گزارش سالانه گروه بحران

سال 1399، تنش و ترور

این گزارش به بررسی گزارش سالانه گروه بحران تحت عنوان «دیدبان بحران» از منازعات مرتبط با ایران و آمریکا می‌پردازد.

اندیشکده راهبردی تبیین- گروه بحران در بخشی تحت عنوان «دیدبان بحران»، گزارش‌های ماهانه‌ای، وضعیت‌های تنش‌آلود سیاسی، امنیتی یا نظامی در سطوح روابط میان دولت‌ها یا گروه‌های فروملی و فراملی را رصد می‌کند. این بخش هم به صورت متن و هم نقشه منتشر می‌شود. هم‌چنین تغییر وضعیت دولت مذکور در خلال حوادث به سه حالت بهبودیافته، تنش‌آلود یا بی‌تغییر نمایش داده می‌شود. پیش‌تر گزارشی درباره ایران در سال گذشته منتشر شد و امسال نیز در ادامه آن، وضعیت سال جاری مورد ارزیابی قرار می‌گیرد.

 

تنش نظامی

ترور سردار سلیمانی و پاسخ ایران در حمله به عین‌الاسد، تنش‌ها میان ایران و کشورهای غربی را به سطحی غیرقابل‌پیش‌بینی افزایش داد. ولی نهایتاً آمریکا تصمیم گرفت با سکوت نسبت به تبعات حمله به مهم‌ترین پایگاه نظامی‌اش در عراق، از ادامه منازعه در سطح نظامی خودداری کند. به همین دلیل سطح درگیری به حملات گروه‌های مقاومت به پایگاه‌های ائتلاف غرب در عراق تقلیل یافت که به تلفاتی هر چند محدود در نیروهای آمریکایی و انگلیسی منجر شد و تا پایان سال نیز به حملاتی به کاروان‌های نظامی و لجستیکی آمریکا، تسری یافت. پاسخ گاه‌وبی‌گاه آمریکا به شکل حملات هوایی به پایگاه‌های مقاومت نیز، تأثیر چندانی در افزایش بازدارندگی و حفاظت از جان نیروهای آمریکایی نداشته است.

 

 

تحریم‌های اقتصادی

با توجه به هزینه‌های بالای ابعاد نظامی و امنیتی سیاست «فشار حداکثری» برای نیروهای آمریکایی در منطقه غرب آسیا، دولت ترامپ تمرکز بیشتری بر افزایش و تعمیق تحریم‌ها داشت. تحریم بانک‌ها و نهادهای مالی و تجاری ایرانی مانند صنایع فلزی، پتروشیمی، کشتی‌رانی و خطوط هواپیمایی به اتهام‌های «حمایت از ترویسم» و «اشاعه تسلیحات کشتار جمعی» و حتی «نقض حقوق بشر» نشان می‌داد، گره برجام هر روز کورتر می‌شود. زیرا تحریم‌ها با برچسب‌هایی غیرمرتبط با برنامه هسته‌ای ایران، کار دولت احتمالی دموکرات‌ها برای جلب اعتماد ایران به تأمین منافع اقتصادی‌اش را دشوارتر می‌ساخت.

 

برنامه هسته‌ای

ایران با وجود لغو تمامی محدودیت‌های فنی برجام، تصمیم گرفت با اعلام پایبندی به نظارت‌های فراپادمانی، به مدیریت مجادله با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی موجود بپردازد. در عین حال با تداوم آزمایش‌های ماهواره‌ای و موشکی، تمایزگذاری میان برنامه دفاعی ایران و پرونده هسته‌ای را برای غرب نمایان ساخت. واکنش آمریکا، تحریم دانشمندان هسته‌ای به بهانه طرح ادعایی موسوم به «آماد» بود که ضمن تهدید این افراد، خواستار قطع همکاری‌شان با برنامه هسته‌ای ایران شده بود. تهدیدی که در بطن خود، خطر ترور دانشمندان هسته‌ای و موشکی ایران را گوشزد می‌کرد. پس از انفجار در تأسیسات نطنز، مشخص شد که رژیم صهیونیستی با چراغ سبز ایالات متحده از هیچ اقدام پنهان و خراب‌کارانه‌ای علیه برنامه هسته‌ای ایران دریغ نمی‌کند و این اهمیت حفظ جان دانشمندان و فعالان برجسته این برنامه را افزایش داد. رخدادی پیش‌بینی‌پذیر که متأسفانه سرانجام با ترور دکتر فخری‌زاده، ریاست سازمان پژوهش‌های دفاعی، به وقوع پیوست.

 

دیپلماسی دشوار

ایران در سال «صبر و انتظار» ضمن تقویت مؤلفه‌های قدرتش در برنامه موشکی و سیاست‌های منطقه‌ای؛ سعی نمود به تعامل با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی با هدف حفظ برجام تا انتخابات آمریکا ادامه دهد. ولی تداوم رویکرد «فشار» از سوی دولت بایدن علیه ایران نشان داد چشم‌انداز تعامل با غرب در راستای برون‌رفت از وضعیت موجود؛ بسیار دور است. به همین دلیل تصمیم گرفت در برنامه هسته‌ای نیز، به تشدید فشار بر غرب روی بیاورد که توقف نظارت‌های فراپادمانی از این جمله بود. در عین حال که با یک توافق سه‌ماهه با آژانس جهت تداوم غیررسمی نظارت‌ها از طریق ضبط داده برخی فعالیت‌ها، مرز باریکی میان توقف این نظارت‌ها و خروج از برجام وضع کرد که مانع صدور قطعنامه شورای حکام علیه ایران شد.

 

[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr2', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr2", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]

 

جمع‌بندی

خط زمانی تنش‌های امنیتی ایران با آمریکا و متحدانش در منطقه نشان می‌دهد، تداوم سیاست «فشار حداکثری» به تشدید بحران‌های از ابعاد اقتصادی به حوزه‌های نظامی و امنیت سخت، منجر شده است. گرچه پس از ترور سردار سلیمانی و با نگرانی از تبعات انتقام‌جویی ایران، به عملیات‌های خراب‌کارانه و پنهانی روی آوردند. حملات سایبری، انفجارهای مشکوک و نهایتاً ترور، از جمله این موارد بوده است. تصویر زیر، این خط زمانی را نشان می‌دهد. با این توضیح که در دو نمونه، یکی تحریم‌های آمریکا علیه ایران و دیگری حملات نظامی آمریکا به گروه‌های مقاومت در عراق و رژیم صهیونیستی به ارتش و جبهه مقاومت در سوریه؛ به دلیل کثرت فراوان، صرفاً مواردی که مهم‌تر تشخیص داده شده‌اند، ذکر گردیده است.

تیم سیاست خارجی دولت بایدن هم‌چنان نسبت به پرونده برجام، دچار اختلاف‌نظرهای جدی است. از یک‌سو رویکردی که آنتونی‌بلینکن، وزیر خارجه و جیک‌سولیوان، مشاور امنیت ملی دنبال می‌کنند، گروگان‌گیری رفع تحریم‌ها و حتی سوءاستفاده از تحریم‌های وضع‌شده در دوران ترامپ برای وادارسازی ایران به مذاکرات مطلوب غرب در خصوص تعدیل رفتار منطقه‌ای و تحدید برنامه موشکی است. ولی رابرت‌مالی، نماینده ویژه امور ایران در دولت آمریکا، به امکان‌ تعامل مثبت با ایران معتقد است. به نظر وی آمریکا نباید صرفاً با پشتیبانی همه‌جانبه از بازیگران متحدش مانند عربستان و رژیم صهیونیستی درصدد فشار بر ایران برآید، بلکه باید اقتضائات ایران به عنوان یک قدرت منطقه‌ای را در مقابل دیگر بازیگران درک کند. نظرگاه ویلیام‌برنز، رییس سیا در میانه این دو قرار دارد که به نوعی مهار ایران را از منظر ایجاد نوعی توازن میان ایران با کشورهای حاشیه خلیج فارس می‌نگرد.

 

[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr3', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr3", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]

 

به نظر می‌رسد در سال آینده، ایران هم‌چنان بر ضرورت «اقدام اول» از سوی آمریکا تأکید کند. از سوی دیگر آمریکا مشوق‌های کوچکی ارائه کرده ولی نهایتاً ایده «بازگشت هم‌زمان» با میانجی‌گری اروپا و احتمالاً چین و روسیه عملیاتی گردد. با این حال نه‌تنها تحریم‌های غیربرجامی لغو نمی‌شوند، بلکه آمریکا مانعی بر سر راه جذب سرمایه‌گذاری خارجی و تسهیل تبادلات بانکی و مالی برای ایران خواهد بود. در عین حال که پرونده تصویب دو کنوانسیون پالرمو و سی‌اف‌تی نیز روی میز قرار خواهد گرفت. با این اوصاف، تشدید تنش‌های نظامی نیابتی در منطقه، به‌ویژه در عراق بین گروه‌های مقاومت و نیروهای ائتلاف آمریکایی شدت خواهد گرفت. حملات رژیم صهیونیستی به سوریه تداوم خواهد داشت. در عین حال دو پرونده صلح در افغانستان و پایان جنگ یمن، از مواردی است که می‌تواند به همکاری‌های تاکتیکی و موردی میان ایران و آمریکا، البته در چارچوبی چندجانبه منجر شود.

 

ارسال دیدگاه