مقاومت یمنی؛ استیصال ائتلاف عربی

خروج انصارالله از فاز تدافعی به تهاجمی، ضمن تغییر در معادله جنگ و تحمیل پیامدهای گسترده سیاسی-اقتصادی بر عربستان، مقامات سعودی را به جستجوی راه‌کاری سیاسی برای خروج آبرومندانه از بحران یمن سوق داده است.

اندیشکده راهبردی تبیین- کشور یمن با مساحتی بالغ بر 536869 کیلومتر مربع و جمعیتی حدود 24 میلیون نفر در منطقه حساس خاورمیانه قرار دارد. موقعیت راهبردی یمن به لحاظ اشراف بر شاخ آفریقا با مرزهای دریایی جنوب و غرب خود از طریق تنگه «باب المندب» و جزیره «سوکاترا» اهمیت ویژه ای از نظر انرژی و حمل و نقل کالا به این کشور داده است. از نظر ژئوپلیتیکی نیز یمن در جنوب شبه جزیره عربستان قرار گرفته و مرزهای دریایی گسترده­ای به همراه 200 جزیره کوچک و بزرگ در دریای سرخ و خلیج عدن دارد.(1)

از کل جمعیت یمن حدود 98 درصد مسلمان هستند. از نظر جمعیتی شیعیان زیدی و سنی­های شافعی مهمترین فرقه های مذهبی این کشور را در بر می­گیرند. شیعیان زیدی با عنوان حوثی بیشتر در مناطق شمال و شمال شرقی یمن ساکن هستند و شافعی مذهب ها در مناطق جنوبی و غربی سکونت دارند. فرقه اسماعیلیه و شیعیان دوازده امامی نیز در این کشور حضور دارند. اما مهم‌ترین و متشکل‌ترین گروه اجتماعی-سیاسیِ یمن حوثی ها و در قالب جنبش «انصارالله» هستند. حوثی عنوانی است که از رهبری معنوی این جریان «بدرالدین حوثی» گرفته شده است. اختلافات و درگیری‌های حوثی‌ها با دولت مرکزی از سال 2003 تا 2010 در شش مرحله ادامه داشته است. در این جنگ‌ها عربستان سعودی به دلیل رقابت منطقه‌ای با ایران و تلاش برای قدرت‌گیری القاعده در یمن، جانب دولت مرکزی و علی عبدالله صالح را داشت.(2)

تحولات یمن متأثر از انقلاب در کشورهای عربی از 11 فوریه 2011 میلادی هم‌زمان با سقوط حسنی مبارک در مصر آغاز شد. انقلابیون جوان یمنی به همراه سایر احزاب و گروه‌های مخالف خواستار کناره‌گیری علی عبدالله صالح، رئیس جمهور وقت و اصلاحات در زمینه‌های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی شدند. کناره گیری عبدالله صالح و تحمیل عبدربه منصور هادی به عنوان رئیس جمهور که با تصمیم شورای همکاری خلیج فارس و آمریکا صورت گرفت به پایان تحولات اعتراضی در یمن منجر نشد و ناکامی دولت جدید در تقسیم قدرت میان گروه‌های معترض در عمل سبب افزایش تحرکات شیعیان یمنی شد.(3) هم‌زمانی این موضوع با تقویت نیروهای القاعده در جنوب یمن به تشدید ناامنی و بی‌ثباتی در این کشور منجر شد. با این حال دامنه اعتراضات در سال 2014 گسترش بیشتری یافت و در نهایت معترضان، صنعا پایتخت یمن را به کنترل خود درآوردند و کاخ ریاست جمهوری را محاصره کردند. در پی این رویداد، منصور هادی نخست وزیر و کابینه وی در اقدامی غیرمنتظره استعفای خود را به پارلمان اعلام کردند. اگرچه درخواست استعفاء از سوی پارلمان پذیرفته نشد، اما مخالفان این اقدام دولت را تلاشی برای طفره رفتن از خواسته‌های خود دانستند و به اعتراضات ادامه دادند.

 

 

شکل گیری ائتلاف عربی و آغاز حمله نظامی به یمن

مقبولیت بالا و نفوذ چشم‌گیر حوثی‌ها در یمن نگرانی همسایه شمالی آن‌ها را برانگیخت. از همین رو عربستان در 26 مارس 2015 (6 فروردین 1394) تهاجم هوایی خود علیه جنبش انصارالله را با ادعای حمایت از منصور هادی، رئیس جمهور تحت حمایت خود آغاز کرد. در این عملیات که ابتداً از آن به عنوان «طوفان قاطعیت» و سپس «بازگشت امید» نام می برند؛ کشورهای قطر، کویت، امارات متحده عربی، بحرین و عربستان سعودی ائتلاف عربی را تشکیل دادند. همچنین کشورهایی مانند سودان، مراکش، مصر، اردن و … در تحویل تسلیحات نظامی با ریاض همکاری کردند. عربستان با هدف انکار دخالت نظامی در تمامیت ارضی یمن، اعلام کرد که اقدام نظامی ائتلاف کشورهای عربی به رهبری این کشور در پاسخ به درخواست رئیس جمهور قانونی یمن انجام شده است.

در این راستا ایالات متحده آمریکا با حمایت‌های اطلاعاتی و لجستیکی خود از جمله سوخت‌گیری هوایی، حمایت از این ائتلاف را تسهیل کرد. انگلستان برای اعضای ائتلاف آموزش و سلاح فراهم نمود و علی‌رغم حملات مکرر غیرقانونی ائتلاف، فروش سلاح و مهمات به عربستان سعودی و سایر کشورهای عضو ائتلاف را ادامه داد. در واقع ائتلاف عربی به درجات مختلف از سوی کشورهای آمریکا، بریتانیا، کانادا، ترکیه، چین و آلمان حمایت می­شدند و در عین حال از پشتیبانی لجستیکی جیبوتی، اریتیره، سومالی و فرانسه برخوردار بودند.(4) علاوه بر این، اجماع ائتلاف عربی در شورای امنیت و درخواست آن‌ها مبنی بر تحریم تسلیحاتی جنبش انصارالله، برگ برنده‌ی دیگری در مشروعیت بین المللی اقدامات عربستان بود.(5)

هدف واقعی از این مداخله نظامی، جهت دهی جنگ داخلی یمن به نفع دولت عبدربه منصور هادی بود و با حملات گسترده به مواضع شبه نظامیان حوثی که در قالب جنبش انصارالله متشکل شده‌اند، صورت پذیرفت. هر چند هدف صوری ریاض از این مداخله نظامی واکنش به تهدید جمهوری اسلامی ایران عنوان گردید که از جانب حوثی‌ها در امتداد مرزهای جنوبی عربستان ظاهر شده بود.(6)

ائتلاف عربی در سال 2015 (1394) متشکل از ۹ کشور بود، اما با شکست‌های میدانی و پیروزی‌های انصارالله، بحرین و مراکش خارج شدند و قطر هم به ‌دلیل اختلافاتش با عربستان و امارات از ائتلاف بیرون آمد. مصر از ابتدا دخالت چندانی نداشت و سایر کشورها به جز امارات به تدریج از آن خارج شدند. امارات متحده عربی نیز آخرین کشوری بود که عربستان را در ائتلاف تنها گذاشت. برای عربستان تقویت انصارالله یمن و حاکم شدن این جنبش بر این کشور، یک تهدید بزرگ بود. عربستانی‌‌ها به ‌صورت تلویحی بارها اشاره کرده‌اند که نمی‌خواهند شاهد تولد یک «حزب الله دوم» در مرزهای جنوبی خود باشند؛ زیرا یمن مستقل و قدرتمند را یک تهدید برای خود می‌دانند.

در واقع تحولاتی که در روابط دو کشور یمن و عربستان سعودی رخ می­دهد متأثر از تقویت یا تضعیف «توافقانه طائف» منعقده در سال 1934 میلادی است.(7) بدین سبب مهم‌ترین جهت‌گیری سیاست خارجی عربستان در برابر تحولات سیاسی یمن بر مبنای این محورها استوار است:

  • ممانعت از شکل گرفتن یک دموکراسی پایدار و مستقل در یمن؛
  • جلوگیری از سرعت یافتن تحولات و تلاش برای مدیریت و کنترل آن؛
  • حفظ ساختار حکومت یمن و تلاش برای به قدرت رساندن افراد و جریان‌های وابسته؛
  • کاهش نفوذ شیعیان حوثی و جریان‌های وابسته به ایران.

با این همه ائتلاف عربی به رهبری عربستان نتوانست راه به جایی برد و حتی منجر به اختلاف و درگیری درون گروهی شد. این درگیری میان نیروهای تحت حمایت امارات و دولت مستعفی یمن تحت حمایت عربستان و مستقر در ریاض، مردادماه 1398 (2019) در عدن اوج گرفت. هر چند دولت مستعفی یمن به ریاست عبدربه منصور هادی از ائتلاف عربی خواست که با اعمال فشار بر شورای انتقالی جنوب (تحت حمایت ابوظبی) مانع اقدامات و درگیری‌های نظامی در شهر عدن شوند. عدن اکنون شاهد دو دسته بازیگر سیاسی است که شامل شورای انتقالی جنوب و دولت مستعفی منصور هادی است. در درون هر یک از این بازیگران سیاسی، گروه‌ها و زیرشاخه‌های متعددی وجود دارند که مهمترین آن‌ها حضور حزب «الاصلاح» در درون دولت مستعفی یمن است.

آنچه که به مقاومت جنوب یمن موسوم است دارای دو شاخه سیاسی و نظامی است. شاخه سیاسی آن همان شورای انتقالی جنوب به ریاست «عیدروس الزبیدی» است که در سال ۲۰۱۷ با حمایت امارات تشکیل شده است و شاخه نظامی آن که از سال 2016 ایجاد شده به نیروهای کمربند امنیتی موسوم است و شامل نیروهای آموزش دیده تحت حمایت امارات می باشد.(8)

در واقع یکی از شگفتی‌های بحران یمن همکاری حزب اخوانی اصلاح با سعودی‌ها است. حاکمان ریاض که دشمنی ریشه داری با جنبش اخوان المسلمین در هر شکلش دارند، بر این باور بودند که منصور هادی و هم پیمانش یعنی حزب اصلاح شایستگی و توان اداره دولت یمن را دارند. آن‌ها گمان می‌کردند که ساختار قبیله‌ای یمن سبب خواهد شد که تعصب قومی نیروهای حزب اصلاح در برابر اندیشه‌های دینی و اخوانی آنان اولویت پیدا کرده و مانند دیگر گروه‌های اخوانی عمل نمی‌کنند. در عین حال سعودی‌ها نمی‌خواهند اخوانی‌ها کنترل دولت یمن را به دست گیرند، بلکه تلاش دارند با پشتیبانی از اخوان المسلمین یمن به عنوان یک نیروی ایدئولوژیک، جنبش انصارالله را تضعیف کنند.

اماراتی‌ها اما اندیشه‌ای کاملاً متفاوت از سعودی ها دارند. ابوظبی بر این اعتقاد است که اعتماد به احزاب و گروه‌های اخوانی و پشتیبانی سیاسی و نظامی از آن‌ها حتی برای رقابت یا دشمنی با انصارالله هم درست نبوده و سرانجام خوشی ندارد. چرا که اخوانی‌ها انگیزه و توان این را دارند که در صورت به دست آوردن قدرت در آینده‌ی یمن خطراتی جدی برای ثبات سیاسی امارات به وجود آورند. بنابراین این کشور با بهره‌گیری از شبه‌نظامیان مزدور خود که حتی گرایش‌های سلفی هم در میانشان دیده می شود، درصدد تضعیف توان حزب اصلاح و منصور هادی برآمده است.(9)

 

[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr2', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr2", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]

 

راهبرد مقاومت و دفاع مشروع

پس از آغاز حملات ائتلاف علیه یمن، کارشناسان مسائل استراتژیک معتقد بودند که یگانه راه نجات و تغییر موازنه برای برون رفت از بن ‌بست محاصره و جنگ، تکیه بر حملات انبوه موشکی و پهپادی به عمق جغرافیای کشورهای عضو ائتلاف به ویژه عربستان سعودی و امارات است. اما نسبت به وجود این توانمندی یا شکل گیری آن در کوتاه مدت تردید جدی داشتند. لیکن این انتظار در ماه های اخیر پایان یافته و جهان شاهد عملیات‌ گسترده، هدفمند و مؤثر جنبش انصارالله به زیرساخت ها و تأسیسات حیاتی عربستان سعودی بوده است.(10)

حدود دو ماه پس از تجاوز ائتلاف عربی به رهبری عربستان سعودی، ارتش یمن در راستای اقدام متقابل و دفاع مشروع با موشکی ساخت یمن به نام «النجم الثاقب» از آغاز حملات موشکی به عربستان سخن گفت. این موشک با برد 75 کیلومتر در مقایسه با آنچه عربستان در اختیار داشت و در تجاوز وحشیانه به یمن مورد استفاده قرار می‌داد، کمترین اثر بازدارندگی را داشت. اما برای شروع راهبرد یمنی‌ها جهت مقاومت در برابر تجاوز و اتکاء به تولیدات داخل (در شرایطی که به ‌طور کامل در تحریم قرار داشتند) یک اتفاق خاص و فوق‌‌العاده محسوب می‌شد. در ادامه‌ی راهبرد دفاع مشروع، یمنی‌ها از موشک‌‌های اسکاد که قبل از انقلاب یمن، توسط دولت وقت خریداری شده بود، استفاده و تلاش کردند که با بهره‌گیری از دانش مهندسان و متخصصان موشکی که در ارتش یمن خدمت کرده و آموزش دیده بودند، بُرد این موشک‌ها را افزایش دهند. پایگاه هوایی «خالدبن عبدالعزیز» در «خمیس مشیط» و سپس حمله موشکی به پایگاه موشک‌های بالستیک «السلیل» در استان ریاض و به دنبال آن حملات مکرر موشکی ارتش یمن به مناطق مختلف عربستان نشان داد که مقاومت یمنی توانسته به این توانایی موشکی دست یابد.(11)

مقاومت یمنی تا پایان سال ۲۰۱۸ بر اساس نظریه «محدود نگه داشتن دامنه جنگ» فعالیت می کرد. گمان مقاومت این بود که گسترش میدان جنگ از یک سو سبب پراکنده شدن انرژی آن شده و از سوی دیگر به تشدید حملات بی رحمانه ائتلاف عربی علیه توده‌های مردم یمن منجر می شود. لذا در این دوران، مقاومت یمن اگرچه گاهی به صورت سمبلیک به بعضی از مناطق عربستان از جمله پایتخت حمله می کرد، اما در عمل عملیات برون مرزی آن به یک شعاع ۱۰ تا ۱۵ کیلومتری محدود می‌شد. با گذشت زمان کم نتیجه بودن این راهبرد برای آنان به اثبات رسید، چرا که عربستان و امارات در این دوران دایره بمباران‌های هوایی و حتی تهاجمات زمینی خود را گسترش ‌دادند و دائماً بر تعداد قربانیان در بازارها، خانه‌ها، بیمارستان‌ها، مدارس، کوچه ها و خیابان های یمن می افزودند.

معادله جنگ یمن از ابتدای سال 2019 با حملات انصارالله ضد دفاع هوایی عربستان و امارات تغییر کرد. آنچه که منجر به بروز این تغییر شد، موفقیت انصارالله در پیشرفت توانایی‌های نظامی و دستیابی به تکنولوژی پیشرفته در این زمینه بوده است. پس از آن جنبش انصارالله وارد فاز تهاجمی شد. تغییر فاز تدافعی به تهاجمی با هدف قرار دادن تأسیسات خطوط نفت، پست‌های انتقال و توزیع برق و فرودگاه‌ها در سه استان جیزان، نجران و عسیر باعث شد تا انصارالله و نیروهای مردمی از یک وضعیت نامطلوب که ناشی از فشار محاصره، جنگ و فرسایشی شدن این روند بود، به یک وضعیت مطلوب و اثرگذار تبدیل شوند. در واقع ترس عربستان و کشورهای عضو ائتلاف از پیشرفت توانایی‌های انصارالله زمانی آغاز شد که پهپادهای انصارالله در 14 مه 2019  ایستگاه‌های پمپاژ نفت شرکت «آرامکو» عربستان را هدف گرفتند.

 

[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr3', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr3", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]

 

مجموع عملیات‌های پهپادی انصارالله و ارتش یمن طی دو ماه گذشته حدود 40 عملیات بوده و 15 عدد آن‌ها با مشارکت یگان توپخانه انجام شده است. در 21 عملیات پهپادی تأسیسات نظامی سعودی مورد هدف قرار گرفت؛ 10 عملیات پهپادی علیه فرودگاه‌ها، 7 عملیات علیه فرودگاه جیزان، 3 عملیات علیه فرودگاه نجران و 2 عملیات علیه پایگاه هوایی خمیس مشیط انجام شد. یگان موشکی نیز طی دو ماه گذشته 5 عملیات با استفاده از موشک‌های بالستیک داشته و با دو موشک کروز، دو موشک بدر F و یک موشک کوتاه برد تأسیسات نظامی عربستان سعودی را هدف قرار داد.(12) در واقع بهره‌گیری جنبش انصارالله از پهپادها و موشک‌هایی که قادر به ایجاد اختلال در رادارها و دستیابی به اهداف در داخل عربستان هستند، بیان‌گر تغییر معادلات نظامی در میدان نبرد است.

به همین سبب عقب نشینی امارات متحده عربی از یمن به ‌طور عمده در نگرانی این کشور از رویکرد جنبش انصارالله نهفته است. از آن جهت که احتمال می رود نیروهای حوثی همان استراتژی اجرا شده در خصوص عربستان را در برابر امارات نیز دنبال کنند. هر چند تاکنون سران ابوظبی از دور جدید حملات انصارالله در امان بوده اند، اما بدیهی است که به دلیل سطح بالای آسیب پذیری امارات در مقایسه با عربستان و شکننده بودن فضای سیاسی-اقتصادی آن پس از وقوع عملیات، در فضایی از ترس و نگرانی بی‌وقفه به سر برند.(13)

 

پیامدهای حملات ائتلاف

نگاهی به سازماندهی جنگ از سوی عربستان و اجرای عملیات طوفان قاطعیت که پس از حمله های ۲۷ روزه عمدتاً هوایی به درگیری‌های دریایی و زمینی نیز کشیده شد، نشان می دهد که برنامه‌ریزان سیاسی و استراتژیست‌های نظامی عربستان سعودی بر این باور بودند که در مدتی کوتاه به هدف‌های خود در یمن نایل خواهند شد و حوثی‌ها را بر جای خود خواهند نشاند. اما بعد از نزدیک به ۲۸ ماه بمباران هوایی، محاصره دریایی و جنگ‌های زمینی، نه تنها جنگ در یمن پایان نیافته است که این فقیر‌ترین کشور عربی را در یکی از بدترین فجایع انسانی فرو برده است.(14)

از سال 2015 سازمان دیده بان حقوق بشر حدود 90 حمله هوایی غیرقانونی ائتلاف عربی به منازل مسکونی، بازارها، بیمارستان‌ها، مدارس و مساجد یمن را ثبت کرده است. از این حملات به عنوان جنایات جنگی یاد شده است. در سال 2018، ائتلاف یک مجلس عروسی را بمباران کرد و باعث کشته شدن 22 نفر از جمله 8 کودک شد و در یک حمله دیگر اتوبوس حامل کودکان را مورد هدف قرار داد. دیده بان حقوق بشر، بقایای مهمات مهم آمریکایی را در محلِ بیش از ده حمله، از جمله حملات سال 2018 ثبت کرده است.(15)

یمن فقیرترین کشور عربی خاورمیانه است. حملات ائتلاف عربی سبب شده است که ارسال کمک‌های بشردوستانه با مشکل مواجه شود و غیرنظامیان در معرض سوء تغذیه و کمبود امکانات پزشکی قرار دارند.(16) در واقع این جنگ نابرابر یکی از فجایع انسانی را به همراه داشته است و 80 درصد از جمعیت یمن به کمک یا حمایت بشردوستانه نیاز دارند. از جمله 10 میلیون نفر که برای زنده ماندن به کمک‌های غذایی متکی هستند.(17) بر اساس برآوردهای سازمان ملل، بیش از 70 هزار نفر بر اساس درگیری ها از سال 2016 جان باخته‌اند و از ماه نوامبر سال 2018، 6872 غیر نظامی کشته و 10768 زخمی شده‌اند که اکثر آن‌ها توسط حملات هوایی ائتلاف به رهبری عربستان سعودی بوده است. همچنین هزاران نفر آواره شده اند.(18) هر چند محدودیت‌های ائتلاف به رهبری عربستان سعودی در ارسال سوخت و مواد غذایی با محاصره بنادر تحت کنترل حوثی ها ادامه دارد.(19)

 

[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr4', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr4", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]

 

نتیجه گیری

با بروز انقلاب‌های عربی از سال 2011 به بعد عربستان سعودی با هدف جبران شکست‌های پیشین خود به سیاست خود گسترشی روی آورد. تداوم بحران در سوریه، تعمیق بحران در عراق با هدایت داعش، سرکوب قیام مردم بحرین، کودتای نظامی در مصر و … همگی نشان از تقابل و تضاد ریاض با جبهه مقاومت در منطقه دارد.(20) بنابراین درگیری‌های جدید در عدن را می توان در قالب سناریوی سعودی-اماراتی برای تجزیه یمن تفسیر کرد. این دو کشور به دنبال سه پاره کردن یمن هستند. عربستان چشم طمع به مناطق شرق یمن داشته و امارات نیز به دنبال تسلط و تجزیه جنوب این کشور است. ریاض در نظر دارد تا پروژه قدیمی خود برای احداث خط لوله نفتی تا اقیانوس هند را دنبال کند که این مسئله بدین معناست که این خط لوله باید از استان حضرموت در شرق یمن عبور کند. عربستان در گذشته نتوانسته بود از طریق خرید اراضی برای عبور خط لوله خود، این پروژه را اجرا کند. امارات نیز به دنبال کنترل بر بنادر یمن است. بنابراین این دو کشور به دنبال تجزیه یمن بوده و در این مسیر با یکدیگر هماهنگی دارند.

هر چند عربستان سعودی در ابتدا مدعی تشکیل ائتلافی متشکل از سه حلقه اعضای شورای همکاری خلیج فارس، کشورهای عضو اتحادیه عرب و محور ترکیه-پاکستان بود، اما در ادامه نتوانست به این هدف برسد. ریاض بر آن بود تا در تجاوز به یمن، تمامی کشورهای عربی و سُنی منطقه را با خود همراه سازد، اما حتی نتوانست کشور عمان که جزء کشورهای شورای همکاری خلیج فارس است را به ائتلاف بیاورد. این کشور سعی داشت با ایجاد ائتلافی وسیع هم به تجاوز خود مشروعیت ببخشد و هم از لحاظ مالی و تلفات نظامی متحمل خسارات گسترده نشود. برای عربستان مشارکت پاکستان و ترکیه در تجاوز به یمن بسیار مهم بود؛ چرا که ارتش این دو کشور از قدرت و توانایی بالایی برخوردار بودند. اما با بروز نشانه‌های شکست، ترکیه و پاکستان خود را کنار کشیدند.

بنابراین باید گفت تغییر معادلات میدانی یمن که از موفقیت‌ راهبرد مقاومتی جنبش انصارالله برای ایجاد توازن نظامی در برابر ائتلاف سعودی ناشی می‌شود، در کنار خروج نیروهای اماراتی، بستن پرونده یمن با توسل به نیروی نظامی را غیرممکن ساخته است. از همین‌رو عربستان به دنبال راهکار سیاسی برای پایان دادن به بحران یمن است. این سناریو می‌تواند یک راه حل عملی برای پایان دادن به جنگ پنج ساله یمن باشد، به خصوص که مقامات سعودی در بحران سوریه این سناریو را تجربه کرده‌اند. مقامات ریاض وقتی متوجه شدند که راه حل نظامی در سوریه غیرممکن شده و طرح آن‌ها برای تغییر نظام سوریه از طریق مسلح کردن مخالفان امکان ‌پذیر نیست، چند قدم به عقب بازگشتند. آن‌ها از کمک به مخالفان سوری حاضر در هیئت عالی مذاکره کنندگان سوریه دست کشیدند و حتی کانال‌های ارتباط با دولت سوریه را هم گشودند. اما به نظر می رسد هراس از تبعات سنگین پذیرش شکست و پایان بدون دستاورد تهاجم به یمن، مقامات سعودی را بر سر دوراهی تخریب روزافزون تأسیسات حیاتی یمن و پایان جنگ، سردرگُم و مردد ساخته است. در واقع محمد بن سلمان، ولیعهد سعودی به عنوان آغازگر جنگ، تمایل شدیدی برای پایان آن دارد، اما هم‌زمان می خواهد آبروی خود را نیز حفظ کند.

 

منابع

1- https://www.thesun.co.uk/news/2395690/yemen-war-famine-death-toll-saudi-arabia-houthi-rebels-iran/

2- ناهید حسینی مقدم و بهرام یوسفی، راهبرد عربستان سودی در قبال بحران یمن، مجله بین المللی پژوهش ملل، دوره سوم، شماره 25، دی 1396، صص 103-79

3- همان

4-. https://www.hrw.org/world-report/2019/country-chapters/yemen

5- وحیده احمدی، تجاوز عربستان به یمن: اهداف و چشم انداز، ماهنگار راهبردی دیده بان امنیت ملی، 1394، ص 79

6-. https://www.radiofarda.com/a/f3-yemen-war-iran-impact/28650296.html

7- ناهید حسینی مقدم و بهرام یوسفی، پیشین، صص 103-79

8-. https://parstoday.com/fa/middle_east-i172596

9- محمدرضا مرادی، روزنامه کیهان، 31 مرداد 1398، 22264

10-. http://npps.ir/ArticlePreview.aspx?id=182455

11-. https://www.tasnimnews.com/fa/news/1398/07/09/2108756

12-. http://npps.ir/ArticlePreview.aspx?id=182455

13-. http://npps.ir/ArticlePreview.aspx?id=182455

14-. https://www.radiofarda.com/a/f3-yemen-war-iran-impact/28650296.html

15-. https://www.hrw.org/world-report/2019/country-chapters/yemen

16- https://www.thesun.co.uk/news/2395690/yemen-war-famine-death-toll-saudi-arabia-houthi-rebels-iran/

17-. https://www.bbc.com/news/world-middle-east49866677

18-. https://www.hrw.org/world-report/2019/country-chapters/yemen

19-. https://www.hrw.org/world-report/2019/country-chapters/yemen

20- رضا شاهقلیان قهفرخی و علی جمالی، بررسی تأثیر جنگ عربستان در یمن بر امنیت جمهوری اسلامی ایران، مجله سیاست دفاعی، سال 25، شماره 100، پاییز 1396، ص172

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

ارسال دیدگاه