شورای روابط خارجی مطرح كرد:

ارزیابی مواضع ترامپ و بایدن در سیاست خارجی آمریکا

اندیشکده شورای روابط خارجی آمریکا طی گزارشی مواضع دونالد ترامپ و جو بایدن در خصوص مسائل متعددی که در زمینه سیاست خارجی آمریکا وجود دارد را مقایسه کرده است.

اندیشکده راهبردی تبیین- پس از مذاکرات صلح پاریس متعاقب پایان جنگ جهانی اول، گروهی از دیپلمات‌ها، فرماندهان نظامی و سرمایه‌داران آمریکایی اندیشکده شورای روابط خارجی را در ۱۹۲۱ برای ایده‌پردازی و مشورت‌دهی در خصوص سیاست خارجی آمریکا به دولت‌مردان، سیاست‌مداران، دانش‌پژوهان و روزنامه‌نگاران تأسیس کردند. از جمله اعضای ادوار مختلف آن می‌توان به تنی چند از وزرای خارجه و رؤسای سیا اشاره داشت. اکنون مدیریت این مجموعه را ریچارد هاس بر عهده دارد. وی مدیر ارشد بخش غرب آسیا در شورای امنیت ملی، مدیر دفتر برنامه‌ریزی وزارت خارجه و دستیار ویژه ریاست‌جمهوری را در کارنامه دارد. این اندیشکده طی گزارش مبسوطی نظرات دو نامزد اصلی انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا درباره سوژه‌های متعدد سیاست خارجی آمریکا، گرد هم آورده است[۱]. ابتدا رئوس این موارد از منظر کارشناسان شورای روابط خارجی تبیین می‌شود و سپس مواضع بایدن و ترامپ طی جدولی ارائه می‌گردد.

دیپلماسی جهانی: آمریکا از معماران نظام نوینی بود که بر مبنای چندجانبه‌گرایی کشورهای غربی و نهادگرایی سازمان‌هایی مانند بانک جهانی، صندوق بین‌المللی پول، ناتو و سازمان تجارت جهانی پایه‌گذاری شد. ولی ترامپ با سیاست «اول آمریکا» کمک‌ها و همکاری‌های ایالات متحده با این نهادها را کاهش داد. زیرا معتقد است محدودیت‌های غیرضروری برای سیاست خارجی آمریکا پدید می‌آورند.

 

 

تجارت جهانی: مسأله تجارت آزاد در سیاست خارجی آمریکا اصلی باسابقه در راستای افزایش رونق بازارهای داخلی و گسترش نفوذ ایالات متحده بوده است. ولی ترامپ با ادعای حمایت از کارگران آمریکایی خواستار انتقال زنجیره تولید شرکت‌های آمریکایی به داخل کشور شد. جناح چپ حزب دموکرات نیز با ادعای کاهش نابرابری و حفظ محیط زیست خواستار تعدیل سیاست‌های تجاری آمریکا در سطح جهانی است.

مهاجرت: مسأله مدیریت مهاجران و شهروندان غیرقانونی به‌ویژه از مکزیک و آمریکای مرکزی، به مباحثی دامنه‌دار در سیاست خارجی ایالات متحده بدل شده است. اوباما با دستورات اجرایی درصدد مدیریت مسأله و کاهش میزان اخراج‌شدگان برآمد ولی ترامپ خواستار اخراج کلیه مهاجران غیرقانونی و دیوارکشی بین آمریکا و مکزیک شد. هم‌چنین ورود شهروندان برخی کشورها را به‌طور کلی ممنوع کرد.

تغییرات اقلیمی: افزایش گازهای گلخانه‌ای، خشک‌سالی و طوفان‌های شدید در کنار شیوع بیماری‌ها و کاهش مواد غذایی از مهم‌ترین تهدیدات آب‌وهوایی و منابع زیرزمینی در جهان است. دولت اوباما با پذیرش توافق پاریس سعی کرد در راستای کاهش تولید گازهای گلخانه‌ای در صنایع آمریکا برآید ولی ترامپ از این پیمان خارج شده و درصدد لغو قوانین داخلی زیست‌محیطی دولت پیشین برآمد.

امنیت سایبری: مداخله روسیه در انتخابات ریاست‌جمهوری ۲۰۱۶ آمریکا خطر جدی تهاجم اطلاعاتی به امنیت ملی ایالات متحده را گوشزد کرد. گرچه دولت فدرال سیاست‌های مجازاتی علیه هکرهای کشورهای رقیب داشته ولی کافی نیست. در عین حال که اِعمال محدودیت در شبکه‌های اجتماعی مانند فیس‌بوک و توییتر، آزادی بیان را نیز به مخاطره می‌اندازد. بخشی از منازعه دولت ترامپ با شرکت هوآوی و نرم‌افزار تیک‌تاک نیز به همین مسأله بازمی‌گردد.

تروریسم: مسأله مقابله با تروریسم از جمله مدعیات اصلی سیاست خارجی آمریکا پس از ۱۱ سپتامبر بوده است. دولت اوباما با بازگشت به عراق به ادعای مبارزه با داعش و هم‌چنین گسترش حملات پهپادی، به توسعه این برنامه انجامید. ولی بی‌فایدگی و پرهزینگی آن سبب شده خروج نیروهای نظامی آمریکا از مناطق درگیر، از جمله مطالباتی باشد که هر دو حزب نسبت به آن حساس هستند تا نظر رأی‌دهندگان را جلب کنند.

 

[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr2', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr2", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]

 

نظامی‌گری: امروزه پایگاه‌های نظامی پنتاگون و ارتش آمریکا از غرب تا شرق آسیا، قاره اروپا و شمال آفریقا متکثر است. جناح چپ حزب دموکرات معتقد است هزینه‌های نظامی‌گری در سیاست خارجی را می‌توان صرف بسیاری از مشکلات داخلی کرد. ولی حزب جمهوری‌خواه و جناح میانه حزب دموکرات از این رویکرد در راستای حفظ منافع آمریکا و حمایت از متحدان و جریان آزاد تجارت جهانی، دفاع می‌کند.

چین: رقابت اقتصادی و سیاسی چین با آمریکا با وقوع بحران کرونا شدیدتر شد. علاوه بر تلاش ناکام آمریکا برای توقف رشد اقتصادی چین از طریق نهادهایی مانند سازمان تجارت جهانی، مخالفت با سیاست‌های پکن در دریای چین جنوبی، تایوان، هنک‌کنگ و هم‌چنین مسأله اقلیت قومی اویغور نیز بر تنش‌ها افزوده است. رویکرد دولت اوباما نسبت به چین، تعامل دوجانبه و مهار چندجانبه بود. ولی ترامپ با نفی همکاری‌های دسته‌جمعی علیه جمهوری خلق چین، به‌طور یک‌جانبه به وضع تعرفه‌های بالا بر واردات از چین و تنش دیپلماتیک درباره شیوع کرونا پرداخت.

روسیه: سیاست خارجی تهاجمی مسکو پس از الحاق شبه‌جزیره کریمه در اوکراین، اروپا و آمریکا را نسبت به تداوم این رویکرد نگران کرد. به‌ویژه که موقعیت پوتین در عرصه داخلی نیز مستحکم‌تر شده است. اوباما با همکاری اتحادیه اروپا، روسیه را از گروه هشت کشور صنعتی جهان اخراج کرد ولی ترامپ که کمپین انتخاباتی‌اش در ۲۰۱۶ به همکاری با روسیه متهم شد، به تضعیف ناتو پرداخت که مانع اصلی نفوذ روسیه در اروپای شرقی است. مسأله تداوم مذاکرات خلع تسلیحات هسته‌ای، مهم‌ترین پرونده روی میز دولت آتی آمریکا در قبال مسکو می‌باشد.

کره شمالی: تداوم برنامه هسته‌ای و موشکی کره شمالی تهدید جدی علیه ایالات متحده و متحدان منطقه‌ای‌اش در شرق آسیا به‌ویژه کره جنوبی و ژاپن است. ترامپ برای حل مسأله رویکردهای متناقضی از تهدید به جنگ تا دیدار مستقیم با کیم‌جونگ‌اون در پیش گرفت که نتیجه نداد. علاوه بر این با خروج از «پیمان تجاری اقیانوس آرام» بیش از پیش به اختلاف‌افکنی میان دشمنان کره شمالی پرداخت.

ونزوئلا: بحران اقتصادی ونزوئلا در کنار اختلافات سیاسی به تنش امنیتی بی‌سابقه‌ای میان موافقان و مخالفان انجامید که نهایتاً قدرت‌های جهانی را میان دو جناح مستقر به رهبری مادورو و معترض به رهبری گوآیدو تقسیم کرد. آمریکا و اروپا از مخالفان ولی چین و روسیه از دولت ونزوئلا حمایت کردند. در ایالات متحده رویکردها نسبت به این بحران از دیپلماسی و تحریم هدف‌مند تا مداخله نظامی متغیر است.

 

[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr3', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr3", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]

 

غرب آسیا: برنامه‌های هسته‌ای و منطقه‌ای ایران، جنگ‌های سوریه و یمن و بحران فلسطین، مهم‌ترین مشکلات آمریکا در آسیای غربی هستند. دولت اوباما با توافق برجام به یکی از این مسائل پایان داد ولی دولت ترامپ نه‌تنها با حمایت از دیکتاتورهای سعودی و راست‌گراهای صهیونیستی، دیگر مسائل را بغرنج‌تر کرد؛ بلکه با خروج از برجام، بار دیگر ایران را در آستانه توسعه برنامه هسته‌ای‌اش قرار داد. «پایان جنگ‌های بی‌پایان» که از شعارهای چند دوره اخیر رقابت‌های انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکاست، جدی‌ترین مسأله دولت بعدی در غرب آسیا خواهد بود.

جمع‌بندی

گزارش اندیشکده شورای روابط خارجی نشان می‌دهد ترامپ علی‌رغم شعارهای اولیه مبنی بر نوعی تمایز با ساختار هیئت حاکمه ایالات متحده، نهایتاً در برخی مسائل سیاست خارجی از جمله نوع مواجهه با روسیه، مداخله‌جویی در غرب آسیا، امنیت سایبری و توسعه نظامی‌گری به فشارهای نهادی به‌ویژه از سوی کنگره تن داده است. بنابراین در صورت انتخاب دوباره می‌توان این فرضیه را مطرح نمود که سیاست خارجی او بیش‌ازپیش سمت‌وسوی ساختاری و نهادین در چارچوب نُرم‌های پیشین آمریکا بیابد. درباره بایدن نیز با توجه به هم‌سویی جناح میانه حزب دموکرات با حزب جمهوری‌خواه در کلیات استراتژی سیاست خارجی تهاجمی و زیاده‌خواهانه آمریکا، صرفاً باید در انتظار تغییر برخی تاکتیک‌ها بود و نه بیشتر. گرچه همین تغییرات تاکتیکی نیز می‌تواند روزنه‌هایی برای تحرک دیپلماتیک و حفظ منافع ملی کشورهای رقیب آمریکا ایجاد کند.

 

پی‌نوشت

[۱] https://www.cfr.org/election2020/candidate-tracker

ارسال دیدگاه