اندیشکده راهبردی تبیین – در سه سال اخیر شاهد اخبار متعددی در مورد تجاوزهای هوایی، موشکی، راکتی و کماندویی ارتش رژیم صهیونیستی به خاک سوریه بودهایم. عموماً ارتش سوریه در پاسخ به این تجاوزها راهبرد تدافعی داشته و سعی کرده با سامانههای پدافندی و دفاع موشکی این حملات را دفع کند. حال سؤالی که ایجاد میشود این است که چرا با وجود این تجاوزها، شاهد پاسخ متناسب از سوی ارتش این کشور نبودهایم که به نظر میرسد این امر دلایل مختلف سیاسی امنیتی و نظامی دارد.
اهداف رژیم صهیونیستی از کنشگری در بحران سوریه
بعد از آغاز بحران سوریه در سال 2011 بازیگران متعدد داخلی، منطقهای و بینالمللی با اهداف خاص وارد عرصه سیاسی، امنیتی و نظامی این بحران شدهاند. یکی از این بازیگران رژیم صهیونیستی بوده و برای کسب منافع سیاسی و امنیتی خود به شکل مستقیم و غیرمستقیم به ایفای نقش پرداخته است. مهمترین این اهداف عبارتاند از:
- کسب مشروعیت و فراهم شدن تنشزدایی با برخی از کشورهای عربی؛
- تغییر نظام سوریه[1]، تضعیف تمامیت ارضی سوریه[2] و بیثباتی سازی آن در جهت تشکیل دولت ضعیف و به عبارت دیگر ضعیف شدن ساختاری سوریه؛
- ممانعت از ایجاد بازدارندگی مؤثر توسط سوریه و حزبالله لبنان؛
- خروج قضیه فلسطین از اولویتهای جهان عرب و اسلام ممانعت از ائتلافسازی فراگیر کشورهای عربی و اسلامی؛
- غیریت سازی جدید در جهان اسلام با فعال شدن فتنه شیعه و سنی بجای غیریت صهیونیسم.
در ابتدا صهیونیستها تصور میکردند در اندک زمانی نظام سوریه سقوط میکند و محور مقاومت با یک چالش جدی روبرو میشود ولی بهتدریج با کسب پیروزیهای این محور در سوریه، عراق، یمن و لبنان این محور به تثبیت و تقویت جایگاه خود پرداخت و به قدرتی غیرقابلانکار تبدیل شد. بهخصوص جمهوری اسلامی ایران و حزبالله لبنان در طول این بحران به بازیگران قدرتمند مؤثر منطقهای تبدیلشدهاند و این بازیگری و نقش تا حدودی از سوی بسیاری از کشورها و قدرتها پذیرفته شد. تقویت و تثبیت جایگاه محور مقاومت یک آسیب جدی برای رژیم صهیونیستی بوده است که در بلندمدت بقای این رژیم را با تهدید روبرو میکند. گفتنی است نظام سوریه به دلیل هنجارهای حاکم بر آن و همچنین اشغال بخشی از سرزمین این کشور (بلندی جولان) همواره از تعارض بالایی با رژیم صهیونیستی برخوردار بوده است.
این وضعیت رژیم صهیونیستی را به سمت موازنه سازی بهویژه موازنه تهدید سوق داده است. این رژیم در راستای این موازنه سازی تلاش کرده با امنیتی کردن حضور محور مقاومت بهویژه جمهوری اسلامی ایران در سوریه، راهبردی چند سطحی را دنبال کند. در سطح اول، موازنه سازی شکل مستقیم به خود میگیرد یعنی تلاش میکند به لحاظ ژئوپلیتیکی، ظرفیتهای ضد محور مقاومت منطقه غرب آسیا را شناسایی و با بهره گرفتن از آنها نقاط قوت این محور را در منطقه موازنه نماید. لازم به ذکر است گاهی این موازنه به شکل احاله مسئولیت صورت میگیرد؛ برای مثال رژیم صهیونیستی با نزدیکی به محور محافظهکار منطقه به رهبری عربستان سعودی و استفاده از نیروهای نیابتی آنها سعی دارد ایران و محور مقاومت را در سوریه تحتفشار قرار دهد. در سطح دوم موازنه از راه دور است که با بهرهگیری از متحدان خود در مناطق مختلف غرب آسیا صورت میگیرد؛ برای مثال با افزایش تحرکات ایالاتمتحده آمریکا و دیگر کشورها در خلیجفارس، به گسترش حوزه تهدیدات جمهوری اسلامی ایران میپردازد. در سطح سوم به دلیل اینکه تهدید درک شده توسط رژیم صهیونیستی از سوی جمهوری اسلامی ایران دارای فاصله جغرافیایی است و همچنین از هزینههای درگیری بالا برخوردار است، این رژیم سعی دارد با حملات نظامی محدود و کنترلشده به منافع ایران در پیرامون مرزهایش با سوریه برای بالا بردن هزینه همپیمانی با ایران، ضمن بالا نرفتن هزینههای درگیری، پاسخی مستقیم به تهدیدات بدهد. در راستای این راهبردها بهخصوص در سطح سوم، اسرائیل در نزدیک به سه سال اخیر به ادعای صهیونیستها بیش از دویست حمله نظامی به سوریه انجام دادهاند[3].
[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr2', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr2", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]
دلایل عدم پاسخدهی متناسب سوریه به حملات رژیم صهیونیستی
در این سالها ارتش سوریه نیز سعی کرده به فراخور توان دفاعی خود با این روند به مقابله برخیزد. اما آنچه در این مورد میتوان گفت این است که بهجز چند عملیات پدافندی موفق و همچنین هدف قرار دادن جنگنده اف 16 رژیم صهیونیستی در فوریه 2018، شاهد اقدام متناسب و پاسخهای تلافیجویانه مؤثر و قابلملاحظهای از سوی ارتش سوریه در قبال این حملات نبودهایم. این امر دلایل متعدد سیاسی، امنیتی و نظامی دارد که مهمترین آنها عبارتاند از:
- اولویت مدیریت بحران داخلی برای نظام سوریه: همانطور که اشاره شد، نظام سوریه از سال 2011 درگیر یک جنگ تمامعیار با نیروهای تروریست موردِ حمایت بازیگران منطقهای و فرامنطقهای است. در این شرایط اولویت این نظام، مدیریت بحران کنونی و تسلط بر اراضی سوریه است. به نظر میرسد مقامات سوری ورود این کشور به یک جنگ خارجی بهویژه با رژیم صهیونیستی را مانعی جدی در تحقق اهداف خود میدانند. در این شرایط اگرچه ارتش سوریه برای حفظ امنیت، اقدام به دفاع از خود میکند ولی اقدامات تلافیجویانه را موکول به آینده میکند. این امر را میتوان در موضعگیریها مقامات سیاسی و نظامی سوریه مشاهده کرد که بیان میدارند پاسخ این حملات را در زمان مناسب آن خواهند داد.
- قدرت نظامی رژیم صهیونیستی: یکی از راهبردهای دائمی رژیم صهیونیستی، تقویت بنیه نظامی برای حفظ برتری نظامی در منطقه غرب آسیا است و در این راستا مورد حمایت همهجانبه قدرتهای بزرگ نیز است بهطوریکه این رژیم دارای انواع تسلیحات پیشرفته تهاجمی و تدافعی متعارف و غیرمتعارف است. برای مثال رژیم صهیونیستی، دارای یک سامانه دفاع موشکی متنوع با عنوان گنبد آهنین است یا در مثال دیگر دارای جنگنده نسل پنجم F-35 (جنگنده نسل پنجم و رادار گریز[4]) است. این قدرت نظامی فوق الذکر در شرایط فعلی ممکن است با توجه به تجربه تاریخی سوریه در جنگ 1967 و همچنین درگیری در جنگ با تروریستها، برخی از مقامات سیاسی و فرماندهان ارتش سوریه را تاکنون در مورد اقدام نظامی تهاجمی و تلافیجویانه دچار تردید کند.
- تلاش صهیونیستها برای وارد کردن آمریکا به جنگ فراگیر در سوریه: گفتنی است آمریکا با رژیم صهیونیستی بعد از جنگ جهانی دوم دارای روابط استراتژیک است و این روابط در بحران سوریه به انواع مختلف بروز کرده است، همچون: 1-دخالت نظامی در شمال و شرق سوریه؛ 2- همکاری با اردن و رژیم صهیونیستی برای تقویت معارضین سوریه در نزدیکی بلندیهای جولان و جنوب؛ 3- رایزنی با روسها برای کاهش حضور ایران و محور مقاومت در جنوب سوریه. به نظر میرسد این رژیم اقدامات ضد ایرانی کاخ سفید را در سوریه کافی نمیداند و خواهان برخورد جدیتر است. به نظر برخی از تحلیلگران و ناظران بینالمللی، رژیم صهیونیستی قصد دارد با ادامه تجاوزهای خود به سوریه، جنگ محدود یا فراگیری را با محور مقاومت آغاز نماید تا بتواند به این وسیله با مجبور کردن آمریکا به دخالت نظامی اقدام به تضعیف محور مقاومت نماید. ایالاتمتحده آمریکا اگرچه در سالهای اخیر سعی کرده کمتر در مسائل منطقه غرب آسیا دخالت کند اما به نظر میرسد در صورت هرگونه خطر و تهدید احتمالی بهخصوص از سوی جمهوری اسلامی ایران وارد عمل شود و این امر بهعنوان یک پشتوانه امنیتی جدی مطرح است. به نظر میرسد مقامات سوری و محور مقاومت، تاکنون آغاز هرگونه جنگ جدید با رژیم صهیونیستی را در شرایط کنونی زمینهساز تقویت ائتلاف غربی، عبری و عربی برای تضعیف محور مقاومت میدانند.
- عدم تمایل روسیه: با توجه به بازیگری مؤثر روسیه در بحران سوریه بهخصوص از سال 2015، به نظر میرسد این کشور تمایلی به درگیری سوریه و رژیم صهیونیستی ندارد و در این زمینه نقش فعالی بازی میکند. در مورد دلایل این امر میتوان به مواردی اشاره کرد همچون: 1-به نظر میرسد روسها هرگونه تغییر در موازنه قوا در منطقه غرب آسیا را در جهت منافع غرب میداند؛ 2- به دلیل حضور پررنگ صهیونیستهای روستبار در ساختار سیاسی، امنیتی و نظامی رژیم صهیونیستی و لابیهای صهیونیستها در روسیه و همچنین سفرهای متعدد مقامات صهیونیست همچون بنیامین نتانیاهو به مسکو برای تقویت همکاریها، روابط نسبتاً خوبی میان رژیم صهیونیستی و روسیه وجود دارد؛ 3- روسها بر این باورند جنگ رژیم صهیونیستی و سوریه، بسترساز از بین رفتن دستاوردهای این کشور برای حفظ نظام سوریه خواهد بود.
[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr3', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr3", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]
تغییر شرایط و ضرورت پاسخگویی
به نظر میرسد با توجه به شرایط جدید منطقه، زمان تغییر راهبرد صبر استراتژیک در بحران سوریه فرا رسیده است و نظام سوریه میتواند در جهت پاسخ متناسب اقدام نماید. این شرایط عبارتاند از:
- توان نظامی ارتش سوریه: موفقیتهای نیروهای مسلح سوریه در سالهای اخیر موجب تقویت موضع نظامی این کشور در ابعاد داخلی، منطقهای و بینالمللی شده است زیرا از یکسو در صحنه داخلی و بینالمللی، نظام سوریه را بهعنوان یک نظام امنیت ساز معرفی کرده که در مبارزه با تروریسم تکفیری بهنوعی با ارزشهای جامعه بینالمللی در موضوع مبارزه با تروریسم منطبق است و همین امر موجب کسب مشروعیت بیشتر این نظام در جامعه بینالملل شده است. از سوی دیگر نظام سوریه بعد از نزدیک به هشت سال مبارزه با تروریسم و تحمل هزینههای فروان همچنان از قدرت عملیاتی فوقالعادهای برخوردار است و توان اجرای عملیاتهای در این سطح را داراست. حال این توان نظامی در کنار توان نظامی محور مقاومت میتواند نتایج تصاعدی دربر داشته باشد. توان نظامی محور مقاومت در حوزههای کیفیت نظامی، موشکی، دفاع موشکی، پدافندی، پهپادی و قایقهای تندرو تقویت شده است. در مقابل عدم کارایی مطلوب دفاع موشکی و کیفیت نظامی رژیم صهیونیستی موجب شده تا معادلات تا حدودی تغییر کند. این امر بهخصوص بعد از سرنگونی پهپاد آمریکایی توسط پدافند ایرانی، افزایش قدرت تهاجمی و بازدارندگی حزبالله لبنان و همچنین توان انصارالله در هدف قرار دادن اهدافی در عمق امارات متحده عربی و عربستان سعودی، تغییر معادلات را به اثبات رساند.
- عدم تمایل آمریکا به جنگ جدید در منطقه غرب آسیا: همانطور که بیان شد رژیم صهیونیستی امنیت خود را به روابط استراتژیک با آمریکا گره زده است و همواره به دنبال تقویت حضور آمریکا و درگیر کردن آن با مسائل منطقه است. عدم پاسخ متناسب آمریکا به سرنگونی پهپاد جاسوسیاش و توقیف نفتکش انگلیسی و همچنین عدم اقدام خاصی در قبال حوادث فجیره و انفجار نفتکشها، روندی را ترسیم کرد که بر اساس آن، آمریکا تمایلی به ورود به یک جنگ جدید در منطقه غرب آسیا نداشته باشد. هزینههای سنگین لابیگری صهیونیستها نیز خروجی مطلوب برای این رژیم نداشته است. پاسخ متناسب ارتش سوریه در شرایط فعلی ممکن است از سطح ماجراجویی این رژیم در سوریه بکاهد و قدرت بازدارندگی این ارتش را افزایش دهد.
- وجود بسترهایی برای تحول جبهه جولان: جبهه جولان به دلیل جایگاه ویژه و همچنین نقش لولا گونه آن از اهمیت زیادی برای محور مقاومت برخوردار است بهطوریکه تسلط بر این منطقه ضمن متصل شدن جبهه شمال به منطقه کرانه باختری، رژیم صهیونیستی را در محاصره محور مقاومت قرار میدهد و در تحرک نظامی و امنیتی آن اختلال ایجاد میکند. تقویت ژئوپلیتیک محور مقاومت در سالهای اخیر زمینه را برای تحول منطقه جولان به یک جبهه فعال فراهم کرده است و رژیم صهیونیستی بیش از نگرانی از اقدام نظامی محور مقاومت در این منطقه، نگران این تحول ژئوپلیتیکی است. به نظر میرسد در شرایط فعلی پاسخ متناسب ارتش سوریه به حملات رژیم صهیونیستی میتواند بسترهای این تحول ژئوپلیتیک را فراهم سازد.
[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr4', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr4", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]
جمعبندی
در جمعبندی این مطالب میتوان گفت ارتش سوریه به دلایل سیاسی، امنیتی و نظامی تاکنون پاسخ متناسبی به ماجراجوییهای نظامی رژیم صهیونیستی در این کشور نداده است ولی به نظر میرسد این ارتش میتواند با توجه به تحولاتی همچون افزایش توان نظامی محور مقاومت، عدم تمایل آمریکا به ورود به جنگ جدید و وجود بسترهای لازم برای تحول ژئوپلیتیک جولان، در راهبرد صبر استراتژیک خود تجدیدنظر کند. در این رابطه عناصر محور مقاومت میبایست با رصد دقیق تحولات و اقدامات احتمالی رژیم صهیونیستی، راهبردهای متناسب را در برابر تداوم تجاوزهای این رژیم علیه منافع محور مقاومت در سوریه بازتعریف کنند.
پینوشتها
[1] «الجنرال يدلين: مصلحة إسرائيل الإستراتيجيّة إسقاط الأسد وانتهى الوقت الذي كانت تتفرّج على الأحداث وعلى العالم أنْ يعرف أنّها كانت وما زالت إلى جانب السُنّة»، موقع صحیفة رأي اليوم، 14/8/2016:
http://www.raialyoum.com/?p=499124(25-7-2019).
[2] «إسرائيل تخرج عن الصمت وتضع خطة تقسيم سوريا»، موقع الوطن، 26/02/2016:
http://www.elwatannews.com/news/details/993832(25-7-2019).
[3]Dan Williams, “Israel says struck Iranian targets in Syria 200 times in last two years”, Reuters, 4 September 2018, available at: https://www.reuters.com/article/us-mideast-crisis-israel-syria-iran/israel-says-struck-iranian-targets-in-syria-200-times-in-last-two-years-idUSKCN1LK2D7(26-7-2019).
[4] Joseph Trevithick, “Saudis Join UAE in Push to Buy F-35s as Concerns About the Jet’s Computer Network Grow Expanding the program exacerbates fears that the central system could be a threat to national security and sovereignty”, The War Zone, 13 November 2017, available at: http://www.thedrive.com/the-war-zone/16022/saudis-join-uae-in-push-to-buy-f-35s-as-concerns-about-the-jets-computer-network-grow(25-7-2019).