مک‌کارتیسمِ دونالد ترامپ

"پدیده مک‌کارتیسم در روزهای اخیر به شدت در رسانه‌های راستگرای حامی دونالد ترامپ در حملات آنها علیه سرهنگ آلکساندر ویندمن که اخیراً در ارتباط با تحقیقات مربوط به استیضاح ترامپ در مجلس نمایندگان به ایراد شهادت پرداخت بروز پیدا کرده است. اما بوی تعفن مک‌کارتیسم خیلی قبل تر از تحولات روزهای اخیر در فضا استشمام شده است."

روزنامه واشنگتن پست در تحلیلی درباره اتهام‌زنی‌های دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا و حامیانش بر مبنای تئوری‌های توطئه علیه مخالفان و منتقدان و افشاگران علیه آنها با تیتر “مک‌کارتیسمِ دونالد ترامپ” می‌نویسد:

«لغت مک‌کارتیسم به لحاظ پیش زمینه‌ای ابتدا در 29 مارس 1950 در یک کاریکاتور منتشر شده در روزنامه واشنگتن پست که از سوی کاریکاتوریست مشهوری به نام هربرت بلاک کشیده شده بود مطرح شد. با این حال لغت مک‌کارتیسم در واقع برگرفته از نام جوزف آر. مک‌کارتی سناتور جمهوریخواه اسبقی است که در دهه 1950 بر مبنای ادعاهای غلطش مبنی بر وجود یک دولت پنهان عمیق از کمونیست‌هایی که به صورت مخفیانه به وزارت امور خارجه آمریکا نفوذ کرده‌اند به شهرت رسید. این تاکتیک کم ارزش مک‌کارتی در افترا زدن به کارمندان دولت و متهم کردن آنها به عدم وفاداری و تلاش برای سرنگونی در سال 1957 با او نمرده و زیر خاک نرفت.

در روزهای اخیر همپیمانان راستگرای دونالد ترامپ وقتی دریافتند که آلکساندر ویندمن، یک نظامی کهنه‌کار مدال گرفته و مقام امنیت ملی کاخ سفید، شهادت‌هایی مخرب را در جریان تحقیقات مربوط به استیضاح دونالد ترامپ مطرح کرده است، مشخص شد که این پدیده مک‌کارتیسم همچنان در آمریکا وجود دارد. آنها به نشانه ادای احترام به مک‌کارتی از موضوع محل تولد ویندمن برای زیر سوال بردن میهن‌پرستی او سواستفاده کردند.

در حقیقت ویندمن در سال 1979 در سن سه سالگی در پروازی همراه با پدرش از جمهوری اوکراین که در آن زمان متعلق به شوروی سابق بود به آمریکا آمد و در این سفر دو برادر او و مادربزرگش نیز او را همراهی می‌کردند (مادر او قبل از این سفر جان باخت). آنها با دارایی کمی وارد آمریکا شدند اما ویندمن در آمریکا دستاوردهای زیادی کسب کرد از جمله اینکه از دانشگاه هاروارد در رشته مطالعات آسیای مرکزی، شرق اروپا و روسیه مدرک گرفته و فارغ التحصیل شد و در آلمان، کره جنوبی و عراق خدمت نظامی را گذراند؛ خدمتی که در جریان آن او به سبب زخمی شدن در انفجار یک بمب کنار جاده‌ای نشان افتخار موسوم به “قلب بنفش” را گرفت. او در روسیه و کی‌یف نیز در سمت‌هایی خدمت کرده و بعدا نیز به عنوان کارشناس امور روسیه برای رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا منصوب شده است.

جان یو، یک مقام دولت جُرج دبلیو. بوش رئیس جمهور اسبق آمریکا در همین راستا در یک برنامه شبکه فاکس نیوز گفت که از نظر او این “بهت آور” است که ویندمن با مقام‌های اوکراین که به دنبال کسب توصیه او درباره چگونگی تعامل با سیاست دو سویه و سردرگم کننده دولت ترامپ در قبال کشورشان بودند صحبت کرده است. یو در ادامه با لحنی مشکوک گفت: برخی ممکن است این کار را جاسوسی بخوانند.

یو این اظهارات را در پاسخ به لورا اینگراهام، مجری فاکس نیوز که به دنبال بررسی سوابق نظامی ویندمن و مهارت‌های زبانی و وظایف شغلی او بود مطرح کرد. این مجری خاطرنشان کرد: در اینجا ما یک مقام امنیت ملی آمریکا را داریم که در حالی که به اوکراین مشاوره می‌دهد، همزمان در داخل کاخ سفید و ظاهرا علیه منافع رئیس جمهور دارد کار می‌کند. آیا این زاویه داستان جالب توجه نیست؟

اما باید گفت که چیزی که جالب‌تر است اقدام او در زیر سوال بردن وفاداری ویندمن است.

شان پی. دافی یک نماینده سابق کنگره آمریکا که اخیرا از سوی CNN استخدام شد تا نقطه نظرات کاخ سفید را مطرح کند نیز صراحتا از مک‌کارتی تقلید کرده است. دافی نیز در اظهاراتی گفت: ویندمن بیشتر از آمریکا به اوکراین تعلق خاطر دارد چون آنجا به دنیا آمده است.

با این حال دافی به همینجا بسنده نکرد و شروع به صحبت در این خصوص کرد که ویندمن به منافع چه کسی خدمت می‌کند. او اظهار داشت: این کاملا آشکار است که او به طرزی باورنکردنی نگران وضعیت نظامی اوکراین است. من تردید دارم که او نگران سیاست‌های آمریکا بوده است.

دافی در پاسخ به اینکه آیا معتقد است ویندمن اول آمریکا را در اولویت خودش قرار داده لبخند زده و گفت: من نمی‌دانم.

این کاملا آشکار است که مک کارتیسم‌کاملا برازنده یو و اینگراهام و دافی است. البته نباید رادولف دبلیو. جولیانی وکیل شخصی ترامپ را نیز از قلم انداخت؛ کسی که برای او یک لحظه فکر کردن مثل یک لحظه تلف شده است. او در توئیتی مدعی شد که “ویندمن به دو دولت مشاوره داده است” که این در واقع متهم کردن او به داشتن وفاداری‌های دوگانه است.

ترامپ نیز به نوبه خود تلاش کرده تا شهادت‌های مخرب ویندمن را بی اعتبار سازد و ویندمن را متهم کرد به اینکه او “هرگز یک شاهد حامی ترامپ نیست” و این چیزی است که پایه و اساسی در حقیقت ندارد. اما آیا ترامپ از حقایق استفاده می‌کند؟ این همان قدر بعید است که یک موش عاشق یک گربه شود.

این رخدادها هر چند که منزجر کننده هستند اما در عین حال نباید این افترازنی‌ها و زیر سوال بردن وطن پرستی ویندمن را به عنوان یک اتفاق منحصر به فرد در نظر گرفت.

زدن برچسب عدم وفاداری و غیر آمریکایی بودن به مخالفان سیاسی یکی از رفتارهای مخصوص ترامپ است.

او نانسی پلوسی رئیس مجلس نمایندگان آمریکا را متهم می‌کند به اینکه به خاطر مطرح کردن تحقیقات مربوط به استیضاح وی “از ایالات متحده آمریکا متنفر است”.

او مجدداً پلوسی و آدام شف، رئیس دموکرات کمیته اطلاعاتی مجلس نمایندگان آمریکا را در جای دیگری متهم به “خیانت” می‌کند.

او دموکرات‌هایی که در زمان سخنرانی سراسری”وضعیت کشور” وی در سال 2018 او را تحسین نکردند را متهم به “خائن و غیر آمریکایی بودن” می‌کند.

یکی از نقایص فراوان دونالد ترامپ این فرضیه او است که خودش را به عنوان کل ملت در نظر می‌گیرد.

کشورهای دیگری هم در این مسیر فاجعه‌بار افتاده‌اند اما این نحوه عمل ما نیست. در آمریکا مقام‌های دولت سوگند می‌خورند که از قانون اساسی حمایت و دفاع کنند، نه از دونالد ترامپ.

مردم آمریکا نیز به پرچم و جمهوری آمریکا اظهار وفاداری می‌کنند، نه به دونالد ترامپ.

این ذهنیت که دونالد ترامپ و ایالات متحده آمریکا یکی و یکسان هستند همان چیزی است که مک کارتیسم از آن ریشه می‌گیرد.

این رئیس جمهور باید یاد بگیرد که وفاداری ما به ملت است نه به شخص او. کنگره می‌تواند و باید این مساله را به او گوشزد کند.»

 

  • این مطلب، صرفاً جهت اطلاعِ مخاطبان، نخبگان، اساتید، دانشجویان، تصمیم‌سازان و تصمیم‌گیران بازنشر یافته و الزاماً منعکس‌کننده‌ی مواضع و دیدگاه‌های اندیشکده راهبردی تبیین نیست.
  •  

  • منبع: خبرگزاری ایسنا

ارسال دیدگاه