ترجمه اختصاصی

پر کردن حفره‌های دفاع هوایی عربستان

عربستان غالب تجهیزاتی که برای رهگیری حملات هوایی ایران نیاز هست را در اختیار دارد اما  همچنان به کمک واشنگتن، جهت ایجاد بازدارندگی در مقابل تهران و استقرار شبکه‌های دفاعی مشترک با دیگر کشورهای حاشیه خلیج فارس نیاز دارد.

اندیشکده راهبردی تبیین- با حمله انصارالله به تاسیسات نفتی آرامکو در عربستان موجی از تحلیل‌ها پیرامون این حمله شکل گرفت. در این میان برخی از تحلیل‌ها سعی بر این داشته‌اند که به دلایل گوناگون مسئولیت مستقیم این حمله را به گردن ایران بیاندازند. نویسندگان موسسه واشنگتن برای خاور نزدیک که دارای جهت‌گیری شدید صهیونیستی است با مفروض گرفتن این که حمله از مبدأ ایران انجام شده است ظاهراً سعی می‌کنند که راه‌کارهایی برای غلبه بر ضعف‌های سیستم دفاعی عربستان ارائه کنند اما به نظر می رسد که در واقع بیشتر به دنبال اتهام‌زنی به ایران، سرپوش گذاشتن بر ضعف سیستم‌های پدافندی آمریکایی و دفاع از حیثیت از دست رفته عربستان و آمریکا در مقابله با انصارالله یمن هستند. نوشتار پیش‌رو به قلم «مایکل نایتس» و «کونر هینی» نگاشته شده و در 25 سپتامبر 2019 منتشر شده است. مایکل نایتس عضو ارشدِ موسسه واشنگتن برای سیاست خاور نزدیک است و سابقه بیش از 20 سال مطالعه سیستم‌های دفاع موشکی و امور نظامی خلیج فارس را دارد. سرهنگ کونر هینی نیز عضو نظامی این موسسه است.

دلیل این که چرا عربستان نتوانست حمله اخیر به بقیق و خریص را رهگیری کند ناشناخته نیست: وظایفی به سیستم‌های دفاع هوایی محول شد که فراتر از ظرفیت آن‌ها بود، هماهنگی این سیستم‌ها بد انجام شد و با آماده‌سازی جنگی به کار گرفته نشدند. این ناکامی بدین معنا نیست که حملات پهپادی/موشکی ایران همیشه موفق خواهد بود بلکه نیاز به ارائه کمک دفاعی عملی از خارج و بازگرداندن بازدارندگی از طریق تحمیل هزینه به ایران را برجسته می‌کند.

دفاع هوایی عربستان چگونه عمل می‌کند؟

یک سیستم دفاع هوایی یکپارچه مثل سیستم عربستان را می‌توان به بدن انسان تشبیه کرد. بخش رصد هوایی، چشم و گوش هستند. سیستم مدیریت نبرد، مغز و سیستم عصبی است که اطلاعات را پردازش، تصمیم‌گیری و وظایف را به دیگر بخش‌های بدن محول می‌کند. سیستم‌های کنترل و رهگیری تسلیحات(موشک‌های زمین به هوا، تفنگ‌ها، واحدهای جنگ الکترونیک) ماهیچه‌ها و اعضای بدن هستند که عملاً  اقدام را صورت می‌دهند. هیچ سیستم دفاع هوایی نمی تواند کارآمد باشد مگر این‌که همه‌ی سیستم‌ها با هم کار کنند و این سطح از هماهنگی نیاز به آمورش مرتب دارد.

 

 

عربستان از دهه 1970 به صورت خیلی سنگین در چنین سیستم‌هایی سرمایه‌گذاری کرده است اما حتی یک سیستم کاملاً مجهز هم نمی‌تواند همه جهت‌ها را از هر تهدیدی حفظ کند؛ مخصوصاً این که سیستم‌های راداری و رهگیری عربستان تنها بخش‌های راهبردی کشور را پوشش می‌دهند. اولویت‌بندی تهدیدات در کشور وسیعی مثل عربستان که دارای قلمروی وسیعی از بیابان‌های خالی و کنش‌گران متخاصمِ بالقوه در جبهه‌های متعدد است بسیار مهم است. به لحاظ تاریخی عربستان با چهار نوع تهدید برای فضای هوایی خود روبرو بوده است.

حملات هوایی از ایران:  در دهه 1980 ایران طی جنگ با عراق حملاتی هوایی و موشکی به عربستان صورت داد که باعث شد عربستان بر شمال شرق تمرکز کند. در سال 1984 هواپیمای رهگیر عربستان دو جنگنده ایران را روی به اصطلاح خط فهد(یک منطقه رهگیری دفاع هوایی که در شرق عربستان مستقر بود) سرنگون کرد.

موشک‌های اسکاد از عراق و ایران:  بعد از این که صدام در سال 1991 با 41 حمله به‌وسیله موشک‌های اسکاد، عربستان را هدف قرار داد ریاض بر ایجاد سیستم‌های دفاع هوایی که قادر به مقابله با تهدیدات موشک‌های بالستیک از شمال و شمال شرق باشد تمرکز کرد.

حملات حوثی‌ها از یمن[1]:  جنگ کنونی یمن، ریاض را مجبور ساخت که بسیاری از نیروهای دفاع هوایی خود را به جنوب غرب منتقل کند. طبق داده‌های عربستان، حوثی‌ها بین مارس 2015 و اوت 2019،  1204 پهپاد و 1207 موشک/ راکت دوربُرد در سراسر مرز  شلیک و به پرواز درآوردند. برخی از این حملات شامل موشک‌های بالستیک دوربُرد بود که تا ریاض و ینبُع می‌رسید در حالی‌که برخی دیگر از حملات بر پهپادها و راکت‌های کوتاه‌بردتر و با عملکرد در ارتفاع کمتر تمرکز داشتند که یک چالش پیچیده برای دفاع هوایی ایجاد می‌کند.

کاوشگرهای ایرانی از عراق[2]: در 14 مه جایگاه‌های پمپاژ نفت عربستان با دو پهپاد دوربرد که از عراق به پرواز درآمده بودند هدف حمله قرار گرفتند که یک نقطه‌ی منشأ جدید و یک رویکرد پرواز در ارتفاع پایین را شکل داد.

ضعف های شناخته شده

همان‌طور که لیست تهدیدات بالا نشان می‌دهد حمله 14 سپتامبر در زمانی رخ داد که سیستم دفاع موشکی عربستان وظایفی بیش از ظرفیتش به آن محول شده بود. ظاهراً حمله ترکیبی موشکی/ پهپادی از شمال و نزدیک مرز با عراق و کویت و از نقطه کور سیستم‌های دفاع هوایی که از مناطق مورد حمله حفاظت می‌کردند وارد عربستان شد چون بیشتر این سیستم‌ها رو به شرق مستقر شده و پوشش 360 درجه‌ای ندارند. این مسیر، همراه با قابلیت‌های تسلیحات مورد استفاده برای پرواز در ارتفاع پایین، باعث بهره‌برداری از حفره‌های موجود در سیستم یکپارچه دفاع هوایی عربستان شد. این حفره‌ها ناشی از کمبود سیستم‌های راداری و محدودیت‌های فیزیکی چون انحناء زمین است.

ایران دهه‌ها است که سیستم‌های دفاع هوایی عربستان را رصد می‌کند و احتمالاً همه این آسیب‌پذیری‌ها را تشخیص داده است. حمله 14 مه که از عراق انجام شد شاید قصد تست کردن چنین ضعف‌هایی را داشته است.

 

[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr2', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr2", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]

 

مشکل دیگر این است که هنگامی که اطلاعات رسانه‌های اجتماعی و گزارش‌های محلی حاکی از این بود که یک حمله در راه است نتوانست واکنش نشان دهد. یک شبکه رصد هوایی مجبور نیست که تنها بر رادارها و فناوری مرتبط تکیه کند- برای مثال عراق در زمان صدام یک شبکه توانمند از ناظران بصری و جایگاه‌های شنود را توسعه داد تا صدای موشک‌های کروزی که در حال نزدیک شدن بودند را گزارش کنند. اما سیستم دفاع هوایی عربستان در ترکیب کردن اطلاعات موجود در این مورد ناکام بود که نشان‌دهنده فقدان آموزش در دفاع هوایی در جبهه شمال است. در مقابل، پرسنل با تجربه‌تر در جبهه یمن در استفاده از ناظران بصری جهت کمک به  هدایت رادارها در مسیر درست ماهر شده‌اند و این امر حساسیت لازم را برای هدف قرار دادن اهداف کوچک به آن‌ها داده است.

حتی اگر یک هشدار درست صادر می‌شد رهگیری حمله با سیستم‌های کنونی عربستان باید هم سخت و هم خطرناک بوده باشد. ضدهوایی قدیمی اسکای‌گارد و موشک‌های کوتاه‌برد زمین به هوای شاهین برای مقابله با جنگنده‌ها طراحی شده بودند و رهگیری موشک‌های کروز و پهپادهای کوچکتر و کندتر برای آن‌ها دشوارتر است. استفاده از این سیستم‌های دفاعی در مناطق مسکونی یا فضای هوایی غیرنظامی نگرانی‌هایی نیز درباره خسارت‌های ناخواسته و تشخیص نادرست بوجود می‌آورد. برای به حداقل رساندن این خطرات، هنگام مداخله موفق در حمله، در فاصله دو سه دقیقه بین شناسایی و اصابت، لازم است پرسنل محلی اقدامات شجاعانه و دقیقی با امکان خطای محاسباتی اندک انجام دهند.

تقویت استحکامات دفاعی و بازدارندگی عربستان

مشکلات اصلی شبکه دفاع هوایی عربستان در نوع موشک‌های رهگیر آن نبوده و بنابراین خرید مجدد و بیشتر کردن این سیستم‌ها راه حل نیست. مسکو پیشنهاد داده است که به عربستان اس-400 بفروشد اما اگر موشک‌های رهگیر روسیه راه‌حل باشد پس وضعیت در سوریه باید بسیار متفاوت می‌بود. نیروهای ایرانی در آنجا نباید مکرراً توسط اسرائیل مورد اصابت قرار می‌گرفتند؛ پهپادهای داعش نباید مرتب مواضع روسیه را در پایگاه هوایی حمیمیم مورد حمله قرار می‌دادند و نیروهای وابسته به روسیه در دیرالزور نباید در فوریه 2018 توسط قدرت هوایی آمریکا کشته می شدند.

آنچه عربستان واقعاً نیاز دارد مشورت آمریکا در خصوص ترکیبی از راه‌حل‌ها برای جلوگیری از حملات آینده و افزایش کارایی سیستم یکپارچه دفاع هوایی است.

راه‌حل‌های غیرفعال:  آمریکا احتمالا کمک کرد تا استحکامات دفاعی عربستان در سمت یمن در رهگیری حملات با ارتفاع پایین ماهر شوند؛ بنابراین استحکامات دفاعی در جهت شمال و شرق نیز باید این استانداردها را دریافت کنند. تحلیل نقاط ضعف در سیستم رصد هوایی می تواند منجر به راه‌حل‌های متناسبی شود که نقاط کور را کاهش دهد و تصویر دقیق‌تری از تهدیدات پیش‌ِرو ایجاد کند. جابجایی مکرر و غیرقابل پیش‌بینی اجزای اساسی سیستم دفاع هوایی مانند رادارهای پاتریوت و سیستم‌های دفاعی کوتاه‌برد می‌تواند به دشوار کردن هر طرح حمله‌ای از سوی ایران در آینده کمک کند و همین طور استفاده از استتار، اختفاء و فریب.

راه‌حل‌های فعال:  سرمایه‌گذاری در سیستم‌های دفاعی کوتاه‌بردِ مدرن‌تر مانند اَوِنجر/سنتینل آمریکایی یا پانتسیر روسی می‌تواند سعودی‌ها را قادر سازد پوشش آخرین خط دفاعی‌شان را مخصوصاً در ترکیب با سیستم‌های مدرن رصد هواییِ اضافی گسترش دهند. در همین حال توسعه سناریوهای آموزشی قوی‌تر و هم‌زمان تقویت پاسخگویی و تفکر انتقادی می‌تواند کارآیی سیستم‌های کنونی را با هزینه کمتر به حداکثر برساند.

راه‌حل‌های چندجانبه:  مقامات آمریکا باید جانی دوباره به همکاری در مورد یک شبکه دفاع هوایی گسترده در خلیج فارس بدمند؛ چون سرمایه‌گذاری‌های عربستان، کویت، بحرین و امارت می‌تواند در جهت افزایش امنیت در منطقه حرف‌های زیادی برای گفتن داشته باشد. برای مثال عربستانی‌ها اگر به تصویر دفاع هوایی کویت دسترسی داشتند پاسخ بموقع‌تری به این حمله آخر می‌دادند. آمریکا می‌تواند برای تسهیل سریع آزمایش و آموزش مورد نیاز برای امکان‌پذیر کردن چنین همکاری از مرکز جنگ هوایی موجود در امارات استفاده کند. واشنگتن و شرکایش همچنین باید به تلاش‌های تحقیقاتیِ مبتنی بر همکاری با استفاده از فناوری آمریکایی و پول کشورهای خلیج فارس برای تولید نسل جدید سیستم‌های دفاع موشکی به صورت جدی‌تر نگاه کنند.

 

[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr3', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr3", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]

 

به علاوه این حقیقت که ایران دیگر چنین عناصر غافل‌گیرکننده‌ای را که در حمله 14 سپتامبر دیده شد در اختیار ندارد به نفع عربستان است. تهران با حمله آشکار[3] به مهم‌ترین هدف انرژی در جهان از راه دور، بسیار جسورانه‌تر از آن‌چه بسیاری پیش‌بینی می‌کردند اقدام کرد. اما در نتیجه این اقدام، عربستان و شرکایش اکنون درک می‌کنند که برای ایران هیچ هدف و سلاحی محدودیت ندارد. انجام اقدامات غافل‌گیرکننده تاکتیکی نیز دشوار خواهد بود؛ چون اکنون درک بهتری از دقت و قابلیت‌های سلاح‌های ایران برای عملکرد در ارتفاع پایین وجود دارد.

در همین حال تهران اگر دوباره به عربستان حمله کند غیرمحتمل است که از همین روش استفاده کند. تنها از سال 2017، ایران از طریق حملات سایبری، حملات شبه نظامیان شیعه در استان شرقی عربستان، حملات موشک‌های بالستیک حوثی‌ها، عملیات‌های خرابکاری و متوقف کردن کشتی‌ها، پهپادهای به پرواز درآمده از عراق و آخرین آن‌ها حمله موشکی/پهپادی از شمال، عربستان را مورد هدف قرار داده است. اگر در همه این‌ها الگویی وجود داشته باشد این است که ایران دو بارِ پیاپی به یک مکان، علیه یک آسیب‌پذیری و با استفاده از ابزار یکسان حمله نمی‌کند. در حقیقت به نظر می‌رسد ایران مشتاق است توانایی‌های خود را آزمایش کند و طیف ابزارهای مبتنی بر زور خود را به نمایش بگذارد و در عین حال غیرقابل پیش‌بینی باقی بماند.

این حقیقت، اولویت ارتقاء هوشیاری در سیستم دفاع هوایی عربستان و حفظ ارتباطات تنگاتنگ با شرکای بین‌المللی را نشان می‌دهد. ریاض هم‌اکنون با آزمایش سیستم‌های هشدار حمله هوایی  در 20 سپتامبر، تمایل خود برای حرکت به سمت یک آماده‌سازی جنگی را نشان داده است که گام بزرگی برای حکومتی است که ترجیح می‌دهد به جای تصدیق آسیب‌پذیری‌هایش، اعتماد را به مردم برگرداند. عربستان در مسیرِ پیش‌رو، باید به خاطر داشته باشد که سیستم یکپارچه دفاع هوایی، خودش ممکن است در آینده تبدیل به یک هدف ارجح برای حمله فیزیکی یا سایبری ایران شود.

در نهایت لازم است که آمریکا برای جلوگیری از حملات ایران به عربستان با جامعه‌ی بین‌المللی همکاری کند. استقرار سربازان آمریکایی که اخیراً اعلام شد، می‌تواند برای ریاض زمان بیشتری بخرد تا استحکامات دفاعی خود را ارتقاء دهد و از آموزش و تجهیزات آمریکا بهره ببرد اما حضور مستمر آمریکا تنها یکی از عناصر متعدد برای یک راه‌حل بلندمدت است. تهران به نظر می‌رسد مصمم است تنش علیه عربستان و بازار جهانی انرژی را تا زمانی که هزینه‌ی چنین کاری زیاد نشده است ادامه دهد. یک راه افزایش این هزینه، انتقاد چندجانبه دیپلماتیک در سازمان ملل است؛ چون ایران ممکن است نسبت به انزوای دیپلماتیک از سوی بازیگران کلیدی مانند فرانسه، آلمان، ژاپن و چین حساس باشد. واشنگتن همچنین باید درباره‌ی اقدامات ابتکاری و کاملاً انتقام‌جویانه که افراد کلیدی یا دارایی‌های اقتصادی متعلق به سپاه پاسدارن انقلاب اسلامی را هدف قرار می‌دهد با عربستان همکاری کند.

پی نوشت

[1] – نویسندگان مخالف انقلاب یمن عمدتا بر استفاده از واژه حوثی‌ها به جای انصارالله و ارتش یمن اصرار دارند تا وانمود کنند که این انقلاب، شورش یک قبیله به نام حوثی است.

[2]– عربستان و حامیان غربی آن برای سرپوش گذاشتن بر ضعف سیستم‌های پدافندی خود از یکسو و نادیده گرفتن توان بازدارندگی انصارالله از سوی دیگر، عملیات پهپادی را به مکانی خارج از یمن نسبت دادند.

[3] – بنا به ادعای نویسنده

مترجم: مهدی آشنا

 

پیوند وبگاه اصلی:

https://www.washingtoninstitute.org/policy-analysis/view/plugging-the-gaps-in-saudi-arabias-air-defenses

 

***

 این مطلب، صرفاً جهت اطلاعِ مخاطبان، نخبگان، اساتید، دانشجویان، تصمیم‌سازان و تصمیم‌گیران ترجمه شده و الزاماً منعکس‌کننده‌ی مواضع و دیدگاه‌های اندیشکده راهبردی تبیین نیست.

ارسال دیدگاه