اندیشکده راهبردی تبیین- وزارت کشور آلمان با انتشار بیانیهای اعلام کرد تمامی گروهها و نهادهای وابسته به حزبالله لبنان را گروهی تروریستی میداند و همچنین تمامی فعالیتهای حزبالله در این کشور را ممنوع اعلام کرد. بلافاصله پس از بیانیه دولت آلمان، نهادهای امنیتی این کشور با هدف دستگیری برخی از اعضای حزبالله، در عملیاتی مراکز و مساجد مرتبط با این گروه را در چهار شهر برلین، دورتموند، برمن و مونستر مورد هجوم قرار دادند و به ضبط اموال و اسناد اقدام کردند. بعد از اتخاذ چنین تصمیمی از جانب آلمان، آمریکا و رژیم صیهونیستی از آن استقبال کردند و کشورهای اروپایی دیگر را نیز به انتخاب چنین تصمیم سیاسی تشویق کردند. آلمان و رژیم صهیونیستی داراي روابط سياسي ويژه هستند. اين روابط خاص كه از پايان جنگ جهاني دوم به تدريج اما با قوت گسترش يافته بود، با صدراعظمي آنگلا مركل از سال 2005 تشديد و تقويت شده است. علتیابی برقراري روابط ويژه آلمان با رژیم صهیونیستی نيز در درك تاريخ معاصر آلمان و حوادث جنگ جهاني دوم ريشه دارد. جمهوري فدرال آلمان خود را در برابر آنچه كه رژيم هيتلر در جريان جنگ انجام داد و در اين مورد آنچه كه هولوكاست خوانده ميشود، مسئول و متعهد ميداند و در صدد جبران و اداي غرامت برآمده است. به عنوان مثال یک نمونه بارز حمایت آلمان از رژیم صهیونیستی را میتوان در جريان جنگ غزه در سال2009-2008 در نظر گرفت که آلمان به جانبداري از این رژیم پرداخت و حماس را براي شروع جنگ مسئول دانست. سوال کلیدی این نوشتار این مهم می باشد که پشت پرده تروریسم نامید حزبالله لبنان از جانب کشور آلمان چه میباشد و همچنین آمریکا و رژیم صهیونیستی چه نقشی در این تصمیم داشتهاند.
حزبالله لبنان یکی از مهمترین گروهها در منطقه غرب آسیا است که در سالیان اخیر در برابر سیاستها و اقدامات رژیم صهیونیستی مقابله کرده است و در نهایت با قدرت بازدارندگی خود سعی به عقب راندن آن داشته است. بنابراین حضور فعال حزبالله در منطقه غرب آسیا مانعی جدی برای توسعه طلبی این رژیم میباشد و در نهایت به عنوان بازیگری مهم در تحولات منطقه نقش بهسزایی در خنثی کردن سیاستهای رژیم صهیونیستی و حامیان منطقهای و فرامنطقهای او داشته است. در بررسی اینکه چرا آلمان سیاستی را علیه حزبالله در جهت منافع رژیم صهیونیستی اتخاذ کرد، میتوان در منافع مشترک آنها در راستای همکاریهای اقتصادی، نظامی و سیاسی و در نهایت نقش لابی رژیم صهیونیستی در دولت آلمان جستجو کرد.
همکاری اقتصادی
آلمان براي رژیم صهیونیستی سومين شريك مهم تجاري بعد از آمريكا و چين محسوب میشود. شركتهاي بزرگ آلماني مانند ساپ، زيمنس، هنكل، و دايملر از سالها پيش شعبات كارخانههاي توليدي خود را در رژیم صهیونیستی مستقر كردهاند. حجم معاملات اقتصادي بین آلمان و رژیم صهیونیستی رشدي مداوم داشته است، تا جایی كه در سال ۲۰۱۸ حدود ۸ میلیارد دلار تخمین زده میشد.تقریبا ۲٫۵ میلیارد دلار از این مبلغ، واردات کالاهای آلمانی به بازار داخلی رژیم صهیونیستی است[۱]. نقطه عطف این روابط تجاری در توافقنامه آگوست 2014 مشهود میباشد، بر اساس این توافقنامه محدودیتهای مالیاتی و گمرکی تا حدود زیادی لغو شد که این اقدام تاثیراتش را در سالهای آتی نشان خواهد داد[2]. رژیمصهیونیستی به واسطه نفوذ خود در آمریکا همواره نقش زیادی در ایجاد روابط اقتصادی آمریکا با آلمان داشته است و به دلیل اهمیت مولفه اقتصادی در سیاستهای کلان دولت آلمان، این کشور به همبستگی با رژیم صهیونیستی ادامه داده است.
همكاري نظامي
همكاریهاي نظامی، يكي از گستردهترين و در عين حال مخفيترين جوانب روابط آلمان و رژیم صهیونیستی قلمداد میشود. آلمان از تأمین كنندگان اصلي انواع تسليحات پيشرفته مورد نیاز این رژیم محسوب ميشود. نمونه بارز این نوع همکاری نظامی، فروش تعدادی زير دريايي پيشرفته دلفين میباشد كه قادر به حمل موشكهاي داراي كلاهك هستهاي هستند[3]. رژیم صهیونیستی 16درصد از تسلیحات مورد نیاز خود را از آلمان خریداری می کند[4]. در مرداد 1393هفتهنامه اشپيگل مطلبي مبني بر ارسال معادل يك ميليون يورو سلاح و تجهيزات نظامي از سوي آلمان به رژیم صهیونیستی در بحبوحه جنگ غزه و مشاركت دولت آلمان در كشتار و به شهادت رساندن مردم بي دفاع فلسطيني را افشا كرد. بر اساس اين گزارش، چاشنيهاي انفجاري سلاحهاي جنگي و همچنين قطعات مورد نياز در زير دريايي رژیم صهیونیستی از جمله تجهيزات نظامي بود كه در جديدترين مرحله صادرات تسليحاتي آلمان براي رژیم صهیونیستی ارسال شده است[5].
همکاری سیاسی
آلمان همچون سایر کشورهای اروپایی به دلیل اهمیت ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک غرب آسیا سعی کرده است تحولات این منطقه را در راستای سیاستها و منافع خود و همپیمانانش رقم بزند و نقش مهمی در تحولات این منطقه داشته باشد. یکی از راهکارهایی که آلمان تلاش کرده است از منابع غرب آسیا بهرهمند شود حمایت از مواضع و سیاستهای رژیم صیهونیستی بوده است تا با اتخاذ سیاستهایی در راستای تأمین امنیت و بقای آن، منافع خود را در این منطقه کسب کند. به عنوان مثال همانطور که پیش از این نیز اشاره شد، حمایت دولت آلمان از رژیم صیهونیستی در جريان جنگ غزه در سال2008-2009 را میتوان یکی از مهمترین حمایتهای سیاسی دولت آلمان از شریک خود برشمرد.
بنابراین با توجه به پیچیدگی روابط آلمان و رژیم صیهونیستی عواملی همچون: فشارهای بسیار زیاد لابیهای رژیم صیهونیستی در بدنه دولت آلمان به خاطر اتفاقات جنگ جهانی دوم، بازیگری مهم حزبالله در تحولات سوریه و مخالفت کشورهای اروپایی همچون آلمان مبنی بر حضور حزبالله در سوریه و بقای دولت بشار اسد، نقش مهم حزبالله در موفقیت محور مقاومت برای بازدارندگی نیروهای رژیم صیهونیستی و در نهایت برهم زدن نفوذطلبی غربیها همگی دلایلی مهمی بودند که دولت آلمان در راستای منافع این رژیم چنین سیاستی را اتخاذ کرد.
[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr2', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr2", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]
بررسی نقش آمریکا
دولت آمریکا با توجه به سیر نزولی هژمونی خود در نظام بینالملل، تلاشهای فراوانی در راستای بازگرداندن این مهم و تقویت آن انجام داده است. آمریکا همواره معتقد است برای اینکه بتواند به عنوان یک کشور هژمون در عرصه بینالملل نقشآفرین باشد، باید حضوری کاملا فعال در تمامی مناطق جغرافیایی و نقشی تأثیرگذار در زمینههای مختلف نظامی، سیاسی، اقتصادی، نهادی و … داشته باشد و تحولات را در راستای منافع ملی خود رقم بزند. آمریکا در تلاش است با سیاست حفظ وضع موجود تحولات نظام بینالملل را به نفع خود حفظ کند و با دولتها و گروههای مخالف وضع فعلی نظام بینالملل همچون جمهوری اسلامی ایران و حزبالله لبنان مقابله کند. در سند فعلی امنیت ملی آمریکا به کرات به اهمیت بازگشت هژمونی تضعیف شده تاکید شده است. یکی از استراتژیهایی که در این سند بر آن تأکید شده است ایجاد روابط نزدیک و همگرایی فعال با کشورهای اروپایی از طریق وابسته کردن آنها به واسطه مولفههای اقتصادی و سیاسی است تا در نهایت این کشورها همچون آلمان در تحولات نظام بینالملل سیاستهایی همراستا با منافع ملی آمریکا اتخاذ کنند. بنابراین آمریکا برای اینکه استیلای تضعیف شده خود را بازگرداند و باری دیگر به عنوان یک هژمون تحولات جهانی را رهبری و سیاستهای توسعه طلبانه را دنبال کند، بر استراتژی وابستگی نهادی-شبکهای و اقتصادی-سیاسی به عنوان ابزاری مهم در سیاست خارجی تأکید می کند[6].
استراتژی نهادی – شبکه ای
یکی از مهمترین ابزارها در سیاست خارجی آمریکا، استفاده از استراتژی نهادی-شبکهای است. این استراتژی با ایجاد روندسازی و یک هنجار مشترک، سعی در تحت تاثیر قرار دادن سایر کشورها در جهت اهداف و سیاستهای آمریکا میکند تا در نهایت سایر کشورها مواضعی همراستا اتخاذ کنند. استراتژی شبکهای ابزاری دیگر در سیاست خارجی آمریکا میباشد که تلاش میکند با ساخت شبکهای از متحدین، کشورها را با خود در نظام بین الملل همراه کند. با تروریسم نامیدن حزبالله لبنان از جانب دولت آلمان، آمریکا از اولین کشورهایی بود که از این نوع تصمیم سیاسی حمایت کرد. آلمان اگرچه از نظر اقتصادی و صنعتی کشوری قوی در عرصه بین الملل میباشد اما در حوزه سیاسی علیرغم گذشت بیش از 70 سال از جنگ جهانی دوم و شکست در برابر متفقین، همچنان تحت سیطره و نفوذ قدرتهای بزرگ است. به عنوان مثال ترامپ در دی ماه سال 97 بدون اطلاع برلین به آلمان رفت و از پایگاه نظامی آمریکا در این کشور دیدار کرد و به واشنگتن برگشت که این مهم، نمونهای از ضعف سیاسی آلمان در عرصه بینالمللی می باشد.
استراتژی وابستگی اقتصادی – سیاسی
توانایی آمریکا در بحث شبکهای یا نهادی در حوزههای اقتصادی(نهادیهای برتون وودزی)،امنیتی(ناتو) و فرهنگی با بهرهگیری از استراتژیهای توبیخ و تشویق، سبب شده است کشورهای اروپایی همچون آلمان به دلیل وابستگی اقتصادی، سیاسی و امنیتی و پیچیدگی منافعی که با این کشور دارند همواره تلاش کنند در سیاستها و مواضع خود در برخورد با تحولات نظام بینالملل منافع آمریکا را مدنظر قرار داده و همچنین با مقبولیت سیاستهای آمریکایی، شرایط و جایگاه دولتشان را در نظام بینالملل بهبود ببخشند. در روزهای اخیر، دولت آمریکا قطعنامه ای را در میان شماری از اعضای شورای امنیت توزیع کرده است و خواستار تمدید تحریمهایتسلیحاتی علیه جمهوری اسلامی ایران شده است. تحریمهایی که تا اکتبر 2020 اعتبار دارند و پس از آن ایران می تواند از سایر کشورها تسلیحات متعارف خریداری کند. برای اینکه آمریکا بتواند کشورهای عضو شورای امنیت را با خود همراه کند و این تحریم را مجددا علیه ایران تمدید کند نیاز دارد دلیل منطقی داشته باشد. آمریکا در سالهای اخیر حزبالله لبنان را در فعالیتهای تررویستی در غرب آسیا متهم کرده است و تأکید دارد که فعالیتها و اهداف این گروه، بقای شریک استراتژیک خود یعنی رژیم صیهونیستی را به خطر میاندازد و در نهایت اعلام میکند که جمهوری اسلامی ایران حامی و پشتیبان حزبالله میباشد، پس در نتیجه تحریمهای تسلیحاتی علیه ایران ضرروری میباشد.
بنابراین آمریکا با تحت فشار قرار دادن آلمان برای معرفی حزبالله لبنان به عنوان گروه تروریستی سعی بر نفوذ حداکثری در غرب آسیا، حفظ امنیت رژیم صیهونیستی، تمدید تحریمهای تسلیحاتی علیه ایران و تحت فشار قرار دادن سایر کشورهای اروپایی برای حضور در تحولات خاورمیانه و تضعیف محور مقاومت دارد.
[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr3', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr3", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]
نتیجه گیری و توصیه
به عقیده نگارنده، آلمان با معرفیِ حزبالله به عنوان یک گروه تروریستی سعی بر تأمین منافع آمریکا و رژیم صیهونیستی کرد و با وجود ضعف سیاسی و وابستگی اقتصادی تلاش می کند با دنبالهروی سیاسی جایگاه بهتری در نظام بینالملل داشته باشد. حزبالله لبنان مهمترین همپیمان جمهوری اسلامی ایران در غرب آسیا میباشد. آمریکا و رژیم صیهونیستی نیز با تحت فشار قرار دادن آلمان برای اتخاذ چنین سیاستی سعی در کاهش توان بازدارندگی و نفوذپذیری ایران در منطقه خاورمیانه میکنند. لذا تضعیف حزبالله باعث کاهش عمق استراتژیک ایران، افزایش استراتژی بازدارندگی و ضریب امنیتی رژ یم صیهونیستی و تضعیف محور مقاومت میشود. بنابراین جمهوری اسلامی ایران با توجه به اهمیت حمایت از حزبالله به عنوان یک استراتژی بسیار مهم در راستای بازدارندگی غیر مستقیم منطقهای در برابر قدرت مداخلهگر آمریکا و متحد استراتژیک آن یعنی رژیم صیهونیستی و همپیمانانش باید با کمک شرکای منطقهای و فرامنطقهای و همچنین با استفاده از استراتژی سیاست نرم و توان هنجار سازی، حمایت خود و گروههای دیگر را از حزبالله اعلام کند تا در نهایت خواستههای پشت پرده تصمیم دولت آلمان خنثی شود.
منابع
1-انوری سعید. الگوی رفتاری رژیم صهیونیستی در امتیاز گیری از آلمان در دوران پس از جنگ جهانی دوم، 1398
2- آلمان در آغوش کاسبان هولوکاست، 26 مرداد 1394
3- آلمان یک زیردریایی اتمی به رژیم صهیونیستی فروخته است، خبرگزاری صدای افغان، 1390
https://www.avapress.com/fa/news/33400/
4-عربستان بزرگترین خریدار اسلحه در جهان است/ اسرائیل هشتمین صادرکننده اسلحه در جهان، 26 اردیبهشت1399
https://mdeast.news/2020/03/15/
5-همکاری آلمان با رژیم صهیونیستی درحمله به غزه،تابناک،27مرداد 1393
https://www.tabnak.ir/fa/news/426649/
6- National Security Strategy of the United States of America, December 2 0 1 7