اندیشکده راهبردی تبیین- بر اساس مواضع جو بایدن رئیسجمهور آمریکا و اعضای تیم سیاسی خارجی وی در ماههای گذشته، بسیاری از ناظران در انتظار بازگشت فوری آمریکا به توافق هستهای بودند اما مواضع این مقامات، پس از آغاز به کار دولت بایدن نشان میدهد این انتظار چندان با واقعیات منطبق نبوده است. برای ارزیابی نزدیک به واقعیت از نحوه مواجهه دولت بایدن، باید جایگاه توافق هستهای را در رویکرد آمریکا در قبال ایران، به دقت بازشناخت و زمان و کیفیت بازگشت احتمالی آمریکا به برجام را در این چارچوب تحلیل کرد. طرح هستهای اخیر مجلس و انتخابات ریاستجمهوری سال آینده، دو متغیری هستند که باید در بررسی زمان و کیفیت چنین اقدامی از سوی آمریکا مورد بررسی قرار گیرند. در بررسی این موضوع باید توجه داشت که دولت بایدن به احتمال بسیار قصد دارد موضوعات هستهای و موشکی را نیز به برجام گره زده و اجرای کامل برجام و یا تداوم اجرای آن را منوط به مذاکره بر سر آن موضوعات کند. بنابراین بررسی نسبت برجام با موضوعات منطقهای و موشکی نیز ضروری به نظر میرسد. نوشتار حاضر با توجه به نکات فوق، نحوه مواجهه دولت بایدن با توافق هستهای را بررسی کرده و سعی میکند چشماندازی از تحولات احتمالی آینده ارائه نماید.
مؤلفه «زمان» در بازگشت آمریکا به برجام
مقامات دولت جدید آمریکا از جمله جو بایدن و جیک سالیوان مشاور امنیت ملی وی، پیش از آغاز به کار دولت به دفعات از قصد خود برای احیای توافق هستهای سخن گفتند اما نحوه و زمان وقوع آن را به آینده موکول کردند. پس از استقرار دولت جدید همچنان شاهد مواضع مبهمی از سوی آنها بودهایم. این گزاره شاید مهمترین موضع دولت بایدن در قبال توافق هستهای تاکنون باشد: «اگر ایران به تمامی تعهدات خود در توافق هستهای بازگردد، آمریکا نیز چنین خواهد کرد».[۱] این موضع همچنان ابهامات بسیاری را در مورد آنچه که در روزها، هفتهها و شاید ماههای آینده شاهد خواهیم بود پیشروی ناظران باقی میگذارد. میتوان دو متغیر را در ارزیابی خود از این مسئله و شفافشدن نسبی آن دخیل کرد: انتخابات ریاستجمهوری ایران در سال ۱۴۰۰ و قانون «اقدام راهبردی برای لغو تحریمها و صیانت از منافع ملت ایران».
سوال مهمی که در مقطع فعلی شایسته بررسی به نظر میرسد این است که آیا دولت بایدن خواهان تأثیرگذاری بر تحولات داخلی ایران است و یا سیاست خود را مستقل از این تحولات اتخاذ میکند؟ این انگاره در دوران اوباما مطرح بود که آمریکا با توافق هستهای و تعاملاتی مشابه باید به دنبال تقویت جریانِ به اصطلاح میانهرو در ایران باشد. با تحولات سالهای اخیر، این انگاره در میان صاحبنظران نزدیک به دموکراتها به شدت کمرنگ شده است اما علائم چندانی از اینکه دولت بایدن از چنین اقدامی دست شسته است دیده نمیشود، البته شواهدی که خلاف این موضوع را ثابت کند نیز چندان وجود ندارد. توجه به این نکته ضروری است که توانایی آمریکا برای تأثیرگذاری بر صحنه داخلی کشور به شدت محدود شده است و ابزارهای آمریکا برای چنین اقدامی دور از دسترس به نظر میرسد.
این موضوعی است که برخی کارشناسان آمریکایی به آن اشاره کرده و به دولت بایدن توصیه میکنند سیاست خود را فارغ از نتیجه انتخابات ریاستجمهوری ایران به پیش برد. «هنری روم»[۲] کارشناس مسائل ایران در اندیشکده اوراسیا در مقالهای نوشته است: «جانشین روحانی الزاماً مخالف دیپلماسی نخواهد بود حتی اگر ضد آمریکاییتر باشد. واشنگتن نباید انتظار داشته باشد سیاستهایش، نتایج انتخابات را دیکته کند و همچنین نباید اجازه دهد که انتخابات بر سیاستهایش اثر بگذارد».[۳] فارغ از توانایی و یا عدم توانایی آمریکا برای تأثیرگذاری بر انتخابات، به این نکته باید توجه کرد که حتی در صورت احیای تمام و کمال برجام و برداشتهشدن تحریمها تا انتخابات، تأثیرگذاری اقتصادی این اتفاق در فاصله زمانی اشارهشده و همچنین تأثیرپذیری افکار عمومی ایران با توجه به تجربه سالهای پس از خروج آمریکا از برجام، با تردیدهای جدی روبرو است.
مرور دورههای گذشته نشان میدهد آمریکا سیاستهای خود در قبال ایران را فارغ از تحولات انتخاباتی تعیین میکند و اساساً این کشور با جمهوری اسلامی ایران (در کلیت آن) به عنوان بازیگری ناسازگار با منافع آمریکا برخورد میکند. میتوان گفت با شواهد موجود، انتخابات ریاستجمهوری سال آینده، متغیری کماثر در مواجهه دولت آمریکا با برجام باشد. قانون اقدام راهبردی برای لغو تحریمها را میتوان متغیری شایسته تأمل در روند تحولات جاری دانست. اقدامات تدریجی ایران طبق این قانون شامل آغاز مجدد غنیسازی در سطح ۲۰ درصد، افزایش ظرفیت غنیسازی و تولید اورانیوم فلزی در کارخانه اصفهان میتواند مقامات آمریکایی را به برداشتن گام ضروری در رابطه با تحریمها نزدیک کند. توقف اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی و کاهش نظارتهای آژانس در اوایل اسفندماه، موضوعی نیست که آمریکا بتواند تنها نظارهگر آن باشد و توقف همکاریهای فراپادمانی با آژانس، احتمال پایان سیاست صبر و انتظار دولت بایدن را افزایش خواهد داد.
با این وصف، هر چند قانون مذکور مواد دیگری را در راستای احیای ظرفیتهای هستهای کشور شامل میشود اما به نظر میرسد توقف اجرای پروتکل الحاقی به عنوان یک نقطه عطف عمل خواهد کرد. همانطور که اشاره شد هرچند نحوه بهرهبرداری آمریکا از متغیر انتخابات ریاستجمهوری دارای ابهام بسیاری است اما نباید تأثیر آن بر چگونگی تصمیمگیری دولت آمریکا در رابطه با برجام مورد غفلت قرار گیرد. توقف اجرای پروتکل الحاقی، شرایط را برای اتخاذ تصمیم از سوی آمریکا با نقشآفرینی احتمالی اروپا مهیا میکند.
«کیفیت» بازگشت آمریکا به برجام
اقدامات آتی آمریکا در قبال برجام همچنان در هالهای از ابهام قرار دارد اما سیاست اعلامی ایران مشخص است: تحریمها پیش از اجرای کامل تعهدات برجامی از سوی ایران باید به صورت کلی لغو شوند.[۴] سیاست ایران در تداوم کاهش تعهدات، آمریکا را در موضعی تدافعی قرار داده و ناچار به تصمیمگیری میکند. هماکنون این سوال مطرح است که آیا گام بعدی آمریکا در قبال برجام، خواستههای ایران را برآورده میکند یا خیر؟ آیا آمریکا قدم اول در جهت احیای این توافق را برخواهد داشت و این قدم چه کیفیتی خواهد داشت؟
با شرایط فعلی، نگاه تمامی طرفها از جمله نگاه کشورهای اروپایی به تصمیم دولت آمریکا معطوف شده است. از زاویه دید سیاستگذاران آمریکایی، این کشور در راستای بازگشت به برجام با دو گزینه روبرو است. گزینه اول بازگشت کامل به برجام ذیل رویکردی که از آن با عنوان «تعهد در برابر تعهد» یاد میشود که شامل برداشتن تحریمهای برجامی و یافتن توانایی فروش نفت و انجام تبادلات مالی توسط ایران است. گزینه دوم بازگشت تدریجی است، به طوری که در ابتدا برخی امتیازهای جزئی اقتصادی همچون وام صندوق بینالمللی پول و یا کمکهای پزشکی و دارویی در ازای توقف اجرای طرح اخیر مجلس، به ایران اعطا شود. با توجه به اینکه آمریکا (به گفته مقامات این کشور) گسترش محدودیتهای هستهای و افزایش مدت زمانی آنها را در سر دارد، گزینه دوم را ترجیح میدهد، چرا که در این صورت میتواند بازگشت کامل به تعهدات برجامی را منوط به پذیرش تغییر توافق هستهای توسط ایران کند. به نظر میرسد دلیل تأخیر در بازگشت به برجام نیز تلاش آمریکا برای ایجاد ائتلافی از کشورهای همسو با این کشور جهت تعیین سازوکاری در این راستا و اعمال فشار بر ایران است.
[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr2', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr2", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]
شرط ایران برای لغو تحریمها کاملاً منطقی به نظر میرسد چون این آمریکا بوده است که از توافق هستهای خارج شده است. اقدامات یکطرفانه آمریکا در سالهای گذشته و زیادهخواهیهای امروز، شرایط را برای خارجشدن از بنبست فعلی دشوار کرده است. دولت بایدن از یکسو میخواهد به رقبای داخلی خود نشان دهد در ارتباط با ایران سختگیر و ثابتقدم است و از سوی دیگر خروج یکجانبه از برجام، این کشور را در پرونده هستهای ایران به انزوا کشانده است. دولت آمریکا با علم به زیادهخواهی خود به دنبال گذشت زمان و همراهی تدریجی همه طرفها با خواستههای خود است. آنچه که میتواند این روند فرسایشی را خاتمه دهد اقداماتی در جهت احیای سریع و گسترده ظرفیتهای هستهای است.
نسبت احیای برجام و موضوعات منطقهای و موشکی
چند دلیل را میتوان برای تعلّل دولت بایدن در بازگشت به توافق برشمرد. یک دلیل به آسیبپذیری برجام و تجربه دولت ترامپ در خروج یکطرفه از توافق بازمیگردد. در حقیقت برجام در فضای سیاست داخلی آمریکا از مقبولیت پایینی برخوردار بوده است و در دوره اوباما به یک توافق حزبی که تنها دموکراتها از آن حمایت میکردند تبدیل شده بود. در چنین شرایطی دولت آمریکا به دنبال آن است که اجماعی بر سر توافقی قویتر (از دیدگاه خود) ایجاد کند. البته به نظر میرسد تلاش برای اجماع، محدود به صحنه داخلی آمریکا نشده و سعی شود تا متحدان منطقهای آمریکا را نیز همراه کند. تلاشی که برخی کارشناسان آمریکایی از جمله فرید زکریا کارشناس مطرح سیانان، آن را نگرانکننده معرفی کرده و سیاستی دانستهاند که جواب نخواهد داد.[۵]
دلیل دوم تعلّل دولت آمریکا را میتوان از یکسو خرید زمان برای ایجاد سازوکاری جهت اتصال پرونده هستهای به موضوعات موشکی و منطقهای ایران با هماهنگی کشورهای اروپایی و از سوی دیگر ارزیابی مواضع مقامات کشور در این خصوص دانست. به تعبیر دیگر، آمریکا در حال سنجش این موضوع است که با بازگشت به برجام، توانایی این را خواهد داشت که مذاکرات منطقهای را با ایران کلید بزند یا خیر. جیک سالیوان مشاور امنیت ملی کاخ سفید در تابستان گذشته در مصاحبهای گفته بود که گروه ۱+۵ گروه مناسبی برای حل مسائل منطقهای نیست و کشورهای منطقه باید در این مورد تصمیمگیری کنند.[۶] جدا از اینکه آمریکا نمیتواند نقش میانجیگر را میان ایران و کشورهای منطقه ایفا کند و یا فراهمکننده مذاکرات باشد، آمادگی کشوری مانند عربستان برای گفتگو با ایران نیز محل تردید بسیار است. با این وصف، کشورهای عربی متحد آمریکا اولاً باید برجام را به عنوان پلی برای مذاکرات منطقهای پذیرفته و ثانیاً در مذاکرات با ایران نقش عروسک خیمهشببازی آمریکا را ایفا کنند.
بنابراین بلندپروازیهای آمریکا در بازگشت تدریجی و قطرهچکانی به توافق هستهای، گسترش این توافق و مرتبط کردن آن به موضوعات منطقهای و موشکی، سبب ایجاد شرایط فعلی و تعلّل آمریکا در بازگشت به توافق شده است. پافشاری ایران به لغو تمام تحریمها در گام نخست، علاوه بر اینکه برنامه طراحیشده آمریکا را عقیم میکند، تصور استفاده از توافق هستهای به عنوان پلی به سوی مذاکرات منطقهای مورد دلخواه آمریکا را نیز برهم خواهد زد.
[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr3', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr3", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]
نتیجهگیری
به نظر میرسد با تداوم کاهش تعهدات برجامی در قالب طرح مجلس شورای اسلامی، موعد تصمیمگیری دولت آمریکا در خصوص برجام، در حال نزدیک شدن باشد. هرچند متغیر انتخابات ریاستجمهوری، غیر قابل انکار و شایسته بررسی است اما به دلیل ابهام در نحوه تحلیل دولتمردان آمریکایی از تحولات داخلی ایران، در مقطع حاضر چندان نمیتوان این متغیر را در تحلیلها دخیل کرد. با این وجود، به نظر میرسد محتملترین بازه زمانی برای مشخصشدن اقدام دولت آمریکا در قبال برجام، روزها و شاید ماههای نزدیک پیشرو باشد به خصوص اگر گفته آنتونی بلینکن را مبنی بر اینکه «مدت زمان لازم برای انباشت مواد شکافتپذیر توسط ایران جهت ساخت بمب هستهای به سه یا چهار ماه کاهش یافته است»، نشانهای از ارزیابی واقعی دولت آمریکا بدانیم.
آنچه که برای ایران از اهمیت برخوردار است لغو تحریمهاست و سناریوی ایدهآل برای ایران برداشتهشدن تحریمها بدون بازگشت آمریکا به برجام است. اما همانطور که گفته شد برجام برای آمریکا چیزی ورای پرونده هستهای است و هدف آنها استفاده از برجام به عنوان ابزاری برای مذاکرات مورد نظرشان در حوزههای منطقهای و موشکی خواهد بود. بنابراین آمریکا با هماهنگی با کشورهای اروپایی به دنبال کاهش تدریجی تحریمها است که چنین سناریویی علاوه بر آنکه مزایای اقتصادی مورد نظر برای ایران را به ارمغان نخواهد آورد، ابزارهای سیاسی و امنیتی کشور را به شدت محدود خواهد کرد. آنچه که ایران در مقطع فعلی باید انجام دهد مشخص است: عدم ابراز تمایل و اشتیاق به برداشتهشدن سریع تحریمها، تداوم اجرای بیکموکاست طرح مجلس و انتظار برای برداشتن گام اول در لغو تحریمها از سوی آمریکا. ایران نباید به چیزی کمتر از بازگشت کامل آمریکا به برجام و انجام تمامی تعهدات از سوی این کشور و کشورهای اروپایی راضی شود چرا که آمریکا هر تحریمی که توانایی آن را داشته، اعمال کرده است و پیش از بازگشت آمریکا به برجام، آن طرفی که همچنان ابزارهایی برای افزایش فشار بر طرف مقابل دارد ایران است.
منابع
[۱] Reuters, “New U.S. secretary of state stands by demand Iran return to nuclear deal before U.S. does”, Jan 28, 2021, Available at:
https://www.reuters.com/article/us-usa-iran-blinken-idUSKBN29W2XF
[۲] Henry Rome
[۳] Henry Rome, “Opinion: Iran Is Escalating Its Nuclear Program. Biden Should Not Rush To Respond”, Jan 8, 2021, Available at:
[۴] «بیانات در دیدار فرماندهان نیروی هوایی و پدافند هوایی ارتش»، ۱۹ بهمن ۱۳۹۹، قابل بازیابی در آدرس زیر:
https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=47295
[۵] “Fareed’s take: Biden’s foreign policy plans are ‘worrying'”, Feb 2, 2021, available at:
https://edition.cnn.com/videos/tv/2021/02/14/exp-gps-0214-fareeds-take.cnn
[۶] “Online Event: U.S. Grand Strategy in the Middle East”, June 22, 2020, available at:
https://www.csis.org/events/online-event-us-grand-strategy-middle-east