ترور سردار سلیمانی؛ فرصت‌ها و چالش‌های منطقه‌ای

جنایت دولت آمریکا در ترور سردار قاسم سلیمانی و همراهانش از جمله ابومهدی المهندس می‌تواند پیامدهای مهمی برای ایران و محور مقاومت و همچنین برای آمریکا و رژیم صهیونیستی داشته باشد.

اندیشکده راهبردی تبیین- دولت آمریکا بامداد سوم ژانویه 2020 در اقدامی تروریستی سردار سپهبد قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، ابومهدی المهندس، نایب رئیس حشد الشعبی و هشت نفر دیگر از همراهان‌شان را در نزدیکی فرودگاه بغداد به شهادت رساند. ایالات متحده یک مقام رسمی نظامی ایران را در حین سفر رسمی به یک کشور دیگر مورد حمله قرار داد و ضمن برهم زدن برخی قواعد بازدارندگی میان ایران و آمریکا، تهران و متحدانش را نیز در موقعیت پاسخ‌گویی قرار داد. تحلیل‌گران عنوان می‌کنند که ترور سردار سلیمانی از سوی آمریکا یکی از رخدادهایی است که در وضعیت منطقه غرب آسیا و مناسبات تهران و واشنگتن تأثیر می‌گذارد. در همین حال، برخی نیز بر این باور هستند که این ترور می‌تواند برای پیشبرد راهبردها و سیاست‌های منطقه‌ای ایران چالش‌ها و البته فرصت‌هایی ایجاد کند. این نوشتار ضمن اشاره مختصر به نظم منطقه‌ای غرب آسیا پیش از ترور سردار سلیمانی، فرصت‌ها و چالش‌های منطقه‌ای این جنایت دولت آمریکا برای جمهوری اسلامی ایران را بررسی می‌کند.

وضعیت سیاسی- امنیتی منطقه غرب آسیا در بازه زمانی منتهی به ترور سردار سلیمانی

منطقه غرب آسیا از آغاز قرن 21 شاهد تغییرات زیادی بود. عقب‌نشینی اجباری نظامیان رژیم صهیونیستی از جنوب لبنان در 25 مه 2000 نقطه آغاز تحولات جدید در این منطقه بود. نظامیان اسرائیلی پس از حدود دو دهه به ‌دلیل حمله‌های سخت از سوی مقاومت اسلامی لبنان و حزب‌‌الله مجبور شدند از جنوب لبنان عقب‌نشینی کنند. «ایهود باراک» نخست‌وزیر وقت رژیم صهیونیستی درباره تصمیم به خروج خفت‌بار نظامیان اسرائیل از جنوب لبنان گفت: «ما باید یا فرزاندان‌مان را در لبنان دفن کنیم و یا کاری [فرار] که کمترین ضرر را دارد؛ انتخاب کنیم»[1]. این نخستین عقب‌نشینی رژیم صهیونیستی از سرزمین‌های اشغالی از یوم النکبه در 1948 بود و اسرائیل بعد از این عقب‌نشینی دیگر نتوانست در جنگ‌های خود پیروزی قابل‌توجهی را به دست بیاورد. در همین حال، این پیروزی بزرگ ضمن اینکه زمینه پیروزی‌های دیگر محور مقاومت را علیه رژیم صهیونیستی فراهم کرد، نگاه به محور مقاومت را در سطح منطقه غرب آسیا به تدریج تغییر داد.

 

 

جنگ سال 2003 آمریکا علیه عراق و سقوط رژیم بعثی عراق یکی دیگر از رخدادهای مهم غرب آسیا بود که سبب دگردیسی در نظم سیاسی و امنیتی این منطقه شد چرا که با سقوط رژیم بعثی، شیعیان در عراق قدرت را در اختیار گرفتند و این موضوع نیز بر افزایش جایگاه و موقعیت محور مقاومت در منطقه نقش بسزایی داشته است.

جنگ 33 روزه سال 2006 نیز یکی از تأثیرگذارترین رویدادهای منطقه بود. این جنگ، افسانه شکست‌ناپذیری ارتش اسرائیل را باطل کرد.  سیدحسن نصرالله، دبیرکل حزب‌الله لبنان جنگ 33 روزه را «ادامه حمله آمریکا به افغانستان و عراق و تکمیل‌کننده این جنگ‌‌ها» می‌داند و معتقد است که این جنگ قرار نبود صرفاً به جغرافیای لبنان محدود شود؛ بلکه قرار بود این جنگ به سرنگونی حزب‌‌الله و حذف مقاومت در لبنان، عراق و فلسطین و همچنین سرنگونی دولت سوریه و محاصره ایران ختم شود. به گفته دبیرکل حزب ‌الله تنها دلیلی که باعث شد این جنگ علیه مقاومت در لبنان متوقف شود این بود که آمریکایی‌‌ها و صهیونیست‌‌ها به این نتیجه رسیدند که در این جنگ شکست خورده‌‌اند». به گفته سیدحسن نصرالله، این شکست برای ارتش اسرائیل به حدی سنگین بود که ارتش این رژیم هنوز پس از 13 سال نتوانسته است روحیه خود را بازسازی کند[2].

وقوع اعتراض‌های عربی در سال 2011 و شکل‌گیری بحران‌های بزرگی نظیر بحران سوریه، تهاجم داعش به عراق و همچنین جنگ ائتلاف سعودی علیه یمن نیز از جمله رخدادهای مهمی است که در عمل سبب تقویت محور مقاومت در منطقه غرب آسیا شد؛ چراکه نظام سوریه پس از 9 سال نه تنها دچار تغییر نشد بلکه دست برتر را در مقابل تروریست‌ها دارد، انصارالله یمن نه تنها در جنگ از ائتلاف سعودی شکست نخورد بلکه عملاً در صعنا دولت تشکیل داده و سازمان‌یافته‌ترین گروه سیاسی در یمن محسوب می‌شود و تروریست‌های داعش نیز در عراق برای تشکیل دولت ناکام بودند.

در اثر تحولات سال 2011 تاکنون گروه‌های مقاومت در منطقه تکثیر شده؛ به نحوی که «بریان کاتز» تحلیلگر آمریکایی عنوان می‎‌کند: «محور مقاومت دیگر یک محور نیست بلکه به اتحاد ارتقا پیدا کرده و قدرت بازدارندگی این محور نیز افزایش زیادی داشته است»[3]. سید حسن نصرالله نیز در تبیین علل ترور سردار سپهبد قاسم سلیمانی به شکست‌های متعدد و مکرر آمریکا از محور مقاومت در منطقه اشاره کرد. نکته حائز اهمیت این است که همزمان با موفقیت‌های محور مقاومت، رژیم صهیونیستی با بحران بی‌سابقه سیاسی مواجه شد، به نحوی که سال 2018 را با فروپاشی کابینه و سال 2019 را نیز با ناکامی برای تشکیل کابینه جدید و تصمیم برای برگزاری سومین انتخابات پارلمانی در طی تنها یک سال به پایان رساند. در همین حال، عربستان سعودی به عنوان مهم‌ترین رقیب منطقه‌ای جمهوری اسلامی ایران نیز در باتلاق جنگ یمن گرفتار شده و در تنش با قطر نیز یک بازنده آشکار بوده است. در چنین فضایی، دولت آمریکا به این جمع‌بندی رسید که با ترور سردار قاسم سلیمانی، می‌تواند روند تقویت موقعیت محور مقاومت را در منطقه غرب آسیا متوقف کند چرا که شهیدسلیمانی همان‌گونه که سید حسن نصرالله عنوان کرد نقش برجسته‌ای در قدرت‌یابی محور مقاومت در منطقه از سال 2000 تاکنون داشته است.

چالش‌های ایران در پیشبرد سیاست‌های منطقه‌ای پس از ترور سردار سلیمانی

بدون شک، دولت آمریکا با به شهادت رساندن سردار سلیمانی، یکی از فرماندهان بزرگ نظامی جمهوری اسلامی ایران را که اشراف دقیقی بر تحولات منطقه نیز داشته، از کشور گرفته است. نبود سردار سلیمانی یک ضربه مهم برای جمهوری اسلامی ایران از یک‌سو و برای محور مقاومت از سوی دیگر است؛ زیرا شهید سلیمانی با ویژگی‌های شخصیتی خاص خود قابلیت برجسته‌ای در ایجاد انسجام و یکپارچگی در محور مقاومت داشته است. از دید سید حسن نصرالله، شخصیت و عملکرد حاج قاسم سلیمانی سبب شد که روابط برادرانه ای میان فرماندهان گروه‌های مقاومت در ایران، عراق، لبنان و سوریه شکل گیرد. به تعبیر دبیرکل حزب الله لبنان، حاج قاسم سلیمانی «پرچمدار مقاومت در منطقه» بود و می‌توان وی را «نمونه زنده مجاهدت یک شخصیت نظامی» عنوان کرد[4]. بنابراین، مهم‌ترین چالش جمهوری اسلامی ایران است که یک شخصیت برجسته و به تعبیر رهبر معظم انقلاب «چهره بین‌المللی مقاومت» را از دست داده است.

 

[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr2', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr2", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]

 

دومین چالش مهم پیش روی ایران در دوره پساسلیمانی این است که ناآرامی‌ها در عراق و لبنان همچنان ادامه دارد. قدرت‌های خارجی اعم از منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای نیز عزم جدی برای تداوم ناامنی و حتی گسترده‌تر شدن خشونت در عراق و لبنان دارند. گروه‌های مورد حمایت جمهوری اسلامی ایران به خصوص در عراق زیر فشار شدید ایالات متحده آمریکا قرار دارند و واشنگتن تلاش دارد این گروه‌ها را از طریق بمباران و به شهادت رساندن فرماندهان و اعضای آن‌ها، تضعیف سازد.

ارزیابی تأثیر ترور سردار سلیمانی بر عملکرد گروه‌های مقاومت در منطقه

ترور سردار سلیمانی از سوی دولت تروریستی آمریکا می‌تواند چالش‌ها و فرصت‌هایی برای محور مقاومت در منطقه ایجاد کند:

1- چالش‌ها

از مهم‌ترین چالش‌های این ترور می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

احتمال تکرار رفتارهای تروریستی از سوی آمریکا و رژیم صهیونیستی

«برایان هوک»، رئیس گروه اقدام مالی علیه ایران در وزارت خارجه آمریکا در مصاحبه با روزنامه «الشرق الاوسط» در حاشیه اجلاس مجمع جهانی اقتصاد در داووس، با تکرار ادعاهای بی‌اساس علیه سردار سلیمانی فرمانده شهید نیروی قدس، تهدید کرد اگر سردار قاآنی هم مانند وی به نظامیان آمریکایی آسیب بزند، او را نیز ترور می‌کنند[5]. این تهدید نشان می‌دهد که دولت آمریکا و رژیم صهیونیستی به فشار حداکثری نظامی و امنیتی علیه جمهوری اسلامی ایران به طور خاص و محور مقاومت به طور عام روی آوردند. در همین راستا، آمریکا پس از ترور سردار سلیمانی نیز در چند نوبت به مواضع گروه‌های مقاومت در عراق حمله کرد.

 

[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr3', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr3", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]

 

امکان بازآفرینی داعش در عراق

سردار سلیمانی پیشگام در مبارزه با گروه تروریستی داعش بود و در شکست این گروه در سوریه و عراق نقش مهمی داشته است. به همین دلیل نیز روزنامه «النبأ» متعلق به داعش که پنجشنبه هر هفته مرتباً آماده و در رسانه‌‌های این گروهک منتشر می‌‌شود، در سرمقاله خود پس از ترور سردار سلیمانی به این اقدام تروریستی آمریکا واکنش نشان داد و ابراز خوشحالی کرد. تحلیل‌گران زیادی نیز با اشاره به نقش برجسته شهید سلیمانی در شکست تروریسم داعشی در عراق، درباره امکان بازآفرینی این گروه تروریستی در این کشور هشدار دادند. بازآفرینی داعش و یا تلاش برای بازآفرینی آن می‌تواند سبب توزیع تمرکز گروه‌های مقاومت در جبهه‌های مختلف شود و این موضوع می‌تواند بر نقش این گروه‌ها در میدان جنگ با تروریسم در سوریه تأثیرگذار باشد.

2- فرصت‌ها

اگرچه ترور سردار سلیمانی ضربه بزرگی به جمهوری اسلامی ایران و محور مقاومت در منطقه بود، اما شهادت وی می‌تواند فرصت‌هایی نیز برای محور مقاومت ایجاد کند که برخی از آن‌ها عبارتند از:

عزم مقاومت برای تقویت جایگاه منطقه‌ای خود

اگرچه سردار سلیمانی یکی از مهم‌ترین فرماندهان محور مقاومت و به «شخصیت بین‌المللی مقاومت» بود، اما برداشت اشتباه این است که محور مقاومت را «قائم به شخص» تلقی کنیم. محور مقاومت ثابت کرد که قائم به شخص نیست، کمااینکه پس از ترور سید عباس موسوی، دبیرکل سابق حزب‌الله لبنان، سید حسن نصرالله جایگزین وی شد و امروز یکی از مهم‌ترین و مقتدرترین اشخاص در منطقه غرب آسیا محسوب می‌شود که دشمن صهیونیستی هراس شدیدی از وی دارد. ترور سردار سلیمانی سبب عزم محور مقاومت برای تقویت قدرت بازدارندگی خود می‌شود؛ چراکه ماهیت دشمن آمریکایی و صهیونیستی بیش از هر زمان دیگری آشکار شده است.

افزایش انزجار از آمریکا در میان ملت‌های مسلمان

یکی از فرصت‌هایی که شهادت سردار سلیمانی ایجاد کرد، این است که انزجار از آمریکا در سطح منطقه غرب آسیا به شدت افزایش یافته است. آمریکا با نقض حاکمیت عراق و در داخل خاک این کشور سردار سلیمانی و ابومهدی المهندس را ترور کرد. تظاهرات میلیونی ضد آمریکایی روز 24 ژانویه مردم عراق یکی از نشانه‌های روند تصاعدی انزجار از آمریکاست. در همین حال، دولت آمریکا پس از ترور سردار سلیمانی از طرح نژادپرستانه معامله قرن رونمایی کرد. این اقدام‌ها با واکنش گسترده‌ای در سطح منطقه مواجه شد و مردم کشورهای مختلف با برگزاری تظاهرات ضد آمریکایی، انزجار خود را از سیاست‌های آمریکا نشان دادند. این انزجار به خصوص در ایران روند شدیداً تصاعدی داشته است. «یرواند آبراهامیان»، استاد دانشگاه‌ نیویورک و پژوهشگر سرشناس مسائل ایران در این خصوص می‌گوید: «ایرانی‌ها تاکنون آمریکا را دولتی توطئه‌گر می‌دانستند، اما پس از ترور قاسم سلیمانی، آمریکا را دولت تروریستی می‌دانند که یک شخص را به قتل می‌رساند و این جنایت را حتی در خارج از مرزهای خود انجام می‌دهد»[6].

افزایش مطالبه برای خروج نظامیان آمریکا از منطقه

پس از ترور سردار سلیمانی و همراهانش، اعتراض‌ها به حضور نظامی آمریکا در سطح منطقه و در سطح خُرد نیز در عراق افزایش پیدا کرده و گروه‌های مقاومت رسماً اعلام کردند که انتقام ترور اخیر، تنها اخراج نظامیان آمریکایی از منطقه خواهد بود. حتی آیت‌الله سید کاظم حائری از مراجع تقلید عراق در فتوایی اعلام کرد که حضور نظامیان آمریکایی در عراق حرام است. حمله‌های مکرری که پس از ترور سرداران مقاومت به پایگاه‌های نظامی آمریکا در عراق انجام شد، فضا را برای ماندن نظامیان آمریکایی به خصوص در عراق به شدت سخت و ناامن کرده است.

در این خصوص ذکر دو نکته حائز اهمیت است. نخست اینکه؛ گروه‌های مقاومت آگاه هستند که اخراج آمریکا از منطقه در کوتاه‌مدت امکان‌پذیر نیست و فرآیندی «زمان‌بر» است. دوم اینکه؛ تحرکات جدیدی که در منطقه پس از ترور سردار سلیمانی آغاز شد، می‌تواند در درازمدت سبب تضعیف جایگاه آمریکا در منطقه شود. در همین راستا، «ماتیاس بروگمن»، کارشناس غرب آسیا در تحلیلی که روزنامه «هندلز بلات» آلمان منتشر کرد، ترور سردار سپهبد قاسم سلیمانی را یکی از بزرگ‌ترین اشتباهات دولت آمریکا عنوان کرد که سبب شد بار دیگر انگشت انتقاد از همه جهت به سوی آمریکا نشانه گرفته شود[7].

 

[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr4', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr4", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]

 

افزایش تهدیدها علیه رژیم صهیونیستی

یکی از فرصت‌هایی که ترور سردار سلیمانی و ابومهدی المهندس و همراهان‌شان برای محور مقاومت ایجاد می‌کند، افزایش تهدید و امکان آسیب به رژیم صهیونیستی است. اگرچه تل‌آویو از شهادت سردار سلیمانی بی‌نهایت شادمان است، اما این شهادت سبب می‌شود گروه‌های مقاومت احتیاط را کنار گذاشته و با قدرت بیشتری علیه رژیم صهیونیستی اقدام کنند. در واقع، گروه‌های مقاومت از یک‌سو در صدد تقویت قدرت بازدارندگی خود خواهند بود و از سوی دیگر منتظر فرصت خواهند بود تا ضربه سنگینی به رژیم صهیونیستی به عنوان مهم‌ترین متحد آمریکا در منطقه وارد کنند.

نتیجه‌گیری

ترور سردار سلیمانی، جنایتی بود که دولت تروریستی آمریکا مرتکب شد. اگرچه این جنایت به دلیل شخصیت خاص و اشراف اطلاعاتی و نظامی سردار سپهبد سلیمانی در امور منطقه، ضربه سنگینی به جمهوری اسلامی ایران و محور مقاومت است، اما هم جمهوری اسلامی و هم محور مقاومت در طول حیات خود ثابت کردند که قائم به شخص نیستند و توان پرورش نخبگانی مثل سردار سلیمانی را دارند. این جنایت دولت آمریکا می‌تواند فرصتی مهم برای محور مقاومت باشد تا در جهت اخراج و یا دست کم تضعیف موقعیت آمریکا در منطقه گام‌های اساسی بردارد. در عین حال، پس از این جنایت، تهدید ها و امکان آسیب زدن به رژیم صهیونیستی نیز افزایش می‌یابد، به خصوص اینکه دونالد ترامپ، رئیس جمهوری آمریکا از طرح نژادپرستانه معامله قرن نیز رسماً رونمایی کرده است.

فهرست منابع

1- «فرار رژیم صهیونیستی از جنوب لبنان؛ تبعات پیروزی ۲۵ می بعد از ۱۹ سال»، خبرگزاری تسنیم، 4 خرداد 1398، قابل دسترسی در:

https://www.tasnimnews.com/fa/news/1398/03/04/2018788/

 

2- سیدرضی عمادی، «ابعاد تازه تشریح “سید حسن نصرالله” درباره علل و پیامدهای ترور سرداران مقاومت»، 26 مرداد 1398، قابل دسترسی در:

https://parstoday.com/fa/middle_east-i180507

 

3- سیدرضی عمادی، «جهان عرب؛ 9 سال پس از خودسوزی “بوعزیزی”»، 27 آذر 1398، قابل دسترسی در:

https://parstoday.com/fa/middle_east-i179060

 

4- «نصرالله: سردار سلیمانی پرچمدار ایران در خاورمیانه بود»، خبرگزاری جمهوری اسلامی، 22 دی 1398، قابل دسترسی در:

https://www.irna.ir/news/83631067/

 

5-«آمریکا سردار قاآنی را به ترور تهدید کرد»، مشرق نیوز، 3 بهمن 1398، قابل دسترسی در:

https://www.mashreghnews.ir/news/1034145/

 

6-  «یرواند آبراهامیان: بعد از ترور قاسم سلیمانی، ابوبکر بغدادی در قبرش می‌خندد»، خبر آنلاین، 14 دی 1398، قابل دسترسی در:

https://www.khabaronline.ir/news/1338394/

 

7-  «هشت اشتباه راهبردی آمریکا در قبال ایران»، باشگاه خبرنگاران جوان، 15 دی 1398، قابل دسترسی در:

https://www.yjc.ir/fa/news/7197322/

 

ارسال دیدگاه