کارزار فشار حداکثری بر ایران؛ ارزیابی اهداف و دستاوردها

آمریکا با خروج از برجام، کارزار فشار حداکثری علیه جمهوری اسلامی ایران را با اهداف و ابزارهای مختلف به راه انداخت که بررسی این کارزار لزوم اتخاذ تدابیر هوشمندانه از طرف ایران را ضروری می نماید.

اندیشکده راهبردی تبیین- دولت ترامپ با خروج از برجام و وضع تحریم‌های شدید و ایجاد سایر موانع اقتصادی و سیاسی علیه جمهوری اسلامی ایران، کارزار فشار حداکثری علیه ایران را راه‌اندازی کرد. مذاکره‌ی مجدد با ایران و محدود کردن برنامه‌ی موشکی و فعالیت‌های منطقه‌ای ایران و تامین امنیت رژیم صهیونیستی از اهداف اصلی این کشور در اتخاذ این مسیر بوده است. ایالات متحده از ابزارهای مختلفی برای اعمال این فشار حداکثری استفاده کرده است که با در نظر داشتن وضعیت فعلی، جمهوری اسلامی ایران باید راهبردها و سیاست‌های دقیقی را با توجه به ظرفیت‌های سیاسی و اقتصادی داخلی و شرایط سرزمینی خود اتخاذ نماید.  

الف) علل خروج آمریکا از برجام

آمریکا در تاریخ 18 اردیبهشت 1397 توافق هسته‌ای بین ایران و پنج قدرت جهانی موسوم به برجام را به صورت یکجانبه ترک کرد. دلایل متعدی در خروج آمریکا از برجام وجود دارد که به بررسی آن‌ها می‌پردازیم:

حملات دونالد ترامپ به برجام از دوران انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در سال 2016 آغاز شد، جاییکه وی متن این توافق را بسیار بد دانست و معتقد بود ماهیت برجام به گونه‌ای است که هیچ‌گونه منفعتی را از نظر اقتصادی و تجاری برای آمریکا در بر نداشته است و این از دیدگاه شخصی مانند ترامپ که تاجر مسلک است، یک نقص جدی بود. از این رو توافق هسته‌ای به موضوعی حیثیتی و شخصی برای دونالد ترامپ تبدیل شده بود و به همین دلیل وی دائم برجام را بدترین توافق آمریکا توصیف می‌کرد. بنابراین ناچار بود در قبال چنین موضوعی واکنش نشان دهد و جز تصمیم به خروج از برجام نمی‌توانست برای حامیان خود تصویری از یک فرد مقتدر ارائه دهد.انتقاد اصلی آمریکایی‌ها به متن برجام همیشگی نبودن و مدت‌دار بودن محدودیت‌های اعمالی آن علیه ایران است به نحوی که تحریم‌های تسلیحاتی بعد از 5 سال و محدودیت استفاده از سانتریفیوژهای جدید نیز بعد از ده سال به پایان می‌رسد، این مسائل از جمله مواردی بودند که آمریکایی‌ها بر لزوم تغییر این بخش تاکید داشتند.[1]

جدای از این مسائل در خارج از متن برجام نیز آمریکایی‌های دلایلی برای خروج خود از برجام بیان داشته اند که مهم ترین آن جامع نبودن برجام و در نظر نگرفتن برنامه موشکی ایران و نداشتن بندهایی برای محدود کردن برنامه موشکی ایران بوده و همچنین عدم توانایی برجام در مقابله با تحرکات و نفوذ منطقه‌ای ایران نیز به عنوان عامل دیگر به شمار می‌رود.

مسئله دیگر که برای آمریکا از اهمیت فوق‌العاده ای برخوردار است، امنیت رژیم اشغالگر قدس است. ترامپ برجام را عاملی بر افزایش توان هسته‌ای ایران می‌دانست که این مسئله موجب ایجاد تهدیدی جدی علیه امنیت رژیم صهیونیستی می‌گشت. رژیم صهیونستی تنها قدرت هسته‌ای منطقه غرب آسیا به شمار می‌رود و از این رو به خطر افتادن این یگانگی برای این رژیم و متحد اصلی‌اش آمریکا قابل پذیرش نبوده است.علیرغم اینکه جمهوری اسلامی ایران بارها با استناد به فتوای رهبر معظم انقلاب تلاش برای دستیابی به ابعاد نظامی فعالیت های هسته ای را قویا تکذیب کرده است، با این حال، آمریکا، این موضوع را نیز به عنوان یکی از دلایل خروج از برجام در نظر داشته است.[2]

 

 

 

سفیر بریتانیا در واشنگتن سرکیم دروک نیز در تلگرام‌های ارسالی به لندن، دلیل خروج رئیس جمهور آمریکا از معاهده هسته‌ای با ایران را به خاطر بدخواهی‌اش نسبت به باراک اوباما رئیس جمهور سابق آمریکا می‌داند و معتقد است که ترامپ از توافق با ایران به دلایل شخصی  و به این علت که باراک اوباما آن را امضا کرده بود خارج شده است.[3]

ب) اهداف کارزار فشار حداکثری آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران

ایالات متحده آمریکا با خروج از برجام و اعمال مجدد تحریم ها، دوازده شرط برای رهایی ایران از تحریم‌ها و مذاکره مجدد با ایران اعلام کرد. دوازده شرط آمریکا شامل خاتمه‌بخشی کامل غنی‌سازی اورانیوم، توقف توسعه سیستم‌های موشک بالستیک قابل حمل کلاهک اتمی، توقف حمایت از سازمان‌های به زعم خود تروریستی در منطقه و جهان، احترام به حاکمیت عراق، خروج نیروهای تحت فرمانش از سوریه و توقف تهدید دولت‌های منطقه و … می شد.[4]

هدف اصلی و اساسی آمریکا از طراحی نظام های تحریمی و کارزارهایی نظیر فشار حداکثری علیه جمهوری اسلامی ایران، فروپاشی و سرنگونی سیاسی و سرزمینی ایران است. از آنجایی که در نیل به این هدف سالیان درازی است که آمریکا به نتیجه نمی‌رسد این بار با پیگیری سیاست فشار حداکثری خواهان مذاکره از دل این فشار و حصول توافقی برای محدودسازی ایران است تا بتواند فعالیت های جمهوری اسلامی ایران را محدود نماید.[5]

هدف اصلی تصمیم دولت ترامپ از تحمیل تحریم‌های شدید و راه‌اندازی کارزار فشار حداکثری، بازگشت ایران به میز مذاکره و ایجاد تغییر در متن برجام و رسیدن به یک توافق جدید است. اما این بار خواهان مذاکرات پیچیده با طیف گسترده‌ای از مسائل است که در آن ایران نیز می تواند احتمالا در ازای انجام خواسته‌ها در حوزه هسته‌ای، امتیازاتی را درخواست کند.[6]

جان بولتون، مشاور امنیت ملی سابق کاخ سفید که یکی از ضد ایرانی‌ترین مقام‌های دولت آمریکا بود، در توییتی اهداف فشار حداکثری بر جمهوری اسلامی ایران را تغییر رفتارهای مخرب ایران، حفظ و احترام به حقوق مردم ایران و در نهایت بازگرداندن تهران به میز مذاکره دانست.[7]

ج) ابزارهای آمریکا در اعمال فشار حداکثری علیه ایران

آمریکا در راه رسیدن به اهداف خود در راه‌اندازی کارزار فشار حداکثری علیه ایران بیش از هر چیز متوسل به ابزار تحریم شده است.

واشنگتن با تحریم صنایع پتروشیمی و نفت ایران که آن را یکی از منابع مهم درآمدهای دولت ایران می دانست، به دنبال به صفر رساندن صادرات نفت ایران بوده و در راه تحقق این هدف، معافیت‌های تحریمی که در ابتدای اعمال تحریم، به برخی کشورها اعطا نموده بود را نیز لغو کرد.[8] تحریم مقامات عالی جمهوری اسلامی ایران با هدف جلوگیری از فعالیت گسترده بین‌المللی و محدود نمودن ابعاد سفر وزیر‌امور‌خارجه ایران به نیویورک از دیگر تدابیر آمریکا در این راه بوده است. تهدید و هشدار آمریکا به کشورها و نهادهای مختلف که مایل به تجارت با ایران بوده‌اند نیز یکی دیگر از ابزارهای آمریکا در اعمال فشار حداکثری بر این است.[9]

ایالات متحده آمریکا چندین بار تلاش نمود از مجرای سازمان‌های بین‌المللی و کنفرانس‌های چندجانبه کارزار فشار حداکثری علیه ایران را تقویت نماید که در این راه با شکست رو به رو شد. این کشور با برگزاری کنفرانس ورشو در بهمن ماه سال 97 به دنبال ایجاد اجماع علیه برنامه موشکی ایران و فعالیت های دفاعی جمهوری اسلامی ایران بود که به هدف خود دست پیدا نکرد. همچنین در تاریخ 17 تیر 98 شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژِی اتمی، به درخواست آمریکا جلسه‌ای برای بررسی وضعیت ایران برگزار کردند که در این کارزار نیز آمریکا توفیقی بدست نیاورد.[10]در طرح دیگری آمریکا با راه اندازی ائتلافی دریایی بدنبال ایجاد یک اجماع جهانی در برابر فعالیت‌های دفاعی و امنیتی ایران در خلیج فارس بود که این طرح نیز با عدم استقبال جامعه جهانی به شکست انجامید.[11]

اتهام‌زنی به ایران مبنی بر حمایت از انصارالله یمن در حمله به تاسیسات نفتی آرامکو عربستان و سایر اقدامات پیش‌گیرانه و تلافی‌جویانه‌ی حوثی‌های یمن و استفاده از کشورهای عربستان و امارات برای ایجاد ناامنی و بی‌ثباتی اقتصادی و امنیتی در ایران[12] از دیگر ابزارهایی است که ایالات متحده علیه ایران به کار می‌گیرد.

 

[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr2', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr2", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]

 

د) نقاط ضعف و قوت کارزار فشار حداکثری علیه ایران

همه جانبه و چندبعدی بودن تحریم‌های آمریکا علیه ایران و اعمال محدودیت بر سر صادرات نفت و پتروشیمی و همچنین تحت تاثیر قراردادن مراودات تجاری ایران با شرکای منطقه‌ای و بین‌المللی خود، موجب ایجاد دردسرهای مختلف برای اقتصاد ایران و همچنین تعاملات تجاری این کشور با جامعه بین‌المللی شد که از جمله‌ی نقاط قوت فشار حداکثری آمریکا علیه ایران است. ایالات متحده از وابستگی اقتصادی اروپا و شرکت‌های اروپایی به آمریکا نهایت استفاده را می‌برد و اجازه‌ی برقراری روابط تجاری و استفاده از کانال مالی اتحادیه اروپا موسوم به اینستکس را به کشورها نمی‌دهد.

ناتوانی آمریکا در ایجاد اجماع جهانی و همسو کردن سایر کشورهای جهان با کارزار فشار حداکثری علیه ایران و یکجانبه بودن این اقدامات و نداشتن مقبولیت جهانی از جمله نقاط ضعف این کارزار به حساب می آید.

از طرفی تاکنون هیچ نشانه ای وجود ندارد که کارزار”فشارحداکثری” ترامپ، ایران را تحت تاثیر قرارداده و فعالیت‌ها و حمایت‌های ایران از متحدان خود در منطقه را خاتمه و یا محدود کرده باشد. حضور و مشارکت فعال ایران در منطقه و حمایت ایران از محور مقاومت و سایر شرکای منطقه‌ای خود نشان دهنده‌ی عدم توفیق آمریکا در دستیابی به اهدافش بوده است.

 دونالد ترامپ همچنین با کنار گذاشتن مشاور امنیت ملی خود، جان بولتون از دولت، یکی از ابزارهای خود که تهدید ایران به جنگ بود و می‌توانست امیدوار باشد که ایران به واسطه‌ی آن به میز مذاکره بازگردد را از دست داد. تصمیم ترامپ مبنی بر اخراج بولتون را می‌توان به عنوان پذیرش شکست تلقی نمود. به عبارت دیگر، حذف ناگهانی جان بولتون ایران را در کارایی استراتژی “مقاومت حداکثری” خود متقاعد ساخته است.[13]

تاکید افراطی آمریکا بر اعمال تحریم های جدید علیه ایران در بادی امر این مهم را نتیجه می دهد که آمریکا از تحریم های قبلی خود به نتایج مورد نظر خود نرسیده است و عدم توانایی این کشور در به صفر رساندن صادرات نفت و محصولات پتروشیمی ایران نشان دهنده ی این ناتوانی است.[14]

ناتوانی آمریکا در دیدار با مقامات جمهوری اسلامی ایران علیرغم تلاش فراوان در اجلاس اخیر سران گروه جی 7 در فرانسه[15] و همچنین در حاشیه‌ی 74 امین نشست مجمع عمومی سازمان ملل حکایت از این مهم دارد که آمریکا نتوانسته است به هدف خود مبنی بر مذاکره مجدد با ایران ولو حداقلی نیز دست پیدا کند.

 

[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr3', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr3", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]

 

ه) الزامات راهبردی پیش روی جمهوری اسلامی ایران

جمهوری اسلامی ایران برای مقابله با کارزار فشار حداکثری آمریکا، راهکارها و الزاماتی را پیش روی دارد که به بررسی آن‌ها می پردازیم:

هدف اصلی این کارزار کشاندن ایران به پای میز مذاکره و اصلاح برجام و انعقاد یک موافقت‌نامه‌ی جدید با ایران است که در بادی امر از تحقق این هدف باید جلوگیری و از هرگونه مذاکره با آمریکا در شرایطی که این کشور از توافق برجام بطور یکجانبه خارج شده است خودداری کرد. بر اساس بیانات مقام معظم رهبری، مذاکره با آمریکا یعنی تحمیل خواسته‌های آنان بر جمهوری اسلامی، و همچنین نمایش موفقیت سیاست فشار حداکثری آمریکا.[16]تنها با بازگشت این کشور به برجام و برداشتن همه‌ی تحریم‌ها و در کنار سایر اعضای این موافقت‌نامه مذاکره با این کشور امکان پذیر است.

تقویت روابط اقتصادی و تمرکز بر صادرات به کشورهای همسایه که دارای مرز زمینی مشترک با جمهوری اسلامی ایران هستند می‌توانند موجب رشد صادرات و افزایش ذخایر ارزی کشور شوند. در این بین کشور افغانستان و همچنین عراق به عنوان کشورهای همسایه ایران بیش از همیشه می توانند مورد توجه اقتصاد ایران قرار بگیرند. در عین حال مذاکره با کشورهای اروپایی با هدف جلوگیری از شکل‌گیری اجماع جهانی علیه ایران در این مقطع زمانی و نه تمرکز صرف بر برقراری روابط اقتصادی با اروپا می‌بایست مورد توجه قرار بگیرد. دیپلماسی فعال و نگاه به شرق و گسترش روابط با کشورهای جهان شرق باید مورد توجه سیاستمداران ایران در این وضعیت قرار بگیرد.

ادامه ی حضور فعال در عرصه ی بین‌المللی و منطقه‌ای، و تقویت محور مقاومت و حمایت از کشورهای عراق و سوریه و مردم یمن می‌تواند نمایشگر واضحی از بی‌تاثیری کارزار فشار حداکثری بر سیاست‌های جمهوری اسلامی ایران باشد. حضور مقتدرانه در آب‌های خلیج فارس و پی‌گیری طرح امنیت هرمز از سوی ایران می تواند بر اعمال نقش منطقه‌ای جمهوری اسلامی ایران تاثیر بسزایی داشته باشد.

 

نتیجه گیری:

با روی کار آمدن دونالد ترامپ، ایالات متحده آمریکا در 18 اردیبهشت 97 از برجام خارج شد. پایان پذیر بودن محدودیت‌های اعمالی بر برنامه هسته‌ای ایران و عدم پوشش برنامه موشکی و برد سلاح‌های متعارف ایران از دلایل اصلی ادعایی آمریکا در خروج از برجام بوده است. اعمال تحریم  و محدودیت‌های اقتصادی و تجاری بر ایران بلافاصله با خروج آمریکا از برجام شدت یافت و هدف اصلی آمریکا در راه اندازی کارزار فشار حداکثری علیه جمهوری اسلامی ایران، وادار کردن ایران به مذاکره با آمریکا و اصلاح مفاد برجام و محدود کردن نقش ایران در منطقه بود. اعمال تحریم‌های تکراری و پی در پی و اخراج ناگهانی جان بولتون مشاور امنیت ملی امریکا که از حامیان اصلی کارزار فشارحداکثری و جنگ علیه ایران بود، توسط ترامپ نشان دهنده عدم حصول موفقیت در اعمال فشار حداکثری علیه ایران است. از طرفی عدم توفیق آمریکا در مذاکره با مقامات ایران در اجلاس‌های بین‌المللی اخیر بر این مهم صحه می گذارد. در این شرایط جمهوری اسلامی با اتخاذ سیاست‌های اقتصادی فعال و پویا و استفاده از ظرفیت کشورهای همسایه ی خود می‌تواند ضمن پیشبرد اهداف اقتصادی بر گسترش روابط سیاسی با کشورهای منطقه تمرکز نموده و همچنین با عدم مذاکره‌ی مستقیم با آمریکا این کشور را از حصول به هدف اصلی خود در راه اندازی کارزار فشار حداکثری علیه ایران ناامید نماید.

منابع

[1] امیر علی ابوالفتح-سه دلیل خروج ترامپ از برجام -روزنامه دنیای اقتصاد-20.2.97 -قابل بازیابی در پیوند زیر:

https://donya-e-eqtesad.com

[2] علی بیگدلی-(حفظ امنیت اسرائیل و بهانه های تجاری دلایل خروج ترامپ از برجام)دیپلماسی ایرانی-17.1.98-قابل بازیابی در پیوند زیر:

http://irdiplomacy.ir/fa/news/1982592

 

[3] خبرگزاری اسپوتنیک(لایل خروج ترامپ از برجام در پیام های لو رفته سفیر سابق بریتانیا)-14.7.2019-قابل بازیابی در پیوند زیر:

https://ir.sputniknews.com/politics/201907144968810

[4] خبرگزاری آفتاب-12 درخواست آمریکا از ایران-31.2.97-قابل بازیابی در پیوند زیر:

https://aftabnews.ir/fa/news/524746/12

[5] اندیشکده راهبردی تبیین، بعد از کمپین ضد ایرانی فشار حداکثری؛ چه کسی خواهان مذاکره است؟،26.3.98،قابل بازیابی در پیوند زیر:

بعد از کمپین ضد ایرانی فشار حداکثری؛ چه کسی خواهان مذاکره است؟

[6] خبرگزاری ایرنا-فشار حداکثری علیه ایران جواب نمیدهد،18.3.98-قابل بازیابی در پیوند زیر:

https://www.irna.ir/news/83343419

 

[7] John Bolton, ((twitter.com)),8may2019,

https://twitter.com/AmbJohnBolton/status/1126289431810453505

[8] Elizabeth Rosenberg- Maximum Pressure on Iran Won’t Work-foreignpolicy-26.4.2019,at:

Maximum Pressure on Iran Won’t Work

[9] خبرگزاری فارس، هشدار آمریکا به نهادهای اروپایی در مورد تجارت غیردلاری با ایران،24.8.97،قابل بازیابی در پیوند زیر:

https://www.farsnews.com/news/13970824000919

[10] خبرگزاری ایرنا- نشست شورای حکام بدون نتیجه برای آمریکا، پایان یافت-20.4.98، قابل بازیبابی در پیوند زیر:

https://www.irna.ir/news/83390904

[11]عماد آبشناس، شکست فاجعه بار آمریکا در تشکیل ائتلاف بر علیه ایران،خبرگزاری اسپوتنیک،قابل بازیابی در پیوند زیر:

 https://ir.sputniknews.com/opinion/201908055047922

 

[13] Ali Bakeer, Trump’s ‘maximum pressure’ strategy on Iran did not fail, Aljazeera, at:

https://www.aljazeera.com/indepth/opinion/trump-maximum-pressure-strategy-iran-fail-190916092330241.html

 

[15] john chalmers, Trump caught off guard as Iran’s Zarif visits G7 summit town, reuters,25.8.2019, at:

https://www.reuters.com/article/us-g7-summit/trump-caught-off-guard-as-irans-zarif-visits-g7-summit-town-idUSKCN1VE0VM

[16] خبرگزاری ایرنا، رهبر انقلاب اسلامی: مذاکره با آمریکا در هیچ سطحی انجام نخواهد شد،26.6.98،قابل بازیابی در پیوند زیر:

https://www.irna.ir/news/83478709

ارسال دیدگاه