آثار و پیامدهای سیاسی، اقتصادی و امنیتی حمله به آرامکو بر عربستان

حملات ارتش یمن به قلب تپنده صنعت نفت عربستان در «بقیق» و «خریص» از پیامدهای گسترده‌‌ و دامنه‌دار اقتصادی، امنیتی و سیاسی برخوردار است که این مقاله سعی در بررسی و مطالعه آن دارد.

اندیشکده راهبردی تبیین- از زمان اتخاذ راهبرد تهاجمی توسط ارتش یمن در برابر ائتلاف متجاوز و اتکاء به حملات موشکی-پهپادی  در راستای ایجاد موازنه وحشت، همواره شاهد پیشرفت توان تاکتیکی، عملیاتی و افزایش قدرت مانور و تخریب پهپادها و موشک‌های ارتش یمن بوده‌ایم. حمله اخیر به تأسیسات نفتی «بقیق» و «خریص» در استان أحساء در شرق عربستان و در 150 کیلومتری ریاض، در واقع سومین عملیات حمله به تأسیسات آرامکو در طول 5 ماه گذشته بود که به اعتراف مقامات سعودی باعث توقف نیمی از تولیدات نفتی این کشور شد. بر اثر این حمله بزرگ‌ترین پالایشگاه‌های نفتی دنیا در منطقه الشرقیه عربستان دچار آسیب جدی شده و خسارتی معادل 400 میلیون دلار در روز را  بر عربستان تحمیل کرد.  «بقیق» بزرگ‌‌ترین پالایشگاه نفتی جهان در منطقه الشرقیه عربستان است که ظرفیت پالایش 7 میلیون بشکه نفت در روز را داراست و میدان نفتی «خریص» نیز با توان تولید 1.2 میلیون بشکه نفت سبک در روز، بزرگ‌ترین پروژه نفتی دنیا محسوب می‌شود. حملات پیاپی، دقیق و حساب شده ارتش یمن به تأسیسات حیاتی عربستان از آثار و تبعات گسترده امنیتی، اقتصادی و سیاسی برخوردار است که تا کنون صرفا بخشی از آن نمایان شده  و پیامدهای گسترده‌تر این حملات به تدریج دامن عربستان را خواهد گرفت.

 

پیامد حمله به قلب تپنده عربستان

-پیامدهای اقتصادی:

خسارات مادی ناشی از آسیب اولیه و ساعت‌های متمادی آتش سوزی در تأسیسات نفتی آرامکو و نیز هزینه لازم برای تعمیر، تجهیز و راه‌اندازی مجدد آن‌ها به سادگی قابل احصاء نخواهد بود. هر چند مقامات سعودی ادعا دارند که به زودی و با قدرت تمام این تأسیسات را وارد مدار تولید خواهند کرد، اما از سوی دیگر مقامات یمنی تهدید کرده‌اند که هیچ تضمینی برای عدم حمله مجدد به این تأسیسات وجود نداشته و به نفع نیروها و سرمایه‌گذاران خارجی است که از این تأسیسات خارج شده و جان و سرمایه خود را نجات دهند. در کنار این عدم اطمینان باید به خسارت ناشی از توقف تولید و پالایش روزانه‌ی 5.7 میلیون بشکه نفت، بیش از دو میلیارد فوت مکعب گاز، 1.3 میلیارد فوت مکعب گاز خشک، 500 میلیون فوت مکعب گاز اتان و نیم میلیون بشکه میعانات گازی  و نیز کاهش جدی میانگین تولید شرکت‌های پتروشیمی نیز به عنوان خسارت اولیه و مستقیم حمله به تأسیسات آرامکو توجه ویژه داشت. دامنه‌ی فعالیت شرکت آرامکو که این روزها به هدفی آسان و در دسترس برای ارتش یمن تبدیل شده است صرفا به حوزه نفت و گاز و پتروشیمی محدود نمی‌شود و  به همین دلیل نباید آن را صرفا یک شرکت نفتی دانست. آرامکو با بکارگیری 65 هزار نیروی کار از کشورهای مختلف دنیا در واقع یک دولت با کارویژه‌های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی است که نقش اساسی در مدیریت عربستان به عنوان بازیگری مهم در غرب آسیا ایفا می‌کند[1]. خسارت‌های اقتصادی حمله به تأسیسات آرامکو را می‌توان این‌گونه دسته‌بندی کرد:

 

 

1-‌ فروش سهام آرامکو

خسارت‌ حمله به آرامکو صرفا به توقف تولید، پالایش و صادرات نفت محدود نمی‌شود، و در اولین گام، ارزش سهام آرامکو که قرار است 5 درصد از آن در بورس‌های داخلی و بین‌المللی و به منظور تأمین منابع مالی لازم برای اجرای پروژه‌های اصلاحی و سند چشم انداز 2030 ولیعهد سعودی پذیره نویسی شود را با کاهش جدی مواجه خواهد ساخت. علاوه بر این عدم اقبال نسبت به خرید سهام آرامکو و از بین رفتن جذابیت‌های آن برای سرمایه‌گذاران خارجی امری قطعی و حتمی خواهد بود. موضوعی که باعث شده است تا ولیعهد سعودی برخی خانواده‌های ثروتمند سعودی را مجبور به خرید سهام  آرامکو نماید. این امر نشان می‌دهد که یکی از عمده‌ترین پیامدهای حمله به آرامکو، متوجه بازارهای مالی عربستان و نیز توقف روند ورود سرمایه خارجی به این کشور است. زیرا سرمایه گریزان است و نمی‌توان از سرمایه‌گذار توقع داشت که با ماجراجویی سرمایه خود را در کشوری که تأسیسات حیاتی و حساس آن با حملات موشکی و پهپادی مداوم تهدید میشود به خطر اندازد.

2-‌ بدیل‌یابی مشتریان برای نفت عربستان

کاخ سفید به پشتوانه دو بازوی نفتی خود یعنی عربستان و امارات سودای به صفر رساندن صادرات نفتی ایران را داشت و این دو کشور نیز امیدواری زیادی برای جبران خلأ نفت ایران در بازار داشتند. همچنین مقامات کاخ سفید تلاش‌ها و رایزنی‌های زیادی را در راستای سوق دادن مشتریان نفت به سمت عربستان انجام دادند، اما حملات مکرر موشکی-پهپادی ارتش یمن به تأسیسات عربستان کل معادله و محاسبات آن‌ها را به هم ریخت و اکنون عربستان با بحران سلب اطمینان و اعتماد مشتریان نسبت به  توان خود در حفظ امنیت تولید و صادرات نفت مواجه شده است. اضطراب و عدم اطمینان مشتریان نفتِ عربستان و ناتوانی ریاض در تحویل به موقع محموله‌های پیش فروش شده از یکسو و احتمال بالای تکرار حملات مشابه به تأسیسات نفتی عربستان از سوی دیگر، مشتریان نفت را به سمت جایگزینی نفت عربستان در سبد خرید خود با فروشندگان جدید و مطمئن سوق خواهد داد. در صورت تکرار حملات مشابه، تبعات و پیامدهای آن صرفا به موارد بالا محدود نخواهد شد و حتی ممکن است که عربستان را از یک تولید کننده و صادر کننده‌ی بزرگ و از بازیگری مؤثر در بازار نفت به وارد کننده‌ی انرژی، سوخت و خوراک پتروشیمی بدل سازد[2].

 

[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr2', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr2", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]

 

3-‌ کاهش توان بازی‌گری عربستان در بازار نفت

عربستان سعودی به‌عنوان بزرگ‌ترین تولید کننده نفت، همواره  در جایگاه بازیگری مطرح و با توان نقش آفرینی بالا در بازار نفت حضور داشته و با تدوین سند چشم انداز 2030 به دنبال تنوع بخشی به منابع درآمدی خود و کاهش وابستگی به درآمدهای نفتی بود تا با فراغ بال بیشتری در بازار نفت ایفای نقش نموده و سیاست‌های انقباضی-انبساطی خود را در دو عرصه بین‌المللی و منطقه‌ای دنبال کند. اما ستون فقرات و منبع اصلی تأمین مالی سند چشم انداز 2030  نیز شرکت نفتی آرامکو است که باید از محل پذیره نویسی و فروش 5 درصد از سهام شرکت تأمین شود. با حملات اخیر یمنی‌ها به تأسیسات نفتی و پالایشگاهی «بقیق» و «خریص» که قلب تپنده صنعت نفت عربستان بود، باید پذیره نویسی و عرضه سهام آرامکو را از پیش شکست خورده دانست. نتیجه‌ی این اتفاق شکست سیاست‌های اصلاحی عربستان و تضعیف روزافزون جایگاه این کشور در بازار نفت و از دست رفتن قدرت مانور و بازیگری سعودی‌ها در بازار نفت خواهد بود. در حال حاضر نفت پالایش و ذخیره شده عربستان  عربستان صرفا ظرفیت پاسخگویی به 26 روز مصرف داخلی و تعهدات خارجی را داراست. این در حالی است که تعمیر تأسیسات آسیب دیده به زمان زیادی نیاز دارد و از طرفی احتمال حمله مجدد نیز وجود داشته و در فصل پاییز و زمستان نیز میزان تقاضا برای نفت افزایش پیدا می‌کند[3].

4-‌ کسری بودجه عمومی و اختلال در بودجه‌ریزی

تحلیل‌گران اقتصادی بر این باورند که پیامدهای حمله به برخی تأسیسات نفتی عربستان و اختلال جدی در تولید و صادرات نفت، به بودجه عمومی این کشور نیز سرایت و کسری بودجه این کشور را به شدت افزایش خواهد داد. عربستان در سه روز اولیه‌ی پس از حمله با کاهش 17 میلیون و 100هزار بشکه‌ای معادل 1 میلیارد و 111 میلیون دلار بر اساس نفت 65 دلاری مواجه شد. این امر ضمن ایجاد کسری بودجه مضاعف، فشار فزاینده‌ای را بر رشد تولید ناخالص داخلی عربستان وارد خواهد آورد، چرا که پیش از این نیز کاهش قیمت نفت برنامه‌های توسعه‌ای عربستان را با رکودی ملموس مواجه ساخته بود و این حملات در واقع تیر خلاصی بر امیدهای ریاض برای مدیریت اوضاع و برون رفت از رکود بود[4].

 

[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr3', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr3", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]

 

-پیامدهای سیاسی:

پیامدهای حمله به آرامکو صرفا اقتصادی نبوده و دامنه‌ی آن به حوزه‌های سیاسی-امنیتی نیز کشیده شده و نه تنها عربستان بلکه تمامی متحدین و هم‌پیمانان آن را نیز متأثر خواهد ساخت. چرا که آرامکو نه تنها منبع درآمد، که مخزن پمپاژ اکسیژن سیاسی، اقتصادی و امنیتی برای عربستان، آمریکا و رژیم صهیونیستی است و احتضار قلب تپنده آرامکو، ائتلاف متجاوز و متحدین و آن را در دام یک جنگ فرسایشی گرفتار ساخته، در حال ذوب کردن پشتوانه‌های سیاسی، نظامی، اقتصادی، اخلاقی و حتی وجودی آن‌هاست. یکی از مهم‌ترین پیامد سیاسی حملات پی‌در پی و موفق ارتش یمن به شریان‌های حیاتی عربستان شکنندگی و تضعیف روزافزون سلطه و سیادت حکام سعودی، افول توان نقش آفرینی و الهام بخشی آن‌ها در جوامع عربی، وابستگی هر چه بیشتر به قدرت‌های فرامنطقه‌ای، به مخاطره افتادن منابع درآمدی به عنوان مهم‌ترین ابزار دیپلماسی این کشور و ناکامی در پیگیری کارویژه‌های خدماتی در داخل است. بدون شک تداوم روند کنونی و انفعال عربستان در برابر آن می‌تواند ارسال پیام نهایی که نزدیک شدن تاریخ انقضای حکومت آل‌سعود است را سرعت بخشد. تا به امروز تحلیل‌های زیادی بر وابستگی سیاسی-امنیتی عربستان به کشورهای غربی و آمریکا مهر تأیید زده‌اند، اما این وابستگی خود را در لباس ادعاهای سعودی مبنی بر نیاز غرب به پول و سرمایه عربی پنهان کرده بود و اکنون با مواضع منفعلانه و باج خواهانه مقامات آمریکایی در قبال حمله به شریان حیاتی عربستان، این پرده‌ها کنار رفته و بی پناهی، ناتوانی و وابستگی عربستان در تأمین امنیت و حیات سیاسی خود بیش از هر زمان دیگری عیان و نمایان شده است. سعودی‌ها همواره ادعا داشتند که ما با پول خود دیگران را نوکر خود می‌کنیم و در این میان هر نوکری قیمتی دارد. بنابراین حتی اگر این نوکر، رئیس جمهور آمریکا هم باشد به واسطه پول در دسترس ما قرار دارد. این دیدگاه متکبرانه سبب شده است تا سعودی‌ها توان فهم و تحلیل دقیق تحولات را از خود سلب و در دام طمع‌ورزی سیاست‌مداران زیرک غربی گرفتار آمده و توسط آن‌ها سرکیسه و دوشیده شوند، چرا که همچنان نگاه غربی‌ها به کشورهای نفت‌خیز عربی بمثابه صحرانشینانی است که در پرتو حمایت و مساعدت قدرت‌های غربی صاحب پول و ثروت شده‌، پس‌اندازهای کنونی خود را مدیون غرب هستند و بنابراین و باید آن را به اراده‌ی غرب و برای اهداف و سیاست‌های آن هزینه کنند و در نهایت باز هم به همان زندگی بادیه‌نشینی خود بازگردند[5].

 

[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr4', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr4", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]

 

-پیامدهای امنیتی:

مقامات عربستان سعودی همواره و بالأخص در 5 سال اخیر داعیه‌ی قدرت نظامی، توان ورود به یک جنگ  تمام عیار با رقبای منطقه‌ای و سنتی و به طور مشخص ایران، حمایت از شرکای منطقه‌ای خود در برابر تهدیدات نظامی و امنیتی و برخورداری از اراده‌ی لازم جهت کشاندن جنگ به درون خاک رقبا را داشته‌اند. اما به دنبال حمله به خاک یمن که ضعف مفرط تجهیزاتی و تسلیحاتی ارتش آن مشهود بود و به‌رغم قراردادهای عظیم تسلیحاتی که عربستان در طول دهه‌های متمادی با قدرت‌های غربی و آمریکا منعقد کرده است، آن‌چه که خود را به صورت عریان نشان داد، شکنندگی نظامی و استراتژیک عربستان بود. این نقیصه نه تنها در پیگیری اهداف اعلامی، که در دفاع از منافع حیاتی و ژئواستراتژیک این کشور نیز کاملا مشهود است و نشان از یک اختلال ریشه‌ای در ساختار نظام حاکم، سیاست داخلی، روابط و سیاست‌های منطقه‌ای عربستان دارد.

 مقامات سعودی به ویژه در دوره ملک سلمان و ولیعهدی فرزندش هیچ تلاشی برای اصلاح ساختار معیوب و بحران‌زای این کشور نکرده و همواره از در انکار واقعیات درآمده‌اند که نتیجه‌ی آن تداوم بحران‌ها و چالش‌های ریشه‌دار بوده است. حکام سعودی به دنبال ضربه سهمگین ارتش یمن به تأسیسات نفتی و پالایشگاهی آرامکو، همچنان مدعی بهره‌مندی از توان کافی برای دفاع از خود هستند، اما در عمل واکنشی که تداعی‌گر قدرت، اقتدار و استقلال امنیتی عربستان باشد را شاهد نیستیم. عربستان در ائتلاف‌های منطقه‌ای فاقد متحدی توانمند و قابل اتکاء در بحران‌های امنیتی است، در ائتلاف‌های بین‌المللی نیز از جایگاهی مساوی و هم‌تراز با شرکا برخوردار نبوده و بیشتر نقش یک دنباله‌رو و مطیع را به ویژه در رابطه با آمریکا ایفا می‌کند.

نتیجه‌گیری:

سعودی‌ها که توقع داشتند در طول چند هفته پس از شروع عملیات طوفان قاطعیت صنعا را به تصرف خود درآورده و صحنه سیاسی-امنیتی یمن را مطابق خواست و اراده خود مدیریت کنند، اکنون و با گذشت 5 سال از شروع جنگ، همچنان در یافتن برگ برنده‌ای برای خروج آبرومندانه از بحران یمن ناکام مانده و حتی عمق خاک و تأسیسات خود را به عنوان شریان حیاتی و قلب تپنده حاکمیت در عربستان، آماج حملات موشکی و پهپادی ارتش یمن می‌بینند. در این وضعیت، گذر زمان نه تنها چیزی را به نفع سعودی‌ها تغییر نخواهد داد، بلکه اندک روزنه‌ی امید آن‌ها برای پایان آبرومندانه جنگ و خروج از باتلاق خودساخته یمن را تنگ و تنگ‌تر و شاید هم مسدود خواهد کرد.

 

منابع

[1] – عبدالأمیر رویح: «نفط السعودیة بعد الهجوم: خسائر مدمرة أم زوبعة فی فنجان؟»، شبکة النبأ المعلوماتیة، الأحد23 ایلول 2019، الرابط للوصول:

https://annabaa.org/arabic/economicreports/20671

 

[2] – 10خسائر تواجهها السعودیة بعد هجوم “أرامکو”…تعرف إلیها، العربی الجدید، 17سبتمبر2019، الرابط للوصول:

https://www.alaraby.co.uk/economy/2019/9/17/10-%D8%AE%D8%B3%D8%A7%D8%A6%D8%B1-%D9%84%D9%84%D8%B3%D8%B9%D9%88%D8%AF%D9%8A%D8%A9-%D8%A8%D8%B9%D8%AF-%D9%87%D8%AC%D9%88%D9%85-%D8%A3%D8%B1%D8%A7%D9%85%D9%83%D9%88-%D8%AA%D8%B9%D8%B1%D9%81-%D8%A5%D9%84%D9%8A%D9%87%D8%A7

[3] – رؤوف مامادوف:«بعد استهداف الحوثیین منشآت أرامکو.. کم یوما سیصمد المخزون السعودی؟»، الجزیرة، 15/9/2019، الرابط للوصول:

https://www.aljazeera.net/programs/behindthenews/2019/9/15

[4] – حنین یاسین:«تداعیات خطیرة…مامصیر اقتصاد ممکلکة النفط بعد هجوم أرامکو؟»، خلیج أونلاین، 21/09/2019، الرابط للوصول:

http://khaleej.online/gAZ2aX

 

[5] – عماد آبشناس:«منافع حمله به آرامکو برای آمریکایی‌ها»، ایران اسپوتنیک، منتشر شده در تاریخ 21/09/2019، قابل دسترسی در پیوند زیر:

https://ir.sputniknews.com/opinion/201909215249837

ارسال دیدگاه