همکاری هسته‌ای عربستان و چین؛ علل و پیامدها

فعالیت‌ها و اهداف هسته‌ای عربستان، همکاری هسته‌ای ریاض-پکن، واکنش احتمالی آمریکا به این همکاری و پیامدهای آن برای کشورهای منطقه غرب آسیا به‌ویژه جمهوری اسلامی ایران از جمله مواردی است که نوشتار حاضر به آن می‌پردازد.

اندیشکده راهبردی تبیین- درحالی‌که اخیراً قرارداد ۲۵ ساله ایران و چین توجهات تحلیل‌گران مسائل غرب آسیا و ناظران بین‌المللی را به خود جلب کرده بود  اکنون این توجهات معطوف به خبر همکاری چین و عربستان سعودی برای گسترش برنامه هسته‌ای ریاض شده است. اخیراً رسانه‌های آمریکایی خبر داده‌اند که سازمان‌های اطلاعاتی آمریکا طی گزارشی، تحلیلی محرمانه را درباره اقدامات عربستان سعودی در همکاری با چین به‌منظور ایجاد ظرفیت صنعتی لازم برای تولید سوخت هسته‌ای ارائه کرده‌اند که هشدار می‌دهد ممکن است اقداماتی مخفیانه از جانب عربستان سعودی و چین برای تولید اورانیوم غنی نشده به شکلی که بعداً بتوان آن را برای سوخت تسلیحات هسته‌ای غنی‌سازی کرد، در جریان باشد. گفته‌شده است در بخشی از گزارش مذکور، به یک سازه در منطقه‌ای واقع در نزدیکی ریاض اشاره‌شده که به‌تازگی ساخت آن تکمیل‌شده است و برخی تحلیل‌گران و کارشناسان حدس می‌زنند یکی از مجموعه سایت‌های هسته‌ایِ اعلام نشده عربستان باشد. این خبر در حالی اعلام می‌شود که تنش‌ها میان آمریکا و چین در موضوعات مختلف رو به افزایش است و به‌علاوه عربستان سعودی نیز از متحدان ایالات‌متحده در منطقه غرب آسیا محسوب می‌شود که وابستگی امنیتی و اقتصادی زیادی به واشنگتن دارد. بنابراین عربستان اگرچه انگیزه‌های زیادی می‌تواند برای توسعه روابط با چین داشته باشد اما به نظر می‌رسد که با محدودیت‌های بسیار زیادی در این زمینه روبرو خواهد بود. در مقابل نیز با توجه به آگاهی چین از محدودیت‌های پیشِ روی عربستان، انگیزه‌های پکن برای ارائه کمک‌های هسته‌ای به ریاض مبهم به نظر می‌رسد. بااین‌حال می‌توان دلایلی ازجمله برقراری روابط متعادل با تمامی قدرت‌ها و بازیگران غرب آسیا و استفاده از کارت عربستان در برابر ایالات‌متحده و فراهم کردن قدرت مانور برای این کشور به‌منظور کاهش وابستگی به واشنگتن و درنتیجه کاهش قدرت آمریکا در غرب آسیا و خلیج‌فارس برای این رویکرد چین برشمرد.  با این مقدمه، این پژوهش در صدد است ضمن بررسی تاریخچه فعالیت‌های هسته‌ای عربستان، به اهداف این کشور و چین در خصوص همکاری‌های هسته‌ای با همدیگر بپردازد و سپس واکنش‌های احتمالی آمریکا و پیامدهای این روابط هسته‌ای برای غرب آسیا و بخصوص جمهوری اسلامی ایران واکاوی شود.

تاریخچه تلاش‌های عربستان برای هسته‌ای شدن

عربستان سعودی به‌عنوان یکی از بازیگران مهم منطقه غرب آسیا به دلیل قدرت مالی و اقتصادی بالا همواره از یک نقطه‌ضعف جدی برخوردار بوده و آن وابستگی امنیتی و یا به‌اصطلاح دارا بودن«امنیت وارداتی» است. اما به‌رغم ضعف‌های جدی در حوزه وابستگی سیاسی و امنیتی به غرب و بخصوص آمریکا، این کشور سعی کرده است تا در حوزه‌های هسته‌ای فعالیت‌هایی را داشته باشد که از نظرگاه جوامع بین‌المللی مخفی بماند. این مخفی‌کاری نیز بیش از همه متأثر از همان ماهیت وابستگی این کشور بوده است. اولین تلاش‌های عربستان برای توسعه برنامه هسته‌ای، به پشتیبانی گسترده مالی از پاکستان برای توسعه برنامه سلاح هسته‌ای‌اش توسط ذوالفقار علی بوتو در سال ۱۹۷۴ برمی‌گردد. تا جایی که حتی گمانه‌زنی‌هایی درباره احتمال خرید سلاح هسته‌ای از پاکستان را به دنبال داشته ‌است. این همکاری‌ها با روی کار آمدن نخست‌وزیر سوسیالیست، بی‌نظیربوتو در ۱۹۹۵، شدت بیشتری گرفت. از این سال به بعد همواره دو کشور عربستان و پاکستان از سوی بسیاری از دیپلمات‌ها ، سازمان‌های اطلاعاتی و رسانه‌های غربی ازجمله globalsecurity و سیسرو، متهم به مخفی‌کاری در حوزه فعالیت‌های هسته‌ای و حتی تلاش برای ساخت یک شهر زیرزمینی از سیلوهای هسته‌ای شده‌اند که مقامات عالی دو کشور آن‌ها را تکذیب کرده‌اند.

حتی این سازمان‌ها و رسانه‌ها در مورد همکاری هسته‌ای عربستان و رژیم صهیونیستی نیز نشانه‌هایی را مطرح کرده‌اند. سازمان‌های اطلاعاتی غربی معتقدند که اسرائیل در حال پشتیبانی عربستان برای توسعه کلاهک هسته‌ای است. زیرا از طرفی رژیم صهیونیستی می‌خواهد عربستان را در مقابل ایران تقویت نماید و از طرف دیگر این رژیم معتقد است عربستان در نهایت به دنبال تأمین سلاح هسته‌ای از یک کشور خواهد رفت و نباید این فرصت در اختیار کشوری دیگر قرار گیرد. اما آن‌چه بیش‌ازپیش تلاش‌های عربستان برای هسته‌ای شدن را آشکار کرد، روی آوردن این کشور به سمت چین بود. در ژانویه ۲۰۱۲، نخست‌وزیر جمهوری خلق چین ون جیابائو در دیدار با عبدالله بن عبدالعزیز یک پیمان دوجانبه با عربستان برای توسعه برنامه انرژی هسته‌ای امضا کرد. جزئیات این قرارداد به‌طور کامل مشخص نیست، اما توسعه ۱۶ راکتور هسته‌ای تا سال ۲۰۳۰ جزئی از این قرارداد است.

 

 

بعدازاین توافق بود که به‌تدریج برنامه هسته‌ای عربستان آشکار شد و حتی«محمد بن سلمان» از یک رآکتور هسته‌ای در شهر «ملک عبدالعزیز»  رونمایی کرد. افتتاح اولین رآکتور تحقیقاتی در عربستان سعودی توسط «محمد بن سلمان» نشان از این دارد که سعودی‌ها به دنبال آشکار نمودن فعالیت‌های هسته‌ای هستند که از چند دهه قبل بر روی آن سرمایه‌گذاری کرده و برنامه‌هایی را برای پیشبرد امور آن در دست داشته‌اند. در کنار کشورهایی که ذکر شد، احتمال همکاری پنهان دولت آمریکا با عربستان به‌دوراز چشم کنگره این کشور نیز وجود دارد. برای مثال در گزارشی که مجلس نمایندگان آمریکا اخیراً منتشر کرد، فاش شده که دولت دونالد ترامپ رئیس‌جمهوری آمریکا روند انتقال فناوری‌های «بسیار حساس» هسته‌ای به عربستان را سرعت بخشیده است. لذا به نظر می‌رسد همکاری‌ها با روسیه نیز از احتمالات قوی هستند که عربستان ممکن است برای توسعه برنامه هسته‌ای در نظر گرفته باشد.

بااین‌وجود آن‌چه فعالیت‌های هسته‌ای عربستان و همکاری این کشور با چین را بیش‌ازپیش رسانه‌ای کرد گزارش روزنامه «وال‌استریت ژورنال»  در تاریخ ۱۴ مرداد ۱۳۹۹ بود که ادعا کرد، چین به عربستان در احداث تأسیساتی جهت تولید کیک زرد کمک کرده و این تأسیسات در  منطقه دورافتاده «العلا» در شمال غرب عربستان قرار دارد[۱].

 

[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr2', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr2", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]

 

با این تفاسیر تاریخچه تلاش‌های عربستان برای هسته‌ای شدن دارای دو ویژگی برجسته است. یکی مخفی‌کاری از سازمان‌های بین‌المللی و درنتیجه عدم قرارگیری در برابر فشارهای بین‌المللی و دوم همکاری چندجانبه با کشورهایی مثل پاکستان ، چین و حتی رژیم صهیونیستی که نشان می‌دهد عربستان با این اقدام سعی کرده با تنوع بخشی به شرکای هسته‌ای خود همه قدرت‌های خارجی را در برنامه هسته‌ای ریاض دخیل کند. درواقع با این کار کشورهای ذینفع زیادی در برنامه هسته‌ای عربستان حضور خواهند داشت و لذا با فشارهای کمتری از سوی مجامع بین‌المللی مواجه خواهد بود.

چرایی همکاری هسته‌ای با چین

باوجود وابستگی امنیتی عربستان به غرب و بخصوص آمریکا، سعودی‌ها هیچ‌گاه خود را از نگاهِ به شرق و به‌ویژه نزدیکی به چین و روسیه منع و محروم نکرده‌اند. برای مثال آن‌ها توسعه برنامه موشکی این کشور را از طریق خرید موشک از چین در دهه ۱۹۸۰ آغاز کردند که با این کار نشان دادند از چهار دهه قبل نیز روابط خود با قدرت‌های شرقی را توسعه بخشیده‌اند. درواقع همکاری هسته‌ای عربستان با چین اولین و یا آخرین تلاش این کشور برای روابط با کشورهای شرقی نیست بلکه از دهه‌های قبل نیز در کنار وابستگی به غرب،  روابط مناسبی با قدرت‌های شرقی و بخصوص چین و روسیه داشته‌اند. اما با این‌وجود، سطح بالای همکاری هسته‌ای عربستان و چین در مقابل آمریکا ممکن است پرسش‌های زیادی را به ذهن متبادر سازد. در این خصوص دو دلیل مهم وجود دارد: یکی قوانین سخت‌گیرانه موجود در آمریکاست و دیگری استفاده از ظرفیت‌های متنوع هسته‌ای برای توسعه هسته‌ای است.

بر اساس قانون آمریکا، این کشور اجازه ندارد فناوری هسته‌ای را بدون دریافت تضمینِ استفاده صلح‌آمیز از آن به یک کشور خارجی بفروشد. بر این اساس همکاری شرکت‌های آمریکایی با عربستان مستلزم انعقاد توافق ۱۲۳(۱۲۳ Agreement) با این کشور است. درواقع جناح‌های سیاسی و مخالفان عدم اشاعه هسته‌ای از نوعی از توافق ۱۲۳ حمایت می‌کنند که دارای استاندارد طلایی باشد. استاندارد طلایی به معنای گنجاندن دو شرط عدم غنی‌سازی و عدم بازفرآوری است که در توافق هسته‌ای آمریکا و امارات متحده عربی در سال ۲۰۰۹ آمده بود. اگرچه عربستان سعودی، متحد آمریکا در منطقه به شمار می‌رود ولی این‌که عربستان حق غنی‌سازی و بازفرآوری را داشته باشد امتیازی استراتژیک است که ساختار سنتی قدرت آمریکا فعلاً به آن تن نداده است[۲].

هرچند برخلاف تصور، دولت‌های آمریکا به‌دور از نظارت قانون‌گذاران، روابط پنهانی هسته‌ای با عربستان داشته‌اند و این روابط اخیراً در دولت ترامپ نیز تشدید شده است، اما به‌طورکلی عربستان نمی‌تواند بیش از این منتظر بماند. بنابراین سعی می‌کند با توسعه همکاری‌های هسته‌ای با چین و سایر کشورها، دولت آمریکا را در وضعیتی قرار دهد که ناچار به همکاری هسته‌ای با عربستان باشد. درواقع عربستان با این کار کشور آمریکا را در حالت عمل انجام‌شده قرار می‌دهد.

 

[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr3', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr3", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]

 

دلیل دوم توسعه همکاری عربستان و چین به ضرورت تنوع بخشی به شرکا و همکاران ریاض در بخش فعالیت‌های هسته‌ای برمی‌گردد. با این کار عربستان می‌خواهد احتمال برخورد آژانس بین‌المللی انرژی اتمی و شورای امنیت سازمان ملل را تا حد زیادی کاهش دهد چون از یکسو یک متحد مهم برای آمریکا در غرب آسیا به شمار می‌آید و از سوی دیگر کشورهایی مثل چین را به دلیل ذینفع بودن در برنامه هسته‌ای، با خود همراه ساخته است. تنوع بخشی به بازیگران دخیل در فعالیت‌های هسته‌ای عربستان از جمله ابتکارات سیاست خارجی این کشور است تا خود را از هرگونه برخورد بین‌المللی مصون نماید.

اهداف چین از همکاری هسته‌ای با عربستان

بعد از کاهش نفوذ تاریخی بریتانیا پس از جنگ جهانی دوم و کاهش قدرت تأثیرگذاری آمریکا در منطقه غرب آسیا در سال‌های اخیر، کشور چین که تاکنون نقش جدی در این منطقه به عهده نگرفت بود درحال‌توسعه روابط اقتصادی با همه کشورهای منطقه است. این مهم بخصوص در حوزه خلیج‌فارس از اهمیت بالایی برخوردار است. کشور چین که از روابط مهم و مناسبی با جمهوری اسلامی ایران برخوردار است، در سال‌های اخیر سعی نموده تا با سایر کشورهای منطقه نیز روابط مهم و استراتژیکی داشته باشد. این مهم از یکسو متأثر از وابستگی چین به حوزه انرژی منطقه است و از سوی دیگر ناشی از سرمایه‌گذاری تجاری بالای آن‌ها در کشورهای مطرح است. درواقع چین در حال حاضر مهم‌ترین واردکننده صادرات نفتی کشورهای حوزه خلیج‌فارس به شمار می‌رود. علاوه بر این، اهداف راهبردی چین به‌طور فزاینده‌ای بر ثبات خاورمیانه احاطه دارد و هم‌زمان، سیاست خارجی کنش‌گرانه شی جین پینگ، رئیس‌جمهور چین نیز مشارکت بیشتر چین در امنیت، اقتصاد و گفتمان این منطقه را تضمین کرده است.[۳] لذا کشورهای حوزه خلیج‌فارس در محاسبات راهبردی خود، پکن را وزنه‌ای مهم تلقی کرده و در میدان‌های نفتی امتیازات قابل‌توجهی به شرکت‌های چینی داده‌اند، تجهیزات نظامی چینی را خریداری کرده و موافقت‌نامه‌های مشارکت راهبردی نیز امضا کرده‌اند.[۴]

با توجه به اهمیت اقتصادی منطقه غرب آسیا بخصوص کشورهای حاشیه جنوبی خلیج‌فارس برای چین، این کشور در صدد است تا بتواند نقش پررنگ‌تر و مهم‌تری بازی کند. این نقش می‌تواند از طریق یکی از بازیگران مهم این منطقه که از قضا قدرت اقتصادی و مالی فراونی نیز دارد ایفا شود. عربستان به‌عنوان شریک و متحد نظامی و سیاسی آمریکا در منطقه و ژنرال اقتصادی این کشور می‌تواند گزینه مناسبی برای چین باشد. درواقع مقامات چین به این نتیجه رسیده‌اند که از طریق توسعه روابط با چین بخصوص در حوزه‌های هسته‌ای می‌توانند به اهداف مهمی دست یابند. اولین انگیزه و هدف اصلی آن‌ها تقویت روابط اقتصادی و تجاری با منطقه غرب آسیاست. و هدف و انگیزه دوم آن‌ها کاهش نفوذ آمریکا در منطقه غرب آسیاست. چینی‌ها به‌خوبی درک می‌کنند، وقتی ایران و امارات همکاری‌های هسته‌ای با روسیه و آمریکا دارند باید یک بازیگر ثروتمندی مثل عربستان را برای این همکاری‌های هسته‌ای از دست ندهند.

 نگاه ایالات‌متحده به همکاری هسته‌ای ریاض-پکن

برخلاف تصور و باوجود قوانین سخت‌گیرانه در آمریکا برای همکاری‌های هسته‌ای با کشورهای دیگر، به نظر نمی‌رسد دولت آمریکا از توسعه فعالیت‌های هسته‌ای عربستان ناراضی باشد. آمریکا از یکسو نمی‌تواند تقاضا و اصرار بیش‌ازحد عربستان نسبت به هسته‌ای شدن را نادیده بگیرد و از سوی دیگر سعی می‌کند در مقابل فعالیت‌های صلح‌آمیز هسته‌ای ایران یک موازنه ایجاد کند. علاوه بر رژیم صهیونیستی، عربستان نیز می‌تواند این نقش مهم و استراتژیک را برای آمریکا بازی کند تا سطح بازدارندگی هسته‌ای در منطقه را به نفع جریان‌های وابسته به خود حفظ کند. این مهم را می‌توان در گزارش «رابرت دیوید استیل» افسر شناخته‌شده سابق سازمان جاسوسی آمریکا ملاحظه کرد که گفته بود: «قدرتی که در پشت ترامپ به دنبال افزایش قابلیت‌های هسته‌ای عربستان سعودی است «جرد کوشنر» است .همچنین ما گزارش‌هایی داشته‌ایم که مشاور امنیت ملی پیشین، ژنرال «مایکل فلین» در کمک به کنسرسیوم فعال بوده و در پی ساخت ۴۰ نیروگاه هسته‌ای و تسهیلات غنی‌سازی اورانیوم است… گفته می‌شود عربستان سعودی ۴۰ درصد از بودجه نظامی خود را به نیروی نظامی هسته‌ای اختصاص می‌دهد و ممکن است سلاح هسته‌ای را در یمن آزمایش کرده باشد.».

 

[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr4', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr4", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]

 

بنابراین دولت آمریکا نه‌تنها مخالف توسعه هسته‌ای عربستان نخواهد بود بلکه همکاری‌های چین و عربستان را به‌عنوان فرصتی قلمداد خواهد کرد که از طریق آن بتواند کنگره را مجاب کند تا نسبت به توافق ۱۲۳ سخت‌گیری کمتری نشان دهد. وقتی فعالیت‌های هسته‌ای عربستان از طریق چین توسعه یابد و به مرحله بالاتری برسد، کنگره آمریکا مجاب خواهد شد به دلیل ممانعت از نفوذ بیشتر چین در غرب آسیا دست دولت آمریکا را برای همکاری هسته‌ای با عربستان باز بگذارد. لذا به نظر می‌رسد دولت عربستان با توسعه روابط هسته‌ای با چین از یکسو عقب‌افتادگی‌های خود در این زمینه را جبران می‌کند و از سوی دیگر دولت آمریکا را به‌تدریج مجاب به همراهی و همکاری با خود خواهد کرد.

پیامدهای این همکاری برای ایران و منطقه غرب آسیا

همکاری هسته‌ای چین و عربستان و درنتیجه ارتقاء توان هسته‌ای عربستان، می‌تواند پیامدهای امنیتی، نظامی و سیاسی برای غرب آسیا به همراه داشته باشد. عربستان به‌عنوان یک رژیم سیاسی پادشاهی با دیکتاتوری سلفی، یک نظام سیاسی خطرناک هست که دست‌یابی آن به هر سطحی از توان هسته‌ای می‌تواند تهدیدی برای همه کشورهای منطقه غرب آسیا بخصوص ریز کشورهایی باشد که عربستان به چشم رژیم‌های اقماری به آن‌ها نگاه می‌کند. بنابراین سایر کشورها نیز سعی می‌کنند در این مسیر گام بردارند. رقیب سنتی عربستان یعنی قطر ثروتمند نمی‌تواند این تلاش‌ها را نادیده بگیرد درحالی‌که بارها از طریق عربستان تحریم و حتی تهدید نظامی شده است. اما باوجود تهدیدهای نظامی و سیاسی برای منطقه غرب آسیا که می‌تواند این منطقه را وارد یک‌فاز جدید امنیتی نماید، این تلاش‌ها می‌تواند چشم‌انداز جدیدی برای جمهوری اسلامی ایران باشد. ایران به‌عنوان کشوری که نزدیک به دو دهه تحت شدیدترین فشارهای اقتصادی و سیاسی از سوی مجامع بین‌المللی با رهبری آمریکا و نقش‌آفرینی پشت پرده عربستان و رژیم صهیونیستی بوده است، اکنون این فرصت را دارد تا با رسانه‌ای کردن این تلاش‌ها نگاه‌ها را به رژیم کودک‌کُشی خیره کند که سال‌هاست تجاوزات نظامی آشکاری به افراد بی‌گناه در دستور کار خود قرار داده است. ایران می‌تواند با متهم کردن عربستان در سطح جهانی نه‌تنها یک رقیب سنتی را معرفی نماید، بلکه از عربستان هسته‌ای به‌عنوان بهانه‌ای برای توسعه فعالیت‌های صلح‌آمیز هسته‌ای خود استفاده نماید. کما این‌که رژیم سعودی هنوز پودمان‌های بازرسی آژانس بین‌المللی انرژی اتمی را نیز نپذیرفته است.

باوجودچنین فرصتی برای جمهوری اسلامی ایران، اما همکاری‌های عربستان با چین می‌تواند برای ایران خطرناک باشد. با این‌که این مسئله نشان از افول آمریکا در منطقه غرب آسیا دارد، اما مخالفت‌های هیجانی اخیر در داخل ایران نسبت به توافق ۲۵ ساله با چین از یکسو و افزایش سطح همکاری‌های عربستان و چین بدون کوچک‌ترین مخالفتی در داخل این کشور می‌تواند تهدیدی برای روابط اقتصادی چین و ایران باشد. درواقع جمهوری اسلامی ایران باید نسبت به متحدان بین‌المللی خود نگاه بلندمدت و راهبردی‌تری داشته باشد و مانع از چیره شدن نگاه‌های مقطعی و سیاسی بشود.

نتیجه‌گیری

بررسی تلاش‌های عربستان برای هسته‌ای شدن و همکاری این کشور با کشورهای مختلف بخصوص چین، از پیچیدگی بالایی برخوردار است که بررسی علل و پیامدهای آن می‌توان حائز اهمیت باشد. عربستان همانند همه کشورها با انگیزه‌های مختلفی در این مسیر گام برداشته که به نظر می‌رسد با توجه به قدرت اقتصادی بالای این کشور، مهم‌ترین انگیزه آن‌ها مسائل نظامی و امنیتی باشد. این رویکرد و انگیزه عربستان برای هسته‌ای شدن پیامدهای امنیتی سیاسی زیادی برای منطقه و جهان به همراه خواهد داشت  می‌تواند یک تهدید جدی محسوب شود. برای مقابله با چنین تهدیدی و ممانعت از دست‌یابی یک کشور متخاصم و متجاوز به سلاح هسته‌ای، همه کشورهای منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای نقش مهم و حیاتی به عهده‌دارند. اما این نقش می‌تواند از طریق جمهوری اسلامی ایران پررنگ‌تر باشد چون هم می‌تواند نظام جهانی را علیه یک تهدید هسته‌ای بسیج نماید و هم از این فرصت برای خروج از فشارهای جهانی علیه برنامه صلح‌آمیز هسته‌ای خود استفاده نماید.

منابع

[۱] ترامپ هشدار گرفت، اقتصاد نیوز، منتشرشده در تاریخ ۳۰ مرداد ۱۳۹۹، قابل بازبینی در پیوند زیر:

https://www.eghtesadnews.com

 

[۲] جواد حیرانیا، روابط پنهانی هسته‌ای عربستان و چین؛ آیا سعودی به بمب می‌رسد؟، مهرنیوز، منتشرشده در تاریخ ۲۰ مرداد ۱۳۹۹ قابل بازبینی در پیوند زیر:

https://www.mehrnews.com/news/4994639/

[۳] چشم‌انداز راهبرد چین در منطقه خلیج‌فارس، شورای راهبردی روابط خارجی، منتشرشده در تاریخ ۱۱ خرداد ۱۳۹۹، قابل بازبینی در پیوند زیر:

https://www.scfr.ir/fa/200/124160/

[۴] برای مطالعه بیشتر نگاه شود به: سلیمان تنهادخت اطاقوری ، بررسی روابط چین با غرب آسیا و شمال آفریقا، اندیشکده تبیین، منتشرشده در تاریخ ۲۲ اسفند ۱۳۹۴، قابل بازبینی در پیوند زیر:

بررسی روابط چین با غرب آسیا و شمال آفریقا

ارسال دیدگاه