اندیشکده راهبردی تبیین- از زمان خروج ایالاتمتحده از برجام، این کشور مجموعهای از اقدامات و سیاستها را جهت تحتفشار قرار دادن ایران باهدف کشاندن مجدد این کشور بهپای میز مذاکره به اجرا گذاشته است. بااینحال، دونالد ترامپ اخیراً در مصاحبه با خبرنگاران در کاخ سفید اعلام کرد در مقابل ایران عقب مینشیند و خواهد دید چه میشود. به نظر میرسد دولت کنونی آمریکا که در حال اعمال حداکثر فشار بر ایران است، بهنوعی منتظر عکسالعمل این کشور در حوزههای محل مناقشه (هستهای، موشکی، منطقه و..) بوده و درواقع نوعی سیاست صبر و انتظار را در پیشگرفته است تا از رهگذر اقدام ایران، به واکنش بهینه دست بزند. لذا، به نظر میرسد بررسی الزاماتی که کشورمان در این برهه با آن روبروست، از اهمیتی راهبردی برخوردار است.
تعریف و زمان کاربرد سیاست صبر و انتظار
سیاست صبر و انتظار به سیاستی اطلاق میشود که در آن سعی میشود با صبوری در شرایط پیچیده و انتظار برای گشایش و تأمین منافع پیش رفت. این سیاست معمولاً در شرایطی اتخاذ میشود که ابتکار عمل و اعمال سیاستهای جدید تقریباً غیرممکن بوده و با بنبست روبرو میشود و در این حالت و در فقدان هرگونه قدرت مانور و اتخاذ سیاستی جدید، بهترین راه برای برونرفت از بنبست موجود، پیروی و اجرای سیاست صبر و انتظار است. آنچه ایالاتمتحده بعد از فراز و نشیب بسیار در تعامل با ایران و اعمال سختترین تحریمها و مهیبترین تهدیدها و عدم دستیابی به اهداف ناشی از فشار حداکثری، امروز تا حدودی به آن رسیده سیاست صبر و انتظار است که شواهد آن را در پارهای از مواضع بخصوص اعتراف ترامپ به اینکه “در خصوص ایران عقب مینشینم و صبر میکنم تا ببینم چه میشود”، مشاهده میکنیم.
سیاست صبر و انتظار امروز ایالاتمتحده نه از سر اختیار بلکه فرجام خروج از برجام و شکست سیاست فشار حداکثری بر ایران، عدم حصول اهداف مدنظر، شکست تلاش برای ایجاد اجماع جهانی علیه ایران، بیحاصلی فشارهای اقتصادی و شدیدترین تحریمهای تاریخ علیه ایران، بیتأثیر بودن تهدیدهای مکرر و چنگ و دندان نشان دادنهای نظامی، و درنهایت فقدان یک استراتژی سازنده در تعامل با ایران است که امروز برای کاخ سفید هیچ گزینه ممکن و منطقی قابلاجرا وجود ندارد که لاجرم به سیاست صبر و انتظار روی میآورد تا منتظر باشد جمهوری اسلامی ایران در قبال تلاشهای نافرجام آمریکا در ابعاد برنامه هستهای، موشکهای بالستیک و یا اقدامات منطقهای خطایی راهبردی نشان دهد تا دوباره فرصت برای ابتکار عمل و خروج از بنبست فعلی برای ایالاتمتحده فراهم شود.
ماهیت منفعلانه سیاست صبر و انتظار ایالاتمتحده
در این میان آنچه اهمیت دارد اقدام ایالاتمتحده است که اگرچه تلاش دارد تا سیاست صبر و انتظار در قبال کشورمان را از سر اختیار و کاملاً بر مبنای تصمیم خردمندانه دولتمردان این کشور جلوه دهد، اما محذورات و مقدورات آمریکا در قبال ایران او را به چنین سیاست منفعلانهای رسانده است.
ترامپ در برابر ایران فریاد میزند اما در میدان عمل چماق کوچکی در دست دارد. علت ناتوانی در میدان عمل در برابر اقدامات و سیاستهای ایران از سوی ترامپ آن است که جنگ ایالاتمتحده با ایران مهارناپذیر است و همچنین در آستانه انتخابات پیش روی بهشدت موجب کاهش محبوبیت ترامپ در آمریکا میشود و جدای از صدها مورد دیگر از تهدیدات منابع و منافع ایالاتمتحده در منطقه و فرا منطقه، این اقدام موجب افزایش شدید قیمت نفت نیز خواهد شد.
با این وصف دیگر گزینهای برای اعمال فشار بیشتر بر ایران برای کاخ سفید باقی نمانده است و تمام کارتهای خود را بر اساس تحریمها، تهدیدها و تخریبها بازی کرده است و اکنون در مقام انفعال و ناتوانی از همراه کردن دیگر بازیگران بینالمللی و همچنین سرخورده از فشارها و نقدهای متحدین دیرینش بابت سیاستهای تنشزا در قبال ایران، اکنون عرصه را به سیاستهای منفعلانه واگذار کرده است و منتظر خواهد ماند تا این بار جمهوری اسلامی ایران ابتکار را در دست گرفته، با برگههای خود بازی کند و صحنهآرایی جدیدی را رقم بزند تا شاید فرصتی برای عرضاندام آمریکا و جلب حمایت همفکران دیروز و افکار عمومی دنیا به دست آید[1].
مهمترین اقدامات آمریکا از زمان خروج از برجام
اما آنچه موجب اتخاذ سیاست صبر و انتظار و ماهیت رفتاری منفعلانه ایالاتمتحده شد، بکار بردن همه برگهها و فرصتهایی که میتوانست در عرصه بینالمللی در قبال هر کشور استفاده کند یکباره در قبال ایران در بازه زمان کوتاهی بود، که نهتنها نتیجه نگرفت بلکه خط زمانی اقدامات آمریکا نشان میدهد این کشور در توهم فشار حداکثری گرفتارشده و در کمترین زمان ممکن تمام برگههای خود را سوزاند تا اکنون بیابتکار بماند. بر اساس روند اقدامات این کشور بعد از خروج از برجام شاهد افزایش تنشها میان ایران و آمریکا در دوره ترامپ هستیم. در تاریخ 8 می 2018 خروج آمریکا از برجام با اعلام رسمی ترامپ رقم خورد. در 5 نوامبر همان سال تحریمهای یکجانبه علیه ایران دوباره کلید زده و تحریمهای نفتی علیه ایران با دستور کار به صفر رساندن میزان صادرات نفت ایران اعمال شد. 8 آوریل 2019 قرار دادن سپاه در لیست سازمانهای تروریستی خارجی توسط آمریکا رقم میخورد و در ادامه حملات سایبری این کشور به ایران در دستور کار قرار میگیرد. با افزایش تنشها و تجاوز به حریم قلمروی ایران پرباد آمریکایی توسط کشورمان سرنگون میشود و با افزایش تنشهای بین دو کشور تحریمهای بیشتری علیه ایران؛ ازجمله تحریم نهادهای منتسب به دفتر مقام معظم رهبری توسط آمریکا اعمال میشود که در حقیقت با توجه به کاهش توان مانور تحریمی به تحریمهای نمادین روی آورد. توقیف نفتکش حامل نفت ایران در تنگه جبلالطارق اقدام دیگری بود که اگرچه توسط انگلیس اما با چراغ سبز آمریکا و برای خوشایند آن رقم خورد. ادعای آمریکا مبنی بر انهدام پهپاد ایرانی و تحریم وزیر خارجه ایران آخرین اقدام ایالاتمتحده در اعمال فشار بر ایران بوده است که به اذعان اکثر صاحبنظران آخرین تلاشهای نافرجام این کشور در مقابل دیپلماسی اقناعی کشورمان بوده و درنهایت آمریکا را به انفعال کشانده است.
هدف آمریکا از اقدامات علیه ایران
دولت ترامپ باروی کار آمدن در کاخ سفید تلاش مینماید تا بر اساس رویکرد آمریکایی، رفتار منطقهای ایران را تغییر دهد و ایران را از حمایت جریان مقاومت بازدارد. اما در حقیقت ترامپ و همفکران جنگطلبش از درک یک حقیقت آشکار ناتوان بودهاند که ایران و حتی بخش اعظمی از اذهان عمومی این کشور حمایت تهران از گروههای مقاومت را اولویت سیاسی و اعتقادی این کشور در برابر تخاصم و توطئههای رژیم صهیونیستی و برخی کشورهای عربی حاشیه خلیجفارس میدانند، که آمریکا آنها را به جدیدترین جنگافزارها مجهز ساخته است. با درک این موضوع بهعبارتدیگر هیچ سطحی از فشارهای اقتصادی قادر نخواهند بود رفتار ایران را با معیارهای آمریکایی منطبق نماید[2].
حامیان تفکر خروج از برجام در کاخ سفید به دنبال این هدف بودند که با اعمال فشار حداکثری و به صفر رساندن روابط بانکی و مالی و صادرات نفت ایران، اقتصاد ایران را ازهمپاشیده و زمینه شورشهای مردمی سراسر ایران را فراهم سازند. همچنین تلاش داشتند تا با این سیاست قدرت ایران و نفوذ منطقهایاش را با تلاطمات داخلی و اقتصادی کاهش دهند تا با این شرایط هدف اول که فروپاشی حاکمیت فعلی ایران است رخ دهد و یا در غیر این صورت ایران از موضع ضعف بهپای میز مذاکره برود و اهداف آمریکا را تأمین کند. عدم حصول به اهداف ذکرشده از جانب آمریکا و بعد از بکار بردن همه ابزارهای مقدور از جانب این کشور، موجب گشت تا اکنون ایالاتمتحده آمریکا نوعی سیاست صبر و انتظار را پیشه کند و البته آخرین تلاشها را میکنند تا بر اقدامات خود برای محدودسازی بیشتر ایران بیفزایند با این تصور که ممکن است این محدودیتها بر اوضاعواحوال داخل و منطقهای ایران تأثیر بگذارد. پس از تعدیل تعهدات تهران در برجام، این سیاست که مبنی بر تحریک هدفمند است، شیب صعودی به خود گرفته است. شاید عدهای عنوان کنند که تغییر محسوسی در این میان به چشم نمیخورد اما ماجرا از اینقرار است که راهبرد مذکور بسیار ظریف و با نقطهگذاریهای مشخص در حال اجراشدن است. این پروژه تا حدودی در سالیان گذشته علیه ایران و سایر کشورهایی که در ادبیات سیاسی آمریکا بهعنوان هدف شناخته میشدند مورد استفاده قرارگرفته است اما در شرایط فعلی بهگونهای دیگر کلید خورده است[3]. چراکه درصورتیکه ایالاتمتحده تصمیم به کنار گذاشتن سیاست صبر و انتظار و افزایش فشار داشته باشد، دیگر حوزهای و ابزاری برای اعمال فشار اساسی که منجر به تغییر رفتار ایران و حصول اهداف ایالاتمتحده شود، ندارد و بنابراین بر اساس جبر محیط بینالملل امروز به این سیاست رو آورده است.
[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr2', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr2", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]
مهمترین الزامات پیش روی ایران در دورهی «سیاست صبر و انتظار»
در شرایط فعلی دستگاه تصمیمگیری ایران در موقعیت بسیار حساسی قرار دارد و ضمن ارتقای توانمندیها، باید با ابتکار دیپلماسی مدبرانه و معرفی حقانیت سیاستهای کشور در رسانههای بینالمللی و افکار عمومی دنیا و همچنین گسترش و تعمیق روابط با کشورهای همسایه و دیگر کشورها با دیپلماسی دوجانبه سیاستهای تخریبی ایالاتمتحده را خنثی نمود و رویکرد حمایت از ایران و مخالفت باسیاستهای آمریکا را تقویت نمود.
همچنین اعتماد به نهادها و سازمانهای بینالمللی همچون سازمان ملل متحد، آژانس بینالمللی انرژی اتمی و اعتماد به قدرتهای بزرگ بهخصوص در چارچوب مذاکرات هستهای نشان داد که باید در کنار بهرهبرداری از نهادهای بینالمللی، رویکرد را تغییر داده و به سمت تمرکز بر توسعه مناسبات دوجانبه با تکتک کشورها حرکت کرد.
یکی دیگر از الزامات راهبردی دیگر آن است که ایران باید انگیزههایی را به وجود بیاورد که برمبنای نوعی رئالیسم کلاسیک، کشورهای دیگر تمایل داشته باشند تا قطعنظر از ملاحظاتی که در ارتباط با قدرتهای دیگر همچون ایالاتمتحده دارند و صرفنظر از ملاحظاتی که در ارتباط با نهادهای بینالمللی دارند، به سمت توسعه مناسبات با ایران حرکت کنند. به این معنا که در عین توجه به سطح بینالملل و روابط دیپلماتیک، شرایط و مسائل داخلی خود را نیز مورد تأکید جدی قرار دهد.[4] یعنی آنچه را که از دید غرب علائم و نشانهای از ضعف در داخل ایران تلقی میشود، بلافاصله برطرف کند و این سخن به معنی ساماندهی به اقتصاد، امنیت، سیاست و فرهنگ است. این ساماندهیها ارتباط مستقیم با ایجاد اعتماد بیشتر بین مردم و نظام و همچنین افزایش قدرت نفوذ و تعاملات منطقهای و بینالمللی ایران دارد.
نتیجهگیری
استراتژی ایالاتمتحده در مورد ایران، گیجوگنگ شده و به نظر میرسد، دست واشنگتن بهطور فزایندهای از گزینههایی برای جلوگیری از تشدید تنش کوتاه است و در چنین شرایطی که با فقدان گزینه روبرو شده است به سیاست صبر و انتظار روی آورده است.
دولت ترامپ در راستای خطمشی و سیاستگذاری خود فشار زیادی بر ایران تحمیل کرده و تا زمانی که واشنگتن بتواند از تشدید تنش و فوران یک درگیری نظامی جلوگیری کند، تمایل دارد آن فشار را حفظ کند اما نکته اینجاست که کاخ سفید متوجه شده است این فشار حداکثری که بخش اعظم آن را تحمیل کرده است نمیتواند ایران را به تغییر رفتار باب میل آمریکا و یا مذاکره از سر اجبار سوق دهد[5].
ایالاتمتحده میتواند اقدامات تنبیهی و فشار حداکثری خود را باهدف قرار دادن شرکتهای خارجی در تجارت با ایران، هدف قرار دادن برنامه هستهای غیرنظامی این کشور و حتی تحریم افرادی مانند ظریف تشدید کند. اما ازلحاظ تحریمها و ابزارهای فشار باید اذعان داشت با پایان معافیتهای نفتی این فشار به اوج خود رسیده و بعدازآن بقیه تحریمها همگی همانند هم هستند و بیشتر جنبه نمادین دارند. اینک در جبهه فشار بر ایران نمیتوان کار بیشتری انجام داد و اگر هدف تضعیف ایران و تمایلش به مذاکره و تغییر رفتار باشد،کاخ سفید نتیجه خوبی نخواهد گرفت و حتی رفتارهای متفاوتتر از قبل از ایران مشاهده میکنند که نمونه آن سرنگونی پهباد آمریکایی بود و اینگونه مجبور به انتخاب گزینه صبر و انتظار میشوند.
[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr3', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr3", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]
ایالاتمتحده پس از تغییر رفتار ایران و به تعبیر خودشان ورود به فاز تهاجمی دچار سرگردانی تاکتیکی شده و سیگنالهای متعارضی مخابره میکند که برآیند آنها نشان از عدم وجود سیاست روشن در قبال تهران است به حدی که میتوان از اظهارات مقامات آمریکایی و خصوصاً ترامپ زمانی که گفت درباره ایران «عقب مینشینم و صبر میکنم» ورود آمریکا را به فاز صبر و انفعال استنباط کرد[6].
نکته قابلملاحظه دیگر آنکه در یک سال آینده مسئله ایران در انتخابات آمریکا میتواند تعیینکننده باشد لذا ترامپ درنهایت به دنبال کاهش سطح تنش و پرهیز از تبعات درگیری ناخواسته است. نکته مهم آنکه هر مقدار که آمریکا گزینههای اعمال فشارش به انتها رسیده؛ مقاومت فعالانه ایران در ابتدای راه خود است. درنتیجه تحولات اخیر، آمریکا ابتکار عمل را ازدستداده و به سیاست اقتضایی و انفعالی واردشده است. بازی هوشمندانه ایران، پرهیز از ورود به زمینبازی آمریکا، اروپا و اجتناب از ارسال سیگنالهای انفعالی و لحاظ تجارب ناموفق گذشته، تنها راه موفقیت در این روند است.
در این رهگذر، جمهوری اسلامی ایران بهعنوان یکی از مهمترین بازیگران قدرتمند منطقهای میتواند با ایجاد نظم منطقهای و شکلدهی به ساختارهای سیاسی ،اقتصادی و امنیتی غرب آسیا، سیاستهای راهبردی را در راستای منافع ملی و آمادگی در بهرهبرداری از شرایط فعلی تنظیم نماید[7]. همچنین تأکید بر تمرکز بازیگران منطقهای و تقویت روابط استراتژیک با کشورهای همسایه و منطقه غرب آسیا میتواند به جمهوری اسلامی ایران کمک نماید با حفظ رویکرد منتقدانه نسبت به یکجانبهگرایی آمریکا، از فرصتهای به وجود آمده بهرهبرداری نماید.
منابع
[1] آرون دیوید میلر و ریچارد سوکولسکای «آمریکا تمایلی به درگیری نظامی با ایران ندارد» شبکه سی ان ان، منتشر شده در خبرگزاری برنا، در تاریخ مرداد 1398 قابل بازیابی در پیوند زیر:
https://www.borna.news/%D8%A8%D8%AE%D8%B4
[2] ماریک فن « اشتباه محاسباتی ترامپ درباره ایران » نشریه هیل (کنگره آمریکا)، منتشر شده در روزنامه دنیای اقتصاد، در تاریخ 24 تیر 1398 قابل بازیابی در پیوند زیر:
https://www.magiran.com/article/3929244
[3] توحید افضلی « یکجانبه گرایی ایالات متحده و تاثیر آن در افول هژمونی آمریکا » اندیشکده راهبردی تبیین، منتشر شده در تاریخ 13 اردیبهشت 1397 قابل بازیابی در پیوند زیر:
http://tabyincenter.ir/25897/%DB%8C%DA%A9%E2%
[4] سوزان مالونی،« دو راهی ترامپ در برابر ایران» موسسه بروکینگز، چاپ شده در روزنامه دنیای اقتصاد، منتشر شذه در تاریخ 2 مرداد 1398 قابل بازیابی در پیوند زیر:
https://donya-e-eqtesad.com/%D8%A8%D8%AE%D8%B4-
[5] سوزان مالونی،« دو راهی ترامپ در برابر ایران» موسسه بروکینگز، چاپ شده در روزنامه دنیای اقتصاد، منتشر شذه در تاریخ 2 مرداد 1398 قابل بازیابی در پیوند زیر:
https://donya-e-eqtesad.com/%D8%A8%D8%AE%D8%B4
[6] نوذر شفیعی «برجام و سیاست صبر و انتظار ایران» خبرگزاری پانا، منتشر شده در تاریخ 21 فروردین 1397، قابل بازیابی در پیوند زیر:
http://www.pana.ir/news/
[7] توحید افضلی « یکجانبه گرایی ایالات متحده و تاثیر آن در افول هژمونی آمریکا » اندیشکده راهبردی تبیین، منتشر شده در تاریخ 13 اردیبهشت 1397 قابل بازیابی در پیوند زیر:
http://tabyincenter.ir/25897/%DB%8C%DA%A9%E2%