اندیشکده راهبردی تبیین- بعد از تجلی اراده و مقاومت ایران در برابر تحریمهای ایالاتمتحده آمریکا و فشار این کشور برای تحمیل مذاکره و توافقی جدید، ورود امانوئل ماکرون[1] رئیسجمهور فرانسه باهدف میانجیگری، موضوع دیدار میان رئیسجمهوری اسلامی ایران و رئیسجمهور آمریکا در محافل سیاسی و رسانهای مطرحشده است. طبق گمانهزنیهای صورت گرفته، احتمال دارد کشورهای اروپایی بهویژه فرانسه در نظر داشته باشند تا از فرصت حضور رئیسجمهوری اسلامی ایران در اجلاس سالانه مجمع عمومی سازمان ملل متحد استفاده کرده و زمینه دیدار روحانی و ترامپ را فراهم کنند. اما چنین دیداری چه نسبتی با اصول سیاست خارجی و سیاست خارجی اصولی جمهوری اسلامی ایران در رابطه با آمریکا و سیاست ضد ایرانی کنونی این کشور دارد؟ و اینکه اصولاً چرا چنین دیداری از اساس قابلتصور نیست؟ اینها سؤالاتی هستند که در یادداشت پژوهشی پیش رو به آنها پاسخ داده خواهد شد.
سابقه تاریخی خصومت ورزی آمریکا علیه ایران
از زمان انقلاب اسلامی تاکنون، همواره بسیاری از روسای جمهور آمریکا با ادبیاتی زشت و سخیف در خصوص دولت و ملت جمهوری اسلامی ایران سخن گفتهاند و تلاش در تحقیر مردم و مسئولین ایران اسلامی داشتهاند. برای مثال جرج بوش[2] پسر در سال 2002 میلادی از جمهوری اسلامی ایران با عنوان محور شرارت یاد نمود[3] و یا بعدها او جانشینانش یعنی باراک اوباما[4] و دونالد ترامپ[5] نظام جمهوری اسلامی ایران را متهم به تلاش برای دستیابی به تسلیحات اتمی کرده و یا ملت ایران را تروریست خطاب کردند.
از سوی دیگر در این زمینه باید به سوابق تاریخی حضور و مداخله آمریکا در ایران اشاره نمود. آمریکا با همکاری انگلستان، عامل اجرای کودتای 28 مرداد و بازگرداندن شاه به کشور بود. همچنین در بررسی سوابق آمریکا باید به تحمیل قانون کاپیتولاسیون[6] به دولت وقت ایران، انجام حمایت بیچونوچرا از رژیم پهلوی و سرکوب و شکنجه مردم ایران توسط ساواک اشاره نمود. همچنین در این زمینه میتوان به حمله نظامی آمریکا به ایران تحت عنوان عملیات چنگال عقاب در چهارم اردیبهشت 1359 و شکست آن در صحرای طبس و تلاش برای اجرای کودتای نقاب (نوژه) در تیرماه همان سال اشاره کرد.
سابقه تاریخی دیگری که در این زمینه، چراغ سبز آمریکا به عراق برای آغاز جنگ تحمیلی است. همچنین آمریکا از اواسط جنگ اقدام به پشتیبانی مستقیم از عراق نمود و بهوسیله هواپیماهای آواکس[7] خود، اطلاعات جبهههای ایران را به دست عراق میرساند. همچنین آمریکا از سال 1366 به بعد وارد رویارویی مستقیم با ایران شد که ازجمله آنها میتوان به حمله به ناوچههای سهند و پیکان و سکوهای نفتی سلمان و رشادت و ساقط کردن هواپیمای مسافربری ایرباس اشاره کرد.
از سوی دیگر دولت آمریکا از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی تاکنون تحریمهای متعدد و گوناگونی را ازجمله تحریم صنایع هواپیمایی ایران، قانون تحریم داماتو[8]، تحریم پتروشیمی و بسیاری از موارد دیگر را علیه جمهوری اسلامی ایران وضع کرده است که تاکنون اکثریتقریببهاتفاق آنها پابرجا مانده و لغو نشده است. از سوی دیگر با در نظر داشتن تمامی موارد فوق، باید به این نکته اشاره کرد که آمریکا ضمن حمایت از دشمنان سرسخت جمهوری اسلامی ایران نظیر رژیم صهیونیستی و عربستان سعودی و گروهک منافقین، در طی سالهای اخیر وارد یک اتحاد کاملاً آشکار با آنها در مقابل جمهوری اسلامی ایران شده و اگر این اتحاد تا پیشازاین پنهان بود، امروزه تبدیل به یک امر بدیهی و کاملاً هویدا شده است.
نکته دیگری که در این زمینه لازم به ذکر میباشد، این است که آمریکا چه در سالهای پایانی دوران اوباما و چه پسازآن، علیرغم آنکه عضو توافق هستهای ایران با کشورهای 1+5 بود، اما همواره به نقض تعهدات مندرج خود در برجام میپرداخت. بهعنوانمثال میتوان به قانون تحریمهای آیسا[9] که تمدید قانون تحریمهای داماتو است و قانون تحریمهای کاتسا[10] اشاره کرد.[11] در چنین شرایطی سرانجام آمریکا از توافق برجام خارج شد و همزمان شروع به اعمال تحریمهای جدیدی برعلیه جمهوری اسلامی ایران نمود. [12]
از سوی دیگر همزمان با اعمال تحریمهای جدید علیه ایران از سوی آمریکا، این کشور باهدف بهزانو درآوردن نظام، در یک همکاری آشکار با رژیم صهیونیستی و عربستان سعودی اقدام به انجام «کارزار فشار حداکثری»[13] برعلیه ایران نمود.[14]
مؤلفههای این کارزار، اعمال شدیدترین تحریمها و انجام جنگ اقتصادی و تلاش برای انجام اخلال در وضعیت کشور بود. هدف از انجام آن وادار کردن نظام به مذاکره مجدد با آمریکا بر سر برنامه هستهای و محدودیت دوباره آن و مذاکره بر سر سیاستهای منطقهای و دفاعی کشور و تغییر و محدود نمودن این سیاستها بود. از سوی دیگر جان بولتون[15] که پرچمدار این کارزار بود، در دخالتی کاملاً ملموس، مدعی بود که جمهوری اسلامی ایران جشن چهلسالگی خود را نخواهد دید.[16]
درنهایت باوجود تمامی این رفتارها در وضعیت سیاست خارجی آمریکا نسبت به جمهوری اسلامی ایران در طول چهل سال گذشته، این دولت هیچگاه حاضر به عذرخواهی و تصحیح رفتارهای غلط خود نشده است و کماکان به این رفتارهای خود ادامه میدهد.
[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr2', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr2", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]
نسبت دیدار رئیس جمهور ایران و آمریکا با اصول سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران
سؤال دیگری که در اینجا مطرح میشود، این است که دیدار رئیسجمهور ایران با رئیسجمهور آمریکا دارای چه نسبتی با اصول سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران است؟ در پاسخ باید گفت وجه اصلی انقلاب اسلامی ایران که از آغاز پیدایش آن همواره وجود داشته و به سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران تسری پیدا نموده است، استکبارستیزی و حمایت از مظلومان عالم میباشد. اما در نقطه مقابل دولت آمریکا مظهر بارز خوی استکباری و زورگویی است که این وضعیت در تمامی شئونات سیاست خارجی این کشور موجود است. برای مثال میتوان به حمایت این کشور از عربستان سعودی در کشتار مردم یمن و سرکوب مردم بحرین اشاره نمود. همچنین دولت آمریکا حامی بیچونوچرای رژیم کودک کش صهیونیستی است. بنابراین باید گفت باوجود چنین وضعیتی، انجام چنین دیداری در تضاد آشکار باسیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران است.
بر این اساس انجام ملاقات میان رئیسجمهور ایران و رئیسجمهور آمریکا، میتواند تبدیل بهپیش درآمدی برای استحاله اصول سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران که همانا استکبارستیزی و حمایت از مظلومان عالم است، گردد. لازم به ذکر است که مصادیق عینی این اصول شامل حمایت جمهوری اسلامی ایران از اعضای جبهه مقاومت یعنی حزبالله لبنان، انصار الله یمن، حماس و جهاد اسلامی فلسطین و گروههای مقاومت عراق میباشند. در صورت انجام این ملاقات که ظرف مدت چهل سالی که از پیروزی انقلاب اسلامی میگذرد، بیسابقه است، میتواند باعث خدشهدار شدن رویکرد ضد استکباری جمهوری اسلامی ایران شود.
از این رو نهتنها وجه ایدئولوژیک سیاست خارجی نظام که همانا ظلمستیزی و حمایت از مظلومان عالم است، استحاله میشود، بلکه نتیجه دیگر این وضعیت این است که وجه راهبردی سیاست خارجی نظام که برقراری ارتباط و ایجاد حمایت از گروههای مقاومت منطقه است، استحاله شده و منجر به از بین رفتن نفوذ و قدرت منطقهای جمهوری اسلامی ایران میشود.
این وضعیت منجر به شکست و به مُحاق فراموشی سپرده شدن سیاستهای مقاومت گرایانه جمهوری اسلامی ایران و احتمالاً رکود و انحلال گروههای مقاومت منطقه میشود. این شرایط باعث میگردد تا سیاست سد نفوذ جمهوری اسلامی ایران که دشمنی مثل رژیم اشغالگر قدس را برای سالیان متمادی هزاران کیلومتر دورتر از مرزهای ایران متوقف کرده و در عوض دامنه نفوذ نظام را به نزدیکی مرزهای این رژیم رسانده است، تعطیل شود.
در صورت تحقق این شرایط، جمهوری اسلامی ایران بدون وجود متحدین منطقهای خود و در میان دشمنانی نظیر رژیم اشغالگر قدس، عربستان سعودی و پایگاههای نظامی آمریکا و پیمان ناتو در اطراف مرزهای خود، دچار وضعیت خلاء راهبردی شده و بهشدت از جانب این دشمنان دچار آسیبپذیری میشود.
طرف غربی به دنبال چه هدفی از انجام دیدار بین روحانی و ترامپ است؟
سؤال دیگری که مطرح است، این است که هدف طرف غربی از طرح دیدار روحانی و ترامپ چیست؟ در پاسخ به این سؤال باید به بیانات مقام معظم رهبری در جلسه درس خارج فقه خود در روز 26/6/1396 اشاره کرد. معظمُ له دراینارتباط میفرمایند: «هدف آنها از ترفند مذاکره، تحمیل خواستههای خود و اثبات تأثیرگذاری فشار حداکثری بر ایران است».[17]
همچنین هدف دیگری که میتوان برای طرف غربی در این زمینه متصور بود، این است که جمهوری اسلامی ایران بعد از مشاهده عدم انجام هرگونه اقدامی از سوی طرف اروپایی پس از خروج آمریکا از برجام، تاکنون در سه مرحله اقدام به کاهش تعهدات خود نموده است. با توجه به این موضوع قطعاً برای طرف غربی وجود یک ایران محدودشده هستهای نسبت به یک ایران که تعهدات خود را کاهش داده است و یا بهصورت کامل از برجام خارج گردیده است، ترجیح دارد. بنابراین طرف غربی تلاش مینماید تا به هر وسیله ممکن که کمترین هزینه را برایش ایجاد نماید، جمهوری اسلامی ایران را ترغیب به حفظ تعهدات خود و تداوم حضور در برجام نماید.
[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr3', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr3", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]
بر این اساس طرف غربی میکوشد تا همزمان با انجام واسطهگری برای دیدار ترامپ و روحانی، با ارائه پیشنهاد خط اعتباری 15 میلیارد دلاری، جمهوری اسلامی ایران را به انجام این دیدار ترغیب نماید. ازاینرو طرف غربی به دنبال این است که تا با تکیهبر فرمول هزینه – فایده، با صرف کمترین هزینه، بیشترین فایده را از وضعیت توافق هستهای که منجر به محدودیت برنامه هستهای گردیده است، ببرد. درواقع باید به این نکته اشاره کرد که طرف غربی هیچگاه به دنبال عمل به تعهدات کامل خود در برجام نبوده و تلاش مینماید تا با حفظ همین وضعیت حداقلی، جمهوری اسلامی ایران حداکثر پایبندی کامل به تعهدات خود در برجام را اجرا نماید.[18]
نکته دیگری که در این زمینه لازم به ذکر است این است که، دولت آمریکا و بهطورکلی طرف غربی تنها به دنبال انجام مذاکره مجدد بر سربرنامه هستهای ایران نیستند. بلکه سران آمریکایی و مقامات سه کشور انگلستان، فرانسه و آلمان تاکنون بارها و بارها بر این نکته تأکید کردهاند که جمهوری اسلامی ایران علاوه بر مذاکره مجدد در خصوص برنامه هستهای خود، باید بر سر سیاستهای منطقهای ومحدودسازی برنامه دفاعی خویش هم به مذاکره بپردازد.
بهبیاندیگر طرف غربی به دنبال این است تا نظام جمهوری اسلامی ایران در خصوص سیاستهای منطقهای و دفاعی خود که همانا حمایت از گروههای مقاومت منطقه و برنامه بازدارنده موشکی است، تجدیدنظر کلی نماید. درواقع طرف غربی از پیگیری این اهداف به دنبال آن است تا جمهوری اسلامی ایران را از ابزارهای مؤثر و کارای خود که در جهت سیاست بازدارندگی به کار میبرد، خلع سلاح نموده و موجبات ضعف و ناتوانی نظام را در وضعیت آشوبزده کنونی منطقه غرب آسیا فراهم سازد.
سؤال دیگری که مطرح است این است که دیدار روحانی و ترامپ چه پیام اشتباهی را میتواند بهطرف مقابل ارسال کند؟
دیدار روحانی و ترامپ میتواند این پیام را بهطرف مقابل ارسال کند که تحریمها و جنگ اقتصادی علیه ایران و یا کارزار فشار حداکثری علیه ایران مؤثر بوده و ایران تحت این فشارها تسلیم و وادار به مذاکره شده است. بر این مبنا هدف طرف غربی و بهخصوص آمریکا این است که از طریق اجرای چنین برنامههای تقابلی، وضعیت اقتصاد و معیشت جامعه داخلی ایران را مختل کرده تا بتواند از این رهگذر نظام جمهوری اسلامی ایران را تحتفشارهای فزاینده شهروندان خود، ناچار به پذیرش مذاکره با آمریکا و شرایط و پیامدهای ناشی از آن نماید.
اصولا چرا نباید دیدار روحانی و ترامپ برگزار شود؟
سؤال دیگری که دراینبین مطرح است، این است که بنا به چه دلایل منطقی دیدار روحانی و ترامپ نباید انجام شود؟
علیرغم همه دشمنیهایی که آمریکا ظرف چهل گذشته با انقلاب اسلامی انجام داده است، هیچ اثری از تغییر رفتار در این دولت دیده نمیشود. این دشمنیها ظرف مدت دو سال و نیمی که از به قدرت رسیدن ترامپ میگذرد، تشدید شده است و چنانکه ذکر شد ابعاد و جنبههای جدیدی به خود گرفته است. از سوی دیگر علیرغم اینکه مقامات آمریکایی برای انجام دیدار ابزار تمایل میکنند، اما همچنان در حال تهدید جمهوری اسلامی ایران، توهین به ملت ایران و تعیین شروط گوناگون برای انجام این دیدار هستند. انجام یک ملاقات و یا مذاکره در شرایطی عاقلانه است که طرفین به یکدیگر احترام بگذارند و اقدام به فشار، تهدید و توهین علیه یکدیگر نکنند. بنابراین انجام هرگونه ملاقات و مذاکرهای با مقامات آمریکایی باوجوداین شرایط عاقلانه و منطقی نیست.
منابع و ارجاعات
[1] Emanuel Macron
[2] George W. Bush
[3] پایگاه خبری مشرق نیوز، «محور شرارت ازنظر ترامپ، چه کشورهایی هستند؟»، 11/11/1396، قابل بازیابی در پیوند زیر: https://www.mashreghnews.ir/news/827095/
[4] Barack Obama
[5] Donald Trump
[6] Capitulation
[7] Avax
[8] Damato Sanctions Act
[9] ISA Sanctions Act
[10] Katsa Sanctions Act
[11] Patricia Zengerle, Extension of Iran Sanction Act Passes U.S Congress, www.reuters.com/article/us-iran – Nuclear-usa-sanction-idus Kbn13Q5JW.
[12] Asish Kumarsen,2018, A Brief History OF Sanctions on Iran, www.atlantic council. org/blogs/new-atlanticist/a-brief-history-of-sanctins-on-Iran/.
[13] Maximum Pressure Campaign
[14]Matthew Lee,2019,Trump,s Maximum Pressure Campaign on Iran Faces Key test,www.apnews.com/e66d6334ff4ff414142985deO59f93dc390.
[15] John Bolton
[16] Staff Writer,2017, Jhon Bolton: Iran Regime MUST not Reach 40 th Brithday, www,ncr-iran.org/en/free iran 2017/23114-Jhon –bolton-iran-regime-must-not-reach-40 th-birthday.
[17] پایگاه خبری ایرنا، «رهبر انقلاب اسلامی: مذاکره با آمریکا در هیچ سطحی انجام نخواهد شد»، 26/6/1398، قابل بازیابی در پیوند زیر:
https://www.irna.ir/news/83478709/
[18] David E. Stranger, Steven Erlanger and Adam No sister, France Dangles $ 15 billion Bailout for Iran IN Effort to Save Niclear Deal. www.nytimies.com/2019/09/02/Word/Middle east/Iran-France-nuclear-deal.html.