ائتلاف محمد بن سلمان و محمد بن زاید در یمن به پایان رسیده است

با وجود اینکه حمایت‌های ظاهری مسؤولان امارات از عربستان در مسأله یمن ادامه دارد، اما آنچه در واقعیت شاهد آن هستیم، مساله دیگری است که عبارت از درگیری هولناک نیروهای اماراتی و عربستانی در عدن است.

بیش از پنج سال قبل عربستان و امارات به بهانه حمایت از دولت عبد ربه منصور هادی، یک ائتلاف نظامی خصمانه را علیه یمن تشکیل دادند. در حقیقت دوره دولت هادی سه سال قبل از آغاز جنگ یمن به اتمام رسیده بود و دوره تمدید یک ساله آن نیز از طریق کنفرانس گفتگوی ملی به پایان رسید؛ اما با این وجود این ائتلاف عربستانی-اماراتی با آن عنوان گمراه‌کننده و فریب دهنده “حمایت از دولت قانونی یمن” کلید خورد.

در نیمه دوم سال ۲۰۱۵ نیروهای عربستانی- اماراتی وارد عدن شده و با حمایت نیروهای القاعده، داعش و گروه‌های تکفیری این شهر را به اشغال خود درآوردند، به این ترتیب گروه‌های تکفیری که در آن مقطع زمانی با پیشروی ارتش و کمیته‌های مردمی یمن شکست خورده بودند، تحت حمایت جنگنده‌های ریاض و ابوظبی و پشت خودروهای زرهی آنها وارد عدن، لحج، ابین و دیگر مناطق شدند.

با وجود اینکه دولت هادی پس از ناتوانی و عدم امکان بازگشت آن به صنعاء، عدن را پایتخت موقت خود اعلام کرد، اما نتوانست به جز مدت محدودی در عدن به عنوان “شهری آزادشده” باقی بماند، دلیل آن هم جذب نشدن ساکنان جنوب به جنگ در کنار ائتلاف عربستانی-اماراتی و عدم استقبال جوانان آن از اعزام شدن برای حمایت از عربستان در نجران، جیزان و عسیر بود. پس می‌بایست به هادی اجازه داده نمی‌شد تا تمایل ائتلاف برای اعطای دولت مستقل به جنوب یمن را ابراز کند، در حالی که این تنها راهی بود که موجب جذب هزاران تن از ساکنان مناطق اشغالی و اعزام آنها به مرزهای پر تنش جنوب عربستان می‌شد.

با گذشت زمان، امارات رویکرد خود را علنی ساخت، شبه‌نظامیانِ خود را تشکیل داده و با نقض حاکمیت و استقلال یمن و به ضرر “دولت مشروع” ادعایی (دولت مستعفی یمن) و فراتر از آن به زیان همپیمان خود ریاض، نفوذ خود را در عدن و مناطق اشغالی لحج، ضالع، ابین و سقطری تقویت کرد. در سال‌های اول اشغالگری امارات در یمن، نیروهای آن پیش از آنکه ریاض وارد شبوه، حضرموت و المهره شوند، وارد این مناطق شده و در ادامه آنجا را ترک کردند.

با بررسی تحولات جاری در مناطق اشغالی یمن به نظر می‌رسد ابوظبی شعار بازگردادن “دولت مشروع” را فراموش کرده؛ در حالی که ریاض هنوز به آن به عنوان سرپوشی برای اهداف واقعی خود در یمن متوسل است.

در اینجا سوالی درباره میزان وخامت شرایط و از هم‌گسستگی ائتلاف عربی تحت امر عربستان مطرح می‌شود؛ آن ازهم‌پاشیدگی که با خروج تعدادی از اعضای آن در ابتدا یعنی پاکستان و در ادامه قطر و مراکش و نیز کاهش نقش‌ مصر و اردن آغاز شد و امروز به شکافی غیرعلنی میان دو طرف اصلی ائتلاف یعنی عربستان و امارات رسیده است.

درست است که امارات و مسؤولان آن هنوز از حمایت از عربستان و نه دولت “مشروع” دم می‌زنند، اما آنچه در مقام صحبت مطرح می‌شود یک مساله است و آنچه در واقعیت شاهد آن هستیم مساله دیگری است، در واقع درگیری هولناک در عدن میان نیروهای اماراتی از یک سو و نیروهای عربستانی از سوی دیگر، جایی برای تردید باقی نمی‌گذارد که ائتلاف دو محمد (محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان و محمد بن زاید آل نهیان، ولیعهد ابوظبی) به پایان رسیده است و عدم اجرای توافقنامه ریاض تا امروز و اتهام‌زنی‌های متقابل رسانه‌های عربستان و اماراتی مبنی بر تعلل ورزیدن و وقت‌کشی، بازتاب همین شکاف است، در واقع عربستان که زمانی دستیابی به این توافق را جشن گرفت و آن را دستاوردی در نزدیک‌سازی یمنی‌ها خواند، اکنون با اعلام دولت خودمختار در جنوب یمن از سوی شورای انتقالی جنوب تحت حمایت امارات، ضربه سنگینی را متحمل شده است.

احتمال بالای درگیری در مناطق اشغالی جنوب راه‌حل‌های سیاسی را به تعویق انداخته و کار را پیچیده می‌کند و نشان می‌دهد عربستان و امارات نه برای توقف کامل جنگ و نه لغو محاصره آماده و جدی نیستند و آتش‌بس ادعایی آنها تنها به منزله گمراه کردن است.

تحولات اخیر اهداف واقعی، برنامه‌های پشت پرده و متناقض عربستان و امارات و مزدوران داخلی آنها علیه منافع مردم یمن و حاکمیت، وحدت و ثبات این کشور را نمایان کرد، پنج سال از مقاومت یمنی‌ها گذشته است و این مقاومت به ازهم‌گسیختگی ائتلاف متخاصم منجر شده و به یاری خدا همین مقاومت عوامل پیروزی نزدیک را ایجاد می‌کند.

 

  • این مطلب، صرفاً جهت اطلاعِ مخاطبان، نخبگان، اساتید، دانشجویان، تصمیم‌سازان و تصمیم‌گیران بازنشر یافته و الزاماً منعکس‌کننده‌ی مواضع و دیدگاه‌های اندیشکده راهبردی تبیین نیست.
  •  

  • منبع: خبرگزاری ایسنا

ارسال دیدگاه