مولفه های سیاست خارجی انقلابی از نگاه رهبر معظم انقلاب اسلامی

سیاست خارجی، خـط مشی‌ای است که دولت‌ها در برخورد بـا مسائل خارجی براى حفظ حاکمیت و دفاع از منافع خود اتخاذ می‌کنند. در این مقاله سیاست خارجی انقلابی در چارچوب دیدگاه های مقام معظم رهبری بررسی می‌شود.

جایگاه سیاست خارجی

اندیشکده راهبردی تبیین- در عرصه روابط بین‌الملل ، سیاست خارجى کشورها جایگاه ویژه‌ای دارد. نظام‌هاى سیاسى مى‌توانند با اتخاذ سیاست‌گذارى‌ها منافع ملى خود را تعیین نمایند. ضمن اینکه سیاست‌هاى مختلف، انعکاسى از خواست‌ها و نیازهاى اقتصادى، سیاسى، فرهنگى و امنیتى جامعه مى‌باشند.

در اندیشه سیاسى مقام معظم رهبرى، سیاست خارجى همواره جایگاه ارزشمند و مهمی داشته است. ایشان از حساسیت، تاثیرگذارى و دشوارى‌هاى میدان وسیع دستگاه دیپلماسى به مناسبت‌هاى مختلف سخن گفته‌اند:«سـیـاست خارجى و دستگاه اداره‌کننده سیاست خارجى در حقیقت نیمى از نظام سیاسى است که رابـطـه و حـدود و مـنـافـع کـشـور را در اقـطـار عـالم دنـبـال مى کند. هر چه هم که دنیا از ارتباطات بیشترى و نزدیکترى برخوردار بشود، این نـقـش اهـمـیـت بـیشترى پیدا مى کند. خیلى از مشکلات کشورها را دیپلماسى توأم با ابتکار و اقتدار مى‌تواند حل کند. در واقع دیپلماسى ابزار کار آمد اقتدار نظام سیاسى است. اقتدار نظام سیاسى را بیش از بسیارى از دستگاه‌هایى که حافظ و موظف به حفظ امنیت ملى هستند، دسـتـگـاه دیپلماسى و اداره‌کننده سیاست خارجى مى‌تواند به عهده بگیرد و تحقق ببخشد»(25 / 5 / 79)[1]

در دیدگاه رهبر انقلاب سیاست خارجى از مسائل درجه اول نظام محسوب شـده و همچون مهم‌ترین مسائل اقتصادى و خطوط اقتصادى کشور، باید مورد توجه قرار گیرد:«دیپلماسى کار مجموعه نظام است، یعنى اختصاص به وزارت خارجه ندارد. مجموعه مدیریت کـلان نـظـام، متصدى مساله دیپلماسى است. اما دستگاه تخصصى و کارخانه دیپلماسى و ستاد اصلى دیپلماسى، وزارت خارجه است»(6 / 6 / 79)[2]

در مکتب مقام معظم رهبرى، خط درست سیاست خارجى، بستگى به حفظ جهت‌گیرى اسـلامى و شجاعت در مقابل تهدیدات دشمنان و قدرت‌هاى بزرگ دارد؛ و براى انجام این مهم باید وفادارترین، صمیمى‌ترین، خوشفکرترین، پرانگیزه‌تـریـن انـسـانـ‌هـا در دسـتـگاه دیپلماسى مجتمع شوند، تا بتوانند تهدیدها را به فرصت تبدیل و منافع ملى کشور را حراست کنند.

 

 

اولویت هاى سیاست خارجى

رابطه دیپلماتیک از لحاظ تئورى، در واقع نقطه اوج روابط عادلانه و صمیمانه دو کشور بایکدیگر است. زیرا دو کشور مستقل و غیر وابسته به یکدیگر، پس از رسیدن بـه درک متقابل، رفتار حسنه متقابل و عدم مداخله در امور داخلى یکدیگر، اقدام به برقرارى روابط دیپلماتیک مى‌نمایند. از نظر تئورى زمانى که دو کشور با یکدیگر رابطه دیپلماتیک برقرار مى‌کنند، بدان معنى است که قرار گذاشته‌اند از این پس بر اساس اصل رفتار حسنه متقابل، احترام بـه اصول شناخته‌شده بین‌الملل و در چارچوب مقررات بین‌المللى با یکدیگر رفتار نمایند.

 

اصول و مبانى سیاست خارجى جمهورى اسلامى

در کلیه نظام هاى سیاسى و حکومتى جهان ، قانون اساسى بالاترین سند رسمى نظام است. چارچوب‌ها و کلیات و حدود و ثغور سیاست خارجى هر کشور نیز در همین سـنـد مـعـیـن مـى‌گـردد. در جـمـهورى اسلامى ایران نیز قانون اساسى غـنـى‌تـریـن مـنـبـع سـیـاسـت خـارجـى اسـت. قانون اساسی به روشنى ارجحیت‌هاى سیاست خارجى ایران را روشن ساخته و چهار گروه از کشورها به ترتیب داراى اولویت مى‌باشند:

  1. همسایگان ایران
  2. کشورهاى مسلمان
  3. کشورهاى جهان سوم
  4. کـشـورهـایـى کـه به نوعى یکى از نیازهاى سیاسى، اقتصادى، اجتماعى و یا نظامى ایران را بر طرف سازند[4]

 

مؤلفه اسلام گرایی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران

در فرایند پیروزی انقلاب اسلامی، گفتمانی شکل گرفت که ریشه در سنت اسلام داشت این گفتمان انقلابی به بازتعریف بنیادی در حوزه سیاست داخلی و خارجی پرداخت و معیارهای متفاوتی را برای تعریف و تعیین «خود» و «دگری» در عرصه داخلی و بین‌المللی ارائه داد. از سوی دیگر گفتمان مسلط جهانی را به چالش کشید، نظم حاکم بر مناسبات بین‌المللی را مورد تهدید و تردید قرار داد،کانون‌های متعدد را در برابر قدرت جهانی بسیج کرد و متغیرهای تازه‌ای را وارد صحنه سیاست بین‌الملل نمود در نتیجه در بطن انقلاب اسلامی گفتمان‌های متمایز سیاست خارجی متولد شد که در چارچوب آن رفتار سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران شکل گرفت.

امام خمینی منافع امت اسلامی را مد نظر قرار داده بود و با کنار نهادن ناسیونالیسم مطلق، ایده‌های سکولار را ناچیز شمرد. ایشان هوادار یک نظم جهانی بر مبنای اصول اساسی  و جهان شمول اسلامی سودمند برای بشریت بود.  اسلام برای بشریت آمده و آمده تا بشریت  زیر چتر عدالت قرار گیرد. ورود عنصر جهان‌گرایی به وسیله امام خمینی در سیاست خارجی ایران هنگامی که به گورباچف در ژانویه 1988 نامه نوشت، دیده می‌شود. امام خمینی با بدگویی از خلاء ایدئولوژیکی؛ غرب و شرق را زیر سوال برد، ارزش‌های اسلامی هواداری کرد و نوشت که اسلام توانایی رهایی همه ملت‌ها را دارد[5]

 

انقلاب‌زدایی از سیاست خارجی جمهوری اسلامی؛ هدف اصلی دشمن

حال این سوال پیش می آید که چرا مقام معظم رهبری همواره بر روحیه صحیح انقلابی در زمینه سیاست خارجی تاکید دارند؟

بیانیه ارزشمند «گام دوم انقلاب» در ابعاد مختلف به مساله سیاست خارجی و روابط بین‌الملل می‌پردازد. برخی از این ابعاد مربوط به سیاست خارجی جمهوری اسلامی است و برخی دیگر به نوع تحولات و پویش‌های راهبردی در محیط بین‌الملل اشاره دارد. فهم نوع ادراک رهبر انقلاب از فرآیند تحولات از گذشته تا آینده، برای هر صاحب‌نظری دارای اهمیت راهبردی است.

برای تبیین بهتر چیستی و علل رویکرد سیاست خارجی طرح‌شده در گام دوم انقلاب باید به این نکته توجه کرد که چهل سال پس از از پیروزی انقلاب اسلامی، همچنان مساله اصلی غرب به‌خصوص آمریکا، «اصلِ انقلاب» است. آمریکا نه‌تنها با انقلاب اسلامی و نظام برآمده از آن یعنی جمهوری اسلامی کنار نیامده بلکه آن را تهدید و دشمن اصلی عنوان می‌کند.

گروه اقدام ایران مستقر در وزارت خارجه آمریکا در گزارشی اعلام می‌کند ایران تنها حکومت انقلابی باقی‌مانده است که آمریکا باید کار آن را یک‌سره کند. در واقع مفهوم کلیدی سیاست خارجی دولت ترامپ در قبال ایران، انقلاب است و تمام خواسته‌های آنها از جمله شروط دوازده‌گانه مایک پمپئو وزیر خارجه آمریکا در قبال ایران نیز متمرکز بر کنار گذاشتن دستاوردهای انقلاب اسلامی در عرصه‌های مختلف است. به این ترتیب، راهکار مدنظر آمریکا برای عادی‌شدن ایران در محیط بین‌الملل، «انقلاب‌زُدایی از جمهوری اسلامی» است. از منظر دشمن این انقلاب اسلامی است که ایران را حتی به لحاظ مادی، قدرتمند کرده است و رفع تهدید ایران تنها از طریق انقلاب‌زُدایی از سیاست خارجی جمهوری اسلامی میسر است. با فهم این چارچوب می‌توان به اهمیت تاکید رهبری بر مساله انقلاب و لزوم تداوم آن پی برد.

صرف گلایه‌های آمریکا از مخرب بودن انقلاب اسلامی برای منافع غرب، شاهدی بر درستی موضع رهبری است مبنی بر اینکه تاریخ چهل ساله انقلاب بدون خیانت به آرمان‌ها سپری شده است. ایشان در چند مورد تصریح می‌کنند که هدف انقلاب صرفا گرفتن حکومت نبوده و دغدغه آن، برخلاف آنچه غربی‌ها ترویج می‌دهند، صرفا بقای رئالیستی نیست. بلکه از آنجا که این حکومت مبتنی بر اسلام و مردم است صرف سلطه نه مشروعیت می‌آورد و نه مقبولیت[6]

 

 

[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr2', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr2", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]

 

راهکارهای تحقق سیاست خارجی انقلابی

  • حمایت از نهضت های آزادی بخش ومخالفت با قدرت های بزرگ

اصل 154 قانون اساسی مقرر می دارد: «جمهوری اسلامی ایران در عین خودداری کامل از هر گونه دخالت در امور داخلی ملت‌های دیگر از مبارزه حق‌طلبانه مستضعفین در برابر مستکبرین در هر نقطه از جهان حمایت می‌کند». شاید این اصل انقلابی‌ترین خط مشی جمهوری اسلامی باشد.گستره این اصل در سطح جهانی است و تقسیم‌بندی بازیگران بر اساس سطح قدرت آنهاست. در سال‌های ابتدایی انقلاب، ایران مرکز ثقل رفت‌وآمد نهضت‌های آزادی بخش و جریان‌های سیاسی و معارض استکبار شد. اما به لحاظ اقتصادی، ایران به تدریج از کشورهای جهان سوم فاصله گرفت و به شرکای سنتی مانند ژاپن و اروپای غربی روی آورد. به عبارت دیگر جمهوری اسلامی پیوسته آمادگی کار اقتصادی به همه کشورها حتی قدرت‌های بزرگ را نیز داشته ولی در عرصه سیاسی، این آمادگی نبوده است. روابط خارجی اقتصادی از روابط سیاسی تفکیک شده است. شاید این فکر در میان رجال سیاسی حاکم بوده که خرید و انتقال فناوری ضرورتا وابستگی سیاسی نمی‌آورد در حالی که گسترش مناسبات سیاسی ممکن است شرایطی را به وجود آورد که باعث وابستگی و یا مشروط‌شدن گسترش آن به قبول مواردی باشد که به نوعی مشارکت سیاسی برای کشور به ارمغان آورد. جمهوری اسلامی ایران در روابط بین‌المللی خود غالبا اصل تفکیک‌پذیری ارتباطات را اعمال کرده و روابط سیاسی، فرهنگی، تجاری و اقتصادی را از یکدیگر جدا کرده است. در مجموع اصل 154 قانون اساسی برای یک کشور انقلابی طبیعی و مرتبط است. با گذشت زمان، تنها مورد قابل اطلاق به این اصل در عملکرد سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، نهضت آزادی‌بخش فلسطین است که نقش فوق‌العاده تعیین‌کننده‌ای در روابط بین‌المللی ایران داشته است[7].

 

  • مرزبندی با دشمن

یکی دیگر از راهکارهای تحقق سیاست خارجی انقلابی «مرزبندی با دشمن» است. این امر در ابتدا نیازمند پذیرش وجود دشمن است. برخی در داخل قائل به وجود دشمن نیستند و علت مشکلات را سوء‌تفاهم و راهکار را گفتگو، تعامل و مذاکره با غرب (ادغام در غرب) معرفی می‌کنند. برجام شاهد مثال خوبی بر بُطلان این فرضیه است.

رهبر انقلاب ضمن اینکه قائل به گفتگو با دشمن درباره مشکلات حل‌شدنی است اما راه‌حل را ادغام در غرب نمی‌بیند و بر مرزبندی تأکید می‌کند. مرزبندی فقط در عرصه هویت نیست بلکه یکی از کارکردهای آن این است که منافع خود را بهتر تشخیص دهیم. اگر مرزبندی‌ها وجود نداشته باشد شاید حتی منافع دشمن را به‌جای منافع خود تعریف کنیم. نمونه بارز کسی که با دشمن مرزبندی نکرد محمد مرسی رئیس جمهور مصر پس از بیداری اسلامی است که نهایتا با حمایت آمریکا از کودتا؛ از قدرت خلع شد.

 

  • عدم اعتماد به دشمن در میدان دیپلماسی

رهبر انقلاب میدان دیپلماسى را به میدان نبرد نظامى تشبیه مى‌کنند و معتقدند نباید به دشمن اعتماد کرد، زیرا دشمن هم به ما اعتمادى ندارد: «مـیـدان دیـپـلمـاسى میدان یک نبرد واقعى است، منتها نبردى که پشت میز و با لبخند و با گـفـتـن صـبح بخیر و شب بخیر انجام مى‌گیرد! وجود ارتباطات دیپلماتیک، هرگز نباید به معناى اعتماد به دشمن تلقى شود، نباید اعتماد کرد»(19 / 4 / 79). «دیپلماسى یک جنگ اسـت، هـمـه دیـپـلمـات‌هاى دنیا مشغول جنگند. ارزش و تاثیر آن جنگ هم، گاهى از جنگ‌هاى نظامى کمتر نیست، بلکه در مواردى هم بیشتر است، البته همیشه این‌گونه نیست»(31 / 4 / 68)[3]

 

پیامدهای تحقق سیاست خارجی انقلابی

تحقق نظام انقلابی در عرصه سیاست خارجی برخاسته از بیانیه گام دوم، نه‌تنها می‌تواند منطقه را از دست آمریکا و مستکبرین خارج ساخته و منافع راهبردی واشنگتن و متحدانش را با چالش اساسی مواجه کند، بلکه می‌تواند آثار جدیدی در عرصه فرامنطقه ای داشته باشد:

  • صدور انقلاب و بیداری اسلامی
  • تشکیل امت واحده اسلامی
  • گسترش همکاری منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای
  • مبارزه با نظام سلطه و حضور در مناطق حساس دنیا
  • ایجاد بازدارندگی در عرصه بین‌الملل
  • بازیگری در عرصه بین‌الملل و حفظ و پیشبرد اهداف و آرمان‌های انقلاب اسلامی [8]

 

[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr3', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr3", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]

 

نتیجه گیری

با ورود به  چهل‌ویکمین سالگرد پيروزي انقلاب اسلامي و مبارزه بي امان با قدرت‌هاي مستبد و سلطه‌گر، جمهوري اسلامي ايران مقتدر و باصلابت به راه خود ادامه داده و خط بطلاني بر توهمات كساني كشيد كه مي‌پنداشتند نظام اسلامی نمي‌تواند جامعه مدرن را مديريت كند. امروز نظام اسلامي پس از گذر از پيچ‌وخم‌هاي صعب‌العبور در عرصه بين‌المللی كه اقتضائات خاص خود را دارد، جايگاه درخور توجهي در ميان كشورهاي مستقل و ملت‌هاي دنيا به دست آورده و نگاه‌هاي بسياري را به خود جلب كرده است. اين جايگاه میسر نشده مگر با رهنمودها و منویات مقام معظم رهبری و البته جانفشانی آزادمردانی چون شهدای مقاومت و سردار شهید حاج قاسم سلیمانی که در راستای از بین بردن قدرت پوشالی ابرقدرت‌های جهان و فرو ریختن ترس ملت‌های مستضعف و مظلوم نقش اساسی ایفا نمودند.

 

منابع

1و2و3- مجموعه سخنرانی‌های مقام معظم رهبری- سایت شارح

4-عباس ملکی، قانون اساسی و سیاست خارجی- همشهری 14/12/82

5-R.K.Ramazani(2004), “Ideology and pragmatism in Iran’s Foreign policy” T he middle East Journal, 58:4 Proquest social science

6-محمد جمشیدی، مفاهیم اساسی در سیاست خارجی نظام انقلابی-قابل بازیابی در لینک زیر:

http://tabyincenter.ir/31068

7- محمود سریع‌القلم- جهانی‌شدن: ایران و جهانی‌شدن؛ چالش ها و راه‌حل‌ها-تهران مرکز تحقیقات استراتژیک-دانشگاه شهید بهشتی شهریور 1384

8- هادی شجاعی- اهداف و راهبردهای سیاست خارجی- معرفت سال نوزدهم شماره 153 شهریور89

 

 

ارسال دیدگاه