اندیشکده راهبردی تبیین – خروج ایالات متحده آمریکا از برجام، بسیاری از معادلات منطقه ای و بین المللی را دستخوش تحول و دگرگونی کرد. اگر چه جمهوری اسلامی ایران بلافاصله و در اقدامی واکنشی از توافق هستهای خارج نشد، اما پس از اتخاذ رویکرد یک ساله صبر راهبردی، اعلام کرد که به تدریج از سطح تعهدات خود در برجام خواهد کاست. به رغم آنکه اقدام ایران در برابر نقض برجام توسط امریکا و عدم پایبندی کشورهای اروپایی به توافقاتشان صورت گرفت، اما بر فضای مناطق پیرامونی و بازیگران حاضر در آن نیز تاثیرگذار بوده است.
در این بین برخی از بازیگران منطقه ای که رویکردهای متفاوتی نسبت به برجام داشتند، با فضای جدیدی مواجه شدند و تلاش کردند منافع و اهداف خود را در چارچوب نوینی پیش ببرند. با توجه به اهمیتی که رویکردهای ترکیه، عربستان سعودی، امارات متحده عربی و رژیم صهیونیستی نسبت به آینده توافق برجام دارد، نوشتار حاضر در صدد بررسی مطلوبیتهای راهبردی هر یک از آنها در شرایط آتی است.
برجام و پسابرجام
رویکرد بازیگران منطقه ای همچون ترکیه، عربستان سعودی، امارات متحده عربی و رژیم صهیونیستی نسبت به برجام در سه دوره پیش از برجام، وجود برجام و نقض برجام قابل بررسی است:
- دوره پیش از برجام: عربستان سعودی، امارات متحده عربی و رژیم صهیونیستی از آغاز با شکل گیری ساز و کار برجام مخالفت میکردند و اعتقاد داشتند که این توافق نه تنها نمیتواند بلندپروازیهای هستهای جمهوری اسلامی ایران را محدود کند، بلکه برداشته شدن تحریمها و عادی سازی روابط تهران با غرب به معنای افزایش توان بازیگری ایران در منطقه خواهد بود. رژیم صهیونیستی به عنوان یکی از مهمترین مخالفان برجام، دائما از دولت اوباما انتقاد میکرد و سیاست امریکا را نادرست میخواند. در این بین اگرچه عربستان و امارات در آغاز ناگزیر به همراهی با آمریکا شدند اما آنها نیز همواره دولت اوباما را در خصوص انعقاد توافق هستهای با ایران سرزنش میکردند. در میان بازیگران منطقه ای، ترکیه مواضع نسبتا متفاوتی داشت. آنکارا که در دوره وجود تحریمها علیه ایران به واسطه همکاریهای اقتصادی خود با تهران سود قابل توجهی کسب کرده بود، نه تنها هرگز به مخالفت با برجام نپرداخت، بلکه انعقاد توافق هستهای را زمینه ای برای توسعه مناسبات خود با ایران تلقی میکرد و موضع کاملا حمایتی داشت.
- دوره وجود برجام: در این دوره عمده ترین نگرانی عربستان سعودی، امارات متحده عربی و رژیم صهیونیستی، گشایش اقتصادی برای ایران و همچنین خارج شدن این کشور از یک چالش بزرگ با غرب بود. این امر میتوانست از یک سو بر نفوذ و حضور منطقه ای تهران بیافزاید و از سوی دیگر توان دفاعی و نظامی ایران را افزایش دهد. در عین حال هر سه بازیگر اعتقاد داشتند که برجام تاثیری در سیاست خارجی ایران نداشته و این کشور تهران کماکان در سوریه٬ یمن٬ عراق٬ بحرین و لبنان حضور فعالی دارد.
به عنوان مثال، عبدالله بن زاید آل نهیان، وزیر خارجه امارات متحده عربی در سخنرانی خود در در مجمع عمومی سازمان ملل متحد در سال 2016 تاکید کرد که ایران پس از امضای برجام حتی یک لحظه از تلاش برای بیثبات کردن منطقه دست بر نداشته است: «ایران با سیاستهای کشورگشایانه خود، دائما از احترام به حق استقلال دیگران سر باز میزند و با دخالت در امور سایر کشورها مسئول بخش مهمی از بیثباتیها در منطقه است.»[1]
در این خصوص ترکیه نیز کم و بیش با سایر بازیگران منطقه هم نظر بود. زیرا آنکارا هم گمان میکرد ایجاد گشایش در روابط ایران و غرب، دست تهران را برای نقشآفرینی منطقه ای نسبت به گذشته بازتر میکند. نقطه ثقل تحلیل ترکها بر محور سوریه استوار بود. با توجه به رقابت و موضع متفاوتی که آنکارا در بحران سوریه داشت، افزایش قدرت منطقه ای ایران را به ضرر خود تلقی میکرد.
- دوره نقض برجام: در فضای به چالش کشیده شدن برجام و نقض آن توسط ایالات متحده امریکا، بازیگرانی همچون عربستان سعودی، امارات متحده عربی و رژیم صهیونیستی از این تصمیم دولت ترامپ به شدت استقبال کردند. بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل که به شدت با توافق برجام مخالف بود و برای لغو آن تلاش میکرد، اقدام دونالد ترامپ برای خروج از برجام را تاریخی خواند.[2] دولتهای عربستان و امارات هم از اقدام ترامپ حمایت کردند.
از نظر این بازیگران، ترامپ با نقض برجام در راهی قدم گذاشته که میتواند با تحت فشار قرار دادن و اعمال تحریمهای اقتصادی شدید، ایران را ناگزیر به تسلیم و یا دست کم تغییر در همه جنبههای سیاست خارجیاش کند. بر این اساس ریاض، ابوظبی و تلآویو تصور میکنند که سرانجام فشارهای آمریکا نتیجه خواهد داد و ایران ناگزیر به تجدید نظر در سیاستهای منطقه ای خود از یک سو و دست کشیدن از توسعه فنآوریهای نظامی به خصوص در حوزه صنایع موشکی از سوی دیگر میشود.
با توجه به این دیدگاه، هر سه بازیگر تلاش گسترده ای کردند که از یک سو در تحریک امریکا برای اعمال فشار بیشتر بر ایران سهیم باشند و از سوی دیگر کشورهای اروپایی را مجاب به خروج از برجام و اعمال فشار به ایران کنند. این در حالیست که در سوی دیگر، ترکیه که روابط خود با ایالات متحده و برخی از کشورهای اروپایی را در تنشی بیسابقه میبیند، اگر چه تمایل چندانی به بهبود رابطه ایران و غرب ندارد، اما از شعلهور شدن تنش میان تهران و آمریکا نیز خشنود نیست؛ زیرا چین رویدادی میتواند به خصوص در حوزه اقتصادی، برخی از منافع آنکارا را به چالش بکشد. به همین دلیل وزارت خارجه ترکیه در واکنش به تصمیم آمریکا مبنی بر خروج از برجام با انتشار بیانیه ای این تصمیم را یک گام ناامیدکننده دانست.[3] همچنین ترکیه به صراحت اعلام کرد که نه تنها از تحریمهای ناعادلانه امریکا علیه ایران پیروی نمیکند، بلکه این تحریمها را به مثابه فرصتی برای افزایش مناسبات تجاری خود با تهران میداند.[4]
مطلوبیتهای راهبردی آینده
آرزوی غایی و مطلوبیت راهبردی عربستان سعودی، امارات متحده عربی و رژیم صهیونیستی در مورد ایران، تغییر رژیم با فشار از سوی غرب است. از نظر این بازیگران، تداوم تحریمهای اقتصادی میتواند در داخل، مردم را از جمهوری اسلامی ناامید کند و در چنین شرایطی یک حمله نظامی به ایران، به مثابه تیر آخر عمل خواهد کرد. با این حال عربستان، امارات و رژیم صهیونیستی به خوبی میدانند که تحقق چنین امری کاملا دور از انتظار است. به نحوی که نه امریکا به هیچ وجه تمایل به وقوع یک درگیری نظامی با ایران دارد و نه جمهوری اسلامی آنقدر ضعیف است که به واسطه تحریم دچار فروپاشی درونی شود. به همین دلیل در گام دوم، آنها سه هدف را به صورت همزمان پیگیری میکنند:
- تضعیف موقعیت ایران در منطقه؛ به نحوی که ایران هم از حضور در حوزههای نفوذ خود همچون سوریه، عراق، لبنان، افغانستان و یمن دست بکشد و هم از حمایت جریانهای مردمی و نهضتی در سایر کشورها به خصوص کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس پرهیز کند.
- ممانعت ایران از توسعه صنایع دفاعی و نظامی در حوزه موشکی؛ به نحوی که ایران هم نسبت به تولید موشکهای پیشرفته خود تجدید نظر کند و هم از در اختیار گذاشتن فنآوری آن به کشورها و جریانهای همسوی خود در منطقه ممانعت به عمل آورد.
- توقف کامل فعالیتهای هستهای ایران؛ هدف اصلی در این خصوص، برچیده شدن صنایع هستهای ایران است. به نحوی که اقدامات ایران تضمینگر عدم حرکت این کشور به سمت ساخت سلاح هستهای به طول خاص و برخورداری از فنآوری هستهای به طور عام برای مدت زمان طولانی باشد.
[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr2', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr2", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]
در خصوص موارد فوق، ترکیه نیز با درجات کمتری همین راهبردها را دنبال میکند. کما اینکه ترکیه نیز کاهش حضور و نفوذ منطقه ای ایران را همچون عاملی برای افزایش نفوذ خود تلقی میکند. البته آنکارا در این خصوص تمایلی به تضعیف کامل ایران ندارد، بلکه به قدرتمندی تهران در سطحی که بتواند موازنه را در رابطه با عربستان و اسرائیل حفظ کند، علاقهمند است. در عین حال ترکیه تمایل چندانی به تقویت و توسعه صنایع موشکی ایران در مجاورت مرزهای خود ندارد. در مورد مسئله هستهای نیز اگر چه آنکارا با دستیابی ایران به تسلیحات هستهای مخالفت میورزد، اما در مورد فعالیتهای هستهای صلحآمیز تهران دیدگاهی مثبت دارد. به خصوص که خود نیز تمایل زیادی به ورود به این عرصه دارد. به همین دلیل اعمال فشار بر فعالیتهای صلحآمیز هستهای ایران را به مثابه مدلی برای تحت فشار گذاشتن خود در آینده تلقی میکند و به هیچ وجه در این راستا با کشورهای غربی یا اسرائیل، عربستان و امارات، همنظر نیست.
ائتلافهای شکننده
اگر چه به ظاهر مواضع بازیگران منطقهای در قبال برجام و مطلوبیتهای راهبردی آنها با کمی نوسان به یکدیگر نزدیک است، اما در مسیر همکاری و یا ائتلاف آنها در قبال ایران و تحولات آتی، چالش های متعددی وجود دارد:
نخستین چالش این است که مرزبندی میان ترکیه و بازیگرانی همچون عربستان سعودی، امارات متحده عربی و رژیم صهیونیستی کاملا مشخص است و نمیتوان تمام آنها را در یک طیف دستهبندی کرد. ترکیه با عربستان در خصوص مسائلی همچون قتل جمال خاشقچی، مقابله با جریان اخوان المسلمین، اعمال فشار بر قطر، حمایت از خلیفه حفتر در لیبی، حمایت از کودتای مصر و سایر مسائل منطقه ای دچار اختلافات جدی است.
[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr3', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr3", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]
روابط ترکیه و امارات نیز به دلیل نقشآفرینی ابوظبی در قطر و همچنین عادیسازی رابطه با رژیم صهیونیستی تیره شده است. امارات در ماههای گذشته پذیرای چندین مقام سیاسی اسرائیلی بوده است. ورزشکاران رژیم صهیونیستی به طور علنی در مسابقات ورزشی در امارات شرکت کرده اند و حتی سرود ملی این رژیم در تالارهای ورزشی این کشور پخش شده است. در چنین شرایطی دولت ترکیه به صراحت از امارات خواسته که با اسرائیل قطع رابطه کند. همچنین آنکارا تهدید کرده که اگر امارات از ادامه دوستی با اسرائیل دست برندارد، شدیدا آسیب خواهد دید. از نظر اردوغان، سران امارات به اسلام خیانت کردهاند.[5]
در مورد رژیم صهیونیستی نیز در سالهای اخیر گرایشهای منفی ترکیه بسیار افزایش پیدا کرده است. در نتیجه امکان ایجاد اجماع منطقه ای علیه ایران توسط بازیگرانی همچون ترکیه، عربستان سعودی، امارات متحده عربی و رژیم صهیونیستی بسیار بعید است.
دومین چالش این است که اختلافات زیادی میان امارات و عربستان وجود دارد. اگر چه امارات در سالهای اخیر از حامیان اصلی عربستان سعودی در مقابله با ایران بوده، اما گسستهای عمیقی در روابط ابوظبی و ریاض به خصوص در مورد یمن وجود دارد. در حالی که عربستان سعودی از منصور هادی به عنوان متحد خود حمایت می کند، امارات عیدروس الزبیدی رییس شورای انتقالی جنوب یمن و نیروهای موسوم به «النخبه الشبوانیه» (نیروهای ویژه شبوه) را مورد حمایت قرار داده است. همچنین در شرایطی که برای بن زاید، اخوانالمسلمین در یمن و خارج از آن دشمن شماره یك امارات محسوب میشود، اما برای بن سلمان این انصارالله است كه در اولویت قرار دارد. در نتیجه، گرایشهای مختلف عربستان و امارات در خصوص حمایت از گروههای داخلی در یمن به اختلافات دو طرف در این باره دامن زده است. از این رو ائتلاف عربستان و امارات که برای فشار و تجاوز به برخی از کشورهای منطقه پدید آمده بود، خود با چالش های بزرگی مواجه است و هر لحظه امکان فروپاشی آن وجود دارد.
سومین چالش در همگرایی و ائتلاف عربستان، امارات و رژیم صهیونیستی این است که تلاش برخی از حکومت های عربی برای عادی سازی رابطه با اسرائیل، با هیچ اقبالی از سوی مردم مواجه نشده است. به عنوان مثال، زمانی که محمد بن سلمان ولیعهد عربستان به صراحت اعلام کرد که ایران، دشمن مشترک عربستان و اسرائیل است،[6] هیچ پاسخ در خور توجهی در میان افکار عمومی مردم نگرفت. این امر نشان میدهد که حساسیت موجود در افکار عمومی جهان اسلام نسبت به مسئله فلسطین و عادی سازی رابطه اعراب با رژیم صهیونیستی بسیار زیاد است و دیدگاه اعراب به ایران تحت تاثیر رابطه با اسرائیل قرار نمیگیرد.
در یک نظرسنجی که توسط مرکز عربی واشنگتن دی سی در سالهای 2017 و 2018 انجام شده، حدود 90 درصد از مردم در جهان عرب، اسرائیل را بزرگترین دشمن خود تلقی کرده اند. همچنین 87 درصد از اعراب نارضایتی خود را در مورد بهرسمیت شناختن اسرائیل توسط کشورهای خود ابراز کرده اند. نیمی از 8 درصدی هم که برقراری روابط دیپلماتیک با اسرائیل را بدون مشکل عنوان کرده اند، پذیرش رژیم صهیونیستی به عنوان یک کشور را مشروط به تأسیس کشور مستقل فلسطینی دانسته اند. اکثر پاسخ دهندگان، علت مخالفت خود با برقراری روابط دیپلماتیک میان کشورهای خود با رژیم صهیونیستی را استعمار و توسعه طلبی اسرائیل و همچنین نژاد پرستی آن نسبت به فلسطینیان عنوان کرده اند.[7] نتایج این نظرسنجی نشان میدهد به رغم تمام تلاشهایی که برای نزدیکی عربستان سعودی و امارات متحده عربی به رژیم صهیونیستی صورت گرفته، همچنان افکار عمومی جهان اسلام نسبت به این مسئله حساس است و این امر اجازه ائتلاف علنی آنها علیه جمهوری اسلامی ایران را نمیدهد.
چهارمین چالش این است که از میان بازیگر منطقه ای مورد بحث، سه بازیگر یعنی عربستان سعودی، امارات متحده عربی و رژیم صهیونیستی به دلیل اقدامات جنایتکارانه خود در فلسطین و یمن با چالشها و محدودیتهایی برای اقدام در سطح گسترده مواجهاند. به نحوی که حتی در کشورهای غربی نیز نسبت به ادامه روند فعالیتهای عربستان و امارات در منطقه تردیدهای جدی بوجود آمده است. به عنوان مثال در پارلمان انگیس نسبت به فروش سلاح به عربستان و امارات اعتراضهای جدی صورت گرفته و دادگاه استیناف این کشور با صدور حکم، فروش سلاح به عربستان را غیرقانونی اعلام کرده است.[8] پارلمان ایتالیا نیز فروش سلاح به عربستان سعودی و امارات متحده عربی را به حالت تعلیق درآورده است.[9] نوزده سازمان غیردولتی بینالمللی از جمله سازمان دیدهبان حقوق بشر، فدراسیون بینالمللی اتحادیههای حقوق بشر و عفو بین الملل، در پیامی خطاب به پارلمان فرانسه نسبت به خطر همدست شدن این کشور در جنگ علیه یمن در صورت تداوم فروش سلاح به عربستان و امارات هشدار دادهاند. این سازمانها از نمایندگان پارلمان خواستهاند به وظیفه خود مبنی بر کنترل اقدامات دولت عمل کنند و اطمینان یابند که فرانسه با ادامه صادرات سلاح به عربستان و امارات، تعهدات بینالمللی خود را نقض نکند.[10]
[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr4', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr4", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]
همچنین عربستان سعودی و امارات متحده عربی در طول ماههای اخیر بارها از سوی کنگره آمریکا به دلیل اقدامات جنایتکارانه در یمن مورد سرزنش قرار گرفته اند و اگر ترامپ از حق وتوی خود استفاده نمیکرد، فروش تسلیحات به آنها ممنوع میشد.[11] این امر نشان میدهد که هیچ یک از سیاستهای تطمیعی عربستان در امریکا با پاسخ درخوری مواجه نشده است. میزان پولی که عربستان سعودی در نخستین سال ریاست جمهوری دونالد ترامپ٬ به عنوان هزینه لابی به شرکتهای آمریکایی پرداخته٬ حدود ۲۷ میلیون دلار بوده است. این رقم در سال ۲۰۱۴ حدود 6 و در سال 2016 بیش از ۱0 میلیون دلار بوده است.[12] نکته جالب توجه آن است که بخش عمده پول مصرفی عربستان برای لابی در آمریکا با هدف تبلیغ علیه ایران هزینه شده است. با این حال اقدامات کنگره آمریکا علیه عربستان از ناکامی سعودیها در صرف هزینه برای لابیگری به نفع خود و علیه ایران حکایت دارد.
از سوی دیگر اقدامات صهیونیستها علیه فلسطینیها نیز هم در سطح منطقه و هم در میان کشورهای غربی جلوه نسبتا منفی پیدا کرده است. به نحوی که اکثر کشورهای اروپایی نسبت به مسئله انتقال پایتخت رژیم صهیونیستی به قدس و یا تخریب منازل مسکونی شهروندان فلسطینی اعتراض کردند. بنابراین حساسیت نسبت به اقدامات تجاوزکارانه عربستان، امارات و اسرائیل نه فقط در منطقه، بلکه در سراسر جهان افزایش پیدا کرده است. این امر جلوی هرگونه حرکت آشکار آنها و طرحریزی برای مقابله اساسی با ایران را سلب میکند.
نتیجه گیری
در نگاه نخست، خروج امریکا از برجام و اعمال تحریم اقتصادی علیه ایران٬ یک پیروزی بزرگ برای عربستان، امارات و رژیم صهیونیستی به شمار میآید، اما واقعیت آن است که هیچ یک از موارد فوق تغییری در سیاستهای اصولی و بنیادین ایران ایجاد نمیکند. در واقع برخلاف پیشبینیهای عربستان، امارات و رژیم صهیونیستی، ایران نه از حضور و نفوذ منطقه ای خود میکاهد و نه از برنامههای دفاعی و نظامی همچون توسعه صنایع موشکی دست میکشد. ایران نشان داده که در شرایط سخت توان مدیریت اوضاع را به خوبی دارد و میتواند اوضاع را به نحوی مدیریت کند که در نهایت با پیروزی توام باشد.
این در حالیست که اقدامات مخرب امریکا علیه ایران میتواند به تمام منطقه آسیب برساند. تنشهای اخیر در منطقه خلیج فارس در حالی بیانگر سیاستهای تخریبی امریکا در منطقه است که بیش از همه کشورهایی همچون عربستان و امارات از آن آسیب دیدهاند. کما اینکه تاکنون به نفتکشهای سعودی و اماراتی حملاتی صورت گرفته است. در نتیجه، پیروی عربستان و امارات از سیاست های امریکا و همراهی با رژیم صهیونیستی در مقابل ایران نه تنها برای آنها مطلوبیت راهبردی ایجاد نمی کند، بلکه می تواند چالش های امنیتی هر دو کشور را افزایش دهد. در این بین اگر چه دشمنی رژیم صهیونیستی در هر شرایطی با ایران ادامه می یابد، اما ترکیه با در پیش گرفتن سیاست عقلانی، به توسعه مناسبات خود با ایران می اندیشد و تلاش می کند تا حد ممکن تحت تاثیر سیاست ها و فشارهای امریکا در فضای پسابرجام قرار نگیرد.
منابع
[1] . United Arab Emirates, in UN debate, says Iran’s actions destabilized region, UN news, 24 September 2016
[2] . Tom O’Connor, Israel’s Netanyahu Says on Video He Was Behind Trump’s Decision to Leave Iran Deal, Newsweek 7/18/2018
[3] . Kubra Chohan, Turkey: US decision on Iran deal ‘unfortunate step’, Anadolu Agency, 09.05.2018
[4] . US demand to stop oil trade with Iran not binding for Turkey: Minister, Hürriyet Daily News, June 27 2018
[5] . Erdogan adviser: Normalization with Israel is ‘treason’, Al Arabiya, 28.07.2019
[6] . Saudi Crown Prince: Israel And Saudi Arabia Have “Common Enemy”, SouthFront, 6 Apr 2018
[7] . 2017-2018 Arab Opinion Index: Executive Summary, Arab Center Washington DC, 10 July 2018
[8] . UK’s Saudi weapons sales unlawful, Lords committee finds, The Guardian, 16 Feb 2019
[9] . Italian Chamber of Deputies Approves Ban on Italian Arms Exports used in Yemen Conflict, The War On Yemen, 27 Jun 2019
[10] . Yemen: 19 human rights NGOs call on French Parliament to end arms sales to Saudi Arabia-led coalition in Yemen, European Centre for Democracy and Human Rights, 10 July 2019
[11] . Andrew Duehren, Senate Fails to Block Arms Sales to Saudi Arabia, U.A.E., The Wall Street Journal, July 29, 2019
[12] . Saudi lobbying in US tripled during Trump’s first year in office, The Hill, 18 Oct 2018