اندیشکده راهبردی تبیین- برگزاری رزمایش مشترک نظامی ایران، روسیه و چین در شمال اقیانوس هند و دریای عمان را میتوان از چند حیث دارای اهمیت دانست. این رزمایش هم از جنبه نمادین آن کمسابقه است و هم از نقطهنظر نظامی قابلتأمل به نظر میرسد. همچنین مقطع زمانی برگزاری، بر حساسیتهای معطوف به آن افزوده است. برخی، این رزمایش را عزمی از سوی سه کشور برای ایجاد بلوکی در مقابل غرب یا ایجاد توازن قدرت ارزیابی میکنند. بنابراین نفس حضور روسیه و چین در کنار ایران در دریای عمان خود میتواند اهمیت نمادین داشته باشد. روسیه و چین طی سالیان اخیر سعی کردهاند با تمامی کشورهای منطقه روابط نزدیک ازجمله در حوزه نظامی داشته باشند اما کشورهای رقیب ایران در منطقه دارای نوعی از وابستگی نظامی به غرب و آمریکا هستند بنابراین تنها همکاری با ایران که دارای سطح بالایی از استقلال نظامی است میتواند توازن قدرت در برابر غرب را تداعی کند، موضوعی که روسیه و چین چندان بیمیل به بروز آن نیستند. هرچند به نظر میرسد این دو کشور با تجهیزات نظامی گستردهای در این رزمایش حاضر نشده باشند اما این حضور نشاندهنده سطحی از همکاریها و هماهنگیهای نظامی سه کشور بهخصوص در منطقه غرب آسیا محسوب میشود. همچنین برگزاری این رزمایش در مقطع زمانی فعلی که آمریکا سعی در انزوای ایران دارد و به همراه اروپا به دنبال ایجاد ائتلافهای بینالمللی در خلیجفارس هستند، علاوه بر باطل کردن ادعای انزوای ایران، پاسخی به ائتلافسازیهای غرب نیز تلقی میشود. بنابراین شایسته است به رزمایش مذکور از چند بعد نگریست و پیامها و پیامدهای آن را موردبررسی قرارداد.
اهمیت رزمایش اخیر میان ایران، روسیه و چین
رزمایش مشترک ایران، روسیه و چین در دریای عمان میتواند از این اهمیت برخوردار باشد که در شرایطی که آمریکا برای هر سه این کشورها موجب بروز تهدیداتی شده، رزمایش فوق میتواند پاسخی به این تهدیدات باشد. درواقع این رزمایش را باید بر اساس نظریه واقعگرایی تدافعی تجزیهوتحلیل کرد. این نظریه معتقد است در شرایطی که یک کشور تلاش به تهدید سازی علیه سایر کشورها نماید، آن کشورها میتوانند باهم افزایی توان و ظرفیت خود به آن تهدید اولیه پاسخ دهند و درواقع با آن تهدید، موازنه سازی نمایند.[1] ازجمله این تهدیدات که از سوی آمریکا اعمالشده میتوان به این موارد اشاره کرد:
۱-حضور گسترده نیروهای نظامی آمریکا در اطراف مرزهای جغرافیایی ایران در طی ماههای فروردین، اردیبهشت و خرداد سال جاری[2]
2-اقدام به ایجاد آشوب، درگیری و اغتشاش طی ماههای دیماه ۱۳۹۶، تیرماه ۱۳۹۷،[3] و آبان ماه ۱۳۹۸[4]
3-حضور گسترده نظامی آمریکا در منطقه شرق آسیا و در مجاورت چین از سال 2011( 1390)[5]
4-اقدام به ایجاد آشوب و هرجومرج در هنگکنگ[6]
5- کمک نظامی ۲ میلیارد دلاری آمریکا به تایوان[7]
6-خروج آمریکا از پیمان منع موشکهای میان برد موسوم به( (INF و تلاش برای احیاء بخش پدافند موشکی ارتش آمریکا[8]
لذا باید گفت که جملگی این عوامل در زمره مسائلی هستند که باعث افزایش اهمیت این رزمایش شدهاند.
پیامهای رزمایش اخیر
در خصوص پیامهای برگزاری رزمایش مذکور باید گفت که نهتنها دوران ترکتازی آمریکا در محیط بینالملل به پایان رسیده و این کشور دیگر نمیتواند مانند دوران گذشته، فعال مایشاء در این محیط باشد. بلکه سایر کشورها هم علاوه بر اینکه با سیطرهطلبی دولت آمریکا در نظام بینالملل مقابله مینمایند، به دنبال این هستند که بتوانند سهم مهمی در مدیریت نظام بینالملل به دست بیاورند.[9] درواقع امروزه شعارِ دکترین نظم نوین جهانی[10] به رهبری آمریکا، به موزههای تاریخ پیوسته و آنگونه که مدنظر شارحانش بود، محقق نشده است.[11] چراکه آمریکا در بسیاری از مسائل جهانی که خود به وجود آورده در بنبست گرفتارشده است و بدون کمک سایر کشورها نمیتواند به مدیریت این مسائل بپردازد. برای مثال میتوان به این مورد اشاره کرد:
پرونده هستهای ایران و خروج یکجانبه آمریکا از توافق برجام. لازم به ذکر است که دولت کنونی آمریکا از این اقدام تنها به دنبال تسلیم کردن جمهوری اسلامی ایران در جهت پذیرش شرایط خود بود. اما نهتنها نتوانست به هدف خود برسد، بلکه از طریق کانالهای مختلف بارها و بارها ابراز تمایل به انجام مذاکره مجدد کرد که با برخورد قاطع جمهوری اسلامی ایران در رد هرگونه مذاکره ثانویه تا زمان لغو کامل تحریمهای قبلی مواجه شده است.[12]
[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr2', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr2", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]
بنابراین میتوان گفت پیام اصلی این رزمایش این است که شرایط محیط بینالمللی دیگر بهگونهای نیست که آمریکا بتواند نقش کلانتر یا پلیس جهانی را ایفا کند.
پیام دیگر رزمایش موردنظر این است که حرکت و روندی که ظرف چند سال اخیر در امور اقتصاد بینالملل مانند تشکیل گروه بریکس[13] و تلاش برای تشکیل واحد پولی رنمیبی[14] به منظور مقابله با هژمونی اقتصادی آمریکا آغازشده، [15]امروزه به وضعیتهای نظامی – امنیتی تسری پیداکرده و کشورهای مختلف تلاش میکنند تا باهم افزایی توان نظامی خود از طریق برگزاری چنین برنامههایی قدرت نظامی آمریکا را در مناطق مختلف دنیا به چالش بکشند.
از سوی دیگر منطقه غرب آسیا و خلیجفارس که همواره از اهمیت خاصی برای آمریکا برخوردار بوده و این کشور بر اساس نظر اندیشمندانی نظیر آلفرد ماهان[16] که بر اهمیت سوقالجیشی غرب آسیا تأکید داشتهاند،[17] بعد از جنگ جهانی دوم همواره تلاش کرده تا سیطره خود را به طرق مختلف بر این منطقه تحمیل نماید.[18] اما این رزمایش حاوی این پیام برای آمریکا است که دیگر نمیتواند مانند گذشته، در منطقه بهتنهایی اعمال قدرت نماید. بلکه حتی اگر قصد ادامه حضور در غرب آسیا را داشته باشد، باید با کشورهای دیگر در امور این منطقه از دنیا شراکت نماید.
عزم سه کشور عضو این رزمایش برای ایجاد توازن قوا با غرب در منطقه
سه کشور عضو این رزمایش هریک بنا به دلایلی دارای عزمی راسخ برای ایجاد توازن قدرت در منطقه هستند.
1-جمهوری اسلامی ایران بنا به وجوه ایدئولوژیک و راهبردی سیاست خارجی خود که همانا مخالفت با سیطرهطلبی آمریکا بر نظام بینالملل است، به دنبال خروج هرچه سریعتر آمریکا و سایر کشورهای غربی از منطقه بوده و بارها این شعار را مطرح کرده که مدیریت مسائل منطقه باید به دست کشورهای آن باشد.[19] در این بین نگاه چین و روسیه به این رزمایش شاید متفاوت از نگاه جمهوری اسلامی ایران باشد، ولی در نهایت با هدف ایران همپوشانی دارد.
2-دولت چین به دنبال این است تا با حضور در غرب آسیا، از حضور هرچه بیشتر آمریکا در شرق این قاره جلوگیری نماید. چراکه این حضور علاوه بر اینکه میتواند موجبات دخالت و نقشآفرینی آمریکا در این منطقه را فراهم کند، بستری مناسب برای گسترش هرچه بیشتر دامنه ناتو[20] به شرق آسیا است.[21] امروزه وضعیت حضور ناتو در منطقه شرق آسیا بهگونهای شده که کشورهایی مانند کره جنوبی، ژاپن و استرالیا وارد مرحله همکاری با ناتو شده و بهعنوان شرکای جهانی این سازمان شناخته میشوند.[22]
خاصه اینکه دولت چین از دیرباز نسبت به مسئله تایوان و استان سین کیانگ دچار حساسیتهای عدیدهای بوده است. بنابراین تحریکات و تحرکات آمریکا و ناتو در این منطقه برای چین بسیار حساسیتبرانگیز است.[23] از سوی دیگر روسیه هم نسبت به حضور آمریکا و ناتو در شرق آسیا دچار حساسیتهای فراوانی است. چراکه روسیه به این منطقه و آسیای مرکزی بهعنوان حیات خلوت خود و شاهراه مبادلاتی انرژی مینگرد و حضور آمریکا در منطقه موردنظر این کشور هم نیست.[24]روسیه هم نظیر چین تلاش میکند تا بهوسیله برگزاری چنین برنامههایی با آمریکا در منطقه غرب آسیا مقابله کند و مانع از توسعهطلبی هرچه بیشتر آن به شرق آسیا شود.
[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr3', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr3", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]
برگزاری این رزمایش برای منطقه حائز نکات ذیل است:
1-تنوع و تعدد بازیگران جدید در منطقه به غیر از بازیگران فرا منطقهای سنتی نظیر انگلستان و آمریکا که طی سالیان متمادی همواره در منطقه حضورداشتهاند.
2-رسیدن کشورهای منطقهای به این نکته که بازیگران دیگری هم در منطقه وجود دارند که میتوان باب ارتباط و تعامل را با آنها باز کرد.[25]
3-همچنین نکته دیگری که این رزمایش دربر دارد، نگریسته شدن به آن بهعنوان اقدامی است که باعث تسریع افول هژمونی آمریکا در محیط بینالملل شده و این کشور دیگر مانند دوران گذشته نمیتواند فعال مایشاء در محیط بینالملل باشد.[26]
پیامد این رزمایش برای جمهوری اسلامی ایران
اما مهمترین دستاورد این رزمایش میتواند شکستن تلاش غرب برای انزوای ایران باشد. اصولا نیز انجام چنین برنامههایی میتواند اقدامات و تدابیر کشورهای غربی برای به انزوا درآوردن جمهوری اسلامی ایران را باطل کند.[27] از سوی دیگر توانمندیهای نظامی – امنیتی جمهوری اسلامی ایران که امروزه در ابعاد مختلف به رخ کشورهای منطقه و جهان کشیده، این انگیزه را در کشورهایی نظیر روسیه و چین به وجود آورده که به جمهوری اسلامی ایران بهعنوان شریکی قابلاتکا بهمنظور مقابله بهتر با کشورهای غربی بنگرند.
[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr4', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr4", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]
نتیجهگیری و جمعبندی
در مجموع رزمایشی که اخیراً توسط جمهوری اسلامی ایران، روسیه و چین در دریای عمان و اقیانوس هند برگزار شد از جهات ذیل حائز اهمیت است:
1-نماد و نشانهای از افول هژمونی آمریکا در محیط بینالملل
2-ورود بازیگران فرا منطقهای جدید به صحنه معادلات منطقه، درصورتیکه تا پیش از این حضور این نیروها عمدتاً محدود به کشورهای غربی بود
3-ارائه پاسخ مشترک از سوی سه کشور ایران، چین و روسیه که هر یک بهنوعی طی سالهای اخیر از سوی آمریکا مورد تهدید واقعشده و در این زمینه دارای وحدت منافع هستند.
از سوی دیگر هرسه کشور ایران، روسیه و چین بهمنظور مقابله با سیطرهطلبی کشورهای غربی در منطقه دارای عزم محکمی هستند و به دنبال این میباشند که با این سیطرهطلبی در کانون آنکه منطقه غرب آسیا بهعنوان نقطه تجمع نیروهای این کشورها است برخورد نمایند.
منابع
[1] Jack Snyder ,Keir A. Lieber , Correspondence: Defensive Realism and the “New” History of World War I, Volume 33, Number 1, Summer 2008, https://muse.jhu.edu/article/241066/pdf
[2] پایگاه اینترنتی بی بی سی فارسی، «استقرار چهار بمبافکن بی۵۲ آمریکا در قطر»، 20/02/1398، قابل بازیابی در پیوند زیر: https://www.bbc.com/persian/world-48228528
[3] Robert Fisk, Why is trump,s man in Iran, Micaheal D, Andea, missing from canservations about the protests?
[4] DALIA DASSA KAYE, Opinion: With chaos in the streets of Iran, here’s how the U.S. could help the Iranian people, 03/12/2019, https://www.latimes.com/opinion/story/2019-12-03/iran-protests-us-trump-policy
[5] MATT SCHIAVENZA, What Exactly Does It Mean That the U.S. Is Pivoting to Asia?, 15/04/2013, https://www.theatlantic.com/china/archive/2013/04/what-exactly-does-it-mean-that-the-us-is-pivoting-to-asia/274936/
[6] پایگاه اینترنتی خبرگزاری ایرنا، « چین به دخالت آمریکا در امور هنگ کنگ اعتراض کرد»، 24/07/1398، قابل بازیابی در پیوند زیر:
https://www.irna.ir/news/83519331/
[7] JESSE JOHNSON, $2.2 billion Taiwan-U.S. arms deal angers China, but sale more symbolic than signal of strength, https://www.japantimes.co.jp/news/2019/07/09/asia-pacific/2-2-billion-taiwan-u-s-arms-deal-angers-china-sale-symbolic-signal-strength/#.XhWXUUczaM8
[8] INF nuclear treaty: US pulls out of Cold War-era pact with Russia, 02/07/2019, https://www.bbc.com/news/world-us-canada-49198565
[9] هدایتی شهیدانی، مهدی، پایگاه اینترنتی موسسه مطالعات و تحقیقات سیاسی و بین المللی ابرار معاصر تهران، «روسیه و نظم نوظهور بینالمللی (با تاکید بر روابط روسیه ـ آمریکا): فرصتها و چالشهای ایران، 31/04/1398، قابل بازیابی در پیوند زیر:
[10] New World Order
[11] John Kofas, The New World Order 25 Years Later: Success or Failure? https://alochonaa.com/2015/04/05/the-new-world-order-25-years-later-success-or-failure/
[12] Trump to blame for failure of US-Iran nuclear talks – Rouhani, https://www.theguardian.com/world/2019/oct/02/trump-to-blame-for-failure-of-us-iran-nuclear-talks-rouhani
[13] Brix
[14] Renmibi
[15] Maniyan, Mark. E and others (2012) Pivot to the Pacific? The Obama Administration,s “Rebalancing” Toward Asia CRS Report for Congress, Prepared for Members and Commitees of Congrees, Congressional Research Services.
[16] Alphered Mahan
[17] Where is the Middle East? https://al-bab.com/special-topics/where-middle-east
[18] Mohssen Massarrat, America’s Hegemonic Middle East Policy, 04/08/2007, https://www.globalresearch.ca/america-s-hegemonic-middle-east-policy/6683
[19] JOHN HANNAH , U.S. Deterrence in the Middle East Is Collapsing, 30/10/2019, https://foreignpolicy.com/2019/10/30/u-s-deterrence-in-the-middle-east-is-collapsing-syria-iran-saudi-arabia-trump/
[20] Nato
[21] Kenneth G. Liberthal, The Ameriacan Pivot to Asia, 21/12/2011, https://www.brookings.edu/articles/the-american-pivot-to-asia/
[22] Allies agree Japan’s Mission to NATO, 24/05/2018, https://www.nato.int/cps/en/natohq/news_154886.htm
[23] پایگاه اینترنتی ایرنا، « نگرانی چین از تجزیه طلبی»، 11/08/1398، قابل بازیابی در پیوند زیر:
https://www.irna.ir/news/83517445/
[24] رنجکش، محمدجواد، لطیفان، نویدرضا، «بررسی تاثیر رقابت روسیه و آمریکا بر روند همگرایی و واگرایی منطقه ای آسیای مرکزی
[25] Ekaterina Stepanova, 2016, Russia in the Middle East: Back to a “Grand Strategy” – or Enforcing Multilateralism?, https://www.ifri.org/sites/default/files/atoms/files/pe2_stepanova_ok.pdf
[26] Adrian Monck, The Choice Facing a Declining United States, 28/07/2018, https://www.theatlantic.com/ideas/archive/2018/08/americas-global-influence-is-declining/568708/
[27] دارمی، سلیمه، « ناتو در قرن بیست و یکم، تهران: موسسه فرهنگی مطالعات و تحقیقات بینالمللی ابرار معاصر تهران، صص 273-272.