25

[9] – کیف نمنع إعدام الشیخ سلمان العودة؟، إبراهیم الدرعمی، الجزیرة، منتشر شده در تاریخ 25/5/2019، قابل بررسی در پیوند زیر:

https://blogs.aljazeera.net/blogs/2019/5/25

ارسال دیدگاه