حمله به فرودگاه عدن؛ نشانه‎‏ ها و پیامدها

حمله به فرودگاه عدن هنگام ورود اعضای دولت ائتلافی برآمده از توافق ریاض، شوک جدیدی به سعودی‌ها و دولت منصورهادی بود که درباره عاملان و انگیزه‌های احتمالی آن گمانه‌زنی‌ها، پرسش‌ها و ابهامات بسیاری مطرح است. 

اندیشکده راهبردی تبیین- پس از گذشت یک سال از توافق ریاض که بر اساس آن دولت ائتلافی متشکل از دولت مستعفی منصور هادی و  شورای انتقالی جنوب به همراه حزب اصلاح و برخی طرف‌های دیگر شکل گرفت، در نهایت اعضای این دولت در مقابل منصور‌هادی در ریاض سوگند یاد کردند و مقرر شد به زودی فعالیت خود را در عدن آغاز کنند که به محض ورود به فرودگاه این شهر انفجار چند بمب و شلیک چند موشک موجب کشته و زخمی شدن ده‌ها نفر شد.

پس از آن دولت مستعفی، انصارالله و ایران را متهم کرد که با تکذیب هر دو مواجه شد. اما شخصیت‌ها و گروه‌های مختلف سعودی و یمنی انگشت اتهام را به سمت امارات نشانه رفتند که هم انگیزه کافی برای این کار داشته و هم امکان اجرای این عملیات برایش مهیا بوده است. البته برخی دیگر نیز حزب اخوانی اصلاح را پشت این ماجرا می‌دانند. نوشتار حاضر بنا دارد تا به بررسی سناریوهای محتمل درباره عاملان این حمله و دلایل و اهداف آن‌ها بپردازد.

عاملان و پشت پرده‌های احتمالی حمله به فرودگاه عدن

درباره عاملان حمله به فرودگاه عدن، گمانه‌های بسیاری مطرح است. اما پیش از آن به بررسی اینکه چه طرف‌هایی اساساً امکان انجام چنین عملیاتی را در فرودگاه عدن داشته‌اند و این‌که کدام طرف یا طرف‌هایی از آن سود می‌برند، پرداخته می‌شود.

 

 

درباره پاسخ به پرسش نخست باید گفت، شهر عدن مدت‌هاست از حیث امنیتی و نظامی در سیطره کامل نیروهای «شورای انتقالی جنوب» است و این شورا به طور کامل مورد حمایت امارات قرار دارد و از آن تبعیت می‌کند. بر این اساس می‌توان گفت، محتمل‌ترین طرفی که امکان منطقی انجام عملیات در فرودگاه عدن را داشته، نیروهای وابسته به امارات هستند. این گمانه زمانی قوی‌تر می‌شود که با مرور وقایع اخیر به روشنی در می‌یابیم که نیروهای انتقالی جنوب با دولت مستعفی منصور هادی و نیروهای آن مشکل جدی داشته که شاهد مثال آن نیز درگیری‌های شدید یک سال پیش عدن است که منجر به اخراج کامل نیروهای وابسته به منصور هادی از عدن و استان‌های پیرامون آن شد. این موضوع در کنار اختلافات دیگر در سطحی کلان‌تر حکایت از تضاد منافع و عمق اختلاف دو بازیگر اصلی ائتلاف یعنی عربستان و امارات دارد که زمینه‌های اختلافات آن‌ها هر از چندگاهی در حوزه‌های مختلف خودنمایی می‌کند.

مهم‌تر این‎که اماراتی‌ها، هم در فرآیند انعقاد توافق ریاض و هم در روند تشکیل دولت برآمده از آن کارشکنی‌های گسترده‌ای کرده و در هر دو مورد تا آخرین لحظه حاضر به پذیرش آن نبودند و تنها با فشارهای سعودی به این موضوعات تن دادند. بر این اساس می‌توان این‌گونه ارزیابی کرد که تنها طرفی که امکان عملیات خونین فرودگاه عدن برایش فراهم بوده، امارات و همپیمانان آن هستند.

در بررسی پرسش دوم نیز تنها چند گزینه محدود قابل اعتنا است. از آن جایی که شورای انتقالی جنوب به صراحت و به صورت علنی از پذیرش توافق ریاض و پس از آن دولت توافقی برآمده از این توافق سر باز زده بود، به نظر می‌رسد محتمل‌ترین گزینه برای این گزاره است که کدام طرف یا طرف‌هایی از حادثه انفجار فرودگاه عدن سود خواهند برد.

شورای انتقالی جنوب مورد حمایت امارات با تلاش بسیار و درگیری‌های میدانی در نهایت توانست سلطه خود را بر عدن و استان‌های همجوار تثبیت کند و طبیعی است که به هیچ وجه تمایل ندارد که در عوض یک توافق سیاسی که برای استمرار آن تضمینی وجود ندارد، سلطه و تفوق خود را با نیروهای منصور هادی تقسیم کند.

در همین راستا بود که بسیاری از چهره‌ها و شخصیت‌های همسو با دولت مستعفی و عربستان نیز به صورت آشکار انگشت اتهام را به سوی امارات و شورای انتقالی جنوب نشانه رفتند.

 

[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr2', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr2", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]

 

اما دومین گزینه‌ای که احتمال دست داشتنش در این ماجرا جدی است، حزب اصلاح است. این حزب اخوانی در طول بحران یمن مسیر متفاوتی از سایر بازیگران فعال در توافق ریاض (دولت مستعفی و شورای انتقالی جنوب) را پیموده است. بر این اساس شاید برخی انتظار آن را نداشتند که حزب اصلاح اخوانی، یکی از ستون‌های اصلی توافق ریاض را شکل دهد. به همین دلیل و به دلایل مختلف دیگری از جمله تضاد منافع جدی آن‌ها با طرف‌های دیگر، از سوی برخی چهره‌ها و جریان‌های رسانه‌ای متهم به دست داشتن در انفجار فرودگاه عدن شدند که البته این احتمال، چندان نیز خارج از تصور به بنظر نمی‌رسد.

اهداف و دلایل عاملان

برای تحلیل و بررسی علت و هدف انجام چنین عملیاتی نیز لازم است ببینیم چه اتفاقی رخ داده و این اتفاق چه آثار و پیامدهایی در پی داشته است. همان‌گونه که پیداست این انفجارها در هنگام ورود اعضای هیئت دولت توافقی به فرودگاه انجام شده است. رویدادی که حاکی از دو موضوع مهم در دولت مذکور است. نخست اینکه این دولت توان کنترل مرکز جفرافیایی خود را نیز ندارد و دوم اینکه نشانه روشن از وجود اختلاف و دو دستگی در بین اعضای اصلی دولت توافقی است. نفس وقوع این اتفاق آن هم در آن ابعاد گسترده که به کشته و زخمی‌شدن ده‌ها نفر منجر شد برای دولتی که پس از یک سال تشکیل شده، نشان‌دهنده عمق ضعف و ناتوانی است.

با این توضیح باید بررسی شود کدام طرف تمایل دارد که چنین تصویری از دولت توافقی به نمایش بگذارد. سعودی‌ها که خود بانی ایجاد این دولت هستند و برای تحقق آن هزینه‌ها و زحمات بسیاری را متقبل شده‌اند و طبیعتاً از این اتهام مبرا هستند. انصارالله نیز در ماه‌های اخیر به تجربه نشان داده به دلایلی علاقه‌ای به دخالت در امور داخلی جریان مقابل ندارد. بر مبنای این معادله، در این بخش نیز محتمل‌ترین گزینه اماراتی‌ها هستند. آن‌ها بودند که به دلایل متعدد خواهان شرکت در چنین دولتی نبودند و در نهایت به اجبار و مصلحت، نیروهای همپیمان خود را برای شرکت در این دولت توافقی مجاب کردند.

در این جا ذکر این نکته خالی از لطف نیست که بدانیم دلیل این مخالفت و عدم همراهی نیز روشن است. اماراتی‌ها در طی دو-سه سال اخیر از طریق سازماندهی و تجهیز مزدوران خود در جنوب موفق شدند کنترل چند استان مهم جنوبی را به دست بگیرند و نیروهای منصورهادی را از آن‌ها اخراج کنند. بر این اساس طبیعی است که علاقه‌ای به مشارکت دادن دیگران در قدرت و نفوذی که به زحمت آن را کسب کرده، نداشته باشند.

بنابراین، هدف امارات می‌تواند ایجاد تصویری ناکارآمد و فشل در اذهان طرف‌های داخلی و منطقه‌ای از دولت توافقی که با فشار سعودی شکل گرفت، باشد. دولتی که با هدف ایجاد جای پایی در یمن برای منصور هادی شکل گرفته است.

تاثیر حمله به فرودگاه عدن بر آینده دولت ائتلافی

این رویداد و اینکه طرف‌های مختلف یکدیگر را به دست داشتن در آن متهم کردند، نشان داد عمق اختلاف و تضاد منافع در بین طرف‌های تشکیل دهنده دولت توافقی بیش از حد تصور و انتظار ناظران و تحلیلگران تحولات است. بسیاری به طور مثال روی عدم تحویل مراکز نظامی و امنیتی مورد کنترل نیروهای شورای انتقالی جنوب به این دولت حساب کرده بودند. یا احتمال کارشکنی آن‌ها را در فرآیند به دست گرفتن قدرت توسط دولت جدید در مناطق مورد کنترل را جدی می‌دانستند. ولی اینکه در بدو ورود و پیش از آغاز به کار چنین استقبالی از این دولت صورت گیرد، شاید خارج از محاسبات بود. بر اساس آن‌چه تا اینجا بیان شد اگر امارات را محتمل‌ترین گزینه انجام این عملیات بدانیم، باید گفت که آن‌ها پیامی بسیار روشن و محکم به سعودی‌ها رساندند که حضور و بازیگری در صحنه یمن به آسانی نخواهد بود و پیچیدگی‌ها و ناهمواری‌ها بسیاری به دنبال خواهد شد.

 

[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr3', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr3", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]

 

نتیجه‌گیری

حمله به فوردگاه عدن به خوبی نشان داد هیچ چشم انداز روشنی برای جبهه سعودی-اماراتی رقیب انصارالله در یمن وجود ندارد. آن‌چه بدیهی است این جبهه، از چند دستگی، تشتت و اختلافات بسیاری رنج می‌برد و این‌ احتمال که در آینده نزدیک و یا میان‌مدت بتوان دورنمای امیدوار‌کننده‌ای برای ثبات و سامان‌یابی آن‌ها تصور کرد، ممکن نیست. بخشی از این مسئله ناشی از تضاد در منافع قدرت‌های اصلی (عربستان و امارات) در صحنه یمن است. بخشی نیز ناشی از تعدد بازیگران داخلی و غیر همگنی است که به اجبار راهبردی در جبهه‌ای واحد در کنار هم قرار گرفته‌اند. از نیروهای منصورهادی و حزب اصلاح تا بخشی از حزب مؤتمر و جدایی‌طلبان جنوب و حتی احزاب کوچک ملی‌گرای ناصری طیف گسترده‌ای از علایق و منافع را نمایندگی می‌کنند که شاید ایجاد اجماع کلی و اتخاذ تصمیم نهایی را تا حد زیادی دشوار می‌نماید.

نتیجه اینکه شاید تفرقه و شکست رقبای انصارالله در ظاهر امری مطلوب به نظر برسد ولی در نگاه کلان از آن‌جایی که نمی‌توان این طرف‌ها را از عرصه سیاسی و آینده یمن محو کرد، پس عدم انسجام و وحدت آن‌ها دورنمای کل یمن را با مشکلات جدی مواجه می‌کند که طبیعتاً موجب نگرانی است.

ارسال دیدگاه