اندیشکده راهبردی تبیین – به دنبال حمله پهپادی یگان مهندسی ارتش یمن به تأسیسات نفتی عربستان که توجهات منطقهای و بینالمللی را به خود معطوف ساخت و در بحبوحه اظهارات متعدد از منابع رسمی و غیر رسمی، سخنان «یحیی سریع» سخنگوی نیروهای مسلح یمن نگرانیِ سعودیها و حامیان آنها را دو چندان کرد. یحیی سریع ضمن ارائه اطلاعاتی شفاف در راستای توضیح ابعاد گستردهی عملیات پیچیده ارتش یمن در «بقیق» و «خریص»، بار دیگر سعودیها را تهدید کرد که در صورت تداوم تجاوزات به یمن، این بار باید منتظر عملیاتی بزرگ، منحصر به فرد و با گسترهی وسیعتر در عمق سرزمین خود باشند که نتیجهی آن نیز سیطرهی ارتش و کمیتههای مردمی یمن بر بیش از 500 کیلومتر مربع از خاک عربستان و به اسارت درآمدن هزاران نفر از سربازان سعودی خواهد بود. این نوشتار درصدد پاسخگویی به این سوالها است که در صورت اراده ارتش و کمیتههای مردمی یمن برای انجام عملیاتی زمینی و تهاجمی در این سطح، منطقه احتمالی عملیات و مرز مورد نظر برای ورود ارتش یمن کدام نقطه خواهد بود و آیا اصولاً دست زدن به یک عملیات تهاجم زمینی با این گستره با مقدورات و قابلیتهای کنونی ارتش یمن سازگار است؟
1-سنجش توان نظامی و آمادگی ارتش یمن جهت ورود به یک تهاجم زمینی گسترده در عمق خاک عربستان
یکی از مشخصههای اصلی جنگ ائتلاف سعودی علیه یمن این است که سرمایهدارترین کشور عربی در مقابل فقیرترین کشور عربی قرار گرفته است. این سرمایه در بعد نظامی نیز به لحاظ دارا بودن میزان تسلیحات و کیفیت سلاحها مشهود است. عربستان سعودی پس از هند بزرگترین واردکننده سلاح در جهان است که 85 میلیارد دلار نیز بودجهی نظامی دارد که پس از بودجهی آمریکا و چین بزرگترین بودجهی نظامی در جهان است. بر این اساس، جنگ ائتلاف سعودی علیه یمن در زمره جنگهای نابرابر و نامتقارن محسوب میشود. اگرچه داشتن تسلیحات مدرن یکی از امتیازها در جنگ است، اما این تسلیحات زمانی کارآیی خواهد داشت که نیروی انسانی بومی و کارآمد نیز وجود داشته باشد. عربستان سعودی از این فاکتور برخوردار نیست و در جنگ علیه یمن به بهرهگیری از مزدورانی از کشورهای دیگر روی آورده است. در مقابل، یمنیها در این جنگ از تسلیحات مدرن و همچنین تسلیحات کافی برخوردار نیستند، اما نیروی انسانی بومی و باایمانی دارند که از انگیزه کافی برای دفاع از وطن و پاسخگویی به جنایتهای عربستان سعودی و متحدانش برخوردار هستند.
به لحاظ نظامی، یمنیها در ابتدای این جنگ از سلاحهای عمدتاً ساخت اتحاد جماهیر شوروی سابق و همچنین سلاحهایی که در جنگ 6 ساله 2004 تا 2010 در اختیار داشتند بهره گرفتند، اما در ادامه با به دست آوردن دانش ساخت موشک و پهپاد، به لحاظ نظامی خود را تقویت کردند، به نحوی که در سال پنجم جنگ ضربههای سنگینی به خصوص به عربستان سعودی وارد کردند که از جمله میتوان به عملیات موشکی علیه الدمام، حمله پهپادها به تاسیسات الشیبه، حمله پهپادها به تاسیسات آرامکو و همچنین عملیات “نصر من الله” اشاره کرد. اگرچه آمار مستندی درباره سنجش توانمندی نظامی یمنیها وجود ندارد، اما در شرایط کنونی جنگ، به طور کلی میتوان وضعیت نظامی یمن را در محورهای زیر به اختصار بیان کرد.
1-1- نیروهای مردمی
اساساً یمنیها به لحاظ نیروی انسانی وابستگی زیادی به نیروهای شبهنظامی مردمی دارند. در واقع به لحاظ نیروی انسانی، نیروهای ارتش در کنار کمیتههای مردمی قرار دارند. نیروهای مردمی مبارزانی هستند که عمدتاً گرایش مذهبی زیدی دارند و انگیزه زیادی برای مبارزه با متجاوزان سعودی دارند. آمار دقیقی در خصوص شمار نیروهای مردمی یمن وجود ندارد، اما برخی آمارها شمار این نیروها را دست کم 15 هزار و حداکثر تا 200 هزار نفر اعلام کردند. این نیروها به ویژه در زمینه فراگیری دانش نظامی و همچنین عملیات زمینی نقش بسزایی دارند که نمونه تازه آن عملیات “نصر من الله” است که بزرگترین عملیات یمنیها علیه عربستان سعودی محسوب میشود.
2-1- توانمندی موشکی
اگرچه در ابتدای جنگِ ائتلاف سعودی علیه یمن، یمنیها به لحاظ موشکی در وضعیت ضعیفی قرار داشتهاند، اما با فرسایشی شدن جنگ، عملاً فرصت لازم در اختیار ارتش و کمیتههای مردمی یمن قرار گرفت تا توانمندی موشکی خود را تقویت کنند. با گذشت 4 سال و نیم از جنگ، یمنیها موشکهای برکان، قاهر، توسکا، بدر، زلزال و موشکهای بالدار را در اختیار دارند که برد آنها از 150 کیلومتر تا حدود 1500 کیلومتر است. در عملیات روز یکم اوت 2019 علیه الدمام در شرق عربستان که فاصله آن تا صنعا، پایتخت یمن 1300 کیلومتر است، از موشک بالستیک دوربرد استفاده شد. در واقع این عملیات نشان داد که برد موشکهای یمنی دستِکم به 1300 کیلومتر رسیده است.
3-1- توانمندی پهپادی
یکی از مهمترین تحولاتی که در جنگ یمن رخ داد، دستیابی یمنیها به تکنولوژی هواپیماهای بدون سرنشین است. صماد 1، 2 و 3، هدهد و قاصف k2 مهمترین پهپادهای یمنی است. پهپاد صماد 3 بین 1500 تا 1700 کیلومتر برد دارد که به مرحله تولید انبوه نیز رسیده است. یمنیها در حمله به فرودگاه ابوظبی از پهپاد صماد3 استفاده کردند. حمله به تأسیسات الشیبه و تأسیسات بقیق و خریص نیز با 10 پهپاد یمنی انجام شده است. حمله با 10 پهپاد به تأسیسات بقیق و خریص به حدی مهم بود که رسانههای صهیونیستی نیز به موفقیت آن اذعان و اعلام کردند که در این حمله هماهنگ، ۱۷ نقطه از مواضع سعودیها به طور مستقیم هدف قرار گرفت و بر این اساس میتوان میزان موفقیت این حمله را ۸۵ درصد دانست و این یعنی توانمندی بسیار بالا و قابل اعتماد بودن فناوری به کار گرفته شده در این حمله. (خبرگزاری ایرنا، 14 مهر 1398)
دستیابی به تکنولوژی پهپاد با برد بالا و تولید انبوه آن گویای تحول مهم نه فقط در عرصه جنگ یمن بلکه در سطح منطقه غرب آسیا است زیرا پس از خسارتهای سنگینی که به تاسیسات نفتی آرامکو در بقیق و خریص وارد شد، عملاً زمزمههای تمایل عربستان برای مذاکره به انصارالله و توقف جنگ شنیده شد. هر گونه مذاکره عربستان با انصارالله به منزله پذیرش حضور انصارالله در ساختار قدرت یمن از سوی ریاض است، در حالی که عربستان با آغاز جنگ علیه یمن مدعی شده بود که منصورهادی، قدرت مشروع یمن است و با این جنگ تلاش دارند مشروعیت را به راس قدرت یمن بازگردانند. حضور انصارالله در ساختار قدرت یمن به منزلهی این است که همسایهی جنوبی عربستان دیگر حیات خلوت آل سعود نخواهد بود بلکه کشوری مستقل است که بر استقلال در تصمیمسازیهای داخلی و خارجی تاکید دارد و با هرگونه مداخله خارجی در امور داخلی این کشور مخالف است.
[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr2', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr2", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]
به طور کلی، در پنجمین سال جنگ، یمنیها به لحاظ نیروی انسانی دست برتر را در مقابل سعودیها دارند و به لحاظ توانمندی نظامی نیز با به دست آوردن توانمندی موشکی و پهپادی و ارتقای برد موشکها و پهپادها تا بیش از 1500 کیلومتر، امکان خروج از فاز تدافعی و ورود به مرحله تهاجمی را به دست آوردهاند که همین نیز عامل اصلی ارتقای توانمندی بازدارندگی راهبردی یمنیها در زمین و هوا است، به نحوی که سعودیها اکنون ادامه جنگ را سازگار با منافع خود نمیدانند و صحبتهایی مبنی بر آمادگی برای آتشبس و مذاکره از سوی سعودیها شنیده میشود. بهدست آوردن تجهیزات نظامی سعودیها در عملیات “نصر من الله” نیز دست یمنیها را برای انجام دیگر عملیاتها باز میکند.
2-منطقه و مرز احتمالی جهت شروع عملیات با توجه به تاکتیک جنگی ارتش یمن و توانمندی تجهیزاتی آن
ارتش و کمیتههای مردمی یمن در عملیات “نصر من الله” توانمندیهای خود را در چهار بُعد هوایی، پدافند هوایی، زمینی و اطلاعاتی نشان دادند. این عملیات با 6 ماه کار شناسایی اطلاعاتی و با محوریت نیروی زمینی و پشتیبانی نیروهای هوایی و پدافند هوایی انجام شد. حمله به الدمام، الشیبه و بقیق و خریص نیز قابلیت پهپادها و موشکهای یمنی را نشان داد. بنابراین، به نظر میرسد که در صورت ادامه جنگِ سعودیها علیه یمن، ارتش و کمیتههای مردمی یمن از قابلیت نیروی زمینی خود برای حمله به سه استان مرزی نجران، عسیر و جیزان بهره خواهند گرفت. از سوی دیگر، حمله به تاسیسات نفتی، فرودگاهها، بنادر و مناطق حساس اقتصادی و امنیتی عربستان و امارات در صورت تداوم حضور ابوظبی در یمن در دستور کار یمنیها قرار گیرد زیرا مهمترین راهبرد یمنیها در ادامه جنگ، بالا بردن هزینههای جنگ برای عربستان سعودی و متحدان آن است. از این رو، میتوان گفت با توجه به اینکه سرتیپ یحیی سریع پیش از این از شناسایی 300 منطقه حیاتی و حساس عربستانیها خبر داد، منطقه عملیاتی یمنیها در ادامه جنگ صرفاً به مناطق مجاور مرزی محدود نخواهد شد بلکه شریانهای اقتصادی عربستان نیز هدف حملهها قرار خواهد گرفت.
3-بررسی پیامدهای این عملیات، واکنش عربستان و حامیان بینالمللی آن به این اقدام
عملیاتهایی که ارتش و کمیتههای مردمی یمن در سال پنجم جنگ به خصوص در دو ماه اوت و سپتامبر علیه سعودیها انجام دادند، پیامدهای مهمی تاکنون داشته است که برخی از مهمترین این پیامدها عبارتند از:
1-3- آمادگی یمنیها برای درگیری مستقیم و غیرمستقیم با سعودیها در مقابل بیانگیزگی و خسته شدن مزدوران سعودی
یکی از مهمترین پیامدهای عملیاتهای اخیر علیه سعودیها این است که نشان داد یمنیها آمادگی برای درگیری مستقیم و غیرمستقیم با متجاوزان را دارند. نیروهای یمنی به عنصر ایمان و باور به پیروزی مجهز هستند که از هر عنصر نظامی دیگری قویتر است. همچنین این نیروها اصالت و هویت یمنی دارند و از انگیزه کافی برای مقابله با متجاوزان برخوردار هستند. این در حالی است که عربستان سعودی نیروی زمینی بومی برای جنگ با یمن ندارد و به مزدوران کشورهای دیگر وابسته است که این مزدوران نیز با پیروزیهای یمنیها هم انگیزه جنگ را از دست دادهاند و هم انگیزه دفاع از مرز و جغرافیا. بر این اساس، در عملیات “نصر من الله” بیش از 2 هزار مزدور سعودی به اسارت ارتش و کمیتههای مردمی یمن در آمدند. این وضعیت میتواند تاثیر زیادی بر عرصه میدانی جنگ داشته باشد و میزان آسیبپذیری به خصوص آسیب روحی و روانی سعودیهایی که خود را قدرت برتر منطقهای میدانند، را افزایش دهد.
[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr3', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr3", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]
2-3- آشکار شدن شکنندگی نظامی عربستان سعودی
مقامات عربستان سعودی همواره و بالأخص در ۵ سال اخیر داعیه قدرت نظامی، توان ورود به یک جنگ تمام عیار با رقبای منطقهای و سنتی و به طور مشخص ایران، حمایت از شرکای منطقهای خود در برابر تهدیدهای نظامی و امنیتی و برخورداری از اراده لازم جهت کشاندن جنگ به درون خاک رقبا را داشتهاند. به دنبال حمله به خاک یمن که ضعف مفرط تجهیزاتی و تسلیحاتی ارتش آن مشهود بود و بهرغم قراردادهای عظیم تسلیحاتی که عربستان در طول دهههای متمادی با قدرتهای غربی و آمریکا منعقد کرده است، آنچه که خود را به صورت عریان نشان داد، شکنندگی نظامی و استراتژیک عربستان است. این نقیصه نه تنها در پیگیری اهداف اعلامی، که در دفاع از منافع حیاتی و ژئواستراتژیک این کشور نیز کاملاً مشهود است. (شمسی، 13 مهر 1398) این موضوع نشان میدهد که عربستان عملاً یک متحد قابل اتکا در سطح منطقهای ندارد و در سطح فرامنطقهای نیز قدرتهای غربی به خصوص آمریکا نگاه ابزاری به آل سعود داشته و بیش از همه در پی کسب دلارهای نفتی عربستان هستند. در چنین وضعیتی، آل سعود باید ضمن پایان دادن به سیاست خارجی تهاجمی و جنگطلبانه خود و مداخله در امور داخلی دیگر کشورهای عربی، بیش از هر کشور دیگری نیز در جهت ثباتسازی و امنیت منطقه غرب آسیا حرکت کند.
3-3- امکان بازپس گرفتن سه استان یمنی نجران، جیزان و عسیر از عربستان سعودی
در صورت ادامه جنگِ سعودیها علیه یمن و با توجه به عملیات بزرگ “نصر من الله” که یمنیها انجام دادند و حتی به گفته یحیی سریع، سخنگوی نیروهای مسلح یمن، 350 کیلومتر از استان نجران را در اختیار گرفتهاند (خبرگزاری آناتولی، 29 سپتامبر 2019)، امکان بازپسگیری استانهای نجران، جیزان و عسیر از آل سعود وجود دارد. این سه استان بخشی از جغرافیای یمن بوده که آل سعود در دهه 1930 ابتدا آنرا اجاره و در ادامه نیز اشغال و به خاک خود ضمیمه کرده است.
4-3- خسارتهای بیشتر و سنگینتر در انتظار آل سعود
عملیات «نصر من الله» نشان داد که یمنیها کارتهای بازی متعددی علیه آل سعود دارند و هر اقدامی که انجام میدهند از اقدام قبلی علیه آل سعود بزرگتر است. ارتش و کمیتههای مردمی یمن روز یکم اوت عملیات الدمام را انجام دادند که بزرگترین عملیات موشکی علیه عربستان بود، روز 17 اوت با 10 پهپاد به تاسیسات الشیبه عربستان در 10 کیلومتری مرز امارات حمله کردند که بزرگترین عملیات پهپادی تا آن زمان بود، روز 14 سپتامبر نیز با 10 پهپاد به تاسیسات آرامکو در بُقیق و خُریص حمله کردند که 50 درصد از تولید نفت عربستان را متوقف کرد و خسارتهای اقتصادی زیادی در پی داشت. اگرچه عملیات «نصر من الله» به لحاظ شکل اجرا و زمینی بودن آن با عملیات علیه آرامکو متفاوت است، اما به لحاظ بزرگی از عملیات علیه آرامکو بزرگتر است. بنابراین، میتوان انتظار داشت که اقدام بعدی یمنیها علیه عربستان حتی بزرگتر از عملیات «نصر من الله» باشد. (عمادی، 7/7/1398) این مجموعه از عملیاتها میتواند رویای محمد بن سلمان را در زمینه سند 2030 به خطر اندازد زیرا تحقق سند 2030 منوط به جذب سرمایهگذاری خارجی است و سرمایهگذاری خارجی نیز در گام نخست مستلزم وجود امنیت است.
[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr4', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr4", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]
5-3- تهدید جدی حیثیت سیاسی و نظامی عربستان سعودی
عربستان سعودی یکی از قدرتهای منطقه غرب آسیا است. این کشور ضمن اینکه بزرگترین تولید کننده نفت جهان است، از قدرت نرم مذهبی نیز برخوردار است. با این حال، عربستان به خصوص پس از به قدرت رسین سلمان بن عبدالعزیز و پسرش محمد، با کنار گذاشتن سیاست خارجی محافظهکارانه خود به سیاست خارجی تهاجمی روی آورد. جنگ علیه یمن از مارس 2015 تاکنون، قطع روابط دیپلماتیک با جمهوری اسلامی ایران از سال 2016، تنش با قطر از ژوئن 2017 تاکنون و همچنین گروگان گرفتن سعد الحریری نخست وزیر لبنان در نوامبر 2017 از مهمترین مصادیق سیاست تهاجمی آل سعود است که به اذعان اغلب تحلیلگران تاکنون دستاوردی جز شکست برای حکومت سعودی نداشته است. بر اساس، گزارشهای متعدد این وضعیت سبب انزوای محمد بن سلمان و افزایش انتقاد شاهزادهها از وی و همچنین شکلگیری پنهانی جنگ قدرت میان شاهزادهها شد. در صورتی که ادامه جنگ علیه یمن که فقیرترین کشور عربی است با ضربههای سنگینتر یمنیها همراه باشد، تحقیر سیاسی و نظامی آل سعود تکمیل خواهد شد.
نتیجهگیری
چهار سال و نیم از جنگ ائتلاف سعودی علیه یمن میگذرد، در حالی که عربستان به واسطه پذیرش شکستهای مکرر و ناکامی در پایان دادن به این جنگ، عملاً در این ائتلاف تنها مانده است. از سوی دیگر، یمنیها نیز با آغاز سال پنجم جنگ با بهرهگیری از توانمندی اطلاعاتی، قابلیت موشکی و پهپادی، ضربههای سنگینی به عربستان وارد کردند، به نحوی که تنها با حمله به تاسیسات آرامکو در بقیق و خریص 50 درصد از تولید نفت عربستان متوقف شده است. اگرچه پذیرش آتش بس و توقف جنگ شکست بزرگی برای آلسعود است، اما دور از انتظار نیست که سعودیها برای ممانعت از شکستها و خسارتهای بیشتر به سمت مذاکره با انصارالله و پایان جنگ حرکت کنند.
فهرست منابع
خبرگزاری آناتولی، (29 سپتامبر 2019)، حوثیها: 350 کیلومتر از اراضی نجران را به کنترل خود در آوردیم، قابل دسترسی در آدرس:
https://www.aa.com.tr/fa/1597385
خبرگزاری ایرنا، (14 مهر 1398)، عملیاتی که به کابوس صهیونیستها تبدیل شد، قابل دسترسی در آدرس:
https://www.irna.ir/news/83505123/
شمسی بهمن، (13 مهر 1398)، آثار و پیامدهای سیاسی، اقتصادی و امنیتی حمله به آرامکو بر عربستان، اندیشکده تبیین، قابل دسترسی در آدرس زیر:
عمادی سیدرضی، (7/7/1398)، عملیات نصر من الله، ضربه بزرگ یمنیها به آل سعود در نجران، قابل دسترسی در آدرس زیر:
http://news.parstoday.com/newsfeed/11560981/view