اندیشکده راهبردی تبیین- رژیم صهیونیستی از آغاز تأسیس تاکنون همواره یکی از از عوامل بیثباتی در منطقه غرب آسیا بوده است. در سالی که گذشت نیز این رژیم همین رویه را ادامه داده و البته خود از درون نیز با بحرانها و بیثباتیهایی روبهرو بود. حمایت همه جانبه دولت آمریکا از این رژیم در سال 98 تقریباً بیسابقه بوده است. دولت ترامپ که در سال قبل با شناسایی قدس به عنوان پایتخت این رژیم و انتقال سفارت خود به آنجا کاملاً در خدمت رژیم صهونیستی بود امسال نیز با اقداماتی چون به رسمیت شناختن حاکمیت این رژیم بر جولان و ارائه طرح معامله قرن این روند را ادامه داد. به لحاظ داخلی مهمترین مسئله این رژیم انتخابات و بحران نخستوزیری بود که از آغاز سال وجود داشت و هنوز به سرانجام نرسیده است. در مواجهه با فلسطینیها تظاهرات بازگشت یکی از معضلهای این رژیم بود و روی آوردن مجدد به سیاست ترور رهبران فلسطینی با ترور ابوالعطا فرمانده نظامی جهاد اسلامی از جمله اقدامات این رژیم برای مقابله با فلسطینیها بود.
شناسایی جولان توسط ایالات متحده
سال 1398 برای رژیم صهیونیستی با شناسایی حاکمیت این رژیم بر جولان توسط ایالات متحده آغاز شد. بعد از تشکیل رژیم صهیونیستی، جنگهایی میان کشورهای عربی با این رژیم شکل گرفت که به دلیل حمایت بینالمللی از اسرائیل و ضعف رهبری در کشورهای عربی، این رژیم توانست بهتدریج بخشی از سرزمینهای عربی را اشغال کند که یکی از آنها بلندیهای جولان بود که بعد از جنگ شش روزه در سال ۱۹۶۷ اشغال شد. پارلمان رژیم صهیونیستی در سال ۱۹۸۲ با تصویب قانونی، جولان را ضمیمه رژیم صهیونیستی کرد ولی به دلیل وجود قطعنامههای بینالمللی همچون قطعنامه ۲۴۲ شورای امنیت، از منظر بینالمللی این سرزمین بهعنوان یک سرزمین اشغالی محسوب میشود. دونالد ترامپ، رئیسجمهور ایالات متحده آمریکا بعد از به رسمیت شناختن بیتالمقدس بهعنوان پایتخت رژیم صهیونیستی در سال 97، در ۲۵ مارس ۲۰۱۹ (5 فروردین 1398) نیز در یک اقدام ماجراجویانه، با امضای اعلامیهای حاکمیت این رژیم بر بلندیهای جولان را به رسمیت شناخت.
معضل انتخابات
ریشه معضل انتخابات رژیم صهیونیستی به اختلاف احزاب مذهبی کنست با حزب سکولار «اسرائیل خانه ما» به رهبری لیبرمن بر سر اصلاح قانون ارتش و خدمت طلاب مدارس دینی در ارتش در اواخر سال 96(اوایل 2018) بر میگردد. این اختلاف به علاوه جنگ دو روزه غزه در آبان 97 (نوامبر 2018) و اختلاف نتایناهو و لیبرمن در نحوه برخورد با غزه باعث فروپاشی دولت ائتلافی و انحلال پارلمان رژیم صهیونیستی در آذر 97 (روزهای پایانی 2018) شد. از آن زمان تاکنون دو دور انتخابات برگزار شد که به نتیجه نرسید و انتخابات سوم در اواسط اسفند برگزار می شود.
- انتخابات بیست و یکمین دوره کنست
انتخابات بیست و یکمین دوره کنست رژیم صهیونیستی 20 فروردین 98 برگزار شد. علیرغم وجود چندین اتهام فساد علیه نتانیاهو، حزب او ۳۵ کرسی (۵ کرسی بیشتر از دور قبل) از مجموع ۱۲۰ کرسی را کسب کرد. ائتلاف رقیب نیز موفق به کسب ۳۵ کرسی شد. در این انتخابات احزاب دستراستی(شامل حزب اسرائیل خانه ما با 5 کرسی و احزاب مذهبی مجموعاً با 16 کرسی) ۶۵ کرسی بدست آوردند که ۱۰کرسی بیشتر از کرسیهای بلوک میانه و چپ بود. بنابراین با توجه به نتایج انتخابات و بر مبنای توصیههای رهبران احزابی که در این انتخابات کرسی کسب کرده بودند ریولین، رئیسجمهور رژیم صهیونیستی، نتانیاهو را مامور تشکیل کابینه کرد. اما او در این راستا با مانع روبرو شد.
مانع تشکیل کابینه همان اختلافی بود که جرقه این انتخابات زودهنگام را زده بود: اختلاف بین احزاب سکولار و مذهبی بر سر لایحه قانون ارتش. لیبرمن برای پیوستن به ائتلاف شرط گذاشت که لایحه مذکور باید همان گونه که هست تصویب شود؛ درحالیکه شرط احزاب مذهبی اصلاح این لایحه بود. این اختلاف بسیار جدی بود و بنابراین نتانیاهو نتوانست قبل از پایان مهلت تشکیل کابینه، راهی میانه پیدا کند و اختلاف آنها را برطرف کند. اگر او با پایان مهلت، کابینه را تشکیل نمیداد رئیسجمهور این اختیار را داشت که فرد دیگری را به جای او مامور تشکیل کابینه کند. بنابراین نتانیاهو در لحظه آخر پیشدستی کرد و خواستار رایگیری برای انحلال کنست شد. در ۲۹ مه (۸ خرداد) لایحه انحلال کنست با ۷۴ رای موافق در مقابل ۴۵ رأی مخالف ( و یک نفر غایب) تصویب شد و برای نخستین بار در تاریخ رژیم صهیونیستی نخستوزیر تعیینشده بعد از انتخابات نتوانست ائتلاف تشکیل دهد.(۱۳) موعد انتخابات بعدی نیز ۱۷ سپتامبر(۲۶ شهریور) تعیین شد.
- انتخابات بیست و دومین دوره کنست
در بیست و دومین دوره کنست رژیم صهیونیستی، ائتلاف آبی سفید ۳۳ کرسی و حزب لیکود ۳۲ کرسی کسب کردند. با توجه به اختلافات لیبرمن با نتانیاهو و احزاب مذهبی در جناح راست و از طرف دیگر پایینتر بودن تعداد کرسیهای جناح چپ از حد نصاب لازم برای تشکیل کابینه و تاریک بودن چشمانداز مشارکت لیست عربی در کابینه ائتلافی، شرایط هر دو جناح برای تشکیل کابینه مساعد نبود. چهار هفته نخستِ پس از اعلام نتایج، نتانیاهو مامور به تشکیل کابینه بود؛ چهار هفته بعدی بنی گانتز مامور شد و سه هفته بعدی هر کدام از اعضای کنست میتوانستند مبادرت به تشکیل یک ائتلاف کنند؛ این مهلتها همه پایان یافت و ائتلافی شکل نگرفت. لیبرمن رهبر حزب «اسرائیل خانه ما» که در انتخابات شهریور نیز مشکل اصلی بر سر راه تشکیل کابینه ائتلافی توسط نتانیاهو بود در وضعیت پیش آمده در رژیم صهیونیستی نقش مهمی داشت. اختلافات او و حزبش با احزاب ارتدکس افراطی (شاس و یهودیت متحد توراتی) مانع از پیوستن وی به ائتلاف تحت رهبری نتانیاهو و نگاه بدبنیانهاش به احزاب عربی مانع از تشکیل ائتلاف توسط بنی گانتز بوده است؛ هرچند خود بنی گانتز هم چندان تمایل به راه دادن لیست مشترک عربی به کابینه نداشت. تشکیل دولت وحدت از طریق ائتلاف لیکود با آبیوسفید نیز با موانعی چون اتهامات قضایی نتانیاهو و اصرار او بر نخستوزیر شدن در نیمه یا شش ماه ابتدایی این دوره روبرو بود که باعث میشد گانتز نتواند به او اعتماد کند. نتانیاهو و گانتز هیچ کدام مایل نبودند از تقاضاهای خود کوتاه بیایند. بنابراین باز هم ائتلافی تشکیل نشد و سومین انتخابات طی یکسال در 12 اسفند (2 مارس) برگزار شد.
- انتخابات بیست و سومین دوره کنست
در این انتخابات از مجموع 120 کرسی پارلمان جناح راست مذهبی(شامل لیکود، شاس، اتحادیه یهودیان توراتی و یمینا) 58 کرسی، جناح چپ و میانه(شامل حزب آبی و سفید و اتحاد کار-گیشر-میرتص ) 40 کرسی، حزب سکولار اسرائیل خانه ما به رهبری لیبرمن 7 کرسی و لیست مشترک عربی 15 کرسی کسب کردهاند. علیرغم دیدار گانتز با لیبرمن و اعلام توافق بر سر همکاری مشترک به منظور تشکیل کابینه آتی، با توجه به چشمانداز تیره مشارکت لیست مشترک عربی در کابینهای به رهبری گانتز که لیبرمن نیز در آن حضور داشته باشد تشکیل کابینه توسط جناح چپ میانه ابهامات فراوانی داشت و انتظار هم نمیرفت که گانتز هزینههای همکاری با لیست مشترک عربی را متقبل شود. در نهایت گانتز با بهانه قرار دادن شرایط بوجود آمده ناشی از شیوع کرونا از وعدههای خود منصرف شده و به سمت شرکت در کابینهای به ریاست نتانیاهو حرکت کرده است اما با این حال چشمانداز توافق نهایی در این خصوص مبهم است.
حملات به سوریه، لبنان و عراق
با آغاز بحران سوریه در سال ۲۰۱۱ رژیم صهیونیستی در راستای اهداف سیاسی و امنیتی خود به شکل مستقیم و غیرمستقیم به مداخله در این کشور پرداخت. تصور مقامات رژیم صهیونیستی ابتدا این بود که نظام سوریه در مدت کوتاهی سقوط میکند ولی این گونه نشد. محور مقاومت بهتدریج به تثبیت و تقویت جایگاه خود پرداخت و ایران و حزبالله لبنان تبدیل به بازیگران مهمی شدند که نقش آنها نمیشد نادیده گرفت. این امر برای رژیم صهیونیستی یک تهدید بزرگ تلقی شد و بنابراین این رژیم روی به حملات نظامی محدود و کنترلشده در سوریه آورد و در این راستا طی سه سال گذشته بیش از دویست حمله نظامی به سوریه انجام داده است. رژیم صهیونیستی طی سال گذشته هم این روند را حفظ کرد و البته حیطه این عملیات را نیز گسترش داد به گونهای که عراق و لبنان را نیز در برگرفت.
از اواخر تیر ماه یک رشته انفجارهای مشکوک در پایگاههای حشدالشعبی در عراق رخ داد که گفته میشد بر اثر حملات پهپادی رژیم اشغالگر قدس بوده است. نخستین حمله در ۲۸ تیرماه به پایگاه «الشهدا» در شهر آمرلی محل استقرار تیپ ۱۶ حشدالشعبی واقع در استان صلاحالدین صورت گرفت که در آن یک نفر شهید و دو نفر زخمی شدند. پس از آن، چندین حمله دیگر صورت گرفت که در یکی از آنها که در یکشنبه سوم شهریور در نزدیکی مرز سوریه بود به گفته برخی منابع خبری ۶ نفر شهید شدند. بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیم صهیونیستی، به طور تلویحی دست داشتن در این حملات را تأیید کرد و در مورد آنها گفت «ایران در هیچ کجا مصون نیست» و «ما هرکجا که لازم باشد علیه آنها وارد عمل خواهیم شد، و وارد عمل هم شدهایم.» از زمان آغاز جنگ داخلی سوریه و حضور ایران و حزبالله در آن کشور، مراکز استقرار، انبارهای اسلحه و مهمات و کاروانهای حمل اسلحه برای نیروهای مورد حمایت ایران، بارها مورد حمله هوایی و موشکی رژیم صهیونیستی قرار گرفته بود ولی در مورد عراق این حملات تازگی داشت. علاوه براین، رژیم صهیونیستی در همین روز(سوم شهریور) یک حمله پهپادی نیز به لبنان داشت و در حملهای نیز که یک روز قبل آن به سوریه کرده بود دو نفر از نیروهای حزبالله را به شهادت رساند.
درگیری با غزه و ترور رهبران جهاد
رژیم صهیونیستی طی سال گذشته بارها و غالباً به بهانه پاسخ به شلیک چند موشک از نوار غزه به اراضی اشغالی، مناطقی را در این باریکه، هدف حمله قرار داد که البته این نوع درگیری ها تبدیل به روندی عادی شده است و تحول مهمی محسوب نمیشود. یک رویداد مهم اما ترور ابوالعطا یکی از فرماندهان جنبش جهاد اسلامی بود. بامداد سهشنبه ۲۱ آبان، اسرائیل در یک حمله هوایی به غزه، بهاء ابوالعطا را به همراه همسرش ترور کرد و در حملهای دیگر منزل اکرم العجوری یکی دیگر از رهبران این جنبش را در دمشق هدف حمله قرار داد. این حملات با پاسخ شدید راکتی و موشکی جهاد به اراضی اشغالی روبرو شد. ادامه حملات اسرائیل منجر به شهادت ۳۴ فلسطینی دیگر شد تا این که با وساطت مصر و نماینده سازمان ملل صبح روز پنجشنبه ۲۳ آبان آتشبس برقرار شد. صهیونیستها ابوالعطا را یکی از کسانی میدانستند که از طریق رهبران این جنبش در دمشق و در راس آنها اکرم العجوری پیوندهای عمیقی با ایران داشت. رژیم صهیونیستی در مورد العجوری گفته بود که او در دمشق تحت حمایت ایران زندگی میکند و فرماندهکل بازوی نظامی جهاد است. این نکته تاحدودی تبیینگر همزمانی ترور ناموفق العجوری در دمشق با ترور ابوالعطا است. بنابراین به نظر میرسد یکی از اهداف دو عملیات مذکور ارسال پیام به ایران و جلوگیری از انتقامجویی ایران از رژیم صهیونیستی بوده باشد. بر همین اساس یوسی کوپرواسر نظامی ارشد پیشین در ارتش رژیم صهیونیستی در این خصوص گفت ترور ابوالعطا و ترور ناموفق اکرم العجوری در سوریه، «بخشی از جنگ اسرائیل با ایران است».
معامله قرن
طرح صلح ترامپ موسوم به معامله قرن یکی از مهمترین موضوعات مربوط به رژیم صهیونیستی و مسئله فلسطین در سال 98 بود. دولت آمریکا قرار بود این طرح را پس از انتخابات رژیم صهیونیستی در فروردین رونمایی کند اما با شکست نتانیاهو در تشکیل کابینه، رونمایی از آن به پس از انتخابات بعدی در شهریور موکول شد. با این حال در نشست منامه بخش اقتصادی آن رونمایی شد؛ نشستی که تشکیلات خودگردان آن را تحریم کرد و در آن شرکت نکرد. با به نتیجه نرسیدن انتخابات بعدی رژیم صهیونیستی دولت ترامپ دیگر نمی توانست بیشتر منتظر بماند و بنابراین در تاریخ 8 بهمن با حضور نخستوزیر رژیم صهیونیستی و سفرای امارات، بحرین و عمان از آن رونمایی کرد. طرحی که با توجه به تیم تهیهکننده آن و عدم مذاکره با فلسطینیها در تدوین آن کاملاً قابل پیشبینی بود که تماماً از منظر رژیم صهیونیستی و مطابق منافع و نیازهای امنیتی آن تهیه و تدوین شود. روشن است که فلسطینیها با این طرح موافقت نخواهند کرد اما این طرح زمینه را برای رژیم صهیونیستی فراهم کرده است که به صورت یکجانبه به انضمام شهرکها و دره اردن بپردازد.
در زیر عنوان و لینک مقالاتی قرار دارد که اندیشکده راهبردی تبیین در خصوص تحولات و موضوعات مرتبط با رژیم صهیونیستی در سال 98 منتشر کرده است.
سفر پوتین به اراضی اشغالی فلسطین؛ اهداف و اهمیت
http://tabyincenter.ir/35289
اقدام دیوان کیفری بینالمللی؛ جرقه امیدی برای اجرای عدالت
تاریخچه حضور و مداخله رژیم صهیونیستی در یمن؛ منافع و مخاطرات
اعمال محدودیت اتحادیه اروپا برکالاهای ساخت شهرکهای صهیونیستی
تخلیه الباقوره و الغمر؛ اهمیت و دلایل آن
رهبران فلسطینی هدف سیاست ترور رژیم صهیونیستی
رژیم صهیونیستی و غزه: آیا جنگ دیگری در راه است؟
نتایج انتخابات رژیم صهیونیستی؛ چشم انداز تشکیل کابینه
حملات به عراق و لبنان؛ راهبرد نظامی جدید رژیم صهیونیستی
رویکرد ضداسرائیلی ترکیه؛ از اعلام تا اِعمال
حملات رژیم صهیونیستی به سوریه؛ چرا دمشق پاسخ نمیدهد؟
شهرکسازیهای رژیم صهیونیستی؛اهداف و ابعاد
حمله احتمالی رژیم صهیونیستی به پایگاه آمرلی عراق؛ اهداف و پیامدها
طرح راهآهن عربی-صهیونیستی؛ اهداف و پیامدها
اختلافات مرزی لبنان و رژیم صهیونیستی؛ زمینهها و روندها
دلایل تبعیض علیه فالاشهها در رژیم صهیونیستی
ناکامی نتانیاهو در تشکیل کابینه؛ دلایل و چشمانداز آینده
معامله قرن و نشست منامه؛ اهداف و پیامدها
طرح معامله قرن؛ بازیگران و موانع
حمایت پوتین از نتانیاهو؛ دلایل و پیامدها
شناسایی حاکمیت رژیم صهیونیستی بر جولان از سوی آمریکا؛فرصتها و تهدیدها برای محور مقاومت
انتخابات کنست رژیم صهیونیستی؛ نکتهها و پیامدها
«طرح معامله قرن؛ بازیگران و موانع» نوشته محمدمحسن فایضی یکی از این مقالات است که قبل از رونمایی طرح منتشر شده است. این مقاله هدف و غایت نهایی طرح معامله قرن را ایجاد نظم جدید منطقهای با پایان مسئله فلسطین میداند. این مقاله با بررسی مواضع بازیگران داخلی رژیم صهیونیستی، بازیگران فلسطینی، بازیگران منطقه ای و بین المللی و بر شمردن موانع تحقق معامله قرن شامل حماس و مقاومت غزه، محور مقاومت، افکار عمومی در جهان عرب و عدم همراهی اروپا و روسیه به این نتیجه می رسد که طرح معامله قرن با چالشهای جدی روبروست اما شکلگیری مثلثی هماهنگ متشکل از جریان سازش داخلی فلسطین (ماجد فرج)، سازش عربی (به رهبری بن سلمان) و قدرت صهیونیستی در آمریکا (کوشنر)، صهیونیستها و نتانیاهو را برای تحقق آرزوهایشان وسوسه کرده است. نویسنده در نهایت تحقق یا عدم تحقق معامله قرن را وابسته به اراده و ایستادگی جهان عرب، کشورهای اسلامی و مقاومت غزه در مقابل فشارها و چالشها می داند.
«حملات به عراق و لبنان؛ راهبرد نظامی جدید رژیم صهیونیستی» یکی دیگر از مقالات فوق است که به تحلیل حملات رژیم صهیونیستی به پایگاه های نظامی در عراق و حمله پهپادی به لبنان می پردازد. این مقاله حملات به عراق و لبنان را بخشی از راهبرد واحد رژیم صهیونیستی برای مقابله با ایران و گروههای مقاومت تحلیل میکند؛ راهبردی که توسط رژیم صهیونیستی «کارزار بین جنگها» نام گرفته است. نویسنده معتقد است این راهبرد که سالهاست توسط رژیم صهیونیستی پیگیری میشود اکنون با در برگرفتن عراق، صحنه عملیاتی آن گستردهتر شده و تحول یافته است. استدلال می شود که در سالهای اخیر صحنه عملیات این کارزار عمدتاً سوریه بوده است و اسرائیل اهدافی را در این کشور که به حزبالله یا ایران نسبت داده میشد غالباً با این توجیه که بخشی از پروژه ارسال تسلیحات دقیق و خطرناک موشکی از ایران به لبنان است مورد حمله قرار میداد. بنابراین در بر گرفتن عراق و حملات پهپادهای انفجاری به لبنان نشان از گسترش صحنه عملیات و یک تغییر مهم دارد که ممکن است توسط اسرائیل جواب تلاشهای ایران برای گسترش صحنههای عملیاتی خود علیه اسرائیل قلمداد شود.
اندیشکده راهبردی تبیین تحولات مربوط به انتخابات رژیم صهیونیستی را به صورت کامل رصد و تحلیل کرده است. آخرین مقالهای که اندیشکده در این خصوص منتشر کرد «نتایج انتخابات رژیم صهیونیستی؛ چشم انداز تشکیل کابینه» از دکتر محسن شفیعی سیفآبادی است. تحلیل مقاله این بود که نتانیاهو خواستار تشکیل دولت ائتلاف بزرگ شده است و تا زمانی که بتواند با ائتلاف به خواسته های خود نزدیک شود و قدرت را از دست ندهد بر موضع خود خواهد ماند. از آن طرف قضیه گرچه گانتز مخالفتی با دولت ائتلاف بزرگ ندارد، اما تا زمانی که سهم خود از قدرت را قابل دسترس نبیند، حاضر به همکاری با بنیامین نتانیاهو نخواهد بود. نویسنده استدلال میکند که نتانیاهو، هنوز مسیر مشخصی برای رسیدن به کرسیهای لازم جهت تشکیل دولت ائتلافی بعدی ندارد و آشفتگی داخلی احزاب رژیم صهیونیستی و عدم توافق میان آنها باعث می شود تا در عرصه منطقه ای نفوذ خود را هرچند به صورت محدود از دست بدهند و جنبشهای فلسطینی نیز در این شرایط فرصت لازم برای احیای خود خواهند یافت.
نتیجهگیری
سال 1398 برای رژیم صهیونیستی با شناسایی حاکمیت این رژیم بر جولان توسط ایالات متحده آغاز شد. معضل انتخابات و رویارویی با تظاهرات بازگشت در مرز غزه از جمله مشکلات مهم این رژیم در سال گذشته بود. این رژیم در سال گذشته با سفرهای متعدد نتانیاهو به روسیه، امریکا و سایر کشورها و همچنین پیشبرد روند عاد سازی با کشورهای عربی روابط خارجی خود را تقویت کرد و به لحاظ نظامی با هدف قرار دادن اهدافی در سوریه، عراق و لبنان و ترور فرمانده جهاد اسلامی سعی در تضعیف محور مقاومت داشته است. با رونمایی از طرح معامله قرن نیز حمایتهای ایالات متحده از تجاوزگریهای این رژیم تکمیل شد و بر این اساس این رژیم به دنبال تحکیم سیطره خود بر اراضی فلسطینی است.