مطلوبیت‌های ایران در صحنه رقابت‌های چین و هند

 در این مقاله به تحلیل روابط هند و چین به عنوان دو قدرت و رقیب منطقه‌ای با یکدیگر و همچنین سطح مناسبات این دو با جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک قدرت تأثیرگذار در معادلات منطقه‌ای و جهانی پرداخته می‌شود.

اندیشکده راهبردی تبیین- در عرصه روابط بین‌الملل، شاخصه «مطلوب و نامطلوب بودن» تابعی از تعاریفی است که از منافع ملی به دست می‌آید و تا زمانی که مجموعه رفتارها و یا کنش- واکنش‌های سیاست خارجی دولت‌ها با یکدیگر در طول زمان ارزیابی نشود نمی‌توان درباره محتوای منافع ملی آن‌ها در سطح روابط بین‌الملل قضاوت کرد. بنابراین در چارچوب تجزیه و تحلیل رفتار بازیگران در نظام بین‌الملل بر اساس منافع ملی می‌توان گفت وجود منافع مشترک میان تعدادی از واحدهای سیاسی ممکن است باعث همکاری و همگرایی در یک منطقه خاص شود و برعکس تضاد و تعارض منافع ممکن است زمینه‌های رقابت یا ستیزش و مناقشه را میان دولت‌های مختلف به وجود آورد. بدیهی است تحلیل روابط هند و چین به عنوان دو قدرت و رقیب منطقه‌ای با یکدیگر و همچنین سطح مناسبات این دو با جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک قدرت تأثیرگذار در معادلات منطقه‌ای و جهانی نیز از این قاعده مستثنی نیست.

اخیرا با تشدید منازعات مرزی میان دو کشور هند و چین از یک طرف و همچنین با مطرح شدن بحث همکاری‌های جامع میان تهران و پکن آن هم در بحبوحه این منازعات، پرسشی که اغلب در اذهان عمومی متبادر می‌شود این است که با وجود رقابت و تنش در مناسبات هند و چین، مطلوبیت‌های ایران در صحنه این رقابت‌ها و تنش‌ها در حوزه‌های مختلف چه می‌تواند باشد؟ آیا موضوع اخیر همکاری‌های جامع ایران و چین در قالب هر نوع قرارداد، توافق یا تفاهم‌نامه‌ای می‌تواند بر روابط ایران و هند تأثیرگذار باشد؟ به عبارتی جمهوری اسلامی ایران با چه چالش‌هایی در برقرای رابطه متوازن با هند و چین به طور همزمان مواجه است؟ آیا برقراری رابطه متوازن با آن دو کشور شدنی است؟ در این نوشتار، با واکاوی سطح مناسبات و منافع سه کشور با همدیگر در قالب روابط دو جانبه، سعی خواهد شد درک بهتری از روابط این کشورها با همدیگر و متعاقب آن پاسخ‌های مطلوبی در پی این پرسش‌ها حاصل شود.

 

 

  1. پیشینه مناسبات چین و هند: سایه سنگین منافع متعارض بر سر منافع مشترک در روابط دو کشور

هند به عنوان یکی از اولین کشورهای غیرسوسیالیستی  که از آگوست ۱۹۴۷ میلادی از بریتانیا مستقل شد، جمهوری خلق چین را  که از اکتبر ۱۹۴۹ با حاکمیت مطلق حزب کمونیست تأسیس شد به رسمیت شناخت. بافت روابط این دو کشور را از زمان آغاز رسمی آن در سال ۱۹۵۰ میلادی تاکنون می‌توان اینگونه آنالیز نمود[۱] : بازه زمانی سال‌های ۱۹۵۰ تا ۱۹۵۷ میلادی را می‌توان دوره کوتاه همکاری میان هند و چین در نظر گرفت که مشارکت در برگزاری کنفرانس باندونگ در سال ۱۹۵۵ و توافق بر ۵ اصل همزیستی مسالمت‌آمیز در روابط فی‌مابین از جمله نقاط برجسته آن به شمار می‌رود. در دوره همکاری نیز اختلافات میان دو کشور وجود داشت که طرفین برای حل آنها بصورت مسالمت آمیز تلاش نمودند اما فضای عدم اعتماد میان طرفین با جنگ ۱۹۶۲ به اوج خود رسید.

اشغال تبت و الحاق آن به خاک چین، اجتناب چین از به رسمیت شناختن خط مک ماهون، ادعای چین مبنی بر حمایت هند از شورشیان در تبت در سال ۱۹۵۹ و اعطای پناهندگی سیاسی به «دالایی لاما» رهبر بودائیان تبت از جمله دلایلی است که طرفین به عنوان دلایل جنگ از آن یاد می‌کنند، جنگ مذکور با شکست هند به پایان رسید و اختلافات مرزی نیز همچنان لاینحل باقی ماند. از سال ۱۹۶۲ تا ۱۹۷۶ میلادی را می‌توان دوره تنش و سردی روابط نام‌گذاری کرد. افزایش اختلافات ایدئولوژیک میان چین و شوروی، نزدیکی روابط هند و شوروی و امضای پیمان دوستی میان آنها در سال ۱۹۷۱، آغاز دیپلماسی موسوم به «دیپلماسی پینگ‌پونگ» میان چین و ایالات متحده، جانبداری چین از پاکستان در جریان جنگ‌های ۱۹۶۵ و ۱۹۷۱ میان هند و پاکستان و اتحاد میان دو کشور به عنوان یک اتحاد ضد هندی از مهم‌ترین رویدادهای این دوره محسوب می‌شود. اما بازه زمانی سال‌های ۱۹۷۶ تا ۱۹۹۸ را  می‌توان دوره چرخش مثبت در روابط دانست. روابط دو کشور با روی کار آمدن «دنگ شیائوپینگ» پس از مرگ «مائو» و سیاست آزادسازی اقتصادی وی در چین تأثیر بسزایی در روابط دو کشور در این دوره داشت. به طوری که شاهد افزایش قابل توجه حجم روابط تجاری از ۱۱۷ میلیون دلار در سال ۱۹۸۷ ، به ۷۰۰ میلیون دلار در سال ۱۹۹۳ بودیم. اما با روی کار آمدن ائتلاف بی.جی.پی در هند و آزمایش اتمی هند موسوم به پخران، تشدید اختلافات و تنش در روابط را موجب شد بطوری که دومین آزمایش اتمی هند معروف به پخران ۲ در ۱۳ می ۱۹۹۸ واکنش‌های زیادی را در پی داشت. در این دوره نیز هند با عقب‌نشینی از مواضع خود در قبال چین، درصدد توسعه مجدد روابط با پکن برآمد. بازه زمانی سال‌های ۱۹۹۹ تا ۲۰۱۳ توسعه مجدد روابط چین و هند بود.

سفر واچپائی در سال ۲۰۰۳ به چین، به ارتقای روابط دوجانبه خصوصاً در حجم روابط تجاری منجر شد. در این سفر هند برای اولین بار تبت را به عنوان بخشی از خاک چین به رسمیت شناخت و چین نیز با اعلام آشکار سیکیم به عنوان بخشی از خاک هند، با تجارت با این کشور از طریق سیکیم موافقت نمود. پس از سال ۲۰۱۳ تاکنون نیز دو کشور همواره بر گسترش روابط و هدف‌گذاری ۱۰۰ میلیارد دلار در روابط تجاری تا سال ۲۰۲۰ تأکید نمودند.

با نگاهی به پیشینه و سیر تاریخی روابط دو کشور می‌توان دو طیف منافع را بصورت آشکار و واضح در رابط دو کشور متصور شد. در اینجا شاید مناسب‌ترین تعریف از تحلیل روابط دو کشور نیز در قالب همین طیف‌بندی منافع دو کشور گنجانده شود: منازعات مرزی در سال ۱۹۶۲ و همچنین آزمایشات هسته‌ای در سال ۱۹۹۸ دو نمونه بارز و عینی منافع متعارض بین دو کشور محسوب می‌شوند. بنابراین می‌توان گفت وضع موجود در روابط کشور در شرایط کنونی در پی از سرگیری مناقشات مرزی، حاکی از آینده پرتنش و رقابت در روابط دو کشور است. علی‌رغم منافع متعارض هند و چین با یکدیگر، دو کشور در حوزه‌های اقتصاد، انرژی، علمی و تکنولوژی منافع مشترک زیادی و متعاقب آن سطح همکاری بالایی دارند که این امر در سایه منافع متعارض کم رنگ جلوه می‌کند.

  1. سابقه و روند مناسبات جمهوری اسلامی ایران و هند: رویکرد متمایل به غرب هند متغیری تأثیرگذار در روابط تهران و دهلی‌نو

پیشینه روابط ایران و هند به زمان استقلال هند در سال ۱۹۴۷ برمی‌گردد. از آن زمان تاکنون روابط تهران و دهلی‌نو را می‌توان به سه دوره تقسیم کرد: دوره نخست از استقلال هندوستان تا فروپاشی شوروی: در سال ۱۹۵۰ میلادی روابط دیپلماتیک ایران و هند برقرار شد. اما در سال ۱۹۵۵ با پیوستن ایران به پیمان بغداد که متشکل از ایران، عراق، پاکستان و بریتانیا بود و بهبود روابط ایران و پاکستان در قالب پیمان بغداد، روابط ایران و هند تحت تأثیر قرار گرفت.

در سال ۱۹۷۹ میلادی و با پیروزی انقلاب اسلامی، جمهوری اسلامی ایران به کشور هند به عنوان یک کشور ضد استعماری می‌نگریست. اما ملاحظات ایدئولوژیک، ایران را ناگزیر از حمایت مواضع پاکستان بر سر کشمیر می‌نمود. در این میان مواضع هند در حمایت از تهاجم شوروی به افغانستان بر پارادوکس روابط ایران و هند افزود. به‌رغم این اختلافات، همکاری‌های اقتصادی دو طرف در طول دهه ۱۹۸۰ ادامه یافت. دوره دوم از پایان جنگ سرد تا حوادث یازدهم سپتامبر: به هرحال روابط هند و ایران به سرعت تحت تأثیر جنگ سرد قرار گرفت . شوروی تجزیه شد و کشورهای مسلمان در آسیای مرکزی به استقلال رسیدند. ایران و هند منافع مشترکی در مورد آسیای مرکزی یافتند. طالبان که مورد پشتیبانی پاکستان قرار داشت یک منبع عمده نگرانی برای ایران و هند بود. از دهه ۱۹۹۰ میلادی رشد بادوام اقتصادی هند به طور فزاینده‌ای موجب افزایش تقاضای این کشور برای واردات نفت و گاز شد. بطوری که در سال۱۹۹۱ مبادلات تجاری تهران و دهلی‌نو به سطح بالایی افزایش یافت.[۲]

دوره سوم بازه زمانی سال ۲۰۰۱ میلادی تاکنون: با اوج گرفتن تحریم‌های هسته‌ای علیه ایران، در این دوره روابط ایران و هند دچار تغییراتی مهم شد. هند در آوریل ۲۰۰۵ و فوریه ۲۰۰۶ دو بار در شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی علیه ایران رأی داد و در پاسخ ایران هشدار داد که در مورد همکاری‌های اقتصادی خود با هند تجدید نظر خواهد کرد. در ادامه مذاکرات مربوط به خط لوله صلح که درباره انتقال گاز مایع از ایران به هند از طریق پاکستان بود نیز متوقف شد. در افغانستان نیز هند علاقه کمتری داشت با ایران همکاری نماید و بیشتر با آمریکا همسو بود.[۳]

در یک جمع‌بندی کلی باید گفت، از گذشته تاکنون وجود عوامل مختلفی سبب فراز و نشیب در روابط ایران و هند شده است اما در اینجا می‌توان به متغیر تأثیرگذار و مهمی چون تمایل هند به غرب و پیروی این کشور از برخی سیاست‌های غربی در سیاست خارجی خود اشاره کرد، این موضوع به‌ویژه در سال‌های اخیر با تشدید تحریم‌های غرب علیه جمهوری اسلامی ایران تأثیرگذاری خاصی بر روابط و سطح همکاری‌های دوجانبه تهران و دهلی‌نو داشته است.

 

[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr2', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr2", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]

 

  1. مناسبات دو جانبه ایران و چین: نقش محذوریت‌های بین‌المللی در روابط دوجانبه

در دوران پیش از انقلاب اسلامی، روابط جمهوری خلق چین و ایران در بازه زمانی سال‌های ۱۹۷۰-۱۹۴۹ بر مدار «تعارض صرف» و یا «همکاری صرف» در بازه زمانی سال‌های ۱۹۷۹-۱۹۷۰ در جریان بوده است. اما رخداد انقلاب اسلامی را باید نقطه عطف روابط دوجانبه ایران و چین دانست. روابط ایران و چین در دوران بعد از انقلاب اسلامی و با آغاز جنگ ایران و عراق که عرصه تلاقی منافع همزمان دو کشور بود، از یک طرف جمهوری اسلامی ایران با توجه به ضعف تدارکاتی و نیاز جدی به تسلیحات به روابط با چین نیاز داشت و از طرف دیگر اصلاحات اقتصادی چین این کشور را به جذب سرمایه ناشی از فروش تسلیحات به ایران و خرید انرژی علاقه‌مند می‌کرد.[۴]

بنابراین سطح همکاری دو کشور در این دوره تا پایان جنگ بر پایه تعاملات نظامی بوده است. در دوران پس از جنگ ایران و عراق، از یک سو ایران وارد دوران تلاش برای پیشبرد توسعه اقتصادی شد و از سوی دیگر، چین وارد دوران طلایی توسعه خود در دهه ۱۹۹۰ میلادی شده و نقش آن در اقتصاد جهانی به گونه‌ای روز افزون پررنگ شد. از همین رو در این دوران همکاری‌های اقتصادی میان دو کشور آغاز شد. در این دوره نیز ابعاد سیاسی و اقتصادی مناسبات دو کشور بر سایر ابعاد برتری پیدا کرد.

با فروپاشی شوروی و تک قطبی شدن نظام بین‌الملل و با توجه به مناسبات متفاوت دو کشور با آمریکا، زمینه‌های امنیتی و نظامی دو کشور کاهش می‌یابد.[۵] در موضوع حساس پرونده هسته‌ای ایران در حالی که چین از حق ایران برای بهره‌مندی مسالمت آمیز از انرژی هسته‌ای حمایت می‌کرد ضمن رأی مثبت به انتقال پرونده ایران از شورای حکام به شورای امنیت، در اعمال تحریم‌ها علیه ایران، ناگزیر از همکاری با غرب بود.[۶] بنابراین هرچند سطح تعاملات امنیتی و استراتژیک دو کشور در این دوره کاهش پیدا کرد ولی تعاملات اقتصادی و سیاسی همچنان ادامه دارد.

 

 

[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr3', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr3", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]

 

  1. وجود بازیگرانِ ثالث؛ مهم‌ترین چالش ایران در برقرای رابطه متوازن با هند و چین

طبق سند چشم انداز ۱۴۰۴ تعامل سازنده با همسایگان در اولویت‌های سیاست خارجی ایران قرار دارد، در این چارچوب هرگونه توافقی بر اساس منافع مشترک بین ایران و چین یا بین ایران و هند نمی‌تواند به منزله عدم همکاری با دیگری تلقی گردد. اما از طرفی دیگر باید این نکته را نیز مد نظر داشت که هرگونه توافق دوجانبه یا چندجانبه بین کشورها مستلزم خواستن طرف مقابل در راستای تأمین منافع خود ضروری به نظر می‌رسد. بر این اساس حال باید بررسی کرد چنانچه جمهوری اسلامی ایران بخواهد از طریق برقرای توازن، روابط توسعه یافته و باثباتی را با کشورهای هند و چین پی‌ریزی کند با در نظر گرفتن رقابت تنگاتنگ دهلی‌نو و پکن با چه چالش یا چالش‌های در این زمینه مواجه خواهد بود؟ در پاسخ به این سؤال باید گفت با توجه به بررسی سابقه روند مناسبات ایران- چین و ایران –هند که پیشتر به آن پرداخته شد، مهم‌ترین عاملی که ایران را برای برقرای رابطه متوازن بین هند و چین با چالش مواجه می‌سازد، وجود بازیگرانِ ثالث منطقه‌ای و فرا منطقه‌ای تأثیرگذار در روابط دوجانبه و چندجانبه است.

نقش ایالات متحده آمریکا در فشار به هند و چین در قضیه پرونده هسته‌ای ایران می‌تواند مثالی برای این موضوع باشد. در این میان ذکر این نکته بسیار حائز اهمیت است که وجود بازیگران ثالث اعم از منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای در روابط ایران با هند در قیاس با مناسبات ایران و چین بسیار پررنگ‌تر است. بطوری‌که  در سطح فرامنطقه‌ای با نقش آمریکا به عنوان یک بازیگر مداخله‌گر فرامنطقه‌ای و نقش عربستان و رژیم صهیونیستی نیز به عنوان بازیگران منطقه‌ای در روابط ایران و هند مواجه هستیم. این بازیگران مداخله‌گر هرگونه ارتباط و همکاری دهلی‌نو با تهران را موجب تقویت جمهوری اسلامی ایران و در مقابل موجب تضعیف جایگاه خود در منطقه می‌دانند. هر چند در این میان حساسیت غیر قابل انکار پاکستان نیز به عنوان رقیب سنتی هند را نیز نمی‌توان نادیده گرفت. بنابراین تنها در صورتی می‌توان انتظار داشت رابطه متوازن بین هند و چین برقرار شود که منافع حیاتی آن‌ها در معرض یک تهدید مشترک قرار بگیرد. بطور مثال تهدیدات امنیتی ناشی از گسترش تروریسم و افراط‌گرایی به مناطق تحت تسلط و مرزهای مورد مناقشه آنها از این دست نگرانی‌های امنیتی مشترک محسوب می‌شود.

 

  1. مطلوبیت‌های ایران در صحنه رقابت‌های هند و چین: ضرورت تقویت چندجانبه‌گرایی از طریق سازمان‌ها و نهادهای منطقه‌ای

طبیعاً جمهوری اسلامی ایران همچون سایر کشورهای دیگر در عرصه نظام بین‌الملل، به دنبال استراتژی تأمین حداکثری منافع خود با استفاده از فرصت‌های به دست آمده است. در شرایط کنونی که غرب با اعمال و تشدید تحریم‌های ظالمانه خود قصد دارد جمهوری اسلامی ایران را در تنگنای اقتصادی قرار دهد، رقابت بین دو کشور هند و چین که هر کدام در پی کسب قدرت برتر منطقه‌ای هستند به منزله یک فرصت مناسب برای ایران تلقی خواهد شد که می‌توان با یک عقلانیت هوشمند از طرق مختلف در پی بهره‌گیری از این ظرفیت بوجود آمده برآید. یکی از مهم‌ترین جنبه‌های رقابت بین هند و چین رقابت بر سر منافع اقتصادی می‌باشد.

با توجه به نیاز روز افزون به منابع انرژی (نفت و گاز) در این دو کشور از یک سو و عدم دسترسی آنها به منابع انرژی و بازارهای مناطق آسیای مرکزی و اروپا از طرف دیگر، جمهوری اسلامی ایران می‌تواند خلاء این حوزه‌ها را بطور همزمان هم در حوزه تأمین منابع انرژی و هم در حوزه دستیابی دهلی‌نو و پکن به منطقه آسیای مرکزی و اروپا با بهره‌گیری از ظرفیت ژئوپلیتیک منطقه‌ای خود پر کند. به طور مثال چینی‌ها می‌خواهند در حوزه اقیانوس هند و دریای عمان نفوذ پیدا کنند و هندی‌ها در رقابت با آنها تلاش دارند به منطقه چابهار ایران نفوذ کنند و این بدان معنا است که محرومیت یکی از این دو کشور در همکاری با ایران به منزله تضعیف آن کشور و بالـعکس خواهد بود، بنابراین ایران برای آنها به عنوان یکی از زمینه‌های رقابت منطقه‌ای به حساب می‌آید.[۷]

از طرف دیگر دهلی‌نو که مهم‌ترین رقیب خود را پکن می‌داند و معتقد است از دست دادن فرصت ایران، موجب می‌شود در رقابت‌های منطقه‌ای از چین عقب بماند و از آنجایی که هند، متحد آمریکا است، این ناکامی، ناکامی آمریکا هم محسوب می‌شود؛ پس دولتمردان هندی به آمریکا هم فشار می‌آورند تا مانع روابطشان با ایران نشود. تحریم نشدن بندر چابهار از سوی آمریکا را هم در این چارچوب می‌توان گنجاند. کاخ سفید با وجود تحریم‌های گسترده، همکاری برای توسعه بندر چابهار را معاف از تحریم کرده و هند و افغانستان را از همکاری در این بندر منع نکرده است.[۸]

جمهوری اسلامی ایران در پی استفاده از این ظرفیت خود می‌تواند با تقویت حضور بیش از بیش خود در سازمان همکاری شانگهای بر توان روز افزون تأثیرگذاریش در معادلات منطقه‌ای و جهانی بیافزاید. به بیانی دیگر ایران می‌تواند اعضای سازمان همکاری شانگهای که یک سازمان چندجانبه و منطقه‌ای محسوب می‌شود و از جهات همکاری‌های امنیتی و اقتصادی حائز اهمیت است و مهم‌تر اینکه دو کشور هند و چین عضو اصلی این سازمان هستند، را به مناطق دور دست وصل نماید و این مسئله می‌تواند نقش ژئواستراتژیک ایران در مسائل امنیتی و اقتصادی را افزایش دهد. افزون بر مطلوبیت‌های اقتصادی و ژئوپلیتیکی، در این میان نباید عرصه فرهنگ و گسترش روابط فرهنگی را نادیده گرفت. گسترش روابط فرهنگی ضمن تأثیرگذاری شگرف بر روابط سیاسی و اقتصادی کشورها می‌تواند این نوع از روابط را تحکیم بخشد و حتی بدان سرعت دهد.

 

 

[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr4', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr4", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]

 

نتیجه گیری

 در این نوشتار واکاوی و بررسی پیشینه روند روابط چین و هند به عنوان دو رقیب منطقه‌ای و همچنین سطح مناسبات این دو با جمهوری اسلامی ایران به عنوان یکی از قدرت‌های تأثیرگذار در معادلات منطقه‌ای و جهانی نشان داد دست‌یابی به منافع اقتصادی  و مبارزه با پدیده تروریسم و افراط‌گرایی و تهدیدات امنیتی ناشی از آن، به عنوان نقطه مشترک همکاری‌های میان سه کشور می‌تواند زمینه‌ساز نزدیکی هر چه بیشتر  این کشورها با یکدیگر شود. هر چند نقش بازیگران مداخله‌گر (منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای) خود چالشی بر سر راه این موضوع است اما یکی از راهکاری‌های تحقق یافتن هر چه بیشتر تأمین منافع ایران در بستر رقابت‌های هند و چین می‌تواند اتخاذ یک سیاست هماهنگ و مناسب در زمینه تقویت همکاری‌های چندجانبه در حوزه اقتصاد و امنیت با سازمان‌های منطقه‌ای ایجاد شده متناسب با این اهداف چون سازمان همکاری شانگهای باشد.

 

منابع

[۱] اسدالله کاوه و طاهره محمدی، «روابط هند و چین: از همکاری اقتصادی تا رقابت استراتژیک»، فصلنامه سیاست خارجی، بهار ۱۳۹۷، شماره ۱، صص ۱۷۴-۱۶۸

 

[۲] سید امیر نیاکوئی و سجاد بهرامی مقدم، «روابط ایران و هند: فرصت‌ها و محدودیت‌ها»، فصلنامه روابط خارجی، بهار ۱۳۹۳، شماره ۱، ص ۱۲۶

[۳] معین برزگرزاده زرندی و سید عباس احمدی، «سطوح همکاری، رقابت و منازعه در مناسبات ژئوپلیتیکی و ژئواکونومیکی بین ایران و هند»، فصلنامه روابط خارجی، پاییز ۱۳۹۷،شماره ۳۹، ص ۴۸

 

[۴] فریبر ارغوانی پیرسلامی، «چین و ایران؛ راهبردهای سیاست خارجی و چالش همکاری‌های فراگیر»، فصلنامه روابط خارجی، پاییز ۱۳۹۴، شماره ۳، ص ۷۰

 

[۵] محسن شریعتی‌نیا، «عوامل تعیین‌کننده روابط ایران و چین»، فصلنامه روابط خارجی، تابستان ۱۳۹۱، شماره۲، صص ۱۸۳-۱۸۴

 

[۶] فریبر ارغوانی پیرسلامی، «چین و ایران؛ راهبردهای سیاست خارجی و چالش همکاری‌های فراگیر»، فصلنامه روابط خارجی، پاییز ۱۳۹۴، شماره ۳، ص ۷۱

 

[۷] نوذر شفیعی،« ایران از فرصت ایجاد شده در رقابت میان چین و هند استفاده کند»، خبرگزاری مهر، ۲۷ مهر ۱۳۹۷، قابل بازیابی در لینک زیر:

 https://www.mehrnews.com/news/4430131

 

[۸] نوذر شفیعی، «رقابت هند و چین بر سر ایران»، وب سایت روزنامه شرق، ۲ دی ۱۳۹۸، قابل بازیابی در لینک زیر:

https://www.magiran.com/article/3997212

ارسال دیدگاه