اندیشکده راهبردی تبیین- با صدور بخشنامه برگزاری سه انتخابات عمومی فلسطین(ریاست تشکیلات، شورای قانونگذاری و شورای ملی) از سوی محمود عباس اقدامات رسمی گروههای فلسطینی برای مذاکره و رفع موانع انتخابات آغاز شده و نوعی جو انتخاباتی در عرصه سیاسی فلسطین شکل گرفته است. با این حال برگزاری انتخابات با موانع زیادی روبروست و لازم است گروههای فلسطینی پیرامون مسائل متعددی ازجمله قانون حاکم بر انتخابات به توافق برسند. اکنون گفتوگوها در این راستا در حال انجام است اما اقشار اجتماعی و گروههای سیاسی فلسطینی و همچنین غالب تحلیلگران به دلایلی ازجمله سابقه صدور چنین دستوری و لغو آن از سوی عباس و اختلافات بنیادین فتح و حماس نسبت به عملی شدن برگزاری انتخابات تردید دارند. این مقاله به بررسی دلایل و اهداف حرکت محمود عباس در جهت برگزاری انتخابات، موانع و چالشهای برگزاری انتخابات و همچنین چشمانداز و پیامدهای چنین تحولی میپردازد.
دلایل حرکت به سمت انتخابات
انتخابات سراسری ریاست تشکیلات و مجلس قانونگذاری فلسطین هرکدام تنها دو بار برگزار شده است؛ انتخابات ریاست تشکیلات خودگردان در سالهای ۱۳۷۴ و ۱۳۸۳ و انتخابات مجلس قانونگذاری در سالهای ۱۳۷۴ و ۱۳۸۴ برگزار شد و با گذشت ۱۵ سال از آخرین انتخابات به دلیل اختلافات فتح و حماس و جدایی غزه و کرانه باختری دیگر برگزار نشد. مطابق توافق آشتی سال ۱۳۹۳ بین فتح و حماس که دولت موقت وحدت ملی بر اساس آن شکل گرفت، قرار بود ظرف شش ماه انتخابات برگزار شود، اما این اتفاق نیفتاد. دو سال پیش نیز محمود عباس وعده برگزاری انتخابات «ظرف چند ماه آینده» را داد اما هیچ اقدامی در این راستا انجام نداد. اکنون طبق بخشنامهای که محمود عباس صادر کرده است انتخابات مجلس قانونگذاری فلسطین اول خرداد ۱۴۰۰، انتخابات ریاست تشکیلات خودگردان ۹ مرداد و انتخابات شورای ملی ۹ شهریور برگزار خواهد شد.
به طور کلی یکی از دلایل مهم حرکت فلسطینیها به سمت برگزاری انتخابات، اقدامات رژیم صهیونیستی و آمریکا در دوران ترامپ ازجمله ارائه طرح معامله قرن، طرح الحاق کرانه باختری و عادیسازی روابط از سوی کشورهای عربی بوده است که فلسطینیها را بر بینتیجه بودن اتکا به قدرتهای خارجی و کشورهای عربی و ضرورت وحدت ملی، رفع اختلافات و بازسازی ساختار ساف به منظور مقابله با طرحهای آمریکایی و صهیونیستی واقف ساخت و نخستین نمود این آگاهی، نشست مشترک گروههای فلسطینی در بیروت و رامالله در شهریور امسال بود. در واقع فلسطینیها به دنبال متحد شدن برای مقابله با اقدامات یکجانبه آمریکا و رژیم صهیونیستی و واکنش به آن دسته از کشورهای عربی بودهاند که روابط خود را به رژیم صهیونیستی عادی کردهاند. همچنین شرایط وخیم اقتصادی غزه و کرانه باختری نیز ضرورت پایان دودستگی و رسیدن به راه حلی برای این موضوع را ایجاب میکند و این امر مسیری غیر از انتخابات را پیش روی گروههای سیاسی فلسطین باقی نمیگذارد.
البته شکست ترامپ و ورود بایدن به کاخ سفید، محمود عباس و جریان سازش را به اعمال فشار دولت آمریکا بر رژیم صهیونیستی در جهت احیای مذاکرات صلح امیدوار کرده است. بنابراین از این منظر میتوان گفت تصمیم به حرکت در جهت برگزاری انتخابات، تلاشی از سوی عباس برای نشان دادن پایبندی تشکیلات خودگردان به هنجارهای دموکراتیک و کسب مساعدت رئیسجمهور جدید آمریکا و حامیان غربی تشکیلات خودگردان است. به علاوه تشکیلات خودگردان با برگزاری انتخابات، به دنبال کسب پشتوانه مشروعیت مردمی در مذاکرات احتمالی سازش است. در واقع محمود عباس امیدوار است با کسب رضایت جو بایدن شرایط بازگشت به مذاکرات صلح بین رژیم صهیونیستی و ساف یعنی تنها دلیل وجودی تشکیلات خودگردان را فراهم کند.
موانع و چالشها
برگزاری انتخابات با موانع زیادی روبروست و لازم است پیش از آن گروههای فلسطینی پیرامون مسائل متعددی به توافق برسند. اختلافات اساسی فتح و حماس در موضوعاتی چون پرونده دستگاه امنیتی و کنترل تسلیحات، مسئله تامین امنیت رأیدهندهگان و شمارندگان آراء در کرانه باختری و غزه، اجازه یافتن فتح و حماس به انجام تبلیغات انتخاباتی در قلمرو یکدیگر و اجازه برگزاری انتخابات در قدس شرقی از سوی رژیم صهیونیستی مسائلی اساسی بوده که پاسخ روشنی نداشته اما پرداختن به آنها برای برگزار شدن انتخابات ضروری است. خلیل الحیه عضو دفتر سیاسی حماس سه مولفه اساسی برای برگزاری موفقیتآمیز انتخابات در فلسطین بیان میکند که عبارتند از: اجماع گروههای فلسطینی بر سر یک برنامه مشترک ملی به منظور فراهم کردن شرایط برگزاری انتخابات، اعتباربخشی مجدد به تمامی نهادهای ملی و شراکت و توافق بین تمامی فلسطینیان بر سر برگزاری انتخابات.
فقدان نهادی متشکل از همه گروههای فلسطینی، اختلاف در مورد شیوه برگزاری و مرجع انتخابات، زندانیان سیاسی دو طرف و فعالیتهای اجتماعی دو جریان سازش و مقاومت در کرانه باختری و غزه از جمله مهمترین موانع برگزاری انتخابات بوده است که راه درازی تا حل شدن آنها باقیست. اما مهمترین مانع و چالش پیش روی این انتخابات، امیدواری تشکیلات خودگردان به دولت جدید آمریکا و تلاش برای احیای مذاکرات سازش است که اختلافات بنیادین بین گروههای فلسطینی را مجدداً نمایان خواهد ساخت.
[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr2', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr2", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]
یکی از این اختلافات بنیادین پرونده دستگاه امنیتی و سلاح مقاومت است. سازمان آزادیبخش فلسطین که فتح در آن دست بالا را دارد، خواهان قرار گرفتن همه تسلیحات و نیروهای نظامی زیر کنترل این سازمان در یک نیروی واحد فلسطینی است. اما حماس و جهاد با توجه به همکاری امنیتی تشکیلات خودگردان با رژیم صهیونیستی این درخواست را نپذیرفته و بر حفظ سلاح خود تا پایان اشغالگری رژیم صهیونیستی اصرار دارند.
اختلاف بنیادی دیگر موضوع ساختار سازمان آزادی بخش فلسطین (ساف) است. ساف براساس توافقنامه اسلو، رژیم صهیونیستی را به رسمیت شناخته است و این برای گروههای مقاومت قابل پذیرش نیست و از سویی ساف هم حاضر نیست از اسلو عقبنشینی کند. حرف گروههای مقاومت این است که ساف به عنوان نماینده قانونی ملت فلسطین باید متشکل از تمام گروههای فلسطینی باشد. این در حالی است که حماس به عنوان یکی از بزرگترین گروههای فلسطینی در این سازمان عضویت ندارد و یکی از خواستههای حماس این است که ۴۰ درصد از نمایندگان نهادهای مربوط به ساف، باید از سوی این جنبش تعیین شود. به نظر نمیرسد این اختلاف به راحتی حل شود و حل نشدن آن یا مانع برگزاری انتخابات خواهد بود؛ یا اگر انتخابات برگزار شود و مخصوصاً در صورت پیروزی حماس، مانعی مهم ابتدا در مسیر تشکیل کابینه و سپس کارایی و توانایی اتخاذ و اجرای تصمیمات خواهد بود.
چشمانداز و پیامدها
یک مسئله مهم برای رژیم صهیونیستی، آمریکا، اروپاییها و بسیاری از کشورهای عربی جایگاه فتح در برابر حماس است. تصمیماتی که آنها در پی انتخابات ۱۳۸۴ گرفتند معکوس عمل کرد و منجر به تسلط حماس بر نوار غزه در پی جنگ داخلی فلسطین و ارتقای جایگاه این جنبش شد.
فتح در سال ۱۳۸۴ انتخابات شورای قانونگذاری را به حماس باخت. سیستم انتخاباتی آن موقع ترکیبی از لیستهای ملی و حوزههای انتخاباتی بود. فتح در حوزهها به شدت شکست خورد اما در لیستهای ملی تقریباً برابر شدند؛ براین اساس محمود عباس در سال ۱۳۸۶ سیستم انتخاباتی را عوض کرد؛ حوزههای انتخاباتی حذف شد و تنها لیستهای ملی باقی ماند. بنابراین از این لحاظ و در نظریه، فتح در جایگاه بهتری قرار دارد اما در حال حاضر اختلافها میان جریانهای عضو فتح فقط زیاد شده و ممکن است لیستهای متعددی از دل این جنبش بیرون آید که در برابر لیست یکپارچه حماس کار سختی پیش رو خواهند داشت. بر این اساس تلاشهایی برای تقویت فتح و رفع اختلافات درون آن از سوی بازیگران مذکور در حال انجام است.
[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr3', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr3", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]
در خصوص انتخابات ریاست تشکیلات به نظر نمیرسد که حماس تمایلی برای معرفی نامزد داشته باشد. اما روشن است که با توجه سن و وضعیت جسمانی محمود عباس نبرد جانشینی ریاست تشکیلات تشدید خواهد شد و البته نفوذ خارجی در سرنوشت این نبرد تعیینکننده است.
در انتخابات شورای قانونگذاری در صورت پیروزی فتح با توجه به سیاستهای دولت جدید در آمریکا، شرایط سیاسی رژیم صهیونیستی و همچنین روند عادیسازی به احتمال زیاد روند سازش از سر گرفته میشود اما به نظر نمیرسد به نتیجهای منجر شود که گروههای مقاومت آن را پذیرفته، اجرایی شده و دوام داشته باشد. پیروزی حماس اما تازه شروع تحولات پیچیده در عرصه فلسطین خواهد بود. حماس عضو ساف نیست و درخواستها برای پذیرش مواضع آن برای تعامل و مذاکره با رژیم صهیونیستی را رد میکند. اما آیا این انتخابات میتواند مقدمه پیوستن حماس به ساف باشد؟ و آیا در صورت پیوستن میتواند سیاستهای این نهاد را تغییر دهد. در صورت پیروزی، تلاش حماس برای تغییر سیاستهای ساف که قطعاً مطلوب رژیم صهیونیستی، آمریکا و کشورهای عربی نیست سرآغاز درگیریهای جدید در مسئله فلسطین خواهد بود که تحولات بنیادینی را رغم خواهد زد.
[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr4', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr4", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]
نتیجهگیری
اقدامات یکجانبه رژیم صهیونیستی و آمریکا در دوران ترامپ و حرکت کشورهای عربی در جهت عادیسازی و در نتیجه انزوای سیاسی و شرایط سخت اقتصادی چارهای جز حرکت فلسطینیها در جهت رفع اختلافات بین خود و برگزاری انتخابات باقی نگذاشت. ازطرفی شکست ترامپ و روی کار آمدن دولت جدید در آمریکا امید طیف سازشکار و تشکیلات خودگردان را برای احیای مذاکرات صلح به عنوان تنها دلیل وجودی خود زنده کرده است. از این منظر تصمیم به برگزاری انتخابات به منظور جلب نظر مساعد دولت بایدن و کسب مشروعیت به عنوان پشتوانهای برای مذاکرات احتمالی سازش انجام شده است. با این حال موانع زیادی پیش روی برگزاری موفق انتخابات وجود دارد که رفع آنها به سادگی میسر نیست.
از سوی دیگر طبیعتاً حضور حماس در انتخابات ریاست تشکیلات خودگردان که خود برآمده از معاهده اسلوست، چندان مطلوب ایران نیست. اما در انتخابات قانونگذاری در صورت مشارکت جدی حماس و پیروزی نسبی، میتوان به تأثیرگذاری این جنبش در روند قانونگذاری در کرانه باختری و حتی ایجاد زمینههایی برای تقویت مقاومت در این منطقه امیدوار بود. از منظری دیگر تغییر ساختار ساف ازطریق مشارکت و پیروزی حماس در انتخابات، میتواند درراستای مطلوبیتهای ایران باشد؛ زیرا تحقق این مهم میتواند سیاستهای این نهاد را در راستای تقویت جبهه مقاومت تغییر دهد.